تفاوت میان نسخههای «الگو:نوشتار برگزیده»
خط ۲: | خط ۲: | ||
<onlyinclude> | <onlyinclude> | ||
* | * | ||
− | [[پرونده: | + | [[پرونده:22Bahman1357a.mp4|thumb|left|200px|روز ۲۲ بهمن ماه آغاز ویرانی ایران]] |
− | [[پرونده: | + | [[پرونده:GeneralsRahimiNajiNassiriiKhosrodadExecuted26Bahaman1357m.jpg|thumb|left|200px|]] |
− | [[پرونده: | + | [[پرونده:GeneralsRahimiNajiNassiriiKhosrodadExecuted26Bahaman1357g.jpg|thumb|left|200px|پیکر چهار ژنرال ]] |
− | [[پرونده: | + | [[پرونده:GeneralBadrehiiAssassinated23Bahman1357.jpg|thumb|left|200px|سپهبد بدرهای فرمانده نیروی زمینی]] |
− | [[پرونده: | + | [[پرونده:GeneralBiglaryAssassinated23Bahman1357.jpg|thumb|left|200px|سرلشکر بیگلری جانشین فرمانده گارد جاویدان]] |
− | '''[[ | + | |
+ | [[پرونده:GeneralsRahimiNajiNassiriKhosrodadExecuted26Bahman1357a.jpg|thumb|left|200px|ژنرال خسروداد، ناجی، رحیمی، آیت محقق به دست مجاهد و چریک و تودهای جان باختند]] | ||
+ | [[پرونده:GeneralsRahimiNajiNassiriKhosrodadExecuted26Bahman1357f.jpg|thumb|left|200px|]] | ||
+ | [[پرونده:GeneralNassiriExecuted26Bahman1357d.jpg|thumb|left|200px|پیکر ارتشبد نعمتالله نصیری]] | ||
+ | [[پرونده:GeneralNajiExecuted26Bahman1357.jpg|thumb|left|200px|پیکر سرلشکر رضا ناجی]] | ||
+ | |||
+ | |||
+ | '''[[در هم کوبیدن حکومت مشروطه پارلمانی با کشتار سران کشوری و لشکری ایران]] ''' - | ||
+ | |||
+ | در روز ۲۰ بهمن ماه ۱۳۵۷ در پادگان فرح آباد نیروی هوایی به گارد شاهنشاهی یورش برد و شماری از افسران گارد شاهنشاهی را کشتند. شامگاهان به دستور شاپور بختیار، برای چندمین بار، فیلم ورود خمینی به تهران، از تلویزیون ملی ایران پخش میشد که میان افسران گارد و نیروی هوایی بگو مگوی زبانی در گرفت و کار به یک برخورد مسلحانه از سوی همافران نیروی هوایی علیه افسران گارد کشید. بامداد ۲۱ بهمن ماه همافران نیروی هوایی دَرِ یک اسلحه خانه مخفی پادگان فرح آباد را شکستند و همه اسلحهها را میان شورشیان تقسیم کردند، و از آنها خواستند که در کشتن افسران گارد شاهنشاهی، به افسران نیروی هوایی که درون پادگان با افسران لشکر گارد میجنگیدند، بشتابند. در ساعت ۹ و چهل و پنج دقیقه افراد مسلح خود را به بامهای خانههای پیرامون پادگان رساندند و از روی پشت بامها سربازان گارد را به گلوله بستند، دقیقا همانگونه که در ۱۷ شهریور ماه در میدان بسیار کوچک ژاله، تروریستهای فلسطینی از بام خانههای پیرامون میدانک ژاله، مردم را به گلوله بستند . هلیکوپترهای نظامی بر فراز پادگان فرح آباد پرواز میکردند ولی تیراندازی نکردند. هم چنین ۱۰ کامیون از لشکر گارد برای کمک به افسران گارد شاهنشاهی در انتظار دستور بودند ولی تا پایان سقوط پادگان دستوری دریافت نکردند. تروریستهای همدست همافران و افسران نیروی هوایی، با کیسههای شنی پیرامون پادگان فرح آباد سنگربندی کردند. سدای انفجارهای پی در پی از درون پادگان به گوش میرسید. سرانجام پادگان فرح آباد سقوط کرد و اسلحه خانه به دست تروریستهای مجاهد و چریک فدایی و تودهای افتاد. شورشیان مسلسلها را روی خودروها برنشاندند و راهی دیگر محلههای تهران شدند. | ||
+ | |||
+ | ۲۱ بهمن ماه ۱۳۵۷ گروه بی شماری از روستاییان پیرامون رضاییه به هواداری از شاهنشاه ایران و قانون اساسی مشروطه دست به تظاهرات گستردهای زدند. این تظاهرکنندگان برآن بودند که به شهر رضاییه وارد شوند ولی ماموران نظامی از ورود آنها به شهر جلوگیری کردند. در درازای انقلاب اسلامی و تظاهراتی که در شهرها از سوی اسلامیون و چریک فدایی و مجاهد و دیگر گروهکهای تروریستی ریز و درشت انجام میشد، پیوسته روستاییان به هواداری شاهنشاه ایران و قانون اساسی مشروطه کوشش کردند در شهرها تظاهرات بکنند، اما از سوی تروریستها سرکوب شدند و در روزنامهها از آنان به عنوان «چماقداران » نامبرده شد. | ||
+ | |||
+ | ۲۱ بهمن ماه ۱۳۵۷ شاپور بختیار نخست وزیر پس از سقوط پادگان فرح آباد به مجلس شورای ملی رفت و از نمایندگان برای تصویب دو لایحه قانون انحلال سازمان اطلاعات و امنیت کشور و لایحه محاکمه و مجازات نخست وزیران و وزیران پیشین دو لایحه فاجعه بار به ویژه انحلال ساواک که درهای کشور را به روی تروریستهای فلسطینی گشود، سپاسگزاری کرد. | ||
+ | |||
+ | در روز ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ ارتشبد فردوست با همدستی ارتشبد قره باغی رییس ستاد ارتش شاهنشاهی دو خائن به کشور ایران «اعلامیه بی طرفی ارتش » را دستینه نهادند. آشکار نیست چه شرایطی را بوجود آوردند و چه گفتگوهایی انجام یافت که همانروز ساعت ده و نیم بامداد ۲۵ تن دیگر از ژنرالهای ارتش شاهنشاهی این اعلامیه را دستینه نهادند و به ملت و کشور ایران خیانت کردند. | ||
+ | |||
