انوری (غزلیات)/یا بدان رخ نظری بایستی
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۵۶ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | انوری (غزلیات) (یا بدان رخ نظری بایستی) از انوری |
' |
یا بدان رخ نظری بایستی یا از آن لب شکری بایستی یا مرا در غم و اندیشهی او چون دل او دگری بایستی نیست از دل خبرم در غم او از دل او خبری بایستی مدتی تخم وفا کاشته شد بجز امید بری بایستی آخر این تیره شب عیش مرا سالها شد سحری بایستی یارب این یارب بیفایده چیست آخر این را اثری بایستی رشتهی صحبت ما را پس از این به از این پا و سری بایستی همه بگذاشتم آخر به دلش انروی را گذری بایستی