|
|
خط ۲: |
خط ۲: |
| <onlyinclude> | | <onlyinclude> |
| * | | * |
− | [[پرونده:RezaShahBozorg59.jpg|thumb|left|220px|اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ سردودمان شاهنشاهی پهلوی]]
| |
− | [[پرونده:AliAkbarDavarJusticeMinister1306a.jpg|thumb|left|180px|علی اکبر داور وزیر دادگستری]]
| |
− | [[پرونده:Ettelaat13051120AdliyehAbolished1.jpg|thumb|left|180px|انحلال عدلیه بستن دکان ملایان]]
| |
− | [[پرونده:FarmanCapitalation6Ordi1306.jpg|thumb|left|180px|فرمان الغای کاپیتولاسیون ۵ اردیبهشت ۱۳۰۶]]
| |
− | [[پرونده:CapitulationAbolishedJashn20Ordibehesht1307a.jpg|thumb|left|180px|]]
| |
− | [[پرونده:CapitulationAbolishedJashn20Ordibehesht1307b.jpg|thumb|left|180px]]
| |
− | [[پرونده:CapitulationAbolished21Ordibehesht1307a.jpg|thumb|left|180px|روز ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷ کاپیتولاسیون ملغی شد و برای همیشه در ایران از میان برداشته شد]]
| |
| | | |
− | [[پرونده:CapitulationAbolished21Ordibehesht1307b.jpg|thumb|left|180px|اعلام الغای کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷]] | + | [[پرونده:Social Democracy.mp4|thumb|left|220px|سوسیال دمکراسی چیست؟]] |
| | | |
| + | '''[[سوسیال دمکراسی]]''' - سوسیال دمکراسی واژه دیگری است برای جنبش کمونیستی. امروزه گفتگوها بر سر آن است که ایران به سوی سوسیال دمکراسی سوق داده شود. این گفتمان، به ویژه از سوی کسانی راه اندازی شده است که برای ایران جمهوری میخواهند. واژه سوسیال دمکراسی در زبان پارسی واژهای بیگانه است و برابر آن وجود ندارد. کسانی که طبل سوسیال دمکراسی را میزنند، خودشان واژهای سر هم بندی کردهاند و سوسیال دمکراسی را «مردم سالاری جامعه خواه» مینامند. |
| | | |
− | '''[[الغای کاپیتولاسیون در ایران ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷ خورشیدی]]''' کاپیتولاسیون در روز ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷ خورشیدی در ایران به دست توانای اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی ملغی شد و این لکه ننگ از چهره مام میهن پاک گردید. در روز ۱۴ امرداد ماه ۱۲۸۵ با انقلاب مشروطه سرانجام استقلال داخلی کشور ایران با خون پاک جوانان آزادی خواه به دست ملت ایران آمد. در روز ۲۰ اردیبهشت ماه استقلال قضایی و سیاسی ایران از پرتو نیروی توانای شاهنشاه ایران رضا شاه بزرگ به این سرزمین بازگشت. اگر در سال ۱۸۲۸ میلادی برابر با ۱۲۰۶ خورشیدی در نتیجه ضعف دربار قاجار و سوء سیاست ایل قاجار، آبروی ملی ایران کهن لکهدار گردید، پس از ۱۰۰ سال در سال ۱۹۲۸ میلادی برابر با ۱۳۰۶ خورشیدی سرافرازیهای باستانی میهن اردشیر بازگشت و اگر نادانی ایرانیان یک سد سال پیش سبب سرفکندگی ما در برابر دُوَل متمدنه گردید، کوشش و خرد شاهنشاه میهنپرست ایران در عصر حاضر آن را تلافی کرد و سرانجام در روز ۲۰ اردیبهشت ماه در برگه تاریخ ایران مقابل ۱۴ امرداد ماه عرض اندام نمود. این پیروزی بزرگ که زیر توجه و علاقه شدید شخص اعلیحضرت رضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران و کوشش وزیر دربار و هیات دولت و به دست توانای علی اکبر داور وزیر محترم عدلیه از آن ما شده است، شایان ستایش میباشد. ملت نجیب ایران این روز سعید را به نام روز «استقلال قضایی ایران» جشن میگیرند، خدمات خستگی ناپذیر زمامداران وقت و مردم تجددخواه ایران و به ویژه هیات محترم تجار و اصناف را که پیشگام در الغای این قید ننگین بودند تا ابد تهنیت خواهند گفت.
