|
|
(۷۹۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| <!-- در اینجا نوشتاری برگزیده از میان درونمایه وبگاه مشروطه میآید. --> | | <!-- در اینجا نوشتاری برگزیده از میان درونمایه وبگاه مشروطه میآید. --> |
| <onlyinclude> | | <onlyinclude> |
− | *[[پرونده:RezaShahBozorg59.jpg|thumb|left|340px|اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ سردودمان شاهنشاهی پهلوی]] | + | * |
| | | |
− | '''[[رضا شاه پهلوی|اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ]]''' سر دودمان سامانه پهلوی و بنیانگذار ایران نوین در ۲۴ اسفند ۱۲۵۶ خورشیدی در آلاشت، مازندران زاده شد و در ۴ امرداد ۱۳۲۳ خورشیدی در ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی درگذشت. | + | [[پرونده:PrincessAshrafPahlavi1.jpg|thumb|left|200px|]] |
| + | [[پرونده:FamilyProtectionWeekTir2536a.jpg|thumb|left|160px|]] |
| + | [[پرونده:PrincessAshrafMessageFamilyProtectionWeekTir2536a.jpg|thumb|left|160px|]] |
| + | [[پرونده:HemayatAzKhanehvadehBisarparst2536.jpg|thumb|left|160px|هفته حمایت از خانوادههای بیسرپرست]] |
| + | '''[[هفته حمایت از خانوادههای بیسرپرست ۱ تا ۶ تیر ماه]]''' - برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست در سال ۲۵۳۱ شاهنشاهی برابر با ۱۳۵۱ خورشیدی به کوشش والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی در سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بنیاد نهاده شد. سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در فروردین ماه ۱۳۲۶ خورشیدی به فرمان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران بنیاد شد. ریاست این سازمان با اعلیحضرت همایون شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی آریامهر میباشد و سرپرستی آن به والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی سپرده شد. این سازمان پس از پایان جنگ جهانی دوم و پایان یافتن اشغال ۴ ساله کشور و بیرون رفتن ارتش متفقین از کشور بنیاد گزارده شد. در این زمان تهی دستی و بینوایی و بی چیزی، بیکاری و گرسنگی همه شهرهای ایران به ویژه تهران را فراگرفته بود و خیابانهای تهران پر از ولگرد و گرسنه بود. به فرمان شاهنشاه جوان سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بنیاد شد با آرمان این که با کمک دولت و مردم نیکوکار کودکان بی سرپرست رها شده در خیابانها را به پرورشگاهها ببرند، و به گرسنگان خوراک برسانند. |
| | | |
− | مجلس شورای ملی دوره پانزدهم قانونگذاری به پاس حقشناسی ملت ایران فرنام رسمی سرسلسله دودمان ارجمند پهلوی "اعلیحضرت رضاشاه کبیر" را تصویب کرد. این تصمیم بر لوحهای طلا حک و در آرامگاه اعلیحضرت شاهنشاه ایران رضا شاه پهلوی نصب گردید . مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری بیست و یکم، روز سوم اسفند ماه را به نام روز رضا شاه کبیر نامگذاری کرد و قرار شد که همهساله در این روز خدمات و فداکاریهای اعلیحضرت شاهنشاه ایران رضا شاه پهلوی بنیانگذار ایران نوین از رادیو و تلویزیون و مطبوعات برای آگاهی نسل جوان کشور یادآوری شود.
| + | برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست، با توجه به هدف مهم انسانی و اجتماعی در برابر خانوادههایی که سرپرست و نان آور خود را به هر سببی از دست میدهند و شیرازه زندگیشان به ناگاه گسسته میشود پیاده شد. |
| + | بر پایه این برنامه یکانهایی از سوی سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی برای انجام این مهم راه اندازی شدند که از یک سوی در ارتباط پیوسته با قشرهای گوناگون مردم میباشد و آمار و ویژگی خانوادههای بی سرپرست را گردآوری میکند و به نیکوکاران جامعه میشناساند و از سوی دیگر با دیدهوری دایمی بر روش سرپرستی و بهرهمند ساختن نیازمندان از کمکهای مادی و معنوی این امکان را فراهم میسازد که خانوادههای یاری گیرنده در کوتاه زمانی بتوانند از پریشانی رها شوند و بازیافتن شخصیت و توانایی خویش، روی پای خود بایستند و به زندگی ارجمندانهای را آغاز نمایند. |
| | | |
− | رضا خان فرزند سرهنگ عباسعلی خان فرمانده هنگ مازندران در روز ۲۴ اسفند ماه ۱۲۵۶ در آلاشت سواد کوه چشم به جهان گشود. سرهنگ عباسعلی خان نامی به داداش بیک یاور خود از تیره سرداران و مرزداران ایران بود و پدر او یاور مراد علی خان نیز از فرماندهان دلیری بود که به سال ۱۲۳۵ در پیکار هرات دلاوریها کرد و در این پیکار کشته شد. چهل روز پس از زاده شدن رضا خان سرهنگ عباس علی خان درگذشت. پس از درگذشت پدر رضا خان، بانو نوشآفرین مادر رضا خان که زاده تهران بود برآن شد که به نزد خانوادهاش در تهران بازگردد. رضا خان با راهنمایی و سرپرستی عموی خود سرتیپ نصرالله خان، در ۱۴ سالگی همانند نیاکانش که همگی پیشنیه سرداری و سربازی و فرماندهی و سپاهیگری داشتند، به یکان قزاق که زیر فرماندهی عمویش بود پیوست. رضا خان در سال ۱۲۷۴ خورشیدی با دختر خاله خود مریم پیوند زناشویی بست. بانو مریم در روز ۲۲ بهمن ماه ۱۲۸۲ به هنگام زادن دخترش "همدم" چشم از جهان فروبست.