+ | "بی طرفی ارتش " چراغ سبزی برای آشوبگران مسلح پشتیبان خمینی شد. یک گروه روانه کاخ نخست وزیری شدند و شاپور بختیار با هلیکوپتر فرار کرد، گروهی دیگر به کاخهای شاهنشاهی یورش بردند. در تبریز افراد مسلح به کنسولگری امریکا در تبریز یورش بردند. در سراسر کشور ناامنی چیره شد. با اعلام "بی طرفی ارتش" سامانه مشروطه شاهنشاهی ایران به دست آشوبگران پشتیبان خمینی افتاد. متن اعلامیه بیطرفی ارتش از اخبارساعت ۱۳ و سپس ۱۴ رادیو به آگاهی همگان رسید. | ||
+ | |||
+ | پس از اعلام بی طرفی ارتش، به نیروهای نظامی دستور داده شد به پادگانهای خود بازگردند، در نتیجه شورشیان و تروریستها و فلسطینیها نقاط حساس تهران را گرفتند. بیشتر خیابانهای تهران سنگربندی شده و بر بام خانهها مشتی مسلح ایستاده بودند. در خیابانهای تهران تانکها و خودروهای ارتش به چشم میخوردند که با پرتاب آتشبارهای چپاول شده از انبارهای ارتش نابود شده بودند. مجاهدین خلق و چریکهای فدایی ، چریکهای فدایی شاخههای جدا شده و افراد مسلح حزب توده در نبردهای مسلحانه در کشتن مردم و ارتشیان از هیچ نیرنگی فروگزار نکردند. بیشتر کسانی که مسلسل و تفنگ به دست داشتند بر چهرههای خود رُخَکهای (ماسک) سیاه زده بودند تا شناخته نشوند. جلوی دانشگاه تهران را مانند نعل اسب کنده بودند و در پشت آن گروهی ژ-۳ به دست، سنگر گرفته بودند. تروریستهای مسلح «پادگان جی» و انبار اسلحه این پادگان را تصرف و چپاول کردند و سپس پادگان را آتش زدند. | ||
+ | |||
+ | ساعاتی پس از نیمروز، به هنگام ایوار (عصر) شاپور بختیار از نخست وزیری خود پس از ۲۶ روز کناره گرفت. شاپور بختیار روز ۲۶ دی ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی از مجلس شورای ملی رای اعتماد گرفت، روزی که شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو ایران را ترک کردند. اعلیحضرتین در فرودگاه مهرآباد ماندند تا بختیار رای اعتماد خود را از مجلس شورای ملی گرفت و با هلیکوپتر به پسواز اعلیحضرتین در فرودگاه مهرآباد آمد. شاپور بختیار در نامه کنارهگیری خود نوشت که چون ارتش از او پشتیبانی نمیکند ناچار به استعفا است. | ||
+ | |||
+ | مهدی بازرگان نخست وزیر خمینی در یک سخنرانی تلویزیونی گفت: "خوشوقتم بدین وسیله به ملت مبارز و مسلمان ایران ... که با شنیدن اعلامیه مورخ ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ شورای عالی ارتش به پیروزی دیگری نایل شده است تبریک بگویم. در این تصمیم امرای ارتش با کمال قدرت اعلام بی طرفی در امور سیاسی و پشتیبانی از تمام خواستهای ملت کردند و تیمسار ریاست ارتش، تیمسار قره باغی در ملاقات حضوری، همکاری خود را با دولت موقت این جانب اظهار نمودند." | ||
+ | |||
+ | ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ صدها تن از تروریستها و شورشیان با مسلسل و تفنگ و کارد و چوب و چماق به ساختمان سازمان اطلاعات و امنیت رشت حمله بردند. تروریستها و شورشیان با بولدوزر در ساختمان را شکستند و ۱۰ تن از ماموران سازمان را دستگیر کردند. نخست سرهنگ لحسایی رییس سازمان اطلاعات و امنیت را به درختی بستند و اعضای بدنش را به تدریج بریدند. سرهنگ لحسایی جانگداز و دردناک به دست مجاهد و چریک و تودهای جان باخت. چریکها و مجاهدین با خونی که از دست بریده سرهنگ لحسایی بیرون میزد به در و دیوار شعار مینوشتند. چریکهای فدایی، مجاهدین و تودهایها، شش تن دیگر از مامور سازمان امنیت رشت را نیز قطعه قطعه کردند و قطعههای بدنشان را به درختان پارک شهر روبروی ساختمان سازمان اطلاعات و امنیت کشور آویختند. در این جنایت، پیکر تکه تکه شده ۱- محمد تقی رزاقی ۲- سیروس حکیمی ۳- هوشنگ سمیعی ۴- مصطفی زلیخاپور ۵- عباس جلال وند مطلق ۶- جواد سیفی چارانی ۷- عیسی نوید ۸- نبی الله عباسیان ماموران دیگر در زیرزمین ساختمان سازمان امنیت پیدا شد. | ||
+ | |||
+ | تروریستهای مسلح به زندان قصر یورش بردند و ۳۰۰۰ زندانی بزهکار را آزاد کردند و همه اسناد و مدارک را غارت کردند. هم چنین پادگان جمشیدیه، پادگان عباس آباد، پادگان عشرت آباد، ستاد ارتش، باشگاه افسران، مجلس شورای ملی را مجاهد و چریک فدایی و تودهایهای مسلح اشغال کردند و چپاول نمودند. باغشاه، ژاندارمری شاهپور، قرارگاههای پلیس در چهار راه و میدان سپه و خیابان شهباز، پادگان جمشیدیه و دبیرستان نظام در خیابان سپه را نیز تروریستها به آتش کشیدند. بیش از ۳۵۰۰ زندانی خطرناک در زندان قزل حصار با شکستن درهای زندان با شعارهای درود بر خمینی بیرون ریختند و پا به فرار گذاشتند. | ||
+ | |||