| + | در آغاز باید یادآور شد که سوسیال دمکراسی جنبشی است علیه شاهنشاهی. بسیار کسان که امروز درباره سوسیال دمکراسی در ایران سنگ به سینه میزنند کسانی بودند که در سرنگونی شاه ایران و حکومت مشروطه شاهنشاهی ایران فعالیت بسیار داشتند و سنگ تمام گزاشتند. |
| | | |
− | این مقررات برای اولین بار در ۱۸۲۸ میلادی پس از شکست ولیعهد عباس میرزا در جنگهای ایران و روسیه در دوره قاجار ۱۸۲۶ - ۱۸۲۸ با بستن [[عهدنامه ترکمانچای]] از سوی روسیه تزاری بر ایران تحمیل شد. فصل هفتم، هشتم و نهم معاهده ترکمانچای درباره مسایل حقوقی و جزایی اتباع روسیه در ایران میباشد. در ایران با بسته شدن [[عهدنامه ترکمانچای]] در روز ۲۲ فوریه ۱۸۲۸ میلادی حق قضاوت کنسولی در پاراگرافهای هفت تا نهم گنجانیده شد. قراردادی که میان دولتهای اروپایی و دولت عثمانی برای مسیحیان بسته شده بود، دولت روسیه آن را برای همه افراد روس در ایران به دولت ایران تحمیل کرد که بدین معنا بود که هیچ فرد دولتی ایران پروانه نداشت که به ساختمان یک روس در ایران وارد شود، بدون اینکه پروانه ورود از سفارت روسیه را در دست داشته باشد. هم چنین برای همه روسها که در ایران زندگی میکردند، تنها قوانین روسیه شامل آنها میشد. این قرارداد از آن روی دشواریهای فراوان به بار آورد که کاپیتولاسیون که تنها برای یک گروه کوچک دیپلمات وضع شده بود به همه روسها در ایران تعمیم داده شد. مورد بسیار ویژه محمد علی سلطان قاجار و خانواده اش بودند که در درازای [[انقلاب مشروطه]] گفتند که آنها تابعیت دولت روسیه را دارند و پاراگرافهایی از عهدنامه ننگین ترکمانچای را برای خود به اجرا درآوردند، در نتیجه ارتش روسیه برای حمایت از جان محمدعلی سلطان و خانوادهاش به ایران لشکرکشی کرد و سرانجام وی به سفارت روسیه پناهنده شد و حقوق سالانه هشتاد هزار دلاری از دولت روسیه دریافت کرد و به اودسا رفت.
| + | دوم سوسیال دمکراسی علیه ملیت است یعنی اینان بی وطن هستند و خود را جهان وطن مینامند و سازمان بینالمللی آنان انترناسیونال سوسیالیست نام دارد. در سال ۱۸۶۴ میلادی برابر با ۱۲۴۳ خورشیدی سازمان انترناسیونال سوسیالیست از سوی کارل مارکس در لندن بنیاد نهاده شد. حزب دموکرات کردستان ایران و حزب کومله کردستان هموندان انترناسیونال سوسیالیست میباشند. پیوندهای پایداری نیز با حزب سوسیال دمکرات آلمان و حزب کارگر در انگلستان و پارتی سوسیالیست در فرانسه و هم چنین حزب کارگری سوسیالیست در اسپانیا و حزب سوسیالیستها در پرتغال و حزب سوسیالیست در بلژیک و ... بیش از یک سد حزب و سازمان سوسیالیستی دیگر میباشد. |
| | | |
− | پس از شکست ناصرالدین سلطان قاجار در جنگ هرات در ۱۸۵۶ میلادی معاهده پاریس بین دو دولت ایران و انگلستان بسته شد. در این پیمان انگلیسها به دولت ایران برای اتباع انگلیسی که در ایران زندگی میکردند حقوقی را همانند حقوقی که در عهدنامه ترکمنچای به اتباع روسیه در ایران داده شده بود تحمیل کردند.
