تفاوت میان نسخههای «سخنرانی امام خمینی در بهشت زهرا»
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) |
|||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
بسمالله الرحمن الرحیم | بسمالله الرحمن الرحیم | ||
− | ما در این مدت مصیبتها دیدهایم، مصیبتهای بسیار بزرگ و بعضی پیروزها حاصل شد که البته آن هم بزرگ بود، مصیبتهای زنهای جوان مرده، مردهای اولاد از دست داده، طفلهای پدر از دست | + | ما در این مدت مصیبتها دیدهایم، مصیبتهای بسیار بزرگ و بعضی پیروزها حاصل شد که البته آن هم بزرگ بود، مصیبتهای زنهای جوان مرده، مردهای اولاد از دست داده، طفلهای پدر از دست داده، من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست دادهاند میافتد، سنگینی در دوشم پیدا میشود که نمیتوانم تاب بیاورم. من نمیتوانم از عهده این خسارات که بر ملت ما وارد شدهاست برآیم، من نمیتوانم تشکر از این ملت بکنم که همه چیز خودش را در راه خدا داد، خدای تبارک و تعالی باید به آنها اجر عنایت فرماید. من به مادرهای فرزند از دست داده تسلیت عرض میکنم و در غم آنها شریک هستم. من به پدرهای جوان داده، من به آنها تسلیت عرض میکنم. من به جوانهایی که پدرانشان را در این مدت از دست دادهاند تسلیت عرض میکنم. |
خوب، ما حساب بکنیم که این مصیبتها برای چه به این ملت وارد شد؟ مگر این ملت چه میگفت و چه میگوید که از آن وقتی که صدای ملت در آمدهاست تا حالا قتل و ظلم و غارت و همه اینها ادامه دارد. ملت ما چه میگفتند که مستحق این عقوبات شدند ملت ما یک مطلبش این بود که این سلطنت پهلوی از اول که پایهگذاری شد برخلاف قوانین بود. آنهایی که در سن من هستند، میدانند و دیدهاند که مجلس موسسان که تاسیس شد، با سرنیزه تاسیس شد، ملت هیچ دخالت نداشت در مجلس موسسان، مجلس موسسان را با زور سرنیزه تاسیس کردند و با زور، وکلای او را وادار کردند به اینکه به رضاشاه رای سلطنت بدهند. پس این سلطنت از اول یک امر باطلی بود، بلکه اصل رژیم سلطنتی از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلی است و خلاف حقوق بشر است. برای اینکه ما فرض میکنیم که یک ملتی تمامشان رای داند که یک نفری سلطان باشد، بسیار خوب، اینها از باب اینکه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، رای آنها برای آنها قابل عمل است، لکن اگر چنانچه یک ملتی رای دادند، ولو تمامشان به اینکه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد، '''به چه حقی ملت پنجاه سال پیش از این سرنوشت ملت بعد را معین میکند؟ سرنوشت هر ملتی به دست خودش است. ''' | خوب، ما حساب بکنیم که این مصیبتها برای چه به این ملت وارد شد؟ مگر این ملت چه میگفت و چه میگوید که از آن وقتی که صدای ملت در آمدهاست تا حالا قتل و ظلم و غارت و همه اینها ادامه دارد. ملت ما چه میگفتند که مستحق این عقوبات شدند ملت ما یک مطلبش این بود که این سلطنت پهلوی از اول که پایهگذاری شد برخلاف قوانین بود. آنهایی که در سن من هستند، میدانند و دیدهاند که مجلس موسسان که تاسیس شد، با سرنیزه تاسیس شد، ملت هیچ دخالت نداشت در مجلس موسسان، مجلس موسسان را با زور سرنیزه تاسیس کردند و با زور، وکلای او را وادار کردند به اینکه به رضاشاه رای سلطنت بدهند. پس این سلطنت از اول یک امر باطلی بود، بلکه اصل رژیم سلطنتی از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلی است و خلاف حقوق بشر است. برای اینکه ما فرض میکنیم که یک ملتی تمامشان رای داند که یک نفری سلطان باشد، بسیار خوب، اینها از باب اینکه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، رای آنها برای آنها قابل عمل است، لکن اگر چنانچه یک ملتی رای دادند، ولو تمامشان به اینکه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد، '''به چه حقی ملت پنجاه سال پیش از این سرنوشت ملت بعد را معین میکند؟ سرنوشت هر ملتی به دست خودش است. ''' | ||
− | ما در زمان سابق، فرض بفرمایید که زمان اول قاجاریه نبودیم، اگر فرض کنیم که سلطنت قاجاریه به واسطه یک رفراندمی تحقق پیدا کرد و همه ملت هم ما فرض کنیم که رای مثبت دادند، اما رای مثبت دادند بر آقا محمدخان قجر و آن سلاطینی که بعدها میآیند. در زمانی که ما بودیم و زمان سلطنت احمدشاه بود، هیچ یک از ما، زمان آقا محمدخان را ادراک نکرده، آن اجداد ما که رای دادند برای سلطنت قاجاریه، به چه حقی رای دادند که زمان ما احمد شاه، سلطان باشد سرنوشت هر ملت دست خودش است. ملت در صد سال پیش از این، صد و پنجاه سال پیش از این، یک ملتی بوده، یک سرنوشتی داشتهاست و اختیاری داشته ولی او اختیار ماها را نداشتهاست که یک سلطانی را بر ما مسلط کند. ما فرض میکنیم که این سلطنت پهلوی، اول که تاسیس شد، ما فرض میکنیم که به اختیار مردم بود و مجلس موسسان را هم به اختیار مردم تاسیس کردند و این اسباب این میشود که بر فرض اینکه این امر باطل صحیح باشد، فقط رضاخان سلطان باشد، آن هم بر آن اشخاصی که در آن زمان بودند و اما محمدرضا سلطان باشد بر این جمعیتی که الان بیشترشان، بلکه الا بعض قلیلی از آنها | + | |
+ | ما در زمان سابق، فرض بفرمایید که زمان اول قاجاریه نبودیم، اگر فرض کنیم که سلطنت قاجاریه به واسطه یک رفراندمی تحقق پیدا کرد و همه ملت هم ما فرض کنیم که رای مثبت دادند، اما رای مثبت دادند بر آقا محمدخان قجر و آن سلاطینی که بعدها میآیند. در زمانی که ما بودیم و زمان سلطنت احمدشاه بود، هیچ یک از ما، زمان آقا محمدخان را ادراک نکرده، آن اجداد ما که رای دادند برای سلطنت قاجاریه، به چه حقی رای دادند که زمان ما احمد شاه، سلطان باشد سرنوشت هر ملت دست خودش است. ملت در صد سال پیش از این، صد و پنجاه سال پیش از این، یک ملتی بوده، یک سرنوشتی داشتهاست و اختیاری داشته ولی او اختیار ماها را نداشتهاست که یک سلطانی را بر ما مسلط کند. ما فرض میکنیم که این سلطنت پهلوی، اول که تاسیس شد، ما فرض میکنیم که به اختیار مردم بود و مجلس موسسان را هم به اختیار مردم تاسیس کردند و این اسباب این میشود که بر فرض اینکه این امر باطل صحیح باشد، فقط رضاخان سلطان باشد، آن هم بر آن اشخاصی که در آن زمان بودند و اما محمدرضا سلطان باشد بر این جمعیتی که الان بیشترشان، بلکه الا بعض قلیلی از آنها ادراک آن وقت را نکردند، چه حقی داشتند ملت در آن زمان، سرنوشت ما را در این زمان معین کنند؟ بنابراین سلطنت محمدرضا اولا که چون سلطنت پدرش خلاف قانون بود و با زور و با سرنیزه تاسیس شده بود مجلس، غیر قانونی است، پس سلطنت محمدرضا هم غیر قانونی است و اگر چنانچه سلطنت رضاشاه فرض بکنیم که قانونی بوده، '''چه حقی آنها داشتند که برای ما سرنوشت معین کنند هر کسی سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهای ما ولی ما هستند؟ مگر آن اشخاصی که در صد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، میتوانند سرنوشت یک ملتی را که بعدها وجود پیدا کنند، آنها تعیین بکنند؟ این هم یک دلیل که سلطنت محمدرضا، سلطنت قانونی نیست. ''' | ||
+ | |||
