تفاوت میان نسخههای «سازمان تروریستی چریکهای فدایی خلق»
(اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام) |
(اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
: ۱۴ اسفند ۱۳۵۳ عباس شهریاری به دست چریکهای فدایی کشته شد | : ۱۴ اسفند ۱۳۵۳ عباس شهریاری به دست چریکهای فدایی کشته شد | ||
:- ۲۷ اسفند ۱۳۵۳ سرتیپ زندی پور رییس کمیته مشترک ضد خرابکاری به دست چریکهای فدایی کشته شد | :- ۲۷ اسفند ۱۳۵۳ سرتیپ زندی پور رییس کمیته مشترک ضد خرابکاری به دست چریکهای فدایی کشته شد | ||
+ | |||
+ | ۱۰ فروردین ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی چهار تن از تروریستهای سازمان چریکهای فدایی خلق در نارمک با مسلسل دستی و نارنجک به سوی مامورین آتش گشودند. به ماموران آگاهی رسید که در یکی از خانههای خیابان مهر در نارمک تروریستها پنهان شدهاند. با رسیدن این گزارشها ماموران خانه تروریستها را بررسی کردند و روشن شد که رفت و آمدهای گمانانگیز به این خانه میشود. نزدیک به ساعت ۱۶ دیده شد که یک مرد و سه زن از خانه بیرون آمدند، یکی از زنان زیر چادر خود بسته بزرگی با خود میبُرد، سوار یک پیکان شدند و به راه افتادند. ماموران به آنان ایست دادند، بیدرنگ از درون خودرو به سوی ماموران آتش گشودند و چون خودرو از کار افتاد ناگزیر پیاده شدند و به تیراندازی پرداختند. سرانجام با تیراندازی میان مامورین و تروریستها، سیمین پنجهشاهی، نسرین پنجهشاهی، غزال آیتی و عباس هوشمند کشته شدند. از این تروریستهای سازمان چریکهای فدایی خلق، یک قبضه مسلسل دستی، ۲ قبضه سلاح کمری، ۲ نارنجک جنگی، و ۶۲ فشنگ و شماری شناسنامه و کارت شناسایی جعلی به دست آمد. در بازرسیها از خانهای که در آن پنهان شده بودند شماری از مهمات و مواد منفجره و کتابها و جزوههای ضد دولتی پیدا شد. <ref>[[تیراندازی تروریستهای سازمان چریکهای فدایی خلق در نارمک به پلیس ۱۰ فروردین ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی]]</ref> | ||
۹ تیر ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی کاظم غبرایی یکی از تروریستهای سازمان تروریستی چریکهای فدایی خلق در جادههای پیرامون مشهد از سوی مردم شناسایی شد و از سوی مردم تعقیب گردید. ساعت ۱۰ بامداد کارگر جوانی با موتورسیکلت در جاده خلج پیرامون مشهد به سوی منزلش میراند که متوجه رفتار غیرعادی راننده یک وانت بار شد و به تعقیب وی پرداخت. کاظم غبرایی دریافت که جوان موتورسیکلت سواری دنبال وی را گرفته است، به سرعت خود افزود و در یکی از کورههای جاده بازایستاد و کاغذهایی را سوزاند. در همین هنگام موتور سوار سر رسید و کاظم غبرایی تروریست تا بُن دندان مسلح به وی تیراندازی کرد. با سدای تیراندازی مردم به همکاری با کارگر جوان آمند و همگی دور تروریست کاظم غبرایی را گرفتند و دایره را تنگ تر کردند. تروریست همه گلولههای خود را به مردم شلیک کرد اما نتوانست راهی برای خود باز کند آنگاه نارنجکی به سوی مردم پرتاب کرد که خوشبختانه نارنجک نترکید. کاظم غبرایی که خود را گرفتار دید خود را به وانتش رساند و قرصهای سیانورش را در دهانش گذاشت و فروداد و به زمین افتاد و مرد. کارگر جوان و مردم کاظم غبرایی را به بیمارستان رساندند اما او در همان لحظه فرودادن قرص سیانور مرده بود. در بازرسی بدنی از کاظم غبرایی و بار وانت او، یک قبضه اسلحه کمری، ۱۷ تیر فشنگ، ۳ نارنجک جنگی، یک بسنه