سخنان میراشرافی نماینده مجلس شورای ملی درباره قلع و قمع ارتش به وسیله شبکه حزب توده در ارتش به دستور مصدق ۱۴ بهمن ۱۳۳۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفدهم روز رستاخیز ملی ۲۸ امرداد ۱۳۳۲

درگاه روز رستاخیز ملت ایران ۲۸ امرداد ۱۳۳۲

مذاکرات مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفدهم

سخنان میراشرافی نماینده مجلس شورای ملی درباره قلع و قمع ارتش به وسیله شبکه حزب توده در ارتش به دستور مصدق ۱۴ بهمن ۱۳۳۱

میراشرافی - مدتی بود که بنده ازاینکه پشت تریبون بیایم وعرایضی خدمت آقایان بکنم صرفنظرکرده بودم وامروز هم چون یکعده از همکاران سابق بنده افسران ارتش به بنده مراجعه کردند وخواهش نمودند این بود که مجبور شدم یک چند دقیقه‌ای وقت آقایان را بگیرم ویک عرایضی که به نظرخودم خیلی واجب است بعرض مجلس شورای ملی برسانم.

عرایض بنده درباره وضع کنونی ارتش است. سنگینی باروظیفه سوگندی که به قرآن مجید درپیشگاه خداوند ووجدان وملت ایراد کرده‌ایم بما اجازه نمی‌دهد درلحظاتی که مسئله حاکمیت واستقلال ووحدت ملی ایران وامنیت جان ومال ونوامیس میلیونها هموطن معصوم ومحروم مابمیان است سکوت اختیارکنیم وناظرسیر جریان حوادث واتفاقاتی باشیم که ممکن است به قیمت استقلال ما تمام شود استقلالی که ملت بردبارایران به بهای ارزان بدست نیاورده ودراین ادوار برای حفظ آن دربرابرهرتجاوزی جان شیرین خودرا بوثیقه گذارده‌است مسلما اگرپای وحدت ملی وحاکمیت درمیان نبود ووظیفه بمن حکم نمی‌کرد بهیچوجه مطلبی نمی‌گفتم وهمچون گذشته سکوت اختیار می‌کردم لیکن سنگینی باروظیفه بمن امرمی‌کند که ازگفتن حقایق برای ضبط درتاریخ وقضاوت آیندگان خودداری نکرده وبعرض مجلس شورای ملی برسانم.

در کار سیاست پیش بینی حوادث آینده مملکتی یکی از فنون فوق العاده حساس وظریفی است که هرکس ازآن برخوردار شدوتوانست که اغلب امور مهمه سیاسی را قبل ازوقوع وباتوجه به مقدمات وازروی قرائن احساس وادراک کند ودرست حوادث به پیش بینی‌های او صورت وقوع وعمل داد می‌تواند برخودامیدوار وخشنودباشد ولکن درمحیط فعلی سیاست ایران ومملکت ما از آنجایی که پیش بینی حوادث آینده چیزی جزناکامی وتیره روزی ومحرومیت وخطراضمحلال قومی وملی وانحراف ازاصول وتباهی معنویات ملت واین پیش آمدها دامن گیریک یا چند تن ازاشخاص نمی‌شود بلکه ملتی را متزلزل ودرمعرض طوفان بلایا ومصائب قرار می‌دهد وهمه ازغنی وفقیر ازحاکم ومحکوم درتحمل آثار ونتایج دردناک آن شریک وسهیم هستند بهمین جهت هیچ کس ازپیش بینی وپیشگویی وقوع یک حوادث نامطلوبی خشنودنیست وپیوسته ازخداوند می‌خواهد که پیش بینی‌های اوصورت وقوع ندهد

بسیاری از مصائبی که امروزدامنگیرماشددیروز پیش بینی می‌شد وبسیاری از حوادثی که فرداممکن است روی دهد امروزشامه‌های قوی احساس وقوع آنرا می‌نماید بنده قصد ندارم دامنه عرایض خودرا باسایرمسائل وسعت دهم عرایض بنده فقط مربوط به یک موضوع است روزی که مسئله واگذاری پست وزارت جنگ دیروز ووزارت دفاع ملی امروز بجناب آقای دکتر مصدق مطرح بود یک دسته دراینجاودرخارج این نظررا نمی‌پسندیدند شاید آنروز این توهم درمیان بود که مخالفان این نظر با جناب آقای دکتر مصدق وحکومت ایشان مخالفند ونمی خواهندکه وزارت جنگ تابع نخست وزیرباشد درصورتیکه این تصور صحیح نبود و یا لااقل درباره هرکس صدق نمی‌نمود.