علاوه بر این، این سلطنتی که در آنوقت درست کرده بودند و مجلس موسسان هم ما فرض کنیم که صحیح بودهاست، این ملتی که سرنوشت خودش با خودش باید باشد، در این زمان میگوید که ما نمیخواهیم این سلطان را. وقتی که اینها رای دادند به اینکه ما سلطنت رضاشاه را، سلطنت محمدرضا شاه را، رژیم سلطنتی را نمیخواهیم، سرنوشت اینها با خودشان است. این هم یک راه است از برای اینکه سلطنت او باطل است. | علاوه بر این، این سلطنتی که در آنوقت درست کرده بودند و مجلس موسسان هم ما فرض کنیم که صحیح بودهاست، این ملتی که سرنوشت خودش با خودش باید باشد، در این زمان میگوید که ما نمیخواهیم این سلطان را. وقتی که اینها رای دادند به اینکه ما سلطنت رضاشاه را، سلطنت محمدرضا شاه را، رژیم سلطنتی را نمیخواهیم، سرنوشت اینها با خودشان است. این هم یک راه است از برای اینکه سلطنت او باطل است. | ||
+ | |||
حالا میآییم سراغ دولتهایی که ناشی شده از سلطنت محمدرضا و مجلسهایی که ما داریم. در تمام طول مشروطیت الا بعضی از زمانها آن هم نسبت به بعض از وکلا، مردم دخالت نداشتند در تعیین وکلا. شما الان اطلاع دارید که در این مجلسی که حالا هست، چه مجلس شورا و چه مجلس سنا و شما ملت ایران هستید، شما ملتی هستید که در تهران سکنی دارید، من از شما مردم تهران سوال میکنم که آیا این وکلایی که در مجلس هستند، چه در مجلس سنا و چه در مجلس شورا شما اطلاع داشتید که اینها را خودتان تعیین کنید اکثر این مردم میشناسند '''این افرادی را که به عنوان مجلس و به عنوان وکیل مجلس سنا یا مجلس شورا در مجلس هستند؟ یا این هم با زور تعیین شده بدون اطلاع مردم. مجلسی که بدون اطلاع مردم است و بدون رضایت مردم است، این مجلس، مجلس غیرقانونی است. بنابراین اینهایی که در مجلس نشستهاند و مال ملت را گرفتهاند به عنوان اینکه حقوق هر، فرض کنید که وکیلی اینقدر است، این حقوق را حق نداشتند بگیرند و ضامن هستند. آنهایی هم که در مجلس سنا هستند، آنها هم حق نداشتند و ضامن هستند. ''' و اما دولتی که ناشی میشود از یک شاهی که خودش و پدرش غیر قانونی است، خودش علاوه بر او غیرقانونی است، وکلایی که تعیین کردهاست غیرقانونی است، دولتی که از همچو مجلسی و همچو سلطانی انشا بشود، این دولت غیرقانونی است. این ملت حرفی را که داشتند در زمان محمدرضا خان میگفتند که این سلطنت را ما نمیخواهیم و سرنوشت ما با خود ماست. در حالا هم میگویند که ما این وکلا را غیرقانونی میدانیم، این مجلس سنا را غیرقانونی میدانیم، این دولت را غیرقانونی میدانیم. آیا کسی که خودش از ناحیه مجلس، از ناحیه مجلس سنا، از ناحیه شاه منصوب است و همه آنها غیر قانونی هستند، میشود که قانونی باشد؟ ما میگوییم که شما غیر قانونی هستید باید بروید. | حالا میآییم سراغ دولتهایی که ناشی شده از سلطنت محمدرضا و مجلسهایی که ما داریم. در تمام طول مشروطیت الا بعضی از زمانها آن هم نسبت به بعض از وکلا، مردم دخالت نداشتند در تعیین وکلا. شما الان اطلاع دارید که در این مجلسی که حالا هست، چه مجلس شورا و چه مجلس سنا و شما ملت ایران هستید، شما ملتی هستید که در تهران سکنی دارید، من از شما مردم تهران سوال میکنم که آیا این وکلایی که در مجلس هستند، چه در مجلس سنا و چه در مجلس شورا شما اطلاع داشتید که اینها را خودتان تعیین کنید اکثر این مردم میشناسند '''این افرادی را که به عنوان مجلس و به عنوان وکیل مجلس سنا یا مجلس شورا در مجلس هستند؟ یا این هم با زور تعیین شده بدون اطلاع مردم. مجلسی که بدون اطلاع مردم است و بدون رضایت مردم است، این مجلس، مجلس غیرقانونی است. بنابراین اینهایی که در مجلس نشستهاند و مال ملت را گرفتهاند به عنوان اینکه حقوق هر، فرض کنید که وکیلی اینقدر است، این حقوق را حق نداشتند بگیرند و ضامن هستند. آنهایی هم که در مجلس سنا هستند، آنها هم حق نداشتند و ضامن هستند. ''' و اما دولتی که ناشی میشود از یک شاهی که خودش و پدرش غیر قانونی است، خودش علاوه بر او غیرقانونی است، وکلایی که تعیین کردهاست غیرقانونی است، دولتی که از همچو مجلسی و همچو سلطانی انشا بشود، این دولت غیرقانونی است. این ملت حرفی را که داشتند در زمان محمدرضا خان میگفتند که این سلطنت را ما نمیخواهیم و سرنوشت ما با خود ماست. در حالا هم میگویند که ما این وکلا را غیرقانونی میدانیم، این مجلس سنا را غیرقانونی میدانیم، این دولت را غیرقانونی میدانیم. آیا کسی که خودش از ناحیه مجلس، از ناحیه مجلس سنا، از ناحیه شاه منصوب است و همه آنها غیر قانونی هستند، میشود که قانونی باشد؟ ما میگوییم که شما غیر قانونی هستید باید بروید. | ||
+ | |||
ما اعلام میکنیم که الان دولتی که به اسم دولت قانونی خودش را معرفی میکند، حتی خودش قبول ندارد که قانونی است، خودش تا چند سال پیش از این، تا آن وقتی که دستش نیامده بود این وزارت، قبول داشت که غیرقانونی است، حالا چه شدهاست که میگوید من قانونی هستم؟ '''این مجلس غیرقانونی است'''، از خود وکلا بپرسید که آیا شما را ملت تعیین کردهاست؟ هر کدام ادعا کردند که ملت تعیین کردهاست، ما دستشان را میدهیم دست یک نفر آدم ببرش در حوزه انتخابیهاش، در حوزه انتخابیه از مردم سوال میکنیم که این آقا آیا وکیل شما هست؟ شما او را تعیین کردید؟ حتما بدانید که جواب آنها نفی است. بنابراین آیا ملتی که فریاد میکند که ما این دولتمان، این شاهمان، این مجلسمان برخلاف قوانین است، و حق شرعی و حق قانونی و حق بشری ما این است که سرنوشتمان دست خودمان باشد، آیا حق این ملت این است که یک قبرستان شهید برای ما درست بکنند در تهران، یک قبرستان هم درجاهای دیگر؟ | ما اعلام میکنیم که الان دولتی که به اسم دولت قانونی خودش را معرفی میکند، حتی خودش قبول ندارد که قانونی است، خودش تا چند سال پیش از این، تا آن وقتی که دستش نیامده بود این وزارت، قبول داشت که غیرقانونی است، حالا چه شدهاست که میگوید من قانونی هستم؟ '''این مجلس غیرقانونی است'''، از خود وکلا بپرسید که آیا شما را ملت تعیین کردهاست؟ هر کدام ادعا کردند که ملت تعیین کردهاست، ما دستشان را میدهیم دست یک نفر آدم ببرش در حوزه انتخابیهاش، در حوزه انتخابیه از مردم سوال میکنیم که این آقا آیا وکیل شما هست؟ شما او را تعیین کردید؟ حتما بدانید که جواب آنها نفی است. بنابراین آیا ملتی که فریاد میکند که ما این دولتمان، این شاهمان، این مجلسمان برخلاف قوانین است، و حق شرعی و حق قانونی و حق بشری ما این است که سرنوشتمان دست خودمان باشد، آیا حق این ملت این است که یک قبرستان شهید برای ما درست بکنند در تهران، یک قبرستان هم درجاهای دیگر؟ | ||
+ | |||
من باید عرض کنم که محمد رضا پهلوی، این خائن خبیث … رفت، فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد، قبرستانهای ما را آباد کرد. مملکت ما را از ناحیه اقتصاد خراب کرد. تمام اقتصاد ما الان خراب است و از هم ریخته است؛ که اگر بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سالهای طولانی با همت همه مردم، نه یک دولت این کار را میتواند بکند و نه یک قشر از اقشار مردم این کار را میتوانند بکنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمیتوانند این به هم ریختگی اقتصاد را از بین ببرند. | من باید عرض کنم که محمد رضا پهلوی، این خائن خبیث … رفت، فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد، قبرستانهای ما را آباد کرد. مملکت ما را از ناحیه اقتصاد خراب کرد. تمام اقتصاد ما الان خراب است و از هم ریخته است؛ که اگر بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سالهای طولانی با همت همه مردم، نه یک دولت این کار را میتواند بکند و نه یک قشر از اقشار مردم این کار را میتوانند بکنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمیتوانند این به هم ریختگی اقتصاد را از بین ببرند. | ||
