تفاوت میان نسخههای «کشف حجاب زنان ایران»
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) (اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام) |
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) جز (Bellavista صفحهٔ آزادی زنان ایران را به کشف حجاب زنان ایران منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱ مارس ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۵۱
درگاه محمدرضا شاه پهلوی | اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی | قوانین انقلاب شاه و مردم |
آزادی زنان ایران با کشف حجاب در روز ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ با فرمان رضا شاه بزرگ آغاز شد و فصل نوینی در تاریخ زندگی زن ایرانی پس از یورش تازی گشوده شد. در این روز در ساعت سه و نیم پس از نیم روز اعلیحضرت رضا شاه پهلوی به همراهی علیاحضرت ملکه پهلوی، والاحضرت شاهدخت شمس پهلوی و والاحضرت اشرف پهلوی بدون حجاب به دانش سرای مقدماتی تشریف فرما شدند. در آیینی که بدین روی در دانش سرای مقدماتی برپا شده بود شمار بسیاری از زنان فرهنگی و دیگر بانوان بدون چادر بودند. اعلیحضرت رضا شاه پهلوی پس از بازدید از بخشهای گوناگون دانشسرا، دیپلم دوشیزگانی که در رشتههای پزشکی و مامایی فارغالتخصیل شده بودند را به آنها دادند و در سخنرانی خود فرمودند:
« | شما خواهران و دختران من، حالا که وارد اجتماع شدهاید و برای سعادت خود و میهناتان گام به پیش نهادهاید باید پیوسته در راه پیشرفت وطن تلاش کنید، چه سعادت کشور و آینده ملت در دست شماست، زیرا که تربیت کننده نسل آینده این آب و خاک هستید. | » |
پس از پیروزی انقلاب مشروطه ایران در سال ۱۲۸۵ خورشیدی برابر با ۱۹۰۶ میلادی، مجلس نمایندگان مردم در تهران گشوده شد. مردم ایران برای نخستین بار با انتخاب نمایندگان خود برای حضور در مجلس شورای ملی، در امور سیاسی مشارکت مستقیم پیدا کردند. در نخستین نظامنامه انتخابات مجلس شورای ملی، زنان از حق دادن رأی، چه برای انتخاب شدن یا انتخاب کردن محروم شدند. در نظامنامه مجلس شورای ملی زنان، خارج شدگان از دین اسلام، دیوانگان، تبعه خارجه، دزدان و قاتلین، گدایان و متکدیان و اشخاصی که کمتر از ۲۰ سال داشتند؛ بدون حق رأی شناخته شدند.
در روز ۶ بهمن ماه ۱۳۴۱ اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی بزرگترین مبارز حقوق بشر، در چهارچوب منشور ۶ مادهای انقلاب شاه و مردم که اصل نخست آن اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی بود، برزگران ایران، هفتاد و پنج درسد جمعیت ایران را که برده فئودالهای بزرگ بودند، آزاد ساختند و از آنان ایرانیانی که صاحب زمینهایی که روی آن کار میکردند شدند. هم چنین اعلیحضرت همایونی زنان ایران، نیمی از جمعیت کشور را که در رده دیوانگان به شمار میآمدند با دگرگون ساختن قانون انتخابات، ایرانیانی آزاد ساختند که در تعیین سرنوشت خود و کشور برای نخستین بار پس از ۱۴۰۰ سال شرکت جویند. دستآورد دگرگون ساختن قانون انتخابات، در اصل پنجم انقلاب شاه و مردم با دیگر اصلهای منشور به رفراندوم گذاشته شد. اصلاح قانون انتخابات ایران و شرکت زنان در انتخابات در شرایط حقوقی برابر با مردان، چه برای انتخاب شدن و چه برای انتخاب کردن بود. زنان چون مردان توانستند در تعیین سرنوشت خودشان برای نخستین بار شرکت جویند و حق رای به دست آورند.
در پی دادن حق انتخابات شدن و انتخاب کردن برای مجلس شورای ملی در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۳۴۲ قانون حمایت خانواده تصویب شد. این قانون طلاق یک طرفه را لغو میکرد. چند همسری به سختی انجام میگرفت. زنها حق درخواست طلاق گرفتند و برای سرپرستی کودک نیز مادر به حساب آمد، کودک پس از طلاق یا درگذشت پدر به مادر سپرده شد و نه بر پایه قوانین اسلام به پدر بزرگ پدری و یا عمو. اصلاحات دیگری که اصل پنجم انقلاب شاه و مردم در قوانین انتخابات و نوشتن قانون به وجود آورد، شرکت در انتخابات و تشکیل انجمنهای استان و شهرستان، انجمنهای شهر و ده، قانون نظام صنفی و ایجاد شوراهای آموزش و بهداری بود که مستقیم یا غیر مستقیم حاصل شد.