+ | هزاران تن از تروریستهای مسلح گروههای مختلف نیمروز به ساختمان کمیته مشترک ضد خرابکاری ریختند. تروریستهای مجاهد و چریک فدایی و تودهای و دیگر گروهکها به همراه آدمکشان فلسطینی پیرامون مرکز شهربانی را محاصره کردند و از بام خانهها به شهربانی تیراندازی میکردند و ماموران نیز به تیراندازی آنها پاسخ میدادند. تروریستها به زره پوش و مسلسلهای سنگین مجهز بودند. سرانجام مرکز شهربانی پس از چهار ساعت پایداری به اشغال شورشیان درآمد. در میان ۱۰۷ تنی که دستگیر شدند، سپهبد مهدی رحیمی رییس شهربانی کشور و فرماندار نظامی تهران به چشم میخورد. سپهبد رحیمی با وجود ناسزاهایی که تروریستهای مسلح به آنان میدادند آرام بود و پیوسته میگفت که به شاهنشاه ایران وفادار است. | ||
+ | |||
+ | از ساعت ۲ پس از نیمروز هزاران تن از تروریستهای مسلح گِرد آرامگاه رضا شاه کبیر را گرفتند و به ۱۴۰ تن از نظامیان مستقر در آرامگاه با بلندگوها هشدار دادند که تسلیم شوند. درگیری میان نظامیان و تروریستهای مجاهد و چریک و تودهای درگرفت که شش ساعت به درازا کشید و به کشته شدن ۲۶ تن از نظامیان و زخمی شدن ۵۰ تن از نظامیان انجامید. سرانجام آرامگاه رضا شاه بزرگ به اشغال تروریستهای مسلح درآمد و فرش و اشیای گرانبهای موزه آرامگاه به غارت آنان رفت. | ||
+ | |||
+ | دکتر جواد سعید رییس مجلس شورای ملی به آگاهی رساند که اکثریت نمایندگان مجلس شورای ملی همبستگی خود را با شورش اسلامی به رهبری خمینی ابراز داشتهاند. دکتر جواد سعید سالار جاف نماینده مجلس شورای ملی را در مجلس دستگیر کرد و تحویل داد. سالار جاف شب اعدام خود این را به روزنامه نگاران گفت که وی را جواد سعید با نیرنگ دستگیر کرد وگرنه او نیز مانند دیگران میتوانست خود را پنهان سازد و به دست تروریستهای مجاهد و چریک فدایی نیافتد. مجلس سنا نیز در بیانیهای انحلال خود را اعلام داشت. | ||
+ | |||
+ | مجاهد و چریک و تودهای به مجلس شورای ملی یورش بردند و مجلس را اشغال کردند و دو شیر سر در مجلس شورای ملی را پایین آوردند. سازمانهای تروریستی مجاهدین خلق، چریکهای فدایی خلق، سازمان تروریستی حزب توده، حزب کمونیست کارگران و دهقانان ایران (توفان) ، سازمان تروریستی نوید وابسته به حزب توده ایران، پیکار در راه آزادی طبقه کارگر و همافران نیروی هوایی به ملت ایران پیام فرستادند و آغاز ویران سازی کشور ایران را تهنیت گفتند. یاسر عرفات رهبر سازمان تروریستی آزادی بخش فلسطین الفتح برای خمینی پیامی فرستاد و از همکاریهای خود در کشتن مردم ایران ابراز خرسندی کرد. | ||
+ | |||
+ | سفارت اسراییل در خیابان کاخ از سوی تروریستهای چریک فدایی و مجاهد و تودهای اشغال شد. سفارت اسراییل به سفارت فلسطین دگرگون شد. بر سر در ساختمان بر پارچه سبزی نوشته شده بود دفتر آزادی بخش فلسطین P. L. O. Embassy . | ||
+ | اسد همایون کنسول ایران در امور سیاسی در واشنگتن از سوی خودش، اعلام کرد که وی به جای اردشیر زاهدی اداره امور سفارت کشور شاهنشاهی ایران در امریکا را به دست گرفته و بر آن است که پیوند دوستی میان آمریکا و ایران را نگاه دارد. | ||
+ | |||
+ | از نیمروز تا پاسی از نیمه شب، تروریستها و گروهی از پرسنل هوایی، ارتشبد نعمت الله نصیری رییس پیشین سازمان اطلاعات و امنیت کشور، سپهبد رحیمی رییس شهربانی و فرماندار نظامی تهران و حومه، سالار جاف نماینده پاوه، منصور روحانی وزیر کشاورزی، منوچهر آزمون وزیر کار در کابینه امیرعباس هویدا و وزیر مشاور در امور اجرایی کابینه شریف امامی، سپهبد صدری، نیک پی وزیر و سناتور و شهردار پیشین تهران، سه تن از ژنرالهای ارتش سپهبد طباطبایی، سرتیپ امیرافشار و سرتیپ جناب و شماری دیگر از پایوران کشوری و لشکری را که در پادگان جمشیدیه زندانی بودند به ستاد موقت نخست وزیری بردند. ساعت دو بامداد مصاحبهای با ارتشبد نصیری و سپهبد رحیمی و سالار جاف برگزار شد. در این مصاحبه خلیل رضایی پدر چهار تروریست آدمکش از گروه تروریستی مجاهدین خلق از ارتشبد نصیری پرسید مگر فرزندان من به تو چه کرده بودند؟ شیخ لاهوتی نیز برای نصیری شاخ و شانه کشید. | ||
+ | |||
+ | در این میان در مدرسه علوی، جای زندگی خمینی تروریستهای مجاهد و چریک فدایی و افسران ارتش تودهای و دیگر تروریستهای چپ و راست گرد آمدند و به اصطلاح دادگاه انقلاب را برای کشتن ژنرالهای ارتش و سران کشوری و لشکری ایران به راه انداختند. | ||
+ | |||
+ | ۲۳ بهمن ماه ۱۳۵۷ سپهبد عبدالعلی بدرهای فرمانده نیروی زمینی شاهنشاهی و فرمانده گارد جاویدان به دست تروریستها کشته شد. مجاهدین و چریکها و تودهایهای مسلح سپهبد بدرهای را در مقر فرماندهی از پشت به رگبار مسلسل بستند. ده گلوله به پیکر سپهبد بدرهای شلیک شد. | ||
+ | |||
+ | تروریستها هلیکوپتر سپهبد عیسی بقراط جعفریان فرمانده لشکر جنوب و استاندار پیشین خوزستان را که از اهواز به سوی پایگاه وحدتی در پرواز بود، در نزدیکی هفت تپه خوزستان سرنگون کردند. در این ترور سپهبد جعفریان، استوار حدادی و یک همافر کمک خلبان هلیکوپتر و دو سرنشین دیگر هلیکوپتر جان باختند. | ||
+ | |||
+ | سرلشکر بیگلری جانشین فرمانده گارد جاویدان با گلولههایی که راننده اش به وی شلیک کرد جان باخت. | ||