| + | سوسیال دمکراسی یک ایدئولوژی سیاسی است که بر پایه ایدههای کارل مارکس بنا گردیده است. واژه کلیدی سوسیال دمکراسی همان عدالت اجتماعی است و ابزار برای پیاده کردن عدالت اجتماعی تقسیم ثروتها میان همگان است تا همگان دارایی یکسان داشته باشند. در کشورهایی که این ایدئولوژی پیاده شد مانند جمهوری دمکراتیک آلمان شرقی و یا شوروی و یا کوبا این کشورها ورشکسته شدند یعنی در پایان همگان هیچ نداشتند و تهیدست و نیازمند شدند و کسانی که کارا و شایسته بودند گوشمالی داده شدند. از آنجا که این استراتژی شکست خورد امروزه واژه دیگری را به جای عدالت اجتماعی به کار میگیرند و آن را درآمد پایه یا یونیورسال بیسیک اینکام مینامند. هر شهروندی از دولت حقوق ثابتی میگیرد چه کار بکند و چه کار نکند. اما از کجا این پول برای تقسیم میان شهروندان خواهد آمد چیزی در این باره گفته نمیشود. |
| | | |
− | در روز ۹ آبان ماه ۱۳۰۴ با رای مجلس شورای ملی سلسله قاجار منقرض شد و حکومت موقت از سوی نمایندگان ملت ایران به نخست وزیر رضا خان پهلوی داده شد. بر پایه [[قانون اساسی مشروطه]] مجلس موسسان برگزار شد و با تغییر اصلهای ۳۶ - ۳۷ - ۳۸ و ۴۰ متمم قانون اساسی، اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی به شاهنشاهی ایران برگزیده شد. در روز ۲۵ آذر ماه ۱۳۰۴ اعلیحضرت رضا شاه پهلوی در برابر مجلس شورای ملی سوگند پادشاهی خورد و در روز ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۵ اعلیحضرت همایون شاهنشاهی رضا شاه پهلوی در کاخ گلستان در مراسم باشکوهی تاج شاهنشاهی را بر سر نهادند. | + | بر پایه ایده کارل مارکس حزبهای سوسیال دموکراسی خود را نمایندگان کارگران صنعت خواندند. در جامعه مدرن شمار کارگرانی که در کارخانهها کار میکنند (یقه آبی) کاهش مییابد در جایی که شمار کارمندان دولت و حقوق بگیران ماهانه (یقه سفید) و دستمزد بگیران صنعتگران و پیشه وران و هم چنین دیگر کسانی که مستقل کار میکنند مانند وکیل و داروخانه دار افزایش مییابد. به کارگران ساده در کارخانهها یا یقه آبیها آموزش داده میشود و از آنان کارگران متخصص ساخته میشود و بدین سان این کارگران حرفهای درآمد بسیار بالایی خواهند داشت و مورد نیاز کارخانهها میباشند. روند دیگری که امروزه رواک دارد این است ربات ها جایگزین کارگران ساده یا یقه آبی ها می شوند. کارگران حرفهای آموزش دیده و دیگر گروههای خویش فرما و کارمندان دولت و یقه سپیدها دیگر حزبهای سوسیال دموکراسی را دیگر برنمیگزینند بلکه گرایش به حزبهای سبز و یا محافظه کار دارند و آنان را انتخاب میکنند زیرا که این گروهها از درآمد بالایی برخوردار هستند و میخواهند که درآمدشان حفظ شود و بدین گونه بماند. |
| | | |
− | در مجلس قانونگذاری ششم در روز ۲۰ بهمن ماه ۱۳۰۵ فرمان [[رضا شاه پهلوی|اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی]] برای اصلاح وضع دادگستری ایران صادر شد. علی اکبر داور وزیر عدلیه نوین، برای رفرم قوه قضاییه برگزیده شد. نخست علی اکبر داور به بررسی اوضاع عدلیه پرداخت و دریافت که در سال ۱۳۰۵ بیش از ۲۰٬۰۰۰ پرونده وجود دارد که کسی به آن رسیدگی نکرده است، این پروندهها یا قاضی نخواسته و یا ترس داشته که تکلیف آن را روشن کند. دشواری بزرگ دیگر این بود که در ایران دو سیستم قضایی وجودداشت، زیرا که قوانین شریعت برای مسلمانان معتبر بود و بیگانگانی که در ایران بودند، پروانه داشتند که اگر جرمی انجام دهند در کشور خودشان و در دستگاه قضایی خودشان و با قوانین خود محاکمه شوند. علی اکبر داور مامور شد که یک سیستم قضایی یکسان برای ایرانیان و بیگانگانی که در ایران زندگی میکردند را بنیاد نهد و دادگستری نوین و مدرن جایگزین آن شود. | + | در