تفاوت میان نسخههای «اوپک»
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) |
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) |
||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
=== گروگانگیری وزیران نفت اوپک === | === گروگانگیری وزیران نفت اوپک === | ||
− | ۳۰ آذر ۱۳۵۴ در نشست وزیران نفت یازده کشور عضو اوپک که ساختمان اوپک در وین برگزار شده بود به وسیله یک کماندوی شش نفری تروریست وزیران نفت را گروگان گرفتند. رهبر این گروه تروریستی ایلیچ رامیرز سانچز که به کارلوس شغال شهرت داشت بود. کارلوس ۶۲ تَن را به گروگان گرفت که در میان آنها یازده وزیر نفت از یازده کشور صادرکننده نفت بودند. کارلوس همراه با ۵ مرد و یک زن که خود را همبندان شبکه "بازوی انقلاب عرب" مینامیدند در اعلامیهای درخواستهای خود را | + | ۳۰ آذر ۱۳۵۴ در نشست وزیران نفت یازده کشور عضو اوپک که در ساختمان اوپک در وین برگزار شده بود به وسیله یک کماندوی شش نفری تروریست وزیران نفت را گروگان گرفتند. رهبر این گروه تروریستی ایلیچ رامیرز سانچز که به کارلوس شغال شهرت داشت بود. کارلوس ۶۲ تَن را به گروگان گرفت که در میان آنها یازده وزیر نفت از یازده کشور صادرکننده نفت بودند. کارلوس همراه با ۵ مرد و یک زن که خود را همبندان شبکه "بازوی انقلاب عرب" مینامیدند در اعلامیهای درخواستهای خود را چنین بیان داشتند: |
:۱- اسراییل نباید از سوی هیچ کشور مسلمانی به رسمیت شناخته شود | :۱- اسراییل نباید از سوی هیچ کشور مسلمانی به رسمیت شناخته شود | ||
:۲- ایران میباید به عنوان کارگزار امریکا نامیده شود. (یکی از درخواستهای [[کنفدراسیون دانشجویان ایرانی]])<ref>[[کنفدراسیون دانشجویان ایرانی]]</ref> | :۲- ایران میباید به عنوان کارگزار امریکا نامیده شود. (یکی از درخواستهای [[کنفدراسیون دانشجویان ایرانی]])<ref>[[کنفدراسیون دانشجویان ایرانی]]</ref> | ||
:۳- منبعهای نفتی در حوزه کشورهای عربی میباید ملی اعلام شود. | :۳- منبعهای نفتی در حوزه کشورهای عربی میباید ملی اعلام شود. | ||
− | :۴- کشورهای | + | :۴- کشورهای صادرکننده نفت میباید هزینه مبارزه فلسطینیان علیه اسراییل را بپردازند. |
:۵- خلق عرب از سوی امپریالیسم امریکا، متجاوزین صهیونیست و حکومتهای عربی که با غرب همکاری میکنند در خطر هستند. | :۵- خلق عرب از سوی امپریالیسم امریکا، متجاوزین صهیونیست و حکومتهای عربی که با غرب همکاری میکنند در خطر هستند. | ||
− | افزون برآن گروگانگیران از دولت اتریش خواستند که هواپیمایی در اختیار آنها قرارداده شود. ۲۹ تَن را گروگانگیران در وین آزاد ساختند و به همراه ۳۳ گروگان که در میان آنها ۱۱ وزیر نفت ۱۱ کشور بود به سوی الجزایر پرواز کردند. در الجزایر یکی از تروریستهای زخمی به بیمارستان برده شد و شماری از گروگانهای نیز آزاد شدند. هواپیما با تروریستها و گروگانها به سوی تریپولی در لیبی پرواز کرد. در تریپولی همه گروگانها بجز وزیرنفت عربستان سعودی ذکی یمانی و جمشید آموزگار وزیر دارایی ایران از هواپیما پیاده شدند. هواپیما دوباره به سوی الجزایر به پرواز درآمد. در الجزایر آموزگار و ذکی یمانی نیز آزاد شدند و گروگانگیرها نیز از دولت الجزایر امان گرفتند و در الجزایر ماندند. جمشید آموزگار و ذکی یمانی به ایران و عربستان | + | افزون برآن گروگانگیران از دولت اتریش خواستند که هواپیمایی در اختیار آنها قرارداده شود. ۲۹ تَن را گروگانگیران در وین آزاد ساختند و به همراه ۳۳ گروگان که در میان آنها ۱۱ وزیر نفت ۱۱ کشور بود به سوی الجزایر پرواز کردند. در الجزایر یکی از تروریستهای زخمی به