+ | |||
شما ملاحظه کنید به اسم این که ما میخواهیم زراعت را، دهقانها، را دهقان کنیم تا حالا رعیت بودهاند و حالا ما میخواهیم دهقانشان کنیم اصلاحات ارضی درست کردند اصلاحات ارضیاشان بعد از این مدت طولانی به اینجا منتهی شد که به کلی دهقانی از بین رفت، به کلی زراعت ما از بین رفت و الان شما در همه چیز محتاجید به خارج، یعنی محمدرضا این کار را کرد تا بازار درست کند از برای آمریکا و ما محتاج به او باشیم در این که گندم از او بیاوریم، برنج از او بیاوریم، همه چیز را، تخم مرغ از او بیاریم یا از اسرائیل که دست نشانده آمریکاست بیاوریم. بنابراین کارهایی که این آدم کرده به عنوان اصلاح، این کارها خودش افساد بودهاست. قضیه اصلاحات ارضی یک لطمهای بر مملکت ما وارد کردهاست که تا شاید بیست سال دیگر ما نتوانیم این را جبرانش بکنیم مگر همه ملت دست به هم بدهند و کمک کنند تا سالهایی بگذرد و جبران بشود این معنا. | شما ملاحظه کنید به اسم این که ما میخواهیم زراعت را، دهقانها، را دهقان کنیم تا حالا رعیت بودهاند و حالا ما میخواهیم دهقانشان کنیم اصلاحات ارضی درست کردند اصلاحات ارضیاشان بعد از این مدت طولانی به اینجا منتهی شد که به کلی دهقانی از بین رفت، به کلی زراعت ما از بین رفت و الان شما در همه چیز محتاجید به خارج، یعنی محمدرضا این کار را کرد تا بازار درست کند از برای آمریکا و ما محتاج به او باشیم در این که گندم از او بیاوریم، برنج از او بیاوریم، همه چیز را، تخم مرغ از او بیاریم یا از اسرائیل که دست نشانده آمریکاست بیاوریم. بنابراین کارهایی که این آدم کرده به عنوان اصلاح، این کارها خودش افساد بودهاست. قضیه اصلاحات ارضی یک لطمهای بر مملکت ما وارد کردهاست که تا شاید بیست سال دیگر ما نتوانیم این را جبرانش بکنیم مگر همه ملت دست به هم بدهند و کمک کنند تا سالهایی بگذرد و جبران بشود این معنا. | ||
+ | |||
فرهنگ ما را یک فرهنگ عقب نگه داشته درست کردهاست، فرهنگ ما را این عقب نگه داشته به طوری که الان جوانهای ما تحصیلاتشان در اینجا، تحصیلات تام و تمام نیست و باید بعد از اینکه یک مدتی در اینجا یک نیمه تحصیلی کردند آن هم با این مصیبتها، آن هم با این چیزها، باید بروند در خارج تحصیل بکنند. ما پنجاه سال است، بیشتر از پنجاه سال است دانشگاه داریم و قریب سی و چند سال است که این دانشگاه را داریم لکن چون خیانت شدهاست به ما، از این جهت رشد نکرده، رشد انسانی ندارد، تمام انسانها و نیروی انسانی ما را از بین بردهاست این آدم. | فرهنگ ما را یک فرهنگ عقب نگه داشته درست کردهاست، فرهنگ ما را این عقب نگه داشته به طوری که الان جوانهای ما تحصیلاتشان در اینجا، تحصیلات تام و تمام نیست و باید بعد از اینکه یک مدتی در اینجا یک نیمه تحصیلی کردند آن هم با این مصیبتها، آن هم با این چیزها، باید بروند در خارج تحصیل بکنند. ما پنجاه سال است، بیشتر از پنجاه سال است دانشگاه داریم و قریب سی و چند سال است که این دانشگاه را داریم لکن چون خیانت شدهاست به ما، از این جهت رشد نکرده، رشد انسانی ندارد، تمام انسانها و نیروی انسانی ما را از بین بردهاست این آدم. | ||
+ | |||
این آدم به واسطه نوکری که داشته، مراکز فحشا درست کرده، تلویزیونش مرکز فحشاست، رادیویش بسیاریش فحشاست، مراکزی که اجازه دادند برای اینکه باز باشد، مراکز فحشاست، اینها دست به دست هم دادند. در تهران مرکز مشروب فروشی بیشتر از کتابفروشی است، مراکز فساد دیگر الی ماشاءاللهاست. برای چه، سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، ما با او مخالف هستیم. ما کی مخالفت کردیم با تجدد، با مراتب تجدد، مظاهر تجدد؟ مظاهر تجدد وقتی که از اروپا پایش را در شرق گذاشت خصوصا در ایران، مرکز چیزی که باید از آن استفاده تمدن بکنند ما را به توحش کشاندهاست. سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد و شما میدانید که جوانهای ما را اینها به تباهی کشیدهاند و همینطور سایر این جاها. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم. اینها به همه معنا خیانت کردهاند به مملکت ما. ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشد، زندگی معنوی شما را هم میخواهیم مرفه باشد. شما به معنویجات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند اینها. دلخوش به این مقدار نباشید که فقط مسکن میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم، اتوبوس را مجانی میکنیم. دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدیم. شما را به مقام انسانیت میرسانیم. اینها شما را منحط کردند. اینقدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است. ما هم دنیا را میآباد میکنیم و هم آخرت را. یکی از اموری که باید بشد همین معناست که خواهد شد. این داراییها از غنایم ملت است و مال ملت است و مستضعفین. من امر کردهام که به مستضعفین بدهند و خواهند داد. و پس از این هم تغییراتی دیگر در امور خواهد حاصل شد. لکن قدری باید تحمل کنید. به این حرفهای باطل گوش نکنید. اینها حرف میزنند. ما عمل میکنیم. | این آدم به واسطه نوکری که داشته، مراکز فحشا درست کرده، تلویزیونش مرکز فحشاست، رادیویش بسیاریش فحشاست، مراکزی که اجازه دادند برای اینکه باز باشد، مراکز فحشاست، اینها دست به دست هم دادند. در تهران مرکز مشروب فروشی بیشتر از کتابفروشی است، مراکز فساد دیگر الی ماشاءاللهاست. برای چه، سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، ما با او مخالف هستیم. ما کی مخالفت کردیم با تجدد، با مراتب تجدد، مظاهر تجدد؟ مظاهر تجدد وقتی که از اروپا پایش را در شرق گذاشت خصوصا در ایران، مرکز چیزی که باید از آن استفاده تمدن بکنند ما را به توحش کشاندهاست. سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد و شما میدانید که جوانهای ما را اینها به تباهی کشیدهاند و همینطور سایر این جاها. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم. اینها به همه معنا خیانت کردهاند به مملکت ما. ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشد، زندگی معنوی شما را هم میخواهیم مرفه باشد. شما به معنویجات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند اینها. دلخوش به این مقدار نباشید که فقط مسکن میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم، اتوبوس را مجانی میکنیم. دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدیم. شما را به مقام انسانیت میرسانیم. اینها شما را منحط کردند. اینقدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است. ما هم دنیا را میآباد میکنیم و هم آخرت را. یکی از اموری که باید بشد همین معناست که خواهد شد. این داراییها از غنایم ملت است و مال ملت است و مستضعفین. من امر کردهام که به مستضعفین بدهند و خواهند داد. و پس از این هم تغییراتی دیگر در امور خواهد حاصل شد. لکن قدری باید تحمل کنید. به این حرفهای باطل گوش نکنید. اینها حرف میزنند. ما عمل میکنیم. | ||
+ | |||