در یک کشور مشروطیه وزارت جنگ مثل تمام وزارت خانه‌ها مسئول نخست وزیراست وکسی را در اینمورد حرفی نبود و نیست نخست وزیر همانطوریکه وزیردارایی انتخاب می‌کند حق دارد وزیر جنگ انتخاب نماید ولکن در مقتضیات آنروز و امروز کشور در حالی که سرتاسرشمال ایران در معرض تحریکات سیاستهای فوق العاده مقتدر خارجی قراردارد در حالیکه یک میلیون و هفتصد هزار کیلومتر مربع وسعت خاک به تحریکات اجانب در کوره حوادث می‌سوزد و قبول پست حساس وزارت جنگ بعهده جناب آقای دکتر مصدق که مشغول حل مسائل اساسی خارجی ازقبیل نفت و شیلات است از طرفی جناب ایشان یک تنه کار یکصد و سی و شش وکیل را در امر قانون گذاری می‌خواهند انجام دهند و بتنهایی با تمام مشکلات مالی مبارزه نمایند و سرپرست هیئت دولت و مسئولیت اداره مملکت را هم داشته باشند کار فوق العاده مشکل بود که ما چند ماه قبل پیش بینی ناراحتی‌های کنونی را در ارتش می‌نمودیم. زیرا تا آنجایی که بنده اطلاع دارم اصولا درلحظات حساس عمر یک ملت دریک محیط متشنج که قدرت حکومت واستقلال کشورچیزی بجز اقتدار درارتش نیست و در قسمت عمده کشور حکومت نظامی وجود دارد و همه جا با افراد آماده باش داده شده وزارت جنگ را باین ترتیب اداره نمی‌کند که قوه قدرت شخص نخست وزیر بدست افسرانی افتد که هزاران سوء استفاده بنمایند مگر وقتیکه بخواهند ارتش را محدود و منهدم نمایند در غیر این صورت اشتباهی شده که برای ملت ایران بسیار گران تمام خواهدشد.

آقایان محترم قدمهایی که در عرض چند ماه اخیر دور از نظر و اطلاع جناب آقای دکتر مصدق و تنها بعلت شدت مشغله و بی خبری ایشان در امور نظامی و ارتش در دستگاه وزارت دفاع ملی برداشته شده هریک تیشه ویران کننده‌ای بود که بر پایه‌های ارتش فروآورده‌اند معلوم نیست اگر فردا حادثه‌ای در یک گوشه از کشور پیش آمد واین ارتش بااین روحیه متزلزل قادربه مقابله نباشد چه پیش آمد خواهدکرد.

آقایان: دنیای امروز دنیایی که تمام ملل از کوچک و بزرگ برای تامین استقلال و حاکمیت سیاسی و اقتصادی خود غرق اسلحه شده‌اند و صلح مسلح برهمه جاحکومت می‌کند تضعیف ارتش و نیروی نظامی صلاح هیچ ملتی نیست و خیانتی است که نسل‌های آینده آنرا بسهولت و سادگی نخواهند بخشید شاید بسیاری از افراد بی اطلاع از سیاست دنیا اینطور بپندارند که کشورهایی که به تقویت بنیه نظامی خودمی پردازند حتما قصد جنگ دارند و چون ما ملت صلحجویی هستیم و با کسی سر جنگ نداریم ارتش هم نمی‌خواهیم این فکر در بعضی مغزها رسوخ کرده و به غلط همه جا نفوذ داده می‌شود درصورتیکه این عقیده ناشی از دشمنان حاکمیت سیاسی وملی ما است واگرکسانی این عقیده را ازروی حسن نیت بپذیرند باید اقرارکنند سخت در اشتباه‌اند در دنیای امروز ارتش فقط برای جنگ نیست بلکه حربه‌ای هست در دست سیاستمداران و کارد برنده ایست در چنگ پیشوایان و رهبران ملل که از قدرت و نفوذ و کثرت تعداد و کیفیت آن برای پیشرفت مقاصد سیاسی خود استفاده می‌برند ما ملتهای کوچک اگر با کسی سر جنگ نداریم و قصد توسعه طلبی و اعمال نفوذ در خارج از سرحدات خود را در مغزنمی پرورانیم لااقل برای حفظ حاکمیت و تامین امنیت خود در قبال خطر گردن کشان داخلی و تحریکات خارجی نباید این نیروی مقدس ملی را باعلم اطلاع متلاشی ومضمحل سازیم.

