تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اصلاح فاصلهٔ مجازی)
 
(۳۳۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<!-- در اینجا نوشتاری برگزیده از میان درونمایه وبگاه مشروطه می‌آید. -->
+
<!-- در اینجا نوشتاری برگزیده از میان درونمایه وبگاه مشروطه می‌آید. -->
 
<onlyinclude>
 
<onlyinclude>
 
*
 
*
[[پرونده:MohammadRezaShahPahlaviSpeechWomeninIran.mp4|thumb|left|220px|کشف حجاب زنان ایران به دست رضا شاه بزرگ ۱۷ دی]]
 
[[پرونده:RezaShahBozorgUnveiling17Dai1314f.jpg|left|thumb|200px|رضا شاه بزرگ در روز ۱۷ دی ۱۳۱۴ در برابر دانشسرای عالی]]
 
[[پرونده:RezaShahBozorgUnveilingWifeDaughters17Dai1314.jpg|left|thumb|200px|در روز [[۱۷ دی ۱۳۱۴]] ملکه پهلوی و شاهدخت‌ها به دانشسرای عالی بدون حجاب می‌روند]]
 
[[پرونده:RezaShahBozorgPrimarySchool1.jpg|left|thumb|200px|رضا شاه بزرگ و ولیعهد از دبستان در مازندران بازدید می‌کنند]]
 
[[پرونده:Unveiling women.jpg|left|thumb|200px |کشف حجاب بانوان ایران]]
 
[[پرونده:Womenelection1963.jpg|left|thumb|200px|زنان به پای صندوق‌های رای می‌روند ۱۳۴۱]]
 
'''[[کشف حجاب زنان ایران]]''' - کشف حجاب و آزادی زنان در روز ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ با فرمان رضا شاه بزرگ آغاز شد و فصل نوینی در تاریخ زندگی زن ایرانی پس از یورش تازی گشوده شد. در روز ۱۷ دی ماه ، ساعت سه و نیم پس از نیمروز اعلیحضرت رضا شاه پهلوی به همراهی علیاحضرت ملکه پهلوی، والاحضرت شاهدخت شمس پهلوی و والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی بدون حجاب به دانش سرای مقدماتی تشریف فرما شدند. در آیینی که بدین روی در دانش سرای مقدماتی برپا شده بود شمار بسیاری از زنان فرهنگی و دیگر بانوان بدون چادر بودند. اعلیحضرت رضا شاه پهلوی پس از بازدید از بخش‌های گوناگون دانشسرا، دیپلم دوشیزگانی که در رشته‌های پزشکی و مامایی فارغ‌التخصیل شده بودند را به آنها دادند و در سخنرانی خود فرمودند:
 
::شما خواهران و دختران من، حالا که وارد اجتماع شده‌اید و برای سعادت خود و میهن‌اتان گام به پیش نهاده‌اید باید پیوسته در راه پیشرفت وطن تلاش کنید، چه سعادت کشور و آینده ملت در دست شماست، زیرا که تربیت کننده نسل آینده این آب و خاک هستید.
 
  
 +
[[پرونده:PrincessAshrafPahlavi1.jpg|thumb|left|200px|]]
 +
[[پرونده:FamilyProtectionWeekTir2536a.jpg|thumb|left|160px|]]
 +
[[پرونده:PrincessAshrafMessageFamilyProtectionWeekTir2536a.jpg|thumb|left|160px|]]
 +
[[پرونده:HemayatAzKhanehvadehBisarparst2536.jpg|thumb|left|160px|هفته حمایت از خانواده‌های بی‌سرپرست]]
 +
'''[[هفته حمایت از خانواده‌های بی‌سرپرست ۱ تا ۶ تیر ماه]]'''  - برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست در سال ۲۵۳۱ شاهنشاهی برابر با  ۱۳۵۱ خورشیدی به کوشش والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی در سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بنیاد نهاده شد. سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در فروردین ماه ۱۳۲۶ خورشیدی به فرمان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران بنیاد شد. ریاست این سازمان با اعلیحضرت همایون شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی آریامهر می‌باشد و سرپرستی آن به والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی سپرده شد. این سازمان پس از پایان جنگ جهانی دوم و پایان یافتن اشغال ۴ ساله کشور و بیرون رفتن ارتش متفقین از کشور بنیاد گزارده شد. در این زمان تهی دستی و بینوایی و بی چیزی، بیکاری و گرسنگی همه شهرهای ایران به ویژه تهران را فراگرفته بود و خیابان‌های تهران پر از ولگرد و گرسنه بود. به فرمان شاهنشاه جوان سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بنیاد شد با آرمان این که با کمک دولت و مردم نیکوکار کودکان بی سرپرست رها شده در خیابان‌ها را به پرورشگاه‌ها ببرند، و به گرسنگان خوراک برسانند.
  
