گفتگوهای نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری بیست و سوم درباره الغای قرارداد کنسرسیوم مصوب ۱۳۳۳ مجلس شورای ملی ۲ امرداد ۱۳۵۲

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۰۸ توسط Bellavista (گفتگو | مشارکت‌ها) (اصلاح نویسه‌های عربی)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو


ادامه بحث در کلیات گزارش کمیسیون دارائی راجع به فروش و خرید نفت بین دولت شاهنشاهی ایران و شرکتهای خارجی و الغاء قرارداد کنسرسیوم مصوب ۱۳۳۳


رئیس- بحث در کلیات گزارش کمیسیون دارائی راجع به فروش و خرید نفت بین دولت شاهنشاهی ایران و شرکتهای خارجی و الغاء قرارداد کنسرسیوم مصوب ۱۳۳۳ ادامه می‌یابد، آقای مهندس صائبی بفرمائید.

مهندس صائبی- با اجازه مقام معظم ریاست و نمایندگان محترم،

بطوریکه استحضار دارند بعلت تقدیم لایحه بسیار مهم مربوط به فروش و خرید نفت که در اجرای نیات بلند شاهنشاه آریامهر از طرف دولت خدمتگزار حزبی جناب آقای هویدا به ساحت مقدس مجلس شورای ملی موجی از سرور و شادمانی و نشاط برای این توفیق عظیم ملی و پیروزی تاریخی سراسر کشور را فراگرفته و تظاهرات ملی و میهنی بصورتی با شکوه و غرورآفرین همه جا تجمع نموده‌است (صحیح است – احسنت). کشاورزان آزاد شده از قید و بند رژیم پوسیده ارباب و رعیتی که در اثر انقلاب شاه و ملت و عنایات ملوکانه از نو بدنیا آمده زندگی نوینی پیدا نموده تا آنجا که امروز از کلیة مواهب و مزایا بهره مند شده‌اند مانند سایر هموطنان میهن پرست و شاهدوست و حق شناس خود این پیروزی تاریخی را که آرزوی دیرینه هر ایرانی را تحقق بخشیده‌است با قلبی سرشار از سپاس جشن گرفته‌اند (صحیح است). این نشاط و سرور ملی که در شهرها، دهات، مزارع و باغات سرسبز، کوهساران و همه جای کشور مملو از سپاس به رهبر عالیقدر کشور موج می‌زند، از مرزها گذشته با آوای آسمانی و لان شکرتم لا زید نکم (احسنت) درآمیخته دعای خیری است که بدرقه راه عزیزان ملت ایران می‌باشد و همه یکدل و یکزبان میگویند:

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست – هر کجا هست خدایا بسلامت دارش (صحیح است – احسنت).

باعث کمال افتخار و خوشوقتی است که در سرآغاز دهه دوم انقلاب شاه و ملت که هموطنان عزیز سرشار از غرور پیشرفتهای سریع و همه جانبة دهه انقلاب هستند تحت رهبری خردمندانه و بادرایت و ارشاد اعلیحضرت همایون محمد رضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر ملت صلحدوست ایران در مبارزات حقه خود برای استیفای یکی از اساسی ترین حقوق ملی که نه فقط جنبة اقتصادی داشته، بلکه در حقیقت در حیات ایرانی نقش بسیار مؤثری داشته و دارد و آن حل مسئله نفت می‌باشد، به پیروزی عظیم تاریخی نائل آمده‌است (صحیح است – احسنت) اداره امور صنعت نفت در ۷۲ سالی که گذشت در اختیار شرکتهای نفتی قرار داشت که با توجه به منافع مادی خود بهر نحو و ترتیبی که منفعت آنها ایجاب می‌کرد نفت ایران را استخراج می‌کردند. قرارداد حاضر که مورد بررسی مجلس شورای ملی است ضمن لغو قرارداد ۱۳۳۳ و پایان دادن به تسلط ۷۲ ساله شرکتهای نفتی هر گونه تسلط خارجی را در مورد بهره برداری از نفت ایران موقوف می‌کند (صحیح است) و دولت ایران است که به رهبری شاهنشاه آریامهر تصمیم گیرنده بود و بهر نحوی که مصلحت ملی ایجاب کند از منابع نفتی ایران استفاده خواهد نمود (صحیح است) همان روشی که بعضی از کشورهای بزرگ صاحب نفت مانند آمریکا یا روسیه شوروی عمل می‌کنند (صحیح است). این قرارداد که یکی از رویدادهای بزرگ عصر آیامهر می‌باشد و از جلوه‌های درخشان سیاست مستقل ملی است سند افتخارآمیزی است که تجلی پیروزی ملی ما بوده و آرزوهای دیرین هر ایرانی را تحقق بخشیده‌است (صحیح است) و برگ زرینی است که در اثر ابتکار رهبر عالیقدر مملکت و همبستگی ناگسستنی و یکپارچگی ملت ایران با شاهنشاه خود بتاریخ پرافتخار ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران اضافه شده‌است (صحیح است – احسنت). در مقابل این همه تلاش و کوشش برای استیفای حقوق ملت ایران از طرف خود و عموم نمایندگان محترم و مردم شاهدوست و وطنپرست ایران سپاس بی پایان به پیشگاه با عظمت شهریار دادگستر تقدیم داشته سلامتی و بقای عمر و دوام سلطنت شاهنشاه آریامهر و خاندان جلیل پرخیر و برکت پهلوی را از درگاه قادر متعال مسئلت دارم (احسنت – احسنت). اینک به اختصار و بعنوان نمونه چند نکته از قرارداد حاضر که امروز مورد بررسی مجلس شورای ملی است و پیروزیهائی که با مقایسه نسبت به قرارداد ۱۳۳۳ بدست آمده باستحضار میرسانم (احسنت).

قبلا ذکر این مطلب را بجا میدانم که برخلاف نیم قرن گذشته امروز در اثر صنعتی شدن کشور نفت و درآمد آن بخدمت سازندگی و پیشرفت و ترقی کشور درآمده بطوریکه امروز این صنعت در حیات اقتصادی ایران نقش بسیار برجسته‌ای دارد (صحیح است) و درآمد روزافزون (که در سال جاری از مرز سه و نیم میلیارد دلار خواهد گذشت) و با توجه به انتقال کنترل ذخائر نفتی کشور از کنسرسیوم به شرکت ملی نفت ایران و بالا بردن میزان بهره دهی طبعاً این درآمد اضافه تر خواهد شد (صحیح است) عامل بسیار مهمی در پیشرفت اقتصادی و اجتماعی کشور می‌باشد (صحیح است).

۱- مهمترین پیروزی ایران اعمال حق حاکمیت مطلق بر صنایع نفت و کنترل و اداره صنعت نفت می‌باشد که این حق بموجب این قرارداد از کنسرسیوم سلب شده و جزو حقوق مسلم ایران می‌باشد (احسنت).

۲- استفاده کامل از حق تملک و استفاده بدون قید و شرط از کلیه تأسیسات نفتی حوزة قرارداد بعنوان مالک و صاحب تأسیسات و کارخانجات و صنایع نفت از قبیل پالایشگاه عظیم آبادان و تأسیسات بندری و بارگیری و خطوط لوله که بموجب قرارداد ۱۳۳۳ جزو حقوق و اختیارات کنسرسیوم بود بموجب این قرارداد به شرکت ملی نفت ایران صاحب اصلی آن داده شده‌است (صحیح است).

۳- تصدی عملیات مربوط به اکتشاف و تولید و تصفیه نفت که توسط دو شرکت سهامی اکتشاف و تولید و تصفیه نفت ایران که در هلند به ثبت رسیده بودند با انحلال دو شرکت مزبور به شرکت ملی نفت ایران داده شده که بوسیله مهندسین و کارمندان و کارگران کارآزموده که باعث افتخار است عملیات مزبور انجام خواهد شد و این مسئولیت عظیم را با برخورداری از مدیریت و تجربه صحیح که در طول سالهای انقلاب از آن شرکت ملی نفت ایران برخوردار بوده‌است با سرافرازی کامل انجام خواهد داد (صحیح است) ضمناً از خدمات یک شرکت پیمانکار برای یک دورة ۵ ساله استفاده خواهد نمود.

۴- تعیین میزان تولید و صادرات نفت خام و مواد نفتی که سابقاً در لندن توسط کنسرسیوم انجام می‌گرفت و کنسرسیوم حق داشت هر مقدار نفت بهر ترتیب و برای هر مقصد که مایل بود از مخازن حوزة قرارداد بدون توجه به اصل بهره دهی کامل بعلت عدم سرمایه گذاری مورد لزوم استخراج کند بموجب این قرارداد در اختیار دولت ایران قرار گرفته‌است (صحیح است) بنحوی که برنامه ریزی تولید و صادرات بر اساس نیازمندیهای دولت و مصارف داخلی و صادرات شرکت ملی نفت در تهران و بر طبق اصول و موازین علمی انجام خواهد یافت (احسنت).

۵- تعیین وتنظیم برنامه‌های لازم و تخصیص بودجه کافی بمنظور حفظ ذخایر نفتی کشور طبق اصول فنی و مهندسی بطوریکه به بازدهی آنها نه تنها لطمه‌ای وارد نشود، بلکه از طریق بازیافت

مجدد به ضریب بهره دهی آنها بنحو قابل ملاحظه‌ای افزوده شود این اقلام مهم که تا بحال در اختیار کنسرسیوم بوده و عملی نمی‌شد در اختیار دولت ایران خواهد بود که از این راه درآمد قابل توجهی نصیب دولت ایران خواهد شد(صحیح است).

۶- تعیین و تصویب بودجه عملیات و کار برنامه ریزی اکتشاف و توسعه ظرفیت صادراتی که بموجب قرارداد ۱۳۳۳ در لندن توسط شرکت سهامداران انجام می‌گرفت بموجب این قرارداد توسط هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران خواهد بود و بعبارت دیگر انتقال مرکز تصمیم گیری از خارج به ایران است (صحیح است).

۷- موضوع مهم دیگر اختیار صدور گاز تولیدی از کلیة مناطق نفت خیز در حوزه قرارداد با کنسرسیوم بود که بموجب این قرارداد گازهای طبیعی موجود کلا متعلق به شرکت ملی نفت ایران بوده و اجازه صدور بطور کلی در دست شرکت ملی نفت می‌باشد. و تنها در یک مورد که صدور گاز از راه خلیج فارس باشد به کنسرسیوم اولویت داده شده که در طرح مربوط تا ۵۰% شریک شده و گاز سهم الشرکه خود را به بهای رقابت آمیز از شرکت ملی نفت خریداری نماید.

۸- بموجب این قرارداد قانون حاکم بر روابط طرفین و همچنین حاکم بر تفسیر قرارداد بر اساس قوانین ایران و داوری آن بموجب قوانین ایران انجام و بموقع اجرا گذارده خواهد شد و این موضوع در قراردادهای نفتی بی نظیر است (صحیح است – احسنت).

۹- تاکنون کنسرسیوم برای اداره امور صنعت نفت از کارکنان و کارشناسان خارجی که به استخدام خود درمیآورد استفاده می‌نمود خوشبختانه با اجرای این قرارداد از نیروی انسانی ایرانی فارغ – التحصیل از دانشگاههای داخل و خارج استفاده شده و با استخدام کارشناسان ایرانی بمنظور جانشین کردن کارشناسان خارجی برقراری مدیریت ملی در صنایع نفت اجرا خواهد شد(احسنت).

۱۰- تاکنون کنسرسیوم اختیار داشت که احتیاجات صنایع نفت را از صنایع خارجی تأمین می‌نمود ولی دولت ایران و شرکت ملی نفت بهر نحوی مقتضی بدانند و منافع کامل ایران حکم کند احتیاجات صنایع نفت را از منابع داخلی و یا عنداللزوم خارجی تأمین خواهد نمود (احسنت).

ضمناً بطوریکه در کمیسیون دارائی توضیح داده شده بموجب این قرارداد دولت ایران بیش از مبالغی که از طریق مشارکت عاید کشورهای دیگر شده‌است بهره مند خواهد شد و از طرفی اضافه درآمد تقریبی ایران در سال ۱۲۰/۱۹۳۷ میلیون دلار است (احسنت). برای دولت خدمتگزار جناب آقای امیرعباس هویدا و شخص ایشان که خدمتگزار لایقی برای شاهنشاه آریامهر و ملت ایران می‌باشند و حزب پاسدار انقلاب حزب ایران نوین افتخاری است جاودانی که توانسته‌است مجری صدیق نیات بلند رهبر عالیقدر مملکت شاهنشاه آریامهر که رفاه و آسایش روزافزون مردم ایران که همیشه خواستار آن می‌باشند، بوده و به دولت ایشان تبریک گفته و لازم میدانم از کلیه مقامات شرکت ملی نفت ایران و مهندسین و کارگران و کارمندان شریف و وطنپرست این شرکت عظیم ملی تجلیل نموده و از درگاه حضرت احدیت توفیق عموم مردم شریف ایران را در پیشبرد اهداف مقدس شاهنشاه آریامهر که اعتلای نام ایران و پیشرفت و ترقی و رفاه و آسایش مردم شریف ایران میباشدمسئلت نمایم، از توجهی که فرمودید صمیمانه سپاسگزارم (احسنت-احسنت).

رئیس- آقای فضائلی بفرمائید.

