تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۴۷۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<!-- در اینجا نوشتاری برگزیده از میان درونمایه وبگاه مشروطه می‌آید. -->
+
<!-- در اینجا نوشتاری برگزیده از میان درونمایه وبگاه مشروطه می‌آید. -->
 
<onlyinclude>
 
<onlyinclude>
 
*
 
*
  
[[پرونده:HIMMohammadRezaShahPahlaviOpeningShahyadAryamehr24Mehr2530.mp4|thumb|left|200px|شاهنشاه آریامهر در جشن باشکوهی شهیاد آریامهر را به همراه سران دیگر کشورها می گشایند ۲۴ مهر ماه ۲۵۳۰ شاهنشاهی]]
+
[[پرونده:Farzaneh Kheradmand Disgraceful Day 15 Khordad 1342-1.mp4|thumb|left|180px|روز ننگین پانزدهم خرداد ماه ۱۳۴۲]]
[[پرونده:CoronationShahanshahShahyadAryamehrStone11Abaan1346.jpg|thumb|left|180px|شاهنشاه لوحه بنای شهیاد آریامهر را برمی‌نشانند ۱۳۴۶]]
+
[[پرونده:ShahanshahAryamehrSpeech15Khordad1351.mp4|thumb|180px|[[سخنرانی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در نشست تاریخی کنگره بزرگ ملی در بزرگداشت دهمین سالگرد انقلاب شاه و مردم ۳ بهمن ماه ۱۳۵۱|سخنرانی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی در دهمین سالروز انقلاب شاه و مردم و یادآوری روز ننگین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]]]]
[[پرونده:ShahyadAryamehrOpening24Mehr1350f.jpg|thumb|left|170px|]]
+
[[پرونده:Shahanshah19Dey1341FarmerCongress2.jpg|thumb|left|180px|شاهنشاه در کنگره ملی کشاورزان ۱۹ دی ۱۳۴۱]]
[[پرونده:ShahyadAryamehrBuildingGuide1b.jpg|thumb|left|170px|بخش‌های گوناگون موزه ششم بهمن اشکوب پایینی شهیاد آریامهر]]
+
[[پرونده:ShahanshahSpeechEnghelabShahMardomQom1341.jpg|thumb|left|180px|سخنرانی شاهنشاه در قم ۴ بهمن ۱۳۴۱]]
[[پرونده:ShahyadAryamehrMuseum6thBahman3.jpg|thumb|left|170px|سالن دیداری و شنیداری‌ها]]
+
[[پرونده:Fiftheenth Khordad 42 5.jpg|thumb|left|180px|خمینی چیان به خیابان می‌ریزند]]
[[پرونده:ShahyadAryamehrMuseum6thBahman7.jpg|thumb|left|170px|سالن دیداری و شنیداری‌ها]]
+
[[پرونده:TerrorKhomeini15Khordad1342g.jpg|thumb|left|180px|]]
[[پرونده:ShahyadAryamehrMuseum6thBahman2.jpg|thumb|left|170px|سالن دیداری و شنیداری‌ها]]
+
[[پرونده:TerrorKhomeini15Khordad1342a.jpg|thumb|left|180px|]]
 +
[[پرونده:Fiftheenth Khordad 42.jpg|thumb|left|160px|مردم به پشتیبانی از نیروهای دولتی می‌پردازند و از شهربانی درخواست اسلحه کردند ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]]
  
'''[[برج شهیاد آریامهر]]''' - در روز ۲۴ مهر ماه ۱۳۵۰ شامگاهان به ساعت ۱۸ و سی دقیقه شاهنشاه آریامهر و میهمانان بلندپایه ملت ایران در جشن‌های ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران از شیراز رهسپار تهران شدند و با خودرو به میدان شهیاد تشریف فرما شدند و در آیین باشکوهی برج شهیاد آریامهر و موزه آن را گشودند. شهیاد آریامهر به دستور [[شهبانو فرح پهلوی]]  در یادبود [[جشن‌های ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران]] طراحی و ساخته شد. در سال ۱۳۴۵ پروژه نماد شناسایی ایران میان معماران ایرانی از سوی دفتر [[شهبانو فرح پهلوی]] به مسابقه گذاشته شد. سرانجام  پروژه مهندس جوان بیست و شش ساله‌ای به نام  حسین امانت دانش‌آموخته دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برنده شد.  
+
'''[[روز ننگین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]]''' - در روز پانزدهم خرداد ماه ۱۳۴۲ خمینی بلوا و آشوبی در تهران و چند شهر دیگر برپا کرد تا شاید حکومت مشروطه پارلمانی ایران را براندازد. با دیدگاه امروز این بلوا در روز ننگین ۱۵ خرداد ماه همان ترکیبی را داشت که در آشوب سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی دیدیم. آرنگ‌ها « مرگ بر این دیکتاتور خون آشام » و « یا مرگ یا خمینی » بود. خمینی چیان بارها کوشش کردند که اسلحه خانه ارتش را بگیرند، سینماها را به آتش کشیدند و بانک‌ها و مغازه‌ها را تاراج کردند. خمینی چیان زنان بدون حجاب را کتک زدند، به کلانتری‌ها و ماموران پلیس یورش بردند و کتابخانه‌ها، مدرسه‌های دخترانه، روزنامه‌ها را به آتش کشیدند. خمینی چیان برنامه ریزی شده با پیت‌های نفت به آرشیو دادگستری که پرونده‌های این مجرمین در آنجا قرارداشت یورش بردند و بایگانی را به آتش کشیدند.  در روز پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ این بلوا نافرجام ماند زیرا که مردم ایران، ارتش، دولت و پلیس دست در دست یکدیگر خمینی چیان را تار و مار کردند. بلوای پانزدهم خرداد شکست خورد زیرا که کنفدراسیون دانشجویان و سازمان آزادی بخش فلسطین وجود نداشت. پس از این روز ننگین، خمینی چیان از اشتباه‌های خویش آموختند و برنامه دیگری ریختند. نخست توانستند که خمینی را از چوبه دار برهانند، از خمینی آیت اله ساختند و وی را سرانجام در نجف جایی که خمینی ایدئولوژی ولایت فقیه و حکومت اسلامی را پروراند ماندگار کردند. آنگاه با بنیاد کردن کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور، پروپاگاند علیه شاهنشاه ایران را آغاز کردند و با این پروپاگاندهای پیوسته توانستند کشورهای غربی را علیه شاهنشاه ایران برانگیزانند. خمینی چیان با عرفات و دیگر سازمان‌های تروریستی همکاری کردند و تروریست‌هایی زبردست در ساختن بمب، مبارزه‌های مسلحانه و جنگ‌های چریکی برای براندازی حکومت ایران آموزش دادند و روانه ایران کردند. با اینکه خمینی از سوی دادگاه به مرگ محکوم شد، با همدستی ژنرال حسن پاکروان رییس سازمان اطلاعات و امنیت کشور خمینی آزاد شد تا برنامه‌های اهریمنی خود را علیه کشور ایران و شاهنشاه ایران ادامه دهد. همه کسانی که امروز در کشور ایران پست‌های کلیدی را در دست دارند همان کسانی بودند که نزدیک به خمینی و در بلوای ۱۵ خرداد دستگیر شدند.  
  
