تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۵۶۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<!-- در اینجا نوشتاری برگزیده از میان درونمایه وبگاه مشروطه می‌آید. -->
+
<!-- در اینجا نوشتاری برگزیده از میان درونمایه وبگاه مشروطه می‌آید. -->
 
<onlyinclude>
 
<onlyinclude>
 
*
 
*
[[پرونده:ShahanShahSpeech19Dey1341FarmerCongress.ogv|thumb|left|220px|[[سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی در نخستین کنگره شرکت‌های تعاونی روستایی ایران ۱۹ دی ماه ۱۳۴۱]]]]
 
[[پرونده:Shahanshah19Dey1341FarmerCongress2.jpg|thumb|left|180px|بیش از ۴۸۰۰ کشاورز از سراسر کشور در کنگره شرکت‌های تعاونی روستایی]]
 
[[پرونده:FarmersCongress19Dey1341RuralFarmerWoman.jpg|thumb|left|160px|زنان کشاورز از سراسر کشور در کنگره شرکت‌های تعاونی روستایی]]
 
[[پرونده:Landreform1329MarmorP.jpg|thumb|left|160px|شاهنشاه سند زمین‌های املاک سلطنتی را در کاخ مرمر به کشاورزان می‌دهند ۴ آبان ۱۳۲۹]]
 
[[پرونده:VaraminRoyallanddistribution1331.jpg|thumb|left|160px|شاهنشاه تقسیم زمین به کشاورزان را با املاک سلطنتی در ورامین آغاز می‌کنند ۱۳۳۱]]
 
[[پرونده:Mrplandreform1.jpg|thumb|left|160px|شاهنشاه سند مالکیت زمینهای تقسیم شده را به کشاورزان می‌دهد]]
 
[[پرونده:Mpaminiarsanjani.jpg|thumb|left|160px|پادشاه، علی امینی و ارسنجانی، پادشاه سند مالکیت زمین‌ها در کرمانشاه را به کشاورزان می‌دهد]]
 
  
'''[[اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی]]''' –  پنجاه و شش سال پیش اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران، سخنرانی خردمندانه درباره از میان برداشتن سیستم ارباب رعیتی در ایران و ملی کردن آب‌های کشور و ملی کردن جنگل‌ها و چراگاه‌ها کردند. امروز در کشور ایران پس از نزدیک به چهل سال رژیم جمهوری اسلامی دوباره سیستم فئودالی دینی بر پا شده است، جنگل‌های ایران به فروش رفته‌اند و به افراد خصوصی داده شده‌اند. آب‌های روی زمینی و زیر زمینی کشور  نیز به فروش رسیده‌اند. نتیجه این سیاست را می‌بینیم: مردم ایران در شهرها و روستاها در فقر و تهی دستی زندگی می‌کنند، زیست بوم ایران نابود گشته است، رودخانه‌ها خشکیده‌اند و جنگل‌ها در حال مرگ هستند. مردم شاهنشاهشان را فریاد می‌کشند، زیرا مردم می‌دانند زمانی که شاه در راس کشور باشد، کسی آنجاست که از ایران و مردمش نگاهبانی می‌کند. امروز فئودالیسم دینی باید پایان پذیرد، جنگل‌ها و آب‌های کشور دوباره باید ملی شوند، به سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در روز ۱۹ دی ماه ۱۳۴۱ گوش فرا دهیم و قانون اساسی مشروطه و قوانین مدرن آن را دوباره به اعتبارشان بازگردانیم و به چپاول ایران و کشتار ایرانیان به دست بیگانگان تازی مزدوران استعمار پایان دهیم.  
+
[[پرونده:Farzaneh Kheradmand Disgraceful Day 15 Khordad 1342-1.mp4|thumb|left|180px|روز ننگین پانزدهم خرداد ماه ۱۳۴۲]]
+
[[پرونده:ShahanshahAryamehrSpeech15Khordad1351.mp4|thumb|180px|[[سخنرانی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در نشست تاریخی کنگره بزرگ ملی در بزرگداشت دهمین سالگرد انقلاب شاه و مردم ۳ بهمن ماه ۱۳۵۱|سخنرانی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی در دهمین سالروز انقلاب شاه و مردم و یادآوری روز ننگین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]]]]
اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب رعیتی با اراده اعلیحضرت شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی یکی از بزرگترین مبارزان حقوق بشر انجام یافت و یکی از بزرگترین پروژه‌های اصلاحی و بهسازی تاریخ نوین ایران شد.
+
[[پرونده:Shahanshah19Dey1341FarmerCongress2.jpg|thumb|left|180px|شاهنشاه در کنگره ملی کشاورزان ۱۹ دی ۱۳۴۱]]
 +
[[پرونده:ShahanshahSpeechEnghelabShahMardomQom1341.jpg|thumb|left|180px|سخنرانی شاهنشاه در قم ۴ بهمن ۱۳۴۱]]
 +
[[پرونده:Fiftheenth Khordad 42 5.jpg|thumb|left|180px|خمینی چیان به خیابان می‌ریزند]]
 +
[[پرونده:TerrorKhomeini15Khordad1342g.jpg|thumb|left|180px|]]
 +
[[پرونده:TerrorKhomeini15Khordad1342a.jpg|thumb|left|180px|]]
 +
[[پرونده:Fiftheenth Khordad 42.jpg|thumb|left|160px|مردم به پشتیبانی از نیروهای دولتی می‌پردازند و از شهربانی درخواست اسلحه کردند ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]]
  
