سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران در باریابی نمایندگان مجلس شورای ملی ۱۰ اسفند ماه ۱۳۴۴

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۰۰ توسط Bijan (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کمیته ملی پیکار جهانی با بیسوادی درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی

برنامه عمرانی سوم/سال‌های ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۵
نمایندگان مجلس شورای ملی در پیشگاه شاهنشاه

سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران در باریابی نمایندگان مجلس شورای ملی ۱۰ اسفند ماه ۱۳۴۴


امروز روز بسیار خوبی است، زیرا باران رحمت و نعمت الهی همه ما را شاد کرده‌است. از این بابت خیلی نگران بودیم، زیرا تا دو سه ماه پیش مقدار بارندگی بسیار کم بود. اما آخرین گزارشی که وزارت کشاورزی داده‌است حاکی از این است که در بیشتر نقاط مملکت محصول خوب است. البته در نقاط گرمسیر جنوب کمبود باران داریم، ولی در بعضی نقاط میزان محصول بی‌نظیر است و مثلاً در کرمانشاهان و سیستان و بلوچستان به اندازه رضایت‌بخشی باران ریزش کرده‌است. در خراسان باران کم باریده و حالا اگر تفضلی بشود و دو سه باران در بهار ببارد، به خواست خداوند سال پربرکتی در پیش خواهیم‌داشت.
به‌حمدالله سال ۱۳۴۴ سال خوبی بود. البته یکی دو سال بیشتر از انقلاب بزرگ ششم بهمن که ما آغازکردیم، نمی‌گذرد، اما نهضت ما در قلب اکثریت افراد مملکت آنچنان ریشه دوانیده‌است که کار ما از روز اول سهل و آسان بوده و ما در عمل موفق و مؤید بودیم. در بسیاری از کشورهای دنیا سعی کردند نظیر بعضی از اصلاحاتی را که ما در دست اجرا داشته و داریم انجام‌بدهند، ولی عده‌ای از آنها موفقیتی به‌دست نیاوردند.
فکرمی‌کنم کارهای اصلاحی ما که جنبه خودنمایی نداشت و در واقع دنباله روی کورکورانه از سیاستها و هدفهای حزبی احزاب ممالک دیگر در محیط دیگر و در شرایط دیگر و در آب و هوای دیگر نبود، به علت تطبیق با شرایط اقلیمی ما و نبوغ ذاتی ایرانی و فلسفه اجتماعی و سنن ملی ما با موفقیت پیشرفت کرد. چه در کار اصلاحات ارضی و چه در کار سهیم‌کردن کارگران در سود کاخانه‌ها.
خاطرم‌هست هنگامی که اصطلاحات ارضی را آغازکردیم، خیلی‌ها گفتند: این کار سبب خواهدشد که محصولات کشاورزی کاهش یابد و در مملکت قحطی به‌وجودآید.
آنها چنین استدلال می‌کردند که در این صورت مالکین دنبال کار نمی‌روند. زارعین هم افراد بی‌اطلاعی هستند و در نتیجه کار کشاورزی مختل خواهدشد و اراضی زراعتی به صورت اراضی بایر درخواهدآمد. البته اقداماتی که دولت در سال گذشته برای جلوگیری از صعود قیمتها و تثبیت آن به‌عمل‌آورد، بسیار مؤثر افتاد. اما یکی از علل کنترل خودبه‌خود هزینه زندگی با آنکه در سال گذشته دولت و مردم هر دو زیاد خرج کردند، این بود که فرآورده‌های کشاورزی زیاد بود و زارعین که صاحب زمین شده‌بودند، کوشیدند سطح تولید را بالا ببرند.
اگر قیمتها را با سال گذشته مقایسه‌کنیم، خواهیم‌دید که باوجود خرج زیاد، بهای بیشتر اجناس پایین آمده‌است و شما می‌توانید برای اطلاع از این امر به آمار و ارقامی که مراجع رسمی انتشارداده‌اند، رجوع‌کنید.