برنشاندن لوحه بنای شهیاد آریامهر - در روز ۱۱ آبان ماه ۱۳۴۶ شاهنشاه آریامهر در آیینی لوحه بنای برج شهیاد را به مناسبت دو هزار و پانسدمین سال شاهنشاهی ایران در میدانی که ساخته خواهد شد، برنشاندند. در این آیین امیرعباس هویدا نخست‌وزیر، رییس مجلس سنا، رییس مجلس شورای ملی، وزیر کشور، وزیر آبادانی و مسکن، رییس هیات مدیره شرکت نفت، شهردار تهران و شماری از بزرگان فنی و ادبی تهران بودند.
+
در روز ننگین پانزدهم خرداد بلوا و آشوب از چند نقطه تهران آغاز شد. گروهی از خمینی چیان از میدان بارفروشان تهران به سرکردگی قمه‌کش معروف تهران "طیب حاج رضایی" به راه افتادند. گروهی دیگر از خمینی چیان از جلوی بازار و میدان ارگ با چماق و چاقو به راه افتادند.  حرکت بسیار برنامه ریزی شده برای یورش به اداره انتشارات و رادیو و مرکز تسلیحات ارتش و کلانتری‌ها برای دستیابی به سلاح گرم بود. خمینی چیان سر راه، جیپ‌ها و کامیون‌های پلیس و ماشین‌های آتش نشانی و خودروهای مردم را خرد کردند و به آتش کشیدند.  در میدان ارگ خمینی چیان به پلیس حمله کردند و شماری از نیروهای انتظامی و تظاهرکنندگان کشته شدند.  حمله‌ها به تسلیحات ارتش و کلانتری‌ها و اداره انتشارات و رادیو با وجود پایداری مامورین چندین  بار از سرگرفته شد. خمینی چیان به پارک شهر ریختند و از ورودی پارک تا سالن ورزشی پارک شهر را ویران ساختند و به آتش کشیدند و شماری از درختان پارک شهر را نیز سوزاندند.  گروهی پس از خرد کردن اتاقک نگهبان وارد کاخ دادگستری شدند، اینان به خوبی به ساختمان دادگستری و جای بایگانی دادگستری آشنایی داشتند، دیوار نازک میان اتاق نگهبان و بایگانی را خراب کردند و روی پرونده‌های بایگانی نفت ریختند و به آتش کشیدند و متواری شدند. خمینی چیان در دسته‌های کوچکتری پخش شدند و در ناصر خسرو برابر شمس العماره اتوبوس‌های شرکت واحد را آتش زدند و همه کیوسک‌های بلیت فروشی را شکستند و کیوسک را از جای درآوردند. گروهی دیگر از چهارراه گلوبندک به سوی بوذرجمهری غربی و خیابان خیام سرازیر شدند و آمبولانس کشیک وزارت بهداری و ورودی و شیشه‌های وزارت بهداری را شکستند. برابر نیمروز خمینی چیان گِرد وزارت دارایی را گرفتند و پلیس ناچار به پرتاب گاز اشک آور شد. آنگاه خمینی چیان در سه دسته چهارصد تنی به باشگاه ورزشی جعفری یورش بردند و بخش‌های موزه باشگاه، ورزش باستانی و لباس کنی را شکستند و آتش زدند. کارمندان بانک‌های پیرامون بازار تا ساعت ۱۹ ناچار در بانک‌ها ماندند. خمینی چیان آمبولانس جا به جا کردن مردگان را نیز به آتش کشیدند.  هم چنین خمینی چیان  سینماهای متروپل، سعدی، حافظ، ایفل، ادئون و مغازه‌های کنار این سینماها را آتش زدند.  
  
