تفاوت میان نسخههای «جبهه ملی»
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) |
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
− | از سیاست موازنه آن هم منفی بود نه مثبت در صورتی که نظر نمایندگان حزب توده در مجلس این بود که موازنه وقتی بر قرار میشود که همسایه شمالی هم در شمال از حقوق و مزایای شرکت نفت یعنی دولت انگلیس در جنوب بهره مند شود. حال آنکه معقول نیست پیکر بی دو دست به تواند مقدرات خود را اداره کند و هر کس که خواهان تعالی و ترقی و مقید بحفظ استقلال ایران است باید سعی کند که دست بریده هر چه زودتر بجای خود گذارده شود تا ملت ایران بتواند در مقابل دول بزرگ از حقوق حقه خود دفاع کند. ....چیزی نمانده بود که انتخابات دوره ۱۶ تقنینیه در طهران شروع شود که جبهه ملی از نمایندگان اقلیت دوره پانزدهم و این جانب یعنی دشمنان معروف سرسخت امتیاز نفت و عده دیگر تشکیل گردید. مردم طهران بمنظور رفراندم ملت به کار نفت ۷ نفر از نمایندگان جبهه ملی را که غیر از من هیچ کدام سابقه وکالت طهران نداشتند با آراء زیاد برای استیفای حق ملت ایران انتخاب و روانه مجلس نمود و نتیجه این شد که قرارداد ساعد و گس در جلسه علنی مردود شناخته شده و به یک کمیسیون ۱۸ نفری موسوم به کمیسیون مخصوص نفت اختیار داده شود رویهای اتخاذ کند که استیفای حقوق ملت ایران کاملاً بشود. کمیسیون نفت به اتفاق آراء موفق شد که آن دست جداشده را به پیکر نحیف و ضعیف ایران وصل یعنی ملی شدن صنعت نفت را در تمام کشور اعلام نموده .... | + | از سیاست موازنه آن هم منفی بود نه مثبت در صورتی که نظر نمایندگان حزب توده در مجلس این بود که موازنه وقتی بر قرار میشود که همسایه شمالی هم در شمال از حقوق و مزایای شرکت نفت یعنی دولت انگلیس در جنوب بهره مند شود. حال آنکه معقول نیست پیکر بی دو دست به تواند مقدرات خود را اداره کند و هر کس که خواهان تعالی و ترقی و مقید بحفظ استقلال ایران است باید سعی کند که دست بریده هر چه زودتر بجای خود گذارده شود تا ملت ایران بتواند در مقابل دول بزرگ از حقوق حقه خود دفاع کند. ....چیزی نمانده بود که انتخابات دوره ۱۶ تقنینیه در طهران شروع شود که جبهه ملی از نمایندگان اقلیت دوره پانزدهم و این جانب یعنی دشمنان معروف سرسخت امتیاز نفت و عده دیگر تشکیل گردید. مردم طهران بمنظور رفراندم ملت به کار نفت ۷ نفر از نمایندگان جبهه ملی را که غیر از من هیچ کدام سابقه وکالت طهران نداشتند با آراء زیاد برای استیفای حق ملت ایران انتخاب و روانه مجلس نمود و نتیجه این شد که قرارداد ساعد و گس در جلسه علنی مردود شناخته شده و به یک کمیسیون ۱۸ نفری موسوم به کمیسیون مخصوص نفت اختیار داده شود رویهای اتخاذ کند که استیفای حقوق ملت ایران کاملاً بشود. کمیسیون نفت به اتفاق آراء موفق شد که آن دست جداشده را به پیکر نحیف و ضعیف ایران وصل یعنی ملی شدن صنعت نفت را در تمام کشور اعلام نموده ....<ref>[[مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ اسفند ۱۳۲۹ نشست ۱۲۷#- تصویب دو فوریت گزارش کمیسیون مخصوص نفت|تصویب دو فوریت گزارش کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی ۲۲ اسفند ۱۳۲۹ نشست ۱۲۷]] |
+ | </ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
<references/> | <references/> | ||
[[رده:حزبهای سیاسی]] | [[رده:حزبهای سیاسی]] |
نسخهٔ ۱۹ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۴۲
مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم | جبهه ملی | مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هفدهم |
جبهه ملی همبستگی حزبهای چپ با نیروهای بورژوا میباشد که در آن حزب کمونیست ادعای رهبری را میکند.
