انوری (مقطعات)/گر اندک صلتی بخشد امیرت
نسخهٔ تاریخ ۴ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۱۸ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکتها)
' | انوری (مقطعات) (گر اندک صلتی بخشد امیرت) از انوری |
' |
گر اندک صلتی بخشد امیرت | ازو بستان کزو بسیار باشد | |
عطای او بود چون ختنه کردن | که اندر عمر خود یکبار باشد | |
شعر تر و خوب بنده گوید | انعام نصیب غیر باشد | |
این رسم نو آمدست امسال | ان شاء الله که خیر باشد | |
به خدایی که بیشناس مقیم | دردل و دیده آتشم باشد | |
مرگ هر چند خوش نباشد لیک | بی رخ دوستان خوشم باشد | |
غلام توام چون غلامت نباشد | هر آنکس که در نام نام تو باشد | |
چنین صد حوادث تو دانم که دانی | که در عهدهی یک پیام تو باشد | |
چه باشد که کامم درین برنیاید | چو امروز گیتی به کام تو نباشد | |
گرفتم غلامت نباشد غلامت | نه آخر غلام غلام تو باشد |