هنگام تدوین قانون سهیم‌کردن کارگران در سود کارخانه‌ها نیز به ما گفتند که: این کار باعث فرار سرمایه‌ها از مملکت می‌شود و کارفرمایان سرمایه‌های خود را به خارج انتقال خواهندداد. ولی باز آمار و ارقام به ما نشان‌می‌دهد که در سال جاری و طی دو سال گذشته چگونه مردم برای ایجاد کارخانه‌های جدید هجوم آورده‌اند.
نمایشگاه کالای ایران که دو سه سال بازبود، به ما نشان‌داد که صنعت ایران چقدر ترقی کرده و در ظرف همین یک سال در زمینه امور صنعتی چقدر سرمایه‌گذاری شده‌است و این طبیعی است، زیرا در گذشته احیاناً بین کارگر و کارفرما یک محیط جدایی وجودداشت و کارگر در واقع خود را در یک حالت استثمارشده احساس‌می‌کرد که از او به عنوان موجود زنده‌ای که دست و پایش باید برای تولید منافع دیگری مورد استفاده قراربگیرد، استفاده می‌شود. حال دیگر آن محیط وجودندارد.
مترقی‌بودن قوانین کار در ایران و اجرای قانون سهیم‌شدن کارگران در سود کارخانه‌ها، موجب گشته‌است که آن محیط اینک به یک محیط انس و انسانی تبدیل شود و آن حس استثماری از بین برود و برعکس کارگر خود را در منافع کارخانه‌ها سهیم و شریک بداند. این امر باعث افتخار ما است.
در اغلب دنیا که من مسافرت می‌کنم، درمی‌یابم که هیچ یک از ممالک مترقی چنین قانونی را ندارند. البته در بعضی جاها بعضی کارخانه‌ها این رویه را به نحوی مورد تجربه قرارداده‌اند، اما این امر جنبه قانونی و رسمی به خود نگرفته‌است. بدین ترتیب ایران اولین مملکت دارای اقتصاد آزاد است که قانون خاصی برای این کار دارد.
برنامه‌های ما به خوبی پیشرفت کرده و کار مرحله دوم اصلاحات ارضی تا یکسال دیگر به پایان خواهدرسید. اصلاحات ارضی یک وضع غیرعادلانه را از بین برد و زارعین ما را آزادکرد. بدون این اقدام نمی‌توانستیم بگوییم که رعیت ایرانی آزاد شده‌است. زیرا رعیت ما در واقع برده‌ای بیش نبود. در مسافرتهای داخلی به کرات درموقع صحبت با زارعین جدیدی که از بند رهایی یافته‌اند، از خیلی‌ها شنیدم که می‌گفتند: «ما از نو به دنیا آمده‌ایم». ولی هدف نهایی ما به همین‌جا خاتمه پیدانمی‌کند. درست است که هفتادوپنج درصد جمعیت ایران از قید و بند رها شده‌اند و همین‌ها بیشتر از سابق زحمت می‌کشند و تولیدات ما بیشتر شده‌است، ولی ما به همین‌جا اکتفانمی‌کنیم، بلکه هدف نهایی ما این است که محصولات زحمت یک زارع ایرانی در آخر سال به میزانی باشد که با محصول زارعین ممالک کاملاً آشنا به اصول نوین کشاورزی تطبیق‌کند. من بارها گفته‌ام که زندگی یک خانواده کشاورز با کاشتن یک یا دو هکتار زمین تأمین نمی‎‌شود. در سالهای آینده که در اصول کشاورزی ما تغییراتی ایجادمی‌گردد، دهقانان ما باسوادمی‌شوند، خطوط مواصلاتی توسعه پیدامی‌کند، افراد دهات به‌وسیله رادیو و تلویزیون و مطبوعات از تمام جزئیات امور مملکت باخبر می‌شوند و مثلاً از میزان درآمد سایر طبقات مردم وطن خود مستحضرمی‌گردند، طبیعی است که دهقان ایرانی دیگر مشکل قانع‌باشد که درآمدش از درآمد سایر طبقات مردم کمتر باشد.