− | + | سرتیپ علی وفایی معاون لشکر زرهی قزوین که ساعت یک و نیم بامداد وارد تهران شده بود در خیابان شهباز از سوی تروریستهای چریک و مجاهد به گلوله بسته شد. پیکر بی جان وی به بیمارستان جرجانی برده شد. | |
− | + | ۲۴ بهمن ماه ۱۳۵۷ سرلشکر قرنی از سوی خمینی به ریاست ستاد کل ارتش برگزیده شد. در امرداد ماه ۱۳۳۲ سرهنگ قرنی از مزدوران شوروی و همدست محمد مصدق، کسی که در کودتای مصدق در روز ۲۵ امرداد ماه فرماندار نظامی رشت بود و آماده دستگیری شاهنشاه بود. قرنی به همراه گروهی از امرا و افسران ارتش تودهای که سالها در توطئه علیه حکومت مشروطه پارلمانی دست داشتند، و هم چنین به همراهی داریوش فروهر هموند اجرایی جبهه ملی وارد ستاد ارتش شدند و در این هنگام گروهی از تروریستها و افسران تودهای فرتور شاهنشاه آریامهر را از بالای میز کار رییس ستاد ارتش پایین کشیدند و فرتورهای خمینی را به دیوار آویختند. قرنی گفت که پاکسازی دامنه داری در ارتش خواهد کرد و همه افسران میهن پرست و باورمند به قانون اساسی مشروطه و شاهنشاه ایران را بیرون خواهد انداخت. | |
− | از | + | بیش از صد تن از افسران نیروی هوایی با شاخههای گل در دست با یونیفورم نظامی بر تن، برای اعلام وفاداری و همبستگی خود به خمینی در خیابانها مرکزی شهر و مدرسه رفاه که خمینی در آن زندگی میکند رژه رفتند. چریکهای فدایی خلق اسلحه به دست از این گروه خائن به کشور و ملت ایران محافظت میکردند. |
+ | |||
+ | ۲۴ بهمن ماه ۱۳۵۷ از سوی سرلشکر قرنی رییس ستاد کل ارتش، سپهبد شاهپور آذر برزین همدست خمینی به سمت رییس ستاد نیروی هوایی برگزیده شد. در روز ۲۵ بهمن ماه سپهبد آذر برزین گفت اوامر امام خمینی و شورای انقلاب برای بازگرداندن نظم و بالاتر از آن پاکسازی و کنترل بی درنگ انجام خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | ۲۴ بهمن ماه ۱۳۵۷ در رخداد یورش به شهربانی تبریز از سوی مجاهدین و چریکهای فدایی هفده تن از ماموران شهربانی جانکاه به دست شورشیان به قتل رسیدند. | ||
+ | |||
+ | ۲۵ بهمن ماه ۱۳۵۷ سرهنگ سعید عین القضاتی معاون ساواک همدان از سوی چریک و مجاهد و اسلامیون ربوده شد و به قتل رسید. | ||
+ | |||
+ | ۲۵ بهمن ماه ۱۳۵۷ مجاهدین و چریکهای فدایی و توده ایهای مسلح به شهربانی تویسرکان با کشتن ده تن از ماموران شهربانی همه اسلحهها و سندها و مدرکهای موجود را چپاول کردند . در پایان شورشیان سر سرهنگ احمد ضیایی کوهی سرخی رییس شهربانی تویسرکان را از تنش جدا کردند. | ||
+ | |||
+ | ۲۶ بهمن ماه ۱۳۵۷ ساعت بیست و سه و چهل دقیقه نخستین قربانیان دادگاههای انقلاب اسلامی ارتشبد نعمت اله نصیری، سپهبد مهدی رحیمی، سرلشکر رضا ناجی و سرلشکر منوچهر خسروداد به خوجه اعدام سپرده شدند. دادگاه در دبیرستان شماره ۲ علوی برگزار شد. حکم اعدام ژنرالهای بزرگ ایران به تایید خمینی رسید و اجرا شد. از محاکمه و اعدام ژنرالها فیلمبرداری شد. ابراهیم یزدی خودش دست راست ژنرال رحیمی که با هر بار با آوردن نام شاهنشاه سلام نظامی میداد را از بازو قطع کرد. در فرتورها نیز دست بریده که در کنار پیکر بی جان ژنرال رحیمی نهاده شده به روشنایی آشکار است. | ||
+ | |||
+ | ۲۷ بهمن ماه ۱۳۵۷ گارد شاهنشاهی و گارد جاویدان منحل گردید. افسران و درجه داران و کارمندان و سربازان گارد به نیروی زمینی جا به جا شدند. دولت امریکا اعلام کرد که رژیم تازه ایران را به رسمیت میشناسد. به دنبال آمریکا آلمان غربی، فرانسه، عراق، جمهوری خلق کره، لیبی، پاکستان رژیمی را که هنوز معلوم نیست به رسمیت شناختند. | ||
− | + | ۲۸ بهمن ماه ۱۳۵۷ سپهبد ایرج مقدم رییس تسلیحات ارتش در پهنه صنایع نظامی ارتش در سلطنت آباد کشته شد. | |
+ | |||
+ | ۲۸ بهمن ماه ۱۳۵۷ یاسر عرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین و رهبر تروریستهای جهان به همراه ۵۹ تن از همراهان خود با یک هواپیمای اختصاسی ساعت ۱۷ به تهران رسید و از سوی چند تن از افراد کمیته انقلاب و محمود فیروزی قائم مقام سازمان هواپیمایی کشور مورد پیشباز قرارگرفت. همراهان عرفات یک گروه پزشکی و گارد محافظین بی درنگ از فرودگاه مهرآباد به دیدار خمینی شنافتند. انبوهی از سازمان تروریستی مجاهدین خلق هنگام ورود عرفات به اقامتگاه خمینی در مدرسه علوی به پیشباز آمده بودند. ساعت بیست و سی دقیقه با خمینی و مترجم عربی به زبان پارسی دیدار و گفتگو کرد که یک ساعت و نیم به درازا کشید. آخوندها خلخالی، ربانی شیرازی، صانعی و ابراهیم یزدی و هانی الحسن در این دیدار در کنار عرفات و خمینی بودند. عرفات یک سرود فلسطینی به نام « خدایا چقدر عظیم است کار خمینی » را به خمینی پیشکش کرد. خمینی از عرفات برای تربیت تروریستها و کمک در کشتار ایرانیان در رویداد ۱۷ شهریور ماه و در درازای انقلاب اسلامی سپاسگزاری کرد. خبرگزاری فرانسه به نقل از هفته نامه الفاح العربی نوشت یاسر عرفات میان انقلاب ایران و اتحاد شوروی نقش واسطه را داشته است. شوروی در آغاز از بوجود آوردن یک جمهوری اسلامی بیمناک بود اما عرفات در این باره به الکساندر سولداتف سفیر شوروی در لبنان اطمینانهایی داد و تقویت پیوندهای بازرگانی و اقتصادی شوروی با ایران جمهوری اسلامی شده و پشتیبانی آرمانهای آن کشور در میان اعراب و صحنه بین المللی را ضمانت کرد و تردیدهای وی را از میان برداشت. شوروی یکی از پایههای پشتیبانی تروریستهای کنفدراسیون و فلسطین در ایران بود. | ||
