حافظ (غزلیات)/ما ز یاران چشم یاری داشتیم

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۰۲ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (ویرایش 91.98.4.118 (بحث) به آخرین تغییری که 109.109.44.91 انجام داده بود واگردانده شد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' حافظ (غزلیات) (ما ز یاران چشم یاری داشتیم)
از حافظ
'


ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آن چه می پنداشتیم تا درخت دوستی کی بر دهد حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم گفت و گو آیین درویشی نبود ور نه با تو ماجراها داشتیم شیوه چشمت فریب جنگ داشت ما ندانستیم و صلح انگاشتیم گلبن حسنت نه خود شد دلفروز ما دم همت بر او بگماشتیم نکته‌ها رفت و شکایت کس نکرد جانب حرمت فرو نگذاشتیم گفت خود دادی به ما دل حافظا ما محصل بر کسی نگماشتیم