| + | با تصویب قانون حمایت خانواده شالودهای با زیر بنای تازهای در راستای پاسداری حقوقی که خانواده دارد ریخته شد ولی با جود همه حمایتی که قانون از حقوق خانواده میکند و با وجود قانون حمایت از کودکان بی سرپرست چون تنها وجود قانون توانایی حمایت از خانوادهها به ویژه آنان که سرپرست خود را از دست میدهند نیست، ناگزیر باید آنان که میتوانند دست افتادگان گیرند، و به درماندگان یاری دهند، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی با سازمان و برنامهای سامان یافته این مهم را به گردن گرفت تا دور از بوروکراسی با مشارکت مردم و به ویژه نیکوکاران پیوند میان کمک دهندگان و کمک گیرندگان را پدیدآورد. |
| | | |
− | زمانی که رضا خان سی و پنج ساله بود سرکرده سپاه قزاق مجهز به تیربار شد و ماموریتهای گوناگون در تهران، گیلان، مازندران و آذربایجان را به انجام رسانید. رضا خان در جنگ با اشرار و یاغیان دلاوریهای بسیار نشان داد و با دید و داوری فرماندهان که دلیریها و استعداد ویژه نظامی رضا خان را دریافتند، مقام فرماندهی و درجههای نظامی را یکی پس از دیگری بدست آورد و به مقام میرپنجی یا سرتیپی رسید و فرمانده یکان همدان شد. درسال ۱۲۹۳ جنگ جهانی در اروپا آغاز شد و دامنهاش به ایران کشید. کشور ایران با وجود اعلام بیطرفی از سوی ارتشهای عثمانی، روسیه و انگلستان اشغال شد و شش سال کشور ایران زیر فشار و آزار جنگ و نظامیان خارجی ماند. در این زمان کشور ایران در اشغال بیگانه و ورشکستگی، خشکسالی، گرسنگی و ملخ و ویرانیهای جنگ به سر میبرد، خزانه کشور تهی بود و سربازان بدون دریافت حقوق، با لباس ژنده و بدون چکمه و حال سوزآور و با شکیبایی در برابر سختیهای توان فرسا خدمت میکردند. در سال ۱۲۹۴ سرتیپ رضا خان در بریگاد قزاق، از سوی فرمانده بریگاد برای تشکیل بخش مسلسل قزافخانه از همدان به تهران فرستاده شد.
| + | برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست کار اصولی خود را با تربیت مددکاران آنهم از میان افراد لیسانسیه و دیپلمه آغاز کرده است و در درازای پنج دوره از سال ۱۳۵۱ شمار بسیاری از راه آزمون دانشگاهی به تحصیل در رشته مددکاری اجتماعی پرداختهاند. تا سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی ۲۲۶ واحد حمایت در تهران و شهرستانها ایجاد شد که ۵۲۵ تن از آموزش یافتگان کارهای اجرایی آن را انجام میدهند. بررسیها و پژوهشها نشان میدهد که در شهرها و روستاهای کشور بیش از ۱۰۰ هزار خانواده بی سرپرست وجود دارد که ده هزار خانواده تاکنون زیر پوشش حمایتها قرار گرفته است و در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی همه خانوادهها زیر پوشش رفاهی، آموزشی و سرپرستی برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست قرار خواهند گرفت. این خانوادهها افزون بر کمک مالی به خدمات درمانی، آموزشی و فرهنگی و معنوی دیگر هم نیاز دارند که خوشبختانه سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی با در اختیار داشتن بیمارستانها و درمانگاه و دبستانها و دبیرستانهای مجهز حرفهای، خود پشتوانه فعالیت این برنامه است و خدمات گوناگون سازمان چه بسیار راه گشای هدفهای برنامه حمایت از خانواده بی سرپرست بوده است و میباشد. |
| + | با اجرای کامل قانون تامین اجتماعی ملت ایران از هنگام تولد تا مرگ زیر پوشش حمایت قانون قرار میگیرند و با بهره مند شدن از این قانون که دربرگیرنده بیمههای بیکاری، درمانی، تصادف و علیل شدن، بیماری و از کارافتادگی، بازنشستگی و غیره برای هر ایرانی میباشد، هیچ ایرانی نیازی دیگر به کمک دیگران نخواهند داشت. |
| | | |
− | در سال ۱۲۹۵ خورشیدی رضا خان بانو تاجالملوک را به همسری برگزید، نخستین فرزندشان شمس در روز ۲۶ مهر ماه ۱۲۹۶ خورشیدی زاده شد. بانو تاجالملوک و سرتیپ رضا خان در روز ۴ آبان ماه ۱۲۹۸ دارای دو فرزند شدند. محمد رضا و اشرف خواهر توامان وی در این روز خجسته زاده شدند در زمانی که کشور آشفته و نابسامان و ورشکسته بود، بیماریهای واگیردار گوناگون چون تراخم، مالاریا، طاعون، وبا، تیفوس و آبله را چیزی جلودارشان نبود. هیچ سیستم آموزشی و بهداشتی در ایران نبود. تنها مکتبهایی زیر نظر آخوندها وجود داشت. چهارمین فرزند رضا خان و تاجالملوک، علیرضا در روز ۱۱ فروردین ماه ۱۳۰۱ خورشیدی زاده شد. | + | وظیفه سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در چارچوب برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست بدین قرار است: |
| | | |
− | جنگ جهانی اول با عهدنامه صلحی در روز ۱۳ تیر ماه ۱۲۹۸ در اروپا به پایان رسید ولی جنگ در ایران ادامه یافت. ارتش روسیه که در ایران بود منحل شد و از ایران خارج شد و سراسر ایران به اشغال انگلیس درآمد. نیروهای انگلیسی تا باکو پیشروی کردند تا معادن نفت روسیه در باکو را تسخیر کنند. در ۱۷ امرداد ۱۲۹۸ برابر با[[قرارداد ۱۹۱۹ ایران و انگلیس| ۹ اوت ۱۹۱۹ قراردادی میان دولت ایران و دولت انگلستان]] بسته شد که بر پایه آن قرارداد خیانتکارانه و استعماری، قرار بود که کشور ایران زیر کنترل کامل انگلستان درآید. این قرارداد ننگین با امضای حسن وثوقالدوله نخستوزیر برادر بزرگ احمد قوامالسلطنه و اکبر میرزا صارمالدوله وزیر دارایی و فیروز میرزا نصرتالدوله (فرزند فرمانفرما) وزیر خارجه بسته شد و رشوههایی که این سه تن از دولت انگلستان دریافت کرده بودند پس از کوتاه زمانی آشکار شد.
