تفاوت میان نسخههای «سعدی (غزلیات)/وقتی دل سودایی میرفت به بستانها»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (clean up using AWB) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|وقتی دل سودایی میرفت به بُستانها|بیخویشتنم کردی بوی گل و ریحانها}} | {{ب|وقتی دل سودایی میرفت به بُستانها|بیخویشتنم کردی بوی گل و ریحانها}} | ||
{{ب|گه نعره زدی بلبل، گه جامه دَریدی گل|با یاد تو اُفتادم، از یاد برفت آنها}} | {{ب|گه نعره زدی بلبل، گه جامه دَریدی گل|با یاد تو اُفتادم، از یاد برفت آنها}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۴۰
' | سعدی (غزلیات) (وقتی دل سودایی میرفت به بستانها) از سعدی |
' |
وقتی دل سودایی میرفت به بُستانها | بیخویشتنم کردی بوی گل و ریحانها | |
گه نعره زدی بلبل، گه جامه دَریدی گل | با یاد تو اُفتادم، از یاد برفت آنها | |
ای مِهر تو در دلها، وی مُهر تو بر لبها | وی شور تو در سَرها، وی سِرّ تو در جانها | |
تا عهد تو دَربَستم عهد همه بشکستم | بعد از تو روا باشد، نقض همه پیمانها | |
تا خارِ غمِ عشقت، آویخته در دامن | کوته نظری باشد، رفتن به گلستانها | |
آن را که چنین دردی از پای دَراَندازد | باید که فروشوید دست از همه درمانها | |
گر در طلب رنجی، ما را برسد، شاید | چون عشقِ حَرَم باشد، سَهلست بیابانها | |
هر تیر که در کیشاست گر بر دلِ ریش آید | ما نیز یکی باشیم از جملهی قُربانها | |
هر کو نظری دارد با یار کمان ابرو | باید که سپر باشد پیش همه پیکانها | |
گویند: «مگو سعدی! چندین سخن از عشقش» | میگویم و بعد از من گویند به دورانها |