الگو:نوشتار برگزیده
اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر بزرگ ارتشتاران در روز ۴ آبان ۱۲۹۸ خورشیدی برابر با ۲۶ اکتبر ۱۹۱۹ میلادی در تهران زاده شد. وی فرزند رضا خان یکی از افسران قزاق بود. زاده شدن محمدرضا و خواهر توامانش والاحضرت شاهدخت اشرف در سختترین شرایط ایران بود که کشوری نابسامان و از هم پاشیده گردیده بود. در شمال ایران نیروهای روسیه و در جنوب ایران نیروهای انگلیسی قدرت را در دست داشتند. حکومت مرکزی وجود نداشت. یاغیان و چپاولگران به راهزنی مشغول بودند. سران ایلها تا بن دندان مسلح بودند. شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران با شرایط عقبافتاده در افغانستان یکسان بود. بزرگترین چرخش در کودکی محمدرضا، نخستوزیری و سپس با تصمیم مجلس شورای ملی پادشاه شدن پدرش رضا شاه بود.
چرخش دوم در زندگی محمدرضا ولیعهد ایران به سال ۱۳۲۰ رخ داد. ایران دوباره از سوی ارتش شوروی و بریتانیا اشغال شد. رضا شاه را دولتهای شوروی و بریتانیا ناچار به کنارهگیری از شاهنشاهی ایران کردند و به تبعید فرستادند.
محمدرضا پهلوی ولیعهد ایران پس از کنارهگیری پدرش در روز ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰ در گیرودار جنگ جهانی دوم برپایه اصل ۲۹ متمم قانون اساسی مشروطه شاهنشاه ایران شد و در برابر مجلس شورای ملی سوگند پادشاهی خورد و آن را امضا کرد. هنگامی که پادشاه ایران در مجلس سوگند میخورد ارتش بریتانیا و شوروی تهران را اشغالکردند و کنترل وزارتخانهها و اداره ایران را بدست گرفتند.
پس از بیرون رفتن ارتش سرخ از آذربایجان، در روز ۱۶ آذر ماه ۱۳۲۵ ارتش ایران در سه ستون به آذربایجان لشکر کشید، روز ۲۱ آذر ماه شاهنشاه که خود فرماندهی نیروهای فرستاده شده به آذربایجان را برعهده گرفته بودند با هواپیما بر فراز قرارگاههای شورشیان و خائنین پرواز کردند، مردم که از پرواز هواپیمای شاهنشاه بر فراز آذربایجان آگاهی یافته بودند بپاخاستند و بر فرقهسازان حکومت خودمختار آذربایجان تاختند و بسیاری از کمونیستها را نابود کردند و با پیشروی ارتش ایران به تبریز، مردم و ارتش، هموندان فرقه دموکرات را از ادارههای دولتی بیرون آوردند و آنها را بازداشت کردند.
در روز ۳۰ مهر ماه ۱۳۲۶ پس از آن که مجلس شورای ملی امتیاز نفت به شوروی و ایجاد شرکت مختلط نفت ایران و شوروی را رد کرد، استالین تهدیدهایش را در نامههای رد و بدل شده را به انجام رسانید. کشتارهایی در ایران شد که در آن همه کسانی که با سیاست شوروی در ایران مخالفت داشتند کشته شدند، در میان کشتهشدگان شماری روزنامهنگاران و دو نخستوزیر بودند. حتی خانواده سلطنتی نیز از این ترورها در امان نماندند. والاحضرت علیرضا پهلوی برادر شاهنشاه کشته شد و شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی مورد سوءقصد قرارگرفت.
فرمان شاهنشاه در هفتم بهمن ماه ۱۳۲۹ در تقسیم املاک سلطنتی میان کشاورزانی که بر روی آن زمینها کار میکردند داده شد. بدین سان نخستین گام اصلاحات ارضی در ایران آغاز شد. شاهنشاه برنامه اصلاحات اجتماعی اقتصادی خود را در کنگره کشاورزان ۱۹ دی ۱۳۴۱ به آگاهی رساندند و در تاریخ ۶ بهمن ۱۳۴۱ در یک همه پرسی سراسری ملت ایران به پای صندوقهای رای رفتند و با اکثریت رای ملت، به اصلاحات " آری " گفتند. آرمان انقلاب سفید بر پایه انقلاب مشروطه بنا شد تا رفورمهای دیگری را به انجام برساند. برای نمونه، از قدرت انداختن زمینداران بزرگ و آزاد ساختن دهقانان، دادن حق انتخاب شدن و انتخاب کردن به زنان، ملی کردن آبها، جنگلها و معادن کشور، گسترش سیستم سکولار آموزش و پرورش، صنعتی کردن کشور بر پایه قانون کار مدرن در جهان.