| + | :شناسایی خانوادههایی که سزوار کمک هستند. |
| + | :شناساندن این خانوادهها به نیکوکارانی که میخواهند کمک کنند ولی نمیتوانند درماندگان و تهی دستان را بیابند. |
| + | :سرپرستی پیوسته بر زندگی خانوادههای حمایت شده تا از یک سو بازتوانی پیدا کنند و از سوی دیگر به گمراهی و تباهی آلوده نشوند. |
| + | :مشارکت دادن نیکوکاران در چگونگی بهرهمندی خانوادهها از کمکها با فرستادن گزارشها همراه با فرتورهای خانوادهها. |
| + | :زمان بندی درست نسبت به مدتی که خانوادهای نیاز به کمک دارد تا پس از بازتوان شدن خانواده، کمکها به خانواده دیگری که سزاوار حمایت را دارند، داده شود. |
| | | |
− | ارتش سرخ شوروی، ارتش انگلستان را از باکو بیرون راند و آنان را تا قزوین واپس برد و شمال ایران گیلان و مازندران را اشغال کرد. با پشتیبانی ارتش سرخ شوروی میرزا کوچک خان جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران در گیلان و مازندران را اعلام کرد.
| + | در روز ۱ تیر ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی به مناسبت آغاز پنجمین سال اجرای برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست پیامی دادند: |
| | | |
− | کودتایی علیه دولت فتح الله اکبر سپهدار اعظم نخستوزیر برنامهریزی شد، این کودتا علیه احمد شاه و سلطنت نبود. کودتا در شب اول اسفند به روز دوم اسفند آغاز شد. سرکردگان کودتا سیدضیا طباطبایی و سرتیپ رضا خان فرمانده کل قزاق، مسعود کیهان، کاظم خان سیاح از افسران ژاندارمری ایران و کلنل احمد امیراحمدی فرمانده گردان سواره قزاق بودند. کودتای سوم اسفند به سرنگونی سپهدار اعظم انجامید و در روز ۶ اسفند ۱۲۹۹ به فرمان احمدشاه [[پروگرام کابینه سیدضیاالدین طباطبایی|سیدضیاالدین طباطبایی]] نخستوزیر شد و انتخابات مجلس شورای ملی دوره چهارم برگزار گردید. ۷ اسفند ۱۲۹۹ هیات وزیران [[قرارداد ۱۹۱۹ ایران و انگلیس]] را لغو کرد. ۸ اسفند ۱۲۹۹ به فرمان احمد شاه، رضا خان میرپنج به پاس کاردانی و لیاقت به پایه سردار سپهی رسید. در همین روز [[قانون اجازه مبادله عهدنامه دوستی منعقده بین دولتین ایران و جمهوری شوروی روسیه|عهدنامه دوستی منعقده بین دولت علیه ایران و جمهوری شوروی روسیه]] بسته شد. مسعود کیهان در اردیبهشت ماه از مقام وزارت جنگ کنارهگیری کرد. در روز ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۰ رضا خان سردار سپه و فرمانده کل قوا در کابینه نوین سیدضیاالدین طباطبایی وزیر جنگ شد. پس از بسته شدن پیمان دوستی میان دو دولت ایران و جماهیر شوروی ارتش سرخ ناچار به بیرون رفتن از شمال ایران شدند و از میرزا کوچک خان دیگر پشتیبانی نکردند.
| + | در آغاز پنجمین سالگرد اجرای برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست و هقتهای که برای جلب توجه بیشتر افکار عمومی به هدف عالی و انسانی را مناسب میدانم که با هموطنان به اختصار در این باره سخن بگویم. |
| | | |
− | ۴ آبان ماه ۱۳۰۲ احمد شاه فرمان نخستوزیری رضا خان وزیر جنگ را به سبب "حساسیت اوضاع مملکت و نیاز شدید به اصلاحات سیاسی و اقتصادی" صادر کرد و خود برای درمان و تغییر آب و هوا روانه فرانسه شد. نخستین کابینه رضاخان سردار سپه با هفت وزیر، وزیر امور خارجه: محمدعلی فروغی ذکاءالملک - وزیر مالیه: مدیرالملک جم - وزیر عدلیه: معاضدالسلطنه - وزیر معارف و اوقاف: سلیمان میرزا - وزیر پست وتلگراف: امیرلشکر خدایارخان - وزیر فواید عامه و تجارت: حاجی عزالممالک اردلان - کفیل وزارت داخله: میرزا قاسم خان صوراسرافیل. وزارت جنگ و وزارت داخله را خود نخست وزیر رضا خان به عهده گرفت. رضا خان برنامه دولت را در بیانیهای با سپاسگزاری از مردم ایران در شادی از انتصاب ایشان به نخست وزیری چنین اعلام داشتند: نخست حفظ استقلال مملکت و تامین حقوق ملت ایران و دوم اجرای کامل قانون و حفظ امنیت در داخل مرزهای کشور.
| + | جای خوشوقتی است که این برنامه که در پنج سال پیش ضمن نوآوریهای سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی اجرای آن به صورت آزمایشی آغاز گردید، در مدت کوتاهی با تجربههای حاصله به درستی وارد مرحله عمل شد و با گامهای استوار به پیش رفت و گسترش یافت، به طوری که واحدهای اجرایی این برنامه، تاکنون در ۱۰۰ شهرستان کشور تاسیس و به خدمت اجتماع درآمده و نزدیک به هفت هزار خانواده را تحت سرپرستی گرفته بودند، اینک دامنه فعالیت خود را به دو برابر توسعه دادهاند و دویست شهرستان را زیر پوشش خدمات خود گرفتهاند و از همین امروز درهای ادارههای مجری این کار در ۱۰۰ شهر دیگر به روی مراجعه کنندگان باز میباشد. |
− | از انقلاب مشروطه در سال ۱۲۸۵ خورشیدی، ملت ایران دارای قانون اساسی شد ولی این به آن مفهوم نبود که حقوقی که آن قانون برای ملت تعیین کرده، ملت از آن برخوردار شدند و در پناه آن قرار گرفتند. با وجود انقلاب مشروطه در ایران خواستهای ملت ایران که در قانون اساسی مشروطه به نوشتار آمده بود تا به عمل درآمدن بسیار دور بود. از سال ۱۲۸۵ که مجلس شورای ملی بنیان شد تا کودتای سوم اسفند یعنی در درازای ۱۵ سال پس از گشایش مجلس نخست، ده سال مجلس شورای ملی با دشمنیهای قاجار و روسیه بسته ماند. گذرگاه مشروطه تا نخست وزیری رضا خان پهلوی راهی بود بس سنگلاخ و پر از پستی و بلندی. رضا خان پهلوی نخست وزیر و وزیر جنگ و فرمانده کل قوا، اساس مشروطیت ایران را هستی بخشید و مشروطیت را به دستمایهها و افزارگان مدرن آراست و بنای حقوقی قانون اساسی مشروطه را برای بهره برداری فراگیر و درست نسلهای آینده ایران پایدار ساخت. سرانجام با نخست وزیری رضا خان پهلوی مشروطه با نوشته شدن قوانین مدرن زنده شد.