و اما نفت ما، تمام نفت ما را به غیر دادند، به آمریکا و غیر از آمریکا دادند، آنی که به آمریکا دادند عوض چه گرفتند عوض، اسلحه برای پایگاه درست کردن برای آقای آمریکا. ما، هم نفت دادیم و هم پایگاه برای آنها درست کردیم. آمریکا با این حیله که این مرد هم دخالت داشت، با این حیله نفت را از ما برد و برای خودش در عوض پایگاه درست کرد یعنی اسلحه آورده اینجا که ارتش ما نمیتواند این اسلحه را استعمال بکند، باید مستشارهای آنها باشند، باید کارشناسهای آنها باشند. این هم از ناحیه نفت که این نفت ما را اگر چند سال دیگر خدای نخواسته این عمر پیدا کرده بود، عمر سلطنتی پیدا کرده بود، مخازن نفت ما را تمام کرده بود، زراعت مان را هم که تمام کرده، این ملت بکلی ساقط شده بود و باید عملگی کند برای اغیار. ما که فریاد میکنیم از دست این، برای این است. خونهای جوانهای ما برای این جهات ریخته شده، برای اینکه آزادی میخواهیم ما. ما پنجاه سال است که در اختناق بسر بردیم، نه مطبوعات داشتیم، نه رادیوی صحیح داشتیم، نه تلویزیون صحیح داشتیم، نه خطیب توانست حرف بزند، نه اهل منبر میتوانستند حرف بزنند، نه امام جماعت میتوانست آزاد کار خودش را ادامه بدهد، نه هیچ یک از اقشار ملت کارشان را میتوانستند ادامه بدهند و در زمان ایشان هم همین اختناق به طریق بالاتر باقی است و باقی بود و الا هم باز نیمه حشاشه او که باقی است، نیمه حشاشه این اختناقی هم باقی است. ما میگوئیم که خود آن آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم، تمام اینها غیر قانونی است و اگر ادامه به این بدهند اینها مجرمند و باید محاکمه بشوند و ما آنها را محاکمه میکنیم. | و اما نفت ما، تمام نفت ما را به غیر دادند، به آمریکا و غیر از آمریکا دادند، آنی که به آمریکا دادند عوض چه گرفتند عوض، اسلحه برای پایگاه درست کردن برای آقای آمریکا. ما، هم نفت دادیم و هم پایگاه برای آنها درست کردیم. آمریکا با این حیله که این مرد هم دخالت داشت، با این حیله نفت را از ما برد و برای خودش در عوض پایگاه درست کرد یعنی اسلحه آورده اینجا که ارتش ما نمیتواند این اسلحه را استعمال بکند، باید مستشارهای آنها باشند، باید کارشناسهای آنها باشند. این هم از ناحیه نفت که این نفت ما را اگر چند سال دیگر خدای نخواسته این عمر پیدا کرده بود، عمر سلطنتی پیدا کرده بود، مخازن نفت ما را تمام کرده بود، زراعت مان را هم که تمام کرده، این ملت بکلی ساقط شده بود و باید عملگی کند برای اغیار. ما که فریاد میکنیم از دست این، برای این است. خونهای جوانهای ما برای این جهات ریخته شده، برای اینکه آزادی میخواهیم ما. ما پنجاه سال است که در اختناق بسر بردیم، نه مطبوعات داشتیم، نه رادیوی صحیح داشتیم، نه تلویزیون صحیح داشتیم، نه خطیب توانست حرف بزند، نه اهل منبر میتوانستند حرف بزنند، نه امام جماعت میتوانست آزاد کار خودش را ادامه بدهد، نه هیچ یک از اقشار ملت کارشان را میتوانستند ادامه بدهند و در زمان ایشان هم همین اختناق به طریق بالاتر باقی است و باقی بود و الا هم باز نیمه حشاشه او که باقی است، نیمه حشاشه این اختناقی هم باقی است. ما میگوئیم که خود آن آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم، تمام اینها غیر قانونی است و اگر ادامه به این بدهند اینها مجرمند و باید محاکمه بشوند و ما آنها را محاکمه میکنیم. | ||
+ | |||
'''من دولت تعیین میکنم، من تو دهن این دولت میزنم، من دولت تعیین میکنم، من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم، ''' من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد (تکبیر حضار) این آقا که خودش هم خودش را قبول ندارد، رفقایش هم قبولش ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد، فقط آمریکا از این پشتیبانی کرده و فرستاده به ارتش دستور داده که از او پشتیبانی بکنید، انگلیس هم از این پشتیبانی کرده و گفتهاست که باید از این پشتیبانی بکنید. یک نفر آدمی که نه ملت قبولش دارد نه هیچ یک از طبقات ملت از هر جا بگویید قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند که میآورند توی خیابانها، از خودشان هست این اشرار، فریاد هم میکنند، از این حرفها هم میزنند لکن ملت این است، این ملت است (اشاره به حضار). میگوید که در یک مملکت که دو تا دولت نمیشود. خوب واضح است این، یک مملکت دو تا دولت ندارد لکن دولت غیرقانونی باید برود، تو غیرقانونی هستی، دولتی که ما میگوییم، دولتی است که متکی به آرای ملت است، متکی به حکم خداست، تو باید یا خدا را انکار کنی یا ملت را. باید سرجایش بنشیند این آدم و یا اینکه به امر آمریکا و اینها وادار کند یک دستهای از اشرار را این ملت را قتل عام کند. | '''من دولت تعیین میکنم، من تو دهن این دولت میزنم، من دولت تعیین میکنم، من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم، ''' من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد (تکبیر حضار) این آقا که خودش هم خودش را قبول ندارد، رفقایش هم قبولش ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد، فقط آمریکا از این پشتیبانی کرده و فرستاده به ارتش دستور داده که از او پشتیبانی بکنید، انگلیس هم از این پشتیبانی کرده و گفتهاست که باید از این پشتیبانی بکنید. یک نفر آدمی که نه ملت قبولش دارد نه هیچ یک از طبقات ملت از هر جا بگویید قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند که میآورند توی خیابانها، از خودشان هست این اشرار، فریاد هم میکنند، از این حرفها هم میزنند لکن ملت این است، این ملت است (اشاره به حضار). میگوید که در یک مملکت که دو تا دولت نمیشود. خوب واضح است این، یک مملکت دو تا دولت ندارد لکن دولت غیرقانونی باید برود، تو غیرقانونی هستی، دولتی که ما میگوییم، دولتی است که متکی به آرای ملت است، متکی به حکم خداست، تو باید یا خدا را انکار کنی یا ملت را. باید سرجایش بنشیند این آدم و یا اینکه به امر آمریکا و اینها وادار کند یک دستهای از اشرار را این ملت را قتل عام کند. | ||
+ | |||
ما تا هستیم نمیگذاریم اینها سلطه پیدا کنند، ما نمیگذاریم دوباره اعاده بشود آن حیثیت سابق و آن ظلمهای سابق، ما نخواهیم گذاشت که محمدرضا برگردد، اینها میخواهند برش گردانند، بیدار باشید. ای مردم! بیدار باشید، نقشه دارند میکشند، ستاد درست کرده مردیکه در آن جایی که هستش، روابط دارند درست میکنند، میخواهند دوباره ما را برگردانند به آن عهدی که همه چیزمان اختناق در اختناق باشد و همه هستی ما به کام آمریکا برود. ما نخواهیم گذاشت، تا جان داریم نخواهیم گذاشت و من از خدای تبارک و تعالی سلامت همه شما را خواستار هستم و من عرض میکنم بر همه ما واجب است که این نهضت را ادامه بدهیم تا آنوقتی که اینها ساقط بشوند و ما به واسطه آرای مردم، مجلس سنا درست بکنیم و دولت اول را، دولت دایمی را تعیین بکنیم. | ما تا هستیم نمیگذاریم اینها سلطه پیدا کنند، ما نمیگذاریم دوباره اعاده بشود آن حیثیت سابق و آن ظلمهای سابق، ما نخواهیم گذاشت که محمدرضا برگردد، اینها میخواهند برش گردانند، بیدار باشید. ای مردم! بیدار باشید، نقشه دارند میکشند، ستاد درست کرده مردیکه در آن جایی که هستش، روابط دارند درست میکنند، میخواهند دوباره ما را برگردانند به آن عهدی که همه چیزمان اختناق در اختناق باشد و همه هستی ما به کام آمریکا برود. ما نخواهیم گذاشت، تا جان داریم نخواهیم گذاشت و من از خدای تبارک و تعالی سلامت همه شما را خواستار هستم و من عرض میکنم بر همه ما واجب است که این نهضت را ادامه بدهیم تا آنوقتی که اینها ساقط بشوند و ما به واسطه آرای مردم، مجلس سنا درست بکنیم و دولت اول را، دولت دایمی را تعیین بکنیم. | ||
