تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۲۸۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
 
<onlyinclude>
 
<onlyinclude>
 
*
 
*
[[پرونده:AmirAbbasHoveydaPM1354a.jpg|thumb|left|280px|هویدا نخست‌وزیر کابینه و برنامه دولت را به مجلس شورای ملی می شناساند]]
 
  
[[تصمیم قانونی دایر به‌ابراز‌ رای‌اعتماد به دولت جناب آقای امیرعباس هویدا نخست‌وزیر ۱۳۵۴]] -  در خوزستان مردم تظاهرات می کنند آب و برق ندارند کمبود  مواد خوراکی در این استان و نیازهای بنیادین زندگی که دولت باید آنها را فراهم سازد وجود ندارد. به جای اینکه به مردم خوزستان یاری رسانند کلاشینکف و اسلحه گرم برای کشتن مردم تشنه خوزستان گسیل می دارند. به جای کمک رسانی به مردم خوزستان، خودروهای آنان را به آتش می کشند. رهبر و رییس جمهور می گویند که  به آنها ربطی ندارد. آنها مسول ایجاد کار و فراهم آوردن رفاه و خانه سازی برای مردم نیستند. با این رفتار این رژیم، همان را انجام می دهند که خمینی گفت که اقتصاد مال خر است. منابع و درآمد کشور ایران برای پیشبرد اسلام ویژه شده است، یعنی آخوندهای  دستاربند در رده نخست هستند و باید همواره در فراوانی و نعمت باشند. با این اوضاع کشور ایران در همانجایی است که در دوران قاجار بوده است، یعنی گروه کوچکی کشور ایران را چون ملک شخصی خود می پندارند و درآمدهای کشور ایران را به جیب های خود و فرزندانشان سرازیر می کنند. این گروه کوچک دستاربند حکومتشان را چنان بر پا داشته اند که همه تصمیم ها از سوی خودشان گرفته شود. ملایان جدایی سه قوه قانونگزاری یا مجلس، قوه مجریه و قوه دادوری را از میان برداشته اند و این بدان چم است که به هر سویی مردم ایران بروند یک ملا نشسته است که تصمیم می گیرد. برای یادآوری اینکه دولت کیست؟ و چه وظایفی دارد، بیانات امیر عباس هویدا را در برابر مجلس شورای ملی برای گرفتن رای اعتماد برای وزیران کابینه اش و برنامه دولت را می آوریم. نخست وزیر از سوی شاهنشاه ایران برگزیده می شود، اما نخست وزیر باید برنامه دولتش و وزیرانش را به مجلس شورای ملی بشناساند. مجلس شورای ملی درباره برنامه نخست وزیر و درباره هر یک از وزیرانش گفتگو خواهد کرد و اگر پذیرفته شد سپس مجلس به نخست وزیر رای اعتماد می دهد و آن گاه است که نخست وزیر نخست وزیر می شود و وزیران در پست وزارت خود پذیرفته می گردند. 
+
[[پرونده:ShahanshahUSPresidentJohnson1347J.jpg|thumb|left|220px|]]
 +
[[پرونده:Stamps10thAnniversaryUWL.jpg|thumb|left|220px|تمبر دهمین سالگرد لژیون خدمتگزاران بشر]]
 +
[[پرونده:ShahanshahUSPresidentJohnson1347.jpg|thumb|left|220px|]]
 +
[[پرونده:MohammadRezaShahPahlaviArymehrSpeechHarvard1968.pdf|thumb|left|200px|شاهنشاه در دانشگاه هاروارد در سخنرانی خود پیشنهاد بنیاد "لژیون خدمتگزاران بشر" را می دهند]]
 +
[[پرونده:ShahanshahSpeechHarvardUni1347.jpg|thumb|left|200px|]]
 +
[[پرونده:ShahanshahSpeechHarvardUni1347h.jpg|thumb|left|200px|]]
 +
[[پرونده:ShahanshahSpeechHarvardUni1347b.jpg|thumb|left|200px|]]
  
[[تصمیم قانونی دایر به‌ابراز‌ رای‌اعتماد به دولت جناب آقای امیرعباس هویدا نخست‌وزیر ۱۳۵۴]] - مصوب ۱۳۵۴۰۷۰۳
+
[[پرونده:ShahanshahUSSenateUNV1347a.jpg|thumb|left|200px|]]
 +
[[پرونده:ShahanshahUSSenateUNV1347b.jpg|thumb|left|200px|]]
 +
[[پرونده:ShahanshahAryamehrUNV1349d.jpg|thumb|left|200px]]
 +
[[پرونده:ShahanshahAryamehrUNV1349f.jpg|thumb|left|200px]]
  
‌مجلس شورای ملی در جلسه روز پنجشنبه ۱۳۵۴۰۷۰۳ پس از گفتگو در برنامه دولت و شنیدن بیانات جناب آقای هویدا نخست‌وزیر با ۲۳۹ رای (‌به‌اتفاق آراء) به دولت جناب آقای امیرعباس هویدا ابراز اعتماد نمود.
+
[[لژیون خدمتگزاران بشر|روز لژیون خدمتگزاران بشر ۲۳ خرداد ماه]]
  
‌تصمیم قانونی فوق در جلسه روز پنجشنبه سوم مهر ماه یک هزار و سیصد و پنجاه و چهار شمسی از طرف مجلس شورای ملی اتخاذ گردید.
+
تصمیم قانونی دایر به نام‌گذاری روز ۲۳ خرداد به نام روز لژیون خدمتگزاران بشر - مصوب ۸ بهمن ۱۳۴۹ مجلس شورای ملی و ۲۸ بهمن ۱۳۴۹ مجلس سنا – این قانون در تاریخ ۱۰ اسفند ۱۳۴۹ به توشیح محمدرضا شاه پهلوی رسید.
 +
روز ۲۳ خرداد که مصادف با ایراد بیانات حکیمانه اعلیحضرت همایون محمدرضا پهلوی شاهنشاه آریامهر مبنی بر تشکیل لژیون خدمتگزاران بشر در دانشگاه هاروارد است روز لژیون خدمتگزاران بشر (‌داوطلبان ملل متحد برای عمران و توسعهUnited Nation Volunteers  ) نامیده می‌شود.  
  
‌رییس مجلس شورای ملی - عبدالله ریاضی
+
سخنان اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در دانشگاه هاروارد در بنیانگذاری سازمان خدمتگزاران حقوق بشر سازمان ملل متحد ۲۳ خرداد ماه ۱۳۴۷
  
'''‌برنامه دولت جناب آقای امیرعباس هویدا (‌نخست‌وزیر)'''
+
آقای رییس دانشگاه، خانم‌ها و آقایان
 
‌برای این جانب افتخاری بزرگ است که با تأییدات خداوند متعال و بر حسب اراده شاهنشاه آریامهر به معرفی نخستین هیأت دولت پس از تشکیل حزب‌پیروز رستاخیز ملت ایران و ارائه برنامه آن در محضر نمایندگان مجلس شورای ملی که خود مبعوث این تحول عظیم و شکوهمند تاریخی هستند‌بپردازم و آمادگی و اشتیاق خود و همکاران خویش را به خدمت و آغاز فعالیتی نوین که فراخور این دوران درخشان باشد عرضه بدارم.
 
 
 
‌برنامه دولت حاضر از جهت اقتصادی و اجتماعی همان برنامه‌ای است که به صورت تجدید نظر برنامه پنجم عمرانی کشور در سال گذشته تقدیم‌مجلسین شد و کمتر از یک سال قبل به تصویب قوه مقننه رسید. به دنبال تصویب آن برنامه که مقرر است ایران را در سایه فرماندهی شاهنشاه از مرحله‌جهش اقتصادی در پایان برنامه چهارم به مرحله کمال فنی و صنعتی برساند دو واقعه عظیم در تاریخ تحول کشور ما روی داد که باید با سپاس از آن یاد‌شود.
 
 
 
‌نخست تشکیل حزب رستاخیز ملت ایران که نمودار وحدت پایدار و تشکیل نیرومند کلیه افراد ملت ایران با اتکاء بر میراث‌های ارزنده فرهنگی و با‌اعتقاد به اصول مقدس سه‌گانه نظام شاهنشاهی قانون اساسی و انقلاب شاه و ملت است، حزب گرانقدری که این مجلس خود به عنوان یکی از نخستین‌ثمرات پرارج آن باید تلقی گردد.
 
‌و دیگر اعلام دو اصل جدید که بر اصول انقلاب ایران افزوده شد و راه تازه‌ای بر مساعی دولت در جهت تعمیم آسایش عامه مردم و ایجاد موجبات‌توزیع عادلانه درآمد و برخورداری همگان از مواهب ترقی و تعالی جامعه خویش گشود.
 
 
 
‌فرمایشات شاهنشاه هنگام افتتاح نخستین دوره مجلس رستاخیز نه فقط آینه روشنی از پیشرفت‌های شگرف اقتصادی - اجتماعی و سیاسی ایران ارائه‌نمود بلکه افق‌های روشن و چشم‌اندازهای گسترده‌ای از خط‌مشی‌های اساسی و اقدامات عمده که باید دستورالعمل دولت خدمتگزار باشد ترسیم نمود‌که بی‌گمان نکته به نکته آن نصب عین و مورد اقدام مجدانه خواهد بود و همچنین اوامر همایونی در موقع معرفی این دولت رهنمود ارجمند دیگری بود‌که نه فقط وظائف دولت بلکه مسئولیت آحاد ملت را در قبال آینده پرشکوه این کشور مشخص ساخت و پشتیبانی بی‌دریغ شاهنشاه را از همه کسانی که‌صادقانه به خدمت باین مرز و بوم پرداخته و می‌پردازند منعکس نمود.
 
‌با اتکاء و استناد بر این گنجینه‌های پرارزش راهنمایی و ارشاد است که دولت حاضر کوشا خواهد بود تا هدف ما، اصول، خط‌مشی‌ها و طرحهای مندرج‌در برنامه پنجم عمرانی تجدید نظر شده را با سرعت بیشتر و قاطعیت کاملتر به مورد عمل درآورد و به منظور نیل به آستانه تمدن بزرگ و تأمین رفاه‌عموم مردم، موانع و تنگناهای موجود در برابر رشد سریع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را از میان بردارد.
 
 
 
‌با توضیح مراتب فوق اجازه می‌خواهد که اینک اجمالاً خطوط اساسی سیاست دولت را در زمینه‌های زیربنایی - اقتصادی - اجتماعی - اداری امور‌فرهنگی و معنوی و همچنین سیاست دفاعی و سیاست خارجی دولت را برای یادآوری به استحضار نمایندگان ملت برساند و اظهار امیدواری کند که با‌پشتیبانی نمایندگان بتواند در کوتاهترین مدت راه مقصود را طی کند و برنامه‌های مورد نظر را، به نحوی که موجب رضایت خاطر خطیر ملوکانه باشد،‌به موقع عمل گذارد.
 
 
 
'''سیاست دولت در زمینه امور زیربنایی'''
 
 
 
‌سیاست دولت در زمینه امور زیربنایی : ‌سیاست عمده دولت در امور زیربنایی رفع تنگناهای موجود و در نتیجه تسریع آهنگ رشد اقتصادی کشور است.
 
 
 
‌اهم این تنگناها را در عوامل فیزیکی نظیر ارتباطات، مخابرات انرژی، و عوامل غیر فیزیکی بخصوص عامل نیروی انسانی می‌توان خلاصه نمود.
 
 
 
‌در زمینه ارتباطات کوشش دولت کماکان معطوف به تکمیل شبکه طراحی شده برای پوشش سطح کشور و بهبود و نگهداری شبکه موجود ارتباطی‌خواهد بود.
 
 
 
‌در سالهای آتیه توجه خاصی به ایجاد شاهراه‌ها، دو خطه و برقی کردن خطوط عمده راه‌آهن توسعه خطوط مزبور - اهتمام در پایین آوردن هزینه حمل و‌نقل در حد ممکن معطوف خواهد شد. در مورد بنادر، دولت اهتمام خود را به تکمیل ساختمان و توسعه و تجهیز بنادر و افزایش ظرفیت آنها به طوری‌که توانایی مقابله با اقتصاد رو به گسترش ایران را حائز گردد ادامه خواهد داد و به همین ترتیب نیز در توسعه فرودگاهها، خطوط کشتی‌رانی و حمل و‌نقل زمینی، مجاهدت خواهد نمود. از نظر توسعه پست و مخابرات، برنامه دولت کماکان افزایش سریع تعداد مشترکین تلفن و تلکس در کشور و همراه‌با آن تحقق پوشش بیشتر کشور با شبکه‌های مطمئن راه دور مانند سیستم‌های مایکروویو می‌باشد به نحوی که کلیه مراکز تلفن خودکار و تلکس که‌جدیداً احداث می‌شود به طور خودکار دارای ارتباط راه دور در پهنه کشور و خارج از آن نیز باشد و امکانات انتقال برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی در‌کشور توسعه یابد.
 