برای این کار باید «واحد اقتصادی کشاورزی» تعیین‌شود و زارع با رفاه و آسایش و آبرومندی بیشتری زندگی‌کند.
به همین لحاظ کشاورزان باید با اصول کشاورزی جدید آشنابشوند، از ماشینهای کشاورزی استفاده‌کنند، از اصول کشاورزی مدرن با کمک سازمانهای دولتی و شرکتهای تعاونی محلی استفاده‌کنند، اصول آبیاری تحت مقررات دقیق فنی قرارگیرد و نتیجه زحمات کشاورز ایرانی و محصول او به میزان ممالک مترقی برسد. در امور صنعتی مدیریت کارخانجات باید با اصول فنی تطبیق یابد و کارخانه‌ها با ماشینهای خودکار مجهزگردند و کارگران ایرانی از لحاظ مهارت فنی به مرحله و سطحی برسند که مجموع مدیریت فنی و مدرن بودن ماشین‌آلات و تخصص فنی کارگران کارخانه‌های ما اجازه‌دهد که ما نیز محصول را طوری تولیدکنیم که با قیمتهای عادی و بین‌المللی بتوانیم مزد کارگران خود را به پای مزد کارگران ممالک مترقی برسانیم.
هدف اساسی این است که بهای تولیدات ما چه در قسمت کشاورزی و چه در قسمت صنعتی از قیمتهای بین‌المللی بالاتر نباشد. زیرا اگر بالاتر باشد موجب رکود صادرات خواهدبود و چون سطح زندگی به هر صورت روزبه‌روز بالاتر می‌رود و دستمزدها نیز افزایش می‌یابد. این کار باعث ورشکستگی اقتصادی خواهدشد. البته برای رسیدن به این هدفها کارهای زیادی در پیش داریم که برای بیانش لااقل یک روز وقت لازم است. در امر کشاورزی؛ توسعه آبیاری، تولیدشبکه‌های آبیاری، سدسازی، تعیین مقدار آب برای اراضی کشاورزی، مطالعات خاک‌شناسی، تأمین کودهای شیمیایی و مبارزه با آفت‌ها، برای ما بسیار مهم است. شما حتماً می‌دانید که تا چند سال پیش نصف محصول ایران بر اثر هجوم آفات نباتی از بین می‌رفت.
آشناشدن با کشاورزی مکانیزه و استفاده از کود شیمیایی کارهایی است که با دستگاههای کشاورزی مملکت است. اقداماتی در دست اجرا است که به موجب آن قیمت ماشین‌آلات کشاورزی را پایین بیاوریم. ماشینهای کشاورزی را با قیمتهای بسیار گران به زارعین تحمیل کرده‌اند و دولت باید اقدامی بکند که نمایندگی‌های فروش ماشین‌آلات کشاورزی ناچار شوند از بی‌انصافی دست بردارند.
از طرف دیگر اصولی نیز باید از طرف مردم اجرا شود و آن اصول که مورد علاقه شدید ما است اصول تعاونی است.
من فکرمیکنم که آینده مجامع دنیا تحت هر رژیمی که قرار داشته‌باشند و با هر حکومتی که اداره‌شوند، سرانجام با اصول تعاونی سروکار خواهدداشت. این اصولی است که ما ایرانیان باید با آن آشنا شویم. ما در گذشته به‌طور انفرادی کار کرده‌ایم و حالا به خلاف سابق باید این روح انفرادی را کنار بگذاریم و برای رفع مشکلات به همکاری دسته‌جمعی عادت‌کنیم.
کار سازمانهای تعاونی توزیع و تولید و مصرف، باید از سطح ده آغاز شود. کاری که در پیش داریم، این است که به‌وسیله همین سازمانهای تعاونی و یا به‌وسیله سازمانهای مشابه آن، عموم افراد مملکت را به نحوی یا بیمه‌کنیم و یا زندگی دوران بازنشستگی آنها را چه از لحاظ بهداشتی و چه از نظر آموزشی و غیره تأمین‌نماییم. ما باید ترتیبی بدهیم که مردم با پرداخت وجهی مختصر بتوانند درمقابل امراض بیمه شوند.
