سعدی (غزلیات)/ای روی تو راحت دل من

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۴ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۱:۴۱ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' سعدی (غزلیات) (ای روی تو راحت دل من)
از سعدی
'


ای روی تو راحت دل من چشم تو چراغ منزل من آبیست محبت تو گویی کامیخته‌اند با گل من شادم به تو مرحبا و اهلا ای بخت سعید مقبل من با تو همه برگ‌ها مهیاست بی تو همه هیچ حاصل من گویی که نشسته‌ای شب و روز هر جا که تویی مقابل من گفتم که مگر نهان بماند آنچ از غم توست بر دل من بعد از تو هزار نوبت افسوس بر دور حیات باطل من هر جا که حکایتی و جمعی هنگامه توست و محفل من گر تیغ زند به دست سیمین تا خون چکد از مفاصل من کس را به قصاص من مگیرید کز من بحلست قاتل من