تفاوت میان نسخه‌های «سعدی (غزلیات)/من از دست کمانداران ابرو»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|من از دست کمانداران ابرو|نمی‌یارم گذر کردن به هر سو}}
 
{{ب|من از دست کمانداران ابرو|نمی‌یارم گذر کردن به هر سو}}
 
{{ب|دو چشمم خیره ماند از روشنایی|ندانم قرص خورشیدست یا رو}}
 
{{ب|دو چشمم خیره ماند از روشنایی|ندانم قرص خورشیدست یا رو}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۳۴

' سعدی (غزلیات) (من از دست کمانداران ابرو)
از سعدی
'


من از دست کمانداران ابرو نمی‌یارم گذر کردن به هر سو
دو چشمم خیره ماند از روشنایی ندانم قرص خورشیدست یا رو
بهشتست این که من دیدم نه رخسار کمندست آن که وی دارد نه گیسو
لبان لعل چون خون کبوتر سواد زلف چون پر پرستو
نه آن سرپنجه دارد شوخ عیار که با او بر توان آمد به بازو
همه جان خواهد از عشاق مشتاق ندارد سنگ کوچک در ترازو
نفس را بوی خوش چندین نباشد مگر در جیب دارد ناف آهو
لب خندان شیرین منطقش را نشاید گفت جز ضحاک جادو
غریبی سخت محبوب اوفتاده‌ست به ترکستان رویش خال هندو
عجب گر در چمن برپای خیزد که پیشش سرو ننشیند به زانو
و گر بنشیند اندر محفل عام دو صد فریاد برخیزد ز هر سو
به یاد روی گلبوی گل اندام همه شب خار دارم زیر پهلو
تحمل کن جفای یار سعدی که جور نیکوان ذنبیست معفو