زارع ایرانی که از این به بعد درآمدی خواهدداشت، به‌جای خیلی کارها که الان می‌کند، باید مختصر پولی برای بیمه خود بپردازد تا وقتی که بیمارشد بلافاصله وسیله درمان او مهیاباشد و در سن کهولت به‌جای اینکه ناچارباشد در شرایط سختی کارکند، دوران استراحت را با زندگی تأمین‌شده‌ای، بگذراند. شرکتهای تعاونی در تمام شئون و در تمام مظاهر زندگی مردم ایران می‌توانند عمل‌کنند و عین این کار را اصناف، کارگران و سایر طبقات جامعه نیز می‌توانند انجام‌دهند.
با برنامه وسیع مبارزه با بی‌سوادی که آغاز شده‌است و با فعالیت سپاهیان مختلف انقلاب ما، تا دو سه سال دیگر قیافه این مملکت عوض خواهدشد. حتی در حال حاضر نیز این تغییرات کاملاً محسوس است. کسانی که اخیراً از سواحل جنوب بازگشته‌اند، همگی با شگفتی از فعالیتهای گوناگونی که در این قسمت از مملکت در جریان است صحبت می‌کنند و البته نتایج نهایی این پیشرفتها تا دو سه سال دیگر آشکارتر خواهدشد.
همانطور که در کنگره جهانی مبارزه با بی‌سوادی اعلام‌کردم، ما تقریباً درحدود چهار روز از بودجه نظامی خود را صرف مبارزه با بی‌سوادی می‌کنیم و برای اینکه به این موضوع اهمیت کامل بگذاریم، فکر می‌کنم بتوانیم به کشورهای دیگر جهان نیز برای این منظور معادل یک روز از مخارج نظامی مستمر ایران کمک بکنیم. این علاقه عمیق ما را به اصل مبارزه با بی‌سوادی در سراسر جهان می‌رساند. اینکه ممالک دیگر قادرباشند که آنها نیز چنین کاری بکنند یا نه، مطلبی است علیحده. ولی ما وظیفه خودمان را انجام می‌دهیم. نتیجه اقدامات سپاهیان دانش و بهداشت و ترویج‌وآبادانیِ روستاها، تا دو سال دیگر نمایان خواهدشد. از طرف دیگر برنامه‌های بزرگ عمرانی و آبادانی برای ساختن راههای اصلی، راه‌آهن، بنادر، فرودگاه‌ها و ایجاد صنایع بزرگ مادر، نیازمند تمرکز فوق‌العاده امور و محتاج یک برنامه‌ریزی دقیق است، و از یک طرف دیگر برای آنکه مردم در اداره امور مربوط به خودشان واردشوند، ما ناچاریم دو سیاست را پیش بگیریم: یکی سیاست تمرکز، مخصوصاً در قسمتهای اقتصادی و صنعتی، زیرا مملکتی که در حال توسعه اقتصادی است نمی‌تواند از حدود یک نقشه مطالعه‌شده و دقیق خارج‌شود. دیگری سیاست عدم تمرکز کارها در تهران است. با فعالیت انجمنهای ده و شهر و انجمنهای ایالتی و ولایتی مردم باید روزبه‌روز بیشتر در امور به خودشان واردشوند و حتی فکرمی‌کنم که در قسمتهای آموزشی و بهداشت نیز مردم باید کاملاً سهیم باشند.
برنامه آموزشی البته باید مطابق با برنامه کلی مرکزی باشد تا تعلیمات در یک سطح قراربگیرد. ولی حتی‌المقدور باید به دست خود مردم اجرابشود. همچنین است درمورد بیمارستانها. اداره بیمارستان به دست دولت عمل خیلی خوبی نمی‌تواندباشد و این کار باید به دست شهرداریها یا کلینیک‌های خصوصی و یا انجمنهای خیریه سپرده‌شود.
با این مبارزه بی‌سواری و سالم‌کردن افراد مملکت و این واگذاری کار مردم به دست خودشان، وضع خیلی بهتر از سابق خواهدشد و انشاءالله ما قادر به انجام این کار خواهیم‌بود.