 
 
‌از نظر توسعه پست از کلیه امکانات حمل و نقل سریع در کشور اعم از زمینی و هوایی استفاده وسیع‌تر به عمل خواهد آمد و به تدریج سرویسهای حمل‌و نقل پستی دولتی که با سرعت و دقت بیشتر مبادلات را تأمین نماید استفاده خواهد شد.
 
  
‌در زمینه انرژی، با تهیه و اجرای یک برنامه جامع انرژی، توسعه نیروگاههای مولد برق، استفاده سریع از انرژی هسته‌ای، به کار گرفتن منابع جدید انرژی‌از یک سو و از سوی دیگر گسترش پالایشگاه‌ها و ایجاد شاه‌لوله‌های گاز و نفت و اقدامات مشابه کوشش خواهد شد که نه فقط تنگناها از میان برداشته‌شود بلکه برای توسعه آینده اقتصاد صنعتی کشور زیربنای استواری به وجود آید. ‌اما بی‌شبهه بسیار مهم‌تر از تنگناهای فیزیکی که با همت انسان‌ها قابل رفع و چاره‌جویی است از تنگناهای مربوط به کمبود نیروی انسانی ماهر و‌متخصص مورد نیاز باید سخن گفت که دولت همه نیروهای خود را چه از طریق نظام رسمی مدارس، مراکز کارآموزی ثابت و سیار، آموزش‌های ضمن‌کار و غیر آن و حتی استفاده موقت از نیروی متخصص خارجی تجهیز کرده است تا بر حل مشکل فائق آید. ‌الهاماتی که از ارشادات ملوکانه در آخرین کنفرانس ارزشیابی انقلاب آموزشی رامسر حاصل آمد بیگمان راهگشای این کوشش پیگیر خواهد بود.  
+
از دریافت دکترای افتخاری دانشگاه شما کمال خوشوقتی و افتخار را دارم. باید بگویم که این مقام عالی علمی که از طرف کهنسالترین دانشگاه امریکا به من اهدا می‌شود برایم ارزشی استثنایی دارد، زیرا اکنون بیش از ۳۳۰ سال است این دانشگاه شخصیت‌های ممتاز در زمینه‌های مختلف کوشش‌های انسانی پرورش داده است.
  
'''‌سیاست دولت در زمینه اقتصادی'''
+
باتوجه بدین واقعیت، من امروز پیشنهاد می‌کنم که سپاهی به نام "لژیون خدمتگزاران بشر" بوجود آید که در آن افرادی از هر کشور، هر طبقه، هر نژاد، هر مذهب، هر جنس، هر سن، در هر وضع اجتماعی و اقتصادی، فقط با این وجه اشتراک که قسمتی از عمر خود را وقف خدمتگزاری به نوع انسان کنند شرکت داشته باشند، و چون خواه ناخواه وجود مرکزی برای اداره کلی چنین نیرویی لازم است از این لحاظ فقط به سازمان ملل متحد یعنی سازمانی که به صورت بین المللی و بشری به وجود آمده است وابسته باشند
  
سیاست دولت در زمینه اقتصادی : در زمینه اقتصادی سیاست دولت بر ادامه رشد سریع صنعتی در طول سالهای برنامه پنجم عمرانی اتکا دارد، به موازات رشد صنعتی لزوماً تأکید خاص‌بر روی پیشرفت کشاورزی و ازدیاد تولیدات آن نهاده خواهد شد تا از یک طرف مواد خام و محصولات غذایی مورد نیاز داخلی تأمین گردد و از سوی‌دیگر سطح درآمد روستاییان و کشاورزان به میزان قابل ملاحظه‌ای بالا رود و فاصله قدیم بین طبقات شهری و روستایی به مقدار روز افزونی تقلیل‌پذیرد.  
+
و خوشوقتم بگویم که قسمتی از آن را گنجینه میراث فرهنگی کشور خود من به صورت کتاب‌های خطی و چاپی فارسی تشکیل می‌دهد - کانونی است که مدارک قریحه و نبوغ آفریننده بشری را در رشته‌های مختلف علمی و ادبی و فکری یک جا گردآورده است و از این راه به صورت مظهر معنوی آن دنیایی درآمده است که ما در آرزوی تحقق آنیم، دنیایی که در آن همه اندیشه‌ها و نیروهای مثبت و خلاقه، دور از جدایی‌های جغرافیایی و نژادی و مذهبی و زبانی، دست در دست یکدیگر داده و در لوای حقیقتی بالاتر از همه این جدایی‌ها واحدی پدید آورده باشند که قبل از هر چیز مربوط به جامعه بشری باشد. چنین جامعه‌ای خواه ناخواه به وجود خواهد آمد، زیرا جبر تاریخ است که چنین ایجاب می‌کند. سیر تکاملی تمدن بشری، امروز طوری است که ما می‌توانیم دورنمای این دنیای آینده را به خوبی در افق ببینیم بی آنکه در این مورد به دوربین‌های نجومی احتیاجی داشته باشیم. در این صورت، هم منطق و عقل سلیم و هم نیک اندیشی و وجدان بشری به ما حکم می‌کند که استقرار چنین جامعه‌ای را هر قدر ممکن باشد تسهیل کنیم، تا جامعه سالمی بوجود آید که اجزای آن یعنی فرزندان ما و نوادگان ما برای همیشه از ابتلائات اجتماعی کنونی ما و رنج‌های روحی و جسمی که ما با آنها دست بگریبانیم خلاص شده باشند.
‌در زمینه صنعت و معدن توجه دولت کماکان در جهت توسعه صنایع نفت و گاز و پتروشیمی و فولاد و مس و ماشین‌سازیهای سنگین و تولید هر چه‌بیشتر مواد اولیه و مواد واسطه‌ای صنعتی و همچنین کالاهای مصرفی و معدنی با دوام در کشور معطوف خواهد بود و در این رهگذر بخشهای‌عمومی و خصوصی هر دو وظیفه سنگینی را عهده‌دار خواهند گشت.  
 
  
‌سیاست دولت در سالهای آینده در جهت افزایش بازده صنعت و استفاده از بهترین تکنولوژی مخصوصاً ایجاد تکنولوژی اصیل ایرانی دنبال شده و با‌استفاده از مزیت نسبی بعضی صنایع زمینه‌های اساسی برای توسعه سریع صادرات کالاهای صنعتی که مخصوصاً از این مرحله به بعد حائز اهمیت‌فراوان خواهد بود فراهم خواهد گشت. برای استفاده کامل از سرمایه‌گذاریهای زیربنایی با ایجاد قطبهای تازه و شهرهای صنعتی در مجاورت مراکز جمعیت، موجبات‌توسعه هماهنگ و منظم صنایع فراهم خواهد گشت و در همه حال در ایجاد صنایع جدید بر حفاظت محیط زیست و جلوگیری از هر گونه آلودگی هوا و‌آب تاکید لازم معمول خواهد گشت.
+
چرا امروزه ما با این رنج‌ها دست بگریبانیم؟ برای اینکه متاسفانه جامعه کنونی ما، به خلاف آن اجتماعی که دورنمای آن را در برابر خویش داریم، جامعه‌ای بیمار است و این بیماری در تمام سطح‌های آن به چشم می‌خورد: چه در سطح بین‌المللی، چه در سطح ملی، چه حتی در سطح‌های شهری و خانوادگی.
 
‌گرچه در برنامه پنجم عمرانی کشور هدف رشد صنعتی به میزان متوسط 17 درصد در سال منظور شده است سرمایه‌گذاریهای دوساله اخیر و روند‌سرمایه‌گذاریهای آینده به خوبی نشان می‌دهد که عملکرد برنامه از این هدفها فزون‌تر خواهد بود و به احتمال قوی رشد متوسط سالانه صنعتی از 20 درصد تجاوز خواهد کرد.
 
 
‌با اجرای اصل اول انقلاب و تحقق کامل مالکیت دو میلیون و پانصد هزار خانوار زارع و کشاورز اکنون زیربنای اجتماعی سالم و محکمی در عرصه‌کشاورزی ایران در شرف ایجاد است که با توجه به اصول دوم و دهم انقلاب یعنی ملی شدن جنگلها و مراتع و آب‌های مملکت زمینه مساعد و‌همواری را برای آغاز یک دوره پر رونق توسعه کشاورزی صنعتی فراهم آورده است.  
 
  
‌صنعتی شدن کشور و ایجاد فرصت اشتغال در این بخش برای انتقال نیروی انسانی اضافی بخش کشاورزی به صنعت از یکسو و به وجود آمدن بازار‌مصرف داخلی قابل ملاحظه در اثر افزایش درآمد سرانه مردم از سوی دیگر کارساز گسترش یک کشاورزی پیشرفته و توام با صنایع فرآورده‌های غذایی‌و دامی در صحنه اقتصاد ایران شده است اکنون سیاست اساسی بر محور حفظ و بهره‌برداری کامل از منابع محدود آب، خاک و خودکفایی نسبی در‌مورد محصولات اساسی مورد نیاز حیاتی و ادغام قطعات پراکنده و کوچک واحدهای بهره‌برداری در حد امکان در واحدهای اقتصادی و منظم در قالب‌مالکیت‌های فردی به صورت شرکت‌های تعاونی تولید یا شرکت‌های سهامی زراعی و شرکت‌های خصوصی و برخوردار از پیشرفته‌ترین روشهای‌کاشت و برداشت و مجتمع‌های دامداری استوار شده است و این فرصت استثنایی در برابر بخش خصوصی است، همانطوری که در بخش صنعت‌مشارکت بخش خصوصی به موفقیت نمایانی منتهی گردید مسلماً در عرصه کشاورزی نیز مشارکت بخش خصوصی موجب آن خواهد شد که هدف 7‌درصد رشد در سال تحقق پذیرد و در این راه دولت با اعطای کمکهای بلاعوض و وام‌های کم‌بهره و درازمدت برای کارهای زیربنایی و همچنین‌فعالیتهای تولیدی اعم از زراعت و باغداری و دامداری و صنایع مربوط و نیز تضمین قیمت‌ها و خرید محصولات و کمک به ایجاد صنایع مربوط به‌فرآورده‌های آن در شهرکهای مجاور روستاها یار و مددکار این بخش خواهد بود و حمایت خاص خویش را شامل بهره‌برداری‌های کوچک و متوسط‌خواهد نمود.  
+
البته مقصودم این نیست که این بیماری فقط امروز به وجود آمده است. آنچه جامعه کنونی بشری را دچار تشنج و پریشانی می‌کند، زاده عواملی است که ریشه مزمن دارند. محرومیت‌ها، تبعیض‌ها، ستمگری‌ها، تعصبات، کینه توزی‌ها و دشمنی‌ها، فقر، جهل، گرسنگی، بیسوادی همه اینها بیماری‌هایی است که از گذشته برای ما به ارث رسیده است. منتها تفاوت اساسی وضع امروز ما با گذشته این است که اکنون ما دریافته‌ایم وجود این آفات امری طبیعی و اجتناب ناپذیر نیست، درست به همان ترتیب که دریافته‌ایم بیماری‌هایی از قبیل وبا و طاعون بلایایی آسمانی و غیرقابل اجتناب نیستند
 +
.
 +
البته توجه بدین واقعیت، برای نوع انسان نگرانی و اضطرابی پدید آورده است که اتفاقا همان مایه نجات او است. تا وقتی که پدران ما امری طبیعی می‌دانستند که در صورت بروز وبا و یا طاعون خود را به دست تقدیر بسپارند و در انتظار مرگ بنشینند، طبعا حس سرکشی و عصیانی نیز نداشتند. ولی ما اکنون این عصیان را داریم، زیرا به خلاف آنها این بیماری را با همه وحشتزایی آنها چاره‌پذیر نمی دانیم و به همین جهت پیشاپیش به سراغ پیشگیری می‌رویم و در هنگام بروز اپیدمی، تمام افراد جامعه را برای مبارزه به آن بسیج می‌کنیم. نتیجه این نگرانی و این عصیان، این است که امروزه نوع بشر تقریبا گریبان خود را از این بلایا خلاص کرده است.
 +
اگر این حقیقت در مورد بیماری‌های جسمی صادق است، به همان اندازه می‌تواند در مورد بیماری‌های اجتماعی نیز صادق باشد، بدین دلیل ساده که هم اکنون نتایج موفقیت‌های بشری را در قسمتی از این زمینه‌ها به چشم می‌بینیم. مثلا قرن‌های دراز دنیای ما شاهد جنگ‌های خونین مذهبی بود که به نظر امری نه تنها طبیعی بلکه مقدس جلوه می‌کرد، اما اکنون بشر بدین حقیقت اعتقاد یافته است که همه مردم جهان، آفریدگان یک خداوندند و هر کدام حق دارند او را به صورتی که مایلند پرستش کنند. اگر در منشور ملل متحد تصریح شده است که افراد بشر درین مورد حق مساوی دارند، نه برای آن است که این منشور خواسته باشد این حق را به جامعه بشری تلقین کرده باشد، بلکه برای آن است که واقعیتی را بیان کند که بشر امروزی آن را قبول کرده است.
  
