روز ملت ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱
درگاه روز رستاخیز ملی | تصمیمهای مجلس
روز رستاخیز ملی ۲۸ امرداد ۱۳۳۲' |
درگاه محمدرضا شاه پهلوی |
تصمیم قانونی دایر به نامیدن روز نهم اسفند به (روز ملت) و روز بیست و هشتم مرداد ماه (به روز قیام ملی) - مصوب ۷ اسفند ۱۳۳۷ مجلس شورای ملی و ۹ اسفند ۱۳۳۷ مجلس سنا
ماده واحده - نظر به این که روز نهم اسفند ۱۳۳۱ شاهنشاه بر اثر قیام دلیرانه مردم ایران و بنا به استدعا و ایستادگی آنان از مسافرت به خارج از کشور منصرف شدند و این امر موجبات نجات و سعادت کشور گردید علیهذا روز نهم اسفند به نام (روز ملت) نامیده میشود.[۱]
۱ اسفند ۱۳۳۱ محمد مصدقالسلطنه مغول بیگانه بزرگ فئودال ایران نامهای به شاهنشاه به وسیله برادرش حشمتالدوله والاتبار فرستاد با این درونمایه که حسین علاء وزیر دربار شاهنشاهی و دربار شاهنشاهی فعالیت هایی علیه دولت را سازمان می دهند. شاهنشاه بسیار شگفتزده شدند زیرا که ایشان همه لایحههایی چون اختیارات و بستن مجلس سنا که موقعیت شاهنشاه را ضعیف می کرد و موقعیت نخستوزیر را قدرتمندتر می کرد را امضا کردهبودند. حتی مصدق کمیسیونی برپا کرده بود که نقش شاه را تفسیر کند و مصدق شاهنشاه را تهدید کرده بود که با رفراندوم درباره گزارش این کمیسیون قدرت شاهنشاه را تضعیف خواهدکرد. مصدق درخواست کرد که شاهنشاه در روز ۹ اسفند ۱۳۳۱ به همراه ملکه ثریا از کشور بیرون روند و شاهنشاه آن را پذیرفتند. محمد مصدق مغول بزرگ فئودال ایران دستور پنهانی برای مسئولان صادر کرد که برای سفر شاهنشاه در روز ۹ اسفند آماده باشند. ولی آنچه را که مصدق به نیرنگ خود برای سفر شاهنشاه در پنهان برنامهریزی کرده بود انجام نشد زیرا که بسیاری از نمایندگان و مردم ایران از سفر شاهنشاه آگاهی یافتند.
۴ اسفند ۱۳۳۱ هفت تن از نمایندگان مجلس شورای ملی به همراهی وزیر دربار شاهنشاهی به پیشگاه شاهنشاه شرفیاب شوند تا درباره اوضاع جاری و آنچه در مجلس میگذرد آگاهی دهند و قرار شد که نخستوزیر به پیشگاه شاهانه بار یابد. فعالیت دامنهداری از سوی هفده تن از نمایندگان مجلس شورای ملی برای بهبود رابطه دولت و دربار شاهنشاهی آغاز شد.
۶ اسفند ۱۳۳۱ سرلشکر زاهدی و شمار دیگری از افسران وفادار به شاهنشاه دستگیر و زندانی شدند.
۹ اسفند ۱۳۳۱ علاء وزیر دربار در نامهای به آگاهی شاهنشاه رساند که در روز ۹ اسفند ماه[۲] مصدق ساعت یک پس از نیمروز برای یک ساعت، و وزیران ساعت دو پس از نیمروز به حضور شاهنشاه و ملکه ثریا شرفیاب خواهند شد. در این نامه حسین علاء همچنین نوشته بود که وی بسیار از محمد مصدق نخستوزیر دلگیر است زیرا که مصدق شاهنشاه را بهانه قرارداده تا اشتباهات خود پنهان دارد با آنکه از هرگونه پشتیبانی از سوی شاهنشاه و وی برخوردار بوده است. سرانجام مصدق به کاخ سلطنتی وارد و به پیشگاه شاهنشاه و ملکه ثریا شرفیاب شد و آغاز به انتقاد از دربار و وزیر دربار در حضور حسین علاء کرد. از آنجا که مردم از مسافرت شاهنشاه آگاهی یافته بودند، گروههای مردم با فریادهای جاوید شاه در اصلی کاخ مرمر را سد کردند. مصدق و هیات وزیران از در پشتی کاخ بیرون رفتند و مصدق راهی خانه خود شد تا با حسین فاطمی وزیر خارجه که چشم به راه رسیدن مصدق در خانه وی بود تبانیهایشان را بکنند. گروهی از تظاهرکنندگان که گرد خانه مصدق گردآمده بودند به خانه مصدق یورش بردند و علیه او دست به تظاهرات زدند. با تیراندازی محافظین خانه مصدق به سوی مردم، یک نفر کشته و شماری زخمی شدند. پلیس گروهی از تظاهرکنندگان را دستگیر کرد. یکی از دستگیرشدگان شعبان جعفری بود که در این روز به جرم حمله به خانه مصدق زندانی شد و تا شامگاه روز ۲۸ امرداد در زندان ماند. مصدق و حسین فاطمی به ستاد ارتش فرار کردند به همراهی سرلشکر بهارمست [۳] به مجلس شورای ملی رفتند. در مجلس نشستی جنجالی با نمایندگان برپا شد و مصدق آغاز به شکایت از ارتش کرد زیرا که وی به ارتش دستور داده است ولی ارتش دستورات وی را نپذیرفته است و گفتهاند که آنها از دستورات شاهنشاه پیروی میکنند نه از نخستوزیر. سپس مصدق گفت که وی در مجلس بست خواهد نشست. در جلسه خصوصی مجلس، مصدق از سوی حائریزاده به سختی مورد انتقاد قرارگرفت.