'''آزادی زنان ایران''' - پس از پیروزی [[انقلاب مشروطه]] ایران در سال ۱۲۸۵ خورشیدی برابر با  ۱۹۰۶ میلادی، مجلس نمایندگان مردم در تهران گشوده شد. مردم ایران برای نخستین بار با برگزیدن نمایندگان خود برای مجلس شورای ملی، در امور سیاسی کشور مشارکت مستقیم پیدا کردند. در نخستین نظام‌نامه انتخابات مجلس شورای ملی، زنان از حق دادن رأی، چه برای انتخاب شدن یا انتخاب کردن محروم شدند. در نظام‌نامه مجلس شورای ملی زنان، خارج شدگان از دین اسلام، دیوانگان، تبعه خارجه، دزدان و قاتلین، گدایان و متکدیان و اشخاصی که کمتر از ۲۰ سال داشتند؛ بدون حق رأی شناخته شدند.  
+
برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست، با توجه به هدف مهم انسانی و اجتماعی در برابر خانواده‌هایی که سرپرست و نان آور خود را به هر سببی از دست می‌دهند و شیرازه زندگیشان به ناگاه گسسته می‌شود پیاده شد.
 +
بر پایه این برنامه یکان‌هایی از سوی سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی برای انجام این مهم راه اندازی شدند که از یک سوی در ارتباط پیوسته با قشرهای گوناگون مردم می‌باشد و آمار و ویژگی خانواده‌های بی سرپرست را گردآوری می‌کند و به نیکوکاران جامعه می‌شناساند و از سوی دیگر با دیده‌وری دایمی بر روش سرپرستی و بهره‌مند ساختن نیازمندان از کمک‌های مادی و معنوی این امکان را فراهم می‌سازد که خانواده‌های یاری گیرنده در کوتاه زمانی بتوانند از پریشانی رها شوند و بازیافتن شخصیت و توانایی خویش، روی پای خود بایستند و به زندگی ارجمندانه‌ای را آغاز نمایند.
  
در [[۶ بهمن ۱۳۴۱|روز ۶ بهمن ماه ۱۳۴۱]] اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی یکی از بزرگترین مبارزان حقوق بشر، در چهارچوب منشور شش ماده‌ای [[انقلاب شاه و مردم]] که اصل نخست آن [[اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی]] بود، برزگران ایران، هفتاد و پنج درسد جمعیت ایران را که برده فئودال‌های بزرگ بودند، آزاد ساختند و از آنان ایرانیانی ساختند که خود دارنده زمین‌هایی که روی آن کار می‌کردند شدند. هم چنین اعلیحضرت همایونی زنان ایران، نیمی از جمعیت کشور را که در رده دیوانگان به شمار می‌آمدند با دگرگون ساختن  قانون انتخابات، ایرانیانی آزاد ساختند که در تعیین سرنوشت خود و کشور برای نخستین بار پس از ۱۴۰۰ سال پس از یورش تازی، شرکت جویند.  دست‌آورد دگرگون ساختن قانون انتخابات، در اصل پنجم انقلاب شاه و مردم با دیگر اصل‌های منشور به رفراندوم گذاشته شد. [[اصلاح قانون انتخابات ایران]] و شرکت زنان در انتخابات و دارا شدن حقوق اجتماعی برابر با مردان، چه برای انتخاب شدن و چه برای انتخاب کردن بود. زنان چون مردان توانستند در تعیین سرنوشت خودشان برای نخستین بار شرکت جویند و حق رای به دست آورند.
+
با تصویب قانون حمایت خانواده شالوده‌ای با زیر بنای تازه‌ای در راستای پاسداری حقوقی که خانواده دارد ریخته شد ولی با جود همه حمایتی که قانون از حقوق خانواده می‌کند و با وجود قانون حمایت از کودکان بی سرپرست چون تنها وجود قانون توانایی حمایت از خانواده‌ها به ویژه آنان که سرپرست خود را از دست می‌دهند نیست، ناگزیر باید آنان که می‌توانند دست افتادگان گیرند، و به درماندگان یاری دهند، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی با سازمان و برنامه‌ای سامان یافته این مهم را به گردن گرفت تا دور از بوروکراسی با مشارکت مردم و به ویژه نیکوکاران پیوند میان کمک دهندگان و کمک گیرندگان را پدیدآورد.
  