‌توجه کامل به مسائل اجتماعی و بردن تسهیلات شهری به روستاها از طریق نوسازی آنها و توسعه نهضت تعاونی بخصوص انجام کارهای بنیانی در‌سازمانهایی که توام با اجرای انقلاب شاه و ملت به وجود آمده است مانند تعاونیهای روستایی و شرکتهای سهامی زراعی و تعاونی‌های تولید و‌خانه‌های فرهنگ روستایی هماهنگ با اقتصاد و تجارتی کردن تولید و توسعه صنایع دستی و استقرار صنایع روستایی بیش از پیش مطمح نظر دولت‌حاضر خواهد بود.  
+
به همین ترتیب روزگاری وجود رژیم‌های استعماری امری طبیعی به نظر می‌رسید، زیرا منطق رایج این بود که دولت‌های زورمند ملل ضعیف تر را به زیر سلطه خود درآورند و آنها را به نفع خویش استثمار کنند. ولی امروز نه فقط ضعیفان چنین استثماری را طبیعی و اجتناب ناپذیر نمی دانند، بلکه حتی قسمت اعظم از دولت‌های استعماری سابق خود نیز به عدم امکان ادامه این وضع پی برده و آن را برای همیشه کنار گذاشته‌اند.
 +
بنابراین اگر اجتماع امروزی ما از گذشته مضطرب تر و آشفته تر است، برای این است که در عین آنکه به دردهای خود پی برده بدین حقیقت نیز پی برده است که هیچک از این دردها اجتناب ناپذیر نیستند، و لاجرم باید به عنوان یک بیماری راه درمان آنها را جستجو کرد. نگرانی و اضطراب بشر امروز، در واقع محرک آن تلاش مقدس است که باید جامعه انسانی را در زمینه اجتماعی نیز مانند زمینه جسمانی به صورت جامعه‌ای تندرست درآورد.
 +
متاسفانه این تلاش‌ها همیشه صورتی سنجیده و منطقی ندارد، و در نتیجه در بسیاری از موارد از طرف افراد مختلف به صورت عصیان‌ها و خشونت‌ها، یا به صورت سرخوردگی‌ها و واکنش‌های منفی بروز می‌کند. این عکس العمل‌ها بهر حال منعکس کننده این حقیقتند که این افراد از هر زاویه‌ای که به جامعه ما نگاه کنند آن را جامعه‌ای بیمار خواهند یافت.
  
‌دولت با آگاهی و وقوف کامل به نقشی که انسانها در تکامل اقتصادی و اجتماعی مملکت دارند و امعان نظر به اینکه هدف توسعه، بهتر شدن زندگی‌انسانها است در زمینه تحولات روستایی و کشاورزی کمال سعی و کوشش را معمول خواهند داشت که این تحولات توام با رعایت کلیه جهات انسانی‌و اجتماعی حفظ ارزشهای معنوی تحقق پذیرد.  
+
فی المثل در عالیترین سطح، یعنی در سطح جهانی چه می‌بینند؟ یک جامعه بشری را که قانونا و اخلاقا همه افراد آن با حق مساوری به دنیا آمده‌اند، ولی عملا در آن عده کثیری از گرسنگی می‌میرند و عده قلیلی نمی دانند از فرط سیری چه کنند و دنیایی را می‌بینند که بین یک عده ملل مرفه و یک عده خیلی زیادتر ملل فقیر تقسیم شده است، دنیایی که در آن عایدی ملی ۵۰ درسد جمعیت دنیا فقط ۱۰ درسد عایدی جهانی، و در مقابل عایدی ملی ۴ درسد از همین جمعیت ۴۰ درصد عایدی جهانی است، دنیایی که در آن بر اثر کم غذایی مزمن که اکنون تقریبا سه ربع مردم جهان گرفتار آنند، از ۶۰ میلیون نفر که سالانه می می‌زند مرگ ۳۰ تا ۴۰ میلیون نفر ناشی از اثرات کم غذایی و تغذیه ناقص است، و این مسئله‌ای است که امروز برای سدها میلیون نفر از مردم جهان مسئله اصلی یعنی مسئله مرگ و زندگی است.
 +
به موازات مسئله گرسنگی، مسئله بیماری به چشم می‌خورد. آمار رسمی حکایت می‌کند که در حالی که امروزه نسبت مرگ و میر در امریکای لاتین ۱۷ درسد و در افریقا و آسیا ۲۵ تا ۳۰ درسد است. نسبت مرگ و میر کودکان در ایالات متحده ۳۰ در هزاررال و همین نسبت در افریقا ۲۰۰ تا ۲۵۰ در هزار است. حد متوسط عمر که در امریکای شمالی و اروپای غربی در حدود ۷۰ سال است در آسیا و امریکای لاتین کمتر از ۴۰ سال، و در برخی کشورهای افریقایی و آسیایی حتی کمتر از ۳۲ سال است.
  
‌ذکر این نکته را بار دیگر لازم می‌دانم که دولت در برنامه پنجم عمرانی و طی سالهای آینده کماکان حمایت خود را از بخش خصوصی و سرمایه‌گذاری و‌فعالیت بخش مزبور دریغ نخواهد داشت و از طریق اعطای تسهیلات مختلف و برقراری امتیازات گوناگون و اعتبارات مورد نیاز مانند گذشته به تقویت‌این بخش خواهد کوشید.  
+
آیا می توانیم امیدوار باشیم که لااقل این تفاوت فاحش در حال از بین رفتن است؟ متاسفانه واقعیت درست از عکس این حکایت می‌کند. شاید در این مورد تذکر گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد کافی باشد که "فقر و بیماری بیشتر مردمان کشورهای در حال رشد جهان رو به فزونی است. در این گزارش پیش بینی می شود که در سال ۱۹۷۰ شمار بیکاران و مردان و زنانی که از بیماری و گرسنگی رنج خواهند برد به مراتب بیش از امروز باشد."
‌مبارزه دولت با تورم و احتکار و گران فروشی هرگز نباید بدان معنی تلقی شود که ارزش سرمایه خصوصی لحظه‌ای نادیده گرفته شده است بلکه مسلماً‌هر ایرانی فعال، هر پیشه‌ور بازرگان و سرمایه‌گذاری حق دارد که از محصول کار و زحمت خود سودی عادلانه بردارد و این سود عادلانه را دولت از هر‌جهت مورد حمایت خود قرار می‌دهد.  
+
نتیجه این وضع، آن مشکل اساسی است که غالبا بدان اشاره شد و در کنفرانس‌های مختلف بین المللی به ویژه در آخرین کنفرانسی که اخیرا در دهلی نو برگزار شد به تفصیل مورد بحث قرارگرفته است. این مشکل این است که در وضع کنونی نه تنها فاصله ملل غنی و فقیر کم نمی‌شود، بلکه این فاصله روز به روز زیادتر می‌شود.
‌در اجرای اصل چهاردهم انقلاب دولت مبارزه خود را با گرانی بشدت ادامه خواهد داد و به موازات آن برای تأمین رفاه مردم و تقلیل قیمتها به تأسیس‌یک شبکه نوین توزیع در سراسر کشور همراه با تأسیسات مورد نیاز اهتمام خواهد نمود تا بتوان گرانفروشی را به کلی ریشه‌کن کند. ‌از امتیازات بارز انقلاب ایران توام بودن رشد و توسعه اقتصادی با تأمین عدالت اجتماعی است بدین جهت تحصیل سود و درآمد از منطق انقلاب ایران‌نباید هرگز به زیان جامعه منتهی و منجر شود بنابراین در عین حال که دولت کلیه تسهیلات لازم را در اختیار هر سرمایه‌گذار می‌گذارد ولی متقابلاً انتظار‌دارد که آن سرمایه‌گذاری نافع به اجتماع باشد و موجب بهبود زندگی و افزایش رفاه همگان گردد.  
 
  
‌اعلام اصل سیزدهم انقلاب مقدس ایران ناظر به تحقق همین هدف عدالت اجتماعی است لازم است در اینجا توضیحاً یادآور شوم که برای اجرای اصل مذکور‌که ضامن برخورداری فرد فرد ملت ایران از ثمرات انقلاب است برنامه وسیعی طرح شده و اقدامات مهمی در جهت گسترش مالکیت واحدهای تولیدی‌آغاز گشته است و خوشوقتم به اطلاع خانمها و آقایان برسانم که در این برنامه در مرحله اول 320 واحد تولیدی بزرگ در بخش خصوصی که حداقل 5‌سال از آغاز بهره‌برداری آنها گذشته به پیروی از اصل سیزدهم انقلاب معادل ۴۹٪ از سهام خود را طی ۳ سال آینده عرضه خواهند کرد، عرضه این سهام‌در درجه اول به کارگران و کارکنان همان مؤسسات و سپس به سایر کارگران و و همچنین کشاورزان و عموم مردم خواهد بود. علاوه بر این واحدهای‌تولیدی متعددی در بخش دولتی که میزان سوددهی آنها قابل توجه توجه باشد بزودی تا ۹۹٪ سهام خود را در اجرای این برنامه عرضه خواهند نمود که ۴۹٪ آن به کارگران و کارکنان همان واحدها و ۵۰٪ به سایر کارگران و کشاورزان و عموم مردم ارائه خواهد شد. وسعت این برنامه به حدی است که تا‌مهر ماه سال ۱۳۵۷ حدود ۲،۵ میلیون نفر کارگر و بیش از دو میلیون نفر کشاورز را در بر خواهد گرفت که همراه با سایر مردم در زمره صاحبان سهام‌واحدهای بزرگ تولیدی کشور در خواهند آمد و این یکی از مهمترین پدیده‌های انقلاب است که توزیع عادلانه تر درآمد را در کشور ما به نحو‌احسن تحقق خواهد بخشید در اینجا باید به استحضار نمایندگان برسانم که طبعاً صاحبان صنایع کشور نیز با اجرای این برنامه مترقی خواهند توانست‌امکانات مالی بیشتری را تجهیز کنند و وجوه حاصله از فروش سهام خود را مصرف سرمایه‌گذاری مجدد در بخشهای مختلف اقتصادی کشور برسانند.  
+
اخیرا دبیرکل سازمان ملل گزارش داد که بین سال‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۲ در حالی که درآمد سالانه در کشورهای پیشرفته در حدود ۱۰۰ دلار افزایش یافته، این رقم برای کشورهای در حال رشد حتی به ۵ دلار هم نرسیده است
 +
.
 +
در مورد مسئله خطیر بی سوادی، وضع به هیچوجه بهتر از این نیست. طبق آماری که توسط یونسکو تهیه شده در حال حاضر بیش از ۷۰۰ میلیون بزرگسال بیسواد و بیش از یک میلیارد نفر بیسواد به طور کلی در روی زمین وجود دارند که از آن‌ها ۹۰ درسد ساکن افریقا و آسیا و امریکای لاتین هستند، و این وضعی است که نه تنها از لحاظ اخلاقی و انسانی وحشتناک است، بلکه صرفا از لحاظ اقتصادی نیز یک سرمایه عظیم بشری را بر اثر جهل و بی اطلاعی توده‌های وسیعی از مردم جهان بی حاصل می‌گذارد.
  