بیمارستان برده شد و شماری از گروگانهای نیز آزاد شدند. هواپیما با تروریستها و گروگانها به سوی تریپولی در لیبی پرواز کرد. در تریپولی همه گروگانها بجز وزیرنفت عربستان سعودی ذکی یمانی و جمشید آموزگار وزیر دارایی ایران از هواپیما پیاده شدند. هواپیما دوباره به سوی الجزایر به پرواز درآمد. در الجزایر آموزگار و ذکی یمانی نیز آزاد شدند و گروگانگیرها نیز از دولت الجزایر امان گرفتند و در الجزایر ماندند. جمشید آموزگار و ذکی یمانی به ایران و عربستان و تروریستها از راه زمین به لیبی بازگشتند. |
کارلوس در امرداد ۱۳۷۳ در سودان دستگیر شد و به فرانسه تحویل داده شد و به زندان ابد محکوم شد. تروریست آلمانی که در این گروگانگیری شرکت داشت به نام هانس یواخیم کلاین <ref>Hans Joachim Klein</ref> بیست سال با نام دروغین در فرانسه زندگی میکرد، کلاین در سال ۱۳۷۷ خورشیدی دستگیر شد و در آلمان دادگاهی شد. کلاین در دفاع از خود درباره گروگانگیری چنین گفت: | کارلوس در امرداد ۱۳۷۳ در سودان دستگیر شد و به فرانسه تحویل داده شد و به زندان ابد محکوم شد. تروریست آلمانی که در این گروگانگیری شرکت داشت به نام هانس یواخیم کلاین <ref>Hans Joachim Klein</ref> بیست سال با نام دروغین در فرانسه زندگی میکرد، کلاین در سال ۱۳۷۷ خورشیدی دستگیر شد و در آلمان دادگاهی شد. کلاین در دفاع از خود درباره گروگانگیری چنین گفت: | ||
+ | <blockquote>معمر قذافی بنیانگذار این گروگانگیری بود. هدف این عملیات کشتن جمشید آموزگار و ذکی یمانی بود زیرا ایران و عربستان سعودی دو کشوری هستند که سیاست اوپک را تعیین میکنند و این دو کشور با غرب همکاری نزدیک دارند. </blockquote> | ||
− | + | گویا مبلغ هنگفتی از سوی ایران و عربستان دو برابر آنچه که قذافی برای کشتن آموزگار و ذکی یمانی به کارلوس قول داده بود به کارلوس پرداخت شد و جان این دو تن را از کارلوس خریدند. گروگانگیر دیگر یک زن آلمانی گابریله کروشِر تیدهمن <ref>Gabriele Kroecher - Tiedemann</ref> بود که در سال ۱۹۷۷ در سویس دستگیر شد و به ده سال زندان محکوم شد. گابریله در ۴۴ سالگی در سال ۱۹۹۵ درگذشت. | |
− | + | تروریست دیگر به نام '''انیس نقاش''' لبنانی بود که به نام خالد شناخته میشد. انیس نقاش عضو "سازمان الفتح" بود که به وسیله مصطفی چمران عضو [[کنفدراسیون دانشجویان ایرانی]] بنیان نهاده شدهبود. انیس نقاش می گوید "من یک اردوگاه آموزشی داشتم که گروههای زیادی مثل مارکسیست ها، مائوئیست ها، ناسیونالیست ها و گروهی هم از بچه های مسلمان "اخوان المسلمین" در آن جا آموزش می دیدند ". | |
− | |||
− | تروریست دیگر به نام '''انیس نقاش''' لبنانی بود که به نام خالد شناخته میشد. انیس نقاش عضو "سازمان الفتح" بود که به وسیله مصطفی چمران عضو [[کنفدراسیون دانشجویان ایرانی]] بنیان نهاده | ||
<ref>[http://www.aviny.com/Occasion/Sayer/Hezbollah/87/Emad_moghnieh/Naghash.aspx مصاحبه با انیس نقاش تروریست ]</ref> | <ref>[http://www.aviny.com/Occasion/Sayer/Hezbollah/87/Emad_moghnieh/Naghash.aspx مصاحبه با انیس نقاش تروریست ]</ref> | ||
'''انیس نقاش''' عامل نخستین ترور به جان شاپور بختیار بود که در انجام آن بختیار جان سالم به در برد ولی دو فرانسوی در این تیراندازی کشته شدند و سرانجام انیس نقاش در پاریس دستگیر شد. '''انیس نقاش''' در فرانسه به زندان ابد محکوم شد ولی پس از شش سال آزاد شد و به عنوان قهرمان به ایران آمد و اکنون دارای یکی از بزرگترین برجهای تهران است. | '''انیس نقاش''' عامل نخستین ترور به جان شاپور بختیار بود که در انجام آن بختیار جان سالم به در برد ولی دو فرانسوی در این تیراندازی کشته شدند و سرانجام انیس نقاش در پاریس دستگیر شد. '''انیس نقاش''' در فرانسه به زندان ابد محکوم شد ولی پس از شش سال آزاد شد و به عنوان قهرمان به ایران آمد و اکنون دارای یکی از بزرگترین برجهای تهران است. | ||