به همین ترتیب تا هر جا که ممکن است باید کارهای اداری را از تهران به شهرستانها منتقل‌کنیم. در این زمینه مشغولیم و سعی ما مصروف این است که حتی‌المقدور از تمرکز کارها در تهران جلوگیری کنیم.
بزرگ‌شدن تهران به این سرعت، مشکلات عظیمی ایجاد کرده‌است. تأمین آب و برق و وسایل ارتباطی و تردد برای شهر به این بزرگی کار آسانی نیست. تأمین آذوقه و خواربار برای ساکنین چنین شهر بزرگی نیز کار ساده‌ای نیست. باید درنظربگیریم که این جمعیت سال به سال رو به افزایش می‌رود و باید برای مردم کار ایجادکرد. بزرگ‌شدن یک چنین محیطی امر اجتناب‌ناپذیری است. خواه و ناخواه شهر به این بزرگی اگر وسیله کنترل عاقلانه‌ای برای آن پیش‌بینی نشود، در واقع یک هیولایی خواهدبود که ممکن است موجب بهم‌خوردن تعادل زندگی یک مملکتی بشود. ما باید در شهرستانهایی که جمعیت آنها روزبه‌روز افزایش می‌یابد، کار و وسیله زندگی ایجادکنیم.
پیشرفتهای ما فقط در امور مادی نیست. آمار و ارقام مادی را دولت گزارش داده‌است و خود شما هم دیده‌اید، اما پیشرفتهای غیرمادی ما (هرچند که قابل لمس نیست)، به‌قدری حس‌کردنی است که می‌توان گفت تقریباً قابل رؤیت است. این پیشرفت امیدی است که در جامعه ما پیدا شده‌است و متکی به اصالت انقلاب اجتماع ما است. در انتخاب راه اصلاحات ما متهورانه‌ترین و قاطع‌ترین راهها را انتخاب‌کردیم و تا آن حداکثری که یک جامعه آزاد و دموکراتیک می‌تواند پیشرفت‌کند، پیشرفت‌کرده‌ایم.
نبوغ ایرانی به ما اجازه داده‌است که بفهمیم چه چیزی بیشتر در خیر و صلاح این جامعه است و از چه کاری بهتر می‌شود نتیجه‌گرفت. البته ما پایبند آزادیهای فردی هستیم، پایبند زندگی معنوی و روحانی هستیم، پس با احترام به مذهب و احترام به آزادیهای فردی، ببینید تا چه حد اقدامات ما قاطع و متهورانه بوده‌است. من نمی‌گویم اگر ما به این دو اصل پایبند نبودیم پیشرفت ما سریع‌تر ممکن می‌شد. حتی کسانی هم که به این اصول اعتقادندارند، امروز به اصالت آن پی برده‌اند. مقایسه‌کنید که بین شرایط زندگی در ایران و مترقی‌بودن این کشور با بعضی ممالک دیگر که اسم آنها را نمی‌برم، چقدر فرق وجوددارد. ما البته کار خودمان را دنبال می‌کنیم، زیرا دنبال آرامش هستیم. ما نقشه ضمیمه‌کردن خاک دیگران را به خاک خودمان نداریم و چشم طمع هم به ثروت دیگران ندوخته‌ایم، زیرا خداوند همه این نعمتها را به ما ارزانی داشته‌است. ما نقشه استثماری نداریم. ما سایر مسلمانان را زیر تانک و توپ و خمپاره له نمی‌کنیم. در هر نقطه دنیا که مسلمانان در وضع خاصی قرار گرفته‌باشند، ما بدون مضایقه در پشت سر آنها ایستاده‌ایم. تمام مسلمانان دنیا برادران ما هستند و هر کس که به وقایع بین‌المللی نظر بدوزد، می‌تواند به آسانی همه این حقایق را درک کند. من بارها درباره خلع‌سلاح عمومی صحبت‌کرده‌ام، ولی می‌بینید که در جنوب ایران و در منطقه خلیج فارس و حتی قدری دورتر، تحولاتی در جریان است که ما را وادار به اتخاذ تدابیر لازم می‌کند. از لابلای سطور اخبار دنیا باید بفهمیم که کسانی که در مملکت خودشان دچار شکست شده‌اند، مترصدند ببینند در کجا خلاءای پیدامی‌شود تا خودشان را در آن خلاء واردکنند و جابدهند.