جامعههای مدرن غربی بیمههای درمانی و بیکاری و بازنشستگی وجود دارد و همه شهروندان زیر پوشش بیمهها قراردارند. این پروسه بدانجا انجامیده است که حزبهای سوسیال دمکراسی وزنه سیاسی خود را از دست داده اند. برای نمونه در کشور آلمان حزب سوسیال دمکرات کمتر از پانزده درسد رای میآورد در جایی که پنجاه سال پیش بیش از چهل درسد رای را به خود اختصاص داده بودند. در ایتالیا و فرانسه نیز همین روند روی داده است. در همه کشورهایی که به بلوک شرق شناخته شده بودند سوسیال دموکراتی دیگر جایی ندارد. حتی در کوبا سیستم سوسیال دمکراسی را میخواهند از میان بردارند. در کشور چین حزبی که بر سر کار است خود را حزب کمونیست مینامد ولی ایدیولوژی کمونیستی را دهه هاست که به دور انداختهاند. |
| | | |
− | در روز ۵ اردیبهشت ماه ۱۳۰۶ ساعت ۱۶ اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ برای گشودن دادگستری نوین ایران به ساختمان دادگستری وارد شدند. در این آیین باشکوه آقایان قضات و مستخدمین درجه اول وزارت دادگستری از سوی آقای داور وزیر دادگستری به پیشگاه همایونی معرفی شدند. با سخنرانی پر شور اعلیحضرت رضا شاه پهلوی دادگستری نوین ایران گشوده شد و اعلیحضرت همایون فرمان فراهم آوردن زمینه حقوقی در دادگستری برای الغا کردن کاپیتولاسیون را دادند: | + | اینکه اکنون در ایران یک حکومت سوسیال دموکراسی برقرار شود قابل فهم نیست. کسانی که چنین میاندیشند و کوشش میکنند که سوسیال دموکراسی به ایران بیاورند کوشش میکنند که ایران را در سد سال پیش نگاه دارند. این کسان در جوانی اشان سرسپردگان کمونیسم و بیگانگان بودند و در شورشی که در سال ۱۳۵۷ به راه انداختند با خمینی همراه شدند تا شاه ایران را براندازند. همین جرثومهها از سوی خمینی بیرون انداخته شدند و اکنون که جمهوری اسلامی در حال ریزش است میخواهند رویاهای جوانی شان را پیاده کنند و بر روی صحنه بیاورند. مردم ایران برای این گونه آزمایشهای ایدئولوگهای ورشکسته جایی ندارد. مردم ایران آن حکومتی را میخواهند که میشناسند یعنی حکومت مشروطه شاهنشاهی. این گونه آزمایشهای سیاسی از سوی تبعیدشدگان مانند افغانستان و عراق کشورهایی که در آن جمهوری بر پا کردند نشان میدهد که این جمهوریها در این سرزمینها به کار نمیآیند. همه کسانی که مدعی هستند باید روی فرم حکومت رفراندوم باید بر پا کرد در واقع میخواهند یک جمهوری در ایران بر پا کنند. مردم ایران نیازی به رفراندوم ندارند زیرا که میدانند چه میخواهند. |
| | | |
− | :::جناب اشرف رییس الوزرا
| + | شاهنشاه ایران محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در کتاب تمدن بزرگ به نوشتار درآورد که در ایران مدرن هر ایرانی از دم زاده شدن تا آخرین دم که در این جهان است زیر پوشش بیمههای اجتماعی زندگی با رفاهی خواهد داشت همانند کشورهای اروپایی. شاهنشاه ایران بیش از پنجاه سال پیش برنامهای برای جامعه ایران در سر داشتند که بسیار مدرنتر و پیشرفته تر از آنچه که کلههای ناقص سوسیال دموکرات میگویند کسانی که برای ایران دوباره نقشههای نابودکننده در پیش دارند. اگر این سوسیال دموکراتها در آن زمان از شاهنشاه ایران پشتیبانی میکردند ویزیون شاهنشاه ایران دههها بود که در ایران پیاده شده بود و مردم ایران گدایان گرسنه در خیابانها و سرگردان در کمپهای پناهندگی نبودند. |
− | :::در این موقع که تشکیلات جدید عدلیه شروع میشود، لازم میدانم اراده خود را در باب الغای کاپیتولاسیون این است که آن از نقطه نظر حفظ شئون و حقوق مملکت دارای کمال اهمیت است و خاطر نشان هیات دولت کنم که از طرف دولت موجبات ملغی شدن آن فراهم گردد. بنابراین آن جناب اشرف مامور است که موجبات اجرای این مقصود را فراهم سازد.