پیرامون میدان گروهی از دانش آموزان دختر دبیرستان‌ها با پرچم ایران و شاخه گلی در دست ایستاده بودند. در داخل میدان گروه دیگری از دختران دبیرستانی در دو رده با شاخه‌های گل و در پیشاپیش آنان هفت دختر سپیدپوش با شمعدان و لاله و آیینه در دست ایستاده بودند. هنگامی که هلیکوپتر شاهنشاه در آسمان میدان نمایان شد، میهمانان ابراز شور و شادمانی کردند. پس از نشستن هلیکوپتر و پیاده شدن شاهنشاه آریامهر دو دختر خردسال دسته گلی پیشکش کردند. آنگاه تیمسار صفاری شهردار تهران خوش آمد گفت و سرود ملی ایران نواخته شد و شاهنشاه از برابر گارد احترام گذشتند و در جایگاه ویژه قرارگرفتند. پس از کوتاه زمانی شهردار تهران گزارشی درباره وضع میدان و دگرگونی‌های اجتماعی و انقلاب شاه و مردم به آگاهی همایونی رسانید. شهردار با اشاره به پیوند دیرینه مردم ایران با شاهنشاه خود و ابراز سپاسگزاری مردم از کارهایی که انجام شده است از شاهنشاه درخواست کرد تا « لوح یادبود بنای شهیاد » را برنشانند. در این هنگام شاهنشاه آریامهر به مرکز میدان رفتند و لوحه یادبود را در زمین کارگزاشتند. سپس شاهنشاه از مهندسان پروژه و مهندسان اجراکننده پروژه درباره نخشه و ماکت میدان پرسش‌های فرمودند. شاهنشاه آریامهر هم چنین درباره چگونگی پیاده‌روسازی دستورهای تازه‌ای به مهندسان اجراکننده دادند و آنان را بسیار تشویق کردند.
+
از ساعت یک پس نیمروز کم کم تانک‌ها به خیابان‌ها آمدند. گروهی از خمینی چیان در شرق تهران راهی کارخانه برق ژاله شدند. تا رسیدن ماموران کارکنان کارخانه با تشکیل گارد ملی و پایداری بی همانند از ورود خمینی چیان به کارخانه جلوگیری کردند. خمینی چیان در میدان خراسان اتوبوس‌های شرکت واحد را  به آتش کشیدند و به سوی خیابان ری و میدان شاه متواری شدند. در همین هنگام خمینی چیان جلوی خودروی نیروی هوایی که از خیابان ژاله می‌گذشت را گرفتند و ستوان یکم نیروی هوایی حبیب اله مستوفیان را  چند استوار نیروی هوایی سوار بر خودرو را بیرون کشیدند و به بسیار دلخراش ستوان یکم مستوفیان را قتل رساندند و دیگر درجه داران را به سختی زخمی کردند. به سبب نبودن اتوبوس و کمبود تاکسی مردم پیاده به سوی خانه هایشان می‌رفتند. در سراسر تهران خمینی چیان بیشتر مشروب فروشی‌ها را ویران کردند و سینماها و دانسینگ‌ها ویران ساختند و یا به آتش کشیدند. از روش کار خمینی چیان روشن بود که ستاد مرکزی آنان در سرچشمه قرار داشت و بدین روی یورش‌ها بیشتر در خیابان‌های ری، سیروس، بهارستان، امیرکبیر، ناصرخسرو، بازار، باب همایون انجام می‌شد. هم چنین پیوسته برای خمینی چیان از خیابان‌های شوش، دروازه غار، گودها، سید ملک خاتون افراد کمکی می‌رسید. از ساعت ۳ پس از نیمروز خمینی چیان به گروه‌های کوچکتری درآمدند و خود را به غرب و جنوب غربی تهران رساندند و ساعت‌های دراز در خیابان شاهرضا و سی متری به زد و خورد پرداختند.
  
میدان شهیاد بزرگترین میدان ایران است که بیضی شکل و با پهنه‌ای بیش از ۱۱۲٬۰۰۰ متر مربع ساخته شده است، و  ۷۸٬۰۰۰ مترمربع پهنه درونی میدان است. پیاده‌روی درونی میدان یک کیلومتر است. قطر بزرگ میدان در راستای خیابان آیزنهاور و جاده کرج و قطر کوچک آن در راستای جاده کمربندی آینده تهران می‌باشد.
+
برنامه اصلاحاتی که ملت ایران سال‌ها چشم به راه آن بود، در روز ششم بهمن ماه ۱۳۴۱ به آرای ملت ایران گذاشته شد و با اکثریت آرای ملت ایران در سراسر کشور به منشور شش ماده‌ای [[انقلاب شاه و مردم]] آری گفته‌شد. با این اصلاحات زمینداران بزرگ و هم‌چنین روحانیون آغاز به دشمنی کردند. با اجرای [[اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی]] می‌بایستی که فئودالیسم در ایران برچیده شود و زمین از مالکین بزرگ خریداری و میان کشاورزانی که روی آن کار می‌کردند تقسیم شود. مالکین بزرگ و ملایان به سرکردگی حجت‌الاسلام خمینی تبانی کرده و تظاهراتی علیه تقسیم اراضی به راه انداختند. اصل نخست اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی و دگرگون ساختن موقعیت سیاسی و اجتماعی زنان، با اصل پنجم منشور انقلاب شاه و مردم [[اصلاح قانون انتخابات ایران به منظور دادن حق رای به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان]] یعنی دادن آزادی به زنان و حق برابر سیاسی و اجتماعی با مردان در انتخاب کردن و انتخاب شدن در انجمن‌های استان و شهرستان، دو  مجلس شورای ملی و مجلس سنا و انتخابات در هر سطح انتخاباتی دیگر در کشور، افزون بر این، برای گسترش بیشتر دموکراسی در انتخابات آزاد محدودیت دینی برداشته شد تا هر ایرانی با هر باوری بتواند انتخاب کند و انتخاب شود که این با دگرگون ساختن سوگند نمایندگان از به "قرآن مجید" به "کتاب آسمانی" به اجرا درآید. همچنین دگرگون ساختن گاهنامه هجری خورشیدی به گاهنامه شاهنشاهی از فروردین ماه سال ۱۳۴۲ اصولی بودند که ملایان و فئودال‌ها با آن به مخالفت برخاستند.
 