اگر در خلیج فارس حتی یک دانه ماهی هم پیدانمی‌شد و یا یک چاه نفت نیز وجودنداشت و یا یک کشتی تجارتی رفت‌وآمد نداشت، و اگر هم جنوب ایران و خوزستان و منابع نفت ایران فقط تیغ‌زار بود، باز هم وظیفه ملی ما ایجاب می‌کرد که از هر وجب خاک خود دفاع‌کنیم.
اما این نکته را باید درنظرگرفت که در منطقه خلیج، چه در خشکی و چه در آب، ثروتهایی نهفته‌‎است و این ثروت به تنهایی قادر است به ما این امکان را بدهد که تا بیست سال یا سی سال دیگر خودمان را به پای ممالک مترقی برسانیم و در عین حال تا آن وقت دیگر این ثروت نیز برای ما جنبه حیاتی و مماتی نداشته‌باشد. متأسفانه جسارتهای گوناگونی به منافع و مقام و منزلت و حیثیت ایران صورت می‌گیرد و این چیزی نیست که ما بتوانیم آن را نادیده‌بگیریم و از آن غفلت کنیم.
در این اواخر اتفاقاتی در دنیا رخ داده‌است که برای ما درس عبرتی است. این درس عبرت این است که هیچ مملکتی نمی‌تواند سرنوشت خودش را به دلخواه خارجی ولو خیلی هم دوست باشد، واگذارکند.
ما دوستانی داریم، ولی نمی‌توانیم سرنوشت خودمان را صرفاً در اختیار تصمیم دیگران بگذاریم که اگر روزی خواستند به ما کمک‌بکنند و اگر روزی نخواستند، نکنند.
این نه فقط از لحاظ ملی نوعی ننگ است، بلکه از لحاظ بین‌المللی نیز قابل اعتمادنیست. به این جهت ناچاریم که نسبت به تقویت قوای دفاعی خودمان البته درحدود معقول، بیندیشیم. ما نمی‌توانیم از تقویت نیروهای دفاعی کشور غافل باشیم و در عین حال برنامه‌های صنعتی و عمرانی ما نیز با قدرت هر چه تمام‌تر پیش رود.
نتیجه‌ای که امسال گرفته‌ایم قابل تعمق و بحث است. یعنی حداقل یک رشد اقتصادی ده‌ درصد با ثابت نگاهداشتن قیمتها و حتی در خیلی موارد با پایین آمدن قیمتها، و اگر رشد جمعیت ایران را دوونیم‌ درصد بگیریم، مشاهده‌می‌کنیم که تفاوت آن با رشد اقتصادی ما چقدر مثبت است.
در مجامع مترقی، رشد جمعیت درحدود یک ‌درصد است و بالارفتن هزینه زندگی در حدود یک تا دو درصد، پس این می‌شود درحدود دو تا دوونیم درصد. آنها سعی می‌کنند که سالی چهارونیم تا پنج درصد بر رشد اقتصادی خود بیفزایند تا درحدود دو یا دوونیم درصد زندگی مردم بهتر شود. ما اگر بتوانیم وضع استثنایی امسال را یکی دو سال دیگر ادامه‌دهیم، کار فوق‌العاده‌ای انجام داده‌ایم. به‌ هر صورت این کار باید ادامه پیداکند و هر مظهر غیرسالم باید در این مملکت از بین برود.