| |
− | :::قصر پهلوی پنجم اردیبهشت ماه ۱۳۰۶
| |
| | | |
− | فرمان همایونی دایر بر الغای کاپیتولاسیون از سوی تیمورتاش وزیر دربار به آگاهی همگان رسانیده شد. در روز دهم اردیبهشت ماه در مجلس شورای ملی حسن مستوفی نخست وزیر چنین گفت: البته خاطر آقایان نمایندگان مستحضر گردیده که اراده اعلیحضرت همایونی براین قرار گرفته است که مقررات کاپیتولاسیون در مملکت ایران به اسرع ما بمکن مرتفع ملغی شود. و بر طبق این اراده سینه دستخطی به افتخار بنده شرف صدور یافته است حاجت به توضیح نیست که حصول این مقصود مقدس چه اندازه برای مصالح مملکت مفید و ضروری است منظور بنده در این موقع این است که خاطر محترم آقایان را متوجه سازم باینکه بنابر دستخط مبارک این موضوع یعنی فراهم ساختن موجبات الغاء کاپیتولاسیون از این به بعد هم مواد پرگرام هیئت دولت میباشد و مخصوصا خاطر محترم آقایان را مستحضریم نمایم و این که عملیات دولت اعلیحضرت شاهنشاهی در نیل به این مقصود کاملا مبتنی براصول مسلمه بین الملل و حقوق مشروعه دولت ایران خواهد بود. ...
| |
| | | |
− | سرانجام در روز ۲۰ اردیبهشت ماه ۱۳۰۷ اعلیحضرت همایون [[رضا شاه پهلوی]] توانستند کاپیتولاسیون را برای همه اتباع خارجی در ایران لغو نمایند. در این روز نخست وزیر و وزیران کابینه و همه معاونین وزارتخانهها از باشندگان مجلس شورای ملی بودند. نخست وزیر سخنرانی خود را چنین آغاز کرد: در یک سال پیش برای اجرای اراده همایونی، دولت تعهد الغای کاپیتولاسیون را کرد، و رییس دولت وقت آن تعهد را به عرض مجلس شورای ملی رسانید. امروز افتخار دارم که انجام آن تعهد را به عرض مجلس شورای ملی میرسانم که همه در تحت یک قانون و به یک محکمه رجوع داده خواهند شد. هم چنین اظهار مسرت میشود از همه کشورها و دُوَلی که در این مسئله حسن نیت خود را ابراز داشتند.
| |
− |
| |
− | برای دریافتن مفهوم قرارداد وین درباره روابط سیاسی و برای همیشه پایان دادن سوءاستفاده دشمنان ایران و شاهنشاهان بزرگ پهلوی که به روال همیشگی دروغ پراکنی می کنند و از ناآگاهی مردم بهره گیری می نمایند، قرارداد وین درباره روابط سیاسی را بررسی می کنیم:
| |
− |
| |
− | [[قرارداد وین درباره روابط سیاسی]] در تاریخ هیجدهم آوریل ۱۹۶۱ مطابق با ۲۹ فروردین ۱۳۴۰ برابر با ۲۹ فروردین ۱۳۴۰ در شهر وین به امضای نماینده مختار دولت شاهنشاهی رسید و دارای ۵۳ ماده و دو پروتکل میباشد. [[قانون مربوط به قرارداد وين درباره روابط سياسی|قانون مربوط به قرارداد وين درباره روابط سياسی]] در تاریخ ۲۱ مهرماه ۱۳۴۳ برابر با ۱۳ اکتبر ۱۹۶۴ در مجلس شورای ملی مورد تصویب نهایی قرارگرفته و به دولت ابلاغ شدهاست.
