دیوان شمس/دیدن روی تو هم از بامداد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (دیدن روی تو هم از بامداد) از مولوی |
' |
دیدن روی تو هم از بامداد درد مرا بین که چه آرام داد در دل عشاق چه آتش فکند جانب اسرار چه پیغام داد چون ز سر لطف مرا پیش خواند جان مرا باده بیجام داد صافی آن باده چو ارواح خورد کاسه آلوده به اجسام داد صافی آن باده ز ارواح جو زانک به اجسام همین نام داد در تبریزست تو را دام دل رحمت پیوسته در آن دام داد