تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/چند از این راه نو روزگار»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|چند از این راه نو روزگار|پرده آن یار قدیمی بیار}}
 
{{ب|چند از این راه نو روزگار|پرده آن یار قدیمی بیار}}
 
{{ب|آتش فرعون بکش ز آب بحر|مفرش نمرود به آتش سپار}}
 
{{ب|آتش فرعون بکش ز آب بحر|مفرش نمرود به آتش سپار}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۵۶

' دیوان شمس (غزلیات) (چند از این راه نو روزگار)
از مولوی
'


چند از این راه نو روزگار پرده آن یار قدیمی بیار
آتش فرعون بکش ز آب بحر مفرش نمرود به آتش سپار
چرخ فلک را به خدایی مگیر انجم و مه را مشناس اختیار
شمس و شموسی که سرآخر شدست چون خر لنگست در آن مستدار
باد چو راکع شد و خود را شناخت نیست در آخر چو خسان بی‌مدار
چشم در آن باد نهادست خس کو کشدش جانب هر دشت و غار
خیره در آن آب بماندست سنگ کوش بغلطاند در سیل بار
گر بد و نیکیم تو از ما مگیر ما همه چنگیم و دل ما چو تار
گاه یکی نغمه تر می‌نواز گاه ز تر بگذر و رو خشک آر
گر ننوازی دل این چنگ را بس بود اینش که نهی برکنار
نور علی نور چو بنوازیش باده خوش و خاصه به فصل بهار
در کف عشقست مهار همه اشتر مستیم در این زیر بار
گاه چو شیری متمثل شود تا برمد خلق از او چون شکار
گاه چو آبی متشکل شود خلق رود تشنه بدو جان سپار