آیتالله کاشانی در نامهای به پیشگاه شاهنشاه نوشت که مسافرت ناگهانی شاهنشاه سبب نگرانی و شگفتی مردم شده و به نمایندگی از سوی مجلس شورای ملی درخواست کرد که اعلیحضرت در این باره بازنگری بفرمایند. پخش خبر سفر شاهنشاه در تهران و سایر شهرهای ایران سبب نگرانی و ترس مردم شد و به این مناسبت در همه شهرها تظاهرات گسترهای از سوی مردم میهنپرست انجام گرفت. در خیابانهای پایتخت صدها هزار تن دست به تظاهرات زدند و نمایندگان طبقههای گوناگون مردم همراه با آیتالله بهبهانی و سایر روحانیون به کاخ مرمر رفتند و از پیشگاه شاهنشاه درخواست کردند که از این سفر چشمپوشی نمایند. هیات رئیسه مجلس شورای ملی به پیشگاه شاهنشاه شرفیاب شد و به نمایندگی از مردم ایران خواهش کرد که معظمله در این روزهای بیمآور از سفر به خارج از کشور چشم بپوشند. گروه بیشماری از مردم تهران پیرامون کاخ مرمر گردآمدند و با تظاهرات میهنپرستانه و شاهدوستانه خود اعلام کردند تا زمانی که شاهنشاه از سفر خود چشمپوشی نکردهاست به تظاهرات خود ادامه میدهند و از جلوی کاخ تکان نخواهند خورد. بازار تهران بسته شد و بازاریان همراه با دیگر طبقههای مردم در تظاهراتی احساس میهنپرستی و شاهدوستی خود را نشان دادند. مجلس شورای ملی با اعلامیهای از مردم خواست که برای بازنگری شاهنشاه در اراده ایشان به سفر خارج و جلوگیری از این سفر هر کاری که می توانند انجام دهند.
سرانجام با تظاهرات پیوسته و بیمانند مردم میهن پرست و شاهدوست، وزارت دربار شاهنشاهی با سپاسگزاری از ابراز احساسات پاک ملت ایران نسبت به شاهنشاه اعلام کرد که معظمله از سفر به خارج از کشور فعلا چشمپوشی کردهاند. شاهنشاه از کاخ مرمر به میان تظاهرکنندگان که غریو "جاوید شاه" آنان کاخ مرمر و خیابانهای پیرامون را به لرزه درآورده بود رفتند، مردمی که از دیدن شاهنشاهشان از شادی در پوست خود نمیگنجیدند و به آنان گفتند:" حالا که شما نمیخواهید و مایل نیستید که برای معالجه از کشور خارج شوم من نیز ناچار انصراف خود را از این مسافرت اعلام می کنم." تظاهرکنندگان در پیرامون کاخ سلطنتی به تظاهرات خود ادامه دادند و درخواست کردند که واژه فعلا از اعلامیه دربار برداشته شود. وزارت دربار نیز واژه فعلا را از اعلامیه برداشت. محمد مصدق نخستوزیر مغول ایران بسیاری از افسران بازنشسته، روزنامهنگاران، همچنین شعبان جعفری، طیب و رمضان یخی که در این روز در برابر کاخ مرمر تظاهرات می کردند را دستگیر کرد و به زندان انداخت که آنها روز ۲۸ امرداد پس از اینکه رادیو و سازمانهای دولتی بدست مردم افتاد، پس از خوانده شدن فرمان نخستوزیری سپهبد زاهدی از رادیو از زندان آزاد شدند. تا به امروز سرسپردگان استعمار جبهه ملی، نهضت آزادی، توده ای ها و دیگر سازمانهای وابسته به استعمار شرق و غرب کوشش در پنهان داشتن روز نهم اسفند و رخدادهای این روز را داشتند و دارند تا افسانه هایی که برای تحمیق مردم ایران گفته بودند را به عنوان تاریخ به ایرانیان بفروشند.