 
پروژه میدان از مهندس حسین امانت است و مهندس زاهدی، مهندس ناصحی و مهندس خرمی اجراکنندگان آن هستند. در این میدان هتل بزرگی از سوی اوقاف و یک مرکز ایرانشناسی، و در زمین‌های پیرامون آپارتمان سازی و فروشگاه سازی خواهد شد. در میان این میدان نمایشگاهی از آثار شاهنشاهی دو هزار و پانسد ساله ایران بنیاد می‌شود و منشور دوازده گانه انقلاب شاه و مردم نیز در میدان کارگزارده خواهد شد.  معماری برج شهیاد آمیزه‌ای از معماری دوران هخامنشی و ساسانی است. این بنای سه طبقه دارای چهار بالابر و دو راه پله و ۲۸۶ پلکان است. در پهنه زیرین برج شهیاد آریامهر چندین موزه، سالن نمایش، نگارخانه و کتابخانه قراردارد.
 
 
 
درازای این بنا ۶۳ متر، بلندای آن از  زمین ۴۵ متر است. در ساخت برج آزادی چهل و شش هزار قطعه سنگ بریده و پرداخت شده به کار رفته‌است. در این بنا، قوس اصلی وسط برج، نمادی از طاق کسری انوشیروان در دوره پادشاهی ساسانیان است.
 
 
 
میدان شهیاد آریامهر بیضی فرم است این میدان با ۴۴۵ متر درازا و ۲۷۵ متر پهنا، پهنه‌ای به بزرگی ۱۲۲٫۳۷۵ متر مربع دارد. در بخش زیرین شهیاد آریامهر غرفه‌هایی از سامانه‌های شاهنشاهی پیش از اسلام در یک سو و غرفه‌هایی از سامانه‌های پس از اسلام برپا شده است. در محور غربی میدان غرفه سامانه پهلوی است که لوحه‌هایی از منشور نه‌گانه انقلاب شاه و مردمزینت بخش آن است.
 
 
 
برای دیدار از موزه بازدیدگنندگان با آسانسور به اشکوب زیرین بنا می‌روند و در آنجا سالن سخنرانی و کتابخانه و  موزه بزرگ  و سالن دیداری شنیداری‌های تاریخ ایران و غیره قراردارد.
 
 
 
گشایش شهیاد آریامهر و موزه ششم بهمن - [[محمدرضا شاه پهلوی|اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران]] و [[شهبانو فرح پهلوی|علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی]] پس از پایان یافتن بخشی از [[جشن‌های ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران]] که با بودن پادشاهان و رییس جمهورهای بیش از هفتاد کشور در تخت جمشید برگزار شد به همراهی برخی از سران دیگر کشورها به تهران بازگشتند.
 
 
 
در روز ۲۴ مهرماه ۱۳۵۰ شاهنشاه ایران و علیاحضرت شهبانو و برخی از سران دیگر کشورها در آیین بزرگداشت  [[رضا شاه پهلوی|اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ]] در شهر ری آرامگاه بنیانگذار ایران نوین را گلباران کردند و تاج گل‌های بسیار باشکوهی بر آرامگاه بزرگ مرد تاریخ ایران نهادند.
 
 
 
شامگاهان شاهنشاه آریامهر و سران برخی از کشورهای میهمان،  در میدان شهیاد گردآمدند. اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران در آیین با شکوهی برج شهیاد آریامهر و موزه تاریخ ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی ایران و سالن شنیداری و دیداری را برای بهره‌برداری گشودند و از [[منشور حقوق بشر کوروش]]  بزرگ پرده‌برداری کردند.
 
 
 
در ساعت ۱۸ و سی دقیقه شاهنشاه آریامهر و میهمانان بلندپایه ملت ایران با خودرو به میدان شهیاد تشریف فرما شدند. پیشتر علیاحضرت شهبانو با همسران سران و بزرگان کشورهایی که در بزرگداشت ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی ایران و ارج نهادن به ملت بزرگ ایران به تخت جمشید آمده بود و خاندان شاهنشاهی پهلوی، امیرعباس هویدا نخست وزیر، رییس مجلس سنا، رییس مجلس شورای ملی، هیات دولت، سناتورهای مجلس سنا، نمایندگان مجلس شورای ملی، سفیران و نمایندگان سیاسی کشورهای خارجی و سران و بزرگان کشوری و لشکری ایران همگی در میدان شهیاد چشم به راه رسیدن اعلیحضرت و میهمانان بودند.
 
 
 
زمانی که خودرروی شاهنشاه آریامهر وارد میدان شهیاد شد، اهالی پایتخت که پیرامون میدان گردآمده بودند با غریو "جاوید شاه جاوید شاه" میدان را به لرزه درآوردند. سپاهیان انقلاب، پیشاهنگان و دانش آموزان نیز در پیرامون میدان ایستاده بودند. پرچم‌های همه کشورهایی که در جشن‌های ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران به مردم ایران پیوسته بودند در اهتزاز بود.
 
 
 
شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو در جایگاه ویژه نشستند و میهمانان نیز در جاهایی که برای آنها پیش بینی شده بودند قرارگرفتند. شاهنشاه مهندس امانت آرشیتکت بنای شهیاد را پذیرفتند و کار مهندس امانت را ستودند.
 