مواد منفجره، دو ظرف پر از مواد سمی، یک ساک پر از مدرک و سندهای جعلی و دروغین و نشریههای سازمان تروریستی چریکهای فدایی و دو شناسنامه و کارت شناسایی جعلی به دست آمد. با بررسی پیشینه کاظم غبرایی روشن شد که وی اهل گیلان است و یک بار در سال ۲۵۳۰ شاهنشاهی [۱۳۵۰ خورشیدی] به جرم فعالیتهای تروریستی و ضد امنیت کشور به یک سال زندان تادیبی محکوم شده بود. وی پس از آزادی از زندان بار دیگر ارتباط پنهانی خود را با سازمان تروریستی چریکهای فدایی برقرار کرد و از سال ۲۵۳۳ شاهنشاهی [۱۳۵۳ خورشیدی] به تروریستهای مخفی سازمان پیوست و در این درازا به آماده سازی ترورهای سازمان چریکهای فدایی و همکاری با دیگر تروریستهای سازمان پرداخت. | ۹ تیر ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی کاظم غبرایی یکی از تروریستهای سازمان تروریستی چریکهای فدایی خلق در جادههای پیرامون مشهد از سوی مردم شناسایی شد و از سوی مردم تعقیب گردید. ساعت ۱۰ بامداد کارگر جوانی با موتورسیکلت در جاده خلج پیرامون مشهد به سوی منزلش میراند که متوجه رفتار غیرعادی راننده یک وانت بار شد و به تعقیب وی پرداخت. کاظم غبرایی دریافت که جوان موتورسیکلت سواری دنبال وی را گرفته است، به سرعت خود افزود و در یکی از کورههای جاده بازایستاد و کاغذهایی را سوزاند. در همین هنگام موتور سوار سر رسید و کاظم غبرایی تروریست تا بُن دندان مسلح به وی تیراندازی کرد. با سدای تیراندازی مردم به همکاری با کارگر جوان آمند و همگی دور تروریست کاظم غبرایی را گرفتند و دایره را تنگ تر کردند. تروریست همه گلولههای خود را به مردم شلیک کرد اما نتوانست راهی برای خود باز کند آنگاه نارنجکی به سوی مردم پرتاب کرد که خوشبختانه نارنجک نترکید. کاظم غبرایی که خود را گرفتار دید خود را به وانتش رساند و قرصهای سیانورش را در دهانش گذاشت و فروداد و به زمین افتاد و مرد. کارگر جوان و مردم کاظم غبرایی را به بیمارستان رساندند اما او در همان لحظه فرودادن قرص سیانور مرده بود. در بازرسی بدنی از کاظم غبرایی و بار وانت او، یک قبضه اسلحه کمری، ۱۷ تیر فشنگ، ۳ نارنجک جنگی، یک بسنه مواد منفجره، دو ظرف پر از مواد سمی، یک ساک پر از مدرک و سندهای جعلی و دروغین و نشریههای سازمان تروریستی چریکهای فدایی و دو شناسنامه و کارت شناسایی جعلی به دست آمد. با بررسی پیشینه کاظم غبرایی روشن شد که وی اهل گیلان است و یک بار در سال ۲۵۳۰ شاهنشاهی [۱۳۵۰ خورشیدی] به جرم فعالیتهای تروریستی و ضد امنیت کشور به یک سال زندان تادیبی محکوم شده بود. وی پس از آزادی از زندان بار دیگر ارتباط پنهانی خود را با سازمان تروریستی چریکهای فدایی برقرار کرد و از سال ۲۵۳۳ شاهنشاهی [۱۳۵۳ خورشیدی] به تروریستهای مخفی سازمان پیوست و در این درازا به آماده سازی ترورهای سازمان چریکهای فدایی و همکاری با دیگر تروریستهای سازمان پرداخت. |
نسخهٔ ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۴۹
کنفدراسیون دانشجویان ایرانی | نهضت آزادی ایران
سازمانهای تروریستی برای براندازی حکومت مشروطه پارلمانی در ایران |
جبهه ملی |
سازمان تروریستی چریکهای فدایی خلق سازمانی دنبالهروی گروه جزنی بود و ایدئولوژی مارکسیسم - لنینیسم را داشت و کارکرد سازمان بر پایه مبارزه مسلحانه قرارداشت. در فروردین ماه ۱۳۵۰ سازمان چریکهای فدایی خلق از به هم پیوستن دو سازمان کوچک گروه احمدزاده - پویان و گروه جنگل تشکیل شد.