مفهوم جبهه ملی
در تئوری مارکسیسم کارگر و بورژوا علیه یکدیگر مبارزه طبقاتی میکنند. مارکس و انگلس دریافتند که در میان بورژوا نیروهایی وجود دارد که برای تغییرات در جامعه بورژوا برای بدست آوردن حق آزادی میجنگند. مارکس و انگلس بدان باور بودند که طبقه کارگر میتواند مبارزه بورژوازی را به سود خود استفاده کند و از آن یک انقلاب کارگری بسازد. این تئوری به وسیله انقلاب بورژوازی ۱۸۴۸ – ۱۸۴۹ در آلمان در اندیشه مارکس و انگلس پرورانده شد.
نخستین جبهه ملی نوین در بخش اشغال کشور آلمان شده به وسیله شوروی در سال ۱۹۴۹ بنیان گذاشته شد. اعضای جبهه ملی آلمان شرقی را حزبهای سیاسی و سندیکاها و انجمنهای فرهنگی تشکیل میدادند. هدف جبهه ملی آلمان شرقی آماده سازی ایدئولوژی و سازماندهی انتخابات بود. جبهه ملی ایران بر پایه مدل جبهه ملی آلمان شرقی (جمهوری دموکراتیک آلمان) در ۲۶ مهر ماه ۱۳۲۸ به وسیله محمد مصدق بنیان شد.
در جبهه ملی واژگان مهم، آزادی و دموکراتی است. این مفاهیم در چهارچوب ایدئولوژی کمونیستی تعریف میشوند. آزادی به معنی آزادی طبقه کارگر است از فشار و سواستفاده نظام سرمایهداری. آزادی طبقه کارگر زمانی به انجام میرسد که همه وسایل تولید دولتی شده باشند و دولت از سوی طبقه کارگر کنترل شود (دیکتاتوری پرولتاریا).
دموکراتی به مفهوم دموکراتی سوسیالیستی است که از سوی حزب کمونیست اجرا میشود که کاندیداها برای انتخابات را آنها تعیین میکنند. از این واژه مفاهیم دیگری مانند جمهوری مردمی و جمهوری دموکراتیک برمی خیزند مانند جمهوری مردمی چین یا جمهوری دموکراتیک آلمان[۱]
واژه دیگر که بکار میرود واژه ملی است. واژه ملی در ایران بسیار معنای مثبتی دارد از آنجا که ایران همواره در مبارزه علیه نیروهای استعماری بوده و هست، ملی برای ایرانیلان به معنای از آن ملت میباشد که بوی میهنپرستی از آن میآید. برای کمونیستها مبارزه علیه استعمارگران مفهوم دیگری دارد و آن به معنای یک بحران سیاسی است که آنها آن را به سوی یک بحران انقلابی هل میدهند که به سرانجام آن به سرنگونی حکومت و جایگزینی آن به وسیله نیروهای کمونیستی میشود. بکار بردن واژه "ملی" وسیلهای برای رسیدن به هدف، برای نمونه، تا سال ۱۹۷۳ همه حزبها در جمهوری دموکراتیک آلمان[۲] در یک حزب به نام جبهه ملی دموکراتیک آلمان[۳] گردهم آورده شده بودند، که این جبهه زیر نظر حزب اتحاد سوسیالیستی آلمان[۴] اداره میشد.
در کمونیسم و سوسیالیسم "میهن" یا "وطن" مفهوم ندارد زیرا که آنها به انقلاب جهانی میاندیشند. انقلاب جهانی بر پایه اندیشههای مارکسیسم، انقلابی است که با انقلاب ملی آغاز میشود و سپس جهانگیر میشود. مانیفست کمونیسم کارل مارکس با این عبارت پایان مییابد "پرولتاریا همه کشورهای جهان متحد شوید". کمونیست در چهارچوب طبقهها میاندیشد (مانند طبقه کارگر) نه ملتها و خود را جهان وطن می دانند یعنی دنیا میهن ماست نه یک کشور.