| |
− |
| |
− | بر اساس کنوانسیون وین درباره روابط سیاسی دولتها مسول حفاظت و تامین امنیت سفارتخانههای خارجی و دیپلماتها در کشور خود هستند. کنوانسیون وین برای روشن ساختن وضع خدمت ماموران دولتی در کشورهای دیگر تنظیم شدهاست و امتیازاتی که هر دولت بر پایه آن به ماموران فرستاده شده از سوی سایر کشورها میدهد متقابل میباشد. یعنی همان مزایا را عینا در مورد ماموران فرستاده خود از سایر کشورها دریافت میدارد. بر پایه این کنوانسیون، فرستادن افرادی از سوی دولت متبوعشان به مدتی کوتاه یا طولانی برای خدمت در کشورهای دیگر برای حفظ منافع و گسترش روابط کشورشان در زمینههای اساسی ،اقتصادی، فرهنگی، نظامی و غیره با کشور محل خدمت «''ماموریت''» نامیده میشود. در این کنوانسیون از سفیر به عنوان رییس ماموریت نام برده شده و سایر کارکنان ماموریت به سه گروه تقسیم شدهاند: کارمندان سیاسی ، کارمندان اداری و فنی و خدمه ماموریت. گروه نخست که سفیر جز آنان است دیپلمات شناخته میشوند و دارای گذرنامه سیاسی هستند و از مصونیت سیاسی و امتیازات و مزایا برخوردار هستند. اعضای گروه دوم یعنی کارمندان اداری و فنی همانند ماشین نویس و اعضای گروه سوم یا خدمه ماموریت مانند راننده، غیر سیاسی به شمار میروند و گذرنامه خدمت در اختیار دارند و دارای امتیازات بسیار کمتری هستند که معمولاً به صورت متقابل بین دو کشور گیرنده و فرستنده تعیین میشود.
| |
− |
| |
− | ۲۸ اسفند ماه ۱۳۴۰ برابر با ۱۹ مارچ ۱۹۶۲ در دوره نخست وزیری دکتر علی امینی ، سفیر امریکا در تهران نامهای به وزارت خارجه ایران نوشت : شرایط موجود ، وضعیت کارمندان مستشاری امریکا را روشن نمیکند. برای حل این مسله ، پیشنهاد میشود که این کارمندان از مزایا و مصونیتهای '''کارمندان اداری و فنی''' امضا شده در کنوانسیون سازمان ملل درباره روابط دیپلماتیک در تاریخ ۱۸ آپریل ۱۹۶۱ بهره مند شوند.
| |
− |
| |
− | در ۳ امرداد ماه ۱۳۴۳ مجلس سنا این قانون اجازه استفاده مستشاران امریکایی از [[قرارداد وین درباره روابط سیاسی]] را تصویب کرد و به مجلس شورای ملی فرستاد.
| |
− |
| |
− | معاون سیاسی وزارت خارجه در سنا و مجلس شورای ملی بود اعلام کرد که مستشاران نظامی امریکا در ۳۸ کشور خدمت میکنند کشورهایی مانند یونان و کشورهای عضو پیمان ناتو و در همه این کشورها کنوانسیون وین شامل آنها میشود یعنی ایران استثنا نیست . پاراگراف ۳۷ کنوانسیون وین جلوی آن را نمیگیرد که دادگاههای کشور میهمان یا پذیرنده سوال جزای برای فردی را ، پرداخت غرامت، و غیره را روشن سازند زمانی که جرمی انجام یابد که در خارج از پیرامون خدمت نظامی آنها میباشد.
| |
− |
| |
− | پس از تصویب قانون اجازه استفاده مستشاران نظامی امریکااز بند دو کنوانسیون وین، دکتر مظفر بقایی کرمانی رهبر حزب کمونیستی زحمتکشان ایران که در سال ۱۳۲۶ به عنوان نامزداین حزب از کرمان به مجلس پانزدهم راه یافت، صورت مذاکرات مجلس را از اداره تند نویسی مجلس به دست آورد و با نوشتن قسمتهایی از آن در جزوهای، در تاریخ اول آبان ماه ۱۳۴۳ یعنی نزدیک به یک سال و نیم پس از واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ با عنوان "''هست یا نیست'' " (منظور این که کاپیتولاسیون هست یا نیست) از زنده کردن کاپیتولاسیون سخن گفت و آن را خفت بارتر از [[عهدنامه ترکمانچای]] خواند.
| |
− |
| |
− | روحالله خمینی جلسهای با حضور علمای مذهبی قم تشکیل داد و پس از آن نمایندگانی را به شهرها برای اعتراض به این قانون فرستاد. در [[سخنرانی سید روحالله خمینی در چهارم آبان ۱۳۴۳ در قم|سخنرانی سید روحالله خمینی در چهارم آبان ۱۳۴۳ در قم]] وی این قانون را احیای کاپیتولاسیون در ایران نامید.
