عطار (غزلیات)/گشت جهان همچو نگار ای غلام

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۱۸ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' عطار (غزلیات) (گشت جهان همچو نگار ای غلام)
از عطار
'


گشت جهان همچو نگار ای غلام باده‌ی گلرنگ بیار ای غلام با گل و با بلبل و با مل بهم وصل‌طلب فصل بهار ای غلام بلبل عاشق به صبوحی درست می‌شنوی ناله‌ی زار ای غلام نرگس سرمست نگر کاو فکند سر ز گرانی به کنار ای غلام پیش نشین تازه بکن کار آب بیش مبر آب ز کار ای غلام آب بده زانکه جهان هر نفس خاک کند چون تو هزار ای غلام زخم خمارم چو به زاری بکشت نوش خمارم ز خم آر ای غلام روز چو شد باز نیاید دگر چند کنی روز گذر ای غلام چند شمار زر و زینت کنی فکر کن از روز شمار ای غلام نیستی آگه که دم واپسین از تو برآرند دمار ای غلام قصه‌ی مرگم جگر و دل بسوخت دست ازین قصه بدار ای غلام واقعه‌ی مشکل دارالغرور برد ز عطار قرار ای غلام