جبهه ملی ایران
اقلیت در مجلس شورای ملی
در انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی ۱۳۳ تن نماینده از سراسر ایران انتخاب شدند. محمد مصدق در مجلس چهاردهم گروهی به نام اقلیت را دور خود جمع کرد. واژه اقلیت برگردان واژه روسی منشویک است. منشویک یکی از فراکسیونهای سوسیال دموکرات حزب کارگر روسیه بود. در روز دوم گردهمایی حزب سوسیال دموکرات روسیه در لندن این حزب میان هواداران لنین و مخالفین لنین منشعب شد. هواداران لنین خود را بلشویک (Bolshevic) یا اکثریت و مخالفین خود را منشویک (Menshevik) یا اقلیت نامیدند. مصدق به وسیله گروه اقلیت در مجلس اوبستروکسیون راه انداخت، بدین معنا که هر گاه قانونی میباید تصویب میشد و یا نخستوزیری میباید رای اعتماد میگرفت، این گروه از نشست بیرون میرفتند و نشست را از اکثریت میانداختند. محمد مصدق برای ابستروکسیون به ۳۰ نفر نیاز داشت. نمایندگان اقلیت به سرکردگی محمد مصدق دست در دست نمایندگان حزب توده مجلس چهاردهم را به آشوب کشیدند. نام نمایندگان اقلیت به قرار زیر است:
۱- محمد مصدق، تهران ۲- ابراهیم افخمی، زنجان ۳- غلامعلی فریور، تهران ۴- محمدرضا تهرانچی، تهران ۵- امیرنصرت اسکندری، تبریز ۶ – ابوالحسن صادقی، تبریز ۷ – فتحعلی ایپکچیان، تبریز ۸ – رضا حکمت (سردار فاخر)، شیراز ۹ – عزتالله بیات، اراک ۱۰ – موسی فتوحی، مراغه ۱۱ – میرصالح مظفرزاده، رشت ۱۲ – عبدالله معظمی، گلپایگان ۱۳ – غلامحسین رحیمیان، قوچان ۱۴ – جواد عامری، سمنان ۱۵ – حبیبالله درّی، درجز ۱۶ – محمد بهادری، اهر ۱۷ – محسن افشارصادقی، رضائیه ۱۸ – محمدولی فرمانفرمائیان، سراب ۱۹ – ابوالقاسم صدر قاضی، مهاباد ۲۰ – ابراهیم آشتیانی، ایوانکی ۲۱ – حمدالله ذکائی، خلخال ۲۲- مهدی عدل، مشکینشهر ۲۳- رضا رفیع (قائممقام)، گرگانرود ۲۴- حسن اکبر، فومنات ۲۵- داود طوسی، بجنورد ۲۶- محمد گرگانی، گنبد کاوس ۲۷ – اصغر پناهی، تبریز ۲۸ – منوچهر تیمورتاش، کاشمر ۲۹ – عباس تیموری، خوی ۳۰ – عبدالحمید زنگنه، کرمانشاه ۳۱ – خلیل فلسفی، گرگان ۳۲ - محسن افشارصادقی، رضائیه ۳۳ – اصغر سرتیپزاده، تبریز (این شخص پس از چندی از اقلیت بیرون رفت)
محمد مصدق در دوره قانونگذاری مجلس پانزدهم انتخاب نشد و در دوره قانونگذاری شانزدهم نیز انتخاب نشد. حزب توده در این زمان به عنوان پشتیبان وجود نداشت زیرا پس از سوءقصد به شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی در ۱۶ بهمن ۱۳۲۷ ممنوع شد.
انتخابات دوره شانزدهم قانونگذاری
در ۲۱ مهر ۱۳۲۸ محمد مصدق به همراهی ۱۷ تن به دربار رفت و بست نشست. نام ۱۸ نفری که در بست شرکت داشتهاند به شرح زیر میباشد: [۵]
۱- محمد مصدق ۲- دکتر مظفر بقائی کرمانی ۳- ابوالحسن حائریزاده ۴- حسین مکی ۵- عبدالقدیر آزاد ۶- آیتالله سیدجعفر غروی ۷- دکتر سیدعلی شایگان ۸- دکتر کریم سنجابی ۹- محمود نریمان ۱۰- ابوالحسن عمیدی نوری ۱۱- مهندس احمد زیرکزاده ۱۲- سیدحسین فاطمی ۱۳- رضا کاویانی ۱۴- محمدرضا جلالی نائینی ۱۵- یوسف مشار اعظم ۱۶- عباس خلیلی ۱۷- احمد ملکی ۱۸- ارسلان خلعتبری
شاهنشاه به وسیله نخست وزیر عبدالحسین هژیر به آگاهی محمد مصدق رساندند که برای اعتراض به انتخابات میباید به کمیسیون انتخابات مجلس شورای ملی و به دولت برود. محمد مصدق و همراهانش آغاز به اعتصاب غذا کردند تا انتخابات تهران باطل شود. انجمن مرکزی انتخابات تهران با فشارهای مصدق و همراهانش انتخابات تهران را باطل کرد. محمد مصدق برای اینکه اطمینان یابد که به مجلس شانزدهم راه پیدا خواهد کرد، جبهه ملی را در ۲۶ مهر ۱۳۲۸ برپا کرد.