| |
| | | |
− | جشن با شکوه تاجگذاری اعلیحضرت همایونی برای روز یکشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۵ در قصر برلیان کاخ گلستان با بودن میهمانان از سفیران خارجی، هیات وزیران، نمایندگان مجلس پنجم و ششم، و بسیاری از طبقههای مردم ایران برگزار شد و اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی آرمانهایی که شاهنشاه ایران برای رسیدن به آنها از هیچ کوششی فروگذار نخواهند کرد در سخنرانی به شمار درآوردند. سالها مردم ایران با بیماریهای فراگیر ویروسی و یا باکتریایی چون مالاریا، آبله، سل، وبا، اسهال خونی یا ورم روده، راشیتیسم یا نرمی استخوان، جذام، سالک، حصبه یا تب نوبه، تراخم، کچلی و دیگر بیماریها چون بیماریهای پوستی و مقاربتی دست به گریبان بودند. بزرگترین دشواری نداشتن دارو، پزشک کارآزموده، بیمارستان و دیگر مراکز بهداشت و درمان بود. به فرمان اعلیحضرت رضا شاه پهلوی سرانجام در بهمن ماه ۱۳۰۵ [[قانون تمرکز موسسات صحی مملکتی در اداره کل صحیه]] به تصویب مجلس شورای ملی رسید تا مرکزهای درمان و بهداشتی همه زیر چتر یک سازمان گردآیند تا از آنجا بشود برای بهبود حال مردم، درمان بیماریها، پیشگیری از بیماریها برنامهریزی کرد، با این کار پایههای وزارت بهداری گذاشته شد.
| + | بنابراین، رشد رضایت بخش و گسترش تحسین انگیز این برنامه نشان میدهد که ما از نیل به هدف اصلی، یعنی تحت حمایت قرارگرفتن تمامی خانوادههای بی سرپرست در سراسر کشور دور نیستیم و باید سعی کنیم در مدتی هر چه کوتاه تر در هیچ نقطه ایران خانواده نیازمندی دیده نشود که زیر پوشش این برنامه قرار نگرفته باشد. |
| | | |
− | در ۲۷ بهمن ماه ۱۳۰۵ [[قانون اجازه اصلاح قوانین تشکیلات و محاکمات و استخدام عدلیه به وزیر فعلی عدلیه|قانون اصلاح قوانین عدلیه و بنیان دادگستری نوین]] از سوی مجلس شورای ملی تصویب شد و مدرن سازی قوه قضاییه آغاز شد. سرانجام حکومت مشروطه ایران که بر پایه اصل حاکمیت ملی میباشد با قوه قضاییه مدرن ایران و با قوانین جزایی و مدنی که با نمونه قوانین پیشرفته فرانسه نوشته شد، استقلال ملی ایران را سرانجام پس از ۱۰۱ به کشور بازگرداند. شادی و سربلندی ملی ایرانیان زمانی به اوج خود رسید که اعلیحضرت رضا شاه پهلوی با فرمان ۵ اردیبهشت ۱۳۰۶ الغای کاپیتولاسیون را اعلام فرمودند. در این روز دادگستری نوین با سخنرانی اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی و با بودن هیات وزیران و قضات بلند پایه و بزرگان کشوری در آیین ویژهای گشوده شد و فرمانهای قضات را شاهنشاه خود به آنان دادند. فرمان همایونی دایر بر الغای [[کاپیتولاسیون]] از سوی تیمورتاش وزیر دربار به آگاهی همگان رسانیده شد.
| + | در مسیر اجرای این برنامه دو نکته شایان توجه و تذکر است؛ یکی آن که نظر اصلی سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در این امر خطیر بیشتر معطوف به فرزندان خانوادههای بی سرپرست است تا به جای آنکه بر اثر فقر و نیازمندی به تباهی کشانیده شوند، با آموزش و پرورش، استعدادهای آنها شکوفان و ثمربخش گردد و نتیجه نهایی که باز توان ساختن این خانواده هاست حتی الامکان به وسیله همین افراد به دست آید. پس مسئولان اجرای این برنامه باید سعی کنند هر یک از این خانوادهها در کوتاهترین فرصت ممکن بتوانند بر روی پای خود بایستند و مستعدترین فرد یا افراد خانواده هر چه زودتر به مرحله کارآیی برسند و مسئولیت اداره امور خانواده را به عهده بگیرند تا از یک سو مکتب تنبل پروری و بیکاره سازی بسته شود و از سوی دیگر عزت نفس افراد و غرور نوجوانانی که حوادث زندگی آنها را به مستمندی کشانیده جریحه دار نگردد و آنچه بیشتر مایه خوشوقتی است این است که در همین مدت کوتاه از سی و پنج هزار تنی که در هفت هزار خانواده در صد شهر از خدمات این برنامه برخوردار بودهاند، چهار هزار و هفتاد و پنج تن در ۸۷۵ خانواده به مرحله بازتوانی رسیدهاند و اکنون با استقلال مالی امور زندگانی خود را اداره میکنند و دیگر نیازی به بهره گیری از کمکهای سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی ندارند. نکته دیگر آنکه از هفت هزار خانواده بی سرپرستی که تاکنون تحت حمایت قرارگرفتهاند در هزار خانواده از کمکهای بی دریغ مالی و معنوی نیکوکاران استفاده کردهاند که عواطف عالیه انسانی این عده از خیرخواهان که ما را در اجرای این برنامه یاری کردهاند در خور قدردانی و حق شناسی است و امیدواریم در آینده جمع بیشتری از توانگران نیک اندیش توفیق همکاری با این برنامه را پیدا کنند تا آهنگ پیشرفت آن تندتر شود. |
| | | |
− | در روز ۱۷ شهریور ماه ۱۳۰۷ اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی با شادمانی بی اندازه به همراهی ولیعهد ایران محمدرضا پهلوی در جشن با شکوهی بانک ملی ایران را گشودند و فرمودند "تاسیس بانک ملی که از اهم وسایل ترقیات اقتصادی مملکت محسوب میشود یکی از آرزوهای دیرینه ملت من بوده است." در این روز برای نخستین بار اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی با کت سرمهای و شلوار سفید و نخستین مشتری بانک ملی ایران نخستین حساب جاری به نام خود گشودند و نخستین پول به بانک ملی از دست رضا شاه بزرگ دریافت شد و به نخستین حساب جاری بانک ریخته شد. | + | هنگامی که افراد یک خانواده مرفه و بهره مند از مواهب این عصر در کانونهای گرم خانوادگی خود با سعادت زندگی میکنند و سرپرست موفق خانواده با احساس لذت به عزیزان خوشبخت خود مینگرد به جا است اگر لحظهای هم به این موضوع بیاندیشد که خانوادههایی هم هستند که تا دیروز آنها هم در کانون خانواده خود احساس خوشبختی میکردهاند ولی بر اثر پیشامد حادثهای اکنون چراغ خانه خاموش شده و سردی بی سرپرستی و نیازمندی در فضای زندگی آنها جایگزین محیط گرم و سعادتمند خانواده شده است. کوشش کنیم که مشارکت هر چه بیشتر مردم در این قبیل خدمات اجتماعی هر روز توسعه یابد و این احساسات نوع دوستی و انسانی در قلبهای ما ایرانیان زنده بماند و همان طور که همه دستورات مذهبی و اصول اخلاقی حکم میکند در خودخواهی غرق نشویم و هنگام موفقیت و خوشبختی به فکر دیگر و نیازمندان هم باشیم. |
| | | |
− | پس از اینکه مجلس شورای ملی سلسله قاجار مغول را منقرض ساخت و شاهنشاهی ایران را به رضا خان پهلوی نخستوزیر و فرمانده کل قوا و سردار سپه سپرد، در قانون اساسی مشروطه اصلهای سی و شش، سی و هفت، و سی و هشت دگرگون شد، دایر بر اینکه که پادشاه ایران میباید ایرانیالاصل باشد، تا آنجا که فرزندان رضا شاه از مادران قاجار مغول از نشستن بر تخت پادشاهی ایران ممنوع شدند.