+ | |||
ما پس از این راجع به بانکها هم طرحهایی داریم که از وضع رخوت بار برگردد. از این وضع استعماری برگردد. ما باید تمام این کاخهای وزارت خانه را، وزارت خانهها را، که میلیونها، میلیاردها مال ملت درش خرج شدهاست. اینها باید تبدیل بشد به یک چیز معتقد اسلامی، اینها فرم خارجی است، فرم اجنبی است. فرم طاغوت است. در دادگستری کاخ درست شدهاست. لکن دادگستری نیست. دادخواهی نیست. فقط کاخ است. بانکها به تدریج باید بشد و ربا به کلی قطع بشد. من باید به مصادر امور بگم که اخلال کنند. که اینقدر ضعف نفس بخرج ندید. دنبال این نباشید که فرم غربی پیدا کنید. بیچارگی ما این است که دنبال این هستیم که '''فرم غربی پیدا کنیم. دادگستری ما دادگستری غربی باشد. ''' قوانین ما قوانین غربی باشد. اینقدر ضعیف النفس نباشید. اینهایی که فرم غربی را به فرم الهی ترجیخ میدهند. اینها از اسلام اطلاع ندارند. اونهایی که میگن نمیشد اسلام را در این زمان پیاده کرد، برای اینکه اسلام را نشناختهاند، نمیفهمند چی میگن. ما مبارزه با فساد را با دایره امربه معروف و نهی از منکر که یک وزارت خانه مستقل، بدون پیوستگی به دولت. با یک همچنین وزارت خانهای که تاسیس خواهدشد انشاءالله، مبارزه با فساد میکنیم. فحشا را قطع میکنیم. مطبوعات را اصلاح میکنیم. رادیو را اصلاح میکنیم. تلویزیون را اصلاح میکنیم. سینماها را اصلاح میکنیم. تمام اینها به فرم اسلام باید باشد. تبلیغات، تبلیغات اسلامی. وزارت خانهها، وزارت خانههای اسلامی. احکام، احکام اسلام. حدود اسلام را جاری میکنیم. خوف از اینکه غرب نمیپسندد نمیکنیم. غرب ما را خوار کرد. غرب روحیات ما را از بین برد. ما را غرب زده کردند. ما غرب زدگی را میزداییم. تمام آثار غرب را، تمام آثار فاسده. تمام اخلاق فاسده غربی را، تمام نظرات باطله غربی را خواهیم زدایید. ما یک مملکت محمدی ایجاد میکنیم. | ما پس از این راجع به بانکها هم طرحهایی داریم که از وضع رخوت بار برگردد. از این وضع استعماری برگردد. ما باید تمام این کاخهای وزارت خانه را، وزارت خانهها را، که میلیونها، میلیاردها مال ملت درش خرج شدهاست. اینها باید تبدیل بشد به یک چیز معتقد اسلامی، اینها فرم خارجی است، فرم اجنبی است. فرم طاغوت است. در دادگستری کاخ درست شدهاست. لکن دادگستری نیست. دادخواهی نیست. فقط کاخ است. بانکها به تدریج باید بشد و ربا به کلی قطع بشد. من باید به مصادر امور بگم که اخلال کنند. که اینقدر ضعف نفس بخرج ندید. دنبال این نباشید که فرم غربی پیدا کنید. بیچارگی ما این است که دنبال این هستیم که '''فرم غربی پیدا کنیم. دادگستری ما دادگستری غربی باشد. ''' قوانین ما قوانین غربی باشد. اینقدر ضعیف النفس نباشید. اینهایی که فرم غربی را به فرم الهی ترجیخ میدهند. اینها از اسلام اطلاع ندارند. اونهایی که میگن نمیشد اسلام را در این زمان پیاده کرد، برای اینکه اسلام را نشناختهاند، نمیفهمند چی میگن. ما مبارزه با فساد را با دایره امربه معروف و نهی از منکر که یک وزارت خانه مستقل، بدون پیوستگی به دولت. با یک همچنین وزارت خانهای که تاسیس خواهدشد انشاءالله، مبارزه با فساد میکنیم. فحشا را قطع میکنیم. مطبوعات را اصلاح میکنیم. رادیو را اصلاح میکنیم. تلویزیون را اصلاح میکنیم. سینماها را اصلاح میکنیم. تمام اینها به فرم اسلام باید باشد. تبلیغات، تبلیغات اسلامی. وزارت خانهها، وزارت خانههای اسلامی. احکام، احکام اسلام. حدود اسلام را جاری میکنیم. خوف از اینکه غرب نمیپسندد نمیکنیم. غرب ما را خوار کرد. غرب روحیات ما را از بین برد. ما را غرب زده کردند. ما غرب زدگی را میزداییم. تمام آثار غرب را، تمام آثار فاسده. تمام اخلاق فاسده غربی را، تمام نظرات باطله غربی را خواهیم زدایید. ما یک مملکت محمدی ایجاد میکنیم. | ||
(صلوات بلند و قراء حضار) | (صلوات بلند و قراء حضار) | ||
+ | |||
'''در ایران نباید بیرق شاهنشاهی باشد. آرمهای ایران نباید آرمهای شاهنشاهی باشد. باید آرمهای اسلامی باشد. از همه وزارت خانهها، از همه ادارات، باید این شیر خورشید منحوس قطع بشد. علم اسلام باید باشد. آثار طاغوت باید برد. اینها آثار طاغوت است. این تاج، آثار طاغوت است. آثار اسلام باید باشد. نه آثاری که تمدن است. آقا بیدار باشید. ملت بیدار باش. ملت بیدار باش. آقا بیدار باشید. کم کم شما را دوباره نکشانند آنجا. از الان، از الان باید این مسائل حل بشد. ''' | '''در ایران نباید بیرق شاهنشاهی باشد. آرمهای ایران نباید آرمهای شاهنشاهی باشد. باید آرمهای اسلامی باشد. از همه وزارت خانهها، از همه ادارات، باید این شیر خورشید منحوس قطع بشد. علم اسلام باید باشد. آثار طاغوت باید برد. اینها آثار طاغوت است. این تاج، آثار طاغوت است. آثار اسلام باید باشد. نه آثاری که تمدن است. آقا بیدار باشید. ملت بیدار باش. ملت بیدار باش. آقا بیدار باشید. کم کم شما را دوباره نکشانند آنجا. از الان، از الان باید این مسائل حل بشد. ''' | ||
خط ۴۷: | خط ۶۰: | ||
و من باید یک نصیحت به ارتش بکنم و یک تشکر از یکی از ارکان ارتش، یک قشرهایی از ارتش. اما آن نصیحتی که میکنم این است که ما میخواهیم که شما مستقل باشید، ماها داریم زحمت میکشیم، ماها خون دادیم، ماها جوان دادیم، ماها حیثیت و آبرو دادیم، مشایخ ما حبس رفتند، زجر کشیدند، میخواهیم که ارتش ما مستقل باشد. آقای ارتشبد شما نمیخواهید مستقل باشید؟ آقای سرلشکر شما نمیخواهید مستقل باشید؟ شما میخواهید نوکر باشید من به شما نصحیت میکنم که بیایید در آغوش ملت، همان که ملت میگوید بگویید، ما باید مستقل باشیم، ملت میگوید ارتش باید مستقل باشد، ارتش نباید زیر فرمان مستشارهای آمریکا و اجنبی باشد، شما هم بیایید، ما برای خاطر شما این حرف را میزنیم، شما هم بیایید برای خاطر خودتان این حرف را بزنید، بگویید "ما میخواهیم مستقل باشیم، ما نمیخواهیم این مستشارها باشند" ما که این حرف را میزنیم که ارتش باید مستقل باشد، جزای ما این است که بریزید توی خیابان خون جوانهای ما را بریزید که چرا میگویید من باید مستقل باشم ما میخواهیم تو آقا باشی. | و من باید یک نصیحت به ارتش بکنم و یک تشکر از یکی از ارکان ارتش، یک قشرهایی از ارتش. اما آن نصیحتی که میکنم این است که ما میخواهیم که شما مستقل باشید، ماها داریم زحمت میکشیم، ماها خون دادیم، ماها جوان دادیم، ماها حیثیت و آبرو دادیم، مشایخ ما حبس رفتند، زجر کشیدند، میخواهیم که ارتش ما مستقل باشد. آقای ارتشبد شما نمیخواهید مستقل باشید؟ آقای سرلشکر شما نمیخواهید مستقل باشید؟ شما میخواهید نوکر باشید من به شما نصحیت میکنم که بیایید در آغوش ملت، همان که ملت میگوید بگویید، ما باید مستقل باشیم، ملت میگوید ارتش باید مستقل باشد، ارتش نباید زیر فرمان مستشارهای آمریکا و اجنبی باشد، شما هم بیایید، ما برای خاطر شما این حرف را میزنیم، شما هم بیایید برای خاطر خودتان این حرف را بزنید، بگویید "ما میخواهیم مستقل باشیم، ما نمیخواهیم این مستشارها باشند" ما که این حرف را میزنیم که ارتش باید مستقل باشد، جزای ما این است که بریزید توی خیابان خون جوانهای ما را بریزید که چرا میگویید من باید مستقل باشم ما میخواهیم تو آقا باشی. | ||