بدین سان شیوه مالکیت زمین‌های کشاورزی از دست فئودال‌ها یا مالکان بزرگ بیرون آمد و به خرده مالکی میان کشاورزان دگرگون شد. اصلاحات ارضی در سال ۱۳۲۹ با فرمان شاهنشاه درباره تقسیم املاک سلطنتی میان برزگران آغاز شد. مخالفت و مبارزه با تقسیم اراضی میان کشاورزان از سوی محمد مصدق یکی از ده بزرگترین فئودال‌های ایران در زمان نخست‌وزیری وی با پشتیبانی جبهه ملی و حزب توده سازمان داده شد. این مخالفت‌ها از سوی مصدق چنان بالا گرفت که محمد مصدق بزرگ زمیندار ایران، املاک سلطنتی را مصادره کرد. پس از سرنگونی مصدق شاهنشاه برنامه اصلاحات ارضی را با اراده استوار خود دنبال کردند. با تصویب قانون فروش خالصجات و تقسیم آن میان کشاورزان در سال ۱۳۳۴ مرحله دوم اصلاحات ارضی آغاز شد. مرحله سوم اصلاحات ارضی در یک برنامه گسترده رفورم اجتماعی و اقتصادی یا انقلاب شاه و مردم که انقلاب سفید نیز نامیده می‌شود گنجانیده شد.
+
'''[[روز ننگین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]]'''  - در روز پانزدهم خرداد ماه ۱۳۴۲ خمینی بلوا و آشوبی در تهران و چند شهر دیگر برپا کرد تا شاید حکومت مشروطه پارلمانی ایران را براندازد. با دیدگاه امروز این بلوا در روز ننگین ۱۵ خرداد ماه همان ترکیبی را داشت که در آشوب سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی دیدیم. آرنگ‌ها « مرگ بر این دیکتاتور خون آشام » و « یا مرگ یا خمینی » بود. خمینی چیان بارها کوشش کردند که اسلحه خانه ارتش را بگیرند، سینماها را به آتش کشیدند و  بانک‌ها و مغازه‌ها را تاراج کردند. خمینی چیان زنان بدون حجاب را کتک زدند، به کلانتری‌ها و ماموران پلیس یورش بردند و کتابخانه‌ها، مدرسه‌های دخترانه، روزنامه‌ها را به آتش کشیدند. خمینی چیان برنامه ریزی شده با پیت‌های نفت به آرشیو دادگستری که پرونده‌های این مجرمین در آنجا قرارداشت یورش بردند و بایگانی را به آتش کشیدند. در روز پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ این بلوا نافرجام ماند زیرا که مردم ایران، ارتش، دولت و پلیس دست در دست یکدیگر خمینی چیان را تار و مار کردند. بلوای پانزدهم خرداد شکست خورد زیرا که کنفدراسیون دانشجویان و سازمان آزادی بخش فلسطین وجود نداشت. پس از این روز ننگین، خمینی چیان از اشتباه‌های خویش آموختند و برنامه دیگری ریختند. نخست توانستند که خمینی را از چوبه دار برهانند، از خمینی آیت اله ساختند و وی را سرانجام در نجف جایی که خمینی ایدئولوژی ولایت فقیه و حکومت اسلامی  را پروراند ماندگار کردند. آنگاه با بنیاد کردن کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور، پروپاگاند علیه شاهنشاه ایران را آغاز کردند و با این پروپاگاندهای پیوسته توانستند کشورهای غربی را علیه شاهنشاه ایران برانگیزانند. خمینی چیان با عرفات و دیگر سازمان‌های تروریستی همکاری کردند و تروریست‌هایی زبردست در ساختن بمب، مبارزه‌های مسلحانه و جنگ‌های چریکی برای براندازی حکومت ایران آموزش دادند و روانه ایران کردند. با اینکه خمینی از سوی دادگاه به مرگ محکوم شد، با همدستی ژنرال حسن پاکروان رییس سازمان اطلاعات و امنیت کشور خمینی آزاد شد تا برنامه‌های اهریمنی خود را علیه کشور ایران و شاهنشاه ایران ادامه دهد. همه کسانی که امروز در کشور ایران پست‌های کلیدی را در دست دارند همان کسانی بودند که نزدیک به خمینی و در بلوای ۱۵ خرداد دستگیر شدند.  
 