در پی دادن حق انتخابات شدن و انتخاب کردن برای مجلس شورای ملی در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۳۴۲ [[قانون حمایت خانواده]] تصویب شد. این قانون طلاق یک طرفه را لغو می‌کرد. چند همسری به سختی انجام می‌گرفت. زن‌ها حق درخواست طلاق گرفتند و برای سرپرستی کودک نیز مادر به حساب آمد، کودک پس از طلاق یا درگذشت پدر به مادر سپرده شد و نه بر پایه قوانین اسلام به پدر بزرگ پدری و یا عمو. اصلاحات دیگری که اصل پنجم [[انقلاب شاه و مردم]] در قوانین انتخابات و نوشتن قانون بوجود آورد، شرکت در انتخابات و تشکیل انجمن‌های استان و شهرستان، انجمن‌های شهر و ده، قانون نظام صنفی و ایجاد شوراهای آموزش و بهداری بود که مستقیم یا غیر مستقیم به دست آمد.
+
برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست کار اصولی خود را با تربیت مددکاران آنهم از میان افراد لیسانسیه و دیپلمه آغاز کرده است و در درازای پنج دوره از سال ۱۳۵۱ شمار بسیاری از راه آزمون دانشگاهی به تحصیل در رشته مددکاری اجتماعی پرداخته‌اند. تا سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی ۲۲۶ واحد حمایت در تهران و شهرستان‌ها ایجاد شد که ۵۲۵ تن از آموزش یافتگان کارهای اجرایی آن را انجام می‌دهند. بررسی‌ها و پژوهش‌ها نشان می‌دهد که در شهرها و روستاهای کشور بیش از ۱۰۰ هزار خانواده بی سرپرست وجود دارد که ده هزار خانواده تاکنون زیر پوشش حمایت‌ها قرار گرفته است و در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی همه خانواده‌ها زیر پوشش رفاهی، آموزشی و سرپرستی برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست قرار خواهند گرفت. این خانواده‌ها افزون بر کمک مالی به خدمات درمانی، آموزشی و فرهنگی و معنوی دیگر هم نیاز دارند که خوشبختانه سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی با در اختیار داشتن بیمارستان‌ها و درمانگاه و دبستان‌ها و دبیرستان‌های مجهز حرفه‌ای، خود پشتوانه فعالیت این برنامه است و خدمات گوناگون سازمان چه بسیار راه گشای هدف‌های برنامه حمایت از خانواده بی سرپرست بوده است و می‌باشد.
 +
با اجرای کامل قانون تامین اجتماعی ملت ایران از هنگام تولد تا مرگ زیر پوشش حمایت قانون قرار می‌گیرند و با بهره مند شدن از این قانون که دربرگیرنده بیمه‌های بیکاری، درمانی، تصادف و علیل شدن، بیماری و از کارافتادگی، بازنشستگی و غیره برای هر ایرانی می‌باشد، هیچ ایرانی نیازی دیگر به کمک دیگران نخواهند داشت.
  
سیدروح الله خمینی این تصویب نامه قانون انتخابات که دو شرط مرد بودن و مسلمان بودن از آن حذف شده بود را دسیسه خطرناکی برای آسیب زدن به اسلام و روحانیت خواند و در سخنرانی اش به سال ۱۳۴۱ در قم گفت: ...دولت تصویب نامه‌ی خلاف شرع صادر می‌کند، به زن‌ها حق رای می‌دهد، نوامیس مسلمین در شرف هتک است، می‌خواهند دختران نجیب ۱۸ ساله را به نظام اجباری ببرند، دختر و پسر در آغوش هم کشتی می‌گیرند، دختران عفیف مردم در مدارس زیر دست مردها درس می‌خوانند، مردم از گرسنگی تلف می‌شوند و آن‌ها برای استقبال از اربابان خود سیصد هزار تومان گل از هلند می‌آورند، قران اسلام در خطر است، اسراییل نمی‌خواهد دراین مملکت قران باشد، خطر امروز بر اسلام کمتر از خطر بنی امیه نیست، اهل منبر را تهدید می‌کنند، اسراییل زراعت و تجارت ما را قبضه کرده‌است، '''دولت روز ننگین ۱۷ دی را جشن می‌گیرد'''، به فرقه ضاله همراهی می‌کند، مطبوعات به روحانیون اهانت می‌کنند...
+
وظیفه سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در چارچوب برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست بدین قرار است:
  