تیم انتشارات این سازمان تروریستی نابدل، سلاحی، پویان، بهروز و اشرف دهقانی بودند. سلاحی در خیابان پامنار به روی پلیس آتش گشود و خودکشی کرد ولی نابدل زخمی و دستگیر و دادگاهی شد و سپس اعدام شد.
فهرست زیر برای آگاهی از عملکرد این سازمان تروریستی میباشد:
- - ۱۱ بهمن ماه ۱۳۴۹ تروریستهای مارکسیست به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل حمله بردند و دو درجهدار ژاندارم و رییس خانه انصاف را کشتند، اسلحههای پاسگاه را دزدیدند و به جنگلهای سیاهکل فرار کردند.
- - ۱۸ فروردین ماه ۱۳۵۰ کشتن سپهبد ضیاالدین فرسیو رییس دادرسی ارتش [۱]
- - بهار ۱۳۵۰ نخستین بمب سازمان چریکهای فدایی خلق در انجمن ایران و امریکا ترکانده شد.
- - ۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۰ یورش به بانک ملی خیابان آیزنهاور و دزدیدن ۵٬۹۰۰٬۰۰۰ هزار ریال یا ۵۹۰٬۰۰۰ تومان موجودی بانک
- - خرداد ۱۳۵۰ یورش به بانک صادرات تهران نو و دزدیدن ۳۰٬۰۰۰ تومان موجودی بانک
- - روز ۸ امرداد ماه ۱۳۵۱ تروریستهای سازمان چریکهای فدایی خلق در خیابان سلیمانیه و فردوسی تهران به ماموران پلیس تیراندازی کردند و شماری از تروریستها و ماموران پلیس کشته شدند.
- - روز ۸ امرداد ماه ۱۳۵۱ بمب ساعتی را که تروریستهای سازمان چریکهای فدایی خلق در یک تاکسی کارگذاشته بودند ترکید و سرنشینان تاکسی تکه و پاره شدند.
- - روز ۱۹ امرداد ۱۳۵۱ نیز بمب دیگری در تهران ترکید و شماری زخمی شدند.
- - بامداد روز ۱۸ فروردین ماه ۱۳۵۰ تروریستها صفاری آشتیانی، منوچهر بهایی پور، اسکند صادقی نژاد و رحمت پیرونذیری رییس اداره دادرسی ارتش تیمسار سرلشکر فرسیو را در برابر خانه اش کشتند و به فرزندش فرزاد فرسیو نیز شلیک کردند که به بیمارستان برده و جراحی شد و زنده ماند.