برنامه ریزی شده بود که جشنهای ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران در فروردین ماه ۱۳۴۲ برگزار شود. انقلاب شاه و مردم همان آزادیهایی را به مردم ایران داد که ۲۵۰۰ سال پیش کوروش بزرگ به اهالی امپراتوری ایران در منشور حقوق بشر خود داد. شاهنشاه برآن بودند که با آزاد ساختن بیش از ۷۵٪ جمعیت ایران یعنی دهقانان که بنده و اجیر فئودالهای سرسپرده استعمار بودند، و هم چنین آزاد ساختن نیمی از جمعیت ایران بعنی زنان ایران با تغییر قانون انتخابات و برداشتن دو شرط، یکی زن بودن و دیگر سوگند خوردن به "قرآن مجید" و دادن آزادی دین به ملت ایران و دگرگون ساختن گاهنامه کشور ایران به گاهنامه شاهنشاهی با سرچشمه شمارش از زادروز کوروش بزرگ، اجتماع ایران را زیر و زبر کنند. برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران به سال ۱۳۵۰ فرافکنده شد. کمیته بین المللی جایزه صلح نوبل اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی یکی از بزرگترین مبارزه حقوق بشر را نامزد دریافت جایزه صلح نوبل در دی ماه سال ۱۳۴۲ برابر با ۱۹۶۴ نمود.
روز ۱۷ شهریور ماه برابر با ۸ سپتامبر هر سال که همزمان با برگزاری کنگره جهانی مبارزه با بیسوادی در تهران بود و بر پایه تصمیم کنفرانس عمومی یونسکو به «روز جهانی پیکار با بیسوادی» شناخته شد. در این روز در آیینی ویژه جایزه محمدرضا پهلوی همزمان با برگزاری کنگره جهانی پیکار با بیسوادی از سوی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی به یونسکو داده شد تا بنا بر رای و گزینش آن سازمان، هر ساله به کسان برجسته و یا سازمانهایی که کاری ارزنده در زمینه مبارزه با بیسوادی انجام داده باشند، داده شود. مجلس سنا و مجلس شورای ملی در آستانه بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر فرنام آریامهر را به شاهنشاه پیشکش کردند. فرنام "آریامهر" روز ۲۴ شهریور ۱۳۴۴ از سوی مجلس شورای ملی و مجلس سنا تصویب شد در روز ۲۵ شهریور ماه ۱۳۴۴ در کاخ گلستان آیین تهنیت به شاهنشاه از سوی همه نمایندگان و طبقههای مردم ایران برگزار شد و یک هفته در سراسر کشور جشن گرفته شد که به درخواست مردم سراسر کشور تا پایان مهر ماه ۱۳۴۴ جشنها به درازا کشیده شد. در درازای اجرای منشور انقلاب شاه و مردم رشد همهسویه اقتصادی کشور ۲۰٪ بود. ۱۳۵۶ برای نمونه کارخانه ایران ناسیونال از کارخانه ماشین سازی هیوندای بیشتر خودرو تولید کرد. خودروهای ایران به کشورهای عربی و روسیه و اروپای شرقی صادر میشد. در سالهای ۱۳۳۹ و ۱۳۵۱ همه کشورهای عضو اوپک درآمد بسیار بالایی از نفت داشتند ولی هیچکدام از این کشورها رشد و گسترش اقتصادی ایران را نداشتند.
پس از پانزده سال که از انقلاب شاه و مردم گذشت، شاهنشاه آریامهر برنامه رفورم والای دیگری برای بیست سال آینده ایران با آرمان به سوی تمدن بزرگ برنامهریزی کرده بودند. شاهنشاه آریامهر در کتاب به سوی تمدن بزرگ این دورنما را چنین بیان کردند:
...تا سال۱۹۹۰ میلادی برابر با ۱۳۷۰ خورشیدی، ملت ایران استانداردهای رفاه اجتماعی و سطح زندگی و سطح پیشرفتی همانند اروپا در سال ۱۹۷۸ میلادی را خواهد داشت و ملت ایران تا سال۲۰۰۰ برابر با ۱۳۸۰ خورشیدی در پیشرفتهای صنعتی و رفاه اجتماعی برابر با کشورهای فرانسه، انگلیس و ایتالیا خواهد بود. برنامهای با فرنام دور نمای اقتصادی و اجتماعی ایران، ۲۵۳۱ - ۲۵۵۱ طراحی و پایهریزی شد تا هدفهای تمدن بزرگ را به انجام برساند.
