انوری (مقطعات)/در مرثیهی موئیدالدین
نسخهٔ تاریخ ۴ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۳۲ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکتها)
' | انوری (مقطعات) (در مرثیهی موئیدالدین) از انوری |
' |
در مرثیهی موئیدالدین | هرکس اثری همی نماید | |
گفتم که تشبهی کنم نیز | باشد که تسلیی فزاید | |
لیکن پس از آن جهان معنی | خود طبع سخن همی نزاید | |
با این همه شرح حال شرطست | شرطی نه که طبع هرزه لاید | |
در جوف سپهر تنگدل بود | عنقا به قفص درون نیاید | |
میگفت کجاست باد فضلی | کم زین سر خاک در رباید | |
یزدان که گرهگشای فضلش | بند قدر و قضا گشاید | |
بشنید به استماع لایق | چونان که جز آنچنان نشاید | |
لطفش به رسالت اجل گفت | کاین زبدهی صنع می چه باید | |
بر شاخ مزاج بلبل جانت | تا چند نوای غم سراید | |
گر مختصرست عالم کون | رای تو بدو نمیگراید | |
بخرام که سکنهی دگر هست | تا آن دگرت چگونه آید |