نهضت آزادی به رهبری مهدی بازرگان نیز جارنامه‌ای بیرون داد که بخشی از آن چنین است: دولت با این عمل خود چه خواب تازه‌ای برای مردم دیده و چه قصدی دارد؟ وقتی علی رغم نص صریح قانون اساسی و سنت ۵۶ ساله مشروطیت با بی پروایی فوق‌العاده‌ای ملت ایران را از انتخابات مجلس شورای ملی محروم می‌کند، خیلی مضحک است که بخواهند به خانم‌ها حق رای انتخاب نمایندگان ایالتی و ولایتی و بعد مجلس شورای ملی را بدهند.
+
    :شناسایی خانواده‌هایی که سزوار کمک هستند.
 +
    :شناساندن این خانواده‌ها به نیکوکارانی که می‌خواهند کمک کنند ولی نمی‌توانند درماندگان و تهی دستان را بیابند.
 +
    :سرپرستی پیوسته بر زندگی خانواده‌های حمایت شده تا از یک سو بازتوانی پیدا کنند و از سوی دیگر به گمراهی و تباهی آلوده نشوند.
 +
    :مشارکت دادن نیکوکاران در چگونگی بهره‌مندی خانواده‌ها از کمک‌ها با فرستادن گزارش‌ها همراه با فرتورهای خانواده‌ها.
 +
    :زمان بندی درست نسبت به مدتی که خانواده‌ای نیاز به کمک دارد تا پس از بازتوان شدن خانواده، کمک‌ها به خانواده دیگری که سزاوار حمایت را دارند، داده شود.
  
این دسیسه‌ها سرانجام به [[روز ننگین ۱۵خرداد ۱۳۴۲]] انجامید.
+
در روز ۱ تیر ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی به مناسبت آغاز پنجمین سال اجرای برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست پیامی دادند:
  
زنان ایران پس از اجرای اصل پنجم انقلاب شاه و مردم در همه کارهای ملی شرکت جستند و به مقام‌هایی چون وزارت، سفارت، نمایندگی مجلس سنا و مجلس شورای ملی، استادی دانشگاه‌ها، قضاوت، وکالت دادگستری، شهرداری، مدیریت شرکت‌ها و مقام‌های کلیدی دیگر دست یافتند. با اجرای این اصل مشارکت ملی در همه امور مملکتی و حکومت مردم بر مردم، به دست مردم ایران آمد. مردم ایران نمایندگان خود را در تعاونی‌ها، شورای ده، خانه انصاف، انجمن‌های شهر و شهرستان و شوراهای داوری برگزیدند. در دیگر کشورهای گیتی، زنان برای بدست آوردن این حقوق با جنبش‌های گوناگون و بر پا کردن سازمان‌های زنان سالیان دراز در کوشش و مبارزه و کنش بودند و هستند. در ایران این حقوق را دو شاهنشاه ایران ساز سامانه پهلوی به زنان ایران پیشکش کردند، این پیشکش آسان به دست آمده  به '''عطیه ملوکانه''' شناخته می‌شد، ولی  زنان ایران، قوانین برابری حقوق سیاسی و اجتماعی با مردان را ارج ننهادند و ساده تر از آن گونه که به دست آوردند از دست دادند.
+
در آغاز پنجمین سالگرد اجرای برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست و هقته‌ای که برای جلب توجه بیشتر افکار عمومی به هدف عالی و انسانی را مناسب می‌دانم که با هموطنان به اختصار در این باره سخن بگویم.
  
زنان کمونیست در گروه‌ها و سازمان‌های تروریستی در به انجام رساندن انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی حضور کارساز و گسترده‌ای داشتند و حتی پیشاپیش مردان  با ابراز خشم در تظاهرات شرکت می‌کردند. همدستان قدیمی کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور و روح الله خمینی حکومت مشروطه ایران و شاهنشاهی ایران را سرنگون ساختند. برای هر دو گروه کمونیست و اسلامیست آشکار بود که آنها می‌توانند هدف اهریمنی خود را به انجام برسانند اگر با یکدیگر همدست شوند. مهدی خانبابا تهرانی یکی از بنیادگزاران کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور سال‌ها پس از شورشی که در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی به انجام رساندند ابراز داشت: دانشجویان ایرانی از آنچه که در اجتماع ایران می‌گذشت هیچ گونه آگاهی نداشتند. نفرت دانشجویان کمونیست از شاه ایران آن اندازه بود که حاضر نبودند درباره رفرم‌های اجتماعی و سیاسی که شاهنشاه ایران انجام داده بود گفتگو کنند و آنها را آنالیز و بررسی نمایند. بهترین نمونه کشف حجاب زنان ایران از سوی رضا شاه پهلوی و دیگر حقوق اجتماعی و سیاسی که به زنان ایران داده شد و هم چنین قوانین پیشرفته خانواده که محمدرضا شاه پهلوی به زنان ایران داد است - دانشجویان کنفدراسیون گفتند شاه ایران زنان را آزاد نکرده است بلکه زنان را در وابستگی به صنعت مد و آرایش فرو برده است این سیاست شاه ایران بخشی از برنامه‌ای است که جامعه ایران را همانند جامعه کشورهای سرمایه داری بنماید. بدین سان کنفدراسیون و روح الله خمینی سکوی مشترکی یافتند زیرا خمینی نیز الگوی جامعه غربی را شیطانی می‌خواند و خواستار برقراری جامعه سنتی اسلامی بود. به سر کردن چادر از سوی زنان کمونیست دانشجو  سمبل رهایی از دیکتاتوری مد غربی شد و کثیف و ژولیدگی و خوداری از نظافت شخصی و استفاده نکردن از صابون و اسپری و لوازم آرایشی برای این زنان به چم رهایی از صنعت آرایش و نظافت غرب گردید.
+
جای خوشوقتی است که این برنامه که در پنج سال پیش ضمن نوآوری‌های سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی اجرای آن به صورت آزمایشی آغاز گردید، در مدت کوتاهی با تجربه‌های حاصله به درستی وارد مرحله عمل شد و با گام‌های استوار به پیش رفت و گسترش یافت، به طوری که واحدهای اجرایی این برنامه، تاکنون در ۱۰۰ شهرستان کشور تاسیس و به خدمت اجتماع درآمده و نزدیک به هفت هزار خانواده را تحت سرپرستی گرفته بودند، اینک دامنه فعالیت خود را به دو برابر توسعه داده‌اند و دویست شهرستان را زیر پوشش خدمات خود گرفته‌اند و از همین امروز درهای اداره‌های مجری این کار در ۱۰۰ شهر دیگر به روی مراجعه کنندگان باز می‌باشد.
  