فضائلی- بنده هنگامیکه بار دیگر هم مسلکانم از طرف گروه پارلمانی حزب مردم مأمور شدم در این جلسه تاریخی و پراهمیت عرایضی بسمع نمایندگان محترم برسانم نمیدانم چرا ولی در قلبم اینطور خطور کرد که رشته سخن را بدست قادر یکتائی که همه رشته‌ها در دست اوست بسپارم و آنچه بر دلم از گذشته‌ها و یادبودها در همین جا خطور می‌کند معروض بدارم اگر چه اهمیت این مجلس و احترامی که بآن دارم ایجاب می‌کرد که آماده تر سخن بگویم اما ترجیح دادم باین وارده قلبی عمل کنم اگر سخنانم، اگر با مطالعه قبلی همراه بود باز نقص و نارسائی در آن فراوان بود و اکنون مسلماً بیشتر است ولی آنچه می‌گویم سخنانی است که از قلبم بیرون می‌آید و امیدوارم بر دلهای نشیند ماجرای نفت که کمتر از یک قرن سایه بر سر ما و بر سر دنیا افکنده‌است ماجرای بسیار عجیب است در ۸۰ سال پیش آنگاه که کشورهای بزرگ و غربی بطرف صنعتی شدن می‌تاختند و نفت می‌رفت که بعنوان یک محرک و نیروی قوی به گردش درآورنده چرخهای صنعتی در دنیا جای پا باز کند کشور ما مردم ما و بخصوص رهبران و مدیران مملکت بکلی ناآگاه غافل و بی اطلاع بودند، نه از صنعتی شدن خبری داشتند و نه از اینکه محرک چرخهای صنعتی چیست و نفت که هزاران زرع در زیر زمین پنهان بود چه قیمتی و چه ارزشی دارد و خواهد داشت اما حریفان همه آزموده مطلع دانا و حیله گر بودند امتیاز دادرسی قرارداد شرکت ملی نفت ایران وانگلیس درست شبیه معامله یک شخص بالغ دانا و حیله گر است که ببیند گوهری ارزنده در دست شخص نادان یا کودکی هست و آن را بخواهد با شیشه‌های رنگارنگ و بقول معروف خرمهره از دست او بیرون بیاورد شاید این تشبیه که می‌کنم از نظر ارکان مشابهت دقیق بنظر برسد زیرا آن گوهر یعنی نفت واقعاً گرانبهاست خریدار واقعاً آگاه و حیله گر و فروشنده واقعاً بی خبر، اما یک تفاوتی در میان هست، تفاوت دقیقی است تاراج نفت ما یک ربودنی نبود که یک بار انجام شود از این جهت مثل گوهر نبود گوهری در دست طفلی که یکباره آن را بربایند گوهری بود که هر روز بدست فروشنده می‌رسید و هر روز باید این معامله انجام پذیرد و این سود کلان به جیب خریدار سرازیر گردد، خریدار می‌دانست که اساس نفع او بی خبری ماست، اساس نفت او جهالت و نادانی ماست، باید ترتیبی فراهم کند که این جهل و بی خبری روزافزون و مدام باشد تا این معامله باصطلاح حقوقی معامله سفهی ادامه پیدا کند این است آن بلائی که نفت سیاه در حدود یک قرن بر سر این مملکت آورد، یعنی خریدار علاوه بر آنکه میدید که این منافع سرشار به جیبش فرو می‌ریزد ناگزیر بود که در فکر این باشد که این ملت را دچار فقر مالی، فقر اخلاقی، فقر دانشی نماید و آن را همچنان نگاهدارد (صحیح است) فراموش نمی‌کنم ایامی را که اداره امور مملکت و شاهنشاهی این کشور دیرپا به کف اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر درآمد در همان موقع ملت ایران کم کم بیدار می‌شد، می‌خواست که از این حق استفاده بکند، می‌خواست که از این غارت بی حساب جلوگیری بکند، کوششها بعمل آمد، دسته‌ای هم پیدا شدند و گفتند ما می‌خواهیم اینکار را به نتیجه برسانیم، شاهنشاه ما به همه کجرفتاریها و اشتباهات آنان و احیاناً آمیخته شدن با خیانتها صبر کردند، حمایت کردند تا بالاخره مسئله ملی شدن انجام یافت، اما متأسفانه از یک سو کاردانی حریف و حیله گری او و از دیگر سو نادانی بعضی افراد دست اندر کار، کار را بجائی رسانده بود که نزدیک بود طومار هستی این مملکت درهم پیچیده شود، سرنوشت به یک مو بند شد و خداوند نخواست این مملکت و این ملتی که دوهزار و پانصد سال مشعلدار تمدن و فرهنگ بود، نامش از بین برود، ۲۸ مرداد رسید و شاهنشاه رهبر بزرگ ما بار دیگر شخصاً رهبری امور مهم مملکت را بدست گرفتند و قدم بقدم کار را از روی دانش از روی خبرویت و بصیرت، از روی دوراندیشی تعقیب فرمودند، خوب یک نگاهی می‌کنیم که ببینیم شاهنشاه چه تدبیری را اعمال فرمودند، شاهنشاه چنین بنظر می‌رسد که مطالعه کردند، دقت فرمودند و کشف فرمودند که حریف با چه قوائی و وسائلی می‌تواند اینگونه باین تاراج ادامه دهد، بهمین جهت آن راهها را سد کردند دانش ملت را بالا بردند، قدرت فنی مملکت را افزون ساختند، فئودالیزم که بزرگترین پایگاه دشمنان مملکت بود، فروکوفتند (آفرین) ملت را بمعنای واقعی آزاد و آگاه ساختند، خود در این رشته و رشته‌های دیگر مملکت داری بالاترین اطلاعات و دقیقترین اطلاعات را کسب فرمودند و به دولت خود و مأموران خود آموختند، من بارها فکر می‌کنم که مکتب وطنپرستی که شاهنشاه آریامهر در مدت سلطنت خود در ایران ایجاد کردند و شاگردانی بسیار ورزیده در این مکتب تربیت فرمودند که امروز از رجال مملکت هستند در دولت، یعنی همه در مجلسین، در دربار، در شرکت نفت، در همه جا، اینها شاگردان مکتب اعلیحضرت شاهنشاه هستند (صحیح است) و برای این است که از آنها انتظار وطنپرستی و انتظار جانفشانی برای مملکت داریم، آنگاه در پشت میزی که باید مذاکره و معامله شود، دیگر صورت قدیم نبود که یک طرف میر مردم باخبر و یک طرف میز مردم بی خبر از تمام اصول و محاسبات و جریانات جهانی، بلکه اینطرف میز هم همه آگاه از تمام مسائل جهان با آخرین اطلاعات بودند، کسانی که باید از طرف ایران صحبت کنند در چنین شرایطی بود که نمی‌شد ایران را فریفت، نمی‌شد بآن کار فریبکارانه ۵۰ سال ادامه داد، داستان فریبکاری حریف مفصل است، الآن یک مطلبی از خاطرم گذشت که حتی احساسات ما را چطور به بازی می‌گرفتند و با آن بازی می‌کردند ما شاگرد مدرسه بودیم از جلوی فروشگاههای نفت که تازه ساخته شده می‌شد و یک قدر هم اصول ساختمانی اش شبیه اسلوف صفویه بود یک تابلوئی میدیدیم که بر آن نوشته بود (بنزین پارس) خوب بنزین اولش ب و پارس هم اولش پ و علامت اختصاری (B.P) را فکر می‌کردیم بنزین پارس است در حالیکه اینطور نبود و در دنیا بریتیش پترولیوم معروف بود و ببینید چگونه همین نکته را بعنوان یک فریبکاری سمبولیک اگر بخواهیم در نظر بگیریم همین بکار بردن بنزین پارس بجای نفت ایران و بریتیش پترول را نمونه حساب کنیم در تمام محاسبات و برداشتها نشان دهنده روش فریبکارانه‌است ولی بحمد الله امروز ما به آن درجه رسیده‌ایم که اولا قدرت آنرا داریم که نفت خودمان را با تمام دقتی که اینکار از نظر صنعت دارد خود اداره کنیم این خود یک افتخار بزرگی است که آسان بدست نیامد سی سال پیگیری شاهنشاه آریامهر پشتوانه اینکار بود، مسئله دیگر ضعف و ناتوانی، ناتوانی ضعف مملکت بود، ناتوانی و ضعف یکی از وسائل بود که حریف بآن متوسل می‌شد شاهنشاه در این مدت بر توانائی مملکت افزودند تا ارتشی مجهز و قوائی کامل برای محافظت خودمان برای محافظت مالهای خودمان در زمین و در دریا داشته باشیم وقتی همة اینکارها انجام شد دیگر نمی‌شد حرف حساب را رد کرد و اگر حرف حساب را رد می‌کردند خودشان گرفتار مشکلاتی می‌شدند در دوره‌های گذشته اگر چه تلخ بود اما تجربه‌هایی هم گرفتیم و متوجه این نکته شدیم که راست است که نفت ایران زیاد است اما چرخ صنعت دنیا اگر نفت ما به آنها نرسد لنگ نمی‌شود بخصوص که متأسفانه کشورهای نفت دار آنقدر بهم نزدیک نیستند که از منفعت یکدیگر حمایت کامل کنند سه سال چاههای نفت ما بسته شد از چاههای دیگران نفت بیرون آوردند و بهمین جهت است که یک فروشنده عاقل بیهوده مشتریهای خود را از دست نمی‌دهد این تجربه‌هایی بود که در این ۳۰ سال آموخته شد بنده گفتم که رشتة سخنم و فکرم را از دست خودم گرفتم و گفتم که رشتة سخنم و فکرم را از دست خودم گرفتم و بهمین جهت امروز صبح که از اطاقکم بیرون می‌آمدم بیاد آوردم یک اثر نفیس از ادبیات منحصر بفرد ایران در پیش من مانده‌است این اثر نفیس منظومه و اشعار و آثار مردی بزرگ مرحوم ادیب پیشاوری است که تمام اشعارش عبارت از فریادهای ایران از مکائد دشمنان است، اما این اثر منتشر نشده‌است خدا بیامرزد منسوب نزدیک و مربیم را مرحوم اورنگ شیخ الملک را که سالیان دراز در همین جا خدمت می‌کرد و این نسخه نزد او بود و او بمن هدیه کرد شعر از ادیب پیشاوری و خط از مرحوم عبرت نائینی از شعرای قرن اخیر است این اثر یک سلسله از ادبیات ایران است که در آن روزگاران توانسته‌اند آه و ناله یک ملتی را سربدهد در مقابل فشار و مکائد دشمنان فریبکار و بصورت یک مجموعه منظومه و اثری بسیار قوی است که هم از نظر ادبی یکی از آثار فوق العاده مهم ایران است و هم از نظر تاریخی همان قدرت را دارد اتفاقاً نزد من مانده‌است دیدم که چه بهتر که امروز این یادگار ناله‌های مردم ایران را از مکائد و فریبکاری تجاوزکاران تقدیم ملت ایران یعنی مجلس شورای ملی کنم (احسنت) وبه راهنمائی دوست بسیار عزیزم آقای زهتاب فرد که بمن تکلیف کردند چند بیتی از آن را بخوانم اتفاقاً وقتی کتاب را باز کردم صفحه آخر آمد و درست دو بیت آخر را که اسم از دولتی ندارد و با اشاره و کنایه سروده، می‌خوانم:

زورق زراق نگـــو نـســا ز بــاد هــم نفــس دیـدة خونبـار باد

خاطرش از رنج وغــم انـکـار باد خصم بـر ا و چیـره و قها ر باد

از فلک آمین و ز بنده دعای

غیرت دین است نه خشم وعضب بـا نفس ســـرد و دل ملتهـب

گفتــن من هـای رب و وای رب شامگه و صبحگـه و نیم شـب

کـوری این افعی عالم گزای

رئیس- آقای اکبر مسعودی بفرمائید.

اکبر مسعودی- با اجازه جناب آقای رئیس و نمایندگان محترم در این ایام تاریخی که با تقدیم لایحه الغاء قرارداد و امتیاز کنسرسیوم و فروش نفت به حکومت انحصارات نفتی، بر منابع و سنایع نفت کشور ما خاتمه داده می‌شود و مبارزات ضد استعماری ملت گرامی ما، پس از یک قرن به ثمر می‌رسد، به همه ملت ایران، به عموم طبقات مردم، به کارگران سراسر ایران (احسنت)، به کارگران مناطق نفتی، (احسنت) به کارگران دلیر آبادان، مسجد سلیمان، آغاجاری، خارک، به مهندسان تکنیسینها و کارکنان صنعت نفت، بخاطر این پیروزی عظیم تبریک و تهنیت می‌گویم (احسنت- احسنت).

در این روز و در این ساعت، در ساحت مقدس مجلس شورای ملی، به روان پاک کسانی که در راه مبرازه ضد استعماری، برای حفظ استقلال و حاکمیت ملی، بخاطر رهائی کشور از شر سودجویان و استثمارگران خارجی در طول سالهای متمادی جان خود را فدا کردند درود می‌فرستم (احسنت) ایکاش آن مردم آزاده، آن وطنپرستان، آن مردم شریف و آرمانخواه که شورای استقلال تام و تمام کشور و اعتلاء میهن در سر داشتند هم اکنون در میان ما بودند و به عینه میدیدند که چگونه آرزوهایشان تحقق یافت و کشورشان برای همیشه از استثمار خارجی رهائی یافت و کشورشان برای همیشه از استثمار خارجی رهائی یافت و قید و بند امتیازات زیان بخش خارجی از گردن ملت برداشته شد (صحیح است) و در این روز پرشکوه وظیفه خود میداند که عالیترین و صمیمانه ترین احساسات و مراتب سپاسگزاری و حقشناسی را به پیشگاه شاهنشاهی که از روز اول سلطنت رهبری واقعی و معنوی مبارزه ضد استعماری ملت خود را بعهده گرفت و آنرا به ثمر رسانید تقدیم دارد (احسنت). مبارزه ضد استعماری ملت ما، علیه استعمارگران خارجی، علیه قراردادها و امتیازات تحمیلی سابقه طولانی دارد. نفوذ استعمارگران خارجی از یک قرن قبل، بواسطه ضعف و بی خبری دربار قاجاریه در این کشور توسعه یافت و از همان وقت دولت استعماری هر روز، به بهانه‌ای امتیازاتی بنفع خود و به زیان ملت و کشور ما تحصیل کردند. آنها علاوه بر امتیاز نفت جنوب، امتیاز همه رشته‌های اقتصادی را در دست گرفتند، راه آهن، گمرک، بانکها، معادن کشور ما از شر دست اندازیهای استعمارگران مصون نماند، اما ملت ما با وجود نداشتن وسیله و تضییقات و اختناق و فشار حکومتهای دست نشانده خارجی همیشه در مقام مبارزه بود و در مقابله با نفوذ استعماری و لغو امتیازات خارجی پایمردی و پافشاری نمود. داستان مقاومت بی نظیر ملت ایران در موضوع امتیاز تنباکو بنفع انگلیسها که منجر به لغو آن امتیاز شد، هیچگاه از خاطر ملت ایران فراموش نمی‌شود (صحیح است). در حقیقت باید گفت که انقلاب مشروطیت جلوه دیگری از مبارزه ضد استعماری ملت ما علیه استعمارگران وعوامل آنان بود، ملت ما بعد از مشروطیت نیز از پای ننشست و با مطامع استعماری دولتهای استعماری که خیال تقسیم ایران را بمناطق نفوذ داشتند مبارزه نمود، مبارزه بی امان ملت ما، مانع اجراء نظرات استعماری دو دولت شد.

روی کار آمدن سردار بزرگ تاریخ ایران، اعلیحضرت رضا شاه کبیر، روح تازه به کالبد ملت ما که از نفوذ و مداخله خارجی به تنگ آمده بود دمید زیرا آن رادمرد بزرگ تمام مساعی خود را برای از میان برداشتن نفوذ خارجی و قطع ایادی و عوامل آنها بکار برد و عصر جدیدی که مشحون از ترقی و پیشرفت، پس از سالیان دراز بی خبری و عقب ماندگی بوجود آورد (صحیح است). الغاء امتیاز نامه دارسی در آن زمان کار کوچکی نبود و اهمیت این اقدام شاید بدرستی در تاریخ ثبت نشده در حالیکه با توجه به وضع و موقعیت زمان خود مهمترین و شجاعانه ترین عمل و اقدام بود (صحیح است). به واسطه ضیق وقت نمی‌خواهم در باره مبارزات ضد استعماری ملت ما پس از شهریور ۱۳۲۰ به تفصیل سخن گویم، فقط به چند مطلب تاریخی اشاره می‌کنم، یکی از عالیترین جلوه‌های ضد استعماری و مبارزه با نفوذ خارجی از طرف ملت ما در روز ۲۵ شهریور سال ۱۳۲۰ تجلی کرد و آن روزی بود که مردم تهران به نشانه مخالفت با اشغالگران خارجی اتومبیل حامل ولیعهد جوان و دموکرات را که برای اداء سوگند به همین مجلس می‌آمد، از کاخ سلطنتی تا بهارستان روی دست آوردند و عالیترین احساسات خود را با شاه جدید و جوان علیرغم اشغالگران ابراز داشتند، بلی شاه جوان از همان روز پیشاپیش نهضت ضد استعماری ملت ما جای داشت و آرزوی شاه جوان و دموکرات منش ما از روز اول پاک کردن کشور از نفوذ خارجی و عوامل و ایادی آنان و رهائی از امتیازات نفتی بود (صحیح است).

در سالهای بین ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۲ که نهضت ضد استعماری ملت ما بخصوص بر ضد امتیاز نفت شرکت انگلیسی به اوج رسید، باز هم شاهنشاه رهبری واقعی این نهضت را بعهده داشت و این موضوع بر همه ناظران آن روزها مسلم بود که اگر تصمیم و اراده نفوذ معنوی و پشتیبانی شاه از نهضت ضد استعماری ملت ایران نبود ملی شدن صنایع نفت محال و ممتنع بود، ولی عوام فریبان و جاه طلبان نهضت ضد استعماری ملت ایران را به راه دیگر کشاندند و سیاستی پیش گرفتند که منجر به تعطیل صنایع نفت ما شد و میلیونها به کشور ما خسارت وارد آمد، سوء سیاست و بی تدبیری و ضعف دولت وقت آنچنان بود که نفت ما را حتی با تخفیف ۵۰ درصد کسی نمی‌خرید و با تمام التجاء و التماسی که بعمل آمد در جهان شرکت و دولتی حاضر نشد نفت ما را بخرد.

با ملی شدن صنایع نفت، مبارزه ملت ما به پایان نرسیده بود و هنوز راه درازی پیش بود تا ریشه استثمار نفتی برکنده شود، از سال ۱۳۳۲ به بعد مبارزه ملت ما شکل تازه‌ای یافت، آگاهی و رهبری و اداره مملکت، ثبات و امنیت باعث شد که در امر نفت هر سال پیشرفتهای کاملا ابتکاری دست یابیم، البته قرارداد ۱۳۳۳ یک قرارداد کاملا اضطراری و در موقعیت آن روزی که کشور به ورشکستگی سوق داده شده بود چاره جز آن نبود، چنانکه شاهنشاه و ملت ایران همیشه از آن قرارداد ناراضی بودند. اما قراردادهای ۵۰/۵۰ یا ۷۵ مال ایران ۲۵ درصد متعلق به دیگران قراردادهای مشارکت و بالاخره قرارداد مقاطعه کاری، اینها موفقیتهای بزرگی بود که قدم به قدم و مرحله به مرحله نصیب ما شد و راه را برای پیروزی قطعی و نهائی آماده نمود انقلاب ۶ بهمن هم بکلی وضع کشور ما را دگرگون ساخت، دیگر ملت وارد مرحله تازه از زندگی شده بود، اصلاحات ارضی و قطع نفوذ فئودالیسم و اربابان راه را برای همه پیشرفتها گشود و طی یک دهه کشور در راه صنعتی شدن گام برد و به این درجه از ترقی رسید تا امروز که در ردیف کشورهای پیشرفته درآمد، اگر امروز ما موفق شدیم که آخرین بقایای امتیازات نفتی خارجی را از بین ببریم مسلماً در نتیجه آنست که قوی شده‌ایم و خارجیان مجبورند به حرفهای ما گوش دهند، پیشنهادات ما را بپذیرند و با ما با شرائط مساوی در پشت میز قرار گیرند، ما امروز از هر حیث قوی هستیم مملکتی داریم با منابع سرشار و برنامه‌های مهم، با نیروی انسانی مناسب و می‌توانیم صنایع عظیم نفتی خودمان را اداره کنیم، کارشناسان، مهندسان، تکنیسینها و کارگران ما همه آماده و مجهز و مصمم به در دست گرفتن صنایع عظیم نفتی هستند، ما می‌توانیم نفت خود را حمل کنیم و در دنیا بفروشیم و این کاری است که فقط امریکا و شوروی می‌توانند بکنند بزودی مثلث شرکت ملی نفت ایران در شهرهای بزرگ، امریکا، اروپا و سایر قاره –‌ها در جایگاههای فروش نفت و بنزین نصب می‌شود فرآورده‌های نفتی را مستقیماً به مشتری می‌فروشیم (صحیح است).

امروز مباره ضد استعماری صد ساله ملت ما به نتیجه غائی رسیده، این پیروزیها سهل و آسان بدست نیامده، خیلی کوشش و کنکاش، مجاهدت و تدبیر و اندیشه و فکر لازم بوده تا ما را به این درجه از موفقیت برساند، بنظر من بزرگترین خدمت در این مملکت کوتاه کردن دست خارجیها و عوامل استعمار و سرسپردگان آنها از مقدرات این کشور می‌باشد (صحیح است)، یکروزی در این کشور رجال ما، هر یک به یک سیاستی منتسب بودند، و خارجیها در عزل و نصب دولتها نقش مهمی داشتند، خط مشی ما را در سیاست و اقتصاد خارجی تعیین می‌کرد، امروز اراده ایرانی فقط حاکم بر کلیه کارها است و این بزرگترین پیروزی برای ملت ما است (صحیح است).

در باره مواد این قرارداد و مزایای آن صحبت زیاد شده، مهمترین مطلب در این قرارداد که بنده بدان اشاره می‌کنم موضوع اصل حاکمیت است که اگر اختلافی بوجود آمد مسئله به داوری رجوع می‌گردد و این مطلب در ماده ۲۸ قرارداد عنوان و تصمیم و رأی حکمها تحت حکومت قوانین ایران و اجرای رأی حکمیت نیز بر وقف قوانین ایران صورت خواهد گرفت همچنین بر طبق مادة۲۹ قرارداد هر گاه تفسیر مواد قرارداد ضرورت داشته باشد آن تفسیر بر وفق قوانین ایران انجام می‌شود. در پایان اینجانب صمیمانه از اقدامات مجدانه دولت حزبی بخصوص شخص آقای هویدا نخست- وزیر که دوران حکومت ایشان هر روز با موفقیت و پیروزی تازه‌ای مواجه بوده ابراز سپاسگزاری و حقشناسی می‌نماید و بایشان برای انجام این امر مهم تبریک می‌گویم (احسنت). ضمن ستایش از سعی و کوشش همه کسانی که در تنظیم این قرارداد دست اندر کار بوده‌اند به آقای دکتر اقبال مدیر با تدبیر شرکت ملی نفت ایران (صحیح است) و همکاران ایشان بخاطر این موفقیت عظیم و تاریخی تبریک می‌گویم (احسنت- احسنت).

