تفاوت میان نسخه‌های «سعدی (غزلیات)/سرمست درآمد از درم دوست»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|سرمست درآمد از درم دوست|لب خنده زنان چو غنچه در پوست}}
 
{{ب|سرمست درآمد از درم دوست|لب خنده زنان چو غنچه در پوست}}
 
{{ب|چون دیدمش آن رخ نگارین|در خود به غلط شدم که این اوست}}
 
{{ب|چون دیدمش آن رخ نگارین|در خود به غلط شدم که این اوست}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۱۱

' سعدی (غزلیات) (سرمست درآمد از درم دوست)
از سعدی
'


سرمست درآمد از درم دوست لب خنده زنان چو غنچه در پوست
چون دیدمش آن رخ نگارین در خود به غلط شدم که این اوست
رضوان در خلد باز کردند کز عطر مشام روح خوش بوست
پیش قدمش به سر دویدم در پای فتادمش که ای دوست
یک باره به ترک ما بگفتی زنهار نگویی این نه نیکوست
بر من که دلم چو شمع یکتاست پیراهن غم چو شمع ده توست
چشمش به کرشمه گفت با من در نرگس مست من چه آهوست
گفتم همه نیکوییست لیکن اینست که بی‌وفا و بدخوست
بشنو نفسی دعای سعدی گر چه همه عالمت دعاگوست