منشور شش ماده‌ای انقلاب شاه و مردم دربرگیرنده اصلاحات ارضی (مرحله سوم)، ملی کردن جنگل‌ها و مراتع، فروش سهام کارخانجات دولتی به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی، سهیم کردن کارگران در سود کارخانه‌ها، اصلاح قانون انتخابات ایران به منظور دادن حق رای به زنان و دادن حقوق برابر سیاسی با مردان به بانوان ایرانی و ایجاد سپاه دانش بود. مخالفت با انقلاب شاه و مردم از سوی آخوند روح‌الله خمینی با پشتیبانی جبهه ملی و حزب توده سازمان یافت که به روز ننگین ۱۵خرداد ۱۳۴۲ انجامید.  
 
  
قانون ترتیب رسیدگی و ختم پرونده‌های اصلاحات ارضی در ۸ خرداد ماه ۱۳۵۴ مجلس شورای ملی تصویب شد و کشاورزان ایران برای همیشه دارندگان زمین‌های کشاورزی خود شدند. این ماده می‌گوید کلیه پرونده‌هایی که تا تاریخ تصویب این قانون در اجرای مراحل مختلف اصلاحات ارضی منجر به تنظیم سند واگذاری یا ارسال صورت مجلس‌های تقسیم ملک و نمونه‌های مربوط به دفاتر اسناد رسمی شده و نسبت به آنها تا تاریخ تقدیم این لایحه ۱۳۵۴/۲/۲۳ شکایت و اعتراض نرسیده باشد از نظر اجرای مقررات اصلاحات ارضی مختومه تلقی می‌گردد"
+
در روز ننگین پانزدهم خرداد بلوا و آشوب از چند نقطه تهران آغاز شد. گروهی از خمینی چیان از میدان بارفروشان تهران به سرکردگی قمه‌کش معروف تهران "طیب حاج رضایی" به راه افتادند. گروهی دیگر از خمینی چیان از جلوی بازار و میدان ارگ با چماق و چاقو به راه افتادند.  حرکت بسیار برنامه ریزی شده برای یورش به اداره انتشارات و رادیو و مرکز تسلیحات ارتش و کلانتری‌ها برای دستیابی به سلاح گرم بود. خمینی چیان سر راه، جیپ‌ها و کامیون‌های پلیس و ماشین‌های آتش نشانی و خودروهای مردم را خرد کردند و به آتش کشیدند.  در میدان ارگ خمینی چیان به پلیس حمله کردند و شماری از نیروهای انتظامی و تظاهرکنندگان کشته شدند. حمله‌ها به تسلیحات ارتش و کلانتری‌ها و اداره انتشارات و رادیو با وجود پایداری مامورین چندین  بار از سرگرفته شد. خمینی چیان به پارک شهر ریختند و از ورودی پارک تا سالن ورزشی پارک شهر را ویران ساختند و به آتش کشیدند و شماری از درختان پارک شهر را نیز سوزاندند.  گروهی پس از خرد کردن اتاقک نگهبان وارد کاخ دادگستری شدند، اینان به خوبی به ساختمان دادگستری و جای بایگانی دادگستری آشنایی داشتند، دیوار نازک میان اتاق نگهبان و بایگانی را خراب کردند و روی پرونده‌های بایگانی نفت ریختند و به آتش کشیدند و متواری شدند. خمینی چیان در دسته‌های کوچکتری پخش شدند و در ناصر خسرو برابر شمس العماره اتوبوس‌های شرکت واحد را آتش زدند و همه کیوسک‌های بلیت فروشی را شکستند و کیوسک را از جای درآوردند. گروهی دیگر از چهارراه گلوبندک به سوی بوذرجمهری غربی و خیابان خیام سرازیر شدند و آمبولانس کشیک وزارت بهداری و ورودی و شیشه‌های وزارت بهداری را شکستند. برابر نیمروز خمینی چیان گِرد وزارت دارایی را گرفتند و پلیس ناچار به پرتاب گاز اشک آور شد. آنگاه خمینی چیان در سه دسته چهارصد تنی به باشگاه ورزشی جعفری یورش بردند و بخش‌های موزه باشگاه، ورزش باستانی و لباس کنی را شکستند و آتش زدند. کارمندان بانک‌های پیرامون بازار تا ساعت ۱۹ ناچار در بانک‌ها ماندند. خمینی چیان آمبولانس جا به جا کردن مردگان را نیز به آتش کشیدند.  هم چنین خمینی چیان  سینماهای متروپل، سعدی، حافظ، ایفل، ادئون و مغازه‌های کنار این سینماها را آتش زدند.
  