مگراین ارتش دردوران خلع ید خدمت نکرد مگرامروز درشمال تنهااتکای دولت بقدرت ارتش نیست؟ مگردستگاه حاکمه فعلی در روزهای حاضر که تمام کشور مثل یک قطعه گوشت سرخ شده در تا به حوادث وناامنیها وآشوب‌ها می‌سوزد از این قدرت عظیم ارتش حداکثراستفاده نمی‌کند. پس چراباید ازراهی رفت که این آخرین امید ملت ایران نابود و متلاشی گردد؟

همکاران عزیز مستحضرهستید که درماههای اخیر وحتی درهفته اخیر عده کثیری ازافسران جوان همین ارتش بازنشسته شده وبروی تمام سوابق و فداکاریها و جان بازی‌های این افراد قلم نه کشیده‌اند حقیقت ایناست که بنده درباره اخراج افسران واخراج کارمندان دولت یک عقیده دارم ومعتقدم که این هردوعمل غلط وخطرناک وموجب توسعه نارضایی وخوشحالی دشمنان استقلال کشور مورث پشیمانی فردای ماخواهد بود لکن چون درباره سایردستگاههای دولتی دراین جاگفتگوشده ومسئله ارتش ووزارت دفاع ملی مسئله مرگ وحیات مملکت است چندتن که بنام کمیسیون اصلاح وزارت دفاع ملی موردمشورت جناب آقای دکتر مصدق واقع می‌شوندممکن است بی اطلاع ویا صاحب سوء نیت وخدای ناکرده پرازحب وبغض‌های شخصی باشند وشخص آقای نخست وزیربا اینکه حسن نیست دارند متخصص در امر وزارت جنگ و امور نظامی نیستند با اینکه بنده ناچار دراین مورد پافشاری حقایقی می‌پردازم اکنون بحکم قانون اختیارات عده کثیری از افسران تحصیلکرده وپاکدامن جوان ارتش بدون اعلام دلیل بازنشسته وخانه نشین شده‌اند باکمال تاسف ناچارم بعرض آقایان برسانم که درمیان عده افسران سی وپنج ساله چهل ساله دیده می‌شود که چند نفر از آنها به تازگی بزرگ ترین دانشگاههای نظامی جهان را طی نموده‌اند ودولت برای تکمیل تحصیل هریک از آنهاچندین هزاردلار خرج کرده‌است باین ترتیب اکنون تمام ارتش مملکت متزلزل است هیچیک ازافسران به فردای خود مطمئن نیستند زیرا افسرانی که در سرحدات آذربایجان کردستان خراسان وکرمانشاه وخوزستان باجان خودبازی می‌کنند از کجا مطمئن باشند که فردا حکم بازنشستگی را ازتهران برای ایشان نخواهندفرستاد. بنده ناچارم بعلت ادامه این وضع اعلام خطر بنمایم.