+ | |||
و اما تشکر میکنم از این قشرهایی که متصل شدند به ملت، اینها آبروی خودشان را، آبروی کشورشان را، آبروی ملت شان را اینها حفظ کردند. این درجهدارها، همافرها، افسرهای نیروی هوایی، اینها همه مورد تشکر و تمجید ما هستند و همین طور آنهایی که در اصفهان و در همدان و در سایر جاها، اینها تکلیف شرعی، ملی، کشوری خودشان را دانستند و به ملت ملحق شدند و پشتیبانی از نهضت اسلامی ملت را کردند ما از آنها تشکر میکنیم و به اینهایی که متصل نشدند میگوییم که متصل بشوید به اینها، اسلام برای شما بهتر از کفر است، ملت برای شما بهتر از اجنبی است. ما برای شما میگوییم این مطلب را، شما هم برای خودتان این کار را بکنید، رها بکنید این را، خیال نکنید که اگر رها کردید ما میآییم شما را به دار میزنیم. این چیزهایی است که شماها یا کسان دیگر درست کردهاند '''والا این همافرها و این درجه دارها و این افسرها که آمدند و متصل شدند، ما با کمال عزت و سعادت آنها را حفظ میکنیم''' و ما میخواهیم که مملکت، مملکت قوی باشد، ما میخواهیم که مملکت دارای یک نظام قدرتمند باشد، ما نمیخواهیم نظام را به هم بزنیم، ما میخواهیم نظام محفوظ باشد لکن نظام ناشی از ملت در خدمت ملت، نه نظامی که دیگران سرپرستیاش را بکنند و دیگران فرمان به آن بدهند. | و اما تشکر میکنم از این قشرهایی که متصل شدند به ملت، اینها آبروی خودشان را، آبروی کشورشان را، آبروی ملت شان را اینها حفظ کردند. این درجهدارها، همافرها، افسرهای نیروی هوایی، اینها همه مورد تشکر و تمجید ما هستند و همین طور آنهایی که در اصفهان و در همدان و در سایر جاها، اینها تکلیف شرعی، ملی، کشوری خودشان را دانستند و به ملت ملحق شدند و پشتیبانی از نهضت اسلامی ملت را کردند ما از آنها تشکر میکنیم و به اینهایی که متصل نشدند میگوییم که متصل بشوید به اینها، اسلام برای شما بهتر از کفر است، ملت برای شما بهتر از اجنبی است. ما برای شما میگوییم این مطلب را، شما هم برای خودتان این کار را بکنید، رها بکنید این را، خیال نکنید که اگر رها کردید ما میآییم شما را به دار میزنیم. این چیزهایی است که شماها یا کسان دیگر درست کردهاند '''والا این همافرها و این درجه دارها و این افسرها که آمدند و متصل شدند، ما با کمال عزت و سعادت آنها را حفظ میکنیم''' و ما میخواهیم که مملکت، مملکت قوی باشد، ما میخواهیم که مملکت دارای یک نظام قدرتمند باشد، ما نمیخواهیم نظام را به هم بزنیم، ما میخواهیم نظام محفوظ باشد لکن نظام ناشی از ملت در خدمت ملت، نه نظامی که دیگران سرپرستیاش را بکنند و دیگران فرمان به آن بدهند. |
نسخهٔ ۳ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۴۹
تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز | سخنرانیها | مجلس شورای ملی |
۱۲ بهمن ۱۳۵۷ - بهشت زهرا
اعوذبالله منالشیطانالرجیم
بسمالله الرحمن الرحیم
ما در این مدت مصیبتها دیدهایم، مصیبتهای بسیار بزرگ و بعضی پیروزها حاصل شد که البته آن هم بزرگ بود، مصیبتهای زنهای جوان مرده، مردهای اولاد از دست داده، طفلهای پدر از دست داده، من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست دادهاند میافتد، سنگینی در دوشم پیدا میشود که نمیتوانم تاب بیاورم. من نمیتوانم از عهده این خسارات که بر ملت ما وارد شدهاست برآیم، من نمیتوانم تشکر از این ملت بکنم که همه چیز خودش را در راه خدا داد، خدای تبارک و تعالی باید به آنها اجر عنایت فرماید. من به مادرهای فرزند از دست داده تسلیت عرض میکنم و در غم آنها شریک هستم. من به پدرهای جوان داده، من به آنها تسلیت عرض میکنم. من به جوانهایی که پدرانشان را در این مدت از دست دادهاند تسلیت عرض میکنم.
خوب، ما حساب بکنیم که این مصیبتها برای چه به این ملت وارد شد؟ مگر این ملت چه میگفت و چه میگوید که از آن وقتی که صدای ملت در آمدهاست تا حالا قتل و ظلم و غارت و همه اینها ادامه دارد. ملت ما چه میگفتند که مستحق این عقوبات شدند ملت ما یک مطلبش این بود که این سلطنت پهلوی از اول که پایهگذاری شد برخلاف قوانین بود. آنهایی که در سن من هستند، میدانند و دیدهاند که مجلس موسسان که تاسیس شد، با سرنیزه تاسیس شد، ملت هیچ دخالت نداشت در مجلس موسسان، مجلس موسسان را با زور سرنیزه تاسیس کردند و با زور، وکلای او را وادار کردند به اینکه به رضاشاه رای سلطنت بدهند. پس این سلطنت از اول یک امر باطلی بود، بلکه اصل رژیم سلطنتی از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلی است و خلاف حقوق بشر است. برای اینکه ما فرض میکنیم که یک ملتی تمامشان رای داند که یک نفری سلطان باشد، بسیار خوب، اینها از باب اینکه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، رای آنها برای آنها قابل عمل است، لکن اگر چنانچه یک ملتی رای دادند، ولو تمامشان به اینکه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد، به چه حقی ملت پنجاه سال پیش از این سرنوشت ملت بعد را معین میکند؟ سرنوشت هر ملتی به دست خودش است.
ما در زمان سابق، فرض بفرمایید که زمان اول قاجاریه نبودیم، اگر فرض کنیم که سلطنت قاجاریه به واسطه یک رفراندمی تحقق پیدا کرد و همه ملت هم ما فرض کنیم که رای مثبت دادند، اما رای مثبت دادند بر آقا محمدخان قجر و آن سلاطینی که بعدها میآیند. در زمانی که ما بودیم و زمان سلطنت احمدشاه بود، هیچ یک از ما، زمان آقا محمدخان را ادراک نکرده، آن اجداد ما که رای دادند برای سلطنت قاجاریه، به چه حقی رای دادند که زمان ما احمد شاه، سلطان باشد سرنوشت هر ملت دست خودش است. ملت در صد سال پیش از این، صد و پنجاه سال پیش از این، یک ملتی بوده، یک سرنوشتی داشتهاست و اختیاری داشته ولی او اختیار ماها را نداشتهاست که یک سلطانی را بر ما مسلط کند. ما فرض میکنیم که این سلطنت پهلوی، اول که تاسیس شد، ما فرض میکنیم که به اختیار مردم بود و مجلس موسسان را هم به اختیار مردم تاسیس کردند و این اسباب این میشود که بر فرض اینکه این امر باطل صحیح باشد، فقط رضاخان سلطان باشد، آن هم بر آن اشخاصی که در آن زمان بودند و اما محمدرضا سلطان باشد بر این جمعیتی که الان بیشترشان، بلکه الا بعض قلیلی از آنها ادراک آن وقت را نکردند، چه حقی داشتند ملت در آن زمان، سرنوشت ما را در این زمان معین کنند؟ بنابراین سلطنت محمدرضا اولا که چون سلطنت پدرش خلاف قانون بود و با زور و با سرنیزه تاسیس شده بود مجلس، غیر قانونی است، پس سلطنت محمدرضا هم غیر قانونی است و اگر چنانچه سلطنت رضاشاه فرض بکنیم که قانونی بوده، چه حقی آنها داشتند که برای ما سرنوشت معین کنند هر کسی سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهای ما ولی ما هستند؟ مگر آن اشخاصی که در صد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، میتوانند سرنوشت یک ملتی را که بعدها وجود پیدا کنند، آنها تعیین بکنند؟ این هم یک دلیل که سلطنت محمدرضا، سلطنت قانونی نیست.
علاوه بر این، این سلطنتی که در آنوقت درست کرده بودند و مجلس موسسان هم ما فرض کنیم که صحیح بودهاست، این ملتی که سرنوشت خودش با خودش باید باشد، در این زمان میگوید که ما نمیخواهیم این سلطان را. وقتی که اینها رای دادند به اینکه ما سلطنت رضاشاه را، سلطنت محمدرضا شاه را، رژیم سلطنتی را نمیخواهیم، سرنوشت اینها با خودشان است. این هم یک راه است از برای اینکه سلطنت او باطل است.