لایحه اصلاحات اراضی بر اساس محدود کردن مالکیت‌های بزرگ و تقسیم مالکیت زمین بر پایه عدالت و دگرگون ساختن رژیم کهنه و فرسوده فئودالیسم استوار شده بود با فرمان شاهنشاه به وسیله دولت دکتر منوچهر اقبال نخست‌وزیر نوشته و از سوی دولت مهندس جعفر شریف امامی بازنگری شده و بهبود یافته بود برای تصویب به مجلس شورای ملی داده شد. نمایندگان مجلس بیستم که بیشتر آنان مالکین بزرگ و فئودال‌ها بودند، به جای بهبود قانون، بخش بزرگی از لایحه اصلاحات ارضی با ماده‌ها و تبصره‌های پیوسته بدان را به فرمی درآوردند که ناسازگار با اراده و خواست شاهنشاه و سود کشاورزان بود. با این کار بدرستی نمایندگان مجلس، روح قانون را کُشتند و آرمان آن را از میان برداشتند.
+
از ساعت یک پس نیمروز کم کم تانک‌ها به خیابان‌ها آمدند. گروهی از خمینی چیان در شرق تهران راهی کارخانه برق ژاله شدند. تا رسیدن ماموران کارکنان کارخانه با تشکیل گارد ملی و پایداری بی همانند از ورود خمینی چیان به کارخانه جلوگیری کردند.  خمینی چیان در میدان خراسان اتوبوس‌های شرکت واحد را  به آتش کشیدند و به سوی خیابان ری و میدان شاه متواری شدند. در همین هنگام خمینی چیان جلوی خودروی نیروی هوایی که از خیابان ژاله می‌گذشت را گرفتند و ستوان یکم نیروی هوایی حبیب اله مستوفیان را  چند استوار نیروی هوایی سوار بر خودرو را بیرون کشیدند و به بسیار دلخراش ستوان یکم مستوفیان را قتل رساندند و دیگر درجه داران را به سختی زخمی کردند. به سبب نبودن اتوبوس و کمبود تاکسی مردم پیاده به سوی خانه هایشان می‌رفتند. در سراسر تهران خمینی چیان بیشتر مشروب فروشی‌ها را ویران کردند و سینماها و دانسینگ‌ها ویران ساختند و یا به آتش کشیدند. از روش کار خمینی چیان روشن بود که ستاد مرکزی آنان در سرچشمه قرار داشت و بدین روی یورش‌ها بیشتر در خیابان‌های ری، سیروس، بهارستان، امیرکبیر، ناصرخسرو، بازار، باب همایون انجام می‌شد. هم چنین پیوسته برای خمینی چیان از خیابان‌های شوش، دروازه غار، گودها، سید ملک خاتون افراد کمکی می‌رسید. از ساعت ۳ پس از نیمروز خمینی چیان به گروه‌های کوچکتری درآمدند و خود را به غرب و جنوب غربی تهران رساندند و ساعت‌های دراز در خیابان شاهرضا و سی متری به زد و خورد پرداختند.
  