| + | یک بار دیگر مراتب سپاسگزاری خویش را به نیکوکارانی که با برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست همکاری میکنند ابراز میدارم و رضایت خاطر خود را به همه کسانی که در حسن اجرای این برنامه کوشیدهاند ابلاغ میکنم. |
− | | |
− | هموندان [[حزب توده|حزب کمونیست ایران]] در سالهای ۱۳۰۸ و ۱۳۰۹ خورشیدی به ویژه در شهرهایی که رضا شاه بزرگ کارخانه بنیان کرده بود و صنعتی وجود داشت همانند کارخانه پارچهبافی اسپهان، راهآهن مازندران، قالیبافی مشهد، و شرکت نفت انگلیس و ایران اعتصاب به راه انداختند. بزرگترین اعتصاب در روز نخست ماه مه، روز کارگر سال ۱۳۰۸ از سوی یوسف افتخاری سازمان داده شد. یوسف افتخاری از نوجوانی در حزب کمونیست ایران آموزش های کمونیستی دید و سپس به شوروی رفت و در دانشگاه کمونیستی زحمتکشان شرق که بعدها دانشگاه پاتریس لومومبا نام گرفت یکی از فونکسیونرهای کمونیستی شد و به ایران برای براندازی حکومت مشروطه شاهنشاهی ایران بازگشت. این اعتصابها پالایشگاه آبادان و صنعت نفت ایران را فلج کرد. سرانجام با دستگیری ۴۵ تن از سرکردگان حزب کمونیست ایران، اعتصابها پایان یافت. در این زمان نیز قوانین دادگستری ایران از سوی وزیر کاردان و دانشمند دادگستری علی اکبر داور و همکارانش نوشته می شد تا شریعت را به قوانین مدنی و مدرن دگرگون سازند. در خرداد ماه ۱۳۱۰ برای نگاهبانی کشور و قانون اساسی و مردم ایران [[قانون مجازات مقدمین بر علیه امنیت و استقلال مملکت]] به تصویب کمیسیون عدلیه درآمد و به اجرا گزارده شد که ماده اول آن میگوید: هر کس در ایران به هر اسم و یا به هر عنوان دسته یا جمعیت یا شعبه جمعیتی تشکیل دهد و یا اداره نماید که مرام یا رویه آن ضدیت با سلطنت مشروطه ایران و یا رویه یا مرام آن اشتراکی است و یا عضو دسته یا جمعیت یا شعبه یا جمعیتی شود که با یکی از مرام یا رویههای مزبور درایران تشکیل شده باشد به سه تا ده سال زندان محکوم خواهد شد. نزدیک به ۲۰۰ تن از کمونیستهای سرسپرده استعمار دستگیر و در دادگاه به محاکمه کشیده شدند و به ۳۸ تن از آنان جزای زندان ابد داده شد. حزب کمونیست ایران در روز ۲۵ ماه ژوئن ۱۹۲۰ برابر با ۴ تیر ماه ۱۲۹۹ در بندر انزلی، ۵ هفته پس از اینکه ارتش سرخ شمال ایران را اشغال کرد، بنیان نهاده شد.
| |
− | | |
− | با اراده آهنین اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران و پدر ایران نوین [[رضا شاه بزرگ - راهآهن سراسری ایران|راهآهن سراسری ایران]] از جنوب تا شمال ایران کشیده شد. این راه دشوار با هزینهای نزدیک به سه میلیارد ریال با سرمایه و دست ایرانی ساخته و پرداخته شد و بانگ لکوموتیوهایی که دشتها و کوهها و جلگهها و درهها را درنوردید، پیام دریای مازندران را به خلیج فارس رساند، این بانگ گوش جان ایران پرستان را به نوازش درآورد و این راهآهن، بندر شاهپور در ساحل خلیج فارس را به بندر شاه در ساحل دریای مازندران پیوند داد. در روز ۲۳ مهرماه ۱۳۰۶ نخستین کلنگ ساختمان راهآهن سراسری در تهران جایی که ایستگاه راهآهن تهران ساخته شد، برزمین زده شد و از همان زمان ساختمان راهآهن از سه سوی، شمال، جنوب و مرکز آغاز گردید. راهآهن سراسری در ۲۷ مرداد ماه ۱۳۱۷ به پایان رسید و دو خط شمال و جنوب به یکدیگر پیوستند. راهآهن سراسری در روز چهارم شهریورماه ۱۳۱۷ در آیین ویژهای به دست رضا شاه بزرگ گشوده شد و بهرهبرداری از آن آغاز گردید. راهآهن سراسری ایران یکی از شاهکارهای بزرگ صنایع و ساختمانی زمان خود میباشد و درازای آن بیش از ۱۳۹۴ کیلومتر است. بیش از ۲۵۱ پل بزرگ و ۴۰۰۰ پل کوچکتر و ۲۴۵ تونل و ۹۰ ساختمان ایستگاه راهآهن بنا گردید که همه آنها بسیار زیبا و باشکوه میباشد. بیش از ۵۵٬۰۰۰ کارگر راهآهن سراسری ایران را ساختند. بیش از ۲۰ میلیون متر مکعب خاک جا به جا شد. بیش از ۴۰۰۰ دینامیت ترکانده شد. بیش از ۲٬۰۰۰٬۰۰۰ متر مکعب سنگهای طبیعی و سنگهای ساختمانی و بیش از ۵۰۰ تن سیمان بکار برده شد. ۴۶ ایستگاه راهآهن که دارای چندین ساختمان بودند، با سالن مسافران، تعمیرگاه برای لکوموتیو و واگنها، تانکهای آب برای لکوموتیو و دستگاههای مولد الکتریسیته برای روشنایی ساخته شدند.