رئیس- آقای زهتاب فرد بفرمائید.

زهتاب فرد- با کسب اجازه از مقام معظم ریاست، مطالبی که دوستان در مجلس شورای ملی یا در چند روز اخیر در سطح مملکت عنوان شد و بررسیهائی که مطبوعات راجع به لایحه اخیر با دقت و ریزبینی هر چه بیشتر انجام دادند بظاهر امر از اینکه وارد جزئیات این امر مهم و خطیر بشوم بازمیدارد، ولی بنوبه خود بنا به امر وظیفه حزبی من نیز موظفم احساسات مردم ایران علی -الخصوص مردم غیور آذربایجان و بالاخص جامعه مطبوعات ایران را به سمع ملت ایران و نمایندگان محترم مجلس شورای ملی برسانم (صحیح است) صمیمانه عرض کنم وقتیکه همین لحظه که از جای خود حرکت می‌کردم متوجه یک مطلبی در این کتاب غوغای نفت که بحمدالله برای همیشه پرونده اش در این مملکت بسته شده‌است شدم، این کتاب به قلم خود من است، متوجه یک مطلب شدم که اتفاقاً در ۲۲ سال پیش در چنین روزی و در چنین ماهی در جلو همین مجلس پیش آمد و من وقتی که می‌بینم امروز موضوع نفت در چنان محیطی و با چنین مقدماتی برگزار می‌شود متوجه بیش از پیش اهمیت مدیریت و رهبری سالم شخص اول مملکت می‌شوم (احسنت – احسنت) هر وقت سخن از نفت بود، صحنه سازیهائی در همین مجلس و در سطح مملکت بگوش شما می‌خورد و بچشم شما دیده می‌شد، در همین ۲۲ سال پیش آقای هریمن به ایرن آمد راجع به مذاکره نفت بازیگران بین المللی بجای اینکه موضوع را از راه سالم بررسی کنند چون عاجز از ادارة مسأله بودند، ناچار به خونریزی و آشوب پرداختند و در بهارستان خونهائی ریخته شد و وقتیکه آقای استوکس مهردار سلطنتی به ایران آمد باز خونهائی جاری شد، هر وقت خواستیم راجع به نفت به استیفای حقوق ایران از نفت حرف بزنیم صحنه سازیها بوسیله رجال نفتی بوسیله مکاتیب سیاسی نفتی بوسیله روحانی نمایان نفتی توسط متنفذین و باصطلاح محترمین نفتی در مملکت موجهائی بوجود آمد که مسیر صحیح واقعی ملت ایران را منحرف ساخت، امروز بیندیشیم ببینیم چه شده، چطور شده، وقتی که ما در این امر مهم و بزرگ، با این توفیق درخشان روبرو می‌شویم، باصطلاح آب از آب تکان نمی‌خورد، اینجا نقطه عطف است، اینجا نقطه ایست که رهبری مملکت در تنظیم نسخه مصالح همه جوانب را مطالعه کرده‌اند، اینک برمیگردیم به مختصر و بصورت فشرده مروری به گذشته چو ملتی که تاریخش را فراموش نکند آن ملت همیشه می‌تواند از برداشت خود نتیجه صحیح بگیرد (احسنت). در ۱۳۱۱ اولین بار رضا شاه کبیر اعتراض می‌کند به شرکت انگلیس در حد خود و در حد امکانات موجود تغییراتی در قرارداد داده می‌شود. ۱۳۱۵ باز تغییراتی داده می‌شود و این ماجرا تا سال ۱۲۱۸ ادامه پیدا می‌کند. به وساطت وزیر امور خارجه چکوسلواکی وقت که اگر اشتباه نکنم آقای بنش بود و بعد رئیس جمهور شد، ماجرا به نفع ایران تمام می‌شود، بعد از آن جریاناتی پیش می‌آید، ملت ایران همیشه این کلمه را در دل داشته که نفت برای دیگران طلا و برای ما بلاست، همیشه درگیر این ماجرا بوده‌است (صحیح است) تا اینکه می‌رسیم به مردی که مسئولیت سنگین را در دوش مردانه خود احساس می‌کند برمیگردد مرور می‌کند، تاریخ سوم شهریور را آلوده با بوی نفت می‌بیند، غائله پیشه وری را با اسم نفت دوش بدوش احساس می‌کند، غوغا و حوادث دو ساله ۲۹ و ۳۱ را جنجال نفت برپا می‌کند، در ریشه حمله و ترورها و سوء قصدهای مانند ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ و ۲۱ فروردین و دیگر ماجراها انگشت نفت را می‌بیند هر کجا یک لایحه‌ای بود ملت و یک فکری به نفع مملکت می‌خواهد عرضه کند، در جلویش سد بزرگ و نفوذ ناپذیر نفت را می‌بیند (احسنت) چکار باید کند، یادم می‌آید که وقتی شاهنشاه در سال ۱۳۲۸ املاک شخصی خود را عرضه کرد سرسپردگان نفت اجنبی‌های اهلی، آنهائی که تا آنروز می‌گفتند شاهنشاها ما نوکر حلقه بگوش شما هستیم، صف متحدی تشکیل دادند، لوایحی به مجلس آمد، مجلس وقت بوسیله چند متولی آنرا متشنج کرد، همه این گذشته-‌های بد گذشت، همه این حوادث که هر کدام صفحه‌ای بر تاریخ ما اضافه کرده، شاهنشاه ما را بر آن داشت که عمیقاً بیندیشد که اشکال کار کجاست؟ چه کار باید کرد، آیا برود همینقدر که عنوان سلطنت را دارد عمری را بگذراند و ملتی را با نکبت و بدبختی و سرنوشت تاریک و شوم به آینده نامعلوم رها کند؟ اما این کار را نکرد، شاهنشاه از روز اول نشان داد بآن قسمی که در همین جا خورده‌است پایبند است، همانطور که فرمودند که من دستم را می‌زنم، ولی زیر امضای قبول افراد منتسب به اجنبی بنام ارتش ایران نمی‌روم و باز وقتی می‌فرمایند سلطنت بر ملتی فقیر و گرسنه افتخار نیست، اینها همه زمینه اعتقادی، زمینه فکری شاه مملکت ما را تشکیل داد، شاهنشاه می‌دانست که در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ و در ۲۱ فروردین و در سایر سوء قصدها تیر اگر از کمان همی گذرد از کماندار ببیند اهل خرد شاهنشاه حریف خود را خوب می‌شناختند اما با مقام منیع و شامخی که داشتند نمی‌توانستند تابع احساسات زودگذر بشوند، پس بایستی که افکار عالیه شان را طوری پیاده کنند که قابل اجراء باشد، حالا ببینید چطور شد، چه اعجازی رخ داد، رامبد عزیز اینجا صحبتی فرمودند، اشاره‌ای کردند به طلسم، یادم می‌آید وقتی کودک بودم قصه‌ها می‌شنیدم رغبتی به شنیدن قصه داشتم، یکی از قصه هائی که بخاطر دارم این بود که می‌گفتند که قهرمانی اسیر دیوی می‌شود در یک فرصت مناسب که دیو بخواب می‌رود وی متوجه می‌شود که بالای رف یک شیشه‌ای هست، نمیدانم اصطلاح رف در فارسی هست یا نه؟ بهر حال ندائی از غیب می‌رسد که‌ای جوان، اگر دستت بآن شیشه برسد، به شیشه عمر غول دست یافته‌ای، اگر توانستی آن شیشه را محکم به زمین بکوبی، تو توفیق پیدا خواهی کرد که خودت را از دست این دیو نجات بدهی، شاهنشاه با غول بزرگ نفت درافتاد و جالب این بود که هر وقت در فرصت مناسب می‌خواست نیــزه‌ای به سینه دیو وارد کند، جانورانی ریز و درشت دور و بر و دست و بالش را می‌گرفتند و مانع میشند، از همه جا صداهای وحشتناک این مرد تاریخ را مجبور به عقب نشینی می‌کرد که نزدیک نشود، این نفت است، بازی با نفت خطرناک است، اگر سابق بر این می‌گفتند در هر دعوای انگشت زنی در کار هست از ۱۱۵ سال پیش گفته می‌شود و واقعیت هم اینست که در هر جنگی بوی نفت را باید جستجو کرد و سراغ نفت باید رفت، این واقعیتی است که شاهنشاه توجه فرمودند، میدانیم که یکی از وظایف وکیل توجیه لایحه‌است، من نه از لحاظ ماد، از لحاظ مواد صاحبان نظر هستند و خوشبختانه امروز بقدر کافی ز این لحاظ غنی هستیم، گذشت زمانی که ۰۰ خدا رحمتش کند، مرحوم حاج محمد نمازی را، نامه‌ای نوشت به نخست وزیروقت، آن نامه را نخست وزیر وقت ۶ ماه، ۸ ماه از هیئت دولت کتمان کرد (یکی از نمایندگان – کی بود؟) در سال ۱۳۳۰ آقای حاج محمد نمازی نامه می‌نویسد به آقای مصدق السلطنه، خدا رحمتش کند، موانع و اشکالات موجود را به نخست وزیر وقت متذکر می‌شود، نخست وزیر وقت، آقای نخست وزیر، این نامه را آقای نخست وزیری که جزئی ترین امر را بادعای خودس به افکار عامه عرضه می‌داشت ۸ ماه تمام از هیئت دولت کتمان می‌دارد، این مطالب ارزنده را به سمع ملت ایران و به سمع اعضاء هیئت دولت وقت نمیرساند، ما در بررسی آن دو سال، شاید اگر امروز وقت ضیق باشد، در فرصتهای دیگری در باره آن بحث بکنیم. من آنروزها آقای عباس میرزائی بگذارید بحاشیه نرویم، روزی که زهتاب فرد بمبارزه اصولی با حکومت وقت قیام کرد و این کتاب غوغای نفت واین صفحات تاریخ متذکر آنست دقت بفرمائید ولین مقاله در تاریخ ۳۰/۲/۱۹ می‌باشد، آنروزها این حرفها را نمی‌شد زد، این حرفها آنروز توأم بود با اتهام اجنبی پرستی و مزدوری، در آنچنان محیط این حرفها را نمی‌شد زد، اما من گفتم، قصدم آن بود اگر امروز برمیگردیم و من می‌گویم که این لایحه را از نظر فنی واقتصادی و اجتماعی بررسی نمی‌کنم به این دلیل است که برخلاف آنروزها که ما فاقد مأمورین کافی، مهندسین وارد، شخصیتهای مطلع بودیم، امروز خوشبختانه دست و بال ما از این نظر باز است و از این لحاظ غنی هستیم، حتی در جاهائی دیگر مؤسسات نفتی را سرپرستی می‌کنیم، این افتخار ما است، اگر امروز می‌بینیم که کمپانیها در مقابل ما سکوت می‌کنند بدلیل اینستکه میدانند ایران عرضه رساندن نفت را به دنیا دارد، برگردیم به مطلب، توجه شد به این مطلب که اجنبی هر کار را متأسفانه بدست اجنبی‌های اهلی می‌کند، تمام این برداشتها و این اقدامات بوسیله اجنبیهای اهلی خنثی می‌شود، پس چه باید کرد که منویات شاهنشاه پیاده شود و تحقق یابد و سیر خود را منحرف نکند، عرض کردم شاهنشاه آخرین نسخه را تنظیم فرمودند، قبول کنید تمام این توفیقهائی که امروز هست و در برابر هیچکدام و جلوی آنان مانعی ایجاد نمی‌شود، بخاطر اینستکه روز ششم بهمن روز انقلاب شاه و مردم، روز خلع ید از اجنبیهای اهلی بود (احسنت) این بآن معنی نیست که خدای نکرده گفته باشم تمام مالکین ما تمایل به اجنبی پرستی داشته‌اند، استغفرالله، چنین نبود، اما می‌شناسید و می‌شناختیم که در آن رژیم چند مهره سیاه مجلس گردان بودند، محافل گردان بودند، مکاتب سیاسی گردان بودند، آنروزی که تز پهلوی دوم به رفراندوم و افکار عمومی گذاشته شد، آنروز ارتجاع فهمید که ستونهای ارتجاع به تزلزل درآمده، از آنروز تا امروز هر روز من و تو به ریزش و صدای هولناک ستونهای ارتجاع، یکی بعد از دیگری متوجه می‌شویم، اگر امروز من و شما می‌توانیم آزادانه در اینجا سخن از این بحث بمیان می‌آوریم بدون آنکه خارج از اینجا سر و صدائی باشد، بلحاظ اینستکه مملکت بدست ملت ایران افتاده، تز شاهنشاه پشتیبانش ملت ایران است (آفرین). اشارتی فرمودند، ادب ایجاب می‌کند به حاشیه می‌روم، سرکار خانم جهانبانی که مورد احترام همه ما هستند مرقوم فرمودند که لطفاً فرمایشتان ر اصلاح بفرمائید، زیرا در هر پیشرفتی اثر پای زنی است، سرکار خانم میدانند آن یک جمله ادبی بود، بهر حال همین دیروز حدود ساعت ۶ بعدازظهر شخصی بمن تلفن زد که آقا شما هم بله؟ زهتاب تو هم خودت را فروختی؟ رهتاب تو هم خودت را فروختی؟ شنیدم میخوای از این لایحه دفاع کنی، دفاع از این لایحه حیثیت به ساختن است. گفتم عزیزم اولا ممنون می‌شدم اگر تشریف میاوردید و با خودم صحبت می‌کردید، اما حالا بعرضتان میرسانم، اسم بنده را قلم بزنید، اسم بنده را در لیست سیاه =یا بقول خودتان در بلاک لیست بنویسید، اگر دفاع از این لایحه افتخار باختن است؟ من افتخار می‌کنم از این لایحه‌ای که حقوق و حیثیت و آبروی ملت را حفظ می‌کند، دفاع کنم. شما ممکن است فردا از این رادیوهای وابسته به اجنبی حرفهایی را بشنوید ولی این حرفهای آدم محتضری را می‌ماند که دارد آخرین نفسهایش را می‌کشد، ما نمی‌خواستیم نفت را زیر زمین ملی کنیم، نمی‌خواستیم بخاطر نفت در مملکت جنجال ایجاد کنیم، ما نمی‌خواهیم بخاطر نفت بگوئیم اینجا مجلس نیست، هر جا مردم هستند، آنجا مجلس است، ما نمی‌خواهیم بخاطر نفت همه چیز را زیر پا بگذاریم، ما چه می‌خواهیم؟ ما قرارداد شرافتمندانه می‌خواهیم، قرارداد عادلانه، قراردادی که عایدات ما را از رقم ناچیز به مرحله‌ای برساند که ما بتوانیم به برنامه‌های عمرانی و انتاجی و صنعتی خودمان نزدیک شویم، این راه برگشت ندارد، این فرمایش شاهنشاه که فرمودند: ما بزودی به تمدن بزرگ نزدیک خواهیم شد، اینها جاده کوبی این هدف است، چرا دیگران عصبانید، یکطرف می‌خواهد ما چیزی نداشته باشیم، تا خود جای پا از افکار افراد خام مملکت ما داشته باشند، و یکطرف دیگر نیز می‌خواهد بیشتر بچاپد تا ما نیازمندش باشیم، همیشه در مقابل مسائل نفتی اتحاد سیاه و سفید و اتحاد سرخ و سیاه بچشم می‌خورد، ملت ما، ملت رشید ما می‌فهمد که بعنایت الهی و حمایت شاهنشاه در راهی که گام برداشته به هدف خواهد رسید (نمایندگان – انشاءالله) یقیناً خواهد رسید. یک همشهری داشتم که یکی دو روز پیش برای کار تجارتیش به تهران آمده بود، به دفتر من آمد و سخنی بمن گفت، قبول کنید این عین عبارات آن پیرمرد است، گفت: زهتاب، برو به مجلس و پیشنهاد بده که تمام ملت مسلمان ما دو رکعت نماز سپاس بگذارند. آقا مردم ایران به ریشه اصیل قدمهای رهبری شاهنشاه ایران می‌بالد، این حرفی را که آن پیرمرد زد، برای خوشآیند و بخاطر من نبود، این حرف دل آن مرد، حرف دل هر مرد و زن ایرانی است، امروز در تشییع جنازه آخرین آثار استعمار شرکت می‌کنیم، امروز عملا خلع ید و ملی شدن نفت را به ملت ایران و جهانیان اعلام می‌داریم. بعرضتان برسانم اگر اشتباه نکنم در چند سال پیش وقتی مراجعه شد به لیست یکی از این سازمانهائی که بوسیله شرکتهای عامل اداره می‌شد، دیده شد چند هزار نفر حقوق بگیر دارد در حالی که چند ده تا کارمند بیشتر ندارد، خوب آقا اگر ما آمدیم و گفتیم که این بساط را جمع کنید و بروید، اگر گفت می‌خواهید با پیشنهاد عادلانه، با آدم بالغ، با ملت بالغ، با تجهیزات کامل روبرو هستید، ما افتخار داریم و خوشوقتیم که ایرانی آنچه را که دارد به دست ایرانی اداره می‌شود و با فکر ایرانی اداره می‌شود و بخاطر عظمت و شکوه مملکت اداره می‌شود، پیوند ما با مقام شامخ سلطنت و رژیم مشروطه سلطنتی پیوندی ناگسستنی است (صحیح است) ما آنچه را که داریم مدیون رهبریهای شخص اول مملکت هستیم، خدایا هر کجا هست بسلامت دارش (آمین) مسرت خود را و عرض تبریک شخص خود را شخص آقای هوایدا، عبارتی است مثلا از کسی می‌پرسند به مشهد رفتی یا نه؟ طرف اگر نرفته باشد می‌گوید حضرت نطلبید. بعضی از آدمها در مسیر طلبیدنها قرار می‌گیرند، هویدا در مسیر این طلبیدن قرار گرفته‌است، هویدا از آن آدمهای خوش شانسی است که توانسته‌است در برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله شرکت کند، توانسته‌است در دهه انقلاب شرکت کند، توانسته‌است در اعلام لایحه اخیر که ناشی از افکار صائب و مآل اندیش شاهنشاه‌است شرکت کند، من به شخص نخست وزیر تبریک می‌گویم، به وزیر دارائی، وزیر دانشمند، وزیر فعال صادقانه تبریک می‌گویم. به جناب دکتر اقبال خدمتگزار، دکتر اقبالی که علاوه بر آنکه یک رجل دولتی است، بنام یک رجل برجسته ملی و خدمتگزار صدیق شاهنشاه شناخته می‌شود و تمام کارکنان و کارگران ومهندسین شرکت که در گرمای سوزان چهل و چند درجه جنوب جان می‌کنند فداکاری می‌کنند و جای خالی اجنبی را با غرور اشغال کره‌اند تبریک و تهنیت بگوئیم و به ملت ایران که صمیمانه همیشه پشتیبان صادق و سرباز شجاع شاهنشاه بوده‌است، تهنیت عرض می‌کنم و مأموریت دارم از طرف اقلیتهای مذهبی که در تمام مجاهدات و مبارزات ملی از دورة مشروطیت به این طرف و قبل از آن همیشه دوش به دوش ملت ایران هم آهنگ با ملت ایران و یکپارچه با ملت ایران همگام بوده‌اند، تبریک و تهنیت آنان را به شما و تبریک و تهنیت شما را به آنان و تبریک دسته جمعی خود را به شخص اول مملکت عرضه بدارم (احسنت – احسنت).

