دیوان شمس/کجایی ساقیا درده مدامم

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۴۸ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (کجایی ساقیا درده مدامم)
از مولوی
'


کجایی ساقیا درده مدامم که من از جان غلامت را غلامم می اندرده تهی دستم چه داری که از خون جگر پر گشت جامم ز ننگ من نگوید نام من کس چو من مردی چه جای ننگ و نامم چو بر جانم زدی شمشیر عشقت تمامم کن که زنده ناتمامم گهم زاهد همی‌خوانند و گه رند من مسکین ندانم تا کدامم ز من چون شمع تا یک ذره باقی است نخواهد بود جز آتش مقامم مرا جز سوختن راه دگر نیست بیا تا خوش بسوزم زانک خامم