| |
− | | |
− | ساعت ۳ بامداد روز ۳ شهریور ماه ۱۳۲۰ نیروی زمینی، هوایی و دریایی شوروی شهرهای شمالی ایران را بمباران و بسیاری از مردم بیپناه را کشتار کرد. در جنوب ایران نیز نیروی زمینی، هوایی و دریایی انگلستان شهرهای جنوبی ایران را بمباران و خاک ایران را اشغال کردند. هنگامی که انگلیسیها با ۴ دیویزیون نزدیک به ۲۰٬۰۰۰ سرباز به ایران یورش بردند، ارتش سرخ شوروی با ۳ ارتش دربرگیرنده بیش از ۱۲۰٬۰۰۰ سرباز و ۱۰۰۰ تانک به ایران حمله بردند. از آنجا که کشتار مردم ایران از سوی ارتش شوروی و ارتش انگلستان ادامه داشت و شهرهای آزاد و بیپدافند بمباران میشد، در روز ۵ شهریور ماه به دستور اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ "فرمان متارکه" داده شد تا دست از عملیات نظامی برداشته شود. همان روز منصور برکنار شد و فرمان نخستوزیری محمدعلی فروغی داده شد. محمدعلی فروغی زیر فشار دولت شوروی و انگلستان از سفارت آلمان خواست که همه کارکنان آلمانی که در صنایع ایران کار میکردند از خاک ایران بیرون روند. سفارتهای آلمان، مجارستان و ایتالیا و رومانی در تهران بسته شدند. آلمانیهایی که در ایران بودند را در جایی در شمال تهران گردآوردند. استالین تهدید کرد که یا اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی از شاهنشاهی ایران کنارهگیری میکند وگرنه تهران اشغال خواهد شد و او اعلیحضرت را دستگیر و شاهنشاهی ایران را منقرض خواهد نمود. روز ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰ اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ پدر ایران نوین از شاهنشاهی ایران برای بودن ایران کنارهگیری کردند. هنوز اعلیحضرت از دروازههای پایتخت بیرون نرفته بودند که دو ارتش شوروی و بریتانیا تهران را اشغال کردند و کنترل همه وزارتخانهها و ادارهها را در دست گرفتند، با این کار، برنامه رفرم و ایران نوین برای سالهای دراز بازایستاد. استالین دشمن رضا شاه بزرگ بی درنگ هموندان حزب کمونیست ایران را از زندانها بیرون آورد و در روز ۱۰ مهر ماه ۱۳۲۰ [[حزب توده]] گروهی خائن به ملت و کشور ایران و آدمکُش، ستون پنجم در کشور ایران را بنیان ساخت. و فرمان های خود را برای [[فرمان استالین برای بنیان جنبش جدایی خواهی در آذربایجان، کردستان و گیلان ۱۵ تیر ۱۳۲۴|جداسازی آذربایجان از ایران]] و [[دستورات استالین برای بنیان کردن فرقه دموکراتیک آذربایجان و شمال ایران با استفاده از رسانههای گروهی ۲۳ تیر ۱۳۲۴|بنیان فرقه دموکراتیک آذربایجان]] را با همدستی حزب توده در ایران صادر کرد.
| |
− | | |
− | در روز ۲۰ شهریور ماه ۱۳۲۰ پس کنارهگیری رضا شاه بزرگ خودرویی سیاه رنگ رضا شاه را به اسپهان نزد خانوادهاش برد. به هنگام بدرود، ولیعهد از یورش ارتش شوروی به تهران ابراز نگرانی کرد ولی رضا شاه بزرگ به ایشان دلگرمی دادند، که اگر ایشان از ایران بیرون بروند چنین نخواهد شد. با به راه افتادن خودروی رضا شاه بزرگ، ولیعهد ایران به مجلس شورای ملی رفت و سوگند پادشاهی خورد. مردم ایران گیج و شگفتزده از رویدادها نمیدانستند چه باید کرد.
| |
− | | |
− | در روز چهارشنبه ۴ امرداد ماه ۱۳۲۳ رضا شاه بزرگ با قلبی شکسته جهان فانی را بدرود گفتند. قلبی که برای ایران می تیپد بازایستاد، برای ایرانی که در آن زمان، در اشغال بیگانگان بود و زیر چکمههای ارتش خونخوار کشورهای استعمارگر شوروی و انگلستان چهار سال ویران شد. برای ایرانی که آن اندازه ناتوان شده بود که یارای پذیرفتن پیکر شاهنشاهی که آبادش کرده بود را نداشت. قرار بر این شد که پیکر اعلیحضرت رضا شاه بزرگ به کشور مصر برده شود تا در زمانی دیگر که کشور ایران در آرامش باشد به ایران آورده شود. به سبب جنگ جهانی دوم که آتشش به همه جای گیتی کشیده شده بود، سه ماه به درازا کشید تا پیکر مومیایی شده رضا شاه از ژوهانسبورگ به قاهره برسد و در مسجد رفاعی به امانت گزارده شود. در روز ۱۷ اردیبهشت ماه ترن ویژه آورنده پیکر رضا شاه بزرگ وارد ایستگاه راهآهن تهران شد. سفر پایانی رضا شاه بزرگ با راهآهن سراسری ایران همان راهآهنی که نماد شاهنشاهی پدر ایران نوین بود انجام یافت. اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی، همسر رضا شاه بزرگ ملکه مادر و خانواده شاهنشاهی ایران، هیات دولت، هیاتهای ویژه فرستاده شده از کشورهای گیتی و دیگر سران کشوری و لشکری و مردم پایتخت با فر و شکوه بی همانندی از ایستگاه راهآهن پشت پیکر اعلیحضرت رضا شاه بزرگ به سوی آرامگاه ابدی پدر ایران نوین به راه افتادند و در اندوه همگان پیکر اعلیحضرت رضا شاه بزرگ در اشکوب زیرین آرامگاه به خاک سپرده شد. سنگ آرامگاه مشکی و بالای آن دیهیم طلایی رنگ پهلوی قرارداشت. و تصمیم مجلس شورای ملی دایر بر دادن فرنام "کبیر" در لوحهای طلا بر بالای آرامگاه رضا شاه بزرگ قرارداده شد.