مجلس بیستم به پیشنهاد دولت دکتر امینی و بر پایه فرمان شاهنشاه منحل شد و دولت لایحه اصلاحات ارضی را با راهنمایی خردمندانه شاهنشاه نوشت و سازمان داد. این قانون در نشست ۱۹ دی ماه ۱۳۴۰ به تصویب هیات وزیران و ۲۵ دی ماه به توشیح شاهنشاه رسید و برای اجرا به وزارت کشاورزی فرستاده شد.
+
برنامه اصلاحاتی که ملت ایران سال‌ها چشم به راه آن بود، در روز ششم بهمن ماه ۱۳۴۱ به آرای ملت ایران گذاشته شد و با اکثریت آرای ملت ایران در سراسر کشور به منشور شش ماده‌ای [[انقلاب شاه و مردم]] آری گفته‌شد. با این اصلاحات زمینداران بزرگ و هم‌چنین روحانیون آغاز به دشمنی کردند. با اجرای [[اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی]] می‌بایستی که فئودالیسم در ایران برچیده شود و زمین از مالکین بزرگ خریداری و میان کشاورزانی که روی آن کار می‌کردند تقسیم شود. مالکین بزرگ و ملایان به سرکردگی حجت‌الاسلام خمینی تبانی کرده و تظاهراتی علیه تقسیم اراضی به راه انداختند. اصل نخست اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی و دگرگون ساختن موقعیت سیاسی و اجتماعی زنان، با اصل پنجم منشور انقلاب شاه و مردم [[اصلاح قانون انتخابات ایران به منظور دادن حق رای به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان]] یعنی دادن آزادی به زنان و حق برابر سیاسی و اجتماعی با مردان در انتخاب کردن و انتخاب شدن در انجمن‌های استان و شهرستان، دو مجلس شورای ملی و مجلس سنا و انتخابات در هر سطح انتخاباتی دیگر در کشور، افزون بر این، برای گسترش بیشتر دموکراسی در انتخابات آزاد محدودیت دینی برداشته شد تا هر ایرانی با هر باوری بتواند انتخاب کند و انتخاب شود که این با دگرگون ساختن سوگند نمایندگان از به "قرآن مجید" به "کتاب آسمانی" به اجرا درآید. همچنین دگرگون ساختن گاهنامه هجری خورشیدی به گاهنامه شاهنشاهی از فروردین ماه سال ۱۳۴۲ اصولی بودند که ملایان و فئودال‌ها با آن به مخالفت برخاستند.
 
 
شهرستان مراغه در آذربایجان شرقی نخستین شهرستانی بود که کشاورزان آن سند مالکیت زمین‌های سهم خود را از دست شاهنشاه دریافت نمودند. روز ۱۷ اسفند ماه ۱۳۴۱ از سوی سازمان اصلاحات ارضی مراغه اسناد انتقال زمین‌ها از دولت به برزگران که روی آن زمین‌ها کار می‌کردند آماده و دستینه شد. در روز سه‌شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۴۰ شاهنشاه اسناد مالکیت را به کشاورزان مراغه دادند و بدین سان کاری را آغاز نمودند که در تاریخ کشور کهن‌سال ایران بی‌مانند بود و چرخشگاهی شد که شیوه و روش و فرم و چگونگی زندگی اجتماعی و اقتصادی ملت ایران را دگرگون ساخت.
 
 
 
'''دیگر کارهایی که برای بهبود بخشیدن به کشاورزی کشور و یاری رساندن به کشاورزان سراسر کشور انجام یافت:'''
 
 
 
'''آب برای زمین‌های کشاورزی'''  - برای فراهم آوردن آب که یکی از دشواری‌های پایه‌ای کشاورزی است بنگاه مستقل آبیاری در سال ۱۳۲۲ بنیاد نهاده شد.  در درازای ده سال نزدیک به دو میلیارد ریال از بودجه عمومی کشور و درآمد نفت به بنگاه مستقل آبیاری داده شد.  این بنگاه پژوهش‌های اززنده‌ای درباره آبیاری و سدسازی در سراسر کشور انجام داد که هر یک از آنها در گسترش کشاورزی و بالا بردن پهنه زیر کشت و تولید بسیار کارساز بوده است. بررسی آب‌های رویه‌ای (هیدرولوژی) و آب‌های زیر زمینی (هیدروژئولوژی)، بررسی خاک‌شناسی، نقشه‌برداری و فراهم ساختن پروژه‌های آبیاری، کندن چاه‌ها ژرف و نیمه ژرف، ساختن سدهای بزرگ و کوچک از کارهای ارزنده‌ای است که سال‌ها در زمینه گسترش کشاورزی به وسیله بنگاه مستقل آبیاری و پانزده شرکت سهامی آبیاری، که در مرکزهای برجسته کشاورزی کشور چون دشت مغان و خوزستان، فارس، اصفهان و سیستان انجام یافته است.
 