حالا میآییم سراغ دولتهایی که ناشی شده از سلطنت محمدرضا و مجلسهایی که ما داریم. در تمام طول مشروطیت الا بعضی از زمانها آن هم نسبت به بعض از وکلا، مردم دخالت نداشتند در تعیین وکلا. شما الان اطلاع دارید که در این مجلسی که حالا هست، چه مجلس شورا و چه مجلس سنا و شما ملت ایران هستید، شما ملتی هستید که در تهران سکنی دارید، من از شما مردم تهران سوال میکنم که آیا این وکلایی که در مجلس هستند، چه در مجلس سنا و چه در مجلس شورا شما اطلاع داشتید که اینها را خودتان تعیین کنید اکثر این مردم میشناسند این افرادی را که به عنوان مجلس و به عنوان وکیل مجلس سنا یا مجلس شورا در مجلس هستند؟ یا این هم با زور تعیین شده بدون اطلاع مردم. مجلسی که بدون اطلاع مردم است و بدون رضایت مردم است، این مجلس، مجلس غیرقانونی است. بنابراین اینهایی که در مجلس نشستهاند و مال ملت را گرفتهاند به عنوان اینکه حقوق هر، فرض کنید که وکیلی اینقدر است، این حقوق را حق نداشتند بگیرند و ضامن هستند. آنهایی هم که در مجلس سنا هستند، آنها هم حق نداشتند و ضامن هستند. و اما دولتی که ناشی میشود از یک شاهی که خودش و پدرش غیر قانونی است، خودش علاوه بر او غیرقانونی است، وکلایی که تعیین کردهاست غیرقانونی است، دولتی که از همچو مجلسی و همچو سلطانی انشا بشود، این دولت غیرقانونی است. این ملت حرفی را که داشتند در زمان محمدرضا خان میگفتند که این سلطنت را ما نمیخواهیم و سرنوشت ما با خود ماست. در حالا هم میگویند که ما این وکلا را غیرقانونی میدانیم، این مجلس سنا را غیرقانونی میدانیم، این دولت را غیرقانونی میدانیم. آیا کسی که خودش از ناحیه مجلس، از ناحیه مجلس سنا، از ناحیه شاه منصوب است و همه آنها غیر قانونی هستند، میشود که قانونی باشد؟ ما میگوییم که شما غیر قانونی هستید باید بروید.
ما اعلام میکنیم که الان دولتی که به اسم دولت قانونی خودش را معرفی میکند، حتی خودش قبول ندارد که قانونی است، خودش تا چند سال پیش از این، تا آن وقتی که دستش نیامده بود این وزارت، قبول داشت که غیرقانونی است، حالا چه شدهاست که میگوید من قانونی هستم؟ این مجلس غیرقانونی است، از خود وکلا بپرسید که آیا شما را ملت تعیین کردهاست؟ هر کدام ادعا کردند که ملت تعیین کردهاست، ما دستشان را میدهیم دست یک نفر آدم ببرش در حوزه انتخابیهاش، در حوزه انتخابیه از مردم سوال میکنیم که این آقا آیا وکیل شما هست؟ شما او را تعیین کردید؟ حتما بدانید که جواب آنها نفی است. بنابراین آیا ملتی که فریاد میکند که ما این دولتمان، این شاهمان، این مجلسمان برخلاف قوانین است، و حق شرعی و حق قانونی و حق بشری ما این است که سرنوشتمان دست خودمان باشد، آیا حق این ملت این است که یک قبرستان شهید برای ما درست بکنند در تهران، یک قبرستان هم درجاهای دیگر؟
من باید عرض کنم که محمد رضا پهلوی، این خائن خبیث … رفت، فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد، قبرستانهای ما را آباد کرد. مملکت ما را از ناحیه اقتصاد خراب کرد. تمام اقتصاد ما الان خراب است و از هم ریخته است؛ که اگر بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سالهای طولانی با همت همه مردم، نه یک دولت این کار را میتواند بکند و نه یک قشر از اقشار مردم این کار را میتوانند بکنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمیتوانند این به هم ریختگی اقتصاد را از بین ببرند.
شما ملاحظه کنید به اسم این که ما میخواهیم زراعت را، دهقانها، را دهقان کنیم تا حالا رعیت بودهاند و حالا ما میخواهیم دهقانشان کنیم اصلاحات ارضی درست کردند اصلاحات ارضیاشان بعد از این مدت طولانی به اینجا منتهی شد که به کلی دهقانی از بین رفت، به کلی زراعت ما از بین رفت و الان شما در همه چیز محتاجید به خارج، یعنی محمدرضا این کار را کرد تا بازار درست کند از برای آمریکا و ما محتاج به او باشیم در این که گندم از او بیاوریم، برنج از او بیاوریم، همه چیز را، تخم مرغ از او بیاریم یا از اسرائیل که دست نشانده آمریکاست بیاوریم. بنابراین کارهایی که این آدم کرده به عنوان اصلاح، این کارها خودش افساد بودهاست. قضیه اصلاحات ارضی یک لطمهای بر مملکت ما وارد کردهاست که تا شاید بیست سال دیگر ما نتوانیم این را جبرانش بکنیم مگر همه ملت دست به هم بدهند و کمک کنند تا سالهایی بگذرد و جبران بشود این معنا.
فرهنگ ما را یک فرهنگ عقب نگه داشته درست کردهاست، فرهنگ ما را این عقب نگه داشته به طوری که الان جوانهای ما تحصیلاتشان در اینجا، تحصیلات تام و تمام نیست و باید بعد از اینکه یک مدتی در اینجا یک نیمه تحصیلی کردند آن هم با این مصیبتها، آن هم با این چیزها، باید بروند در خارج تحصیل بکنند. ما پنجاه سال است، بیشتر از پنجاه سال است دانشگاه داریم و قریب سی و چند سال است که این دانشگاه را داریم لکن چون خیانت شدهاست به ما، از این جهت رشد نکرده، رشد انسانی ندارد، تمام انسانها و نیروی انسانی ما را از بین بردهاست این آدم.
این آدم به واسطه نوکری که داشته، مراکز فحشا درست کرده، تلویزیونش مرکز فحشاست، رادیویش بسیاریش فحشاست، مراکزی که اجازه دادند برای اینکه باز باشد، مراکز فحشاست، اینها دست به دست هم دادند. در تهران مرکز مشروب فروشی بیشتر از کتابفروشی است، مراکز فساد دیگر الی ماشاءاللهاست. برای چه، سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، ما با او مخالف هستیم. ما کی مخالفت کردیم با تجدد، با مراتب تجدد، مظاهر تجدد؟ مظاهر تجدد وقتی که از اروپا پایش را در شرق گذاشت خصوصا در ایران، مرکز چیزی که باید از آن استفاده تمدن بکنند ما را به توحش کشاندهاست. سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد و شما میدانید که جوانهای ما را اینها به تباهی کشیدهاند و همینطور سایر این جاها. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم. اینها به همه معنا خیانت کردهاند به مملکت ما. ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشد، زندگی معنوی شما را هم میخواهیم مرفه باشد. شما به معنویجات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند اینها. دلخوش به این مقدار نباشید که فقط مسکن میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم، اتوبوس را مجانی میکنیم. دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدیم. شما را به مقام انسانیت میرسانیم. اینها شما را منحط کردند. اینقدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است. ما هم دنیا را میآباد میکنیم و هم آخرت را. یکی از اموری که باید بشد همین معناست که خواهد شد. این داراییها از غنایم ملت است و مال ملت است و مستضعفین. من امر کردهام که به مستضعفین بدهند و خواهند داد. و پس از این هم تغییراتی دیگر در امور خواهد حاصل شد. لکن قدری باید تحمل کنید. به این حرفهای باطل گوش نکنید. اینها حرف میزنند. ما عمل میکنیم.
و اما نفت ما، تمام نفت ما را به غیر دادند، به آمریکا و غیر از آمریکا دادند، آنی که به آمریکا دادند عوض چه گرفتند عوض، اسلحه برای پایگاه درست کردن برای آقای آمریکا. ما، هم نفت دادیم و هم پایگاه برای آنها درست کردیم. آمریکا با این حیله که این مرد هم دخالت داشت، با این حیله نفت را از ما برد و برای خودش در عوض پایگاه درست کرد یعنی اسلحه آورده اینجا که ارتش ما نمیتواند این اسلحه را استعمال بکند، باید مستشارهای آنها باشند، باید کارشناسهای آنها باشند. این هم از ناحیه نفت که این نفت ما را اگر چند سال دیگر خدای نخواسته این عمر پیدا کرده بود، عمر سلطنتی پیدا کرده بود، مخازن نفت ما را تمام کرده بود، زراعت مان را هم که تمام کرده، این ملت بکلی ساقط شده بود و باید عملگی کند برای اغیار. ما که فریاد میکنیم از دست این، برای این است. خونهای جوانهای ما برای این جهات ریخته شده، برای اینکه آزادی میخواهیم ما. ما پنجاه سال است که در اختناق بسر بردیم، نه مطبوعات داشتیم، نه رادیوی صحیح داشتیم، نه تلویزیون صحیح داشتیم، نه خطیب توانست حرف بزند، نه اهل منبر میتوانستند حرف بزنند، نه امام جماعت میتوانست آزاد کار خودش را ادامه بدهد، نه هیچ یک از اقشار ملت کارشان را میتوانستند ادامه بدهند و در زمان ایشان هم همین اختناق به طریق بالاتر باقی است و باقی بود و الا هم باز نیمه حشاشه او که باقی است، نیمه حشاشه این اختناقی هم باقی است. ما میگوئیم که خود آن آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم، تمام اینها غیر قانونی است و اگر ادامه به این بدهند اینها مجرمند و باید محاکمه بشوند و ما آنها را محاکمه میکنیم.
