گفتگوی خبرنگار امریکایی با خروشچف ۱۰ اپریل ۱۹۶۱

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۴۴ توسط Bellavista (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
برنامه عمرانی اول تصمیم‌های مجلس

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی

درگاه محمدرضا شاه پهلوی
گفتگوی خبرنگار امریکایی با نیکیتا خروشچف ۱۰ آپریل ۱۹۶۱

در دهم آپریل ۱۹۶۱ برابر با ۲۱ فروردین ۱۳۴۰ ژورنالیست امریکایی والتر لیپمن [۱] با نیکیتا خروشچف دبیرکل حزب کمونیست شوروی و رییس حکومت شوروی به گفتگو نشست. والتر لیپمن یک خبرنگار نامی امریکایی بود که در سال ۱۹۴۷ کتابی با فرنام "جنگ سرد" به چاپ رساند و واژه جنگ سرد را جا انداخت. لیپمن ضد کمونیست و محافظه‌کار و لیبرال بود. در این مصاحبه درباره سیاست داخلی شوروی و به ویژه سیاست خارجی شوروی پرسش شد [۲] و خروشچف بدان‌ها پاسخ داد. لیپمن درباره پشتیبانی شوروی از کوبا پرسید، خروشچف در پاسخ امریکا را متهم کرد که در کوبا رژیم دیکتاتوری باتیستا را پشتیبانی کرده، در جایی که شوروی از مردم کوبا که برای آزادی و استقلال به پا خاسته بود پشتیبانی کرده‌است. خروشچف ادامه داد " نیروهای میهن‌پرست کوبا انقلاب را با پیروزی به انجام رساندند زیرا که از خلق، کارگران و کشاورزان حمایت کرده‌اند.... همدردی مردم با فیدل کاسترو و همه آنهایی که او را پشتیبانی کرده‌است می‌باشد."

بدون آنکه لیپمن پرسشی بکند، خروشچف خود درباره ایران آغاز به گفتن کرد. روشن بود که خروشچف در ایران ، انقلاب پیروزمندانه‌ای را در حال پای گرفتن و انجام می دید

برای نمونه ما کشوری مانند ایران را نام می‌بریم که با آن ، ایالات متحده امریکا قرارداد درباره کمک متقابل بسته‌است. بر پایه این قرارداد، دولت امریکا می‌بایستی که اگر زمانی امنیت ایران در خطر افتد، با نیروی نظامی به یاری ایران بشتابد. در خطر افتادن یا به معنای تهدید نظامی مستقیم یا تهدید غیرمستقیم که به معنای این است که مردم ایران علیه سیستم سیاسی ایران مبارزه کنند. ... ایالات متحده امریکا به ایران کمک مالی می‌کند ولی به جیب چه کسانی این کمک‌ها ریخته می‌شود؟ شوروی حمله نظامی نمی‌کند و به ایران نیز یورش نخواهد برد. ما از ایران چه می‌خواهیم؟ ایران یک کشور فقیر است.

این پرسش پیش می‌آید که آیا در چنین کشوری فقیر که در زیر فشار خم شده‌است گرایش‌های کمونیستی بوجود خواهد آمد؟ بلی این گرایش‌ها بوجود می‌آیند. این بسیار طبیعی است که کشاورزان ایرانی، این مردم بی‌چیز گرسنه، اینها در دست ظالمانه فئودال‌ها زیر فشار هستند علیه کسانی که بدان‌ها فشار می‌آورند برپاخیزند، و این در شرایطی است که حزب کمونیست در ایران قدرتمند نیست. شما این چنین رستاخیزی را کار کمونیست‌ها می دانید؟ اگر چنین است، پس کمونیست‌ها می‌باید بسیار از کارشان مغرور باشند، زیرا که این بدین معنا است که همه آنها که برای آزادی و استقلال کشورشان و برای زندگی بهتر برای مردمشان مبارزه می‌کنند به عنوان کمونیست نشان شوند.

تردیدی نیست که زمانی خواهد آمد و مردم ایران، شاه را سرنگون خواهند کرد. من تکرار می‌کنم، حزب کمونیست در ایران ضعیف است و نه شما، بلکه مردم ایران رژیم پوسیده ایران را سرنگون خواهند کرد. رژیم واپسگرا، فقر و تباهی.

امریکا جانب که را دارد و شوروی جانب که را می‌گیرد؟ شوروی سوی حقیقت را می‌گیرد، طرف خلق‌ها را می‌گیرد، ولی امریکا طرف دیکتاتورها، خودکامگان و جلادان را می‌گیرد. شاه ایران چه کسی است؟ پدرش سرباز فوج قزاق بود. وی قدرت را پس از سرنگونی شاه سابق، به وسیله قتل، زور و دزدی در دست گرفت. و اکنون پسرش که در ایران قدرت را دارد می‌گوید که اشراف زاده‌است و در رگ‌هایش خون آبی[۳] در جریان است. ما اریستوکراسی را از پایه نمی‌پذیریم ولی زمانی که درباره خون گفتگو می‌شود، پس در رگ‌های شاه خون اشرافی وجود ندارد بلکه خون یک راهزن ساده....

ایده ما در سراسر گیتی مورد پشتیبانی خلق هاست و سیاست امریکا علیه خلق هاست و در همه جا سبب اعتراضات روزافزون می‌شود. حتی روزنامه‌های امریکایی در این باره نوشته‌اند که چگونه پول‌ها به وسیله شاه و اطرافیانش دزدی می‌شود. شاه علیه این مقاله اعتراض کرد ولی علیه دزدی پول چیزی نگفت. ولی چه چیزی برای شاه باقی می‌ماند؟ آنجا پول‌هایی که شماها امریکایی‌ها به آنها می‌دهید دزدی می‌شود، شاه این پول‌ها را به دور و بری‌های نزدیکش می‌دهد، آنها خلق را چپاول می‌کنند زیرا که در غیر این صورت بدون طرفدار می‌ماند. آیا روشن نیست که کمک‌های شما در این کشور علیه خودتان استفاده می‌شود؟ شاه خود را پادشاه و پدر ملت می داند. شاه می‌گوید که به سبب عشق ملتش بر قدرت سوار است. ولی سرمایه‌اش را در انگلستان، دور از ملتش برده‌است. این وضعیت ایران است که امریکا با آن یک قرارداد نظامی بسته‌است.

منبع

  1. Walter Lippmann
  2. Gerhard Wettig, Chruschtschows Westpolitik 1955 - 1964, Oldenbourg Verlag Muenchen 2011, p. 127 - 129
  3. Blue Blood اصل و نجیب‌زاده، اشراف‌زاده