تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/گر لاش نمود راه قلاش»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|گر لاش نمود راه قلاش|ای هر دو جهان غلام آن لاش}}
 
{{ب|گر لاش نمود راه قلاش|ای هر دو جهان غلام آن لاش}}
 
{{ب|ای دیده جهان و جان ندیده|جانست جهان تو یک نفس باش}}
 
{{ب|ای دیده جهان و جان ندیده|جانست جهان تو یک نفس باش}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۱۹

' دیوان شمس (غزلیات) (گر لاش نمود راه قلاش)
از مولوی
'


گر لاش نمود راه قلاش ای هر دو جهان غلام آن لاش
ای دیده جهان و جان ندیده جانست جهان تو یک نفس باش
گردیست جهان و اندر این گرد جاروب نهان شدست و فراش
این مشعله از کجاست بینی آن روز که بشکنی چو خشخاش
عشقی که نهان و آشکارست خون ریز و ستمگرست و اوباش
چون کشته شوی در او بمانی من مات من الهوی فقد عاش
عشقست نه زر نهان نماند العاشق کل سره فاش
لا حسن یلد حیث لا عشق شاباش زهی جمال شاباش