زنان انیرانی کمونیست و اسلامیست علیه الگوهایی که دو شاهنشاه ایرانی پهلوی آن را آزادی زنان می‌نامیدند و با قوانین حق انتخاب کردن و انتخاب شدن و هم چنین [[قانون حمایت خانواده]] به آنها تحمیل شده بود « چادر سیاه » به سر کرده و در روز ۱۷ دی ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی به خیابان‌ها ریختند. در این راه به ویژه زنان زشت روی توده‌ای، چریک فدایی و دیگر کمونیست‌ها و مائوئیست‌ها و گروهک‌های کوچک و بزرگ چپ  پیشگام شدند. پس از کوشش‌های زنان کمونیست ایران در برقراری جمهوری اسلامی ایران، حجاب اجباری شد، [[قانون حمایت خانواده]] از میان برداشته شد و [[لایحه پیشنهادی حمایت خانواده|لایحه ننگین حمایت  خانواده]] جایگزین آن شد. اکنون در ایران زنان باید یا چادر سیاه بر سر کنند و یا روپوش و روسری بر تن نمایند و در نباید در اجتماع آرایش کرده باشند. از دیدگاه کمونیست‌ها و اسلامیست‌ها که بر ایران حکومت می‌کنند چادر و روپوش و روسری و ناآٰراسته بود آزادی واقعی زنان است. تصویب لایحه ننگین اسلامی خانواده که پروانه می‌دهد که مردان چهار همسر اختیار کنند و همسران مردان بدون پروانه شوهرشان حق ندارند کار و یا سفر کنند حق داشتن درآمد برای خود ندارند و رواک صیغه به ویژه مردان ایران را خشنود ساخت و یکی از ستون‌های اصلی است که جمهوری اسلامی بر سر قدرت مانده است.  
+
بنابراین، رشد رضایت بخش و گسترش تحسین انگیز این برنامه نشان می‌دهد که ما از نیل به هدف اصلی، یعنی تحت حمایت قرارگرفتن تمامی خانواده‌های بی سرپرست در سراسر کشور دور نیستیم و باید سعی کنیم در مدتی هر چه کوتاه تر در هیچ نقطه ایران خانواده نیازمندی دیده نشود که زیر پوشش این برنامه قرار نگرفته باشد.
 +
 
 +
در مسیر اجرای این برنامه دو نکته شایان توجه و تذکر است؛ یکی آن که نظر اصلی سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در این امر خطیر بیشتر معطوف به فرزندان خانواده‌های بی سرپرست است تا به جای آنکه بر اثر فقر و نیازمندی به تباهی کشانیده شوند، با آموزش و پرورش، استعدادهای آنها شکوفان و ثمربخش گردد و نتیجه نهایی که باز توان ساختن این خانواده هاست حتی الامکان به وسیله همین افراد به دست آید. پس مسئولان اجرای این برنامه باید سعی کنند هر یک از این خانواده‌ها در کوتاه‌ترین فرصت ممکن بتوانند بر روی پای خود بایستند و مستعدترین فرد یا افراد خانواده هر چه زودتر به مرحله کارآیی برسند و مسئولیت اداره امور خانواده را به عهده بگیرند تا از یک سو مکتب تنبل پروری و بیکاره سازی بسته شود و از سوی دیگر عزت نفس افراد و غرور نوجوانانی که حوادث زندگی آنها را به مستمندی کشانیده جریحه دار نگردد و آنچه بیشتر مایه خوشوقتی است این است که در همین مدت کوتاه از سی و پنج هزار تنی که در هفت هزار خانواده در صد شهر از خدمات این برنامه برخوردار بوده‌اند، چهار هزار و هفتاد و پنج تن در ۸۷۵ خانواده به مرحله بازتوانی رسیده‌اند و اکنون با استقلال مالی امور زندگانی خود را اداره می‌کنند و دیگر نیازی به بهره گیری از کمک‌های سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی ندارند. نکته دیگر آنکه از هفت هزار خانواده بی سرپرستی که تاکنون تحت حمایت قرارگرفته‌اند در هزار خانواده از کمک‌های بی دریغ مالی و معنوی نیکوکاران استفاده کرده‌اند که عواطف عالیه انسانی این عده از خیرخواهان که ما را در اجرای این برنامه یاری کرده‌اند در خور قدردانی و حق شناسی است و امیدواریم در آینده جمع بیشتری از توانگران نیک اندیش توفیق همکاری با این برنامه را پیدا کنند تا آهنگ پیشرفت آن تندتر شود.
 +
 