‌بدیهی است دولت کماکان کلیه شرایط لازم را برای تسهیل و تشویق این سرمایه‌گذاریها در امور تولیدی فراهم خواهد کرد و همانطور که فعالیتهای‌سفته‌بازی ناسالم را در چارچوب فلسفه انقلاب بزرگ ایران مردود می‌داند هر گونه فعالیتهای تولیدی و سرمایه‌گذاریهای سالم را مورد حمایت خود قرار‌خواهد داد تا با افزایش سریع تولید در مقیاس بین‌المللی و اعمال مدیریت صحیح و بالا بردن میزان کارایی، تأمین نیازمندیهای کشور با حداقل هزینه‌ تولید همراه با سوددهی معقول امکان‌پذیر گردد.  
+
ترازنامه مجموع این آمارها و این واقعیت‌ها چه نشان می‌دهد؟ در یک طرف یک عده از مردم جهان راکه از رفاه اقتصادی، از بهداشت کامل، از غذای خوب، از دانش پیشرفته، از سطح زندگی عالی برخوردارند، در طرف دیگر توده عظیم مردمی دیگر را که با فقر، گرسنگی، بیماری، جهل و سطح زندگی کمتر از حداقل لازم دست بگریبانند. آیا براستی می‌توان گفت این دسته دوم نیز ار همان افراد انسانی هستند که خداوند آنها را اشرف مخلوقات نامیده است؟
 +
در آغاز قرن گذشته، شاعر بزرگ انگلیسی سموئل کلریج گفت: اعلا خد ارتقای بشری و شکوه نیمروزی ما، عبارت از این است که بدانیم ما اجزای یک کل اعجاب انگیزیم. ولی آیا وجدانا می‌توانیم قبول کنیم که آن فد مرفه، تندرست، سیر و باسواد بشری با این آدم ناتوان، گرسنه و بیسواد، هر دو عضو متساوی الحقوق یک واحد هستند؟ این است دورنمایی که یک فرد با حسن نیت، در یک نظر کلی به سطح بین المللی جامعه بشری در برابر خود می‌بیند.
 +
اما در سطح ملی و حتی در سطح‌های شهری و خانوادگی نیز وضع غالبا بهتر از این نیست. تبعیضات نژادی، امتیازات طبقاتی، بی عدالتی‌های اجتماعی، تجاوز به آزادی‌های فردی هنوز در بسیاری از نقاط جهان رواج دارد. طرز تربیت صحیح نیست و به احتیاجات روحی افراد توجه کافی نمی‌شود. البته نباید این واقعیت را فراموش کنیم که اگر ما از توجه به بیماری اجتماع خویش ناراحت هستیم، اگر دنیا را تا حد زیادی تاریک می‌بینیم و مشاهده بی عدالتی‌ها و آلامی که نوع بشر با آنها دست به گریبان است ما را رنج می‌دهد، باید خواه ناخواه این فکر در ما بوجود آید که در برابر این رنج عمومی ناراحتی‌ها و رنج‌های خصوصی خود ما، چه در سطح خانوادگی و چه حتی در سطح شهری و مملکتی درجه دوم اهمیت را دارد، و وقتی "جزء" می‌تواند اصلاح شود که قبلا "کل" اصلاح شده باشد.
  
‌'''سیاست دولت در زمینه امور اجتماعی و رفاهی'''
+
نتیجه تمام این مظاهر بیماری که در جامعه ما به چشم می‌خورد ایجاد حس سرخوردگی در نزد بسیاری از افراد است که آرزوی دنیای بهتر و جامعه‌ای سعادتمندتر را دارند و انسانی را می‌خواهند که به قول کنفوسیوس "فارغ از اضطراب، فارغ از تردید، فارغ از ترس" باشد.
 +
در این جاست که این افراد، بر حسب روحیه و بر حسب تربیت خود به دو طبقه متفاوت تقسیم می‌شوند: یک عده به دنبال مبارزه مثبت می‌روند تا از راه فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی، از راه فعالیت‌های علمی و یا فرهنگی، از راه فعالیت‌های اقتصادی و از راه‌های مشابه دیگر سعی در تعدیل وضع اجتماع و تبدیل آن به جامعه‌ای بهتر و سالمتر کنند، ولی عده‌ای دیگر به علت سرخوردگی راه منفی در پیش می‌گیرند. می‌کوشند تا ارتباط خود را با همه مقررات و سنن اجتماع قطع کنند، فقط بدین منظور که عصیان منفی خویش را نسبت به مقررات اجتماع از این راه بروز داده باشند.
 +
با این همه، راه خدمتگزاری واقعی به اجتماع و به عالم بشریت به روی این دسته از افراد نیز بسته نیست، زیرا اینان اگر هم نخواهند یا نتوانند خود را با سازمان‌های سیاسی و اجتماعی موجود تطبیق دهند باز می‌توانند ار راه‌های بی واسطه تر و شاید کوتاه تر در نیل به هدف اصلی خویش بکوشند
 +
.
 +
باید تذکر دهم که مراد من از اشاره به سازمان‌های سیاسی و اجتماعی موجود هیچیک از مرام‌های انعطاف ناپذیر و خشک سیاسی یا اقتصادی نیست، زیرا اصلی که ما در کشور خویش آن را به صورت یک واقعیت پذیرفته‌ایم این است که با پیشرفت عظیم علم و صنعت و با اکتشافات و اختراعات بی شمار، و با دورنمای قدرت روزافزون تکنوبوزی و تاثیر آن در جامعه بشری، دیگر بسیاری از افکار و اصول سیاسی و "ایسم"‌های گوناگونی که در گذشته به عنوان حقایق جاودانی و تغییرناپذیر به ما عرضه شده‌اند کهنه شده و جوابگوی نیازمندی‌های امروزی جامعه بشری نیستند. بر اساس این اعتقاد، ما در انقلاب اجتماعی همه جانبه کشور خودمان در سالیان اخیر این راه راه برگذیدیم که به جای پیروی از مقرراتی غیرقابل انعطاف، از میان همه اصول و مرام‌های موجود آنچه را برای خود مناسبتر تشخیص دهیم و بیشتر پاسخگوی احتیاجات خویش بیابیم برگزینیم، و در خارج از این مرام‌ها و اصول نیز عواملی را که مفید یا ضروری بدانیم خودمان با توجه به شرایط و مقتضیات ملی ابداع کنیم، و از ترکیب همه اینها برنامه تحول ملی خود را به صورتی که هر چه بیشتر و کاملتر بتواند منافع مادی و معنوی ما را تامین نماید طرح و تدوین کنیم و آن را مورد اجرا قراردهیم. البته اصولی هست که ما آنها را در هر شرایطی اصولی غیرقابل تغییر می‌شماریم. اولین این اصول احترام به شخصیت فرد و ایمان بدین حقیقت است که فرد برده دولت نیست، بلکه این دولت است که باید خدمتگزار افراد مملکت باشد. اصل دیگر این است که منابعی که خداوند - که ما عمیقا بدو اعتقاد داریم - خلق فرموده و آنها را در اختیار بشر قرارداده است بی آنکه خود افراد در این مورد زحمتی کشیده و تلاشی کرده باشند، از قبیل جنگل‌ها و مراتع و آب‌ها و به طور کلی ثروت‌های بزرگ طبیعی که مالکیت فردی آنها می‌تواند جنبه استثماری پیدا کند، نمی‌توانند به افراد معین تعلق داشته باشند، بلکه مال جامعه هستند. غیر از این اصولی که پایه‌های انقلاب اجتماعی ما هستند و از نظر ما حقایقی تغییرناپذیرند، سایر امور چون مربوط به پیشرفت‌های علمی و تکنولوژی هستند نه تنها می‌توانند تغییر کنند، بلکه اصولا باید تغییر کنند، تا از این راه سیر تکاملی بشر بتواند به راه خود ادامه دهد و به اصطلاح "درجا" نزند.
  
سیاست دولت در زمینه امور اجتماعی و رفاهی : نباید فراموش کرد که هدف والای کوششهای ما بهبود وضع اجتماعی انسانهای امروز و آینده است. علیرغم کوششهایی که می‌توانیم و باید در بنای‌آینده‌ای درخشانتر برای نسلهای بعدی مبذول داریم به هیچ وجه نباید نسل حاضر را فراموش کنیم و از تأمین رفاه هر چه بیشتر غافل بمانیم. در اجراء‌این نظر دولت خدمتگزار به امر آموزش و مبارزه با بیسوادی اهتمامی وسیع مبذول داشته و خواهد داشت بدانسان که موفق شود به زمان تمدن بزرگ‌افراد لازم‌التعلیم را آموزش دهد و حد سنی سوادآموزی را به ۴۵ و شاید حتی ۵۰ سال برساند. شاهنشاه مقرر فرموده‌اند که جهاد عمومی و ملی برای‌مبارزه با بیسوادی را اعلام کنیم و همه گروهها و افراد را اعم از کشوری و لشگری به مشارکت داوطلبانه در این پیکار مقدس فراخوانیم و مشوق باشیم.‌در این جهاد ملی با پیش قدمی حزب رستاخیز ملت ایران باید تمام گروهها و اکثر سازمانهایی که به نحوی قادر به مشارکت هستند سهیم شوند و نقش‌ارزنده و بارزی را به عهده گیرند.
+
این سیر تکاملی جامعه بشری یک شرط اصلی و قطعی دارد، و آن این است که به هر حال می‌باید بر پایه همکاری هر چه بیشتر جوامع بشری و بر اساس تفاهم متقابل و اشتراک مساعی عمومی در رفع مشکلات جهانی و ملی متکی باشد، و به همین جهت است که ما اعتقاد دارم بهترین راه این تشریک مساعی در هر اجتماع، با هر رژیمی و هر سیستمی، اصول تعاونی است که ما اکنون می‌کوشیم تا آن را اساس کار اجتماع نوین خود قراردهیم.
+
البته همان طور که ما در اجرای اصول مختلف انقلاب اجتماعی خود از دیگران تقلید نمی‌کنیم، توقع آن نیز نداریم که دیگران چشم بسته از ما پیروی کنند. من در اینجا فقط واقعیت آزمایش وسیعی را که اکنون در کشور من در راه این تحول در جریان است مطرح می‌کنم، و بر دیگران است که مفید بودن یا نبودن چنین آزمایشی را برای خود تشخیص دهند. این واقعیت این است که اکنون اجتماع ایرانی به صورتی یک پارچه و با ایمان و اعتقاد و با هیجانی بی سابقه به راهی می‌رود که در عمل نتایجی از هر حیث مثبت و درخشان برای آن در برداشته است.
‌گذشته از توجه به آموزش در سطوح مختلف از کودکستان تا دانشگاه که در جهت ساخت معنوی نوباوگان و جوانان کشور است عنایتی جدی به رفاه‌گروههای مختلف اجتماعی مبذول خواهد شد. در این زمره نوباوگان و جوانان مملکت مورد توجه مستقیم قرار خواهند گرفت و کوشش خواهد شد که‌از سوئی با به کارگیری تعلیمات رایگان تا آخرین مراحل تحصیل دانشگاهی و تغذیه رایگان و کمک به صندوقهای رفاه دانشجویان و پرداخت کمک‌هزینه تحصیلی و تأمین سهم عمده‌ای از هزینه مسکن آنان موجبات رفاهشان فراهم گردد و از سوی دیگر علائق معنوی و ملی آنان چنان پرورش یابد‌که بتوانند به حد استعداد خود در برنامه‌های اجتماعی و اقتصادی میهنمان سهیم شوند. اردوهای عمران ملی که هنوز کمتر از دو سال از تشکیلشان‌می‌گذرد نشان دادند که جوانان ما واجد چنین استعدادهایی و نیز صاحب چنین علایقی هستند چنانچه بخصوص در سال جاری نزدیک به چهل هزار‌نفرشان در کارهای عمرانی مشارکت جدی کردند و گذشته از آنکه بازده کار ارزشمندی داشتند احساس غرور و ادراک مسئولیتی عمده کردند و مسلماً‌این جنبه معنوی مطلب اهمیت والاتر از آن بازده مادی دارد.  
 
  
‌نظر این است که از این پس این اردوها به طرف مبارزه با بیسوادی در تمام سطوح سوق داده شوند. دولت همچنین وظیفه خود می‌داند که کوشش‌های‌فعلی را برای تأمین اجتماعی گروههای مختلف افزون کند به نحوی که به تدریج هر ایرانی مطمئن باشد که همیشه زیر پوشش حمایت اجتماعی قرار‌خواهد داشت و دولت در همین مسیر به بازنشستگان - و از جمله کارکنان بازنشسته دولت توجه عمیق خواهد داشت و از یاد نخواهد برد که این گروه‌بزمان اشتغال چرخهای فعاله اقتصادی و اجتماعی را می‌گردانده‌اند و لاجرم می‌توانند و باید به زمان کناره‌گیری بیش از پیش از زندگی مطمئن و آرامی‌برخوردار باشند.  
+
از اصول این آزمایش، اصلاحات ارضی و سهیم شدن کارگران تا بیست درسد در سود ویژه کارخانه‌ها، و نیز ایجاد سازمان‌های متشکلی است که ما آنها را "سپاهیان انقلاب سفید ایران" نامیده‌ایم> اینها عبارتند از سه سپاه دانش، بهداشت، ترویج و آبادانی که افراد آنه به منظور آموزش بی سوادان و اشاعه اصول بهداشتی و نوسازی روستاها به دهات ایران می‌روند و اصول تمدن و پیشرفت را با خود همراه می‌برند. اکنون جوانان این سپاه‌ها، با ایمان و پشتکاری که نه تنها احترام عمیق مردم ایران را به خود جلب کرده، بلکه در مواردی مانند مورد سپاه دانش ایران شهرت و احترام بین المللی یافته است، به کار خلاقه خود در زمینه‌هایی که مربوط به هر یک از آنهاست اشتغال دارند، و با کوشش و تلاش قهرمانی خویش در سراسر کشور به صورت عالیترین مظاهر بشردوستی و خدمتگزاری به اجتماع درآمده‌اند. در این مورد، در کشوری که تا پنج سال پیش زنان آن حتی از حق رای دادن و انتخاب شدن در پارلمان محروم بودند به زودی دختران ایرانی نیز دوشادوش برادران خود در همه این تلاش‌ها شرکت خواهند جست.
  