تنها در سال ۱۳۵۳ جریکهای فدایی خلق بیش از ده تن را کشتند:
- - ۲۰ امرداد ۱۳۵۳ محمد صادق رییس کارخانه جهان چیت به دست چریکهای فدایی کشته شد
- - آبان ۱۳۵۳ علینقی نیک طبع کارمند سازمان اطلاعات و امنیت به دست چریکهای فدایی کشته شد
- - ۹ مهر ۱۳۵۳ سروان یدالله نوروزی فرمانده گارد دانشگاه صنعتی آریامهر به دست چریکهای فدایی کشته شد
- ۱۴ اسفند ۱۳۵۳ عباس شهریاری به دست چریکهای فدایی کشته شد
- - ۲۷ اسفند ۱۳۵۳ سرتیپ زندی پور رییس کمیته مشترک ضد خرابکاری به دست چریکهای فدایی کشته شد
۱۰ فروردین ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی چهار تن از تروریستهای سازمان چریکهای فدایی خلق در نارمک با مسلسل دستی و نارنجک به سوی مامورین آتش گشودند. به ماموران آگاهی رسید که در یکی از خانههای خیابان مهر در نارمک تروریستها پنهان شدهاند. با رسیدن این گزارشها ماموران خانه تروریستها را بررسی کردند و روشن شد که رفت و آمدهای گمانانگیز به این خانه میشود. نزدیک به ساعت ۱۶ دیده شد که یک مرد و سه زن از خانه بیرون آمدند، یکی از زنان زیر چادر خود بسته بزرگی با خود میبُرد، سوار یک پیکان شدند و به راه افتادند. ماموران به آنان ایست دادند، بیدرنگ از درون خودرو به سوی ماموران آتش گشودند و چون خودرو از کار افتاد ناگزیر پیاده شدند و به تیراندازی پرداختند. سرانجام با تیراندازی میان مامورین و تروریستها، سیمین پنجهشاهی، نسرین پنجهشاهی، غزال آیتی و عباس هوشمند کشته شدند. از این تروریستهای سازمان چریکهای فدایی خلق، یک قبضه مسلسل دستی، ۲ قبضه سلاح کمری، ۲ نارنجک جنگی، و ۶۲ فشنگ و شماری شناسنامه و کارت شناسایی جعلی به دست آمد. در بازرسیها از خانهای که در آن پنهان شده بودند شماری از مهمات و مواد منفجره و کتابها و جزوههای ضد دولتی پیدا شد. [۲]
۹ تیر ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی کاظم غبرایی یکی از تروریستهای سازمان تروریستی چریکهای فدایی خلق در جادههای پیرامون مشهد از سوی مردم شناسایی شد و از سوی مردم تعقیب گردید. ساعت ۱۰ بامداد کارگر جوانی با موتورسیکلت در جاده خلج پیرامون مشهد به سوی منزلش میراند که متوجه رفتار غیرعادی راننده یک وانت بار شد و به تعقیب وی پرداخت. کاظم غبرایی دریافت که جوان موتورسیکلت سواری دنبال وی را گرفته است، به سرعت خود افزود و در یکی از کورههای جاده بازایستاد و کاغذهایی را سوزاند. در همین هنگام موتور سوار سر رسید و کاظم غبرایی تروریست تا بُن دندان مسلح به وی تیراندازی کرد. با سدای تیراندازی مردم به همکاری با کارگر جوان آمند و همگی دور تروریست کاظم غبرایی را گرفتند و دایره را تنگ تر کردند. تروریست همه گلولههای خود را به مردم شلیک کرد اما نتوانست راهی برای خود باز کند آنگاه نارنجکی به سوی مردم پرتاب کرد که خوشبختانه نارنجک نترکید. کاظم غبرایی که خود را گرفتار دید خود را به وانتش رساند و قرصهای سیانورش را در دهانش گذاشت و فروداد و به زمین افتاد و مرد. کارگر جوان و مردم کاظم غبرایی را به بیمارستان رساندند اما او در همان لحظه فرودادن قرص سیانور مرده بود. در بازرسی بدنی از کاظم غبرایی و بار وانت او، یک قبضه اسلحه کمری، ۱۷ تیر فشنگ، ۳ نارنجک جنگی، یک بسنه مواد منفجره، دو ظرف پر از مواد سمی، یک ساک پر از مدرک و سندهای جعلی و دروغین و نشریههای سازمان تروریستی چریکهای فدایی و دو شناسنامه و کارت شناسایی جعلی به دست آمد. با بررسی پیشینه کاظم غبرایی روشن شد که وی اهل گیلان است و یک بار در سال ۲۵۳۰ شاهنشاهی [۱۳۵۰ خورشیدی] به جرم فعالیتهای تروریستی و ضد امنیت کشور به یک سال زندان تادیبی محکوم شده بود. وی پس از آزادی از زندان بار دیگر ارتباط پنهانی خود را با سازمان تروریستی چریکهای فدایی برقرار کرد و از سال ۲۵۳۳ شاهنشاهی [۱۳۵۳ خورشیدی] به تروریستهای مخفی سازمان پیوست و در این درازا به آماده سازی ترورهای سازمان چریکهای فدایی و همکاری با دیگر تروریستهای سازمان پرداخت.