رئیس- آقای دکتر رشید یاسمی بفرمائید.

دکتر رشید یاسمی- با اجازه جناب آقای رئیس و همکاران محترم راجع به لایحة نفت بقدری مذاکرات صحیح، منطقی و پرشور ادا شد که فکر نمی‌کنم گفتار مختصر من بتواند در مقابل نطق دوستان عزیزم چه اقلیت و چه اکثریت، چه در اینجا که هر دو هم قول و متفق هستیم، نمایشی داشته باشد، بلکه سعی می‌کنم که جنبه‌های علمی و تحقیقی این لایحه را در پیشبرد صنعت نفت باستحضار همکاران محترم بطور اختصار برسانم، گرچه خود من تحت تأثیر پیروزی صنعت نفت قرار گرفته و قادر نیستم آنچنان که باید و شاید شکر این نعمت را بگذارم (احسنت) ولی گفتار همکاران و دوستان من بقدری پرحرارت و پرمعنا بود که مرا بی نیاز می‌کند از گفتار مکرر همکاران، بنده وظیفه خود دانستم که مراتب تشکر و سپاس و درود بی پایان خود و سایر دانشگاهیان را به پیشگاه مبارک شاهنشاه آریامهر، ترسیم کننده و طراح این لایحه غرورانگیز تقدیم نمائیم(احسنت) و ضمناً تعهد مینمائیم که وظیفه ملی خود را در تربیت نیروی انسانی برای پیشبرد هدفهای این لایحه انجام دهیم و این امر با وجود استادان مبرز، دانشگاههای متعدد مملکت با نهایت سهولت امکان پذیر است، چه دانشگاهها مخصوصا در این دهسال نشان داده‌اند که می‌توانند متخصصین و کارشناسان قسمتهای مختلف صنعت نفت را تربیت و تعلیم داد، و جانشین غیر ایرانیها بنماید (صحیح است).

همکاران گرامی بد نیست که برنامه تأمین نیروی انسانی را که با الهام از انقلاب آموزشی که اصل دوازدهم منشور مقدس انقلاب می‌باشد، در مورد صنعت نفت، بشرح زیر تقسیم نمایم.

۱- استفاده از متخصصین ایرانی که تحصیلات خود را در خارج ایران تمام کرده‌اند.

۲- استفاده از متخصصین ایرانی فاقغ التحصیل از دانشگاههای داخلی مملکت.

که خود به دو قسمت اساسی تقسیم می‌شود:

  • الف- قارغ التحصیلهای دانشگاههای سراسر مملکت.
  • ب- فارغ التحصیلهای دانشکده اختصاصی نفت در آبادان.

۳- استفاده از تکنیسینهای ایرانی که از انستیتوهای تکنولوژی و مدارس حرفه‌ای بیرون آمده‌اند.

لازم است در اینجا شمه‌ای از دانشکده نفت آبادان که بوسیله دانشمندان ایرانی اداره می‌شود، یاد کنم، این دانشکده سالیان دراز است که در آبادان تأسیس گشته و هر سال ۶۰ فارغ التحصیل دارد که برای تأمین قسمتی از نیروی انسانی متخصص این لایحه قرار است تعداد دانشجویان خود را به دو برابر افزایش دهد و دارای رشته‌های تخصصی زیر می‌باشد:

۱- مدیریت بازرگانی.

۲- مهندسی اکتشاف و تولید نفت.

۳- پالایش.

۴- مهندسی شیمی نفت و پتروشیمی.

۵- مهندسی گاز.

۶- مهندسی عمومی مربوط به صنایع وابسته نفت.

اما در مورد دانشگاههای عمومی سراسر مملکت، لازم به شرح نیست که چه وظیفه مهمی را در تعلیم دانشجویان برای تهیه متخصصین در رشته‌های مختلف انجام می‌دهد و توانسته‌است قسمت اعظم نیروی انسانی صنعت نفت را تهیه نماید.

در اینجا بی مناسبت نیست که پیشنهاد نمایم که برای توفیق در این هدف بزرگ بایستی در برنامه رشته‌های تدریسی مربوط به صنایع نفت تجدید نظر سریعی بشود و برنامه‌ای تدوین گردد که بتواند احتیاجات اختصاصی صنعت نفت را هر چه زودتر برآورد نماید، چون دیگر برنامه عمومی و قدیمی در صنعت پیشرفته نفت جائی ندارد.

همکاران عزیز، من کاملا اطمینان دارم که با اقداماتی که انجام گرفته و می‌گیرد، بتوان در پنجسال آینده جای کارشناسان خارجی در شرکت خدمات موضوع قانون را پر نمود و به هدف اساسی و اصلی خود که تأمین نیروی انسانی است رسید. در وضع فعلی شرکت ملی نفت ایران و وابسته‌های آن بیشتر از هزار نفر متخصص و کارشناس ایرانی مسلط و ورزیده وجود دارد که با همکاری بیش از دو هزار نفر متخصص ایرانی در رشته‌های دیگر توانسته‌اند در این ده سال اخیر صنعت نفت را در اختیار گرفته و به نتیجه مطلوب برسانند و ما با این طریق قادریم برنامه-‌های تعیین شده نفت را انجام داده و از کمک فنی خارجی بی نیاز باشیم.

حتی توانسته‌ایم علاوه بر بکار انداختن صنایع نفت داخل مملکت به پالایشگاههای خارجی مانند افریقای جنوبی و مدرس و یوگوسلاوی و الجزیره، متخصص ایرانی برای کمک اعزام نمائیم، همکاران عزیز، با وجود اینکه در جراید و تلویزیون و رادیو بحث فراوان راجع به تاریخچه صنعت نفت نموده‌اند، بی مناسبت نیست که مختصری در اینجا یادآوری نموده و نتیجه لازم را از آن بگیریم.

هر ایرانی اطلاع دارد که دو قرارداد اولیه در سالهای ۱۲۵۱ بوسیله بارون ژولیوس دورویتر بمدت ۷۰ سال و دیگری در سال ۱۲۶۲ توسط آلبرت هوتس از اتباع هلند امضاء گردید که هیچکدام به مرحله عمل نرسید.

در سال ۱۲۸۰ شمسی قراردادی در زمان سلطنت مظفرالدین شاه با دارسی منعقد گردید که کاملا تحمیلی بود و نمایندگان محترم خود می‌توانند از جمله زیر تجمع بودن آن را درک نمایند. آیا می‌توان قراردادی تنظیم نمود که منافع مالک نفت ۱۶% باشد و بقیه را طرف دیگر تصاحب نماید، این قرارداد حقیقتاً از عقل و انصاف بدور بوده‌است تا اینکه در سال ۱۹۱۴ شرکت نفت انگلیس و ایران تأسیس و دولت انگلیس امتیاز دارسی را مالک گردید و در ۲۹ آوریل سال ۱۹۳۳ قرارداد جدیدی بین دولت ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس منعقد گردید. خاطره‌ای از این دوره بیادم آمد که با اجازه همکاران محترم عرض می‌نمایم، شرکت فوق نه تنها در این قرارداد خود را صاحب نفت ایران می‌دانست، بلکه در اثر تلقین به کارمندان ایرانی لقب خود را صاحب گذاشته بودن، هیچ فراموش نمی‌نمایم که مدتها در نقاط نفت خیز مثل کرمانشاه که محل تولد اینجانب می‌باشد، همه را مجبور می‌نمودند که بآنها صاحب خطاب نماید، این لقب و اسم بی- معنی ادامه داشت تا ۲۹ اسفند سال ۱۳۲۹ که نفت ملی شد، این تآتر (صاحب بازی) مجازی بساطش برچیده شد، ولی ملی شدن نفت اگرچه غرورآمیز بود ولی مشکلات حمل و بازار فروش آن پیش بینی نشده بود تا اینکه موضوع کشتی رزماری پیش آمد که از آن مسبوق هستید، فکر می‌کنم که حالا که اسمی از کرمانشاهان برده شد، شمه‌ای از وضع نفت و پیشرفت آن در کرمانشاه بسمع نمایندگان محترم برسانم.

در سال ۱۳۱۳-۱۳۱۴ شمسی ساختمان پالایشگاه نفت کرمانشاه را شروع به ساختن نمودند و نفت خام مورد مصرف آنرا از محلی در مرز ایران بنام نفت شاه بوسیله خطوط لوله می‌آوردند به اضافه در نفت شاه نیز پالایشگاهی ساختند که نفت استخراج شده را تصفیه و گاز اویل و بنزین و نفت آنرا جدا نموده و مواد سنگین آنرا که نفت کوره و مواد دیگر بود دوباره به چاه برمیگرداندند، سپس این سه ماده را دوباره مخلوط نموده و بوسیله لوله و تلمبه‌ای مخصوص به پالایشگاه ساخته شده به شهر کرمانشاه می‌فرستادند، ظرفیت پالایشگاه کرمانشاه در این موقع فقط ۵۰۰۰ بشکه در روز بود، ولی پس از ملی شدن نفت و اجرای طرحهای مفید توسط مهندسین ایرانی و با کشیدن خطوط لوله اضافی ظرفیت پالایشگاه را به دو برابر رسانیدند، باضافه مواد سنگین نفت که سوخت کوره را تشکیل می‌داد، دوباره به چاههای نفت برنگردانیدند، بلکه برای مصرف توزیع نمودند.

در این موقع چون دستگاهها فرسوده شده بود و ضمناً منابع نفتی دیگر در زیر منابع قبلی پیدا گشته بود و مصرف مواد نفتی روزبروز رو به ازدیاد بود، شرکت ملی نفت ایران تصمیم گرفت که پالایشگاه اتوماتیک جدیدی در کرمانشاه تأسیس نماید و بالاخره در فروردین ماه سال گذشته این دستگاه مفید توسط شاهنشاه آریامهر افتتاح گردید که ظرفیت آن متجاوز از ۱۵۰۰۰ بشکه در روز است و از آن محصولات متعددی مانند گاز آشپزخانه و بنزین معمولی و بنزین سوپر و نفت سفید و نفت گاز و نفت کوره استخراج می‌شود. ضمناً بایستی به عرض برسانم که مهندسین دانشمند ما قادرند با مختصر تغییری ظرفیت این پالایشگاه را از ۲۰۰۰۰ بشکه در روز افزونتر نمایند، اجرای این امر که مورد توجه شرکت ملت نفت ایران است، نتایج فراوان برای مملکت ما دارد را تأکید می‌نمایم که نبایستی فراموش نمود ضمناً بایستی در اینجا یادآور شد که در مورد نیروی انسانی اگر در قدیم با ۹۰ نفر مهندس و تکنیسین خارجی استخراج و تصفیه نفت کرمانشاه انجام می‌گرفت، ولی اینک با توجه به برنامه‌ای که برای توسعه آن اجرا شده‌است، کارمندان فنی که در حدود ۲۷۰ نفر هستند، اعم از مهندس و تکنیسین، همه ایرانی می‌باشند و در حدود ۶۰۰ نفر کارگر نیز در کرمانشاه بکار مشغولند، این عده در قسمتهای بخش و خطوط لوله و مخابرات و اکتشاف و استخراج و پالایشگاه بکار مشغولند و این دستگاه عظیم اقتصادی را اداره می‌نمایند، پس از ملی شدن صنعت نفت و عدم پیش بینیهای لازم حمل و توزیع نفت و فروش آن دچار اختلال گردید و بالنتیجه اقتصاد ما گرفتار بحران شد، تا بالاخره در سال ۱۳۴۳ قرارداد مشارکت را با کنسرسیوم منعقد کردیم. اگر چه این قرارداد از قراردادهای قبلی بهتر بود، ولی آرزوی دیرینه ما را بر نمی‌آورد و ناچار در سالهای بعد با رهبری خردمندانه شاهنشاه آریامهر و ثبات سیاسی مملکت و سیاست مستقل ملی و اقداماتی که از طریق اوپک اجرا شد، بتدریج در مورد استیفای حقوق حقه ایران اقدام شد تا اینکه در شش بهمن سال گذشته که مصادف با نخستین دهه انقلاب شاه و ملت بود، شاهنشاه آریامهرخواسته و نظر نهائی ملت ایران را بگوش جهانیان رسانیدند و با کفایت و درایتی بی نظیر نظر ملت ایران را اعلام نمودند که منجر به الغاء قراردادی است که اینک در مجلس شورای ملی مطرح می‌باشد که شاه بیت آن مالکیت قطعی و مطلق ایران بر صنایع و تأسیسات نفتی می‌باشد و ضمناً نفت را در مرزهای خود به کنسرسیوم با قیمت عادلانه می‌فروشیم باضافه موفق خواهیم شد که اسم ایران و علامت مثلث شرکت ملی نفت ایران را در اقصی نقاط دنیا به اهالی آن سامان معرفی بنمائیم.

اینک، خواهیم توانست آرزوی دیرینه هر ایرانی را برآورده و علامت مثلث شرکت ملی نفت ایران را به دنیا معرفی نمائیم. اینست نتیجه افکار بلند و خردمندانه شاهنشاه آریامهر و زحمات شبانه روزی جناب آقای نخست وزیر محبوب و جناب آقای دکتر جمشید آموزگار وزیر دارائی عزیز و جناب آقای دکتر اقبال رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل دانشمند شرکت ملی نفت ایران که آرزوی دیرینه ملت ایران را برآورده نمودند. در خاتمه پیشنهاد می‌نمایم که از پیشگاه شاهنشاه آریامهر تقاضا شود که روز فرخنده تصویب این لایحه غرورآفرین را (روز پیروزی نفت) نامگذاری نمایند. (احسنت- احسنت).

رئیس- خانم سعیدی بفرمائید.

خانم سعیدی- نمایندگان محترم شما که امروز در این جایگاه مقدس گرد آمده‌اید کاملا توجه دارید که در این هفته عامل تصویب بزرگترین لایحه انقلابی هستید که اثرات عمیق آن جامعه ایران را از بیخ و بن قرین دگرگونی خواهد کرد (صحیح است). در زیر این سقف رفیع در مدت شصت و چند سالی که از آغاز مشروطیت ایران می‌گذرد مردم این مرز و بوم شاهد وقایع عظیم و حوادث شگرفی بوده‌اند که مسیر تاریخ ملی آنانرا تغییر داده و اثراتی بوجود آورده‌است که در سازندگی تاریخ ایران سهمی بسزا داشته‌است اما اغلب این حوادث با همه عظمت و قدرت خود بقدر لایحـه‌ای که امروز در دست تصویب شماست در حیات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ملت شما تأثیر نداشته‌است امروز شما لایحه‌ای را تصویب می‌کنید که در آن روح آزادگی و وطنپرستی و شجاعت و تدبیر و توجه به مصالح عالی کشور همه و همه نهفته‌است (صحیح است). لایحه‌ای را تصویب می‌کنید که بی اغراق سرمشق بسیاری از کشورهای خاور میانه و سایر ممالک نفت خیز قرار گرفته و خواهد گرفت (صحیح است).

لایحه‌ای را تصویب می‌کنید که نه تنها در گردش چرخهای عظیم صنایع داخلی مؤثر است بلکه باز بی اغراق در گردش صنعت جهانی نیز بی اثر نخواهد بود (صحیح است).

در این لایحه که امروز به تصویب شما می‌رسد ثمرة نبوغ و علاقمندی بیحساب به مصالح هموطنان ایرانی و کوشش شبانه روزی در اعتلاء نام ایران و بالاخره نتیجة احاطة حیرت انگیز طراح خردمند آن بهمة مسائل سیاسی و اقتصادی جهان است. خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم- کاین همه نقش عجب در گردش پرگاراست (احسنت).

اینها که بعرض ساحت مقدس مجلس شورای ملی میرسانم نه مبالغه‌است و نه گزافه گوئی و نه مولود احساسات تهییج شده فرد وطن پرستی که وقتی فکر می‌کند خود او هم در تأیید این لایحه عظیم سهم کوچکی داشته‌است اشک شوق و غرور در چشمانش حلقه می‌بندد (احسنت). در عالم سیاست پایبند احساسات و رقت عواطف شدن از خامی است و در عرصه سیاست باید آنچه گفته می‌شود متکی به حقایق عینی و ارقام ریاضی باشد اینک تصویب این لایحه و اثرات حیرت انگیز آنرا از جهات و زاویه‌های مختلف تشریح می‌کنم تا آنهائی که حوادث تاریخی این عصر را در لابلای کتابهای تاریخ و مندرجات روزنامه‌ها وقتی در صورت جلسه‌های مجالس مقننه جستجو و پژوهش می‌کنند دریابند که حرفی بگزافه یا تبعیت از احساسات نگفته‌ایم.