‌در امر بهداشت و درمان به سختی خواهیم کوشید که شبکه بهداشتی درمانی کشور را در اسرع وقت ممکن توسعه دهیم بدانسان که در این شبکه کلیه‌افراد از سطح روستا گرفته تا مراکز شهرستان و استان زیر چتر بهداشتی و درمانی قرار گیرند بدین منظور نیروی انسانی لازم در داخل مملکت تربیت و‌فارغ‌التحصیلان خارج کشور نیز به خدمت گرفته خواهند شد و سایر امکانات بهداشتی - درمانی نیز توسعه خواهند یافت.
+
بر اساس همین تجار کلی و باتوجه به موفقیت‌های مافوق انتظاری که در این مورد با اتکا به روح بشردوستی و فداکاری افراد پاکدل خود به دست آورده‌ایم، امروز من می‌خواهم به تمام کسانی که آماده جهادی موثر در راه خدمت واقعی به عالم بشریت هستند پیشنهادی بکنم که امکان چنین خدمتی را که لابد ایدآل قلبی آنان است بدیشان می‌دهد، بی آنکه مجبور باشند برخلاف میل خود از راه سازمان‌های سیاسی و اجتماعی موجود بگذرند.
+
همانطور که گفتم و همه ما خوب بدین واقعیت وقوف داریم - امروزه صدها میلیون نفر از مردم جهان در سراسر روی زمین از بیماری، از گرسنگی، از جهل، از تعصبات مختلف اجتماعی رنج می‌برند. این مردم احتیاج به نیکوکاراین دارند که با فداکاری و با روح بشردوستی به یاری آنها بشتابند. صدها میلیون مرد و زن و کودک و سالخورده در شمال و جنوب و شرق و غرب جهان دیده به راه دارند تا مگر کسانی از راه محبت در رفع آلام آنها بکوشند، و من یقین دارم که به موازات آنان، میلیون‌ها نفر نیز در همین شرق و غرب و شمال و جنوب جهان هستند که در قلب خویش آرزوی این خدمت بی شایبه و انسانی را به هم نوعان خود دارند. میلیون‌ها نفر هستند که آرامش روحی و رضایت وجدانی خویش را در این می‌بینند که احساس کنند به خاطر یک ایدآل عالی زندگی می‌کنند و در تلاش خویش از یک هدف واقعا انسانی، و به همین دلیل مقدس، الهام و نیرو می‌گیرند.
‌تأمین اجتماعی با تصویب قانون جدید گسترش خواهد یافت و به نحوی خواهد بود که تمام مردم از بدو تولد تا خاتمه زندگی تحت پوشش انواع‌بیمه‌ها قرار گیرند.
+
باتوجه بدین واقعیت، من امروز پیشنهاد می‌کنم که سپاهی به نام "لژیون خدمتگزاران بشر" بوجود آید که در آن افرادی از هر کشور، هر طبقه، هر نژاد، هر مذهب، هر جنس، هر سن، در هر وضع اجتماعی و اقتصادی، فقط با این وجه اشتراک که قسمتی از عمر خود را وقف خدمتگزاری به نوع انسان کنند شرکت داشته باشند، و چون خواه ناخواه وجود مرکزی برای اداره کلی چنین نیرویی لازم است از این لحاظ فقط به سازمان ملل متحد یعنی سازمانی که به صورت بین المللی و بشری به وجود آمده است وابسته باشند.
‌از نظر درمان، پوشش بیمه‌ها گسترش قابل ملاحظه‌ای خواهد یافت، هم‌اکنون کلیه کارمندان شاغل و بازنشسته دولت، و خانواده آنان و همچنین‌کارگران تحت پوشش کامل بیمه درمانی قرار گرفته‌اند و با اجرای تأمین اجتماعی این امر به سایر گروهها نیز تسری پیدا خواهد کرد.
 
 
   
 
   
‌دولت به خوبی آگاه است که تأمین مسکن کافی برای خانواده‌ها یکی از الزامات اجتماعی عصر انقلاب است، هدف دولت آن است که در پایان برنامه‌پنجم موجباتی فراهم شود که به طور متوسط سالانه سیصد هزار واحد مسکونی در سطح کشور به وجود آید و برای تأمین این منظور به ایجاد و توسعه‌صنایع ساختمانی جدید اهتمام خواهد رفت. انتشار اوراق پس‌انداز مسکن با بهره مناسب و اعطاء وام برای ساختمان و ایجاد بانکهای تخصصی‌ساختمانی و سایر مؤسسات مالی و تشویق به ایجاد مجتمع‌های مسکونی برای تمام گروهها با استفاده از قطعات پیش ساخته و ایجاد تسهیلات برای‌تولید و عرضه بیشتر مصالح ساختمانی در زمره اقدامات دولت برای تأمین مسکن بیشتر محسوب می‌شوند. بدیهی است مقدمات اجرای برنامه‌های‌ضربتی خانه‌سازی که از طرف حزب رستاخیز ملت ایران ارائه شده بود فراهم آمده است. تثبیت نرخ کالاهای اساسی نیز از جمله خط‌مشی‌های عمده‌دولت در جهت وصول به هدفهای اجتماعی است. اقدام به تولید و تأمین و عرضه بیشتر کالاهایی چون غلات و برنج و روغن و شکر و گوشت و کود‌شیمیایی با قیمتهای متناسب در سرلوحه برنامه‌های اجتماعی قرار داشته و دارد و سالانه میلیاردها ریال از بودجه عمومی دولت صرف کمک به تأمین‌این مواد اساسی می‌شود.
+
البته این راه آسانی است که بگویم وقتی که چنین سپاهی بین المللی بوجود می‌آید،حقا شایسته است که کشورهای مختلف جهان نیز قدمی ولو ناچیز در راه خلع سلاح بردارند و قسمنی از صرفه‌جویی را که بدنی ترتیب حاصل می‌کنند در اختیار این سپاه جهانی بگذارند. ولی تا وقتی که چنین روزی فرارسد، می‌توان امید داشتکه چنین اقدامی اقلا به صورت داوطلبانه انجام گیرد، یعنی نه تنها افراد و سارمان‌های بشر دوست بلکه دولت‌ها نیز ار طریق سازمان ملل به صورت عطیه به چنین لژیوینی که به خاطر سعادت نوع انسان ایجاد می‌شود کمک مالی کنند، زیرا به هر حال هزینه زندگی و کار این افراد داوطلب می‌باید از سوی سازمان ملل متحد فراهم گردد.
 
+
از دوران امپراتوری روم تا همین عصر ما لژیون‌های بسیاری به خاطر پیروزی نظامی پدیدآمده‌اند. بیایید یک بار لژیونی بین المللی به وجود آوریم که هدفش پیروزی در پیکار با دشمنان واقعی بشر یعنی با فقر، با جهل، با گرسنگی و با بی عدالتی‌های اجتماعی باشد. بگذارید تاریخ آینده گواهی دهد که نیروی معنوی خدمتگزاران بشر از قدرت هر سپاه و نیروی تخریبی هر اسلحه‌ای قوی تر و پایدارتر است. بگذارید در دنیای مادی ما، آنهایی که می‌خواهند خود را وقف خدمت به بشریت کنند به دور هم گرد آیند و صدای معنویت را به گوش سدها میلیون از برادران و خواهران بی پناه و نومید خود در سرتاسر جهان برسانند. بگذارید در تاریک خودخواهی‌ها، حسابگری‌ها، تبعیض‌ها و ستم‌ها، فروغ یزدانی از خود گذشتگی و فداکاری و نوع پرستی به دست چنین نیرویی به درخشش درآید. بگذارید این گفته سعدی، شاعر بزرگ بشریت به دست افراد تحقق یابد که:
'''سیاست های اداری'''
 
 
 
‌سیاستهای اداری : دولت سیاست عدم تمرکز امور و مشارکت فعالانه مردم را در سطوح مختلف بشدت دنبال خواهد کرد. در این زمینه اجرای طرحهای عمرانی فراوانی به‌مناطق واگذار شده و مشارکت مردم ایران در این تصمیم‌گیریها تا حدود زیادی حاصل آمده است.
 
 
 
‌کوشش دولت این خواهد بود که دامنه این تصمیم‌گیریهای مقامات محلی و مشارکت جدی و فعالانه آنها در کارهای اجرایی هر چه بیشتر توسعه یابد.‌در سال آینده بودجه‌های جاری یازده وزارتخانه و مؤسسه دولتی و دستگاه‌های وابسته به آنها به صورت استانی تنظیم و برای تصویب تقدیم قوه مقننه‌می‌شود و تعداد این دستگاهها در سالهای بعد باز هم بیشتر خواهد شد.
 
 
 
‌در نظام سازمانی دولتی تجدید نظرهای لازم اعمال خواهد شد بدانسان که تشکیلات دستگاههای مختلف دولتی با وظایفشان هماهنگی بیشتری داشته‌باشد.
 
 
 
‌سازمان امور اداری و استخدامی کشور موظف خواهد بود در مقررات استخدامی تجدید نظر کند به طوری که امر استخدام از قالبهای فشرده گذشته‌خارج و با پویایی و سازندگی عصر رستاخیز سازگار شود مقررات اداری و مالی و غیر ضروری باید از میان برداشته شود و به نحوی که این مقررات -‌بحق - وسائلی برای نیل سریع به هدف باشند نه خود هدف یا اهدافی که رشد اقتصادی و اجتماعی را وسیله قرار دهند. مقررات باید به نحوی روشن و‌ساده شود که مردم بتوانند با سرعت هر چه تمام‌تر فعالیتهای خود را دنبال نمایند و با توجه به سیاست عدم تمرکز ضوابط لازم به صورتی گویا چنان‌تدوین خواهد شد که سرمایه‌گذاران شهرستانی از مراجعه ادارات مرکزی بی‌نیاز گردند، در عین حال سعی وافی به عمل خواهد آمد که انضباط لازم‌متناسب با رستاخیز ملت در امور مالی برقرار شود. باین موضوع مهم توجه جدی مبذول خواهد شد که وسعت بیشتر مالی مملکت به هیچ وجه نباید‌باعث زیاده روی در مخارج گردد. از این به بعد دستگاهها و عوامل اجرایی به عنوان یک وظیفه جدی ملزم خواهند گشت که با کمال صرفه‌جویی کار‌کنند، و بازده کار خود را چنان افزایش دهند که در برابر افزایش اعتباری نسبت به سابق محصول کار به مراتب بیشتری عرضه دارند، برای حصول‌اطمینان از اینکه هزینه‌های ضرور به صحت و درستی انجام پذیرفته و نتایج کار با آن متناسب باشد نظام نوینی برای امر پی‌گیری و نظارت و ارزشیابی و‌حسابرسیهای بعد از کار به وجود خواهد آمد و در مراحل مختلف کار دستگاهها و عوامل اجرایی تحت مراقبت شدید قرار خواهد گرفت.
 
‌به طوری که حتی‌الامکان هیچ هزینه زائد بر میزان لازم صورت نگیرد و هر کس بداند در برابر وظائف و اختیاراتی که دارد مسئولیت هم دارد و به هر‌زمان که لازم آید باید پاسخگو باشد.  
 
 
 
'''سیاست های عمده دیگر'''
 
 
 
‌سیاستهای عمده دیگر : روشن است که اجرای سیاستهای فوق‌الذکر مستلزم دوام ثبات سیاسی و اجتماعی است که ایران در پرتو حمایت شاهنشاه از آن برخوردار بوده و‌هست، همچنین عدالت قضایی به عنوان زیربنای اصلی نظام جامعه تلقی گردد از این روی دولت لازم می‌داند که به توسعه و تجهیز هر چه بیشتر‌سازمانهای قضایی کشور و اصلاح دیگر قوانین مربوط به دادگستری به منظور تسریع در رسیدگی به دعاوی و تعمیم و تأمین کامل عدالت قضایی توجه‌خاص مبذول دارد. به موازات بهبود نظام قضایی، اصلاح در روشهای اداری و مالی که در تسریع گردش چرخ‌های اقتصاد عامل مؤثر خواهد بود‌ضرورت کامل دارد از آن جمله است تقلیل تماس بین مؤدیان مالیات و دستگاه‌های تشخیص و وصول و تسهیل پرداخت مالیات از طرف مؤدیان و‌تجدید نظر در تقسیم بار مالیاتی در جهت کمک بیشتر به گروه‌های کم درآمد با رعایت وضع خاص هر یک از مناطق کشور و برقراری مزایای مالیاتی‌برای پیشه‌وران در مناطق کمتر و توسعه یافته و انگیزه‌های مختلف مالیاتی دیگر در جهت تحقق هدف‌های صنعتی شدن کشور.
 