| |
− | | |
− | مجلس شورای ملی در ۱۹ اسفند ماه ۱۳۴۴ در قانونی با ماده واحده تصویب کرد که روز سوم اسفند ماه به نام روز رضا شاه کبیر نام گذاری شده و مقرر میگردد همهساله در روز مزبور خدمات و فداکاریهای شاهنشاه فقید موجد ایران نو از طریق رادیو و تلویزیون و مطبوعات برای آگاهی نسل جوان کشور یادآوری شود. روز سوم اسفند ماه روز [[کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹|کودتای فرخنده سوم اسفند ماه ۱۲۹۹]] از سوی رضا شاه بزرگ است که با این کودتا ایران را از تجزیه شدن و خیانت قاجار رهایی بخشید ... [[رضا شاه پهلوی|زندگی نامه اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ را بخوانید و روز ۲۴ اسفند را جشن بگیریم و از بزرگ مرد ایران که ایران نوین را بنیاد نهاد و ایران را کشوری سرفراز در سراسر گیتی نمود - روانش شاد یادش در دل های همه ایرانیان نژاده]]
| |
| | | |
| </onlyinclude> | | </onlyinclude> |
| | | |
| [[رده:مشروطه:صفحه اصلی]] | | [[رده:مشروطه:صفحه اصلی]] |
هفته حمایت از خانوادههای بیسرپرست
هفته حمایت از خانوادههای بیسرپرست ۱ تا ۶ تیر ماه - برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست در سال ۲۵۳۱ شاهنشاهی برابر با ۱۳۵۱ خورشیدی به کوشش والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی در سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بنیاد نهاده شد. سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در فروردین ماه ۱۳۲۶ خورشیدی به فرمان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران بنیاد شد. ریاست این سازمان با اعلیحضرت همایون شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی آریامهر میباشد و سرپرستی آن به والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی سپرده شد. این سازمان پس از پایان جنگ جهانی دوم و پایان یافتن اشغال ۴ ساله کشور و بیرون رفتن ارتش متفقین از کشور بنیاد گزارده شد. در این زمان تهی دستی و بینوایی و بی چیزی، بیکاری و گرسنگی همه شهرهای ایران به ویژه تهران را فراگرفته بود و خیابانهای تهران پر از ولگرد و گرسنه بود. به فرمان شاهنشاه جوان سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بنیاد شد با آرمان این که با کمک دولت و مردم نیکوکار کودکان بی سرپرست رها شده در خیابانها را به پرورشگاهها ببرند، و به گرسنگان خوراک برسانند.
برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست، با توجه به هدف مهم انسانی و اجتماعی در برابر خانوادههایی که سرپرست و نان آور خود را به هر سببی از دست میدهند و شیرازه زندگیشان به ناگاه گسسته میشود پیاده شد.
بر پایه این برنامه یکانهایی از سوی سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی برای انجام این مهم راه اندازی شدند که از یک سوی در ارتباط پیوسته با قشرهای گوناگون مردم میباشد و آمار و ویژگی خانوادههای بی سرپرست را گردآوری میکند و به نیکوکاران جامعه میشناساند و از سوی دیگر با دیدهوری دایمی بر روش سرپرستی و بهرهمند ساختن نیازمندان از کمکهای مادی و معنوی این امکان را فراهم میسازد که خانوادههای یاری گیرنده در کوتاه زمانی بتوانند از پریشانی رها شوند و بازیافتن شخصیت و توانایی خویش، روی پای خود بایستند و به زندگی ارجمندانهای را آغاز نمایند.
با تصویب قانون حمایت خانواده شالودهای با زیر بنای تازهای در راستای پاسداری حقوقی که خانواده دارد ریخته شد ولی با جود همه حمایتی که قانون از حقوق خانواده میکند و با وجود قانون حمایت از کودکان بی سرپرست چون تنها وجود قانون توانایی حمایت از خانوادهها به ویژه آنان که سرپرست خود را از دست میدهند نیست، ناگزیر باید آنان که میتوانند دست افتادگان گیرند، و به درماندگان یاری دهند، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی با سازمان و برنامهای سامان یافته این مهم را به گردن گرفت تا دور از بوروکراسی با مشارکت مردم و به ویژه نیکوکاران پیوند میان کمک دهندگان و کمک گیرندگان را پدیدآورد.
برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست کار اصولی خود را با تربیت مددکاران آنهم از میان افراد لیسانسیه و دیپلمه آغاز کرده است و در درازای پنج دوره از سال ۱۳۵۱ شمار بسیاری از راه آزمون دانشگاهی به تحصیل در رشته مددکاری اجتماعی پرداختهاند. تا سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی ۲۲۶ واحد حمایت در تهران و شهرستانها ایجاد شد که ۵۲۵ تن از آموزش یافتگان کارهای اجرایی آن را انجام میدهند. بررسیها و پژوهشها نشان میدهد که در شهرها و روستاهای کشور بیش از ۱۰۰ هزار خانواده بی سرپرست وجود دارد که ده هزار خانواده تاکنون زیر پوشش حمایتها قرار گرفته است و در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی همه خانوادهها زیر پوشش رفاهی، آموزشی و سرپرستی برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست قرار خواهند گرفت. این خانوادهها افزون بر کمک مالی به خدمات درمانی، آموزشی و فرهنگی و معنوی دیگر هم نیاز دارند که خوشبختانه سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی با در اختیار داشتن بیمارستانها و درمانگاه و دبستانها و دبیرستانهای مجهز حرفهای، خود پشتوانه فعالیت این برنامه است و خدمات گوناگون سازمان چه بسیار راه گشای هدفهای برنامه حمایت از خانواده بی سرپرست بوده است و میباشد.
