تفاوت میان نسخه‌های «سلطنت»
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) (اصلاح فاصلهٔ مجازی) |
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) (اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح سجاوندی) |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
| − | سلطنت واژه‌ای است تازی که برابر با واژه انگلیسی مونارکی <ref></ref> است که ریشه در دو واژه یونانی دارد، واژه مونوس به معنای یک و واژه "اَرخین " به معنای حکومت کردن است. در | + | سلطنت واژه‌ای است تازی که برابر با واژه انگلیسی مونارکی<ref>Monarchy</ref> است که ریشه در دو واژه یونانی دارد، واژه مونوس به معنای یک و واژه "اَرخین " به معنای حکومت کردن است. در سلطنت، شاه، شخص اول مملکت است. قدرت شخص اول مملکت در کشورها بر اساس گونه حکومت آن کشور می‌باشد که از قدرت مطلقه<ref>Absolute Monarchy</ref> تا قدرت محدود شده براساس قانون اساسی<ref>Constitutional Monarchy</ref> تا بدون قدرت<ref>Parliamentary Monarchy</ref> |
=== سلطنت استبدادی === | === سلطنت استبدادی === | ||
| + | در سلطنت استبدادی<ref>Absolute Monarchy</ref>، سلطان همه سه قوه مجریه، قضاییه، و مقننه را در دست دارد. سلطان بالای قوانین قرارداد. نامی‌ترین سلطنت استبدادی در غرب سلطنت لویی چهاردهم بود که گفت: حکومت منم<ref>l'etat c'est moi</ref> و در شرق ناصرالدین شاه بود. نمونه‌های امروزی عربستان سعودی و کشورهای خلیج فارس و برونی<ref>Brunei</ref> می‌باشند. ویژگی این نوع حکومت این است که دولت هر لحظه که سلطان اراده کند برکنار و یا برقرار می‌شود. | ||
| + | |||
| + | === سلطنت مشروطه === | ||
| + | سلطنت مشروطه<ref>Constitutional Monarchy</ref> گونه‌ای از حکومت است که قدرت شاه بر پایه قانونی اساسی محدود شده است و قوه مجریه را در دست دارد. قوه مقننه یا مجلس قانون‌ها را نوشته و تصویب می‌کنند و نمایندگان مجلس از سوی ملت برگزیده می‌شوند و قوه قضاییه جداگانه است و به هیچ قوه یا قدرتی وابسته نیست. | ||
| + | |||
| + | شاه بالای قوانین نیست بلکه قوانینی را که مجلس به تصویب می رساند را نیز می باید رعایت کند. از نمونه های سلطنت مشروطه می توان نروژ و ایران در دوره شاهنشاهان پهلوی را نامبرد. | ||
| + | |||
| + | === سلطنت پارلمانی === | ||
| + | سلطنت پارلمانی گونه ای از حکومت است که شاه قوه مجریه را در دست ندارد و تنها نماد همبستگی و نماینده کشور است. دولت از سوی پارلمان برگزیده و تایید می شود. نمونه این گونه حکومت انگلستان، اسپانیا، هلند، سوئد ، ژاپن ، استرالیا و کانادا می باشند. | ||
| + | |||
| + | امروزه ۴۴ حکومت سلطنتی در جهان وجود دارند. | ||
| + | |||
| + | == پانویس == | ||
| + | |||
| + | <references/> | ||
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۴۶
سلطنت واژه‌ای است تازی که برابر با واژه انگلیسی مونارکی[۱] است که ریشه در دو واژه یونانی دارد، واژه مونوس به معنای یک و واژه "اَرخین " به معنای حکومت کردن است. در سلطنت، شاه، شخص اول مملکت است. قدرت شخص اول مملکت در کشورها بر اساس گونه حکومت آن کشور می‌باشد که از قدرت مطلقه[۲] تا قدرت محدود شده براساس قانون اساسی[۳] تا بدون قدرت[۴]
سلطنت استبدادی
در سلطنت استبدادی[۵]، سلطان همه سه قوه مجریه، قضاییه، و مقننه را در دست دارد. سلطان بالای قوانین قرارداد. نامی‌ترین سلطنت استبدادی در غرب سلطنت لویی چهاردهم بود که گفت: حکومت منم[۶] و در شرق ناصرالدین شاه بود. نمونه‌های امروزی عربستان سعودی و کشورهای خلیج فارس و برونی[۷] می‌باشند. ویژگی این نوع حکومت این است که دولت هر لحظه که سلطان اراده کند برکنار و یا برقرار می‌شود.
سلطنت مشروطه
سلطنت مشروطه[۸] گونه‌ای از حکومت است که قدرت شاه بر پایه قانونی اساسی محدود شده است و قوه مجریه را در دست دارد. قوه مقننه یا مجلس قانون‌ها را نوشته و تصویب می‌کنند و نمایندگان مجلس از سوی ملت برگزیده می‌شوند و قوه قضاییه جداگانه است و به هیچ قوه یا قدرتی وابسته نیست.
شاه بالای قوانین نیست بلکه قوانینی را که مجلس به تصویب می رساند را نیز می باید رعایت کند. از نمونه های سلطنت مشروطه می توان نروژ و ایران در دوره شاهنشاهان پهلوی را نامبرد.
سلطنت پارلمانی
سلطنت پارلمانی گونه ای از حکومت است که شاه قوه مجریه را در دست ندارد و تنها نماد همبستگی و نماینده کشور است. دولت از سوی پارلمان برگزیده و تایید می شود. نمونه این گونه حکومت انگلستان، اسپانیا، هلند، سوئد ، ژاپن ، استرالیا و کانادا می باشند.
امروزه ۴۴ حکومت سلطنتی در جهان وجود دارند.
پانویس