نخست – اثرات روانی لایحة جدید نفت در جامعه ایران ۰۰۰ کشور ما بر اثر تصاریف ایام از کشوری که خود روزی در مقدرات سایر ملل واقوام تأثیر و نفوذ داشت در مدت دو قرن گذشته عرصه نفوذ و زورآزمائی بیگانگان شده بود و به جرئت می‌توان ادعا کرد که در طی این دو قرن هیچگاه دارای سیاست مستقل ملی نبوده‌است. چون هر جا پای سیاست پیش می‌آید لاجرم منافع اقتصادی هم در پی آن می‌رود. اقتصاد ما نیز دستخوش نفوذ دول استعماری قرار گرفته بود و همیشه تدابیری بکار می‌بردند که منابع طبیعی ملت را به یغما برند. یکی از این موارد داستان دارسی و نفت جنوب بود. این سیاست مداخله و ارعاب چنان در ارکان زندگی اقتصادی و اجتماعی ما ریشه دوانده و دوام آورده بود که دیگر جزء قضایای طبیعی و مسلم بشمار می‌رفت و هیچ ایرانی تا قبل از طلوع کوکب پهلوی در اندیشه اش هم نمی‌گذشت که روزی می‌توان پنجه در پنجه استعمار افکند و سیاستی ایرانی پیش گرفت. جرئت و شهامت رضا شاه کبیر این پرده را درید و با متحد ساختن ملت ایران وضربت زدن بمنافع بیگانگان به ایرانیان درسی آموخت که بخود آمدند و دیدند این طلسم آنچنانکه آنها می‌پنداشتند ناگسستنی نیست. از یکی از رجال عصر پهلوی شنیدم که حکایت می‌کرد در آغاز زمامداری رضا شاه کبیر کارخانه الیاف کنف سازی در ساری دائر شده بود، روزی که برای افتتاح آن کارخانه رفته بودند به جماعت ملتزمین فرموده بودند: تصور نکنید ساختن این کارخانه کار مهمی است و من بدان خیلی اهمیت می‌دهم، بلکه اهمیت آن در اینستکه مردم ایران بچشم خود ببیند که کارهائی از این قبیل را خودشان و بدون کمک بیگانگان می‌توانند انجام دهند. این سخن بزرگ نمایان کنندة یک واقعیت سترک است. مردم مأیوس و ناامید ایران که مدت دو قرن تسلیم سرنوشتی بودند که دیگران برای آنها تعیین می‌کردند وقتی دیدند خودشان هم می‌توانند کارهای بزرگ انجام دهند تشویق شدند و روحیات آنان از زبونی به تعالی گرائید و احساس غرور و شخصیت در خود کردند اما با وجود این همه کوشش که از جانب پایه- گذار ایران نوین بعمل آمد بیگانگان همچنان تسلط خود را بر بزرگترین منبع درآمد ایران حفظ کردند، راست است که پس از الغای قرارداد دارسی در زمان اعلیحضرت رضا شاه کبیر درآمدی که نصیب ایران می‌شد، قابل مقایسه با آنچه قبلا بما می‌دادند نبود، ولی باز هم فرسنگها از تأمین منافع مالی بدور بود، قرعة فال اجرای سیاست ملی و سوزاندن ریشه‌های مداخلات خارجی در منابع اقتصادی ما بنام همایون شاهنشاه جوابخت ما زده شد و کار پدری بزرگوار را پسری برومند بپایان رسانید. حال با تصویب این قانون که دست هر خارجی را از کار نفت کوتاه می‌کند و به مهندسین و کارگران ایرانی مجال می‌دهد که خود اداره این صنعت عظیم را بعهده بگیرند، البته حس غرور ملی تحریک می‌شود و ایرانیان درک می‌کنند که هر کار بظاهر محالی را می‌توانند خود انجام دهند. آیا اگر لایحه‌ای که امروز تصویب می‌کنید فقط همین یک اثر را داشت باز در خور آن نبود که آنرا در ردیف انقلابهای اصیل که روحیه یک ملت را دگرگون می‌سازد قرار دهیم (صحیح است).

اثرات اقتصادی: در باره اثرات اقتصادی قانون لغو قرارداد نفت سخن گفتن گمان می‌کنم در بدیهیات بحث کردن است. درآمد ملی ایران از این چشمه جوشنده طلای سیاه در مدت چهل و سه سال فقط ۴۵۴ میلیون دلار و در ۱۸ سال پس از ملی شدن صنعت نفت درآمد ملت ایران نزدیک به سیزده میلیارد دلار بوده‌است.

آری چهارصد میلیون در مدت ۴۳ سال و سیزده میلیارد در مدت ۱۸ سال. بین تفاوت ره از کجاست تا بکجا (صحیح است، احسنت).

تازه همین رقم در سال ۱۹۷۲ به رقم ۲۴۰۰ میلیون دلار رسیده و پس از تصویب و اجرای قانون جدید درآمد ملت ایران از محل نفت به رقم نجومی سه میلیارد و سیصد میلیون دلار خواهد رسید، ملاحظه میفرمائید که مقایسه همین ارقام با یکدیگر اولا معلوم می‌شود در زمانیکه ما با کنسرسیوم و بطور کلی با خارجیها قرارداد منعقد کرده بودیم چقدر مغبون شده‌ایم و ثانیاً چنین ارقام هنگفتی در سالهای اخیر نصیب ما شده و ارقام بزرگتری که پس از الغای قرارداد بدست ملت ایران می‌رسد چه تحولات عمیق و شگرفی در وضع اقتصادی کشور ما پدید خواهد آورد.

خاصه آنکه خرج این مبالغ خطیر هم طبق برنامه و با دقتی انجام شده که اقتصاد سالم ایران را پی ریزی کرده و ممر درآمد مستمری برای ملت ایران تدارک دیده‌است.

همین درآمد نفت و خرج کردن صحیح آن بوده‌است که ما را قادر به انجام امور خطیری همچون احداث کارخانه‌ها و سدها و راهها و راه آهنها و مدارس و بیمارستانهای بیشمار و تهیه وسائل دفاعی ما به آن پایه که دشمنان این مرز و بوم را یارای کجروی نباشد، ساخته‌است (صحیح است).

همین درآمد نفت است که چهرة شهرهای ما را دگرگون ساخته و زندگی فردی ما را قرین رفاه و آسایش کرده‌است، همین عایدات نفت است که درآمد ملی ما را بنحو بی سابقه بالا برده و در نتیجه ما را قادر ساخته‌است که به فعالیتهای بین المللی بپردازیم و با سرمایه گذاری و مشارکت با کشورهای دیگر به تأسیسات عظیم همچون شرکت در پالایشگاه مدرس و پالایشگاه افریقای جنوبی و دیگر کارهای بزرگ بپردازیم و ایران را از یک کشور کمک گیرنده به یک کشور کمک کننده مبدل سازیم. در دوران انقلاب برای به ثمر رساندن طرحها و نقشه‌های آن سعی شده‌است به دو طریق بر میزان عایدات نفت افزوده شود، یکی از راه ازدیاد تولید و صادرات، دیگری از راه گرفتن بهره مالکانه و افزایش بهای نفت خام و مالیاتها، چنانکه عواید ما که در سال ۱۹۶۳ به سیصد و سی و هشت میلیون دلار منحصر بود در سال ۱۹۷۳ به دو میلیارد و چهارصد میلیون دلار افزایش یافت و آهنگ افزایش درآمدها آنچنان است که بطوری که قبلا اشاره شد، پس از اجرای لایحه‌ای که امروز تصویب می‌شود به سالی سه میلیارد و سیصد میلیون دلار می‌رسد.

تولید نفت خام طی دهه گذشته به میزان بسیار زیاد افزایش یافته‌است. در حالی که میزان تولید در سال قبل از انقلاب سفید از یک میلیون و سیصد و چهارده هزار بشکه در روز تجاوز نمی‌کرد، اکنون میزان متوسط تولید روزانه به پنج میلیون و ششصد هزار بشکه بالغ می‌گردد. همچنین میزان تصفیه که در سال پیش از انقلاب بالغ بر چهارصد و شش هزار بشکه در روز بود، در حال حاضر به پانصد و پنجاه و چهار هزار بشکه در روز افزایش یافته‌است.

ملاحظه میفرمائید این ارقام گویا چگونه توانسته‌است اقتصاد کشور را رونق بخشد و در نتیجه زندگانی فردی ما را قرین تحول سازد. کسانی که سابقاً به آبادان و سایر نقاط نفت خیز سفر کرده بودند، شعله‌های آتش را میدیدند که بآسمان زبانه می‌کشد و آنها که از حقیقت ماجرا خبر نداشتند، آنرا یک پدیده طبیعی می‌دانستند، در صورتی که این شعله قسمتی از ثروت ملی ما را در کام خود می‌کشید و به دود مبدل می‌ساخت و به صد زبان به جهل ما نفرین می‌فرستاد.

امروز همین گازی که می‌سوخت و به هوا می‌رفت، تبدیل به یک چشمه لایزال طلا شده‌است و علاوه بر آنکه درآمد آن بر اقتصاد ملی ما می‌افزاید، مواد حاصله از آن قسمتی از لوازم حیاتی و مورد احتیاج ما را فراهم می‌سازد. در آن ایام روزانه هشتصد و هشتاد و سه میلیون پای مکعب گاز تولید می‌شد که پانصد و نود و یک میلیون پای مکعب آن سوزانده می‌شد و به هدر می‌رفت.

چشم ژرف بین کسی که به کوچکترین منافع ملت ایران توجه دارد به این نابسامانی نگریست و به فرمان همایونش شرکت ملی گاز ایران در سال ۱۳۴۴برای حفظ و استفاده از این منبع عظیم درآمد تشکیل شد و بهره برداری از گازهای تولید شده آغاز گردید. در دهه گذشته انقلاب روزانه سه هزار و نهصد و هشتاد و چهار میلیون پای مکعب گاز تولید شده که قسمت اعظم آن مورد استفاده قرار گرفته‌است، مثلا تاکنون معادل سیزده میلیارد مکعب گاز صادر شده‌است و طی چهار سال آینده میزان صادرات به ده میلیارد در سال افزایش خواهد یافت و با بهای همین گازی که بدست جهالت سوخته و دود هوا می‌شد، امروز یکی از آرزوهای دیرینه ملت ایران برآورده شده و تأسیسات عظیم ذوب آهن احداث گردیده‌است (صحیح است).

امروز که جهان متمدن تشنة بدست آوردن منابع انرژی است که با آن بتواند چرخهای صنعت غول آسای خود را بگرداند معلوم است که نفت ایران در عرصه بازار بین المللی چه ارزشی یافته‌است. ما امروز یکی از خوشبخت ترین مردم جهان هستیم که از یک رژیم حکومت پایدار و مراقب برخورداریم و با منابع انرژی فراوانی که در دسترس خود داریم می‌توانیم صنایع سبک و سنگین را در کشور خود گسترش دهیم. همین نفتی که یکروز مایه سیه روزی ما بود و برای تصرف و استفاده از آن سیاستهای خارجی مقدر ساخته بودند که ما را در غرقاب بدبختی و

عقب ماندگی غوطه ور باشیم، امروز بر اثر رهبری داهیانه شاهنشاه معظم و دولتی که خدمتگزار ملت است، نفت، این ودیعه طبیعت که از آغاز پیدایش زمین برای خوشبختی و بهتر زیستن ما ذخیره شده‌است، امروز مایه ترقی و پیشرفت ما گردیده و درهای سعادت و نیکبختی را بروی ما گشوده‌است.

آری همیشه سرنوشت در تاریخ کشور ما رقم زده‌است که تا پیشوائی خردمند و دلسوز و رهبری دانا و توانا در این مرز و بوم ظهور کرده‌است، ملت ایران را به سرمنزل شرف و سعادت رهنمون بوده و این ملت کهنسال را با پیروزی تا پشت دروازه‌های تمدن رهبری کرده‌است. در خاتمه ضمن اظهار شادمانی از اینکه زنان کشور هم در مجالس مقننه نمایندگی دارند و می‌توانند در تصویب چنین لایحة تاریخی سهمی داشته باشند، لازم میدانم از طرف قاطبه زنان ایران که همچون دیگر طبقات اجتماع ایران از حل قضیه نفت و شکستن طلسم هفتاد ساله آن بسیار خوشنودند مراتب سپاس و درود بی پایان خود را به پیشگاه شاهنشاه معظم که بنیانگزار همه مفاخر ملی ما هستند، تقدیم بدارم و کسب این موفقیت عظیم را به جناب آقای هویدا نخست وزیر محبوب و دولت خدمتگزارشان تبریک بگویم و از مدیریت آقای دکتر اقبال در اجرای آرمان مقدس شاهنشاه، قدردانی کنم (احسنت- احسنت).

رئیس- آقای اکبر بفرمائید.

اسمعیل اکبر- همکاران گرامی، یکبار دیگر تاریخ حیات ملت ایران ورق می‌خورد و نسل حاضر به یکی از درخشانترین پیروزیهای زمان خود دست می‌یابد (صحیح است).

نخستین دهه انقلاب، دوران پیروزی تحول، عصر دگرگونی و سرآغاز تاریخ اجتماعی نوین ایران است. دوره‌ای که برای ملت ایران سعادت و رفاه به ارمغان داشت. اکنون در آستانه نخستین روزهای دومین دهه انقلاب، یکی دیگر از آرزوهای دیرین ملت ایران جامه عمل می‌پوشد. ثروتی که خدای بزرگ در خاک مقدس میهم ما به ودیعت نهاده، منابع عظیم نفت ایران به دست ایرانی سپرده می‌شود.

اداره کامل این صنعت پربرکت به ایرانی واگذار می‌گردد و در پرتو کوشش، تلاش، مجاهدت و تدبیر بی نظیر شاهنشاه آریامهر بزرگترین آرزوی ملی در تاریخ معاصر ایران تحقق می‌یابد (صحیح است- احسنت).

فراموش نمی‌کنیم روزهای حساس و پرمخاطره‌ای را که اراده شاهنشاه و ملت ایران در ملی کردن صنعت نفت ایران به پیروزی رسید، بدنبال آن رویداد تاریخی، قراردادی با شرکتهای عامل و کنسرسیوم نفت بامضاء رسید که در حد متعارف و با قراردادهای مشابه در حوزه عمل کشورهای خاور میانه قابل مقایسه بود. اما آرزوی پادشاه دلیر و ملت قهرمان ایران را تأمین نمی‌کرد. امروز نهال امیدها به ثمر می‌رسد و آنچه هدف نهائی ایرانیان بود، در واگذاری عاملیت و اداره صنعت نفت ایران به ملت ایران شکل می‌گیرد (صحیح است).

این فراز فرخنــده‌ای در تاریخ ملت ایران، بلکه در تاریخ همه کشورهای صاحب نفت است.

اقداماتی که کشور ایران در طی سالهای اخیر برای بهره برداری بیشتر و استیفای حقوق خود از منابع نفت در برابر کمپانیهای نفتی بعمل آورده، مورد استقبال و سرمشق کشورهای نفت خیز و سازمان اوپک قرار گرفت. تردید نیست که این گام تاریخی یعنی برقراری حاکمیت مطلق بر منابع نفت ایران نیز، ادامه راهی مشابه را از جانب دیگر کشورهای صاحب نفت بدنبال خواهد داشت (صحیح است). بیانات متین، منطقی و قاطع شاهنشاه آریامهر در کنگره بزرگداشت دهه انقلاب مبنی بر اینکه کنسرسیوم نفت باید همه عملیات نفتی از اکتشافات تا تصفیه را به ملت ایران بسپارد و در صف خریداران نفت ایران قرار گیرد ندای قلبی همه ملت ایران بود، ندائی که از سخنان رهبر ایران انعکاس یافت، در کوتاهترین مدت به نتیجه رسید. اما این نتیجه مطلوب آسان بدست نیامد. شاهنشاه فرصت فراغت و استراحت خویش را نیز به این کار مهم اختصاص دادند. رهبری که همه وجود خود را وقف آسایش و ترقی ملت خویش نموده، در زمستان گذشته نخستین دور مذاکرات را با نمایندگان کنسرسیوم در سن موریتس آغاز فرمود. این مذاکرات بعداً در پیشگاه شاهنشاه آریامهر در تهران و کیش ادامه یافت و به توافقی که قرارداد اخیر را پدید آورد منجر گردید.

درایت و کاردانی پیشوای ایران بر همه زوایای قرارداد امروز پرتو افکنده‌است و با قرارداد کننی ایران بالاستقلال در باره نفت خود تصمیم می‌گیرد. کنسرسیوم قبلی در صف خریداران نفت ایران قرار دارد و به میزانی که در توافق اخیر تعیین گردیده، نفت را به بهائی که آخرین قیمت اعلام شده برای نفت حوزه خلیج فارس است، از ایران می‌خرد، خریداران دیگر نیز با ایران به مذاکره خواهند نشست و میزان تولید نفت ایران به ارده دولت ایران خواهد بود تا آنجا که از نظر شرایط فنی میسر ست، تا آنجا که بازارهی بین المللی قدرت جذب دلرد و تا آنجا که نباز سرمایه برای توسعه اقتصادی و اجتماعی ایران تأمین شود (صحیح است). با قرارداد جدید فعالیت بین المللی شرکت ملی نفت ایران گسترش خواهد یافت و آن آرزوی بزرگ که شرکت ملی نفت ایران در زمره بزرگترین شرکتهای جهانی نفت قرار گیرد جامه عمل می‌پوشد (صحیح است).