+ | ۱ اسفند ماه ۱۳۵۷ ساعت ۲ و پنجاه دقیقه بامداد سرلشکر پرویز امین افشار فرمانده تیپ لشکر گارد شاهنشاهی، سرلشکر نعمت الله معتمدی فرمانده تیپ زرهی قزوین و فرماندار نظامی این شهر، سرتیپ منوچهر ملک معاون سرلشکر معتمدی و سرتیپ حسین همدانیان رییس سازمان اطلاعات و امنیت کرمانشاه بر پشت بام مدرسه علوی جای زندگی خمینی تیرباران شدند. | ||
− | |||
− | |||
− | |||
</onlyinclude> | </onlyinclude> | ||
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]] | [[رده:مشروطه:صفحه اصلی]] |
نسخهٔ ۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۴۴
در هم کوبیدن حکومت مشروطه پارلمانی با کشتار سران کشوری و لشکری ایران -
در روز ۲۰ بهمن ماه ۱۳۵۷ در پادگان فرح آباد نیروی هوایی به گارد شاهنشاهی یورش برد و شماری از افسران گارد شاهنشاهی را کشتند. شامگاهان به دستور شاپور بختیار، برای چندمین بار، فیلم ورود خمینی به تهران، از تلویزیون ملی ایران پخش میشد که میان افسران گارد و نیروی هوایی بگو مگوی زبانی در گرفت و کار به یک برخورد مسلحانه از سوی همافران نیروی هوایی علیه افسران گارد کشید. بامداد ۲۱ بهمن ماه همافران نیروی هوایی دَرِ یک اسلحه خانه مخفی پادگان فرح آباد را شکستند و همه اسلحهها را میان شورشیان تقسیم کردند، و از آنها خواستند که در کشتن افسران گارد شاهنشاهی، به افسران نیروی هوایی که درون پادگان با افسران لشکر گارد میجنگیدند، بشتابند. در ساعت ۹ و چهل و پنج دقیقه افراد مسلح خود را به بامهای خانههای پیرامون پادگان رساندند و از روی پشت بامها سربازان گارد را به گلوله بستند، دقیقا همانگونه که در ۱۷ شهریور ماه در میدان بسیار کوچک ژاله، تروریستهای فلسطینی از بام خانههای پیرامون میدانک ژاله، مردم را به گلوله بستند . هلیکوپترهای نظامی بر فراز پادگان فرح آباد پرواز میکردند ولی تیراندازی نکردند. هم چنین ۱۰ کامیون از لشکر گارد برای کمک به افسران گارد شاهنشاهی در انتظار دستور بودند ولی تا پایان سقوط پادگان دستوری دریافت نکردند. تروریستهای همدست همافران و افسران نیروی هوایی، با کیسههای شنی پیرامون پادگان فرح آباد سنگربندی کردند. سدای انفجارهای پی در پی از درون پادگان به گوش میرسید. سرانجام پادگان فرح آباد سقوط کرد و اسلحه خانه به دست تروریستهای مجاهد و چریک فدایی و تودهای افتاد. شورشیان مسلسلها را روی خودروها برنشاندند و راهی دیگر محلههای تهران شدند.
۲۱ بهمن ماه ۱۳۵۷ گروه بی شماری از روستاییان پیرامون رضاییه به هواداری از شاهنشاه ایران و قانون اساسی مشروطه دست به تظاهرات گستردهای زدند. این تظاهرکنندگان برآن بودند که به شهر رضاییه وارد شوند ولی ماموران نظامی از ورود آنها به شهر جلوگیری کردند. در درازای انقلاب اسلامی و تظاهراتی که در شهرها از سوی اسلامیون و چریک فدایی و مجاهد و دیگر گروهکهای تروریستی ریز و درشت انجام میشد، پیوسته روستاییان به هواداری شاهنشاه ایران و قانون اساسی مشروطه کوشش کردند در شهرها تظاهرات بکنند، اما از سوی تروریستها سرکوب شدند و در روزنامهها از آنان به عنوان «چماقداران » نامبرده شد.
۲۱ بهمن ماه ۱۳۵۷ شاپور بختیار نخست وزیر پس از سقوط پادگان فرح آباد به مجلس شورای ملی رفت و از نمایندگان برای تصویب دو لایحه قانون انحلال سازمان اطلاعات و امنیت کشور و لایحه محاکمه و مجازات نخست وزیران و وزیران پیشین دو لایحه فاجعه بار به ویژه انحلال ساواک که درهای کشور را به روی تروریستهای فلسطینی گشود، سپاسگزاری کرد.
در روز ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ ارتشبد فردوست با همدستی ارتشبد قره باغی رییس ستاد ارتش شاهنشاهی دو خائن به کشور ایران «اعلامیه بی طرفی ارتش » را دستینه نهادند. آشکار نیست چه شرایطی را بوجود آوردند و چه گفتگوهایی انجام یافت که همانروز ساعت ده و نیم بامداد ۲۵ تن دیگر از ژنرالهای ارتش شاهنشاهی این اعلامیه را دستینه نهادند و به ملت و کشور ایران خیانت کردند.
"بی طرفی ارتش " چراغ سبزی برای آشوبگران مسلح پشتیبان خمینی شد. یک گروه روانه کاخ نخست وزیری شدند و شاپور بختیار با هلیکوپتر فرار کرد، گروهی دیگر به کاخهای شاهنشاهی یورش بردند. در تبریز افراد مسلح به کنسولگری امریکا در تبریز یورش بردند. در سراسر کشور ناامنی چیره شد. با اعلام "بی طرفی ارتش" سامانه مشروطه شاهنشاهی ایران به دست آشوبگران پشتیبان خمینی افتاد. متن اعلامیه بیطرفی ارتش از اخبارساعت ۱۳ و سپس ۱۴ رادیو به آگاهی همگان رسید.