 
 
'''بانک اعتبارات کشاورزی''' - برای کمک به اجرای برنامه‌های اصلاحات ارضی، بانک اعتبارات و توسعه کشاورزی بنیاد نهاده شد. این بانک بیش از دویست شعبه در سراسر کشور دارد و به تعاونی‌ها و اتحادیه‌های کشاورزی و کشاورزان نیز وام می‌دهد. گروه‌های سیار این بانک پیوسته به مناطق کشاورزی دچار خشکسالی یا آفت زده می‌رفتند و کمک‌های نیازین را به کشاورزان و دامداران می‌نمودند.  
 
شرکت‌های سهامی کشاورزی - آرمان شرکت‌های سهامی کشاورزی افزایش بازده و بهبود کیفیت تولیدات کشاورزی و بکار گرفتن روش‌های نوین کاشت و برداشت بود. هر کشاورز می‌تواند به اندازه ارزش زمین خود در شرکت‌های سهامی شریک و سهیم شود.
 
 
 
'''شرکت‌های سهامی زراعی''' - آرمان بنیاد نهادن شرکت‌های سهامی زراعی افزایش بازده و بهبود کیفیت تولیدات کشاورزی از راه گردآوردن یکان‌ها و مکانیزه کردن کشاورزی و بکار بردن روش‌های نوین کاشت و برداشت است. بنیان این شرکت‌ها برای کشاورزان زمیندار در ایران این امکان را فراهم می‌کرد که نیروهای خود را برای بهبود و گسترش کار خویش گردآورند و از درآمد شایانی برخوردار شوند. هر کشاورز به اندازه ارزش زمین خود در شرکت‌های سهامی زراعی سهیم و شریک می‌شود و هم‌چنان به کاشت زمین خود می‌پردازد ولی بدون موافقت شرکت سهامی زراعی پروانه فروش آن را ندارد و سهامداران شرکت در خرید آن زمین‌ها بر دیگران برتری دارند.
 
 
 
وراث هر کشاورز نیز به جای زمین ، از سهام کشور حق‌الارث دریافت می‌کنند و بدین روش از پاره پاره شدن زمین که سبب کاهش بازده کشاورزی است جلوگیری می‌شود.
 
 
 
با بنیاد شرکت‌های سهامی زراعی، نه تنها اصل مالکیت خصوصی زمین‌های کشاورزی برجای می‌ماند بلکه سبب گردهمآیی زمین‌های کشاورزی کوچک و ایجاد یکان‌های بزرگ مکانیزه می‌شود که آمیزه‌ای مناسب میان مالکیت خصوصی و بهره‌برداری گروهی بوجود می‌آورد.
 
  
 +
'''[[روز ننگین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲|پیشینه و رویدادهای روز ننگین ۱۵ خرداد ۴۲ را بخوانیم و ارتجاع سرخ و سیاه را از کشور اهورایی ایران ریشه‌کن کنیم]]'''
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۲۸


روز ننگین پانزدهم خرداد ماه ۱۳۴۲
شاهنشاه در کنگره ملی کشاورزان ۱۹ دی ۱۳۴۱
سخنرانی شاهنشاه در قم ۴ بهمن ۱۳۴۱
خمینی چیان به خیابان می‌ریزند
TerrorKhomeini15Khordad1342g.jpg
TerrorKhomeini15Khordad1342a.jpg
مردم به پشتیبانی از نیروهای دولتی می‌پردازند و از شهربانی درخواست اسلحه کردند ۱۵ خرداد ۱۳۴۲

