دیوان شمس/من از سخنان مهرانگیز
نسخهٔ تاریخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۴۷ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | دیوان شمس (غزلیات) (من از سخنان مهرانگیز) از مولوی |
' |
من از سخنان مهرانگیز دل پر دارم ز خواب برخیز ای آنک رخ تو همچو آتش یک لحظه ز آتشم مپرهیز شیرم ز تو جوش کرد و خون شد ای شیر به خون من درآمیز با یارک خود بساز پنهان مستیز به جان تو که مستیز تسلیم قضا شدم ازیرا مانند قضا تو تندی و تیز بنگر که چه خون دل گرفتست بر گرد قبام چون فراویز در خشم مکن تو چشم خود را وان فتنه خفته را مینگیز خود خفته نماید و نخفتست آن نرگس پرخمار خون ریز