در ایران فردا، فقر و بیچیزی، بیسوادی، فساد، بهرهکشی (استثمار) و تبعیض وجود نخواهد داشت. خدمات بهداشت همگانی برای هر ایرانی بهترین درمان و بهداشت را به ارمغان میآورد. دانشآموزی برای هر ایرانی برای پرورش و نشان دادن استعدادها فراهم خواهد شد تا هر ذوق و شوقی در محیطی سالم و سازنده شکوفا شود. سیستم رفاه اجتماعی ضامن رفاه و امنیت زندگی هر ایرانی از زادروزش تا درگذشتش میباشد. دستمزدها و درآمدهای پرداختی همه نیازهای زندگی را برآورده میکند. هر ایرانی خانه و جای زندگی مناسب خواهد داشت. ایرانی دیگر با "گرسنگی" بیگانه خواهد شد. کارگران زن و مرد زیر قانون کار که بالاترین حقوق انسانی، اجتماعی و اقتصادی را برای آنها به ارمغان میآورد کار میکنند.
شاهنشاه آریامهر در پیامی به ملت ایران درباره آینده چنین میگویند:
سی و هفت سال است که با همه توانایی خود در این راه کوشیدهام و مسلما تا روزی که مشیت خداوندی ادامه این رسالت را به من محول فرموده باشد، در این راه خواهم کوشید. پس از آن نیز بر اساس شالودهای که ریختهام، این راه با اتکا به عنایات الهی ادامه خواهد یافت و هیچ عاملی، مگر نابودی کلی تمدن جهانی، ملت ایران را از پیمودن آن باز نخواهد داشت. ...برای پیشرفت در مسیر تمدن بزرگ، فردا میباید من و ملتم به اتفاق یکدیگر و با آن همبستگی و یکپارچگی که لازمه هر پیروزی است، در این راه به پیش برویم. شرایط این پیروزی تنها شرایط مادی نیست، بلکه شرایط معنوی و اخلاقی نیز هست.... همه این شرایط، تا آنجا که به مرکز فرماندهی شاهنشاهی ایران و قوه مجریه آن ارتباط دارد، چه از راه قدرت اقتصادی پویا و پیشرو کشور و چه از راه انقلاب اجتماعی شاه و ملت تضمین شده است. ولی پاسخگویی به شرایطی که مربوط به فرد فرد مردم کشور میشود، به عهده خود آنهاست، زیرا که هیچ وقت سرفرازی و رفاه را، به هیچ کشور و ملتی، به صورت هدیهای آسمانی پیشکش نکردهاند.... جامعه ایرانی به آسانی از مزایا و حقوقی برخوردار شده است که بسیاری از جوامع دیگر، برای دستیابی به همان مزایا، تلاشها و مبارزاتی بس طولانی و دشوار کردهاند، قسمتی از مزایایی که در جامعه امروز به کارگران تعلق گرفته است حتی در کشورهای صنعتی بسیار پیشرفته و در کشورهای کارگری همتا ندارد. همچنین امتیازات کشاورز امروز ایرانی به مراتب بیشتر از آن است که کشاورزان بسیاری از کشورها در طول قرنها بدست آوردهاند...برقراری آموزش برای همگان که در ایران تنها با اعلام یکی از اصول انقلاب تحقق یافته در کشورهای پیشرفته اروپا و امریکا مستلزم صد و پنجاه سال کوشش و تلاش بوده است. برای به دست آوردن حق رای و سایر حقوق و اجتماعی ، زنان کشورهای مترقی، بیش از صد سال مبارزه کردند، در صورتی که این حق تنها به موجب یک اصل انقلاب، به همه زنان ایرانی تعلق گرفت.... کافی است به وضع جامعه خویش تنها در پنجاه سال و ختی در مقیاس محدودتر ، پانزده یا بیست سال پیش بیاندیشیم. چنین بررسی به ما نشان خواهد داد که نیروی شگفتآور نظام شاهنشاهی ایران و حیثیت معنوی فرماندهی این شاهنشاهی و پیوستگی ژرق و خلل ناپذیر شاه و ملت، در جامعه ما چه گونه اعجازی را تحقق بخشیده که در هیچ کشور و جامعه دیگر امکان تحقق آن به صورتی چنین سالم و انسانی نبوده است....در این راه پر شکوه سرنوشت، من تا آخرین روز ایفای رسالت خود، پیشاپیش شما خواهم بود.