با اجرای کامل قانون تامین اجتماعی ملت ایران از هنگام تولد تا مرگ زیر پوشش حمایت قانون قرار میگیرند و با بهره مند شدن از این قانون که دربرگیرنده بیمههای بیکاری، درمانی، تصادف و علیل شدن، بیماری و از کارافتادگی، بازنشستگی و غیره برای هر ایرانی میباشد، هیچ ایرانی نیازی دیگر به کمک دیگران نخواهند داشت.
وظیفه سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در چارچوب برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست بدین قرار است:
:شناسایی خانوادههایی که سزوار کمک هستند.
:شناساندن این خانوادهها به نیکوکارانی که میخواهند کمک کنند ولی نمیتوانند درماندگان و تهی دستان را بیابند.
:سرپرستی پیوسته بر زندگی خانوادههای حمایت شده تا از یک سو بازتوانی پیدا کنند و از سوی دیگر به گمراهی و تباهی آلوده نشوند.
:مشارکت دادن نیکوکاران در چگونگی بهرهمندی خانوادهها از کمکها با فرستادن گزارشها همراه با فرتورهای خانوادهها.
:زمان بندی درست نسبت به مدتی که خانوادهای نیاز به کمک دارد تا پس از بازتوان شدن خانواده، کمکها به خانواده دیگری که سزاوار حمایت را دارند، داده شود.
در روز ۱ تیر ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی به مناسبت آغاز پنجمین سال اجرای برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست پیامی دادند:
در آغاز پنجمین سالگرد اجرای برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست و هقتهای که برای جلب توجه بیشتر افکار عمومی به هدف عالی و انسانی را مناسب میدانم که با هموطنان به اختصار در این باره سخن بگویم.
جای خوشوقتی است که این برنامه که در پنج سال پیش ضمن نوآوریهای سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی اجرای آن به صورت آزمایشی آغاز گردید، در مدت کوتاهی با تجربههای حاصله به درستی وارد مرحله عمل شد و با گامهای استوار به پیش رفت و گسترش یافت، به طوری که واحدهای اجرایی این برنامه، تاکنون در ۱۰۰ شهرستان کشور تاسیس و به خدمت اجتماع درآمده و نزدیک به هفت هزار خانواده را تحت سرپرستی گرفته بودند، اینک دامنه فعالیت خود را به دو برابر توسعه دادهاند و دویست شهرستان را زیر پوشش خدمات خود گرفتهاند و از همین امروز درهای ادارههای مجری این کار در ۱۰۰ شهر دیگر به روی مراجعه کنندگان باز میباشد.
بنابراین، رشد رضایت بخش و گسترش تحسین انگیز این برنامه نشان میدهد که ما از نیل به هدف اصلی، یعنی تحت حمایت قرارگرفتن تمامی خانوادههای بی سرپرست در سراسر کشور دور نیستیم و باید سعی کنیم در مدتی هر چه کوتاه تر در هیچ نقطه ایران خانواده نیازمندی دیده نشود که زیر پوشش این برنامه قرار نگرفته باشد.
در مسیر اجرای این برنامه دو نکته شایان توجه و تذکر است؛ یکی آن که نظر اصلی سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی در این امر خطیر بیشتر معطوف به فرزندان خانوادههای بی سرپرست است تا به جای آنکه بر اثر فقر و نیازمندی به تباهی کشانیده شوند، با آموزش و پرورش، استعدادهای آنها شکوفان و ثمربخش گردد و نتیجه نهایی که باز توان ساختن این خانواده هاست حتی الامکان به وسیله همین افراد به دست آید. پس مسئولان اجرای این برنامه باید سعی کنند هر یک از این خانوادهها در کوتاهترین فرصت ممکن بتوانند بر روی پای خود بایستند و مستعدترین فرد یا افراد خانواده هر چه زودتر به مرحله کارآیی برسند و مسئولیت اداره امور خانواده را به عهده بگیرند تا از یک سو مکتب تنبل پروری و بیکاره سازی بسته شود و از سوی دیگر عزت نفس افراد و غرور نوجوانانی که حوادث زندگی آنها را به مستمندی کشانیده جریحه دار نگردد و آنچه بیشتر مایه خوشوقتی است این است که در همین مدت کوتاه از سی و پنج هزار تنی که در هفت هزار خانواده در صد شهر از خدمات این برنامه برخوردار بودهاند، چهار هزار و هفتاد و پنج تن در ۸۷۵ خانواده به مرحله بازتوانی رسیدهاند و اکنون با استقلال مالی امور زندگانی خود را اداره میکنند و دیگر نیازی به بهره گیری از کمکهای سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی ندارند. نکته دیگر آنکه از هفت هزار خانواده بی سرپرستی که تاکنون تحت حمایت قرارگرفتهاند در هزار خانواده از کمکهای بی دریغ مالی و معنوی نیکوکاران استفاده کردهاند که عواطف عالیه انسانی این عده از خیرخواهان که ما را در اجرای این برنامه یاری کردهاند در خور قدردانی و حق شناسی است و امیدواریم در آینده جمع بیشتری از توانگران نیک اندیش توفیق همکاری با این برنامه را پیدا کنند تا آهنگ پیشرفت آن تندتر شود.
هنگامی که افراد یک خانواده مرفه و بهره مند از مواهب این عصر در کانونهای گرم خانوادگی خود با سعادت زندگی میکنند و سرپرست موفق خانواده با احساس لذت به عزیزان خوشبخت خود مینگرد به جا است اگر لحظهای هم به این موضوع بیاندیشد که خانوادههایی هم هستند که تا دیروز آنها هم در کانون خانواده خود احساس خوشبختی میکردهاند ولی بر اثر پیشامد حادثهای اکنون چراغ خانه خاموش شده و سردی بی سرپرستی و نیازمندی در فضای زندگی آنها جایگزین محیط گرم و سعادتمند خانواده شده است. کوشش کنیم که مشارکت هر چه بیشتر مردم در این قبیل خدمات اجتماعی هر روز توسعه یابد و این احساسات نوع دوستی و انسانی در قلبهای ما ایرانیان زنده بماند و همان طور که همه دستورات مذهبی و اصول اخلاقی حکم میکند در خودخواهی غرق نشویم و هنگام موفقیت و خوشبختی به فکر دیگر و نیازمندان هم باشیم.
یک بار دیگر مراتب سپاسگزاری خویش را به نیکوکارانی که با برنامه حمایت از خانوادههای بی سرپرست همکاری میکنند ابراز میدارم و رضایت خاطر خود را به همه کسانی که در حسن اجرای این برنامه کوشیدهاند ابلاغ میکنم.