آقایان محترم بازنشستگی امروزحکم مجازاتی را پیدا کرده افسران جوانرا بدون محاکمه بدون اعطای حق دفاع ازحدمت ارتش اخراج می‌کنند وآنهارا در سیه چال بدنامی سرنگون می‌سازند تعجب آن است که کسانی که عضویت کمیسیون اصلاح وزارت دفاع ملی را دارند وافسران جوان تحصیل کرده را بازنشسته می‌سازند که بعضی از آنها از کثیفترین افسران هستند وبعضی ازآنها هم سن آنهاازشصت هفتادهم تجاوزمی کند

وخودآنهابیش ازهرکس مستحق بازنشستگی می‌باشند تعجب خواهید فرمود اگربدانید درمیان افسران جوان که اخیرا بازنشسته شده‌اند افسرانی وجوددارند که طبق پرونده‌ای خدمتی تمام مدت نمره بیست (۲۰) داشتند و کوچکترین انحرافی در خدمت نداشته هریک دارای چندین مدال درجه اول هستند حتی چندماه قبل بامضای جناب آقای دکتر مصدق مدال لیافت درجه ۲دریافت نمودند و بنده پرونده بعضی ازافسران را برای مثال به آقایان ارائه می‌دهم. محمدخواجه نوری سرهنگ و جعفرقلی صدری سرهنگ دادور. سرهنگ وحدانیان سرهنگ دولو خدا شاهداست که محرک بنده در ابرازاین مطالب فقط خطری است که ازدور احساس می‌کنم آقای نخست وزیرمحال است سوء نیت داشته باشند حتی اطلاع کامل دارم آقای دکتر مصدق به مامورین مربوطه دستورات کاملی داده بودندکه نهایت دقت بشود بلکه بطورخواهش گفته بودند که اگرچندنفر افسرناصالح درارتش بماند بعدا ممکن است تصفیه بشود ولی چنانچه افسران درست خدمتگزار برکنار بشوند موجب دلسردی دیگران خواهدشد اماآقای دکتر مصدق چه گناهی دارداگرفلان سرلشگر وفلان سرهنگ با بعضی ازافسران لایق خرده حسابی دارد وازقدرت مطلقه جناب آقای دکتر مصدق سوءاستفاده می‌کندواعمال اغراض شخصی را بصورت تصفیه ارتش درمی آورد بطوریکه شنیده‌ام اشخاصی که برای رسیدگی تعیین شده‌اند ازطرف افسران انتخاب شده اندافسران خارج مرکز چه اطلاعی ازاین انتخابات دارند.

آنچه مسلم است که بعضی از افسران از اختیارات جناب آقای دکتر مصدق سوء استفاده نموده وپایه‌های ارتش ملی را متزلزل و روحیه افسران جوان را افسرده نمودند من امیدوارم این تذکرات بنده موردتوجه دولت واقع بشود وباتعیین کمیسیون عالی تری تجدیدنظری دروضع افسران شریف عمل آید چنانچه افسری هم خاطی است به دادگاه بسپارید تا در سایه قانون به مجازات برسد که موجب عبرت دیگران بشود وبازنشستگی که علامت یک عمرخدمتگذاری بدرستی وصحت عمل است بصورت مجازات درنیاید همینطور که درتمام دنیا مرسوم است افسرانی که بسن بازنشستگی می‌رسند بااظهارقدردانی وتشویق ازخدمت کنارمی روند نه اینکه بصورت مبتذلی افسران را بعنوان مجازات بازنشسته نمایند وباین ترتیب ازتوسعه نارضایتی درارتش جلوگیری بعمل آید وموجبات دلگرمی وخدمتگزاری افسران را فراهم نمایند.

ضمنا دونفر ازآقایان افسران که پرونده شان بدست بنده رسیده که خودجناب آقای نخست وزیر هم این دونفرآقایان را خوب می‌شناسند یکی آقای سرهنگ محمدخواجه نوری است که یک مدال لیاقت ومدال سپه درجه دودرجه یک بهش داده‌اند وقتی یک بخشنامه‌ای ستادارتش بااین شکل صادر کرده برای این افسر بنده عین بخشنامه ستاد ارتش را با اجازه آقایان اینجامی خوانم.

ستادارتش. بخش نامه.

