جشن درختکاری ۱۵ اسفند ماه
برنامه عمرانی دوم | تصمیمهای مجلس |
۱ آذر ۱۳۳۷ شاهنشاه در آیین جشن درختکاری که در پهنه کاخ فرحآباد برپا شده بود نهال کوچکی را نشاندند.
۱ آذر ۱۳۳۸ شاهنشاه در آیین جشن درختکاری تهران شرکت فرمودند و به دست خویش نهالی را برزمین نشاندند. همزمان با این آیین در سراسر تهران و شمیران هزاران نهال برزمین نشاندهشد.
۱ آذر ماه ۱۳۴۲ در ساعت ۱۰ بامداد خودروی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران به پهنه پارک ساعی وارد شد. دسته موزیک ارتش سرود ملی ایران را نواخت و شاهنشاه از گارد احترام سان دیدند. به مناسبت روز نخست آذر ماه شهرداری تهران پارک ساعی را که در آن درختان و گلهای زیبایی در آن کاشته و پرورش داده شده بود را با پرچمهای سه رنگ شیر و خورشید نشان آذین بسته بود. دوشیره نگین ساعی دختر شادروان مهندس ساعی بنیانگذار پارک ساعی به شاهنشاه خوشآمد گفت و مورد مهر شاهانه قرارگرفت. آنگاه آقایان نخست وزیر و شهردار تهران و اعضای هیات دولت نیز به پیشگاه شاهنشاه باریافتند و آیین رسمی آغاز شد. در آغاز دکتر ارسنجانی وزیر کشاورزی بیاناتی درباره روز نخست آذر و جشن درختکاری ایراد کرد. سپس آقای نفیسی شهردار تهران نیز سخنانی ایراد کرد.
آنگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سخنانی درباره جنگلهای ایران و ملی کردن جنگلها فرمودند:
- طبق تاریخی که ما داریم در مملکت ایران در گذشته شانزده میلیون جنگل موجود بوده است. اشاره میکنم به سفرنامه ناصر خسرو، موقعی که به خوزستان سفر می کرده و توضیح داده است که چطور در تمام مدت سفر همیشه در زیر سایه درختان، سوار بر است عبور می کرده است و تشبیهی هم کرده است که اینجا ذکر آن مورد ندارد.
- امروز مساحت جنگلهای ایران از پنج میلیون هتکار کمتر است. علت این امر چه بوده است؟ بی خبری ما از فواید قطعی و حتمی وجود درخت. هر کسی که عبور کرده یا برای احتیاج یا برای حتی نفنن، یک درختی را در سر راه خودش یا زخمی کرده یا کنده و به یک وسیلهای از بین برده است. یکی از ثروتهای بزرگ طبیعی که امروز در دنیا به آن اهمیت میگذارند، همین ثروت جنگل است. به این موضوع من از مدتها پیش متوجه شدم و خیلی در اطرافش فکر کردم و با متخصصین امر در این باره صحبت کردم. یکی از اولین کسانی که راجع به این موضوعات با او صحبت کرده بودم، همین مرحوم ساعی بود. برای ذکر اهمیت این موضوع واقعهای را که مربوط به چند سال پیش است برایتان حکایت میکنم، و آن این است که وقتی که کنفرانس تهران در زمان جنگ تشکیل شده بود، در ملاقاتی که با مرحوم روزولت رییس جمهور فقید امریکا داشتم وی موقعی که راجع به امور همین جنگلبانی و درختکاری با من صحبت میکرد با لحنی که هیچ جنبه شوخی نداشت و حتی گمان میکنم خیل هم جدی بود گفت: روزی که من از این شغل خودم یعنی ریاست جمهوری کنار روم، حاضرم شما مرا استخدام بکنید و بیایم به مملکت ایران برای سعی در جنگلی کردن دو مرتبه مملکت شما. بعد از آن این مساله را من با همان علاقهای که به این موضوع داشتم دنبال کردم تا اینکه پنج سال پیش به وزیر کشاورزی وقت گفتم که طرح دامنه دار همه جانبهای را اول برای حفظ جنگلهای موجود، و بعد برای اینکه در هر نقطه مملکت که قابلیت جنگلی شدن را داشته باشد بدین کار اقدام شود، تهیه کنند و ضمنا اساس ملی کردن جنگلها را در نظر داشته باشند.
- این کار هم مثل بعضی کارهای دیگر ما به تاخیر افتاد و امیدوارم که امروز ما بتوانیم دو مرتبه این کار را بکنیم. منظور ما از این قبیل اقدامات یعنی اصلاحات ارضی یا ملی کردن جنگلها این نیست که یک عدهای را از مالی محروم بکنیم. اولا همان طوری که همه می دانید در وجود آمدن ابتدایی جنگلها هیچکس دخالتی نداشت غیر از خداوند و طبیعت، و چون این ثروتی است که اثر آب و هوایی دارد بنابراین تخصیص به عموم، به مردم، به مملکت پیدا میکند.
- منظور ما همان طوری که گفتم گرفتن مالی از کسی نیست البته باید به او عوض آن را داد. منظور ما این نیست که جنگل را تصاحب بکنیم و بنشینیم بدان نگاه بکنیم. وقتی که این کار را کردیم باید از این ثروت خداداد بهره برداری هم بکنیم.
در پیایان آیین شاهنشاه مدال طلای قهرمان درختکاری را به سینه آقای کرباسی که ۲۰۰٬۰۰۰ اصله درخت در کرمانشاه کاشته بود آویختند و سپس به هنگام گردش در پارک از تابلوهای آمار کارهای شهرداری در پارک دیدن فرمودند و در میان پارک با دستهای خود نهال زیبای "ماگنولیا" را نشاندند.