 +
هنگامی که افراد یک خانواده مرفه و بهره مند از مواهب این عصر در کانون‌های گرم خانوادگی خود با سعادت زندگی می‌کنند و سرپرست موفق خانواده با احساس لذت به عزیزان خوشبخت خود می‌نگرد به جا است اگر لحظه‌ای هم به این موضوع بیاندیشد که خانواده‌هایی هم هستند که تا دیروز آنها هم در کانون خانواده خود احساس خوشبختی می‌کرده‌اند ولی بر اثر پیشامد حادثه‌ای اکنون چراغ خانه خاموش شده و سردی بی سرپرستی و نیازمندی در فضای زندگی آنها جایگزین محیط گرم و سعادتمند خانواده شده است. کوشش کنیم که مشارکت هر چه بیشتر مردم در این قبیل خدمات اجتماعی هر روز توسعه یابد و این احساسات نوع دوستی و انسانی در قلب‌های ما ایرانیان زنده بماند و همان طور که همه دستورات مذهبی و اصول اخلاقی حکم می‌کند در خودخواهی غرق نشویم و هنگام موفقیت و خوشبختی به فکر دیگر و نیازمندان هم باشیم.
 +
 
 +
یک بار دیگر مراتب سپاسگزاری خویش را به نیکوکارانی که با برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست همکاری می‌کنند ابراز می‌دارم و رضایت خاطر خود را به همه کسانی که در حسن اجرای این برنامه کوشیده‌اند ابلاغ می‌کنم.  
  
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۲۴


PrincessAshrafPahlavi1.jpg
FamilyProtectionWeekTir2536a.jpg
PrincessAshrafMessageFamilyProtectionWeekTir2536a.jpg
هفته حمایت از خانواده‌های بی‌سرپرست

هفته حمایت از خانواده‌های بی‌سرپرست ۱ تا ۶ تیر ماه - برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست در سال ۲۵۳۱ شاهنشاهی برابر با ۱۳۵۱ خورشیدی به کوشش والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی در سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بنیاد نهاده شد. سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در فروردین ماه ۱۳۲۶ خورشیدی به فرمان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران بنیاد شد. ریاست این سازمان با اعلیحضرت همایون شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی آریامهر می‌باشد و سرپرستی آن به والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی سپرده شد. این سازمان پس از پایان جنگ جهانی دوم و پایان یافتن اشغال ۴ ساله کشور و بیرون رفتن ارتش متفقین از کشور بنیاد گزارده شد. در این زمان تهی دستی و بینوایی و بی چیزی، بیکاری و گرسنگی همه شهرهای ایران به ویژه تهران را فراگرفته بود و خیابان‌های تهران پر از ولگرد و گرسنه بود. به فرمان شاهنشاه جوان سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بنیاد شد با آرمان این که با کمک دولت و مردم نیکوکار کودکان بی سرپرست رها شده در خیابان‌ها را به پرورشگاه‌ها ببرند، و به گرسنگان خوراک برسانند.

برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست، با توجه به هدف مهم انسانی و اجتماعی در برابر خانواده‌هایی که سرپرست و نان آور خود را به هر سببی از دست می‌دهند و شیرازه زندگیشان به ناگاه گسسته می‌شود پیاده شد. بر پایه این برنامه یکان‌هایی از سوی سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی برای انجام این مهم راه اندازی شدند که از یک سوی در ارتباط پیوسته با قشرهای گوناگون مردم می‌باشد و آمار و ویژگی خانواده‌های بی سرپرست را گردآوری می‌کند و به نیکوکاران جامعه می‌شناساند و از سوی دیگر با دیده‌وری دایمی بر روش سرپرستی و بهره‌مند ساختن نیازمندان از کمک‌های مادی و معنوی این امکان را فراهم می‌سازد که خانواده‌های یاری گیرنده در کوتاه زمانی بتوانند از پریشانی رها شوند و بازیافتن شخصیت و توانایی خویش، روی پای خود بایستند و به زندگی ارجمندانه‌ای را آغاز نمایند.

