تفاوت میان نسخه‌های «خواجوی کرمانی (غزلیات)/بگوئید ای رفیقان ساربان را»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|بگوئید ای رفیقان ساربان را|که امشب باز دارد کاروان را}}
 
{{ب|بگوئید ای رفیقان ساربان را|که امشب باز دارد کاروان را}}
 
{{ب|چو گل بیرون شد از بستان چه حاصل|زغلغل بلبل فریاد خوان را}}
 
{{ب|چو گل بیرون شد از بستان چه حاصل|زغلغل بلبل فریاد خوان را}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۴۸

' خواجوی کرمانی (غزلیات) (بگوئید ای رفیقان ساربان را)
از خواجوی کرمانی
'


بگوئید ای رفیقان ساربان را که امشب باز دارد کاروان را
چو گل بیرون شد از بستان چه حاصل زغلغل بلبل فریاد خوان را
اگر زین پیش جان میپروریدم کنون بدرود خواهم کرد جان را
بدار ای ساربان محمل که از دور ببینم آن مه نامهربان را
دمی بر چشمه‌ی چشمم فرود آی کنون فرصت شمار آب روان را
گر آن جان جهان را باز بینم فدای او کنم جان و جهان را
چو تیر ار زانکه بیرون شد ز شستم نهم پی بر پی آن ابرو کمان را
شکر بر خویشتن خندد گر آن ماه بشکر خنده بگشاید دهان را
چو روی دوستان باغست و بستان بروی دوستان بین بوستان را
چو می‌دانی که دورانرا بقا نیست غنیمت دان حضور دوستان را