روز یازدهم اسفند ماه (۱۳۴۵) شاهنشاه آریامهر در کانون مهندسان نفت در آبادان فرمودند:

«روزی را پیش بینی می‌کنم و آن روز دور نیست که شرکت ملی نفت ایران بزرگترین شرکت نفتی دنیا باشد، و باز هم روزی را پیش بینی می‌کنم که این شرکت قادر باشد خود بتنهائی تفحصات کافی را انجام دهد، دست به استخراج بزند، نفت ایران را خام یا تصفیه شده در نفتکشهای ایرانی به بازارهای خارجی ببرد و حتی در پمپهای بنزین ایرانی در خارج یا مستقلا یا با شرکت سایرین به مشتریانی که در دنیا روزبروز بیشتر پیدا می‌شود عرضه بدارد.»

فرمایشات شاهنشاه آریامهر همیشه طلیعه آفتاب سعادت ملت ایران بوده‌است و آنچه معظم له پیش از این بعنوان هدف بیان فرموده‌اند امروز نقش واقعیت می‌گیرد (صحیح است- احسنت). قرارداد فروش نفت بر هر گونه امتیاز و انحصار بیگانه قلم بطلان می‌کشد. اگر ایران نتوانست در سال ۱۳۳۳ قراردادی راکه ایده آل باشد حاکم بر نظام نفتی خود سازد امروز به آن آرزوی دیرین دست می‌یابد. با قرارداد جدید که حاکمیت بی چون و چرای ملت ایران را بر مبنای نفت تضمین می‌کند. ایران فرصت خواهد یافت به توسعه میدانهای نفتی خود بپردازد و با افزایش تولید پشتوانه‌های تازه برای برنـامـه هیا عمرانی کشور فراهم کند، اگر کنسرسیوم نفت از این اقدام به خاطر هزینه‌های آن سرباز می‌زد، شرکت ملی نفت ایران از هیچ کوششی برای بالا بردن تولید نفت و ارتقاء درآمد کشور فروگذار نخواهد کرد (صحیح است).

گاز نیز که یک منبع جدید و عظیم ثروت ملی است در قرارداد جدید مورد توجه شایان قرار گرفته‌است. مصارف داخلی می‌تواند هر میزان از ذخائر گاز جنوب را بخود اختصاص دهد و تنها در صورتی که ایران بخواهد از گاز مایع خود بخشی را به صادرات اختصاص هد. طرف دوم قرارداد اخیر می‌تواند با موافقت ایران داوطلب خرید نیمی از آن بنرخ تجارتی خلیج فارس باشد.

بزرگترین نشانه پیروزی اراده ملت ایران در این قرارداد قبول حاکمیت قوانین ایران و محاکم ایرن از جانب طرفین قرارداد است و از این پس قانون ایرانی قضات ایرانی و دادگاههای ایرانی هستند که در مورد هر گونه اختلاف احتمالی در اجرای قرارداد تصمیم خواهند گرفت. اعتبار دادگستری ایران در عصر آریامهر تا آن حد رسیده که شرکت خارجی از پیش بر رأی دادگاه ایرانی صحه می‌گذارد.

ایران در صف ممالک آزاد جهان نخستین کشوری است که اداره کامل و مستقل صنعت نفت خود را بعهده می‌گیرد. گامی دیگر در تحقق آمال ملتهای صاحب نفت برداشته شد و ایران همچنان پیشگام است (صحیح است).

دو سال و اندی پیش از این سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) موفق شد بخشی از خواسته‌های خود را به کمپانیهای نفت بقبولاند. اوپک در آغاز با مقاومت و سرسختی کمپانیها روبرو گردید و مذاکرات نمایندگان کشورهای نفتی حوزه خلیج فارس با شرکتهای بین المللی نفت به شکست انجامید تا آنکه شاهنشاه

ایران در جلسه وزیران کشورهای عضو اوپک در تهران شرکت فرمودند و اراده خلل ناپذیر ملت ایران و همه ملل صاحب نفت را به روشنی توجیه فرمودند. برای کمپانیهای نفتی دو راه بیشتر باقی نماند، تسلیم در برابر خواسته‌های اوپک و یا انتظار برای هر گونه اقدام قانونی که کشورهای عضو با توجه به حق حاکمیت خویش آماده انجام آن بودند (صحیح است).

آن رویداد شورانگیز و آن جلسه تاریخی را که در روز چهاردهم بهمن ماه (۱۳۴۹) در سنای ایران تشکیل شد، فراموش نمی‌کنم که شاهنشاه آریامهر بنام ملتهای صاحب نفت حوزه خلیج فارس سخن گفتند و کمپانیهای نفت را در برابر خواسته‌های اصولی این کشورها به قبول و تسلیم واداشتند (صحیح است). همکاران عزیز ما که در جریان حادثه قرار داریم، شاید آنچنانکه باید عظمت آن را درک نکنیم، این رویداد عظیم که ملتی از جهان سوم توانسته قویترین عناصر اقتصاد جهان را وادار به قبول اراده خود کند، جهانیان را به شگفتی و تحسین واداشته‌است.

در گذشته‌ای نه چندان دور، تنها اراده این غولهای سرمایه حاکم بر روابط آنان و کشورهای دیگر بود. آنها بودند که تصمیم می‌گرفتند در استثمار منابع کشورها چه میزان برای خود بردارند و چه سهمی برای صاحبان واقعی در نظر بگیرند. مذاکرات را خودشان رهبری می‌کردند و قراردادها را خود می نوشته‌اند (قرارداد سند تسلیم ملتها و موفقیت کمپانیها بود).

چگونه می‌توان در برابر تحولی که در این روابط پدید آمده، بی اعتنا نشست؟ امروز ملت ایران اختیار اداره کامل و مستقل صنایع نفت خود را از کمپانیهای نفتی باز می‌ستاند. آیا عاملی جز درایت و شجاعت شاهنشاه ایران پدیدآورنده این تحول بوده‌است؟ در تاریخ نفت خاور میانه سابقه و نمونه‌ای دیگر نمی‌توان یافت که یک کشور منطقه تا این درجه به تأمین حاکمیت خود بر منابع نفت توفیق یابد (صحیح است).

همکاران محترم، قراردادی را بررسی می‌کنیم که نقطه عطفی در تاریخ خاور میانه و سرآغاز تحولی در نظام جهانی نفت است. به اندیشه خلاق شاهنشاهی که در همه دوران شهریاری خود عامل پیروزی ملت ایران بوده‌اند، درود می‌فرستیم. به اراده توانای رهبری که پیروزی درخشان اخیر را نصیب ملت ایران فرموده سر تعظیم فرود می‌آوریم. و این قرارداد فروش نفت را که به دوران امتیاز و عاملیت خارجی پایان می‌دهد و وظایفی خطیر در انجام هدفهای آتی بر عهده شرکت ملی نفت ایران می‌گذارد سند پیروزی شاهنشاه و ملت ایران می‌شناسیم و تأیید و تصویب این قرارداد که حاصل کوشش و کاردانی پیشوای عظیم الشأن ماست در ساحت مقدس مجلس شورای ملی با تقدیم سپاس و قدردانی قاطبه ملت ایران به پیشگاه شاهنشاه آریامهر خواهد بود(احسنت).

در تاریخ جهان از شخصیتهای بسیاری یاد شده‌است و در این میان به شخصیتهائی برمیخوریم که تاریخ را در هاله عظمت و حیطه شخصیت خود گرفته‌اند. اینان را بنام قهرمانان ملتها و سازندگان تاریخ می‌شناسیم (صحیح است). عصر ما نیز از اینگونه قهرمانان خالی نبوده‌است. رهبرانی که در تاریکترین ایام، ملتی را از سراشیب ذلت رهانیدند و به اوج عزت رسانیدند.

نمایندگان محترم ملت ایران،

نظری کوتاه به روزهای تاریک ایران در جنگ دوم جهانی و نظری دیگر به دستاوردهای ایران امرور بیافکنیم و صمیمانه تأیید کنیم شاهنشاه آریامهر شخصیتی هستند که تاریخ را پدید می‌آورند، متشکرم (احسنت – احسنت).

رئیس- آقای اولیاء شیرازی بفرمائید.

اولیاء شیرازی- جناب آقای رئیس،

خانمها، آقایان،

مبارزات ملی در تاریخ ملتها همواره مورد ستایش و در خور تحسین بوده‌است (صحیح است – احسنت).

ملت آزادة ایران که صاحب درخشانترین تاریخ تمدن عالم است، خوشبختانه حیات خود را با مبارزات پیگیر و دامنه- داری آغاز کرده که امروز بدان می‌بالیم و راز استواری و استقلال خود را در گرو آن میدانیم. روحیه ملی ما همواره بر احقاق حق، پیکار در برابر فشار بیگانه، و دفاع از میراثهای ملی حکم داده، و این فرمان خون و سرشت ایرانی است (صحیح است).

درسهای تاریخ ایران زمین. همواره راهگشای استقلال ملتها و تکامل تمدنهای جهان بوده‌است، و امروز نیز ملت ایران که در یکی از حساسترین ایام تاریخ درخشان حیات خود قرار گرفته، هدیه‌ای تازه به جهانیان ارمغان می‌کند (صحیح است)، زیرا در پیکاری دلیرانه، استواری خود را برای استقرار کامل حق حاکمیت ملی بر منابع بیکران خود به انجام رسانیده‌است (صحیح است) یقین دارم که فردا از امروز سخن بسیار میگویند و نسل آینده این رویداد ملی را همچون یادگاری گرامی از پیروزیهای ملی، عزیز می‌دارند و بدان می‌بالند.

این مکان مقدس که امروز لحظات شادی آفرین و غرورانگیز در شکل گرفتن ارزشمندترین ساعات حیات ملتی کهنسال و افتخارآفرین را طی می‌کند عظیم ترین پیروزی ممکن را در یکی از دشوارترین پیکارهای ملی ثبت خواهد کرد (صحیح است).

آنچه ما از تحول جدید در امر نفت احساس می‌کنیم تنها شمه‌ای از عظمت و شکوه این واقعه اعجاب انگیز است. و قضاوت آن با تاریخی است. پیروزی در امر استیفای کامل حقوق ملی از ذخائر و تأسیسات نفتی آنچنان عظیم و وسیع است که آثار همه جانبه خود را در اعماق روستاهای ایران باقی گذاشته و فردفرد ملت ایران را از مزایای مادی و رفاه اجتماعی کامل برخوردار خواهد ساخت (صحیح است).

مبارزات نفت که امروز تجلی اراده رهبر عالیقدر و حبوب خود را در قالب درخشانترین پیروزی آن می‌بینیم ملت ایران را یاری نموده‌است که از ذخایر خود در جهت تحقق هدفهای انقلاب عمیق اجتماعی که طی اولین دهه ثمراتی معجزه آسا بدست داده‌است بهره بگیرد (صحیح است). بی دلیل نیست اگر صحبت مردم کوچه و بازار، و هر خانه و کاشانه که یک ایرانی آزاده را در خود جای داده مبحث نفت و پیروزی شگرف رهبر عالیقدر ملت ما است.

رجاء واثق دارد توفیق عظیمی که امروز نثیب ملت ایران شده و عموم گروههای جامعه را عاشقانه برانگیخته تا کوچه و بازار را چراغان کنند و در گرامیداشت این رویداد ملی جشن بگیرند، آنچنان در اقتصاد رشد یافته‌است اثر بخش خواهد بود که نتایج آنرا سوای ایران در منطقه‌ای مهم از جهان نیز می‌توان بررسی کرد. افزایش قدرت اقتصادی، ناشی از دریافتهای ارزی جدید، ثبات اقتصادی ایران را از استحکام بیشتری برخوردار می‌سازد، و افزایش حجم مبادلات خارجی و تولیدات داخلی که امروز سیری تصاعدی یافته با سرعت بیشتری به حرکت خود ادامه می‌دهد و تحقیقاً عدالت اقتصادی که ناشی از اجرای منشورهای انقلاب شاه و ملت تقسیم عادلانه ثروتهای ملی را ممکن ساخته درآمد سرانه فرد فرد ملت ایران را نیز بمراتب بالا می‌برد بحدی که زندگی بهتر در شان هر خانواده و هر فرد ایرانی به عالیترین شکل ممکن تأمین گردد (صحیح است). از این جهت است که با اعتقاد کامل می‌گویم کمتر رویدادی است که در هر درجه از عظمت بتواند تا بدین پایه، فردفرد ملت را در شمول مواهب خود بگیرد.

پیروزی نفت، امروز بازار ایران را تحت تأثیر قاطع قرار داده و ارزشهای اقتصادی ایران را در بازارهای جهانی بنحوی چشمگیر افزایش داده‌است، جامعه اصناف و بازاریان تهران که به شهادت تاریخ همواره در صفوف مقدم مبارزات ملی مربوط به استیفای کامل حقوق ایران از نفت قرار داشته و عموم تحولات و رویدادهای آنزا که به رهبری شاهنشاه آریامهر شکل می‌گرفت، در نهایت علاقه تعقیب کرده‌است، بدلیل ویژگیهای اقتصادی هم اکنون آثار درخشان این تحول بزرگ را احساس می‌کنند و در برابر شاهنشاه عظیم الشأن خود سر تعظیم فرود می‌آورند (صحیح است – احسنت). امضاء قرارداد ۱۳۳۳ که تحت شرایط دشوار سیاسی و مسائل خاص جهانی صورت گرفت اگر چه پیروزی نسبی برای آغاز یک حرکت تحول- ساز بوده‌است ولی هیچگاه نمی‌توانست رضایت خاطر ایرانی را برآورده سازد.

مجزا کردن بهره مالکانه از مالیات، امضاء موافقت نامه تهران مبنی بر افزایش درآمد کشورهای نفت خیز، سند تاریخی سن موریتس که هر یک تجلی اراده پدر تاجدار ملت ایران بوده‌است در مراحل مختلف زمینه این پیروزی انقلابی را فراهم ساخت و سرانجام ملت ما فرصت یافت که برای اولین بار حاکمیت و مدیریت و کنترل مطلق خود را بر ذخایر نفت اعمال کند، این اعمال حاکمیت امکان می‌دهد که از این پس نفت از صورت یک مسئله سیاسی خارج و در قالب یک عامل اقتصادی در خدمت برنامه‌های انقلابی دهساله دوم و سالهای بعد از آن که به دروازه‌های تمدن طلائی دست یافته‌ایم قرار گیرد. از این پس برنامه‌های اقتصادی ایران تابع نفت نبوده، بلکه نفت عاملی ارزشمند در خدمت اقتصاد پیشرو ایران می‌باشد زیرا اختیار نحوه خرید و فروش و اکتشاف میزان بهره برداری و استخراج پالایش و نحوه و مدیریت آنرا رأساً در اختیار داریم و لذا می‌توانیم بیش از پیش از ثبات اقتصادی خود در آینده ایمن و مطمئن باشیم و میدانیم که گردش اقتصاد بازار بر مبنای ثبات و میزان اعتبار شکل گرفته، لذا قبل از همه، جامعه بازاریان و اصناف و بازرگانان از مواهب این پیروزی برخوردار خواهند بود و بهمین دلیل برای بزرگداشت این توفیق ملی در برگزاری جشن پیروزی نفت پیشاپیش ملت ایران گام برداشته و واحدهای کسب خود را آذین بسته‌اند (صحیح است).

اجازه می‌خواهم در این مکان مقدس مراتب سپاس و امتنان ملت ایران بویژه جامعه بازاریان و اصناف و بازرگانان پایتخت را به پیشگاه رهبر عالیقدر انقلاب شاه و ملت تقدیم بدارم و خدای عالمیان را شکر بگذارم که ایران را در سایه رهبریهای خردمندانه معظم له قرار داده‌است (صحیح است). طبیعی است که اندیشه‌های خلاق شاهنشاه را دولت خدمتگزار هویدا با کوشش حزب پاسدار انقلاب در عالیترین شرایط ممکن بمرحله اجرا گذاشته‌است و امروز که مهمترین لایحه دهساله اخیر در مجلس شورای ملی ایران مطرح است و می‌باید برگ زرین دیگری را بر دفتر خدمات خدمتگزار صدیق شاهنشاه، هم مسلک هویدا افزوده و بدانیم که یقیناً در این پیروزی ملی، فردفرد ملت ایران که تا پای جان تحت لوای آریامهر شاهنشاه عدالت گستر صفوف فشرده آزادمردان و آزاد زنان را تشکیل داده‌اند، سهمی در خور تأمل دارند و این پیروزی را تا اعماق جان احساس می‌کنند.

در این دقایق تاریخی از درگاه خداوند یکتا آرزو دارم که شوکت و عظمت و جلال و قدرت پدر تاجدار شاهنشاه آریامهر را افزون ساخته و به رهبر عالیقدر ملت ایران، سلامت و سعادت مستدام در لوای دین مبین اسلام عطا فرمایند (احسنت – احسنت).

رئیس- خانم آصف زاده بفرمائید.

خانم آصف زاده- جناب آقای رئیس، نمایندگان ملت ایران،

ستایش کنیم خداوند یکتا را که انوار رحمت بیکرانش خجسته آب و خاک ایران زمین را در بر گرفته و این سرزمین لایزال آریائی را به نور عدل و حکمت آریامهر، شاهنشاه بزرگوار ایران زمین روشن و جاودانه ساخت (احسنت). سپاس داریم شاهنشاهی را که ملت خویش را از سراشیبی‌های زمان و گردابهای مخوف حوادث بسوی افقهای روشن و تابناک رهنمون گشته و نام ایران و ایرانی را با عظمت و افتخار، آزادگی و سربلندی، عدل و دانش و نوعدوستی و بشرخواهی قرین ساخت (صحیح است).

پیشوای بلنداختری که ایران دو هزار و پانصد ساله باستانی را با تمام ذخایر و گنجینه‌های علم و ادب، مجد و عظمت و حکمت و فرهنگ خلاقش به حیات دوباره فرمان داده و تولدی دیگر بخشید (احسنت). امروز ما در پیشگاه تاریخ قرار گرفته‌ایم، در برابر نقطة عطف تاریخی که سرنوشت سیاسی اقتصادی و اجتماعی نسل ایران را بطرز قاطع و اعجاب انگیزی رقم زده‌است، نقطة عطفی که با اراده توانای رهبر عالیقدر ایران طومار سیاه ۷۰ سالة نفت این سرزمین را برای همیشه درهم نوردیده و نوید بخش دوران طلائی عاملیت و حاکمیت کامل ملت ایران بر یکی از بزرگترین منابع و ذخایر ملی خویش گردیده‌است (صحیح است).