نام و نشان دو گروگانگیر دیگر تاکنون روشن نشده است. | نام و نشان دو گروگانگیر دیگر تاکنون روشن نشده است. | ||
− | |||
− | |||
− | |||
== منبع == | == منبع == |
نسخهٔ ۲۲ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۰۰
تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز | درگاه محمدرضا شاه پهلوی | روز نفت |
درگاه نفت |
سازمان کشورهای صادر کننده نفت یا اوپک[۱] که در ۱۸ شهریور ۱۳۳۹ برابر با ۹ سپتامبر ۱۹۶۰ در بغداد با بودن نمایندگان پنج کشور ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی و ونزوئلا بنیان شد. آرمان این سازمان که سندیکای تولیدکنندگان نفت است، هماهنگ کردن تصمیمهای کشورهای تولید کننده و تعیین سهمیه تولید برای ایستا نگاهداشتن بهای فروش نفت است. همچنین برای آزاد شدن کشورهای تولید کننده نفت از فشار کارتلهای نفتی است.
قطر در سال ۱۳۴۰ برابر با ۱۹۶۱ اندونزی و لیبی در ۱۳۴۱ برابر با ۱۹۶۲، ابوظبی ۱۹۶۷ (از سال ۱۹۷۴ امارات متحده عربی)، الجزایر ۱۹۶۹، نیجریه ۱۹۷۱، اکوادور ۱۹۷۳ و گابن ۱۹۷۵ به این سازمان پیوستند. اداره مرکزی اوپک از سال ۱۳۴۴ به دعوت صدراعظم اتریش از ژنو به وین پایتخت اتریش جا به جا شد و قرارداد آن را فواد روحانی با بونو کرایسکی [۲] صدراعظم اتریش امضا کرد.
از زمان ایجاد صنعت نفت در ایران و بهرهبرداری نفت در منطقه خلیج فارس و پارهای از کشورها در شمال و خاورمیانه به ویژه پس از جنگ دوم جهانی، همواره کمپانیهای نفتی خود را فرمانروای تولید و صادرکردن نفت و گزیدن بهای و بالاو پایین بردن آن میدانستند و تصمیمهای یک سویه بدون هیچگونه کنکاش با کشورهای تولید کننده نفت انجام میشد. آخرین بار که کمپانیها خودسرانه بهای نفت را کاهش دادند در سال ۱۹۶۰ بود که از سوی کشورهای تولیدکننده نفت به رهبری خردمندانه شاهنشاه با واکنش بنیان سازمان "اوپک" روبرو شد.
پیشینه
گفتگوها با کنسرسیوم در پیروی از آرمان خردمندانه شاهنشاه در زمینه افزایش بهای نفت خام و تولید و افزایش مالیات و پافشاری در انجام خواستههای حق و عادلانه ایران سرانجام به بستن قراردادهای الحاقی جدید نفتی ایران با کمپانیهای نفتی به عنوان یک پیروزی بزرگ سیاسی و اقتصادی در سراس جهان، به ویژه در خاور میانه و آمریکای لاتین از آن برداشت شد و کشورهای تولید کننده نفت خاورمیانه و امریکای لاتین را برانگیخت تا از ایران پیروی کنند و در تلاش بدست آوردن حقوق خود از کمپانی های دارنده امتیاز نفت برآیند. کارتل نفتی جهان به هراس افتاد و زنگ های خطر زده شد. دستگاه های تبلیغاتی و ارگانهای مطبوعاتی و دیگر عاملهای سودبرنده در کارتل خبردار شدند مانند کمپانی استاندارد اویل نیوجرسی آمریکا که منابع بزرگی از نفت خاورمیانه را در اختیار داشت، ناگهان برآن شد که بهای نفت خام را در خاورمیانه کاهش دهد. از آنجا که با کاهش بهای نفت، درآمد کشورهای نفتخیز خاورمیانه از برای حقالسهم و مالیات بردرآمد نیز کاهش یافت و ناخرسندی در میان کشورهای صادر کننده نفت بوجود آمد و به چارهجویی و مقاومت در برابر کارتل نفتی و کمپانی های نفتی برآمدند که زمینه بنیان سازمان کشورهای صادر کننده نفت یا اوپک گردید. ایده بنیان سازمانی برای کشورهای صادر کننده نفت از سوی خوان پابلو پِرِز آلفونسو[۳] وزیر نفت و معادن ونزوئلا مطرح شد.