پس از اعلام بی طرفی ارتش، به نیروهای نظامی دستور داده شد به پادگانهای خود بازگردند، در نتیجه شورشیان و تروریستها و فلسطینیها نقاط حساس تهران را گرفتند. بیشتر خیابانهای تهران سنگربندی شده و بر بام خانهها مشتی مسلح ایستاده بودند. در خیابانهای تهران تانکها و خودروهای ارتش به چشم میخوردند که با پرتاب آتشبارهای چپاول شده از انبارهای ارتش نابود شده بودند. مجاهدین خلق و چریکهای فدایی ، چریکهای فدایی شاخههای جدا شده و افراد مسلح حزب توده در نبردهای مسلحانه در کشتن مردم و ارتشیان از هیچ نیرنگی فروگزار نکردند. بیشتر کسانی که مسلسل و تفنگ به دست داشتند بر چهرههای خود رُخَکهای (ماسک) سیاه زده بودند تا شناخته نشوند. جلوی دانشگاه تهران را مانند نعل اسب کنده بودند و در پشت آن گروهی ژ-۳ به دست، سنگر گرفته بودند. تروریستهای مسلح «پادگان جی» و انبار اسلحه این پادگان را تصرف و چپاول کردند و سپس پادگان را آتش زدند.
ساعاتی پس از نیمروز، به هنگام ایوار (عصر) شاپور بختیار از نخست وزیری خود پس از ۲۶ روز کناره گرفت. شاپور بختیار روز ۲۶ دی ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی از مجلس شورای ملی رای اعتماد گرفت، روزی که شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو ایران را ترک کردند. اعلیحضرتین در فرودگاه مهرآباد ماندند تا بختیار رای اعتماد خود را از مجلس شورای ملی گرفت و با هلیکوپتر به پسواز اعلیحضرتین در فرودگاه مهرآباد آمد. شاپور بختیار در نامه کنارهگیری خود نوشت که چون ارتش از او پشتیبانی نمیکند ناچار به استعفا است.
مهدی بازرگان نخست وزیر خمینی در یک سخنرانی تلویزیونی گفت: "خوشوقتم بدین وسیله به ملت مبارز و مسلمان ایران ... که با شنیدن اعلامیه مورخ ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ شورای عالی ارتش به پیروزی دیگری نایل شده است تبریک بگویم. در این تصمیم امرای ارتش با کمال قدرت اعلام بی طرفی در امور سیاسی و پشتیبانی از تمام خواستهای ملت کردند و تیمسار ریاست ارتش، تیمسار قره باغی در ملاقات حضوری، همکاری خود را با دولت موقت این جانب اظهار نمودند."
۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ صدها تن از تروریستها و شورشیان با مسلسل و تفنگ و کارد و چوب و چماق به ساختمان سازمان اطلاعات و امنیت رشت حمله بردند. تروریستها و شورشیان با بولدوزر در ساختمان را شکستند و ۱۰ تن از ماموران سازمان را دستگیر کردند. نخست سرهنگ لحسایی رییس سازمان اطلاعات و امنیت را به درختی بستند و اعضای بدنش را به تدریج بریدند. سرهنگ لحسایی جانگداز و دردناک به دست مجاهد و چریک و تودهای جان باخت. چریکها و مجاهدین با خونی که از دست بریده سرهنگ لحسایی بیرون میزد به در و دیوار شعار مینوشتند. چریکهای فدایی، مجاهدین و تودهایها، شش تن دیگر از مامور سازمان امنیت رشت را نیز قطعه قطعه کردند و قطعههای بدنشان را به درختان پارک شهر روبروی ساختمان سازمان اطلاعات و امنیت کشور آویختند. در این جنایت، پیکر تکه تکه شده ۱- محمد تقی رزاقی ۲- سیروس حکیمی ۳- هوشنگ سمیعی ۴- مصطفی زلیخاپور ۵- عباس جلال وند مطلق ۶- جواد سیفی چارانی ۷- عیسی نوید ۸- نبی الله عباسیان ماموران دیگر در زیرزمین ساختمان سازمان امنیت پیدا شد.
تروریستهای مسلح به زندان قصر یورش بردند و ۳۰۰۰ زندانی بزهکار را آزاد کردند و همه اسناد و مدارک را غارت کردند. هم چنین پادگان جمشیدیه، پادگان عباس آباد، پادگان عشرت آباد، ستاد ارتش، باشگاه افسران، مجلس شورای ملی را مجاهد و چریک فدایی و تودهایهای مسلح اشغال کردند و چپاول نمودند. باغشاه، ژاندارمری شاهپور، قرارگاههای پلیس در چهار راه و میدان سپه و خیابان شهباز، پادگان جمشیدیه و دبیرستان نظام در خیابان سپه را نیز تروریستها به آتش کشیدند. بیش از ۳۵۰۰ زندانی خطرناک در زندان قزل حصار با شکستن درهای زندان با شعارهای درود بر خمینی بیرون ریختند و پا به فرار گذاشتند.
هزاران تن از تروریستهای مسلح گروههای مختلف نیمروز به ساختمان کمیته مشترک ضد خرابکاری ریختند. تروریستهای مجاهد و چریک فدایی و تودهای و دیگر گروهکها به همراه آدمکشان فلسطینی پیرامون مرکز شهربانی را محاصره کردند و از بام خانهها به شهربانی تیراندازی میکردند و ماموران نیز به تیراندازی آنها پاسخ میدادند. تروریستها به زره پوش و مسلسلهای سنگین مجهز بودند. سرانجام مرکز شهربانی پس از چهار ساعت پایداری به اشغال شورشیان درآمد. در میان ۱۰۷ تنی که دستگیر شدند، سپهبد مهدی رحیمی رییس شهربانی کشور و فرماندار نظامی تهران به چشم میخورد. سپهبد رحیمی با وجود ناسزاهایی که تروریستهای مسلح به آنان میدادند آرام بود و پیوسته میگفت که به شاهنشاه ایران وفادار است.
از ساعت ۲ پس از نیمروز هزاران تن از تروریستهای مسلح گِرد آرامگاه رضا شاه کبیر را گرفتند و به ۱۴۰ تن از نظامیان مستقر در آرامگاه با بلندگوها هشدار دادند که تسلیم شوند. درگیری میان نظامیان و تروریستهای مجاهد و چریک و تودهای درگرفت که شش ساعت به درازا کشید و به کشته شدن ۲۶ تن از نظامیان و زخمی شدن ۵۰ تن از نظامیان انجامید. سرانجام آرامگاه رضا شاه بزرگ به اشغال تروریستهای مسلح درآمد و فرش و اشیای گرانبهای موزه آرامگاه به غارت آنان رفت.
