تفاوت میان نسخه‌های «سعدی (غزلیات)/ای که بر دوستان همی‌گذری»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|ای که بر دوستان همی‌گذری|تا به هر غمزه‌ای دلی ببری}}
 
{{ب|ای که بر دوستان همی‌گذری|تا به هر غمزه‌ای دلی ببری}}
 
{{ب|دردمندی تمام خواهی کشت|یا به رحمت به کشته می‌نگری}}
 
{{ب|دردمندی تمام خواهی کشت|یا به رحمت به کشته می‌نگری}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۳۸

' سعدی (غزلیات) (ای که بر دوستان همی‌گذری)
از سعدی
'


ای که بر دوستان همی‌گذری تا به هر غمزه‌ای دلی ببری
دردمندی تمام خواهی کشت یا به رحمت به کشته می‌نگری
ما خود از کوی عشقبازانیم نه تماشاکنان رهگذریم
هیچم اندر نظر نمی‌آید تا تو خورشیدروی در نظری
گفته بودم که دل به کس ندهم حذر از عاشقی و بی‌خبری
حلقه‌ای گرد خویشتن بکشم تا نیاید درون حلقه پری
وین پری پیکران حلقه به گوش شاهدی می‌کنند و جلوه گری
صبر بلبل شنیده‌ای هرگز چون بخندد شکوفه سحری
پرده داری بر آستانه عشق می‌کند عقل و گریه پرده دری
چو خوری دانی ای پسر غم عشق تا غم هیچ در جهان نخوری
رایگانست یک نفس با دوست گر به دنیا و آخرت بخری
قلمست این به دست سعدی در یا هزار آستین در دری
این نبات از کدام شهر آرند تو قلم نیستی که نیشکری