تفاوت میان نسخه‌های «عطار (غزلیات)/شادی به روزگار شناسندگان مست»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|شادی به روزگار شناسندگان مست|جانها فدای مرتبه‌ی نیستان هست}}
 
{{ب|شادی به روزگار شناسندگان مست|جانها فدای مرتبه‌ی نیستان هست}}
 
{{ب|از ناز برکشیده کله گوشه‌ی بلی|در گوش کرده حلقه معشوقه‌ی الست}}
 
{{ب|از ناز برکشیده کله گوشه‌ی بلی|در گوش کرده حلقه معشوقه‌ی الست}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۵۲

' عطار (غزلیات) (شادی به روزگار شناسندگان مست)
از عطار
'


شادی به روزگار شناسندگان مست جانها فدای مرتبه‌ی نیستان هست
از ناز برکشیده کله گوشه‌ی بلی در گوش کرده حلقه معشوقه‌ی الست
گاهی ز فخر تاج سر عالمی بلند گاهی ز فقر خاک ره این جهان پست
دستار عقلشان کف طرار عشق برد بازار توبه‌شان شکن زلف لا شکست
برخاستند از سر اسرار هر دو کون چون شاه عشق در دل ایشان فرو نشست
زنجیر در میان و نمد دربرند از آنک مردی که راه فقر به سر برد حیدر است
آنجا که پای جای ندارد فشرده پای وانجا که دست جای ندارد فشانده دست
در قعر بحر نور فرو خورده غوطها وز شوق ذوق ملک عدم نیستی به هست
عطار جام دولت ایشان به کف گرفت جاوید از آن شراب معطر بماند مست