 
 
سپس آقای نیک پی شهردار تهران گزارشی رسا برای اعلیحضرت شاهنشاه و علیاحضرت شهبانو و میهمانان خواند:
 
 
 
::اعلیحضرتا - علیاحضرتا
 
::در این سال فرخنده که به نام کوروش کبیر نامگذاری شده و خاطره فروزان ۲۵ قرن استقلال ایران و خدمات گرانبهای قوم ایرانی به تمدن و فرهنگ بشری تجدید و باشکوه و عظمتی خاص مورد ستایش و تجلیل قرار می‌گیرد برای جان نثار موجب کمال افتخار است که به نمایندگی از طرف ساکنان پایتخت جشن دوهزار و پانسدمین سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران را به پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر تبریک و تهنیت عرض کرده و مقدم میهمانان عالیقدر اعلیحضرتین را به پایتخت کشور شاهنشاهی ایران گرامی دارد، شاهنشاهی ایران که ۲۵۰۰ سال پیش از به دست کوروش بزرگ بر شالوده متین پیوندهای ملی و رعایت حقوق بشر بنیانگذاری شده و در خلال قرون و اعصار به صورت مقدس‌ترین ودیعه نسل به نسل به دست توانای شاهنشاهان نامدار این سرزمین کهنسال پاسداری شده است، امروز از موهبت زمامداری، رهبری و شاهنشاهی برخوردار است که با اعلام و اجرای اصول انقلاب سفید شاه و مردم چهره اقتصادی و اجتماعی ایران را در جهت پیشرفت و پیروزی کشور و سرفرازی و بهروزی همه طبقات مردم دگرگون کرده و با عنایت به جنبه‌های بشردوستانه و تعالیم کوروش کبیر نقش تاریخی خود را در تامین عظمت  و سربلندی شاهنشاهی ایران جاودانی فرموده‌اند.
 
::از درگاه یزدان پاک مسئلت دارد که نظام شاهنشاهی و ملت بزرگ ایران همواره سرفراز و پایدار بماند و سهم خود را در نگهبانی مواریث مقدس ملی و گسترش فرهنگ اصیل ایرانی و نیل به تمدن بزرگ به شایستگی ایفا کند. در پایان عرایض خویش از پیشگاه خویش از پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر استدعا دارد بنای یادبود شهیاد آریامهر را که از طرف مردم ایران به منظور بزرگداشت این جشن فرخنده و ادای احترام نسبت به رهبر عظیم الشان ایران ایجاد شده است به قدوم مبارک مزین و اجازه فرمایند لوحه‌ای از طلای ناب را که اصول دوازده گانه انقلاب بزرگ ایران همراه با شادباش‌های صمیمانه مردم پایتخت به طور برجسته برآن نقش شده است به پیشگاه ذات اقدس شاهانه تقدیم دارد.
 
 
 
در این هنگام شهردار آقای نیک پی لوحه طلایی را به پیشگاه شاهنشاه آریامهر پیشکش نمود. که بر روی لوحه نوشته شده بود:
 
 
 
:::چنین باشد خواست خداوند بزرگ که جشن فرخنده دو هزار و پانصدمین سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران در دوران سلطنت پرافتخار اعلیحضرت همایون محمدرضا پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران که با به کاربستن اصول دوازده‌گانه شاه و مردم عصر درخشان عظمت و سعادت کشور را پی‌ریزی فرموه‌اند برگزار گردد. برای بزرگداشت و یادبود این روز خجسته شهردار پایتخت این لوحه زرین را که مبین حق‌شناسی و نشانه احساسات پاک و راستین مردم شهر تهران است به پیشگاه همایونی تقدیم می‌دارد. شهردار پایتخت - غلامرضا نیک پی مهر ماه ۱۳۵۰ هجری شمسی
 
 
 
موزه ششم بهمن - سپس اعلیحضرت همایون آریامهر ایران و علیاحضرت شهبانو و میهمانان از موزه دیداری و شنیداری ششم بهمن شهیاد بازدید کردند و شاهنشاه آریامهر از سرپرستان موزه پرسش‌هایی فرمودند. پروژه این موزه از سوی وزارت فرهنگ و هنر ایران و یاری پروفسور ارجمند چکسلواکی یاروس لاو فریش  انجام پذیرفت. پروفسور فریش از پرآوازه‌ترین نابغه‌های مولتی مدیا در دنیا بود.
 
 
 
در ژرفای چهل متری زمین، این نمایشگاه داستان دگرگونی‌های اخیر ایران را با تکنیک‌های دیداری و شنیداری بازگو می‌کند. پیش از ورود به نمایشگاه « ششم بهمن » در سالنی تلویزیون‌های بی شماری قراردارد که تماشاگر می‌تواند تصویرهای سه بُعدی بسیاری از سرزمین‌های گوناگون ایران ببیند. در نمایشگاه ششم بهمن روزانه سه برنامه اجرا می‌شود، همزمان که هنرمندان داستان تمدن دیرینه و دگرگونی‌های اخیر را بازگو می‌کنند، در روی سه پرده بزرگ، فرتورهایی از تاریخ تمدن ایران نمایش داده می‌شود. فرتورهای گویا از تاریخ تمدن ایران با شتاب جای خود را به فرتورهای دیگر می‌دهند. افزون بر این، همزمان در روی چند ستونی که در نمایشگاه وجود دارد، فرتورهای دیگر پدیدار می‌شوند. پروفسور فریش در این باره می‌گوید که کوشیده است انقلاب واقعی ایران را در اینجا نشان دهد، انقلاب واقعی، به چمِ دگرگون ساختن بینایی جامعه، دگرگون ساختن رفتارها و دگرگون ساختن انسان‌ها. دگرگونی جامعه کشاورزی و سنتی ایران به یک جامعه صنعتی، انقلابی است که در ایران انجام یافته است و کوشش در این بوده است که همه این دگرگونی‌ها یک پارچه نشان داده شوند.
 