سیدروح الله خمینی این تصویب نامه قانون انتخابات که دو شرط مرد بودن و مسلمان بودن از آن حذف شده بود را دسیسه خطرناکی برای لطمه زدن به اسلام و روحانیت خواند و در سخنرانی اش به سال ۱۳۴۱ در قم گفت [۱]:
...دولت تصویب نامهی خلاف شرع صادر میکند، به زنها حق رای میدهد، نوامیس مسلمین در شرف هتک است، میخواهند دختران نجیب ۱۸ ساله را به نظام اجباری ببرند، دختر و پسر در آغوش هم کشتی میگیرند، دختران عفیف مردم در مدارس زیر دست مردها درس میخوانند، مردم از گرسنگی تلف میشوند و آنها برای استقبال از اربابان خود سیصد هزار تومان گل از هلند میآورند، قران اسلام در خطر است، اسراییل نمیخواهد دراین مملکت قران باشد، خطر امروز بر اسلام کمتر از خطر بنی امیه نیست، اهل منبر را تهدید میکنند، اسراییل زراعت و تجارت ما را قبضه کردهاست، دولت روز ننگین ۱۷ دی را جشن میگیرد، به فرقه ضاله همراهی میکند، مطبوعات به روحانیون اهانت میکنند...
نهضت آزادی آقای مهندس بازرگان نیز اعلامیهای صادر کرد که بخشی از آن چنین است:
دولت با این عمل خود چه خواب تازهای برای مردم دیده و چه قصدی دارد؟ وقتی علی رغم نص صریح قانون اساسی و سنت ۵۶ ساله مشروطیت با بی پروایی فوقالعادهای ملت ایران را از انتخابات مجلس شورای ملی محروم میکند، خیلی مضحک است که بخواهند به خانمها حق رای انتخاب نمایندگان ایالتی و ولایتی و بعد مجلس شورای ملی را بدهند.
این دسیسهها به روز ننگین ۱۵خرداد ۱۳۴۲ انجام شد.
زنان ایران پس از اجرای اصل پنجم انقلاب شاه و مردم در همه کارهای ملی شرکت جستند و به مقاماتی چون وزارت، سفارت، نمایندگی دو مجلس سنا و شورای ملی، استادی دانشگاهها، قضاوت، وکالت دادگستری، شهرداری، مدیریت شرکتها و مقامات کلیدی دیگر رسیدند. با اجرای این اصل مشارکت ملی در همه امور مملکتی و حکومت مردم بر مردم به دست مردم ایران آمد. مردم ایران نمایندگان خود را در تعاونیها، شورای ده، خانه انصاف، انجمنهای شهر و شهرستان و شوراهای داوری انتخاب کردند. در مرحله بالاتر در رای گیری حزبی و رای گیری برای انتخاب نمایندگان مجلس شورای ملی و مجلس سنا نیز که برای هر کرسی آن چندین نفر نامزد معرفی میشوند نیز شرکت داشتند. از سوی دیگر زنان ایران در گفتن دیدگاههای خود از راه سازمانهای حزبی و از راه وسایل خبری از آزادی کامل برخوردار شدند.
- Referendum1963cl.ogv
زنان در یک دبیرستان دخترانه رای میدهند ۱۳۴۱
- Reform of Electoral Law.ogv
اصلاح قانون انتخابات
بررسی شمار شرکت کنندکان در انتخابات پارلمانی و نسبت آنها به جمعیت فعال ایران نشان دادهاست که تا چه انداره حس مشارکت عمومی در مردم بر انگیخته شده بود. بر اساس آمار انتخابات دوره بیست و یکم تا بیست و چهارم قانون گذاری به ترتیب ۲۶٪ و ۴۱٪ و ۴۴،۵٪ افزایش را نشان داد و شمار آرای در چهار دوره پیشین ۱٬۶۷۴٬۴۰۰ بود و در آخرین دوره انتخابات پیش از سال ۱۳۵۷ به ۵٬۱۰۳٬۶۸۳ رسید.[۲]
در دیگر کشورهای گیتی، زنان برای بدست آوردن این حقوق با جنبشهای مختلف و سازمانهای زنان سالیان دراز در کوشش و مقاومت و فعالیت بودند و هستند. در ایران این حقوق را دو پادشاه سامانه پهلوی به زنان ایران پیشکش کردند به عطیه ملوکانه شناخته میشد، ولی زنان ایران این قوانین برابری حقوق سیاسی و اجتماعی با مردان را ارج ننهادند.
آشوب اسلامی ۱۳۵۷
زنان ایرانی در به انجام رساندن انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی حضور کارساز و گستردهای داشتند و حتی پیشاپیش مردان و در ردیف مقدم آنها با ابراز خشم در تظاهرات شرکت میکردند. زنان ایرانی علیه الگوهایی که دو شاهنشاه ایرانی پهلوی آن را آزادی زنان مینامیدند و با قوانین حق انتخاب کردن و انتخاب شدن و یا قانون حمایت خانواده به آنها تحمیل شده بود چادر سیاه به سر کرده و به صف انقلابیون سال ۱۳۵۷ پیوستند. در این راه به ویژه زنان روشنفکر و دانش آموخته پیشگام شدند تا با رهنمودهای امام خمینی(ره) به جایگاه واقعی خود آشنا شوند. به این ترتیب جامعه زنان مسلمان ایران در دهه پنجاه به همراه سایر بخشهای جامعه بازگشتی همه جانبه به سوی آرمانهای اسلامی داشتند. [۳] پس از کوششهای زنان ایران در برقراری جمهوری اسلامی ایران، حجاب اجباری شد و قانون حمایت خانواده لغو شد و لایحه حمایت خانواده جایگزین آن شد.
منابع