| |
− |
| |
− | سفارت امریکا در تاریخ ۱۸ آذر ماه ۱۳۴۸ طی نامه زیر به دولت ایران صریحا و رسما انصراف سفارت امریکا از مصونیت سیاسی را اعلام داشت. قانون [[قرارداد وین درباره روابط سیاسی]] هم چنان در ایران و در گیتی معتبر است و مادامی که روابط بینالملل ، سفارتخانهها ، فرستادگان ویژه و سازمان ملل متحد و دولتها وجود دارند، کارمندان آنان زیر پوشش این قانون انجام وظیفه خواهند کرد.
| |
| | | |
| </onlyinclude> | | </onlyinclude> |
| | | |
| [[رده:مشروطه:صفحه اصلی]] | | [[رده:مشروطه:صفحه اصلی]] |
سوسیال دمکراسی - سوسیال دمکراسی واژه دیگری است برای جنبش کمونیستی. امروزه گفتگوها بر سر آن است که ایران به سوی سوسیال دمکراسی سوق داده شود. این گفتمان، به ویژه از سوی کسانی راه اندازی شده است که برای ایران جمهوری میخواهند. واژه سوسیال دمکراسی در زبان پارسی واژهای بیگانه است و برابر آن وجود ندارد. کسانی که طبل سوسیال دمکراسی را میزنند، خودشان واژهای سر هم بندی کردهاند و سوسیال دمکراسی را «مردم سالاری جامعه خواه» مینامند.
در آغاز باید یادآور شد که سوسیال دمکراسی جنبشی است علیه شاهنشاهی. بسیار کسان که امروز درباره سوسیال دمکراسی در ایران سنگ به سینه میزنند کسانی بودند که در سرنگونی شاه ایران و حکومت مشروطه شاهنشاهی ایران فعالیت بسیار داشتند و سنگ تمام گزاشتند.
دوم سوسیال دمکراسی علیه ملیت است یعنی اینان بی وطن هستند و خود را جهان وطن مینامند و سازمان بینالمللی آنان انترناسیونال سوسیالیست نام دارد. در سال ۱۸۶۴ میلادی برابر با ۱۲۴۳ خورشیدی سازمان انترناسیونال سوسیالیست از سوی کارل مارکس در لندن بنیاد نهاده شد. حزب دموکرات کردستان ایران و حزب کومله کردستان هموندان انترناسیونال سوسیالیست میباشند. پیوندهای پایداری نیز با حزب سوسیال دمکرات آلمان و حزب کارگر در انگلستان و پارتی سوسیالیست در فرانسه و هم چنین حزب کارگری سوسیالیست در اسپانیا و حزب سوسیالیستها در پرتغال و حزب سوسیالیست در بلژیک و ... بیش از یک سد حزب و سازمان سوسیالیستی دیگر میباشد.
سوسیال دمکراسی یک ایدئولوژی سیاسی است که بر پایه ایدههای کارل مارکس بنا گردیده است. واژه کلیدی سوسیال دمکراسی همان عدالت اجتماعی است و ابزار برای پیاده کردن عدالت اجتماعی تقسیم ثروتها میان همگان است تا همگان دارایی یکسان داشته باشند. در کشورهایی که این ایدئولوژی پیاده شد مانند جمهوری دمکراتیک آلمان شرقی و یا شوروی و یا کوبا این کشورها ورشکسته شدند یعنی در پایان همگان هیچ نداشتند و تهیدست و نیازمند شدند و کسانی که کارا و شایسته بودند گوشمالی داده شدند. از آنجا که این استراتژی شکست خورد امروزه واژه دیگری را به جای عدالت اجتماعی به کار میگیرند و آن را درآمد پایه یا یونیورسال بیسیک اینکام مینامند. هر شهروندی از دولت حقوق ثابتی میگیرد چه کار بکند و چه کار نکند. اما از کجا این پول برای تقسیم میان شهروندان خواهد آمد چیزی در این باره گفته نمیشود.