۲۶ فروردین ۱۳۳۸ نخستین کنفرانس کشورهای عربی تولید کننده نفت در قاهره برگزار شد که در آن نماینده ایران و ونزوئلا نیز شرکت داشتند. در این کنفرانس شیخ عبدالله الطارقی وزیر نفت عربستان سعودی و خوان پابلو پِرِز آلفونسو وزیر نفت و معادن ونزوئلا با یکدیگر به گفتگو نشستند و ایده سازمان مادر برای کشورهای تولید کننده نفت را پروراندند، سپس قرارداد همکاری محرمانهای میان ایران، ونزوئلا و دیگر کشورهای عربی تولید کننده نفت بسته شد.
اردیبهشت ۱۳۳۹ شیخ عبدالله الطارقی وزیر نفت عربستان سعودی و خوان پابلو پِرِز آلفونسو وزیر نفت و معادن ونزوئلا در کاراکاس دیدار کردند و قطعنامهای را به چاپ رساندند که تولید نفت بر پایه سهمیه که به کشور تولید کننده داده شده است باشد.
امرداد ۱۳۳۹ ژنرال قاسم پرزیدنت عراق کشورهای ایران، عربستان سعودی، کویت، قطر و ونزوئلا را برای کنفرانسی در بغداد فراخواند (دعوت کرد).
۱۹ شهریور ۱۳۳۹ کنفرانس کشورهای نفتخیز خاورمیانه با شرکت کارشناسان نفتی ایران و سایر کشورهای منطقه در بغداد گشایش یافت.
۲۰ شهریور ۱۳۳۹ در دومین روز کنفرانس نفت بغداد، نماینده ایران[۴] به کاهش بهای نفت به سختی اعتراض کرد. سرانجام نمایندگان کشورهای شرکت کننده پیشنهاد نمودند که جبهه همبستهای ناهمسوی (علیه) کاهش بهای نفت بنیان شود تا منافع مشترک خود را در برابر آز و چشمداشت کمپانیهای نفتی حفظ و از کارهای بیرویه و خودسرانه آن کمپانیها جلوگیری کند.
۲۳ شهریور ۱۳۳۹ کنفرانس کشورهای نفتخیز خاورمیانه در بغداد به گفتگوهای خود پایان داد و سه قطعنامه را تصویب کرد. بر پایه قطعنامه نخست این کنفرانس شرکتهای نفتی میباید با گفتگو و موافقت کشورهای تولید کننده نفت، بهای فروش نفت را تعیین کنند و یا تغییر دهند. در قطعنامه دوم شرکتهای بینالمللی نفتی برای گفتگو با کشورهای تولید کننده نفت به سازمان نوبنیادی به نام سازمان کشورهای صادرکننده نفت، که کوتاه شده آن "اوپک" است میباید مراجعه کنند. همبندان سازمان اوپک، کشورهای تولید کننده نفتی هستند که در کنفرانس بغداد شرکت کردهاند. تنها کشورهایی به سازمان اوپک میتوانند بپیوندند که تولید کننده نفت باشند. آرمان اوپک هماهنگ ساختن سیاست نفتی کشورهای همبند (عضو) و جلوگیری از نوسانهای نابایست (غیرضروری) بهای نفت در آینده و پدافند از بهره مشترک کشورهای تولید کننده نفت در برابر شرکتهای بزرگ نفتی و کارتلهای نفتی. قطعنامه سوم درباره آییننامه تصویب تصمیمهای کنفرانس بغداد از سوی دولتها بود.
۲ مهر ۱۳۳۹ قطعنامه کشورهای تولید کننده نفت که در کنفرانس بعداد شرکت کرده بودند در تهران و دیگر پایتختهای کشورهای عضو اوپک به چاپ رسید.
۹ آذر ۱۳۳۹ نشستهای شاخهای (فرعی) سازمان کشورهای صادرکننده نفت در بغداد گشایش یافت.
۱۶ آذر ۱۳۳۹ کنفرانس اوپک در بغداد پایان یافت. در این کنفرانس طرحی که از سوی دولت ایران برای نوشتن اساسنامه سازمان کشورهای صادرکننده نفت فراهمآورده شده بود مورد بررسی قرارگرفت.