 
 
'''سیاست خارجی و روابط بین المللی'''
 
 
 
‌سیاست خارجی و روابط بین‌المللی : دولت در اجرای سیاست مستقل ملی ایران، روابط دوستی، همزیستی و همکاری خود را با همه کشورها توسعه داده است و در آینده نیز از چنین‌سیاستی که به نفع صلح و ثبات و دوستی با کلیه دول جهان به خصوص همسایگان است پیروی خواهد نمود. دفاع از صلح جهانی وفاداری و احترام به‌منشور سازمان ملل متحد و کلیه مقررات عمومی و بین‌المللی به صورت اصلی معتبر، زیر بنای سیاست خارجی ایران را تشکیل می‌دهد و توسعه‌همکاریهای منطقه‌ای و بین‌المللی نیز هدف اصلی دولت می‌باشد.
 
 
 
‌حفظ امنیت خلیج فارس تنها از طریق کشورهای ساحلی خلیج فارس مورد تأکید دائمی خواهد بود.
 
 
 
‌در زمینه تأمین آرامش بین‌المللی به لزوم تحقق خلع سلاح کامل و تحت نظارت بین‌المللی اعتقاد راسخ داریم و از هر گامی که برای نیل باین هدف‌برداشته شود پشتیبانی خواهیم کرد.
 
 
‌پیشنهاد غیر اتمی کردن منطقه خاورمیانه که از طرف دولت شاهنشاهی در اجلاس اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد مطرح و تصویب شد یکی از‌جلوه‌های این سیاست بود.
 
‌همچنین همکاری ایران با کشورهای منطقه اقیانوس هند برای حفظ این محدوده به عنوان یک منطقه صلح و دور از رقابت قدرتهای بزرگ که بازتاب‌بین‌المللی مطلوبی داشت از همین انگیزه مایه می‌گیرد. دولت شاهنشاهی ایران اقداماتی را که در سطح بین‌المللی به منظور رفع تشنج به عمل آمده‌است تأیید می‌کند و این اقدامات را گامی در راه استقرار صلح پایدار تلقی می‌کند ولی معتقد است که این اقدامات بایستی جنبه جهانی داشته و از‌جامعیت برخوردار باشد زیرا به نظر دولت شاهنشاهی صلح جهانی غیر قابل تجزیه است.  
 
 
 
'''تقویت بنیه دفاعی کشور'''
 
 
 
‌تقویت بنیه دفاعی کشور : در عین حال که کوشش‌های مستمر خود را برای رسیدن به دنیایی آرام، مطمئن و پر از صلح و تفاهم به کار خواهیم برد. در عین اینکه همواره مشتاق‌کنترل و اجرای اصل خلع سلاح عمومی هستیم ، مادام که این اصول از طرف کلیه ملل جهان قبول و تضمین نگردیده، ناگزیر در جهت امنیت و ثبات و‌حاکمیت کشور خویش و حراست از ثمراتی که در سایه انقلاب شاه و ملت حاصل شده بر قدرت نظامی خود خواهیم افزود.
 
 
 
‌حاکمیت و استقلال و تمامیت ارضی کشور ما در گروی قدرت دفاعی ما است امروز خوشبختانه ارتش شاهنشاهی ایران یک قدرت بزرگ محسوب‌می‌شود و می‌تواند ضامن استقلال و پیشرفت مملکت باشد. ‌همچنین سیاست تقویت بنیه دفاعی، چنانکه شاهنشاه مکرر فرموده‌اند بر اساس ضرورت‌ها تا سرحد احتیاج در نظر گرفته شده است و اگر اقتضاء‌داشته باشد که برای تأمین بیشتر این منظور اقدامات مؤثرتری انجام گردد ناگزیر به عمل خواهد آمد.
 
 
 
'''جنبه فرهنگی و معنوی'''
 
 
 
‌جنبه فرهنگی و معنوی : ناگفته روشن است که موفقیت‌های مادی و پیشرفت‌های اجتماعی و تحولات زندگی ظاهری، هرگز ما را از جنبه‌های فرهنگی و امور معنوی و اخلاقی‌غافل نساخته و نخواهد ساخت. انقلاب عظیم اجتماعی و جهش‌های شگفت اقتصادی ایران همه مقدمه و مبنایی است که بر پایه آن یک تمدن بزرگ که‌در آن سجایای ملی ایرانی و ارزش‌های اصیل فرهنگ "‌غنی این سرزمین کهن، به بهترین وجه منعکس باشد بنا شود و ایران خود در ساختن دنیایی بهتر‌که بر آن صلح و تفاهم حکومت کند مشارکت کند.
 
 
‌شاهنشاه وظیفه نسل حاضر را در قبال میراث ارزنده فرهنگ ملی بدین نحو روشن فرموده‌اند که ملت ایران باید ارزش‌های مثبت و جاودانی فرهنگ‌ایرانی را از غبار آلودگی‌های اعسار گذشته پاکیزه سازد بار دیگر درخشش آن را در زمینه‌های مختلف هنر - ادب - اخلاق و فضیلت و امور معنوی‌بازگرداند. بنا بر این دولت به ادامه اجرای سیاست فرهنگی و تقویت جنبه پژوهشی در مؤسسات آموزشی کشور و از طریق وسائل ارتباط جمعی‌خواهد کوشید که به نیرومند ساختن جنبه‌های اخلاقی و معنوی خصوصاً در نزد نسل جوان و ازدیاد آگاهی آنان به میراث‌های ملی توفیق یابد و از این‌طریق نیز گام مؤثری در راه تحکیم و یکپارچگی روحی و فکری ملت ایران بردارد.
 
 
 
'''کابینه آقای هویدا نخست وزیر'''
 
 
 
‌جناب آقای رییس - خانمها - آقایان :
 
 
‌اکنون مایلم از همکاریهای صمیمانه اعضا قوه مقننه که در طول دوره گذشته با روح وطن پرستی و شاهدوستی و مانند سربازی شجاع در سنگر انقلاب،‌دولت را یاری کرده‌اند صمیمانه سپاسگزاری نمایم، و ضمن ارائه برنامه کار دولت اعضا کابینه جدید را به نمایندگان مجلس شورای ملی معرفی کنم.  
 
 
 
۱ - جناب آقای جمشید آموزگار - وزیر کشور
 
۲ - جناب آقای عباسعلی خلعتبری وزیر امور خارجه
 
۳ - جناب آقای مهرداد پهلبد وزیر فرهنگ و هنر
 
۴ - جناب آقای هادی هدایتی وزیر مشاور و معاون اجرایی نخست‌وزیر
 
۵ - جناب آقای منصور روحانی وزیر کشاورزی و منابع طبیعی
 
۶ - جناب آقای هوشنگ انصاری وزیر امور اقتصادی و دارایی
 
۷ - جناب آقای صفی اصفیا وزیر مشاور
 
۸ - جناب آقای عبدالمجید مجیدی وزیر مشاور و رییس سازمان برنامه و بودجه
 
۹ - جناب آقای ایرج وحیدی وزیر نیرو
 
۱۰ - تیمسار ارتشبد رضا عظیمی وزیر جنگ
 
۱۱ - جناب آقای صادق احمدی وزیر دادگستری
 
۱۲ - جناب آقای امیرقاسم معینی وزیر کار و امور اجتماعی
 
۱۳ - جناب آقای جواد شهرستانی وزیر راه و ترابری
 
۱۴ - جناب آقای پروفسور انوشیروان پویان وزیر بهداری
 
۱۵ - جناب آقای غلامرضا کیانپور وزیر اطلاعات و جهانگردی
 
۱۶ - جناب آقای رضا صدقیانی وزیر تعاون و امور روستاها
 
۱۷ - جناب آقای فرخ نجم‌آبادی وزیر صنایع و معادن
 
۱۸ - جناب آقای احمد هوشنگ‌شریفی وزیر آموزش و پرورش
 
۱۹ - جناب آقای دکتر عبدالحسین سمیعی وزیر علوم و آموزش عالی
 
۲۰ - جناب آقای کریم معتمدی وزیر پست و تلگراف و تلفن
 
۲۱ - جناب آقای فریدون مهدوی وزیر بازرگانی
 
۲۲ - جناب آقای همایون جابری انصاری وزیر مسکن و شهرسازی
 
۲۳ - جناب آقای دکتر شجاع‌الدین شیخ‌الاسلام‌زاده وزیر رفاه اجتماعی
 
۲۴ - جناب آقای سید ضیاالدین شادمان وزیر مشاور و معاون پارلمانی نخست‌وزیر
 
 
 
‌ابقا همکاران این جانب در وظایف خطیری که بر عهده دارند به هر یک از ما امکان آن را خواهد داد که با اغتنام فرصت اقداماتی را که در اجرای آن‌مستلزم زمان طولانی‌تری بوده به انجام رسانیم و کوشش کنیم که از تجربه گذشته برای ساختن ایرانی آبادتر و نیرومندتر به حداکثر استفاده‌نماییم.
 
 
 
‌روشن است که کوشش ما معطوف بر آن خواهد بود که ایران بتواند بر منابع تولیدی نیرومند کشاورزی ، صنایع غیر نفتی و خدمات خود اتکا کند تا درآمدهای‌حاصل از اینگونه فعالیتهای اقتصادی و توسعه مستمر کشور را در آینده نیز تضمین کند.
 
 
‌به امید چنین آینده‌ای درخشان دست به دست هم دهیم و قوه مقننه و مجریه دوش به دوش هم در زیر پرچم رستاخیز ملت ایران در مسیری که به‌رضایت شاهنشاه و سعادت ملت ایران منتهی شود گام برداریم.  
 
 
 
‌برنامه فوق منضم به تصمیم قانونی دایر به ابراز رأی اعتماد به دولت جناب آقای امیرعباس هویدا نخست‌وزیر می‌باشد. ‌
 
 
 
رییس مجلس شورای ملی - عبدالله ریاضی
 
 
 
  
 +
تو کز محنت دیگران بی غمی
  
 +
نشاید که نامت نهند آدمی
  
 +
https://mashruteh.org/wiki/index.php...
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۲۸


ShahanshahUSPresidentJohnson1347J.jpg
تمبر دهمین سالگرد لژیون خدمتگزاران بشر
ShahanshahUSPresidentJohnson1347.jpg
شاهنشاه در دانشگاه هاروارد در سخنرانی خود پیشنهاد بنیاد "لژیون خدمتگزاران بشر" را می دهند
ShahanshahSpeechHarvardUni1347.jpg
ShahanshahSpeechHarvardUni1347h.jpg
ShahanshahSpeechHarvardUni1347b.jpg
ShahanshahUSSenateUNV1347a.jpg
ShahanshahUSSenateUNV1347b.jpg
ShahanshahAryamehrUNV1349d.jpg
ShahanshahAryamehrUNV1349f.jpg

روز لژیون خدمتگزاران بشر ۲۳ خرداد ماه

تصمیم قانونی دایر به نام‌گذاری روز ۲۳ خرداد به نام روز لژیون خدمتگزاران بشر - مصوب ۸ بهمن ۱۳۴۹ مجلس شورای ملی و ۲۸ بهمن ۱۳۴۹ مجلس سنا – این قانون در تاریخ ۱۰ اسفند ۱۳۴۹ به توشیح محمدرضا شاه پهلوی رسید. روز ۲۳ خرداد که مصادف با ایراد بیانات حکیمانه اعلیحضرت همایون محمدرضا پهلوی شاهنشاه آریامهر مبنی بر تشکیل لژیون خدمتگزاران بشر در دانشگاه هاروارد است روز لژیون خدمتگزاران بشر (‌داوطلبان ملل متحد برای عمران و توسعهUnited Nation Volunteers ) نامیده می‌شود.

سخنان اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در دانشگاه هاروارد در بنیانگذاری سازمان خدمتگزاران حقوق بشر سازمان ملل متحد ۲۳ خرداد ماه ۱۳۴۷

آقای رییس دانشگاه، خانم‌ها و آقایان

از دریافت دکترای افتخاری دانشگاه شما کمال خوشوقتی و افتخار را دارم. باید بگویم که این مقام عالی علمی که از طرف کهنسالترین دانشگاه امریکا به من اهدا می‌شود برایم ارزشی استثنایی دارد، زیرا اکنون بیش از ۳۳۰ سال است این دانشگاه شخصیت‌های ممتاز در زمینه‌های مختلف کوشش‌های انسانی پرورش داده است.