بر پایه ایده کارل مارکس حزبهای سوسیال دموکراسی خود را نمایندگان کارگران صنعت خواندند. در جامعه مدرن شمار کارگرانی که در کارخانهها کار میکنند (یقه آبی) کاهش مییابد در جایی که شمار کارمندان دولت و حقوق بگیران ماهانه (یقه سفید) و دستمزد بگیران صنعتگران و پیشه وران و هم چنین دیگر کسانی که مستقل کار میکنند مانند وکیل و داروخانه دار افزایش مییابد. به کارگران ساده در کارخانهها یا یقه آبیها آموزش داده میشود و از آنان کارگران متخصص ساخته میشود و بدین سان این کارگران حرفهای درآمد بسیار بالایی خواهند داشت و مورد نیاز کارخانهها میباشند. روند دیگری که امروزه رواک دارد این است ربات ها جایگزین کارگران ساده یا یقه آبی ها می شوند. کارگران حرفهای آموزش دیده و دیگر گروههای خویش فرما و کارمندان دولت و یقه سپیدها دیگر حزبهای سوسیال دموکراسی را دیگر برنمیگزینند بلکه گرایش به حزبهای سبز و یا محافظه کار دارند و آنان را انتخاب میکنند زیرا که این گروهها از درآمد بالایی برخوردار هستند و میخواهند که درآمدشان حفظ شود و بدین گونه بماند.
در جامعههای مدرن غربی بیمههای درمانی و بیکاری و بازنشستگی وجود دارد و همه شهروندان زیر پوشش بیمهها قراردارند. این پروسه بدانجا انجامیده است که حزبهای سوسیال دمکراسی وزنه سیاسی خود را از دست داده اند. برای نمونه در کشور آلمان حزب سوسیال دمکرات کمتر از پانزده درسد رای میآورد در جایی که پنجاه سال پیش بیش از چهل درسد رای را به خود اختصاص داده بودند. در ایتالیا و فرانسه نیز همین روند روی داده است. در همه کشورهایی که به بلوک شرق شناخته شده بودند سوسیال دموکراتی دیگر جایی ندارد. حتی در کوبا سیستم سوسیال دمکراسی را میخواهند از میان بردارند. در کشور چین حزبی که بر سر کار است خود را حزب کمونیست مینامد ولی ایدیولوژی کمونیستی را دهه هاست که به دور انداختهاند.
اینکه اکنون در ایران یک حکومت سوسیال دموکراسی برقرار شود قابل فهم نیست. کسانی که چنین میاندیشند و کوشش میکنند که سوسیال دموکراسی به ایران بیاورند کوشش میکنند که ایران را در سد سال پیش نگاه دارند. این کسان در جوانی اشان سرسپردگان کمونیسم و بیگانگان بودند و در شورشی که در سال ۱۳۵۷ به راه انداختند با خمینی همراه شدند تا شاه ایران را براندازند. همین جرثومهها از سوی خمینی بیرون انداخته شدند و اکنون که جمهوری اسلامی در حال ریزش است میخواهند رویاهای جوانی شان را پیاده کنند و بر روی صحنه بیاورند. مردم ایران برای این گونه آزمایشهای ایدئولوگهای ورشکسته جایی ندارد. مردم ایران آن حکومتی را میخواهند که میشناسند یعنی حکومت مشروطه شاهنشاهی. این گونه آزمایشهای سیاسی از سوی تبعیدشدگان مانند افغانستان و عراق کشورهایی که در آن جمهوری بر پا کردند نشان میدهد که این جمهوریها در این سرزمینها به کار نمیآیند. همه کسانی که مدعی هستند باید روی فرم حکومت رفراندوم باید بر پا کرد در واقع میخواهند یک جمهوری در ایران بر پا کنند. مردم ایران نیازی به رفراندوم ندارند زیرا که میدانند چه میخواهند.
شاهنشاه ایران محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در کتاب تمدن بزرگ به نوشتار درآورد که در ایران مدرن هر ایرانی از دم زاده شدن تا آخرین دم که در این جهان است زیر پوشش بیمههای اجتماعی زندگی با رفاهی خواهد داشت همانند کشورهای اروپایی. شاهنشاه ایران بیش از پنجاه سال پیش برنامهای برای جامعه ایران در سر داشتند که بسیار مدرنتر و پیشرفته تر از آنچه که کلههای ناقص سوسیال دموکرات میگویند کسانی که برای ایران دوباره نقشههای نابودکننده در پیش دارند. اگر این سوسیال دموکراتها در آن زمان از شاهنشاه ایران پشتیبانی میکردند ویزیون شاهنشاه ایران دههها بود که در ایران پیاده شده بود و مردم ایران گدایان گرسنه در خیابانها و سرگردان در کمپهای پناهندگی نبودند.