دومین کنفرانس اوپک
۲۵ دی ۱۳۳۹ دومین کنفرانس سازمان کشورهای صادرکننده نفت در کاراکاس آغاز به کار کرد. در این کنفرانس آییننامه اوپک نوشته شد.
۱ بهمن ۱۳۳۹ اوپک با نوشتن قطعنامهای به کار خود پایان داد. در این کنفرانس رییس هیات نمایندگی ایران، فواد روحانی به سمت مدیر عامل اوپک و ریاست هیات مدیره اوپک برگزیده و بنیان دبیرخانه اوپک در شهر ژنو نیز به فواد روحانی واگذار شد. از سال ۱۳۴۴ با دعوت دولت اتریش، اداره مرکزی اوپک به شهر وین جا به جا شد.
مذاکرات اوپک با شرکتهای نفتی بینالمللی
در آغاز شرکتهای نفتی بینالمللی گفتگو با اوپک را رد کردند. سرانجام در سال ۱۳۴۱ برابر با ۱۹۶۲ شرکتها پذیرفتند که با یکی از کشورهای تولید کننده نفت به نمایندگی دیگر کشورها مذاکره کنند. اوپک برای مذاکرات با شرکتهای نفتی، کشور شاهنشاهی ایران را برگزید. فواد روحانی و عبدالحسین بهنیا وزیر دارایی کشور شاهنشاهی ایران نماینده از سوی همه کشورهای عضو اوپک، مذاکرات را با شرکتهای نفتی آغاز کردند. سال ۱۳۴۳ برابر با ۱۹۶۴ سرانجام اوپک و شرکتهای نفتی به موافقت رسیدند. برای ایران موافقتنامه تکمیلی دیگری[۵] نیز به امضا رسید که درآمد نفت از ۶ سنت برای هر بشکه به ۱۱ سنت برسد.
در اردیبهشت ۱۳۴۴ جمشید آموزگار وزیر دارایی کابینه هویدا شد[۶] و همچنین ریاست نمایندگی هیات ایرانی در اوپک به وی واگذار شد. جمشید آموزگار ریاست نشستهای اوپک از سالهای ۱۳۵۴ - ۱۳۴۴ برابر با ۱۹۷۵ - ۱۹۶۵ را برعهده داشت که در آنها تصمیمهای تاریخی و ماندگار در زمینه نفت گرفته شد.
نخستین تصمیم تاریخی اوپک ۱۳۴۹ به رهبری شاهنشاه آریامهر
نخستین تصمیم تاریخی نفت در زمستان ۱۳۴۹ در کنفرانس اوپک در تهران گرفته شد. ۲۲ دی ۱۳۴۹ مذاکرات نفت میان شش کشور تولید کننده نفت خلیج فارس و ۲۲ شرکت نفت بینالمللی در تهران در ساختمان مجلس سنا آغاز شد.
۱ بهمن ۱۳۴۹ دومین دوره گفتگوهای وزیر دارایی ایران و وزیران نفت عراق و عربستان سعودی به نمایندگی کشورهای تولید کننده نفت در خلیج فارس و نمایندگان کمپانیهای نفتی در کاخ وزارت دارایی آغاز شد.
۴ بهمن ۱۳۴۹ شاهنشاه آریامهر در مصاحبه رادیو تلویزیونی با خبرنگاران که با شرکت نمایندگان خبرگزاریها و روزنامههای ایران و جهان در کاخ نیاوران برگزار شد، پیرامون گفتگوهای نفت و روش کارتلهای نفتی، دگرگونیهای ایران و برنامههای آینده کشور، سیاست داخلی و مسایل بینالمللی و جایگاه زنان در ایران امروز سخنانی ایراد کردند.
۷ بهمن ۱۳۴۹ وزیران نفت عربستان سعودی و عراق برای شرکت در گفتگوهای اوپک و شرکتهای بینالمللی وارد تهران شدند.
۱۴ بهمن ۱۳۴۹ رد بهای پیشنهادی اوپک از سوی شرکتهای بینالمللی نفتی اعلام شد و شکست مذاکرات کمیته سه نفری وزیران ایران، عراق و عربستان سعودی به نمایندگی اوپک با نمایندگان کمپانیهای نفتی در تهران به چاپ رسید. شاهنشاه آریامهر در نشست فوقالعاده اوپک که در کاخ مجلس سنا که با حصور رییسها و هیاتهای نمایندگی سازمان کشورهای صادرکننده نفت برگزار شده بود شرکت فرمودند و پیرامون شکست مذاکرات با کمپانیهای نفتی، نقش حیاتی نفت در زندگی افتصادی و اجتماعی مردم کشورهای عضو اوپک و رویدادهای وابسته به آن و همچنین در پیشگرفتن یک روش نوین در کمپانیهای نفتی بیاناتی ایراد فرمودند.
