انوری (مقطعات)/به خدایی که از شب تیره
' | انوری (مقطعات) (به خدایی که از شب تیره) از انوری |
' |
به خدایی که از شب تیره روز روشن همی پدید آرد بیقلم بر بساط آینه فام صورت آفتاب بنگارد کز غمت انوری ز آتش دل آب حسرت ز دیده میبارد
' | انوری (مقطعات) (به خدایی که از شب تیره) از انوری |
' |
به خدایی که از شب تیره روز روشن همی پدید آرد بیقلم بر بساط آینه فام صورت آفتاب بنگارد کز غمت انوری ز آتش دل آب حسرت ز دیده میبارد