 
 
در موزه ششم بهمن بازدیدکننده به  یک نمایش دیداری و شنیداری تاریخ گام می‌نهد که با کمک نوین‌ترین دستاوردهای فنی قرن بیستم ، داستانی را به شیوه‌ای تازه و پویا نشان می‌دهد. به تکنیک نمایش از پشت، داستان فیلم با چهار پروژکتور همزمان با چهار پرده‌ی سینمایی بر روی پرده می‌آید. هر یک از این پرده‌ها به اندازه‌های ۳۵۰۰  *  ۵۰۰۰ میلیمتر است. در جلوی پرده‌ها ستون‌هایی با درازای گوناگون از سقف آویخته‌اند. این ستون‌ها می‌توانند خودکار و افقی به راه بیفتند. رو به روی آنها پرده‌های نمایش اسلاید قراردارند. بر روی هم ۵۲ پرده‌ی ۱۰۰  * ۱۰۰ میلیمتری برای ستون‌ها پیش بینی شده‌اند. دو پروژکتور اسلاید که با یکدیگر الکترونیکی پیوند خورده‌اند ، بر روی  هر یک از پرده‌ها،  اسلاید نشان می‌دهند. افزون بر پروژکتوری که ویژه نمایش بر پرده‌ی بزرگ می‌باشد،  پروژکتورهایی دیگری بر هر یک از  ستون‌ها آویزان است که در میان پرده برنامه‌ها بر مرمر پای هر ستون یک نمایش چندرسانه ایی اجرا می‌کند.
 
 
 
تالار سخنرانی به فرم پلکان ساخته شده است. دیوارهای عمودی (تکیه‌ی پشت) یک فرتور شفاف بزرگ را فرم می‌دهد که از پشت به کمک چراغ‌های مهتابی ویژه که دستگاه‌های الکترونیک کم و زیاد کردن نور در آن کارگذاشته شده است، روشن می‌شود.
 
 
 
همین تکنیک برای سقف تالار سخنرانی به کار برده است و به فرم یک فرتور بزرگ درخشان بنا شده است و پهنه این فرتور  ۷۲۰ متر مربع می‌باشد. در اینجا  نور و حرکت بسیار به کار برده شده است. همه دستگاه‌ها خودکار هستند و در آنها از مدرن‌ترین سیستم‌های کنترل دیجیتالی بهره گرفته شده است. سیستم درونی دربرگیرنده یک دستگاه آوانگهدار (ضبط صوت) هشت کاناله است. سدای گرفته شده (ضبط شده) بر ۴ کانال به تالار سخنرانی رسانده می‌شود. یک کانال ویژه کنترل الکترونیک کار همزمان سداگیری و پروژکتورهای سینمایی می‌باشد. 
 
 
 
یک کانال، ویژه ساماندهی زمان‌ها است. بر دو کانال دیگر رویهم ۱۷۶ فرمان (کامِند) دیجیتالی نگهداری می‌شوند. آمیختار گوناگون این فرمان‌ها در ۵۰۰ هزارم ثانیه خوانده می‌شوند. خواندن فرمان‌ها در دستگاه بازخوانی انجام می‌شود که به نوبه خود گونهای پیام‌ها را برای راه اندازی ستون‌ها، پیوستگی نمایش اسلایدها، کنترل نورها و جنبش‌ها و بازایستا ساختن دستگاه‌ها در پایان برنامه می‌فرستد.  هم چنین بازگشت همه پروژکتورهای اسلاید، بازپیچی فیلم‌ها و نوارهای مغناطیسی و آماده سازی همه دستگاه‌ها برای برنامه پسین خودکار می‌باشد. پروژکتورهای اسلاید لامپ‌های ویژه ی هالوژن و پروژکتورهای فیلم به چراغ‌های افقی گزنون بدون اوزون دارند.
 
 
 
اعلیحضرتین و میهمانان از "سرای اندیشه " ، « گذرگاه زمان » ، « تالار پذیرایی » ، « سرای والاحضرت همایون ولیعهد » ، « ایران شکوه زندگی »  ، « تالار دیداری و شنیداری انقلاب سپید » ، « سرای اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر » ، « سرای علیاحضرت شهبانوی ایران »  ،  « تالار دانستنی‌ها » ،  « آیینه ایران زمین »  و « کتابخانه » بازدید فرمودند . نمایشگاه پژوهش‌های ایرانیان، برنامه‌های دیداری و شنیداری در سالنی به فرم نقشه ایران و موزه ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی ایران  در این موزه برجای ماندنی‌های تاریخی ایران که از دوره‌های بسیار دور و پیش از تجاوز اسلام به ایران گردآوری شده بود به نمایش گزارده شد.
 
 
 
در پایان آیین گشایش شهیاد آریامهر، آتشبازی بسیار باشکوهی انجام شد. شاهنشاه و شهبانو به همراه مردم پایتخت و میهمانان بلندپایه ملت ایران در این پایکوبی و هلهله، یادبود جاودانه‌ای برای ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی ایران و نماد کشور ایران بر جای گذاشتند.
 
 
 
موزه ایران شکوه زندگی - موزه ایران شکوه زندگی که بسیار شکوهمند ساخته و آرایش یافته است، فرهنگ گذشته و تمدن کنونی ایران را نشان می‌دهد. نوار نقاله‌ای تماشاگران را دور موزه می‌چرخاند. زمین فرش موزه نقشه ایران است که در شمال آن دریای مازندران و در جنوب آن شاخاب پارس (خلیج پارس) و جزایرش تنگه هرمز و دریای عمان با حوضچه‌هایی که در آن آب روان است نشان داده می‌شود. افزون بر این در شمال دریای مازندران آب نمایی که از آبشارهای بی شمار ساخته شده است، قراردارد. این آب‌ها نشانه اهمیت و ارزش والای آن در سرزمین سوزان ایران دارد. در روی نقشه ایران سرزمین‌ها و شهرهای گوناگون با برنشاندن هنر یا صنعتی که در آن جا ساخته و یا یافته می‌شود، نمادین به نمایش گزارده شده‌اند.  اسپهان با صنایع [[ذوب آهن ایران]] ، شیراز با تخت جمشید نشان داده می‌شوند. همزمان نوزده فیلم گوناگون روی دیوارها تابیده می‌شود، برخی از آنها فکاهی است، از این رو خیلی جالب است. برای نمونه، یکی از یان فیلم‌ها داستان دو قالی است که در شهر تهران گردش می‌کنند و سر راه خود چیزهای زیادی می‌بینند.
 