۱۹ بهمن ۱۳۴۹ نشست کارشناسان حقوقی و فنی دولت و شرکت ملی نفت ایران برای نوشتن یک لایحه قانونی دربرگیرنده چهار ماده از قصعنامه شماره ۱۲۰ اوپک برگزار شد.
۲۵ بهمن ۱۳۴۹ شاهنشاه آریامهر خبرنگار بی بی سی لندن را در کاخ نیاوران پذیرفتند و درباره جبهه مشترک کشورهای نفتخیز، کمک به کشورهای در حال توسعه، گفتگوهای کشورهای اوپک با دولتهای مصرفکننده نفت، کنترل و ثابت کردن بهای نفت، همسنجی بهای نفت با سایر کالاهای صنعتی و صادراتی، کاهش شمار واسطهها و دلالان نفتی بیاناتی ایراد فرمودند.
در این روز همچنین قرارداد نوین نفت میان اوپک و شرکتهای بینالمللی نفت از سوی وزیر دارایی ایران و وزیر نفت عربستان سعودی به نمایندگی کشورهای تولید کننده نفت خلیج فارس و رییس هیات نمایندگی شرکتهای بینالمللی نفت در کاخ وزارت دارایی به امضا رسید. سرانجام گفتگوهای شکستخورده پیشین اوپک با کمپانیهای نفتی به پیروزی رسید و کمپانیها دو اصل درباره افزایش بهای نفت در خارج و افزایش فرآوردههای نفتی را پذیرفتند. ۲۵ بهمن ۱۳۴۹ "پیمان تهران" بسته شد.
دستاورد "قرارداد تهران"، ۳۳ سنت افزایش بهای هر بشکه نفت بود با روند افزایش سالانه. سهم سود (بهره مالکانه) به دست آمده برای کشورهای تولید کننده نفت از فروش نفت به جای ۵۰٪ به ۵۵٪ افزایش یافت. پیروزی کشورهای اوپک بر کمپانیهای نفتی دو پدر داشت: نخستین پدر شاهنشاه آریامهر بود که دیدگاههای اوپک را با قاطعیت در جهان بیان کردند. شاهنشاه در این برهه از زمان از سوی همه کشورهای عضو پشتیبانی شدند. شیخ ذکی یمانی وزیر نفت عربستان سعودی که برای نخستین بار در نشست اوپک شرکت میجست از موضع و گفتار شاهنشاه آریامهر چنان تخت تاثیر قرارگرفت و با شاهنشاه آریامهر همگام شد.[۷] پیش از این به سبب نزدیکی پیوندهای سعودیها با امریکا، همواره در تلاش حفظ منافع امریکا بودند و در نشستهای اوپک انگار که به جای نماینده عربستان سعودی، نماینده امریکا در آنجا نشسته است.
نشستها و تصمیمها و دیگر رویدادهای اوپک
در نشست اوپک ۳۰ - ۲۰ دی ۱۳۵۰ موافقتنامهای با کمپانیهای نفتی غرب به امضا رسید که بر پایه آن ۸،۴۹٪ بهای نفت افزایش یافت.
۱۱ خرداد ۱۳۵۱ دولت عراق کمپانی نفت عراق را ملی کرد که تا آن زمان به بریتیش پترولیوم، رویال داچ شل، کمپانی فرانسز دِ پترول و مبایل و استاندارد اویل نیوجرسی تعلق داشت.
۵ آبان ۱۳۵۱ اوپک برنامهای را تصویب کرد که بر پایه آن ۲۵٪ صنعت نفت قطر، کویت و عربستان سعودی از ۱۱ دی ۱۳۵۱ (اول ژانویه ۱۹۷۳) به آن دولتها تعلق یافت. تا ۱۱ دی ۱۳۶۱ (۱ ژانویه ۱۹۸۳) به ۵۱٪ افزایش یابد.
۳ بهمن ۱۳۵۱ شاهنشاه آریامهر در سخنرانی خود [۸]
...که در سال ۱۹۷۹، یعنی ۶ سال دیگر، کمپانیهای موجود به کارشان ادامه بدهند، به شرطی که درآمد هر بشکه نفتی که به ما میرسد از درآمد ممالک هم حوزه ما کمتر نباشد. به شرطی که قدرت صادراتی ایران به ۸ میلیون بشکه در روز برسد و اگر فاصلهای که حالا تا آن رقم هست پر نشود، خود ما خواهیم کرد، و خود ما می دانیم با آن نفت اضافی چه بکنیم، یا در سال ۱۹۷۹ قرارداد خاتمه پیدا خواهد کرد ...