باتوجه بدین واقعیت، من امروز پیشنهاد می‌کنم که سپاهی به نام "لژیون خدمتگزاران بشر" بوجود آید که در آن افرادی از هر کشور، هر طبقه، هر نژاد، هر مذهب، هر جنس، هر سن، در هر وضع اجتماعی و اقتصادی، فقط با این وجه اشتراک که قسمتی از عمر خود را وقف خدمتگزاری به نوع انسان کنند شرکت داشته باشند، و چون خواه ناخواه وجود مرکزی برای اداره کلی چنین نیرویی لازم است از این لحاظ فقط به سازمان ملل متحد یعنی سازمانی که به صورت بین المللی و بشری به وجود آمده است وابسته باشند

و خوشوقتم بگویم که قسمتی از آن را گنجینه میراث فرهنگی کشور خود من به صورت کتاب‌های خطی و چاپی فارسی تشکیل می‌دهد - کانونی است که مدارک قریحه و نبوغ آفریننده بشری را در رشته‌های مختلف علمی و ادبی و فکری یک جا گردآورده است و از این راه به صورت مظهر معنوی آن دنیایی درآمده است که ما در آرزوی تحقق آنیم، دنیایی که در آن همه اندیشه‌ها و نیروهای مثبت و خلاقه، دور از جدایی‌های جغرافیایی و نژادی و مذهبی و زبانی، دست در دست یکدیگر داده و در لوای حقیقتی بالاتر از همه این جدایی‌ها واحدی پدید آورده باشند که قبل از هر چیز مربوط به جامعه بشری باشد. چنین جامعه‌ای خواه ناخواه به وجود خواهد آمد، زیرا جبر تاریخ است که چنین ایجاب می‌کند. سیر تکاملی تمدن بشری، امروز طوری است که ما می‌توانیم دورنمای این دنیای آینده را به خوبی در افق ببینیم بی آنکه در این مورد به دوربین‌های نجومی احتیاجی داشته باشیم. در این صورت، هم منطق و عقل سلیم و هم نیک اندیشی و وجدان بشری به ما حکم می‌کند که استقرار چنین جامعه‌ای را هر قدر ممکن باشد تسهیل کنیم، تا جامعه سالمی بوجود آید که اجزای آن یعنی فرزندان ما و نوادگان ما برای همیشه از ابتلائات اجتماعی کنونی ما و رنج‌های روحی و جسمی که ما با آنها دست بگریبانیم خلاص شده باشند.

چرا امروزه ما با این رنج‌ها دست بگریبانیم؟ برای اینکه متاسفانه جامعه کنونی ما، به خلاف آن اجتماعی که دورنمای آن را در برابر خویش داریم، جامعه‌ای بیمار است و این بیماری در تمام سطح‌های آن به چشم می‌خورد: چه در سطح بین‌المللی، چه در سطح ملی، چه حتی در سطح‌های شهری و خانوادگی.

البته مقصودم این نیست که این بیماری فقط امروز به وجود آمده است. آنچه جامعه کنونی بشری را دچار تشنج و پریشانی می‌کند، زاده عواملی است که ریشه مزمن دارند. محرومیت‌ها، تبعیض‌ها، ستمگری‌ها، تعصبات، کینه توزی‌ها و دشمنی‌ها، فقر، جهل، گرسنگی، بیسوادی همه اینها بیماری‌هایی است که از گذشته برای ما به ارث رسیده است. منتها تفاوت اساسی وضع امروز ما با گذشته این است که اکنون ما دریافته‌ایم وجود این آفات امری طبیعی و اجتناب ناپذیر نیست، درست به همان ترتیب که دریافته‌ایم بیماری‌هایی از قبیل وبا و طاعون بلایایی آسمانی و غیرقابل اجتناب نیستند . البته توجه بدین واقعیت، برای نوع انسان نگرانی و اضطرابی پدید آورده است که اتفاقا همان مایه نجات او است. تا وقتی که پدران ما امری طبیعی می‌دانستند که در صورت بروز وبا و یا طاعون خود را به دست تقدیر بسپارند و در انتظار مرگ بنشینند، طبعا حس سرکشی و عصیانی نیز نداشتند. ولی ما اکنون این عصیان را داریم، زیرا به خلاف آنها این بیماری را با همه وحشتزایی آنها چاره‌پذیر نمی دانیم و به همین جهت پیشاپیش به سراغ پیشگیری می‌رویم و در هنگام بروز اپیدمی، تمام افراد جامعه را برای مبارزه به آن بسیج می‌کنیم. نتیجه این نگرانی و این عصیان، این است که امروزه نوع بشر تقریبا گریبان خود را از این بلایا خلاص کرده است. اگر این حقیقت در مورد بیماری‌های جسمی صادق است، به همان اندازه می‌تواند در مورد بیماری‌های اجتماعی نیز صادق باشد، بدین دلیل ساده که هم اکنون نتایج موفقیت‌های بشری را در قسمتی از این زمینه‌ها به چشم می‌بینیم. مثلا قرن‌های دراز دنیای ما شاهد جنگ‌های خونین مذهبی بود که به نظر امری نه تنها طبیعی بلکه مقدس جلوه می‌کرد، اما اکنون بشر بدین حقیقت اعتقاد یافته است که همه مردم جهان، آفریدگان یک خداوندند و هر کدام حق دارند او را به صورتی که مایلند پرستش کنند. اگر در منشور ملل متحد تصریح شده است که افراد بشر درین مورد حق مساوی دارند، نه برای آن است که این منشور خواسته باشد این حق را به جامعه بشری تلقین کرده باشد، بلکه برای آن است که واقعیتی را بیان کند که بشر امروزی آن را قبول کرده است.

به همین ترتیب روزگاری وجود رژیم‌های استعماری امری طبیعی به نظر می‌رسید، زیرا منطق رایج این بود که دولت‌های زورمند ملل ضعیف تر را به زیر سلطه خود درآورند و آنها را به نفع خویش استثمار کنند. ولی امروز نه فقط ضعیفان چنین استثماری را طبیعی و اجتناب ناپذیر نمی دانند، بلکه حتی قسمت اعظم از دولت‌های استعماری سابق خود نیز به عدم امکان ادامه این وضع پی برده و آن را برای همیشه کنار گذاشته‌اند. بنابراین اگر اجتماع امروزی ما از گذشته مضطرب تر و آشفته تر است، برای این است که در عین آنکه به دردهای خود پی برده بدین حقیقت نیز پی برده است که هیچک از این دردها اجتناب ناپذیر نیستند، و لاجرم باید به عنوان یک بیماری راه درمان آنها را جستجو کرد. نگرانی و اضطراب بشر امروز، در واقع محرک آن تلاش مقدس است که باید جامعه انسانی را در زمینه اجتماعی نیز مانند زمینه جسمانی به صورت جامعه‌ای تندرست درآورد. متاسفانه این تلاش‌ها همیشه صورتی سنجیده و منطقی ندارد، و در نتیجه در بسیاری از موارد از طرف افراد مختلف به صورت عصیان‌ها و خشونت‌ها، یا به صورت سرخوردگی‌ها و واکنش‌های منفی بروز می‌کند. این عکس العمل‌ها بهر حال منعکس کننده این حقیقتند که این افراد از هر زاویه‌ای که به جامعه ما نگاه کنند آن را جامعه‌ای بیمار خواهند یافت.

فی المثل در عالیترین سطح، یعنی در سطح جهانی چه می‌بینند؟ یک جامعه بشری را که قانونا و اخلاقا همه افراد آن با حق مساوری به دنیا آمده‌اند، ولی عملا در آن عده کثیری از گرسنگی می‌میرند و عده قلیلی نمی دانند از فرط سیری چه کنند و دنیایی را می‌بینند که بین یک عده ملل مرفه و یک عده خیلی زیادتر ملل فقیر تقسیم شده است، دنیایی که در آن عایدی ملی ۵۰ درسد جمعیت دنیا فقط ۱۰ درسد عایدی جهانی، و در مقابل عایدی ملی ۴ درسد از همین جمعیت ۴۰ درصد عایدی جهانی است، دنیایی که در آن بر اثر کم غذایی مزمن که اکنون تقریبا سه ربع مردم جهان گرفتار آنند، از ۶۰ میلیون نفر که سالانه می می‌زند مرگ ۳۰ تا ۴۰ میلیون نفر ناشی از اثرات کم غذایی و تغذیه ناقص است، و این مسئله‌ای است که امروز برای سدها میلیون نفر از مردم جهان مسئله اصلی یعنی مسئله مرگ و زندگی است. به موازات مسئله گرسنگی، مسئله بیماری به چشم می‌خورد. آمار رسمی حکایت می‌کند که در حالی که امروزه نسبت مرگ و میر در امریکای لاتین ۱۷ درسد و در افریقا و آسیا ۲۵ تا ۳۰ درسد است. نسبت مرگ و میر کودکان در ایالات متحده ۳۰ در هزاررال و همین نسبت در افریقا ۲۰۰ تا ۲۵۰ در هزار است. حد متوسط عمر که در امریکای شمالی و اروپای غربی در حدود ۷۰ سال است در آسیا و امریکای لاتین کمتر از ۴۰ سال، و در برخی کشورهای افریقایی و آسیایی حتی کمتر از ۳۲ سال است.

آیا می توانیم امیدوار باشیم که لااقل این تفاوت فاحش در حال از بین رفتن است؟ متاسفانه واقعیت درست از عکس این حکایت می‌کند. شاید در این مورد تذکر گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد کافی باشد که "فقر و بیماری بیشتر مردمان کشورهای در حال رشد جهان رو به فزونی است. در این گزارش پیش بینی می شود که در سال ۱۹۷۰ شمار بیکاران و مردان و زنانی که از بیماری و گرسنگی رنج خواهند برد به مراتب بیش از امروز باشد." نتیجه این وضع، آن مشکل اساسی است که غالبا بدان اشاره شد و در کنفرانس‌های مختلف بین المللی به ویژه در آخرین کنفرانسی که اخیرا در دهلی نو برگزار شد به تفصیل مورد بحث قرارگرفته است. این مشکل این است که در وضع کنونی نه تنها فاصله ملل غنی و فقیر کم نمی‌شود، بلکه این فاصله روز به روز زیادتر می‌شود.

اخیرا دبیرکل سازمان ملل گزارش داد که بین سال‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۲ در حالی که درآمد سالانه در کشورهای پیشرفته در حدود ۱۰۰ دلار افزایش یافته، این رقم برای کشورهای در حال رشد حتی به ۵ دلار هم نرسیده است . در مورد مسئله خطیر بی سوادی، وضع به هیچوجه بهتر از این نیست. طبق آماری که توسط یونسکو تهیه شده در حال حاضر بیش از ۷۰۰ میلیون بزرگسال بیسواد و بیش از یک میلیارد نفر بیسواد به طور کلی در روی زمین وجود دارند که از آن‌ها ۹۰ درسد ساکن افریقا و آسیا و امریکای لاتین هستند، و این وضعی است که نه تنها از لحاظ اخلاقی و انسانی وحشتناک است، بلکه صرفا از لحاظ اقتصادی نیز یک سرمایه عظیم بشری را بر اثر جهل و بی اطلاعی توده‌های وسیعی از مردم جهان بی حاصل می‌گذارد.

ترازنامه مجموع این آمارها و این واقعیت‌ها چه نشان می‌دهد؟ در یک طرف یک عده از مردم جهان راکه از رفاه اقتصادی، از بهداشت کامل، از غذای خوب، از دانش پیشرفته، از سطح زندگی عالی برخوردارند، در طرف دیگر توده عظیم مردمی دیگر را که با فقر، گرسنگی، بیماری، جهل و سطح زندگی کمتر از حداقل لازم دست بگریبانند. آیا براستی می‌توان گفت این دسته دوم نیز ار همان افراد انسانی هستند که خداوند آنها را اشرف مخلوقات نامیده است؟ در آغاز قرن گذشته، شاعر بزرگ انگلیسی سموئل کلریج گفت: اعلا خد ارتقای بشری و شکوه نیمروزی ما، عبارت از این است که بدانیم ما اجزای یک کل اعجاب انگیزیم. ولی آیا وجدانا می‌توانیم قبول کنیم که آن فد مرفه، تندرست، سیر و باسواد بشری با این آدم ناتوان، گرسنه و بیسواد، هر دو عضو متساوی الحقوق یک واحد هستند؟ این است دورنمایی که یک فرد با حسن نیت، در یک نظر کلی به سطح بین المللی جامعه بشری در برابر خود می‌بیند. اما در سطح ملی و حتی در سطح‌های شهری و خانوادگی نیز وضع غالبا بهتر از این نیست. تبعیضات نژادی، امتیازات طبقاتی، بی عدالتی‌های اجتماعی، تجاوز به آزادی‌های فردی هنوز در بسیاری از نقاط جهان رواج دارد. طرز تربیت صحیح نیست و به احتیاجات روحی افراد توجه کافی نمی‌شود. البته نباید این واقعیت را فراموش کنیم که اگر ما از توجه به بیماری اجتماع خویش ناراحت هستیم، اگر دنیا را تا حد زیادی تاریک می‌بینیم و مشاهده بی عدالتی‌ها و آلامی که نوع بشر با آنها دست به گریبان است ما را رنج می‌دهد، باید خواه ناخواه این فکر در ما بوجود آید که در برابر این رنج عمومی ناراحتی‌ها و رنج‌های خصوصی خود ما، چه در سطح خانوادگی و چه حتی در سطح شهری و مملکتی درجه دوم اهمیت را دارد، و وقتی "جزء" می‌تواند اصلاح شود که قبلا "کل" اصلاح شده باشد.