 
 
در جنوب دریای مازندران روی ستونی « اکواریوم » بزرگ با یاری شیلات شمال برنشانده شده است که بیش از دو هزار لیتر آب دارد و درون آن آبزیان دریای خزر به ویژه ماهی‌های کوچک « اوزون برون » جا دارند. این گونه آکواریوم، بزرگترین آکواریوم در ایران است. همه دستگاه‌های نمایش فیلم،  پالایش آب آکواریوم و تلمبه‌های حوضچه‌ها در زیر موزه قراردارد.
 
 
 
دو موزه ششم بهمن و ایران شکوه زندگی جدا از هم نیستند. هر دو تمدن ایران را نشان می‌دهند. این یک گردایه فرهنگی بی همانند در جهان می‌باشد که نمایشگر تمدن یکتای ایران است.  
 
  
 +
'''[[روز ننگین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲|پیشینه و رویدادهای روز ننگین ۱۵ خرداد ۴۲ را بخوانیم و ارتجاع سرخ و سیاه را از کشور اهورایی ایران ریشه‌کن کنیم]]'''
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۲۸


روز ننگین پانزدهم خرداد ماه ۱۳۴۲
شاهنشاه در کنگره ملی کشاورزان ۱۹ دی ۱۳۴۱
سخنرانی شاهنشاه در قم ۴ بهمن ۱۳۴۱
خمینی چیان به خیابان می‌ریزند
TerrorKhomeini15Khordad1342g.jpg
TerrorKhomeini15Khordad1342a.jpg
مردم به پشتیبانی از نیروهای دولتی می‌پردازند و از شهربانی درخواست اسلحه کردند ۱۵ خرداد ۱۳۴۲

روز ننگین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ - در روز پانزدهم خرداد ماه ۱۳۴۲ خمینی بلوا و آشوبی در تهران و چند شهر دیگر برپا کرد تا شاید حکومت مشروطه پارلمانی ایران را براندازد. با دیدگاه امروز این بلوا در روز ننگین ۱۵ خرداد ماه همان ترکیبی را داشت که در آشوب سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی دیدیم. آرنگ‌ها « مرگ بر این دیکتاتور خون آشام » و « یا مرگ یا خمینی » بود. خمینی چیان بارها کوشش کردند که اسلحه خانه ارتش را بگیرند، سینماها را به آتش کشیدند و بانک‌ها و مغازه‌ها را تاراج کردند. خمینی چیان زنان بدون حجاب را کتک زدند، به کلانتری‌ها و ماموران پلیس یورش بردند و کتابخانه‌ها، مدرسه‌های دخترانه، روزنامه‌ها را به آتش کشیدند. خمینی چیان برنامه ریزی شده با پیت‌های نفت به آرشیو دادگستری که پرونده‌های این مجرمین در آنجا قرارداشت یورش بردند و بایگانی را به آتش کشیدند. در روز پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ این بلوا نافرجام ماند زیرا که مردم ایران، ارتش، دولت و پلیس دست در دست یکدیگر خمینی چیان را تار و مار کردند. بلوای پانزدهم خرداد شکست خورد زیرا که کنفدراسیون دانشجویان و سازمان آزادی بخش فلسطین وجود نداشت. پس از این روز ننگین، خمینی چیان از اشتباه‌های خویش آموختند و برنامه دیگری ریختند. نخست توانستند که خمینی را از چوبه دار برهانند، از خمینی آیت اله ساختند و وی را سرانجام در نجف جایی که خمینی ایدئولوژی ولایت فقیه و حکومت اسلامی را پروراند ماندگار کردند. آنگاه با بنیاد کردن کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور، پروپاگاند علیه شاهنشاه ایران را آغاز کردند و با این پروپاگاندهای پیوسته توانستند کشورهای غربی را علیه شاهنشاه ایران برانگیزانند. خمینی چیان با عرفات و دیگر سازمان‌های تروریستی همکاری کردند و تروریست‌هایی زبردست در ساختن بمب، مبارزه‌های مسلحانه و جنگ‌های چریکی برای براندازی حکومت ایران آموزش دادند و روانه ایران کردند. با اینکه خمینی از سوی دادگاه به مرگ محکوم شد، با همدستی ژنرال حسن پاکروان رییس سازمان اطلاعات و امنیت کشور خمینی آزاد شد تا برنامه‌های اهریمنی خود را علیه کشور ایران و شاهنشاه ایران ادامه دهد. همه کسانی که امروز در کشور ایران پست‌های کلیدی را در دست دارند همان کسانی بودند که نزدیک به خمینی و در بلوای ۱۵ خرداد دستگیر شدند.