۲۵ اسفند ۱۳۵۱ اعضای کنسرسیوم و شاهنشاه آریامهر اعلام داشتند که ۱۰۰٪ تاسیسات نفتی به ایران داده خواهد شد و در برابر آن ایران برای بیست سال آینده به کمپانیهای نفتی کنسرسیوم نفت خواهد فروخت. مجلس شورای ملی و مجلس سنا قانون الغای قرارداد نفت با کنسرسیوم مصوب سال ۱۳۳۳ و اجازه اجرای قرارداد فروش و خرید نفت بین دولت شاهنشاهی ایران و شرکتهای خارجی[۹] در امرداد ۱۳۵۲ به تصویب رساندند.
۲۴ مهر ۱۳۵۲ ایران، عراق، عربستان سعودی، قطر، کویت و ابوظبی شش کشور صادر کننده نفت خلیج فارس بهای نفت را یک سویه ۱۶٪ از ۳،۱۲ دلار به ۳،۶۵ افزایش دادند.
۲۵ مهر ۱۳۵۲ اوپک تصویب کرد که از نفت به عنوان اسلحه علیه غرب استفاده شود. کشورهای عربی، کشورهای امریکا و سپس هلند و پرتقال، رودزیا و آفریقای جنوبی را تحریم نفتی کردند و صادرات نفت را ۲۵٪ کاهش دادند. با این کار بهای نفت در جهان ۵ دلار بالارفت.
۱ دی ۱۳۵۲ ایران، عراق، عربستان سعودی، قطر، کویت و ابوظبی شش کشور صادر کننده نفت خلیج فارس تصویب کردند که بهای نفت از ۵،۱۲ دلار هر بشکه به ۱۱،۶۵ دلار افزایش یابد. در درازای ۱۹۷۳ بهای نفت از ۳ دلار به بیش از ۱۱ دلار بالا رفت.
۲۴ آبان ۱۳۵۳ کشورهای وارد کننده نفت، آژانس نفت بینالمللی یا اینترنشنال انرژی اجنسی [۱۰] را در برابر اوپک در پاریس بنیان نهادند.
کشورهای کمدرآمد با افزایش ناگهانی بهای نفت با دشواریهای اقتصادی بسیاری روبرو شدند بدین روی سازمان همکاری اقتصادی و توسعه [۱۱] و صندوق بینالمللی پول [۱۲] به این کشورها وامهای دراز مدت با بهره کم دادند.
گروگانگیری وزیران نفت اوپک
۳۰ آذر ۱۳۵۴ در نشست وزیران نفت یازده کشور عضو اوپک که در ساختمان اوپک در وین برگزار شده بود به وسیله یک کماندوی شش نفری تروریست وزیران نفت را گروگان گرفتند. رهبر این گروه تروریستی ایلیچ رامیرز سانچز که به کارلوس شغال شهرت داشت بود. کارلوس ۶۲ تَن را به گروگان گرفت که در میان آنها یازده وزیر نفت از یازده کشور صادرکننده نفت بودند. کارلوس همراه با ۵ مرد و یک زن که خود را همبندان شبکه "بازوی انقلاب عرب" مینامیدند در اعلامیهای درخواستهای خود را چنین بیان داشتند:
- ۱- اسراییل نباید از سوی هیچ کشور مسلمانی به رسمیت شناخته شود
- ۲- ایران میباید به عنوان کارگزار امریکا نامیده شود. (یکی از درخواستهای کنفدراسیون دانشجویان ایرانی)[۱۳]
- ۳- منبعهای نفتی در حوزه کشورهای عربی میباید ملی اعلام شود.
- ۴- کشورهای صادرکننده نفت میباید هزینه مبارزه فلسطینیان علیه اسراییل را بپردازند.
- ۵- خلق عرب از سوی امپریالیسم امریکا، متجاوزین صهیونیست و حکومتهای عربی که با غرب همکاری میکنند در خطر هستند.
افزون برآن گروگانگیران از دولت اتریش خواستند که هواپیمایی در اختیار آنها قرارداده شود. ۲۹ تَن را گروگانگیران در وین آزاد ساختند و به همراه ۳۳ گروگان که در میان آنها ۱۱ وزیر نفت ۱۱ کشور بود به سوی الجزایر پرواز کردند. در الجزایر یکی از تروریستهای زخمی به بیمارستان برده شد و شماری از گروگانهای نیز آزاد شدند. هواپیما با تروریستها و گروگانها به سوی تریپولی در لیبی پرواز کرد. در تریپولی همه گروگانها بجز وزیرنفت عربستان سعودی ذکی یمانی و جمشید آموزگار وزیر دارایی ایران از هواپیما پیاده شدند. هواپیما دوباره به سوی الجزایر به پرواز درآمد. در الجزایر آموزگار و ذکی یمانی نیز آزاد شدند و گروگانگیرها نیز از دولت الجزایر امان گرفتند و در الجزایر ماندند. جمشید آموزگار و ذکی یمانی به ایران و عربستان و تروریستها از راه زمین به لیبی بازگشتند.