روزی که شاهنشاه در کنگره بزرگداشت نخستین دهه انقلاب شاه و ملت، در آن جلسه تاریخی و شکوهمند که ملت ایران اشک شوق از دیده جاری می‌ساخت با چنان حدت و قاطعیت اعجاب انگیزی موضوع نفت را مطرح ساختند و دو راه حل روشن ولی غیر قابل تردید را در پیش پای شرکتهای نفتی قرار دادند شاید کسی نمی‌توانست باور کند که این غولهای عظیم صنعت نفت روزی از منافع ۷۰ سالة خود در این سرزمین صرفنظر کرده و بالاخره در مقابل منطق قاطع و ارادة خلل ناپذیر شاهنشاه ایران سر تسلیم فرود آورند (صحیح است) همه از خود می‌پرسیدند که بالاخره سرنوشت نفت بکجا خواهد انجامید؟

ولی ما دیدیم و این سعادت بزرگ تاریخی را درک کردیم که تحت ارشاد مستقیم و در پرتو حزم و کیاست و اراده توانای رهبر عالیقدر ایران آخرین بقایای قید و بند وابستگی به شرکتهای خارجی نیز از دست و پای اقتصاد پیشرو و شکوفان ایران گسیخته گشته و آرزوی دیرین ملت ایران در عاملیت و حاکمیت کامل بر کلیه ذخایر و تأسیسات نفتی خود جامه عمل بخود پوشید. در اینجا لازم میدانم قسمتی از فرمایشات تاریخی شاهنشاه آریامهر در این زمینه که در مصاحبه نمایندگان مطبوعاتی روزنامه ندای ایران نوین ایراد فرموده بودند بازگو نمایم:

شاهنشاه می‌فرمایند: «خود ما صاحب نفت هستیم، آنهم صاحب اختیار مطلق و کامل و حقیقی و نه ظاهری و این چیزی است که عنقریب خواهید دید و مورد اعجاب همه قرار گرفته‌است که چطور ما به این موفقیت رسیدیم، روی اصل ثبات و اینکه دنیا فهمیده‌است که ما روی حرفی که می‌زنیم میایستیم و جنبه‌های فنی مطلب را هم در نظر می‌گیریم، ولی از حق ایران یک سر سوزن هم صرفنظر نمی‌کنیم و این است که ایران از لحاظ اداری، فنی، رژیم ثبات، قدرت و داشتن کارشناس به مرحله‌ای رسیده‌است که توانسته‌است این موفقیت عجیب را در مورد نفت بدست آورده (صحیح است).

نظری به تاریخ صنعت نفت ایران نشان می‌دهد که طی ۷۰سال اخیر یعنی از ابتدای فعالیت دارسی در مسجد سلیمان تاکنون صنعت نفت مراحل مختلف و پر سر و صدائی را پشت سر گذاشته و از ۲۳ سال پیش به اینطرف یعنی از زمان ملی شدن تاکنون با چند رویداد بزرگ تاریخی مواجه بوده‌است که در این میان توافق سن موریتس را که منجر به عقد قرارداد درخشان جدید گردید، باید مهمترین رویداد ۷۰ سال اخیر بشمار آورد، زیرا که نه تنها این دگرگونی بنیانی مآلا منجر به وقوع تحولات عمیق در رشته‌های مختلف اقتصادی و صنعتی کشور و موجب برقراری نظام جدیدی بین ایران و بازارهای نفتی جهان خواهد گردید، بلکه این قرارداد انقلابی مبشر حاکمیت و عاملیت مطلق استقلال اقتصادی و قدرت وعظمت ملی برای نفت ملت ایران می‌باشد.

با تصویب قرارداد جدید و فروش نفت و گاز و الغای قرارداد ۱۳۳۳ کنسرسیوم قانون ملی شدن صنعت نفت که در این مدت بیشتر از لحاظ موازین حقوقی معتبر بود پس از ۲۳ سال مفهوم و معنای واقعی پیدا کرده و عملا به مرحلة اجرا درخواهد آمد، زیرا که اگر به تاریخ صنعت نفت ایران مراجعه نمائیم خواهیم دید که در تمام قراردادهائی که از زمان دارسی تاکنون انتعقاد یافته‌است این وجه مشترک اساسی وجود داشته‌است که در هر زمان و در هر قراردادی کنترل ذخایر نفتی کشور و اتخاذ تصمیم در بارة میزان بهره برداری و طرق بهره برداری از این منابع ثروت ملی به وسیله مؤسسات دارندة امتیاز و یا شرکتهای عضو کنسرسیوم و در خارج از کشور انجام می‌گرفت و پیوسته آنها بودند که دلخواه ذخائر نفتی ما را مورد بهره برداری قرار می‌دادند، ولی اینک که آرزوی دیرین ملت ایران جامة عمل بخود پوشیده‌است، با انتقال مرکز فرماندهی و مدیریت امور نفتی و مرکز تصمیم گیری از لندن به تهران این خود ایرانی است که برای استفاده از ذخایر ملی خویش و بالاتر از همه برای حفظ و بازدهی هر چه بیشتر این منابع ثروت ملی تصمیم می‌گیرد و طرحهای

مفید و منطبق با مصالح و منافع ملی خویش را ارائه می‌دهد (صحیح است).

درمورد خطوط اصلی قرارداد درخشان جدید که متن کامل آن بین نمایندگان ارجمند توزیع گشته و به تفصیل نیز از طرف جناب آقای نخست وزیر و همکاران گرامی دیگر تشریح گردیده، بنده عرضی نمی‌کنم، لیکن در این لحظة شکوهمند و تاریخی و در این برهة زمان که تاریخ اقتصاد ایران ورق می‌خورد، پیامی برای شما دارم، پیامی گرم و شورانگیز از خطه‌ای که خوزستان نام دارد و شریانهای حیات- بخش اقتصاد ایران را در سینه گرم و سوزان خود پرورش دده‌است، از سرزمینی که چشمه‌های نفت خروشان آن در این لحظه تاریخی با آهنگ طپش قلب ملت ایران می‌جوشد و می‌خروشد و آوای شادی سرداده‌است و این چشمه‌های جوشان و سیال از امروز فقط برای ملت ایران و بخاطر اعتلای ایران جاری می‌گردد.

من از شهر آبادان سخن می‌گویم (احسنت)، از پالایشگاه عظیم و از تأسیساتی که امروز خود را از آن ایران و ایرانی میدانند، از مردمی سخن می‌گویم که شب و روز در گرمای سوزان خوزستان از منابع ملی ما پاسداری کرده‌اند تا امروز آنرا در پیشگاه عدل شاهنشاهی به ملت ایران تقدیم نمایند، از اشکهای شادی و لبخندهائی سخن می‌گویم که امروز بر چشم و لب هزاران زن ومرد و کودک و بزرگ خوزستانی مشاهده مینمائیم، از کارگران فرتوت و سالخورده‌ای باز می‌گویم که هنوز درد تلخ استعمار خارجیان و استثمار بی امان بیگانگان را در قفسه سینة خود دفن کرده ولی امروز با غرور و شادمانی به پالایشگاه و تأسیساتی که با عرق جبین و کدیمین آنها ساخته و پرداخته گشته و اینک بخود آنها تعلق گرفته‌است، می‌نگرند (صحیح است).

پالایشگاه آبادان که در سال ۱۲۸۷ شمسی تأسیس و از سال ۱۲۹۱ مورد بهره برداری قرار گرفت، در طول حیات ۶۵ سالة خود شاهد بحرانی ترین وتاریخی ترین حوادث یک پالایشگاه جهانی بوده‌است. تا سال ۱۳۲۹ که به حیات کوتاه شرکت نفت ایران و انگلیس خاتمه داده شد، این واحد عظیم صنعتی بدست خارجیها و برای تأمین منافع بیگانگان کار می‌کرد، لیکن با ملی شدن صنعت نفت و در پرتو اراده مبارک ملوکانه نقش مهندسین و کارشناسان ایرانی در ادارة آن روزبروز آشکارتر گردیده و رشد سریعی در میزان تولید و بهره وری و کارکرد آن بوجود آمد. در این زمینه می‌توانیم اقدامات چشمگیر شرکت ملی نفت ایران را در امر تقلیل کارشناسان خارجی و تعلیم و آموزش مهندسین ایرانی نام ببریم.

صنعت نفت و پالایشگاه آبادان مفتخر است یکی از مراکز آموزش و پرورش کادر فنی و مدیران لایق و باکفایت در ایران بوده و با تجربیات گرانبهائی که کارشناسان و کارکنان پالایشگاه آبادان در سالهای اخیر بدست آورده‌اند، توانسته‌اند با قدرت و مهارت وکارآئی تمام، احتیاج پالایشگاه را بوجود کارشناسان خارجی بتدریج از بین برده و خود جای نشین آنها گردند.

در اینجا لازم میدانم از مساعی و زحمات جناب آقای دکتر اقبال رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت ملی ایران و سایر کارکنان صدیق صنعت نفت که در انجام این امر مهم ملی از هیچ نوع کوششی فروگذار نکرده‌اند، صمیمانه سپاسگزاری نمایم(احسنت).

باین ترتیب و با ملی شن صنعت نفت و کاهش روزافزون کارشناسان خارجی و افزایش کارآئی و میزان تولید و ظرفیت آن پالایشگاهی بوجود آمد که یکی از عظیم ترین و بزرگترین تأسیسات نفتی جهان بوده و با ظرفیتی بمقدار ۲۵ میلیون متر مکعب در سال توانسته‌است بزرگترین رقم فرآورده‌های نفتی را مانند نفت گاز، بنزین موتور، نفت سفید، سوخت جت، بنزین هواپیما، سوخت دیزل و قیر در سال ۱۹۷۲ از طریق بندر آبادان بخارج صادر نماید.

این پالایشگاه در نقش یک پالایشگاه متوازن – کننده نفت خام را طوری تصفیه می‌نماید که ضمن تولید حداقل فرآورده هائی که چندان مورد تقاضای بازار داخلی و صادرات نیست، نیازمندیهای فراوان فرآورده‌های ویژه را بنحو احسن تأمین نماید (انشاءالله).

خوشبختانه پالایشگاه آبادان توانسته‌است با داشتن دستگاههای مختلف و بکار بردن شیوه‌های پیشرفته فنی و مدیریت دقیق قابلیت انعطاف زیادی داشته و محصولات

خود را در بازارهای جهانی مانند کشورهای جنوب و جنوب شرقی آسیا، ژاپن، استرالیا، کشورهای آفریقا، اروپای غربی، آمریکای شمالی و سایر مناطق عرضه نماید. علاوه بر کشورهای نامبرده مشتریان عمده نفت سوخت پالایشگاه آبادان کشتیهای نفت کش و تجارتی هستند که به خلیج فارس آمد و رفت می‌کنند، به این ترتیب ملاحظه می‌کنیم که آبادان بخوبی توانسته‌است از عهده رقابتهای تجاری و نوسانات بازار برآمده و محصولات خود را حتی در بازار کشورهائی مانند ژاپن که از لحاظ پالایش توسعه یافته‌است بفروشد، این موفقیت در اثر وضع خاص پالایشگاه مرغوبیت و متنوع بودن محصول مدرنیزه کردن دستگاهها و از همه مهمتر کاهش هزینه‌های جاری در سالهای اخیر بوده‌است، همچنین پالایشگاه آبادان توانسته‌است طی ده سال اخیر بر اثر کاستن ضریب تکرار حوادث سه بار متوالی نایل به دریافت نشان افتخار ایمنی از شورای ملی ایمنی ایالات متحده آمریکا گردد و امروز این پالایشگاه به این عظمت که به قدرت مهارت و نیروی کار و کوشش کارگران و کارکنان ایرانی اداره می‌گشت، لیکن هنوز اتخاذ تصمیم و تعیین خط مشی، فعالیت آن و تعیین میزان پالایش و سایر امور بنیانی مربوط به آن در لندن و توسط کمپانیهای خارجی تعیین می‌گردید، با الغای قرارداد ۱۳۳۳ کنسرسیوم و انتقال ستاد فرماندهی و تصمیم گیری از لندن به تهران از حیطه تصرف و اختیار بیگانگان خارج گشته و با تمام افتخارات و تلاشها و کوششهای ثمربخش آن به ملت ایران تعلق خواهد گرفت و این ما خواهیم بود که طبق قرارداد جدید روزانه در حدود ۳۰۰۰۰۰ بشکه نفت خام متعلق به شرکتهای عضو کنسرسیوم را با قیمتی که خود ما تعیین خواهیم کرد در پالایشگاه متعلق بخود تصفیه خواهیم نمود (صحیح است).

مردم شاهدوست و میهن پرست خوزستان و آبادان کارگران و کارکنان صنعت نفت مانند سایر هموطنان خود امروز غرق در سرور و شادمانی و غرور و اقتخار هستند، آبادانی امروز میداند که بالاخره ثمرة شیرین تلاشها و کوششهای سخت دوران گذشته را بدست آورده و اینک در اثر رهبریهای داهیانه شاهنشاه آریامهر، تلاش و کوشش مداوم شرکت ملی نفت و کارکنان صدیق آن شهری آباد، آزاد و تأسیساتی پرافتخار بدست آورده‌است که با بزرگترین بنادر جهان به رقابت برخواهد خواست (صحیح است).

با عقد قرارداد جدید فروش نفت و گاز نه تنها ملت ایران مالک کلیه تأسیسات نفت در حوزه قرارداد و پالایشگاه آبادان گردید، بلکه مالکیت و اختیار کلیه منابع نفت و گاز، میزان و نحوه استخراج و اکتشاف و فروش آنرا نیز بدست آورد. از این پس این خود ایرانی است که با حزم و احتیاط و دلسوزی کامل در مورد میزان بهره برداری و حفظ و نگهداری از منابع زیرزمینی خویش تصمیم گرفته و اقدامات لازم را هر چند که با هزینه‌های گزاف همراه باشد انجام خواهد داد. اینک افتخار دارم درود بی پایان و مراتب سپاس و حقشناسی مردم خوزستان بخصوص شهرستان آبادان را به پیشگاه رهبر عالیقدر ایران، شاهنشاه آریامهر که موجبات الغاء قرارداد ۱۳۳۳ کنسرسیوم و اعمال حاکمیت مطلق و اداره صنایع عظیم و منابع ملی نفت را فراهم فرمودند، تقدیم داشته و این توفیق بزرگ را به ملت ایران و به دولت خدمتگزار جناب آقای هویدا که افتخار انجام این امر مهم ملی را کسب کرده‌اند، همچنین جناب آقای دکتر اقبال رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت ملی نفت و جناب آقای دکتر آموزگار وزیر محترم دارائی تبریک و تهنیت عرض می‌نمایم.

همچنین مراتب سپاس و درود بی پایان جامعه زنان ایران را که مانند برادران ایرانی خود امروز غرق در سرور و شادمانی بوده و در این موفقیت بزرگ سهیم و شریک بودند، به پیشگاه مبارک شاهنشاه آریامهر تقدیم می‌دارم.

زنانی که بر خلاف فرمایش جناب آقای زهتاب فرد انگشتان هنرپرور و مشکل گشای آنان تحت حمایت رهبر عالیقدر ایران پیوسته در خدمت علم و دانش فرهنگ و هنر و پیشرفت اقتصاد ایران بکار گمارده شده‌است. از خداوند متعال توفیق خدمت در انجام هر چه بهتر و درخشانتر صنعت عظیم نفت ایران را برای کارکنان صدیق این صنعت مسئلت می‌نمایم (احسنت – احسنت).

رئیس- آقای صادقی بفرمائید.

میرآقا صادقی- جناب آقای رئیس، خانمها و آقایان،

در مورد لایحه مربوط به قرارداد فروش و خرید نفت گفتنیها زیاد گفته شده‌است، قبل از تقدیم لایحه به ساحت مقدس مجلس بحث و تفصیل طولانی زیر عنوان قرارداد انقلابی فروش و خرید نفت در سالن اجتماعات وزارت کشور بعمل آمده و کلیه افراد ملت از مزایای اعجاب انگیز این قرارداد مستحضر گردیده‌اند. روز تقدیم لایحه جناب آقای نخست وزیر با بیانات متین خود این قرارداد را توضیح و تفسیر فرمودند، روز تصویب لایحه در کمیسیون دارائی با حضور جناب آقای نخست وزیر و ریاست معظم مجلس و جناب آقای وزیر دارائی و اعضای محترم کمیسیون دارائی هر یک از پیشقدمان مجریان اهداف مقدس شاهنشاه عظیم الشان مطالبی ایراد فرمودند و اینجانب بنام نماینده اقلیت و عضو کمیسیون دارائی عقیده و نظریه خود را معروض داشتم، چون در فرصت کوتاهی نمی‌توانستم مکنونات قلبی خود و خواسته موکلین عزیز خود را به منصه ظهور رسانیده و دین خود را در این موفقیت حساس تاریخی ادا کرده باشم، با کسب اجازه از مقام محترم ریاست و نمایندگان ارجمند مجلس بنام یک نماینده اقلیت و بنام یک نماینده آذربایجانی، آذربایجانی که در طول تاریخ مرزدار وفادار و شاهدوست جان نثار بوده‌است، از این مکان مقدس، خانه امید ملت اصیل وحق شناس ایران چند دقیقه وقت گرانقدر نمایندگان محترم را بگیرم و در مقابل عظمت اقدام ران ملخی به پیشگاه سلیمانی شاهنشاه اصلاح طلب و ناخدای کشتی سعادت و سربلندی ایران عزیز برده باشم (احسنت).

