تفاوت میان نسخه‌های «محتشم کاشانی (غزلیات)/گر با توام ز دیدن غیرم گزیر نیست»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|گر با توام ز دیدن غیرم گزیر نیست|ور دورم از تو خاطرم آرام‌گیر نیست}}
 
{{ب|گر با توام ز دیدن غیرم گزیر نیست|ور دورم از تو خاطرم آرام‌گیر نیست}}
 
{{ب|در هجر اینچنینم و در وصل آن چنان|خوش آن که هجر و وصل تواش در ضمیر نیست}}
 
{{ب|در هجر اینچنینم و در وصل آن چنان|خوش آن که هجر و وصل تواش در ضمیر نیست}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۲۴

' محتشم کاشانی (غزلیات) (گر با توام ز دیدن غیرم گزیر نیست)
از محتشم کاشانی
'


گر با توام ز دیدن غیرم گزیر نیست ور دورم از تو خاطرم آرام‌گیر نیست
در هجر اینچنینم و در وصل آن چنان خوش آن که هجر و وصل تواش در ضمیر نیست
بیمار دل به ترک تو صحبت‌پذیر نیست اما بلاست اینکه نصیحت‌پذیر نیست
فرهاد رخم پرور چشم حقارتست اما به دیده‌ی دل شیرین حقیر نیست
خسرو حریص تاختن رخش شور هست اما حریف ساختن جوی شیر نیست
در زیر خنجر اجلش شکر واجب است صیدی که او بقید محبت اسیر نیست
در سینه‌ی خار اشارات او به غیر زخمیست محتشم که کم از زخم‌تیر نیست