عطار (غزلیات)/نه به کویم گذرت میافتد
نسخهٔ تاریخ ۱ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۸:۱۸ توسط otr>Sahimrobot (ربات: بهبود نامها و علایم)
' | عطار (غزلیات) (نه به کویم گذرت میافتد) از عطار |
' |
نه به کویم گذرت میافتد نه برویم نظرت میافتد آفتابی که جهان روشن ازوست ذرهی خاک درت میافتد در طلسمات عجب موی شکاف زلف زیر و زبرت میافتد در جگردوزی و جان سوزی سخت چشم پر شور و شرت میافتد در غمت بسته کمر بر هیچی دل من چون کمرت میافتد آب گرمم به دهن میآید چشم چون بر شکرت میافتد شکری از تو طمع میدارم به بیندیش اگرت میافتد شکرت بیخطری نی و دلم به خطا در خطرت میافتد بیشتر میل تو جانا به جفاست یا جفا بیشترت میافتد گر جفایی کنی و گر نکنی نه به قصد است درت میافتد دل عطار ازین بیش مسوز که ازین بد بترت میافتد