کارلوس در امرداد ۱۳۷۳ در سودان دستگیر شد و به فرانسه تحویل داده شد و به زندان ابد محکوم شد. تروریست آلمانی که در این گروگانگیری شرکت داشت به نام هانس یواخیم کلاین [۱۴] بیست سال با نام دروغین در فرانسه زندگی میکرد، کلاین در سال ۱۳۷۷ خورشیدی دستگیر شد و در آلمان دادگاهی شد. کلاین در دفاع از خود درباره گروگانگیری چنین گفت:
معمر قذافی بنیانگذار این گروگانگیری بود. هدف این عملیات کشتن جمشید آموزگار و ذکی یمانی بود زیرا ایران و عربستان سعودی دو کشوری هستند که سیاست اوپک را تعیین میکنند و این دو کشور با غرب همکاری نزدیک دارند.
گویا مبلغ هنگفتی از سوی ایران و عربستان دو برابر آنچه که قذافی برای کشتن آموزگار و ذکی یمانی به کارلوس قول داده بود به کارلوس پرداخت شد و جان این دو تن را از کارلوس خریدند. گروگانگیر دیگر یک زن آلمانی گابریله کروشِر تیدهمن [۱۵] بود که در سال ۱۹۷۷ در سویس دستگیر شد و به ده سال زندان محکوم شد. گابریله در ۴۴ سالگی در سال ۱۹۹۵ درگذشت.
تروریست دیگر به نام انیس نقاش لبنانی بود که به نام خالد شناخته میشد. انیس نقاش عضو "سازمان الفتح" بود که به وسیله مصطفی چمران عضو کنفدراسیون دانشجویان ایرانی بنیان نهاده شدهبود. انیس نقاش می گوید "من یک اردوگاه آموزشی داشتم که گروههای زیادی مثل مارکسیست ها، مائوئیست ها، ناسیونالیست ها و گروهی هم از بچه های مسلمان "اخوان المسلمین" در آن جا آموزش می دیدند ". [۱۶]
انیس نقاش عامل نخستین ترور به جان شاپور بختیار بود که در انجام آن بختیار جان سالم به در برد ولی دو فرانسوی در این تیراندازی کشته شدند و سرانجام انیس نقاش در پاریس دستگیر شد. انیس نقاش در فرانسه به زندان ابد محکوم شد ولی پس از شش سال آزاد شد و به عنوان قهرمان به ایران آمد و اکنون دارای یکی از بزرگترین برجهای تهران است. نام و نشان دو گروگانگیر دیگر تاکنون روشن نشده است.
منبع
- ↑ OPEC - Organization of the Petroleum Exporting Countries
- ↑ Bruno Krisky
- ↑ Pablo Perez Alfonso
- ↑ کشور ایران در این زمان در گیر و دار اجرای برنامه عمرانی دوم بود که با کاهش بهای نفت از سوی شرکتهای نفتی بینالمللی، به اجرای برنامهها آسیب وارد آمد
- ↑ لایحه قانونی اجازه مبادله قراردادالحاقی به قرارداد فروش نفت و گاز مصوب هفتم آبان ماه ۱۳۳۳
- ↑ تصمیم قانونی دایر بهابراز رایاعتماد به دولت جناب آقای امیرعباس هویدا نخستوزیر ۱۳۴۳
- ↑ Manucher Farmanfarmaian, Blood and Oil, Random House Trade paperbacks, N. Y. 1997
- ↑ سخنرانی محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر در الغای قرارداد کنسرسیوم و انجام ملی شدن نفت در این تاریخ ۳ بهمن ۱۳۵۱
- ↑ قانون الغای قرارداد نفت با کنسرسیوم مصوب سال ۱۳۳۳ و اجازه اجرای قرارداد فروش و خرید نفت بین دولت شاهنشاهی ایران و شرکتهای خارجی
- ↑ International Energy Agency
- ↑ Organization for Economic Co-operation and Development
- ↑ International Monetary Fund
- ↑ کنفدراسیون دانشجویان ایرانی
- ↑ Hans Joachim Klein
- ↑ Gabriele Kroecher - Tiedemann
- ↑ مصاحبه با انیس نقاش تروریست