تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/بیچاره کسی که زر ندارد»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|بیچاره کسی که زر ندارد|وز معدن زر خبر ندارد}}
 
{{ب|بیچاره کسی که زر ندارد|وز معدن زر خبر ندارد}}
 
{{ب|بیچاره دلی که ماند بی‌تو|طوطیست ولی شکر ندارد}}
 
{{ب|بیچاره دلی که ماند بی‌تو|طوطیست ولی شکر ندارد}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۴۷

' دیوان شمس (غزلیات) (بیچاره کسی که زر ندارد)
از مولوی
'


بیچاره کسی که زر ندارد وز معدن زر خبر ندارد
بیچاره دلی که ماند بی‌تو طوطیست ولی شکر ندارد
دارد هنر و هزار دولت افسوس که آن دگر ندارد
می‌گوید دست جام بخشش ما بدهیمش اگر ندارد
بر وی ریزییم آب حیوان گر آب بر آن جگر ندارد
بی برگان را دهیم برگی زان برگ که شاخ تر ندارد
آن‌ها که ز ما خبر ندارند گویند دعا اثر ندارد
نزدیک آمد که دیده بخشیم آن را که به ما نظر ندارد
خاموش که مشکلات جان را جز دست خدای برندارد