تفاوت میان نسخه‌های «سنایی غزنوی (غزلیات)/چو دانستم که گردنده‌ست عالم»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|چو دانستم که گردنده‌ست عالم|نیاید مرد را بنیاد محکم}}
 
{{ب|چو دانستم که گردنده‌ست عالم|نیاید مرد را بنیاد محکم}}
 
{{ب|پس آن بهتر که ما در وی مقیمیم|شبان و روز با هم مست و خرم}}
 
{{ب|پس آن بهتر که ما در وی مقیمیم|شبان و روز با هم مست و خرم}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۱۱

' سنایی غزنوی (غزلیات) (چو دانستم که گردنده‌ست عالم)
از سنایی غزنوی
'


چو دانستم که گردنده‌ست عالم نیاید مرد را بنیاد محکم
پس آن بهتر که ما در وی مقیمیم شبان و روز با هم مست و خرم
مرا زان چه که چونان گفت ابلیس مرا زان چه که چونین کرد آدم
تو گویی می مخور من می خورم می تو گویی کم مزن من می‌زنم کم
فتادی تو به کعبه من به خاور الا تا چند ازین دوری و درهم
من و خورشید و معشوق و می لعل تو و رکن و مقام و آب زمزم
ترا کردم مسلم کوثر و خلد مسلم کن مرا باری جهنم
به فردوس از چه طاعت شد سگ کهف به دوزخ از چه عصیان رفت بلعم
تو گر هستی چو بلعم در عبادت من آخر از سگی کمتر نیم هم
سرانجام من و تو روز محشر ندانم چون بود والله اعلم
سخن‌گویی تو همواره ز اسلام همه اسلام تو صلوات و سلم
زدن در کوی معنی دم نیاری همه پیراهن دعوی زنی دم