در روز ننگین پانزدهم خرداد بلوا و آشوب از چند نقطه تهران آغاز شد. گروهی از خمینی چیان از میدان بارفروشان تهران به سرکردگی قمه‌کش معروف تهران "طیب حاج رضایی" به راه افتادند. گروهی دیگر از خمینی چیان از جلوی بازار و میدان ارگ با چماق و چاقو به راه افتادند. حرکت بسیار برنامه ریزی شده برای یورش به اداره انتشارات و رادیو و مرکز تسلیحات ارتش و کلانتری‌ها برای دستیابی به سلاح گرم بود. خمینی چیان سر راه، جیپ‌ها و کامیون‌های پلیس و ماشین‌های آتش نشانی و خودروهای مردم را خرد کردند و به آتش کشیدند. در میدان ارگ خمینی چیان به پلیس حمله کردند و شماری از نیروهای انتظامی و تظاهرکنندگان کشته شدند. حمله‌ها به تسلیحات ارتش و کلانتری‌ها و اداره انتشارات و رادیو با وجود پایداری مامورین چندین بار از سرگرفته شد. خمینی چیان به پارک شهر ریختند و از ورودی پارک تا سالن ورزشی پارک شهر را ویران ساختند و به آتش کشیدند و شماری از درختان پارک شهر را نیز سوزاندند. گروهی پس از خرد کردن اتاقک نگهبان وارد کاخ دادگستری شدند، اینان به خوبی به ساختمان دادگستری و جای بایگانی دادگستری آشنایی داشتند، دیوار نازک میان اتاق نگهبان و بایگانی را خراب کردند و روی پرونده‌های بایگانی نفت ریختند و به آتش کشیدند و متواری شدند. خمینی چیان در دسته‌های کوچکتری پخش شدند و در ناصر خسرو برابر شمس العماره اتوبوس‌های شرکت واحد را آتش زدند و همه کیوسک‌های بلیت فروشی را شکستند و کیوسک را از جای درآوردند. گروهی دیگر از چهارراه گلوبندک به سوی بوذرجمهری غربی و خیابان خیام سرازیر شدند و آمبولانس کشیک وزارت بهداری و ورودی و شیشه‌های وزارت بهداری را شکستند. برابر نیمروز خمینی چیان گِرد وزارت دارایی را گرفتند و پلیس ناچار به پرتاب گاز اشک آور شد. آنگاه خمینی چیان در سه دسته چهارصد تنی به باشگاه ورزشی جعفری یورش بردند و بخش‌های موزه باشگاه، ورزش باستانی و لباس کنی را شکستند و آتش زدند. کارمندان بانک‌های پیرامون بازار تا ساعت ۱۹ ناچار در بانک‌ها ماندند. خمینی چیان آمبولانس جا به جا کردن مردگان را نیز به آتش کشیدند. هم چنین خمینی چیان سینماهای متروپل، سعدی، حافظ، ایفل، ادئون و مغازه‌های کنار این سینماها را آتش زدند.

از ساعت یک پس نیمروز کم کم تانک‌ها به خیابان‌ها آمدند. گروهی از خمینی چیان در شرق تهران راهی کارخانه برق ژاله شدند. تا رسیدن ماموران کارکنان کارخانه با تشکیل گارد ملی و پایداری بی همانند از ورود خمینی چیان به کارخانه جلوگیری کردند. خمینی چیان در میدان خراسان اتوبوس‌های شرکت واحد را به آتش کشیدند و به سوی خیابان ری و میدان شاه متواری شدند. در همین هنگام خمینی چیان جلوی خودروی نیروی هوایی که از خیابان ژاله می‌گذشت را گرفتند و ستوان یکم نیروی هوایی حبیب اله مستوفیان را چند استوار نیروی هوایی سوار بر خودرو را بیرون کشیدند و به بسیار دلخراش ستوان یکم مستوفیان را قتل رساندند و دیگر درجه داران را به سختی زخمی کردند. به سبب نبودن اتوبوس و کمبود تاکسی مردم پیاده به سوی خانه هایشان می‌رفتند. در سراسر تهران خمینی چیان بیشتر مشروب فروشی‌ها را ویران کردند و سینماها و دانسینگ‌ها ویران ساختند و یا به آتش کشیدند. از روش کار خمینی چیان روشن بود که ستاد مرکزی آنان در سرچشمه قرار داشت و بدین روی یورش‌ها بیشتر در خیابان‌های ری، سیروس، بهارستان، امیرکبیر، ناصرخسرو، بازار، باب همایون انجام می‌شد. هم چنین پیوسته برای خمینی چیان از خیابان‌های شوش، دروازه غار، گودها، سید ملک خاتون افراد کمکی می‌رسید. از ساعت ۳ پس از نیمروز خمینی چیان به گروه‌های کوچکتری درآمدند و خود را به غرب و جنوب غربی تهران رساندند و ساعت‌های دراز در خیابان شاهرضا و سی متری به زد و خورد پرداختند.

برنامه اصلاحاتی که ملت ایران سال‌ها چشم به راه آن بود، در روز ششم بهمن ماه ۱۳۴۱ به آرای ملت ایران گذاشته شد و با اکثریت آرای ملت ایران در سراسر کشور به منشور شش ماده‌ای انقلاب شاه و مردم آری گفته‌شد. با این اصلاحات زمینداران بزرگ و هم‌چنین روحانیون آغاز به دشمنی کردند. با اجرای اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی می‌بایستی که فئودالیسم در ایران برچیده شود و زمین از مالکین بزرگ خریداری و میان کشاورزانی که روی آن کار می‌کردند تقسیم شود. مالکین بزرگ و ملایان به سرکردگی حجت‌الاسلام خمینی تبانی کرده و تظاهراتی علیه تقسیم اراضی به راه انداختند. اصل نخست اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی و دگرگون ساختن موقعیت سیاسی و اجتماعی زنان، با اصل پنجم منشور انقلاب شاه و مردم اصلاح قانون انتخابات ایران به منظور دادن حق رای به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان یعنی دادن آزادی به زنان و حق برابر سیاسی و اجتماعی با مردان در انتخاب کردن و انتخاب شدن در انجمن‌های استان و شهرستان، دو مجلس شورای ملی و مجلس سنا و انتخابات در هر سطح انتخاباتی دیگر در کشور، افزون بر این، برای گسترش بیشتر دموکراسی در انتخابات آزاد محدودیت دینی برداشته شد تا هر ایرانی با هر باوری بتواند انتخاب کند و انتخاب شود که این با دگرگون ساختن سوگند نمایندگان از به "قرآن مجید" به "کتاب آسمانی" به اجرا درآید. همچنین دگرگون ساختن گاهنامه هجری خورشیدی به گاهنامه شاهنشاهی از فروردین ماه سال ۱۳۴۲ اصولی بودند که ملایان و فئودال‌ها با آن به مخالفت برخاستند.

پیشینه و رویدادهای روز ننگین ۱۵ خرداد ۴۲ را بخوانیم و ارتجاع سرخ و سیاه را از کشور اهورایی ایران ریشه‌کن کنیم