دکتر جواد سعید رییس مجلس شورای ملی به آگاهی رساند که اکثریت نمایندگان مجلس شورای ملی همبستگی خود را با شورش اسلامی به رهبری خمینی ابراز داشتهاند. دکتر جواد سعید سالار جاف نماینده مجلس شورای ملی را در مجلس دستگیر کرد و تحویل داد. سالار جاف شب اعدام خود این را به روزنامه نگاران گفت که وی را جواد سعید با نیرنگ دستگیر کرد وگرنه او نیز مانند دیگران میتوانست خود را پنهان سازد و به دست تروریستهای مجاهد و چریک فدایی نیافتد. مجلس سنا نیز در بیانیهای انحلال خود را اعلام داشت.
مجاهد و چریک و تودهای به مجلس شورای ملی یورش بردند و مجلس را اشغال کردند و دو شیر سر در مجلس شورای ملی را پایین آوردند. سازمانهای تروریستی مجاهدین خلق، چریکهای فدایی خلق، سازمان تروریستی حزب توده، حزب کمونیست کارگران و دهقانان ایران (توفان) ، سازمان تروریستی نوید وابسته به حزب توده ایران، پیکار در راه آزادی طبقه کارگر و همافران نیروی هوایی به ملت ایران پیام فرستادند و آغاز ویران سازی کشور ایران را تهنیت گفتند. یاسر عرفات رهبر سازمان تروریستی آزادی بخش فلسطین الفتح برای خمینی پیامی فرستاد و از همکاریهای خود در کشتن مردم ایران ابراز خرسندی کرد.
سفارت اسراییل در خیابان کاخ از سوی تروریستهای چریک فدایی و مجاهد و تودهای اشغال شد. سفارت اسراییل به سفارت فلسطین دگرگون شد. بر سر در ساختمان بر پارچه سبزی نوشته شده بود دفتر آزادی بخش فلسطین P. L. O. Embassy . اسد همایون کنسول ایران در امور سیاسی در واشنگتن از سوی خودش، اعلام کرد که وی به جای اردشیر زاهدی اداره امور سفارت کشور شاهنشاهی ایران در امریکا را به دست گرفته و بر آن است که پیوند دوستی میان آمریکا و ایران را نگاه دارد.
از نیمروز تا پاسی از نیمه شب، تروریستها و گروهی از پرسنل هوایی، ارتشبد نعمت الله نصیری رییس پیشین سازمان اطلاعات و امنیت کشور، سپهبد رحیمی رییس شهربانی و فرماندار نظامی تهران و حومه، سالار جاف نماینده پاوه، منصور روحانی وزیر کشاورزی، منوچهر آزمون وزیر کار در کابینه امیرعباس هویدا و وزیر مشاور در امور اجرایی کابینه شریف امامی، سپهبد صدری، نیک پی وزیر و سناتور و شهردار پیشین تهران، سه تن از ژنرالهای ارتش سپهبد طباطبایی، سرتیپ امیرافشار و سرتیپ جناب و شماری دیگر از پایوران کشوری و لشکری را که در پادگان جمشیدیه زندانی بودند به ستاد موقت نخست وزیری بردند. ساعت دو بامداد مصاحبهای با ارتشبد نصیری و سپهبد رحیمی و سالار جاف برگزار شد. در این مصاحبه خلیل رضایی پدر چهار تروریست آدمکش از گروه تروریستی مجاهدین خلق از ارتشبد نصیری پرسید مگر فرزندان من به تو چه کرده بودند؟ شیخ لاهوتی نیز برای نصیری شاخ و شانه کشید.
در این میان در مدرسه علوی، جای زندگی خمینی تروریستهای مجاهد و چریک فدایی و افسران ارتش تودهای و دیگر تروریستهای چپ و راست گرد آمدند و به اصطلاح دادگاه انقلاب را برای کشتن ژنرالهای ارتش و سران کشوری و لشکری ایران به راه انداختند.
۲۳ بهمن ماه ۱۳۵۷ سپهبد عبدالعلی بدرهای فرمانده نیروی زمینی شاهنشاهی و فرمانده گارد جاویدان به دست تروریستها کشته شد. مجاهدین و چریکها و تودهایهای مسلح سپهبد بدرهای را در مقر فرماندهی از پشت به رگبار مسلسل بستند. ده گلوله به پیکر سپهبد بدرهای شلیک شد.
تروریستها هلیکوپتر سپهبد عیسی بقراط جعفریان فرمانده لشکر جنوب و استاندار پیشین خوزستان را که از اهواز به سوی پایگاه وحدتی در پرواز بود، در نزدیکی هفت تپه خوزستان سرنگون کردند. در این ترور سپهبد جعفریان، استوار حدادی و یک همافر کمک خلبان هلیکوپتر و دو سرنشین دیگر هلیکوپتر جان باختند.
سرلشکر بیگلری جانشین فرمانده گارد جاویدان با گلولههایی که راننده اش به وی شلیک کرد جان باخت.
سرتیپ علی وفایی معاون لشکر زرهی قزوین که ساعت یک و نیم بامداد وارد تهران شده بود در خیابان شهباز از سوی تروریستهای چریک و مجاهد به گلوله بسته شد. پیکر بی جان وی به بیمارستان جرجانی برده شد.
۲۴ بهمن ماه ۱۳۵۷ سرلشکر قرنی از سوی خمینی به ریاست ستاد کل ارتش برگزیده شد. در امرداد ماه ۱۳۳۲ سرهنگ قرنی از مزدوران شوروی و همدست محمد مصدق، کسی که در کودتای مصدق در روز ۲۵ امرداد ماه فرماندار نظامی رشت بود و آماده دستگیری شاهنشاه بود. قرنی به همراه گروهی از امرا و افسران ارتش تودهای که سالها در توطئه علیه حکومت مشروطه پارلمانی دست داشتند، و هم چنین به همراهی داریوش فروهر هموند اجرایی جبهه ملی وارد ستاد ارتش شدند و در این هنگام گروهی از تروریستها و افسران تودهای فرتور شاهنشاه آریامهر را از بالای میز کار رییس ستاد ارتش پایین کشیدند و فرتورهای خمینی را به دیوار آویختند. قرنی گفت که پاکسازی دامنه داری در ارتش خواهد کرد و همه افسران میهن پرست و باورمند به قانون اساسی مشروطه و شاهنشاه ایران را بیرون خواهد انداخت.
