دیوان شمس/ساقیا باده گلرنگ بیار

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۲۶ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (ساقیا باده گلرنگ بیار)
از مولوی
'


ساقیا باده گلرنگ بیار داروی درد دل تنگ بیار روز بزمست نه روز رزمست خنجر جنگ ببر چنگ بیار ای ز تو دردکشان دردکشان دردیی که کندم دنگ بیار من ز هر درد نمی‌گردم دنگ دردی آن سره سرهنگ بیار روز جامست نه نام و ناموس نام از پیش ببر ننگ بیار کیمیایی که کند سنگ عقیق آزمون کن بر او سنگ بیار صیقل آینه نه فلکست ز امتحان آهن پرزنگ بیار چشمه خضر تو را می‌خواند که سبو کش دو سه فرسنگ بیار پس گردن ز چه رو می‌خاری نک ظفر هست تو آهنگ بیار حرف رنگست اگر خوش بویست جان بی‌صورت و بی‌رنگ بیار کم کنی رنگ بیفزاید روح بوی روح صنم شنگ بیار لب ببند از دغل و از حیلت جان بی‌حیلت و فرهنگ بیار