با تصویب قانون حمایت خانواده شالوده‌ای با زیر بنای تازه‌ای در راستای پاسداری حقوقی که خانواده دارد ریخته شد ولی با جود همه حمایتی که قانون از حقوق خانواده می‌کند و با وجود قانون حمایت از کودکان بی سرپرست چون تنها وجود قانون توانایی حمایت از خانواده‌ها به ویژه آنان که سرپرست خود را از دست می‌دهند نیست، ناگزیر باید آنان که می‌توانند دست افتادگان گیرند، و به درماندگان یاری دهند، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی با سازمان و برنامه‌ای سامان یافته این مهم را به گردن گرفت تا دور از بوروکراسی با مشارکت مردم و به ویژه نیکوکاران پیوند میان کمک دهندگان و کمک گیرندگان را پدیدآورد.

برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست کار اصولی خود را با تربیت مددکاران آنهم از میان افراد لیسانسیه و دیپلمه آغاز کرده است و در درازای پنج دوره از سال ۱۳۵۱ شمار بسیاری از راه آزمون دانشگاهی به تحصیل در رشته مددکاری اجتماعی پرداخته‌اند. تا سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی ۲۲۶ واحد حمایت در تهران و شهرستان‌ها ایجاد شد که ۵۲۵ تن از آموزش یافتگان کارهای اجرایی آن را انجام می‌دهند. بررسی‌ها و پژوهش‌ها نشان می‌دهد که در شهرها و روستاهای کشور بیش از ۱۰۰ هزار خانواده بی سرپرست وجود دارد که ده هزار خانواده تاکنون زیر پوشش حمایت‌ها قرار گرفته است و در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی همه خانواده‌ها زیر پوشش رفاهی، آموزشی و سرپرستی برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست قرار خواهند گرفت. این خانواده‌ها افزون بر کمک مالی به خدمات درمانی، آموزشی و فرهنگی و معنوی دیگر هم نیاز دارند که خوشبختانه سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی با در اختیار داشتن بیمارستان‌ها و درمانگاه و دبستان‌ها و دبیرستان‌های مجهز حرفه‌ای، خود پشتوانه فعالیت این برنامه است و خدمات گوناگون سازمان چه بسیار راه گشای هدف‌های برنامه حمایت از خانواده بی سرپرست بوده است و می‌باشد. با اجرای کامل قانون تامین اجتماعی ملت ایران از هنگام تولد تا مرگ زیر پوشش حمایت قانون قرار می‌گیرند و با بهره مند شدن از این قانون که دربرگیرنده بیمه‌های بیکاری، درمانی، تصادف و علیل شدن، بیماری و از کارافتادگی، بازنشستگی و غیره برای هر ایرانی می‌باشد، هیچ ایرانی نیازی دیگر به کمک دیگران نخواهند داشت.

وظیفه سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در چارچوب برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست بدین قرار است:

   :شناسایی خانواده‌هایی که سزوار کمک هستند.
   :شناساندن این خانواده‌ها به نیکوکارانی که می‌خواهند کمک کنند ولی نمی‌توانند درماندگان و تهی دستان را بیابند.
   :سرپرستی پیوسته بر زندگی خانواده‌های حمایت شده تا از یک سو بازتوانی پیدا کنند و از سوی دیگر به گمراهی و تباهی آلوده نشوند.
   :مشارکت دادن نیکوکاران در چگونگی بهره‌مندی خانواده‌ها از کمک‌ها با فرستادن گزارش‌ها همراه با فرتورهای خانواده‌ها.
   :زمان بندی درست نسبت به مدتی که خانواده‌ای نیاز به کمک دارد تا پس از بازتوان شدن خانواده، کمک‌ها به خانواده دیگری که سزاوار حمایت را دارند، داده شود.

در روز ۱ تیر ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی به مناسبت آغاز پنجمین سال اجرای برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست پیامی دادند:

در آغاز پنجمین سالگرد اجرای برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست و هقته‌ای که برای جلب توجه بیشتر افکار عمومی به هدف عالی و انسانی را مناسب می‌دانم که با هموطنان به اختصار در این باره سخن بگویم.