۲ خرداد ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی ماموران پلیس کرج در بلوار رضا پهلوی خیابان روبروی دانشکده کشاورزی کرج به دو تن به نامهای رفعت معماران بنام موجایی و سلیمان پیوسته حاجی محله بدگمان شدند و به آنها ایست دادند. این دو تروریست هموند سازمان چریکهای فدایی خلق در راه خانهای بودند که نشست چریکهای برای نابودی کشور و ملت ایران برگزار میشد. تروریست رفعت معماران آغاز به تیراندازی به سوی پلیسها نمود. در این تیراندازی یکی از تروریستهای سازمان چریکهای فدایی خلق به نام سلیمان پیوسته حاجی محله گلوله خورد و به بیمارستان برده شد و به زانوی یکی از ماموران نیز تیر خورد و زن تروریست رفعت معماران متواری شد. ماموران که در پی دستگیری زن تروریست فراری بودند، در روز ۳ خرداد ماه وی را نزدیک آسیاب برجی کرج که پس از پل ذوب آهن در خیابان قناد کنار مسجد باغ دکتر مفید دیدند، پلیس به رفعت معماران چریک فدایی ایست داد، ولی زن تروریست بی پروا از هشدار پلیس اسلحه کشید و به سوی پلیس تیراندازی کرد و با بهرهمندی از انبوه مردم در پیادهروها پا به فرارگذاشت و گریخت و وارد خانه یکی از پزشکان کرج شد و خانواده دکتر مفیدی را به گروگان گرفت. ماموران پلیس گِرد خانه را گرفتند. رفعت معماران تروریست هموند سازمان چریکهای فدایی خلق اهالی خانه را در حمام زندانی کرد و چراغها را خاموش کرد و نارنجک به دست عربده کشید که اگر ماموران وارد خانه شوند و یا از سوی خانواده کسی دست به پدافند بزند همه آنان را خواهد کُشت. نام کسانی که ده ساعت در چنگال این زن تروریست بودند: امیر حسین و حسن پوربرزگر دو پسر توامان یک ساله، محمد پوربرزگر ۹ ساله، یاسمن مفیدی ۱۶ ساله، روحانگیز شریفیان ۲۶ ساله، دکتر جعفر مفیدی ۳۰ ساله و معصومه رضایی ۴۰ ساله میباشد. ساعت چهار و سی دقیقه بامداد روز ۴ خرداد ماه زن تروریست که خود را میان خانواده هشت تنی پزشک جا زده بود و در یک دست یک تپانچه و در دست دیگر نارنجک داشت، از خانه بیرون آمدند. رفعت معماران نارنجکی را که در دست داشت به سوی ماموران پرتاب کرد. سرانجام ماموران بدون آنکه آسیبی به خانواده ترسیده برسد، زن تروریست را آماج گلوله قراردادند و خانواده گروگان گرفته شده را بیدرنگ از آنجا دور ساختند. با وجود این که زن تروریست زخمی شده بود به ماموران تیراندازی و نارنجک را به سوی آنان پرتاب کرد و سرانجام در تیراندازیها کشته شد. با بازرسی بدنی از رفعت معماران تروریست انیرانی دو هفت تیر کمری، سه نارنجک جنگی که دو تا از آن به ماموران پرتاب شد، ۳۶ تیر فشنگ و پوکه فشنگ و چهار خشاب و یک کارد سنگری به دست آمد.
پانویس