خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای چشم تو بند مستان

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۷:۲۷ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' خواجوی کرمانی (غزلیات) (ای چشم تو بند مستان)
از خواجوی کرمانی
'


ای چشم تو بند مستان روی تو چراغ بت پرستان بادام تو نقل میگساران عناب تو کام تنگدستان مرجان تو پرده دار لل ریحان تو خادم گلستان رخسار تو در شکنج گیسو رخشنده چو شمع در شبستان سرنامه‌ی حسن یا خطست این عنوان جمال یا رخست آن ای شمع مریز اشک خونین گریه چه دهی بیاد مستان صد جامه دریده‌ام چو غنچه بر زمزمه‌ی هزار دستان سرخاب قدح تهمتنانرا از پای در آورد بدستان خواجو دهن قرابه بگشای وز لعل پیاله کام بستان