بیش از صد تن از افسران نیروی هوایی با شاخههای گل در دست با یونیفورم نظامی بر تن، برای اعلام وفاداری و همبستگی خود به خمینی در خیابانها مرکزی شهر و مدرسه رفاه که خمینی در آن زندگی میکند رژه رفتند. چریکهای فدایی خلق اسلحه به دست از این گروه خائن به کشور و ملت ایران محافظت میکردند.
۲۴ بهمن ماه ۱۳۵۷ از سوی سرلشکر قرنی رییس ستاد کل ارتش، سپهبد شاهپور آذر برزین همدست خمینی به سمت رییس ستاد نیروی هوایی برگزیده شد. در روز ۲۵ بهمن ماه سپهبد آذر برزین گفت اوامر امام خمینی و شورای انقلاب برای بازگرداندن نظم و بالاتر از آن پاکسازی و کنترل بی درنگ انجام خواهد شد.
۲۴ بهمن ماه ۱۳۵۷ در رخداد یورش به شهربانی تبریز از سوی مجاهدین و چریکهای فدایی هفده تن از ماموران شهربانی جانکاه به دست شورشیان به قتل رسیدند.
۲۵ بهمن ماه ۱۳۵۷ سرهنگ سعید عین القضاتی معاون ساواک همدان از سوی چریک و مجاهد و اسلامیون ربوده شد و به قتل رسید.
۲۵ بهمن ماه ۱۳۵۷ مجاهدین و چریکهای فدایی و توده ایهای مسلح به شهربانی تویسرکان با کشتن ده تن از ماموران شهربانی همه اسلحهها و سندها و مدرکهای موجود را چپاول کردند . در پایان شورشیان سر سرهنگ احمد ضیایی کوهی سرخی رییس شهربانی تویسرکان را از تنش جدا کردند.
۲۶ بهمن ماه ۱۳۵۷ ساعت بیست و سه و چهل دقیقه نخستین قربانیان دادگاههای انقلاب اسلامی ارتشبد نعمت اله نصیری، سپهبد مهدی رحیمی، سرلشکر رضا ناجی و سرلشکر منوچهر خسروداد به خوجه اعدام سپرده شدند. دادگاه در دبیرستان شماره ۲ علوی برگزار شد. حکم اعدام ژنرالهای بزرگ ایران به تایید خمینی رسید و اجرا شد. از محاکمه و اعدام ژنرالها فیلمبرداری شد. ابراهیم یزدی خودش دست راست ژنرال رحیمی که با هر بار با آوردن نام شاهنشاه سلام نظامی میداد را از بازو قطع کرد. در فرتورها نیز دست بریده که در کنار پیکر بی جان ژنرال رحیمی نهاده شده به روشنایی آشکار است.
۲۷ بهمن ماه ۱۳۵۷ گارد شاهنشاهی و گارد جاویدان منحل گردید. افسران و درجه داران و کارمندان و سربازان گارد به نیروی زمینی جا به جا شدند. دولت امریکا اعلام کرد که رژیم تازه ایران را به رسمیت میشناسد. به دنبال آمریکا آلمان غربی، فرانسه، عراق، جمهوری خلق کره، لیبی، پاکستان رژیمی را که هنوز معلوم نیست به رسمیت شناختند.
۲۸ بهمن ماه ۱۳۵۷ سپهبد ایرج مقدم رییس تسلیحات ارتش در پهنه صنایع نظامی ارتش در سلطنت آباد کشته شد.
۲۸ بهمن ماه ۱۳۵۷ یاسر عرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین و رهبر تروریستهای جهان به همراه ۵۹ تن از همراهان خود با یک هواپیمای اختصاسی ساعت ۱۷ به تهران رسید و از سوی چند تن از افراد کمیته انقلاب و محمود فیروزی قائم مقام سازمان هواپیمایی کشور مورد پیشباز قرارگرفت. همراهان عرفات یک گروه پزشکی و گارد محافظین بی درنگ از فرودگاه مهرآباد به دیدار خمینی شنافتند. انبوهی از سازمان تروریستی مجاهدین خلق هنگام ورود عرفات به اقامتگاه خمینی در مدرسه علوی به پیشباز آمده بودند. ساعت بیست و سی دقیقه با خمینی و مترجم عربی به زبان پارسی دیدار و گفتگو کرد که یک ساعت و نیم به درازا کشید. آخوندها خلخالی، ربانی شیرازی، صانعی و ابراهیم یزدی و هانی الحسن در این دیدار در کنار عرفات و خمینی بودند. عرفات یک سرود فلسطینی به نام « خدایا چقدر عظیم است کار خمینی » را به خمینی پیشکش کرد. خمینی از عرفات برای تربیت تروریستها و کمک در کشتار ایرانیان در رویداد ۱۷ شهریور ماه و در درازای انقلاب اسلامی سپاسگزاری کرد. خبرگزاری فرانسه به نقل از هفته نامه الفاح العربی نوشت یاسر عرفات میان انقلاب ایران و اتحاد شوروی نقش واسطه را داشته است. شوروی در آغاز از بوجود آوردن یک جمهوری اسلامی بیمناک بود اما عرفات در این باره به الکساندر سولداتف سفیر شوروی در لبنان اطمینانهایی داد و تقویت پیوندهای بازرگانی و اقتصادی شوروی با ایران جمهوری اسلامی شده و پشتیبانی آرمانهای آن کشور در میان اعراب و صحنه بین المللی را ضمانت کرد و تردیدهای وی را از میان برداشت. شوروی یکی از پایههای پشتیبانی تروریستهای کنفدراسیون و فلسطین در ایران بود.
۱ اسفند ماه ۱۳۵۷ ساعت ۲ و پنجاه دقیقه بامداد سرلشکر پرویز امین افشار فرمانده تیپ لشکر گارد شاهنشاهی، سرلشکر نعمت الله معتمدی فرمانده تیپ زرهی قزوین و فرماندار نظامی این شهر، سرتیپ منوچهر ملک معاون سرلشکر معتمدی و سرتیپ حسین همدانیان رییس سازمان اطلاعات و امنیت کرمانشاه بر پشت بام مدرسه علوی جای زندگی خمینی تیرباران شدند.