جای خوشوقتی است که این برنامه که در پنج سال پیش ضمن نوآوری‌های سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی اجرای آن به صورت آزمایشی آغاز گردید، در مدت کوتاهی با تجربه‌های حاصله به درستی وارد مرحله عمل شد و با گام‌های استوار به پیش رفت و گسترش یافت، به طوری که واحدهای اجرایی این برنامه، تاکنون در ۱۰۰ شهرستان کشور تاسیس و به خدمت اجتماع درآمده و نزدیک به هفت هزار خانواده را تحت سرپرستی گرفته بودند، اینک دامنه فعالیت خود را به دو برابر توسعه داده‌اند و دویست شهرستان را زیر پوشش خدمات خود گرفته‌اند و از همین امروز درهای اداره‌های مجری این کار در ۱۰۰ شهر دیگر به روی مراجعه کنندگان باز می‌باشد.

بنابراین، رشد رضایت بخش و گسترش تحسین انگیز این برنامه نشان می‌دهد که ما از نیل به هدف اصلی، یعنی تحت حمایت قرارگرفتن تمامی خانواده‌های بی سرپرست در سراسر کشور دور نیستیم و باید سعی کنیم در مدتی هر چه کوتاه تر در هیچ نقطه ایران خانواده نیازمندی دیده نشود که زیر پوشش این برنامه قرار نگرفته باشد.

در مسیر اجرای این برنامه دو نکته شایان توجه و تذکر است؛ یکی آن که نظر اصلی سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در این امر خطیر بیشتر معطوف به فرزندان خانواده‌های بی سرپرست است تا به جای آنکه بر اثر فقر و نیازمندی به تباهی کشانیده شوند، با آموزش و پرورش، استعدادهای آنها شکوفان و ثمربخش گردد و نتیجه نهایی که باز توان ساختن این خانواده هاست حتی الامکان به وسیله همین افراد به دست آید. پس مسئولان اجرای این برنامه باید سعی کنند هر یک از این خانواده‌ها در کوتاه‌ترین فرصت ممکن بتوانند بر روی پای خود بایستند و مستعدترین فرد یا افراد خانواده هر چه زودتر به مرحله کارآیی برسند و مسئولیت اداره امور خانواده را به عهده بگیرند تا از یک سو مکتب تنبل پروری و بیکاره سازی بسته شود و از سوی دیگر عزت نفس افراد و غرور نوجوانانی که حوادث زندگی آنها را به مستمندی کشانیده جریحه دار نگردد و آنچه بیشتر مایه خوشوقتی است این است که در همین مدت کوتاه از سی و پنج هزار تنی که در هفت هزار خانواده در صد شهر از خدمات این برنامه برخوردار بوده‌اند، چهار هزار و هفتاد و پنج تن در ۸۷۵ خانواده به مرحله بازتوانی رسیده‌اند و اکنون با استقلال مالی امور زندگانی خود را اداره می‌کنند و دیگر نیازی به بهره گیری از کمک‌های سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی ندارند. نکته دیگر آنکه از هفت هزار خانواده بی سرپرستی که تاکنون تحت حمایت قرارگرفته‌اند در هزار خانواده از کمک‌های بی دریغ مالی و معنوی نیکوکاران استفاده کرده‌اند که عواطف عالیه انسانی این عده از خیرخواهان که ما را در اجرای این برنامه یاری کرده‌اند در خور قدردانی و حق شناسی است و امیدواریم در آینده جمع بیشتری از توانگران نیک اندیش توفیق همکاری با این برنامه را پیدا کنند تا آهنگ پیشرفت آن تندتر شود.

هنگامی که افراد یک خانواده مرفه و بهره مند از مواهب این عصر در کانون‌های گرم خانوادگی خود با سعادت زندگی می‌کنند و سرپرست موفق خانواده با احساس لذت به عزیزان خوشبخت خود می‌نگرد به جا است اگر لحظه‌ای هم به این موضوع بیاندیشد که خانواده‌هایی هم هستند که تا دیروز آنها هم در کانون خانواده خود احساس خوشبختی می‌کرده‌اند ولی بر اثر پیشامد حادثه‌ای اکنون چراغ خانه خاموش شده و سردی بی سرپرستی و نیازمندی در فضای زندگی آنها جایگزین محیط گرم و سعادتمند خانواده شده است. کوشش کنیم که مشارکت هر چه بیشتر مردم در این قبیل خدمات اجتماعی هر روز توسعه یابد و این احساسات نوع دوستی و انسانی در قلب‌های ما ایرانیان زنده بماند و همان طور که همه دستورات مذهبی و اصول اخلاقی حکم می‌کند در خودخواهی غرق نشویم و هنگام موفقیت و خوشبختی به فکر دیگر و نیازمندان هم باشیم.

یک بار دیگر مراتب سپاسگزاری خویش را به نیکوکارانی که با برنامه حمایت از خانواده‌های بی سرپرست همکاری می‌کنند ابراز می‌دارم و رضایت خاطر خود را به همه کسانی که در حسن اجرای این برنامه کوشیده‌اند ابلاغ می‌کنم.