در روز ۱۹ آبان ۱۳۲۸ انجمن مرکزی نظارت انتخابات تهران، انتخابات این شهر را باطل کرد. گام نخست انتخاب دوست بسیار نزدیک مصدق، دکتر حسن لقمان ادهم به ریاست انجمن مرکزی نظارت انتخابات تهران بود. گام دوم پروپاگاندای شدید برای کاندیدهای جبهه ملی و گام سوم این بود که از بیست و چهار انجمن فرعی انتخابات تهران، شانزده حوزه رئیس و بیشتر اعضای آن از طرفداران جبهه ملی بودند. در ۱۸ بهمن ۱۳۲۸ مصدق در یک میتینگ بزرگ تبلیغاتی که در میدان بهارستان تشکیل داده بود گفت:" هموطنان! اکنون نوبت رسیدهاست که ۱۲ کرسی تهران را تصرف کنند بسیاری از روشنفکران به اینجانب پیشنهاد کردهاند که جبهه ملی ۱۲ نفر از اعضای خود را نامزد انتخابات این شهر کند و از طرف کلیه اعضای جبهه ملی هم به اینجانب اختیار داده شدهاست که با نظر خود لیست نامزدهای این جمعیت را تنظیم نمایم...۱۹ بهمن ۱۳۲۸ انتخابات
و آقایان دکتر مصدق ـ حائریزاده ـ دکتر شایگان ـ آزاد ـ نریمان ـ دکتر بقائی ـ مکی ـ قسم نامه را امضاء نمودند
از سیاست موازنه آن هم منفی بود نه مثبت در صورتی که نظر نمایندگان حزب توده در مجلس این بود که موازنه وقتی بر قرار میشود که همسایه شمالی هم در شمال از حقوق و مزایای شرکت نفت یعنی دولت انگلیس در جنوب بهره مند شود. حال آنکه معقول نیست پیکر بی دو دست به تواند مقدرات خود را اداره کند و هر کس که خواهان تعالی و ترقی و مقید بحفظ استقلال ایران است باید سعی کند که دست بریده هر چه زودتر بجای خود گذارده شود تا ملت ایران بتواند در مقابل دول بزرگ از حقوق حقه خود دفاع کند. ....چیزی نمانده بود که انتخابات دوره ۱۶ تقنینیه در طهران شروع شود که جبهه ملی از نمایندگان اقلیت دوره پانزدهم و این جانب یعنی دشمنان معروف سرسخت امتیاز نفت و عده دیگر تشکیل گردید. مردم طهران بمنظور رفراندم ملت به کار نفت ۷ نفر از نمایندگان جبهه ملی را که غیر از من هیچ کدام سابقه وکالت طهران نداشتند با آراء زیاد برای استیفای حق ملت ایران انتخاب و روانه مجلس نمود و نتیجه این شد که قرارداد ساعد و گس در جلسه علنی مردود شناخته شده و به یک کمیسیون ۱۸ نفری موسوم به کمیسیون مخصوص نفت اختیار داده شود رویهای اتخاذ کند که استیفای حقوق ملت ایران کاملاً بشود. کمیسیون نفت به اتفاق آراء موفق شد که آن دست جداشده را به پیکر نحیف و ضعیف ایران وصل یعنی ملی شدن صنعت نفت را در تمام کشور اعلام نموده ....[۶]
پانویس
- ↑ برای نمونه در سال ۱۳۵۷ که شاپور بختیار از سران جبهه ملی نخستوزیر شد، با خمینی کشمکشی درباره آینده حکومت ایران داشت. بختیار جمهوری دموکراتیک ایران و یا جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران را پیشنهاد کرد، ولی خمینی گفت جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر
- ↑ DDR
- ↑ Nationale Front des demokratischen Deutschland
- ↑ Sozialistische Einheits Partei Deutschlands (SED)
- ↑ مهدی شمشیری - پنج ترور تاریخی راهگشای صدارت مصدق - 2011 - www.amazon.com
- ↑ تصویب دو فوریت گزارش کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی ۲۲ اسفند ۱۳۲۹ نشست ۱۲۷