سعدی (غزلیات)/ای رخ چون آینه افروخته

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۴ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۱:۴۵ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' سعدی (غزلیات) (ای رخ چون آینه افروخته)
از سعدی
'


ای رخ چون آینه افروخته الحذر از آه من سوخته غیرت سلطان جمالت چو باز چشم من از هر که جهان دوخته عقل کهن بار جفا می‌کشد دم به دم از عشق نوآموخته وه که به یک بار پراکنده شد آن چه به عمری بشد اندوخته غم به تولای تو بخریده‌ام جان به تمنای تو بفروخته در دل سعدیست چراغ غمت مشعله‌ای تا ابد افروخته