انوری (غزلیات)/امید وصل تو کاری درازست
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۴۱ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | انوری (غزلیات) (امید وصل تو کاری درازست) از انوری |
' |
امید وصل تو کاری درازست امید الحق نشیبی بیفرازست طمع را بر تو دندان گرچه کندست تمنا را زبان باری درازست ره بیرون شد از عشقت ندانم در هر دو جهان گویی فرازست به غارت برد غمزهت یک جهان جان لبت را گو که آخر ترکتازست در این ماتمسرا یعنی زمانه بسا عید و عروسی کز تو بازست نگویی کاین چنین عید و عروسی طرب در روزه عشرت در نمازست حدیث عافیت یکبارگی خود چنان پوشیده شد گویی که آزست نیاز ای انوری بس عرضه کردن که معشوق از دو گیتی بینیازست