۱۹ اسفند ماه ۱۳۳۱ میر اشرافی نماینده مجلس شورای ملی از توطئه مصدق علیه شاهنشاه و نابودی رژیم شاهنشاهی و سرانجام تجزیه ایران در روز ۹ اسفند ماه پرده برداشت. میراشرافی گفت :
« | ...مگر در پس پرده چه نقشه هولناکی در شرف ظهوراست؟ دستگاه تبلیغات دولتی مردم شرافتمند طهران و علما و نمایندگان و اصناف و سایر طبقاتی که برای ابراز احساسات در مقابل کاخ همایونی اجتماع نموده بودند و با فریادهای ما نخواهیم گذاشت شاه برود مانع عزیمت شاهنشاه بودند بنام چاقوکش و مشایعت کننده معرفی نموده آقایان شما را بخدا قسم میدهم آیا سزاواراست که رادیو دستگاه دولت باین اتهامات بیشرمانه مردم شریف و خادمین کشور را لجن مال کند حقایق را برخلاف واقع جلوه دهد آقایان میدانید که برای چه این طور علما و مردمی که به دربار رفته لجن مال میکنند برای حفظ قانون اساسی قیام نکنند... ...چندکلمه راجع به بازداشت سرلشگر زاهدی عرض کنم. چون سرلشگر زاهدی مجرم است و جرم او هم کاندید بودن ایشان برای مقام نخستوزیری است که این جرم در نظر جناب آقای دکتر مصدق قابل عفو نخواهدبود دفاع اصولی را بنده نمودم و بنظر من دفاع شخص سرلشگر زاهدی بعهده آقایان دکتر بقایی، مکی و حائریزاده و سایر آقایان میباشد که در زمان ریاست شهربانی ایشان پایه و اساس نهضت استوارشده و همین نهضتی که مورد استفاده اشخاص قرارگرفته که هیچ دخالت و اثری در بنای آن نداشتهاند و برای آنها درخت جواهرشده به نظرمن توقیف سرلشگر زاهدی برخلاف قانون و انصاف است اگر بنابود هر کس سرکار بود، رقیب خودش را توقیف نماید و همیشه سرکار بماند در سایر کشورهای جهان هم معمول بود. "[۴]... | » |
شمس قناتآبادی نیز در این روز در سخنان خود گفت: "... آقایان نمایندگان محترم خوب دقت بفرمایید آقایان محترمی که بحکومت نظامی ولو حکومت نظامی زمان دکتر مصدق السلطنه رای میدهید که حقیقت امراین است که با وجود حکومت نظامی در حفظ حقوق ملت و صیانت آزادیهای سیاسی هیچ نوع اقدامی نمیتوان بعمل آورد چه حکومت نظامی تعطیل عمومی مشروطیت است (صحیح است) و باوجود آن حقوق و آزادیهایی که بموجب قانون اساسی برای ملت شناخته شده چنان که به تجریه دیدهایم کان لم یکن میشود در ممالکی که دولت علاقه مند به قانون اساسی و اجرای اصول مشروطیت است برفرض لزوم حکومت نظامی دوام پیدانمیکند در این مملکت کافی است که دولت بهانهای بدست آورد و بواسطه برقراری حکومت نظامی ماهها و سالها مشروطیت را تعطیل کند) ... اما آن دکتر مصدقی که میخواهد فقط باحکومت نظامی و قانون امنیت اجتماعی حکومت کند من نمیتوانم ارادتی باوداشته باشم (احسنت) ... حکومت جناب آقای دکتر مصدق بالخصوص در این چند ماهه اخیر رویهای اتخاذنمودهاست که کاملا برخلاف گفتار و بیانات حکیمانه سابق ایشان در زمانی که نمایندگی ملت را داشتهاند بودهاست من در عین این که سخن میگویم در عین حال هم خیلی افسوس میخورم چون قطع دارم که این صداهای ما این فریادهای ما از این صحنه بهارستان بخارج منعکس نمیشود یعنی دستگاه تبلیغاتی که مال ملت است و بایستی برای ملت انجام وظیفه کند خیانت میکند و از سخنان نمایندگان میدزدد و من لازم است بعرض آقایان نمایندگان برسانم جای تعجب نیست وقتی دستگاه تبلیغات مملکت ما نامه رئیس مجلس را که رسما از طرف مجلس فرستاد شدهاست در رادیو منعکس نکند من چه توقعی دارم که سخنان بیمقدار مرا منتشر کند....[۵]
- ↑ تصمیم قانونی دایر به نامیدن روز نهم اسفند به (روز ملت) و روز بیست و هشتم مرداد ماه (به روز قیام ملی)
- ↑ تصمیم قانونی دایر به نامیدن روز نهم اسفند به (روز ملت) و روز بیست و هشتم مرداد ماه (به روز قیام ملی)
- ↑ بیست و شش سال پس از این تاریخ در زمان انقلاب اسلامی، خانه سرلشکر بهارمست از نخستین خانههایی بود که انقلابیون به آن یورش برده و چپاول و مصادره کردند
- ↑ سخنان میراشرافی نماینده مجلس شورای ملی درباره نقشه بیرون بردن شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی از ایران ۹ اسفند ۱۳۳۱
- ↑ سخنان قناتآبادی نماینده مجلس شورای ملی درباره حکومت نظامی، قانون امنیت اجتماعی بستن روزنامهها زندان مخالفان دولت ۱۹ اسفند ۱۳۳۱