بطوریکه کمیسیون بازرسی اسلحه ومهمات ادراه ذخائرارتش وواحدهای مرکز اعلام داشته نظربابتکاروعلاقه مندی سرهنگ ستادمحمد خواجه نوری فرمانده هنگ ۵۳ دژبان درمرتب نمودن مخزن مهمات وحفظ ونگاهداری اسلحه ومهمات واحدمربوطه معمول داشته بدین وسیله ازخدمات وی تقدیرانتظاردارد سایرافسران باتوجه مسئولیت خطیری که درحفظ ونگاهداری اسلحه ومهمات جمعی خود دارند به نامبرده تاسی نموده وجدیت لازم را معمول دارند بدیهی است درطی بازرسی‌های که بعمل خواهد آمد لیاقت وشایستگی این قبیل افسران مورد توجه ستادارتش بوده وبموقع تشویق خواهندگردید.

رئیس ستاد ارتش - سرلشگرگرزن.

رئیس رکن ۴ ستادارتش سرتیپ تکش. البته اینهااوراقی رانشان دادند درحدود ۱۵ ورقه‌است که همه مربوط به تشویق این افسراست ومربوط به مدالهایی است که بهش داده‌اند واینهم پرونده خدمتش است که درتمام مدت خدماتش موردتوجه بوده وفرماندهانش باین نمرده ۲۰ داده اندوسنش هم گمان نمی‌کنم بیش از ۳۰ – ۳۵ سال باشدافسری است که دانشگاه جنگ هم دیده‌است این افسر را بازنشسته کرده‌اند ویکی دیگرهم سرهنگ تمام جعفرقلی صدری است که این خلاصه گزارشی است که ستاد ارتش باین کمیسیون داده‌است ودرتمام موارد ازسال ۱۳۲۶ بتمام خدماتش نمره ۲۰ داده بامضای سرلشگرمقبلی و آخرین فرمانده اش هم که سرتیپ مظهری است ایشان هم باین ترتیب باین افسرنمره ۲۰ داده ویک بخشنامه دیگری اینجا هست که سال گذشته آقای سرلشگر بهارمست که رئیس بازنشستگی ارتش بودند خودشان صراحتا اظهار عقیده کرده‌اند که بازنشستگی را نمی‌شود برای افسران مجازات تلقی کرد و ما نمی توانیم افسرانی را که تحصیل کرده‌اند بدون جهت بازنشسته بکنیم مگرا ینکه بسن بازنشستگی برسند و من تعجب می‌کنم که خود ایشان حالا رئیس ستادارتش هستند چرا یکعده از افسران را بدون جهت بازنشسته کرده‌اند و بطوری که بنده اطلاع دارم خود آقای نخست وزیر هم باشتباه کمیسیونهایی برده‌اند و دستور مقتضی صادرنموده‌اند بنده می‌خواهم از اینجاخواهش کنم افسرانی که حقیقتا بسن بازنشستگی رسیده‌اند وباید از کار کناربروند آنهارا کناربگذارند وافسرانی که جوان هستند مثلا چندنفر سرهنگ بنده سراغ دارم که سه هفته قبل از آمریکا آمده‌اند و چندین سال اینها در امریکا تحصیل می‌کردند بنده بایکی از مقامات ارتش صحبت می‌کردم ایشان گفتند که پول تحصیل اینها را دولت آمریکا داده گفتم چه فرقی می‌کند دولت آمریکا داده و یک منتی بر سر این ملت بدبخت گذاشته که چند نفر رفته‌اند در آنجا تحصیل کرده‌اند این افسران یکیشان سرهنگ وجدانیان است سرهنگ فیوضی است اینهارا بازنشسته کرده‌اند وبنده اطمینان قطعی دارم که آنهاسوء نیت دراین کارهاداشته‌اند آقای نخست وزیرباید دستوربفرمایندکه دراین سوء نیت‌ها تجدیدنظربشود درخصوص شیلات هم عرایضی داشتم چون وقت گذشته‌است به بعدموکول می‌کنم ولی امیدواریم که خدا توفیق بدولت عنایت فرماید که افتخارخلع شیلات هم مثل نفت جنوب ازافتخارات حکومت آقای دکتر مصدق محسوب شود.

منبع

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ بهمن ۱۳۳۱ نشست ۶۷