من دولت تعیین میکنم، من تو دهن این دولت میزنم، من دولت تعیین میکنم، من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم، من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد (تکبیر حضار) این آقا که خودش هم خودش را قبول ندارد، رفقایش هم قبولش ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد، فقط آمریکا از این پشتیبانی کرده و فرستاده به ارتش دستور داده که از او پشتیبانی بکنید، انگلیس هم از این پشتیبانی کرده و گفتهاست که باید از این پشتیبانی بکنید. یک نفر آدمی که نه ملت قبولش دارد نه هیچ یک از طبقات ملت از هر جا بگویید قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند که میآورند توی خیابانها، از خودشان هست این اشرار، فریاد هم میکنند، از این حرفها هم میزنند لکن ملت این است، این ملت است (اشاره به حضار). میگوید که در یک مملکت که دو تا دولت نمیشود. خوب واضح است این، یک مملکت دو تا دولت ندارد لکن دولت غیرقانونی باید برود، تو غیرقانونی هستی، دولتی که ما میگوییم، دولتی است که متکی به آرای ملت است، متکی به حکم خداست، تو باید یا خدا را انکار کنی یا ملت را. باید سرجایش بنشیند این آدم و یا اینکه به امر آمریکا و اینها وادار کند یک دستهای از اشرار را این ملت را قتل عام کند.
ما تا هستیم نمیگذاریم اینها سلطه پیدا کنند، ما نمیگذاریم دوباره اعاده بشود آن حیثیت سابق و آن ظلمهای سابق، ما نخواهیم گذاشت که محمدرضا برگردد، اینها میخواهند برش گردانند، بیدار باشید. ای مردم! بیدار باشید، نقشه دارند میکشند، ستاد درست کرده مردیکه در آن جایی که هستش، روابط دارند درست میکنند، میخواهند دوباره ما را برگردانند به آن عهدی که همه چیزمان اختناق در اختناق باشد و همه هستی ما به کام آمریکا برود. ما نخواهیم گذاشت، تا جان داریم نخواهیم گذاشت و من از خدای تبارک و تعالی سلامت همه شما را خواستار هستم و من عرض میکنم بر همه ما واجب است که این نهضت را ادامه بدهیم تا آنوقتی که اینها ساقط بشوند و ما به واسطه آرای مردم، مجلس سنا درست بکنیم و دولت اول را، دولت دایمی را تعیین بکنیم.
ما پس از این راجع به بانکها هم طرحهایی داریم که از وضع رخوت بار برگردد. از این وضع استعماری برگردد. ما باید تمام این کاخهای وزارت خانه را، وزارت خانهها را، که میلیونها، میلیاردها مال ملت درش خرج شدهاست. اینها باید تبدیل بشد به یک چیز معتقد اسلامی، اینها فرم خارجی است، فرم اجنبی است. فرم طاغوت است. در دادگستری کاخ درست شدهاست. لکن دادگستری نیست. دادخواهی نیست. فقط کاخ است. بانکها به تدریج باید بشد و ربا به کلی قطع بشد. من باید به مصادر امور بگم که اخلال کنند. که اینقدر ضعف نفس بخرج ندید. دنبال این نباشید که فرم غربی پیدا کنید. بیچارگی ما این است که دنبال این هستیم که فرم غربی پیدا کنیم. دادگستری ما دادگستری غربی باشد. قوانین ما قوانین غربی باشد. اینقدر ضعیف النفس نباشید. اینهایی که فرم غربی را به فرم الهی ترجیخ میدهند. اینها از اسلام اطلاع ندارند. اونهایی که میگن نمیشد اسلام را در این زمان پیاده کرد، برای اینکه اسلام را نشناختهاند، نمیفهمند چی میگن. ما مبارزه با فساد را با دایره امربه معروف و نهی از منکر که یک وزارت خانه مستقل، بدون پیوستگی به دولت. با یک همچنین وزارت خانهای که تاسیس خواهدشد انشاءالله، مبارزه با فساد میکنیم. فحشا را قطع میکنیم. مطبوعات را اصلاح میکنیم. رادیو را اصلاح میکنیم. تلویزیون را اصلاح میکنیم. سینماها را اصلاح میکنیم. تمام اینها به فرم اسلام باید باشد. تبلیغات، تبلیغات اسلامی. وزارت خانهها، وزارت خانههای اسلامی. احکام، احکام اسلام. حدود اسلام را جاری میکنیم. خوف از اینکه غرب نمیپسندد نمیکنیم. غرب ما را خوار کرد. غرب روحیات ما را از بین برد. ما را غرب زده کردند. ما غرب زدگی را میزداییم. تمام آثار غرب را، تمام آثار فاسده. تمام اخلاق فاسده غربی را، تمام نظرات باطله غربی را خواهیم زدایید. ما یک مملکت محمدی ایجاد میکنیم.
(صلوات بلند و قراء حضار)
در ایران نباید بیرق شاهنشاهی باشد. آرمهای ایران نباید آرمهای شاهنشاهی باشد. باید آرمهای اسلامی باشد. از همه وزارت خانهها، از همه ادارات، باید این شیر خورشید منحوس قطع بشد. علم اسلام باید باشد. آثار طاغوت باید برد. اینها آثار طاغوت است. این تاج، آثار طاغوت است. آثار اسلام باید باشد. نه آثاری که تمدن است. آقا بیدار باشید. ملت بیدار باش. ملت بیدار باش. آقا بیدار باشید. کم کم شما را دوباره نکشانند آنجا. از الان، از الان باید این مسائل حل بشد.
و من باید یک نصیحت به ارتش بکنم و یک تشکر از یکی از ارکان ارتش، یک قشرهایی از ارتش. اما آن نصیحتی که میکنم این است که ما میخواهیم که شما مستقل باشید، ماها داریم زحمت میکشیم، ماها خون دادیم، ماها جوان دادیم، ماها حیثیت و آبرو دادیم، مشایخ ما حبس رفتند، زجر کشیدند، میخواهیم که ارتش ما مستقل باشد. آقای ارتشبد شما نمیخواهید مستقل باشید؟ آقای سرلشکر شما نمیخواهید مستقل باشید؟ شما میخواهید نوکر باشید من به شما نصحیت میکنم که بیایید در آغوش ملت، همان که ملت میگوید بگویید، ما باید مستقل باشیم، ملت میگوید ارتش باید مستقل باشد، ارتش نباید زیر فرمان مستشارهای آمریکا و اجنبی باشد، شما هم بیایید، ما برای خاطر شما این حرف را میزنیم، شما هم بیایید برای خاطر خودتان این حرف را بزنید، بگویید "ما میخواهیم مستقل باشیم، ما نمیخواهیم این مستشارها باشند" ما که این حرف را میزنیم که ارتش باید مستقل باشد، جزای ما این است که بریزید توی خیابان خون جوانهای ما را بریزید که چرا میگویید من باید مستقل باشم ما میخواهیم تو آقا باشی.
و اما تشکر میکنم از این قشرهایی که متصل شدند به ملت، اینها آبروی خودشان را، آبروی کشورشان را، آبروی ملت شان را اینها حفظ کردند. این درجهدارها، همافرها، افسرهای نیروی هوایی، اینها همه مورد تشکر و تمجید ما هستند و همین طور آنهایی که در اصفهان و در همدان و در سایر جاها، اینها تکلیف شرعی، ملی، کشوری خودشان را دانستند و به ملت ملحق شدند و پشتیبانی از نهضت اسلامی ملت را کردند ما از آنها تشکر میکنیم و به اینهایی که متصل نشدند میگوییم که متصل بشوید به اینها، اسلام برای شما بهتر از کفر است، ملت برای شما بهتر از اجنبی است. ما برای شما میگوییم این مطلب را، شما هم برای خودتان این کار را بکنید، رها بکنید این را، خیال نکنید که اگر رها کردید ما میآییم شما را به دار میزنیم. این چیزهایی است که شماها یا کسان دیگر درست کردهاند والا این همافرها و این درجه دارها و این افسرها که آمدند و متصل شدند، ما با کمال عزت و سعادت آنها را حفظ میکنیم و ما میخواهیم که مملکت، مملکت قوی باشد، ما میخواهیم که مملکت دارای یک نظام قدرتمند باشد، ما نمیخواهیم نظام را به هم بزنیم، ما میخواهیم نظام محفوظ باشد لکن نظام ناشی از ملت در خدمت ملت، نه نظامی که دیگران سرپرستیاش را بکنند و دیگران فرمان به آن بدهند.
والسلام علیکم ورحمت الله وبرکاته
منبع
- سخنرانی امام خمینی در بهشت زهرا ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ - Shia TV
- سخنرانی امام خمینی در بهشت زهرا Audio
- سخنرانی امام خمینی در بهشت زهرا