روز ننگین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ - در روز پانزدهم خرداد ماه ۱۳۴۲ خمینی بلوا و آشوبی در تهران و چند شهر دیگر برپا کرد تا شاید حکومت مشروطه پارلمانی ایران را براندازد. با دیدگاه امروز این بلوا در روز ننگین ۱۵ خرداد ماه همان ترکیبی را داشت که در آشوب سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی دیدیم. آرنگ‌ها « مرگ بر این دیکتاتور خون آشام » و « یا مرگ یا خمینی » بود. خمینی چیان بارها کوشش کردند که اسلحه خانه ارتش را بگیرند، سینماها را به آتش کشیدند و بانک‌ها و مغازه‌ها را تاراج کردند. خمینی چیان زنان بدون حجاب را کتک زدند، به کلانتری‌ها و ماموران پلیس یورش بردند و کتابخانه‌ها، مدرسه‌های دخترانه، روزنامه‌ها را به آتش کشیدند. خمینی چیان برنامه ریزی شده با پیت‌های نفت به آرشیو دادگستری که پرونده‌های این مجرمین در آنجا قرارداشت یورش بردند و بایگانی را به آتش کشیدند. در روز پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ این بلوا نافرجام ماند زیرا که مردم ایران، ارتش، دولت و پلیس دست در دست یکدیگر خمینی چیان را تار و مار کردند. بلوای پانزدهم خرداد شکست خورد زیرا که کنفدراسیون دانشجویان و سازمان آزادی بخش فلسطین وجود نداشت. پس از این روز ننگین، خمینی چیان از اشتباه‌های خویش آموختند و برنامه دیگری ریختند. نخست توانستند که خمینی را از چوبه دار برهانند، از خمینی آیت اله ساختند و وی را سرانجام در نجف جایی که خمینی ایدئولوژی ولایت فقیه و حکومت اسلامی را پروراند ماندگار کردند. آنگاه با بنیاد کردن کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور، پروپاگاند علیه شاهنشاه ایران را آغاز کردند و با این پروپاگاندهای پیوسته توانستند کشورهای غربی را علیه شاهنشاه ایران برانگیزانند. خمینی چیان با عرفات و دیگر سازمان‌های تروریستی همکاری کردند و تروریست‌هایی زبردست در ساختن بمب، مبارزه‌های مسلحانه و جنگ‌های چریکی برای براندازی حکومت ایران آموزش دادند و روانه ایران کردند. با اینکه خمینی از سوی دادگاه به مرگ محکوم شد، با همدستی ژنرال حسن پاکروان رییس سازمان اطلاعات و امنیت کشور خمینی آزاد شد تا برنامه‌های اهریمنی خود را علیه کشور ایران و شاهنشاه ایران ادامه دهد. همه کسانی که امروز در کشور ایران پست‌های کلیدی را در دست دارند همان کسانی بودند که نزدیک به خمینی و در بلوای ۱۵ خرداد دستگیر شدند.

در روز ننگین پانزدهم خرداد بلوا و آشوب از چند نقطه تهران آغاز شد. گروهی از خمینی چیان از میدان بارفروشان تهران به سرکردگی قمه‌کش معروف تهران "طیب حاج رضایی" به راه افتادند. گروهی دیگر از خمینی چیان از جلوی بازار و میدان ارگ با چماق و چاقو به راه افتادند. حرکت بسیار برنامه ریزی شده برای یورش به اداره انتشارات و رادیو و مرکز تسلیحات ارتش و کلانتری‌ها برای دستیابی به سلاح گرم بود. خمینی چیان سر راه، جیپ‌ها و کامیون‌های پلیس و ماشین‌های آتش نشانی و خودروهای مردم را خرد کردند و به آتش کشیدند. در میدان ارگ خمینی چیان به پلیس حمله کردند و شماری از نیروهای انتظامی و تظاهرکنندگان کشته شدند. حمله‌ها به تسلیحات ارتش و کلانتری‌ها و اداره انتشارات و رادیو با وجود پایداری مامورین چندین بار از سرگرفته شد. خمینی چیان به پارک شهر ریختند و از ورودی پارک تا سالن ورزشی پارک شهر را ویران ساختند و به آتش کشیدند و شماری از درختان پارک شهر را نیز سوزاندند. گروهی پس از خرد کردن اتاقک نگهبان وارد کاخ دادگستری شدند، اینان به خوبی به ساختمان دادگستری و جای بایگانی دادگستری آشنایی داشتند، دیوار نازک میان اتاق نگهبان و بایگانی را خراب کردند و روی پرونده‌های بایگانی نفت ریختند و به آتش کشیدند و متواری شدند. خمینی چیان در دسته‌های کوچکتری پخش شدند و در ناصر خسرو برابر شمس العماره اتوبوس‌های شرکت واحد را آتش زدند و همه کیوسک‌های بلیت فروشی را شکستند و کیوسک را از جای درآوردند. گروهی دیگر از چهارراه گلوبندک به سوی بوذرجمهری غربی و خیابان خیام سرازیر شدند و آمبولانس کشیک وزارت بهداری و ورودی و شیشه‌های وزارت بهداری را شکستند. برابر نیمروز خمینی چیان گِرد وزارت دارایی را گرفتند و پلیس ناچار به پرتاب گاز اشک آور شد. آنگاه خمینی چیان در سه دسته چهارصد تنی به باشگاه ورزشی جعفری یورش بردند و بخش‌های موزه باشگاه، ورزش باستانی و لباس کنی را شکستند و آتش زدند. کارمندان بانک‌های پیرامون بازار تا ساعت ۱۹ ناچار در بانک‌ها ماندند. خمینی چیان آمبولانس جا به جا کردن مردگان را نیز به آتش کشیدند. هم چنین خمینی چیان سینماهای متروپل، سعدی، حافظ، ایفل، ادئون و مغازه‌های کنار این سینماها را آتش زدند.

