تفاوت میان نسخههای «دیوان شمس/جانا بیار باده که ایام میرود»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|جانا بیار باده که ایام میرود|تلخی غم به لذت آن جام میرود}} | {{ب|جانا بیار باده که ایام میرود|تلخی غم به لذت آن جام میرود}} | ||
{{ب|جامی که عقل و روح حریف و جلیس اوست|نی نفس کوردل که سوی دام میرود}} | {{ب|جامی که عقل و روح حریف و جلیس اوست|نی نفس کوردل که سوی دام میرود}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۵۷
' | دیوان شمس (غزلیات) (جانا بیار باده که ایام میرود) از مولوی |
' |
جانا بیار باده که ایام میرود | تلخی غم به لذت آن جام میرود | |
جامی که عقل و روح حریف و جلیس اوست | نی نفس کوردل که سوی دام میرود | |
با جام آتشین چو تو از در درآمدی | وسواس و غم چو دود سوی بام میرود | |
گر بر سرت گلست مشویش شتاب کن | بر آب و گل بساز که هنگام میرود | |
آن چیز را بجوش که او هوش میبرد | وان خام را بپز که سخن خام میرود | |
زان باده دادهای تو به خورشید و ماه و چرخ | هر یک بدان نشاط چنین رام میرود | |
والله که ذره نیز از آن جام بیخودست | از کرم مست گشته به اکرام میرود | |
آرام بخش جان را زان می که از تفش | صبر و قرار و توبه و آرام میرود | |
چون بوی وی رسد به خماران بود چنانک | آن مادر رحیم بر ایتام میرود | |
امروز خاک جرعه می سیر سیر خورد | خورشیدوار جام کرم عام میرود | |
سوی کشنده آید کشته چنانک زود | خون از بدن به شیشه حجام میرود | |
چون کعبه که رود به در خانه ولی | این رحمت خدای به ارحام میرود | |
تا مست نیست از همه لنگان سپس ترست | در بیخودی به کعبه به یک گام میرود | |
تا باخودست راز نهان دارد از ادب | چون مست شد چه چاره که خودکام میرود | |
خاموش و نام باده مگو پیش مرد خام | چون خاطرش به باده بدنام میرود |