نتیجه تمام این مظاهر بیماری که در جامعه ما به چشم می‌خورد ایجاد حس سرخوردگی در نزد بسیاری از افراد است که آرزوی دنیای بهتر و جامعه‌ای سعادتمندتر را دارند و انسانی را می‌خواهند که به قول کنفوسیوس "فارغ از اضطراب، فارغ از تردید، فارغ از ترس" باشد. در این جاست که این افراد، بر حسب روحیه و بر حسب تربیت خود به دو طبقه متفاوت تقسیم می‌شوند: یک عده به دنبال مبارزه مثبت می‌روند تا از راه فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی، از راه فعالیت‌های علمی و یا فرهنگی، از راه فعالیت‌های اقتصادی و از راه‌های مشابه دیگر سعی در تعدیل وضع اجتماع و تبدیل آن به جامعه‌ای بهتر و سالمتر کنند، ولی عده‌ای دیگر به علت سرخوردگی راه منفی در پیش می‌گیرند. می‌کوشند تا ارتباط خود را با همه مقررات و سنن اجتماع قطع کنند، فقط بدین منظور که عصیان منفی خویش را نسبت به مقررات اجتماع از این راه بروز داده باشند. با این همه، راه خدمتگزاری واقعی به اجتماع و به عالم بشریت به روی این دسته از افراد نیز بسته نیست، زیرا اینان اگر هم نخواهند یا نتوانند خود را با سازمان‌های سیاسی و اجتماعی موجود تطبیق دهند باز می‌توانند ار راه‌های بی واسطه تر و شاید کوتاه تر در نیل به هدف اصلی خویش بکوشند . باید تذکر دهم که مراد من از اشاره به سازمان‌های سیاسی و اجتماعی موجود هیچیک از مرام‌های انعطاف ناپذیر و خشک سیاسی یا اقتصادی نیست، زیرا اصلی که ما در کشور خویش آن را به صورت یک واقعیت پذیرفته‌ایم این است که با پیشرفت عظیم علم و صنعت و با اکتشافات و اختراعات بی شمار، و با دورنمای قدرت روزافزون تکنوبوزی و تاثیر آن در جامعه بشری، دیگر بسیاری از افکار و اصول سیاسی و "ایسم"‌های گوناگونی که در گذشته به عنوان حقایق جاودانی و تغییرناپذیر به ما عرضه شده‌اند کهنه شده و جوابگوی نیازمندی‌های امروزی جامعه بشری نیستند. بر اساس این اعتقاد، ما در انقلاب اجتماعی همه جانبه کشور خودمان در سالیان اخیر این راه راه برگذیدیم که به جای پیروی از مقرراتی غیرقابل انعطاف، از میان همه اصول و مرام‌های موجود آنچه را برای خود مناسبتر تشخیص دهیم و بیشتر پاسخگوی احتیاجات خویش بیابیم برگزینیم، و در خارج از این مرام‌ها و اصول نیز عواملی را که مفید یا ضروری بدانیم خودمان با توجه به شرایط و مقتضیات ملی ابداع کنیم، و از ترکیب همه اینها برنامه تحول ملی خود را به صورتی که هر چه بیشتر و کاملتر بتواند منافع مادی و معنوی ما را تامین نماید طرح و تدوین کنیم و آن را مورد اجرا قراردهیم. البته اصولی هست که ما آنها را در هر شرایطی اصولی غیرقابل تغییر می‌شماریم. اولین این اصول احترام به شخصیت فرد و ایمان بدین حقیقت است که فرد برده دولت نیست، بلکه این دولت است که باید خدمتگزار افراد مملکت باشد. اصل دیگر این است که منابعی که خداوند - که ما عمیقا بدو اعتقاد داریم - خلق فرموده و آنها را در اختیار بشر قرارداده است بی آنکه خود افراد در این مورد زحمتی کشیده و تلاشی کرده باشند، از قبیل جنگل‌ها و مراتع و آب‌ها و به طور کلی ثروت‌های بزرگ طبیعی که مالکیت فردی آنها می‌تواند جنبه استثماری پیدا کند، نمی‌توانند به افراد معین تعلق داشته باشند، بلکه مال جامعه هستند. غیر از این اصولی که پایه‌های انقلاب اجتماعی ما هستند و از نظر ما حقایقی تغییرناپذیرند، سایر امور چون مربوط به پیشرفت‌های علمی و تکنولوژی هستند نه تنها می‌توانند تغییر کنند، بلکه اصولا باید تغییر کنند، تا از این راه سیر تکاملی بشر بتواند به راه خود ادامه دهد و به اصطلاح "درجا" نزند.

این سیر تکاملی جامعه بشری یک شرط اصلی و قطعی دارد، و آن این است که به هر حال می‌باید بر پایه همکاری هر چه بیشتر جوامع بشری و بر اساس تفاهم متقابل و اشتراک مساعی عمومی در رفع مشکلات جهانی و ملی متکی باشد، و به همین جهت است که ما اعتقاد دارم بهترین راه این تشریک مساعی در هر اجتماع، با هر رژیمی و هر سیستمی، اصول تعاونی است که ما اکنون می‌کوشیم تا آن را اساس کار اجتماع نوین خود قراردهیم. البته همان طور که ما در اجرای اصول مختلف انقلاب اجتماعی خود از دیگران تقلید نمی‌کنیم، توقع آن نیز نداریم که دیگران چشم بسته از ما پیروی کنند. من در اینجا فقط واقعیت آزمایش وسیعی را که اکنون در کشور من در راه این تحول در جریان است مطرح می‌کنم، و بر دیگران است که مفید بودن یا نبودن چنین آزمایشی را برای خود تشخیص دهند. این واقعیت این است که اکنون اجتماع ایرانی به صورتی یک پارچه و با ایمان و اعتقاد و با هیجانی بی سابقه به راهی می‌رود که در عمل نتایجی از هر حیث مثبت و درخشان برای آن در برداشته است.

از اصول این آزمایش، اصلاحات ارضی و سهیم شدن کارگران تا بیست درسد در سود ویژه کارخانه‌ها، و نیز ایجاد سازمان‌های متشکلی است که ما آنها را "سپاهیان انقلاب سفید ایران" نامیده‌ایم> اینها عبارتند از سه سپاه دانش، بهداشت، ترویج و آبادانی که افراد آنه به منظور آموزش بی سوادان و اشاعه اصول بهداشتی و نوسازی روستاها به دهات ایران می‌روند و اصول تمدن و پیشرفت را با خود همراه می‌برند. اکنون جوانان این سپاه‌ها، با ایمان و پشتکاری که نه تنها احترام عمیق مردم ایران را به خود جلب کرده، بلکه در مواردی مانند مورد سپاه دانش ایران شهرت و احترام بین المللی یافته است، به کار خلاقه خود در زمینه‌هایی که مربوط به هر یک از آنهاست اشتغال دارند، و با کوشش و تلاش قهرمانی خویش در سراسر کشور به صورت عالیترین مظاهر بشردوستی و خدمتگزاری به اجتماع درآمده‌اند. در این مورد، در کشوری که تا پنج سال پیش زنان آن حتی از حق رای دادن و انتخاب شدن در پارلمان محروم بودند به زودی دختران ایرانی نیز دوشادوش برادران خود در همه این تلاش‌ها شرکت خواهند جست.

بر اساس همین تجار کلی و باتوجه به موفقیت‌های مافوق انتظاری که در این مورد با اتکا به روح بشردوستی و فداکاری افراد پاکدل خود به دست آورده‌ایم، امروز من می‌خواهم به تمام کسانی که آماده جهادی موثر در راه خدمت واقعی به عالم بشریت هستند پیشنهادی بکنم که امکان چنین خدمتی را که لابد ایدآل قلبی آنان است بدیشان می‌دهد، بی آنکه مجبور باشند برخلاف میل خود از راه سازمان‌های سیاسی و اجتماعی موجود بگذرند. همانطور که گفتم و همه ما خوب بدین واقعیت وقوف داریم - امروزه صدها میلیون نفر از مردم جهان در سراسر روی زمین از بیماری، از گرسنگی، از جهل، از تعصبات مختلف اجتماعی رنج می‌برند. این مردم احتیاج به نیکوکاراین دارند که با فداکاری و با روح بشردوستی به یاری آنها بشتابند. صدها میلیون مرد و زن و کودک و سالخورده در شمال و جنوب و شرق و غرب جهان دیده به راه دارند تا مگر کسانی از راه محبت در رفع آلام آنها بکوشند، و من یقین دارم که به موازات آنان، میلیون‌ها نفر نیز در همین شرق و غرب و شمال و جنوب جهان هستند که در قلب خویش آرزوی این خدمت بی شایبه و انسانی را به هم نوعان خود دارند. میلیون‌ها نفر هستند که آرامش روحی و رضایت وجدانی خویش را در این می‌بینند که احساس کنند به خاطر یک ایدآل عالی زندگی می‌کنند و در تلاش خویش از یک هدف واقعا انسانی، و به همین دلیل مقدس، الهام و نیرو می‌گیرند. باتوجه بدین واقعیت، من امروز پیشنهاد می‌کنم که سپاهی به نام "لژیون خدمتگزاران بشر" بوجود آید که در آن افرادی از هر کشور، هر طبقه، هر نژاد، هر مذهب، هر جنس، هر سن، در هر وضع اجتماعی و اقتصادی، فقط با این وجه اشتراک که قسمتی از عمر خود را وقف خدمتگزاری به نوع انسان کنند شرکت داشته باشند، و چون خواه ناخواه وجود مرکزی برای اداره کلی چنین نیرویی لازم است از این لحاظ فقط به سازمان ملل متحد یعنی سازمانی که به صورت بین المللی و بشری به وجود آمده است وابسته باشند.

البته این راه آسانی است که بگویم وقتی که چنین سپاهی بین المللی بوجود می‌آید،حقا شایسته است که کشورهای مختلف جهان نیز قدمی ولو ناچیز در راه خلع سلاح بردارند و قسمنی از صرفه‌جویی را که بدنی ترتیب حاصل می‌کنند در اختیار این سپاه جهانی بگذارند. ولی تا وقتی که چنین روزی فرارسد، می‌توان امید داشتکه چنین اقدامی اقلا به صورت داوطلبانه انجام گیرد، یعنی نه تنها افراد و سارمان‌های بشر دوست بلکه دولت‌ها نیز ار طریق سازمان ملل به صورت عطیه به چنین لژیوینی که به خاطر سعادت نوع انسان ایجاد می‌شود کمک مالی کنند، زیرا به هر حال هزینه زندگی و کار این افراد داوطلب می‌باید از سوی سازمان ملل متحد فراهم گردد. از دوران امپراتوری روم تا همین عصر ما لژیون‌های بسیاری به خاطر پیروزی نظامی پدیدآمده‌اند. بیایید یک بار لژیونی بین المللی به وجود آوریم که هدفش پیروزی در پیکار با دشمنان واقعی بشر یعنی با فقر، با جهل، با گرسنگی و با بی عدالتی‌های اجتماعی باشد. بگذارید تاریخ آینده گواهی دهد که نیروی معنوی خدمتگزاران بشر از قدرت هر سپاه و نیروی تخریبی هر اسلحه‌ای قوی تر و پایدارتر است. بگذارید در دنیای مادی ما، آنهایی که می‌خواهند خود را وقف خدمت به بشریت کنند به دور هم گرد آیند و صدای معنویت را به گوش سدها میلیون از برادران و خواهران بی پناه و نومید خود در سرتاسر جهان برسانند. بگذارید در تاریک خودخواهی‌ها، حسابگری‌ها، تبعیض‌ها و ستم‌ها، فروغ یزدانی از خود گذشتگی و فداکاری و نوع پرستی به دست چنین نیرویی به درخشش درآید. بگذارید این گفته سعدی، شاعر بزرگ بشریت به دست افراد تحقق یابد که:

تو کز محنت دیگران بی غمی

نشاید که نامت نهند آدمی

https://mashruteh.org/wiki/index.php...