فروغی بسطامی (غزلیات)/چراغی کاین همه پروانه دارد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | فروغی بسطامی (غزلیات) (چراغی کاین همه پروانه دارد) از فروغی بسطامی |
' |
چراغی کاین همه پروانه دارد | یقین کز سوز ما پروا ندارد | |
نه چشمش مردمان را سرخوشیهاست | خوشا دوری که این پیمانه دارد | |
ز زنجیر سر زلفش توان یافت | که کاری با دل دیوانه دارد | |
دل خلقی به خاک او گرفتار | چه خرمنها کز این یک دانه دارد | |
هر آن دل کاشنای کوی او گشت | چه باک از شنعت بیگانه دارد | |
جهانی سرخوش از افسانهی اوست | چه افسونی در این افسانه دارد | |
غمش هر لحظه میکاود دلم را | مگر گنجی در این ویرانه دارد | |
ز اعجاز دم عیسی عیان است | که این فیض از لب جانانه دارد | |
فروغی فارغ است از ماه گردون | که ماهی امشب اندر خانه دارد |