موضوع نان وگوشت برای عده بیست یا بیست‌وپنج نفری منافع فوق‌العاده داشت درحالیکه می‌بایست منافع این عده معدود فدای منافع اکثریت ملت بشود، و حتی اگر عده این افراد ده یا صد برابر نیز بود باز می‌بایست فدای اکثریت می‌شدند. این رشد اقتصادی ما باید ادامه پیداکند. ما نه می‌توانیم از برنامه‌های توسعه صنعتی و اقتصادی خود و ساختن زیربنای اقتصادی کشور و رشد اقتصادی خود چیزی بکاهیم و نه قادریم حتی یک دقیقه از تأمین وسایل معقول دفاع خودمان غافل بمانیم.
این موضوع مایه تعجب ما است که چطور در سال گذشته استخراج نفت ایران فقط نه درصد اضافه شده‌است، درحالیکه جمعیت ما اکنون درحدود بیست‌وپنج‌میلیون نفر است. برنامه‌های ما سالم است و ایران همان اهمیت سابق را از لحاظ حفظ امنیت منطقه دارا است. بدین ترتیب اگر این وضع ادامه پیداکند، ما چاره‌ای نخواهیم‌داشت جز اینکه احتیاجات خود را از بازاهای جدیدی تهیه‌کنیم. چه از لحاظ اقتصادی و چه از نظر نظامی ما نه زیر نفوذ کسی قرارداریم و نه از کسی دستورمی‌گیریم.
خواهیم‌دید که درآمد نفتی ما چقدر خواهدشد و شرایط فروش کالا، چه نظامی و چه غیرنظامی، چقدر خواهدبود و آن وقت هر چه را که به منفعت ایران باشد، عمل خواهیم‌کرد. البته ترجیح می‌دهم از کالاهایی استفاده کنیم که با آن آشنایی داریم، اما به شرطی که شرایط این کار برای ما قابل قبول و قابل هضم باشد. برای این کارها هیچ مانعی نمی‌بینیم، بلکه تنها چیزی که لازم است این است که عادت کنیم بیشتر کار کنیم تا از کار خود نتیجه بگیریم.
ممکن است بعضی از ما زیاد زحمت بکشیم و حتی روزی شانزده ساعت نیز کار کنیم، ولی باید دید که سیستم کار ما ولاجرم بازده کار ما چقدر است؟ اگر معایب اداری و فنی داریم، باید برطرف کنیم. به هر حال علاقمندی به کار، محیطی سالم و خوب ایجادمی‌کند. تولیدات ما باید بالا برود و از هر یک ساعت کاری که یک ایرانی انجام‌می‌دهد، باید همان نتیجه را بگیریم که ممالک مترقی دنیا می‌گیرند.
ما کارهای مهمی در پیش داریم. موضوع بودجه، سهمیه وارداتی، تشویق صادرات و تشویق صنایع داخلی، از جمله مسایل مهمی است که باید به آن توجه کامل داشت. اراضی ایران باید مکانیزه شود و همه زمینهای بایر زیر کشت قراربگیرد.
از لحاظ دانشگاهی مشغول مطالعاتی هستیم و مهمتر از دانشگاه موضوع توسعه مدارس حرفه‌ای و تخصصی است.
از این قبیل مؤسسات حرفه‌ای و صنعتی (نظیر پلی‌تکنیک تهران)، باید در مملکت زیاد شود و به خواست خداوند این جنبش بزرگ و این نهضت اصیل ایرانی که در ششم بهمن ۱۳۴۱ پایه‌گذاری شده‌است، دنبال‌گردد و روزبه‌روز با قدرت و سرعت و با استحکام و اطمینان بیشتر پیش برود تا هم خود ما و هم نسلهای آینده از نتایج آن بهره‌مند و برخوردار شویم.
چیزی به پایان سال باقی نمانده‌است و بدون شک تا آن موقع در مجلس کارهای زیادی پیش خواهدرفت و شما در نوروز به حوزه‌های انتخابیه خود سرکشی خواهیدکرد.
من تماس بین وکیل و موکل را بسیار مفیدمی‌دانم. زیرا شما از نقاط ضعف واحتیاجات حوزه انتخابیه خود آگاه‌می‌شوید. انشاءالله با نزول دو سه باران دیگر در بهار، کشاورزی امسال نیز بیش از پیش رونق خواهدداشت.