از ساعت یک پس نیمروز کم کم تانک‌ها به خیابان‌ها آمدند. گروهی از خمینی چیان در شرق تهران راهی کارخانه برق ژاله شدند. تا رسیدن ماموران کارکنان کارخانه با تشکیل گارد ملی و پایداری بی همانند از ورود خمینی چیان به کارخانه جلوگیری کردند. خمینی چیان در میدان خراسان اتوبوس‌های شرکت واحد را به آتش کشیدند و به سوی خیابان ری و میدان شاه متواری شدند. در همین هنگام خمینی چیان جلوی خودروی نیروی هوایی که از خیابان ژاله می‌گذشت را گرفتند و ستوان یکم نیروی هوایی حبیب اله مستوفیان را چند استوار نیروی هوایی سوار بر خودرو را بیرون کشیدند و به بسیار دلخراش ستوان یکم مستوفیان را قتل رساندند و دیگر درجه داران را به سختی زخمی کردند. به سبب نبودن اتوبوس و کمبود تاکسی مردم پیاده به سوی خانه هایشان می‌رفتند. در سراسر تهران خمینی چیان بیشتر مشروب فروشی‌ها را ویران کردند و سینماها و دانسینگ‌ها ویران ساختند و یا به آتش کشیدند. از روش کار خمینی چیان روشن بود که ستاد مرکزی آنان در سرچشمه قرار داشت و بدین روی یورش‌ها بیشتر در خیابان‌های ری، سیروس، بهارستان، امیرکبیر، ناصرخسرو، بازار، باب همایون انجام می‌شد. هم چنین پیوسته برای خمینی چیان از خیابان‌های شوش، دروازه غار، گودها، سید ملک خاتون افراد کمکی می‌رسید. از ساعت ۳ پس از نیمروز خمینی چیان به گروه‌های کوچکتری درآمدند و خود را به غرب و جنوب غربی تهران رساندند و ساعت‌های دراز در خیابان شاهرضا و سی متری به زد و خورد پرداختند.

برنامه اصلاحاتی که ملت ایران سال‌ها چشم به راه آن بود، در روز ششم بهمن ماه ۱۳۴۱ به آرای ملت ایران گذاشته شد و با اکثریت آرای ملت ایران در سراسر کشور به منشور شش ماده‌ای انقلاب شاه و مردم آری گفته‌شد. با این اصلاحات زمینداران بزرگ و هم‌چنین روحانیون آغاز به دشمنی کردند. با اجرای اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی می‌بایستی که فئودالیسم در ایران برچیده شود و زمین از مالکین بزرگ خریداری و میان کشاورزانی که روی آن کار می‌کردند تقسیم شود. مالکین بزرگ و ملایان به سرکردگی حجت‌الاسلام خمینی تبانی کرده و تظاهراتی علیه تقسیم اراضی به راه انداختند. اصل نخست اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی و دگرگون ساختن موقعیت سیاسی و اجتماعی زنان، با اصل پنجم منشور انقلاب شاه و مردم اصلاح قانون انتخابات ایران به منظور دادن حق رای به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان یعنی دادن آزادی به زنان و حق برابر سیاسی و اجتماعی با مردان در انتخاب کردن و انتخاب شدن در انجمن‌های استان و شهرستان، دو مجلس شورای ملی و مجلس سنا و انتخابات در هر سطح انتخاباتی دیگر در کشور، افزون بر این، برای گسترش بیشتر دموکراسی در انتخابات آزاد محدودیت دینی برداشته شد تا هر ایرانی با هر باوری بتواند انتخاب کند و انتخاب شود که این با دگرگون ساختن سوگند نمایندگان از به "قرآن مجید" به "کتاب آسمانی" به اجرا درآید. همچنین دگرگون ساختن گاهنامه هجری خورشیدی به گاهنامه شاهنشاهی از فروردین ماه سال ۱۳۴۲ اصولی بودند که ملایان و فئودال‌ها با آن به مخالفت برخاستند.

پیشینه و رویدادهای روز ننگین ۱۵ خرداد ۴۲ را بخوانیم و ارتجاع سرخ و سیاه را از کشور اهورایی ایران ریشه‌کن کنیم