عرض کردم افتخار دارم بنام یک نماینده اقلیت صحبت می‌نمایم. بلی در میدان مبارزات ملی و عرضه پیشبرد نقشه‌های خوشبختی و سرفرازی مل سنگر اقلیت نصیب اینجانب گردیده‌است (صحیح است). در مقابل پروژه‌های مترقیانه و لوایح سودمند و جریانات مهمه: اقلیت و اکثریت، موکل و وکیل، دولت و ملت، صغیر و کبیر، توانگر و فقیر، روستائی و شهری، روحانی و بازاری وجود ندارد. ملت ایران یک پارچه و نمایندگان آنها یکدل و یک جهت پشتیبان و طرفدار می‌باشند. اگر الفاظ متعدد و مختلف است معنی واحد دارند:

سه نگردد بریشم ار او را – پرنیان خوانی و حریر و پرند

در سه آئینه شاهد ازلــی – پرده از روی تابناک افکنـــد (احسنت).

شاهد صدق و عرایضم جوش و خروش ملت ایران در این دقایق پرشور و شعف می‌باشد. بازار و دکاکین و مغازه‌ها آئین بندی شده‌است، رادیو و تلویزیون و جراید هزار یک احساسات ملی را منعکس میگردانند، دانشجویان دانشگاه و تیپ تحصیل کرده و فهمیده که چشم و چراغ ما هستند با روستائی مرزنشین در این شادی و پیروزی سهیم و شریک می‌باشند، در این مورد اقلیت مفهومی ندارد (صحیح است- احسنت).

بنام یک نماینده که بنام فردی از افراد ایران از تریبون مجلس استفاده کرده گذشتگان و اجداد و نیاکان خود را که عمری در تاریکی و تعصب استبداد و استعمار بسر برده و با حسرت زندگی خود را سپری ساخته‌اند مخاطب قرار داده و عرض می‌کنم:

بپا خیزید و ایران امروز را با ایرانی که دیده بودید مقایسه کنید، افتخار نمائید که دیو استعمار برای همیشه نابود گردیده و ثروت ملی را که اجانب به یغما می‌بردند با دست توانا و پرمیمنت شهریار بااقتدار و پیشوای فداکار و پدر تاجدار یعنی شاهنشاه آریامهر بخود ملت سپرده شده‌است (احسنت).

ایران امروز نه تنها جزو کشور عقب افتاده و در حال توسعه نیست و پشیزی به وام بیگانگان نیاز ندارد، خود در توسعه این قبیل کشورها حال سازندگی دارد و به عقب ماندگان کمک می‌نماید به اغلب کشورها وام می‌دهد نقشه‌های اصلاحی را در آنها پیاده می‌کند و در میان ملتهای جهان حالت رهبری و پیشوائی پیدا کرده و با تشکیل لژیون خدمتگزاران بشر و اجرای اصول انقلاب سرمشق و مدل عوامل ترقی و تعالی گردیده‌است (صحیح است).

چون موضوع سخن در باره لایحه اخیر است از مطلب پر دور نروم: ۷۲ سال پیش قرارداد ننگین دارسی بسته شد. با بلند شدن اولین دکل نفت در جنوب ایران بوی استعمارگری اطراف و جوانب این کشور باستانی را پر کرد، دادن وجه ناچیز از عواید نفت بخود ملت عنوان صدقه پیدا کرد، هم میهنان ما در جنوب از گرسنگی و بی داروئی جان می‌دادند، ثروت خدادادی آنان را دیگران به یغما می‌بردند و برای اینکه به این چپاول و تاراج خود ادامه دهند، در دستگاه دولتی اعمال نفوذ کرده و از عناصر غیر صالح پشتیبانی می‌نمودند.

سرسلسلة خاندان جلیل پهلوی رضا شاه کبیر قرارداد دارسی را لغو و با شرایط بهتری قرارداد جدید بسته شد ولی دیو استعمار هنوز قدرت داشت و نمی‌گذاشت این مصلح کبیر مطابق میل و خواسته خود با اجانب دست و پنجه نرم کند و اوضاع و مقتضیات بین المللی نیز شدت عمل را اجازه نمی‌داد.

سوم شهریور ۲۰ رسید.

فشار اقتصادی و نظامی واجتماعی که بر این ملت صبور رسید اگر موقع شناسی و حسن تدبیر ناخدای کشتی طوفان زده ایران نبود، شاید وقایع ناگوارتری مانند جریان آذربایجان و بلوای شیراز پیش می‌آمد. شاهنشاه جوانبخت موی سر خود را بنقد جوانی و شب نخوابی و تدبیر و تدبر سفید کرده و با مقابله با حوادث و سوانح توانستند نام ایران و نام پرافتخار خود را در صفحات زرین تاریخ ثبت و ضبط نمایند.

نهضتی بنام نهضت ملی شدن نفت در این مملکت پیش آمد از شاه تا گدا از این قیام حمایت می‌کردند، عدم حسن نیت و تعصب و خودخواهی گردانندگان این قیام اگر نفت را ملی می‌کردند، ملت را به ورشکستگی و دودستگی سوق دادند تا جائی که نفت ایران یک بشکه خریدار نداشت.

رئیس دولت وقت که وعده داده بود هر ایرانی صاحب چند بشکه نفت خواهد شد از پرداخت حقوق کارمندان نفت عاجز مانده و اسکناس بی پشتوانه چاپ نمود. در اینمورد نیز نزدیک بود کشتی ایران در میان امواج بیگانه پرستی و فقر اقتصادی و اخلاقی غرق شود که باز ناخدای خداشناس دامن همت بر کمر بست و کشتی را به ساحل نجات سوق داد.

پس از ظهور تجلیات ملکوتی و وحدت ملی در ۲۸ امرداد دنیا و غارتگران بین المللی به شخصیت و موقعیت شاهنشاه ایران پی بردند و حاضر شدند که ضمن قرارداد ۱۳۳۳کنسرسیومی تشکیل گردد و با شرایط دنیا پسندانه اداره کنند و خریدار نفت ایران باشند، گواینکه این قرارداد مزایای چشمگیر داشت و هر چند بار هم با استفاده از فرصت زمان مزایای بیشتری بر آن افزوده می‌شد ولی ایرانی نمی‌توانست ادعا کند که نفت واقعاً مال اوست و دیگران در آن دخالتی ندارند (صحیح است).

وجود کنسرسیوم کارگر زحمتکش نفت را نمی‌توانست ارضاء نماید که زحمتی را که در میان آفتاب سوزان آبادان متحمل می‌شود، صددرصد برای ایران و بنام ایران است.

گو اینکه شش سال از عمر کنسرسیوم باقی بود و پس از گذشت این زمان کلیه تأسیسات و متعلقات نفت بدست ایرانی سپرده می‌شد.

ولی شش سال در عصر ما مدت کوتاهی نیست، زیرا در ده سال پس از تصویب منشور انقلاب شاه و مردم، ایران بیش از چند قرن بسوی ترقی و تعالی جهش کرد که آثارش در اطراف و اکناف میهن گرامی پیدا است و دنیا در مقابل عظمت و تأثیر این جهش و انقلاب سر تعظیم و احترام فرود می‌آورد (صحیح است).

با ابتکار شاهانه و با تدابیر حکیمانه شهریار اصلاح طلب بدون سر و صدا و عوام فریبی قبل از انقضای شش سال قرارداد ۱۳۳۳ لغو و ایرانی بمعنی واقعی کلمه صاحب علی -الاطلاق نفت و ذخائر ملی گردید که اینک لایحه آن در این خانه امید ملت مطرح بوده و بطور حتم باتفاق مطلق آراء تصویب خواهد گردید. ایرانی صاحب ثروت و مال خود گردیده‌است.

مهندسین و کارکنان و کارگران شریف ایران در تمام سنگرهای نفتی جای بیگانگان را گرفته‌اند، نفت ایران ناظر و قیم ندارد، خود فروشنده مال خودش است و کنسرسیوم خریداری بیش نیست، اعمال نفوذ از روزنه نفت

برای همیشه از قاموس هستی و سعادت ملت ایران محو و لغو گردیده‌است، اینک از طرف خود و موکلین گرامی مردم شاهدوست و میهن پرست شاهپور که کتباً و تلگرافاً بوسیله تلفن خواستارند که احساسات از دل برآمده ایشان را در مجلس شورای ملی منعکس گردانم عرضه می‌دارم (احسنت).

بر این مژده گر جان فشانم رواست

که این مژده آسایش جان ماست

این پیروزی بزرگ و این واقعه فرخنده و این موفقیت غیر قابل تصور را به پیشگاه شاهنشاه مفخم و دولت و ملت باستانی ایران و کارگردانان لایق شرکت ملی نفت تبریک عرض نموده و چون هر روز و هر ساعت تدابیر عالیه شهریار خجسته خصال و خیر و برکت جدیدی نصیب این ملت میگرداند از هیئت محترم دولت و احزاب ارجمند سیاسی و افراد ملت ایران بخصوص جوانان و دانشگاهیان استدعا و تمنی دارم که لحظه‌ای از اصغای اوامر ملوکانه و اجرای اهداف مقدسه رهبر خردمند کشور غافل نباشند، مبادا فرصتی فوت شود، اوامری بی اجرا بماند.

یک چشم زدن غافل این شاه نباشیم

شاید که نگاهی کند آگاه نباشیم

با عرض اعتدار از اطاله کلام چون در این ساعات پرارزش شاهنشاه اسلام پناه و شهبانوی رؤف و مهربان برای شناساندن عظمت نهضتهای اخیر ملی در بزرگترین کشور جهان مهمانان شخص اول کشور امریکا می‌باشند، از صمیم قلب دست نیاز بسوی خالق بی نیاز و چاره ساز دراز کرده و عرضه می‌دارم: آن سفر کرده که صدقافله دل همره اوست- هر کجا هست خدایا بسلامت دارش (احسنت – احسنت).

رئیس- آقای سراج الدینی بفرمائید.

سراج الدینی- جناب آقای رئیس، نمایندگان محترم، سعادتمند و سرفرازم که فرصت یافتم در چنین روزی در بارة موضوعی که یقین دارم تاریخ مبارزات سیاسی این ملت آنرا بنام یکی از پیروزیهای مهم و درخشان ایران عصر انقلاب به آیندگان این سرزمین عرضه می‌کند درخانة ملت سخن گویم. سعی می‌کنم با ایجاز و اختصار کامل بر حسب وظیفه بازگوکنندة گوشة کوچکی از احساسات پاک مردم در قبال حاکمیت مطلق ملت بر منابع نفت ایران زمین باشم تا این نوبت پرافتخار به همکاران محترم نیز برسد. سخن را با بازگو کردن جمله‌ای کوتاه، ولی بسیار مهیج و افتخارافزا آغاز می‌کنم (احسنت).

کلام الملوک ملوک الکلام، روزی که رهبر عالیقدر انقلاب عظیم ایران شاهنشاه آریامهر در اجلاسیة کنگرة تاریخی بزرگداشت دهة انقلاب، با قاطعیت محکم و تمام فرمودند: «قرارداد نفت تجدید نمی‌شود» چنان شور و هیجانی در قلوب قاطبة ملت ایران ایجاد شد که زبان مقال نمی‌تواند مبین حال باشد، جذبات عشق را چگونه می‌توان توجیه کرد؟ و وجدانیات را با کدام آرایش و تصویب می‌توان مجسم ساخت؟

آری این نوید فرح افزا که سالیان دراز در دورنمای افق خیال مطلوب هر فرد ایرانی بود، برق آسا تجلی کرد، نسیم امید بر اخگر درون عشاق دلباختة میهن وزیدن گرفت، و گرد نگرانی قرون و اعصار را بزدود. و شور و هیجان دلها را بفزود. زیرا بکرات و مرات این مطلب برای ملت ایران ثابت شده‌است که هر گاه حف مشکلات مملکت به انتها درجة صعوبت رسید، ارادة شاهنشاه اسلام پناه با تأییدات خداوندی حلال معضلات بوده‌است، در اینجا احتیاجی به ذکر قرائن و شواهد نیست، زیرا بیشتر همکاران محترم نظایر آنرا بسیار دیده و بیاد دارند.

سروران محترم، مطلب خلع ید اجنبی از منابع نفت ملی کار ساده‌ای نیست و باید به تاریخچة سابقة هفتاد و دو سالة نفت نگاه کرد و دید که از کجا به کجا رسیده‌ایم که آن مطلب از موضوع مقال بنده خارج است و قطعاً توضیحات همکاران عزیز دیگرم در این مورد کافی بوده‌است.

در جهان امروز نفت از احتیاجات اولیه و ضروری هر ملتی بشمار می‌رود، و مخصوصاً برای کشورهای صنعتی جنبة حیاتی دارد. بازستاندن آن به نیروی خرد و تدبیر و تأثیر بیان و تقدیر، آنهم از کمپانیهای نفتی بدون

توسل به زور و ستیز بی شباهت به اعجاز نیست، حقاً دست موسی و دم عیسی می‌خواهد خلع ید اجنبی از مابع سرشار نفت ایران حماسه‌ای است که قرنها سینه به سینه برای نسلهای آیندة این ملت بنام بزرگترین سند افتخار عصر آریامهر باقی خواهد ماند (صحیح است) و الهام بخش حماسه و شجاعت و از خود گذشتگی خواهد بود، همکاران محترم قبول بفرمائید! آنچه که در انسان اصالت دارد، احساس و عواطف فطری بشری است. که آزادی و حق حاکمیت مطلق بر مقدرات آنهم در خانة خود سرفصل این احساس فطری است (صحیح است). که عقل و منطق و خرد عارضی و طاری بر آن هستند، زیرا از ذاتیات انسانی نیست، بلکه اکتسابی و محمول بر موضوعند و زیوری زیبا و مصنوعی برای انسان بشمار می‌روند، پس باید قبل از هر چیر به احساس آدمیزاد که فطری و لاینفک و ذاتی اوست توجه کرد. احساس ایرانی با توجه به خاطراتی که از دست – اندازی کمپانیهای بیگانه داشت، جریحه دار شده بود. لذا دخالت آنان بطور مستقیم یا غیرمستقیم در امر صنعت نفت بهر صورت باز برای هر ایرانی ناگوار و ناخوشایند بود و تا زمانی که آن کمپانیها در امر نفت دخالت داشتند، گفتم بهر صورت، باز هم بار خاطر بودند، و آرامش روحی و اطمینان ضمیر برای ملت ایران بوجود نمی‌آمد، و اگر هم می‌پذیرفت، جنبة تسلیم عقلائی داشت و حتی از آلا و نعمات آن، آنطوری که شاید و باید احساس لذت نمی‌کرد.

آنکه حنظل ریخت در کامم ندارم انتطار – تا بشهد و شکرش شیرین نمایم کام خویش (احسنت)

بنازم به ابتکار رهبری که بموقع درد را تشخیص و دارو را تجویز می‌فرماید (احسنت). آری اثری که اعمال حاکمیت کامل ایران بر صنایع نفت در روحیة تمام طبقات ملت ایران بجا گذاشته‌است بخوبی مشهود و هویداست. اما با اجازة همکاران محترم می‌خواهم بطور اختصار هم بازگوکنندة احساس مردم حوزة انتخابیه خود یعنی ساکنان آزادة کردستان در مقابل این پیروزی بزرگ ملی باشم. مردم کردستان در قبال این مطلب مهم غرق در شادی هستند و در بارة آن چون یکی دیگر از حماسه‌های بزرگ ملی صرفنظر از جنبه‌های مهم اقتصادی فکر می‌کنند (صحیح است). از اینکه جنبة حماسی بمقال دادم معذورم بدارید! چکنم مطلب حماسه زاست، برای مزید اطلاع همکاران محترم در چند روز اخیر که مطلب نفت مطرح شده، بطوریکه اطلاع دارم در تمام نقاط کردستان اعم از شهر و روستا نظیر سایر مناطق کشور مجالس جشن و سرور و شادمانی برپا بوده‌است، هر تیپ و دسته و طبقه صنفی بمیزان درک و برداشت خود از مطلب، زبان به تأیید و تحسین و تمجید و ستایش گشوده‌اند، و در هر محفل سر تعظیم در مقابل رهبری شاهنشاه ایران زمین سایة خدا و رمز وحدت ملی فرود می‌آورند و مراتب جانبازی و سپاس و حقشناسی را توأم با شور و هیجانی که خاص مردم این منطقه از ایران عزیز است، به پیشگاه شاهنشاه آریامهر معروض می‌دارند (صحیح است) از مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی استدعا دارد که مراتب را به شرف عرض معظم له برساند.

یقین دارم در نتیجة این پیروزی عظیم چنان روحیه‌ای در تمام افراد ملت ایران ایجاد خواهد شد و چنان تحرکی بوجود می‌آید که در آیندة نزدیک اقتصاد ملت ایران در اثر پیشرفت صنعت و کوشش مردم و بهره برداری از منابع دیگر مملکت از استفاده از نفت هم بی نیاز خواهد شد (احسنت).

بی مناسبت نیست که بعرض همکاران محترم برسانم همانطوری که بارها بعرض رسیده‌است، هر گاه ملت ایران به پیروزیهای چشمگیری نایل می‌آید، صدای بوق و کرنای سلاخان تکریتی از رادیوهای باهویت و بی هویت بعثی بگوش -خراشتر می‌گردد. در چند روز اخیر باز هم چنین وضعی در سلاخ خانه بعثی‌ها جریان دارد، این پیروزی ما باز هم آنان را دچار اضطراب کرده‌است.

به آقای البکر و یارانش میگوئیم کشتار دسته جمعی سیاستمداران عراق آنهم با آن شتاب زدگی و با آن محاکمات و قضاوتهای کذایی که در بیست و چهار ساعت حکم اعدام نزدیک به سی نفر از رجال برجسته عراق را صادر و اجرا می‌کند، عبور دادن ایرانیان شریف به اجبار از منطقة مین گذاری شده یورش به روستانشینان

اکراد آریائی نژاد و هزاران جرایم دیگر با هو و جنجال بر جهانیان مکتوم نمی‌ماند. حکومت قلدری و زور دامه نخواهد داشت.

بقول خود عربها: اذا الشعب یوماً ارادالحیا

فلاید ان یستجیب القدر (احسنت).

روزی ارادة ملت عراق تقدیر را با خود هم آهنگ خواهد ساخت و کاخ ستم را بر تو و یارانت ویران خواهد کرد، تکریتیها به کسانی که ناگهان و تازه به دوران رسیده و بر اثر عواملی نامطلوب به مقامی می‌رسند که برازندة آن نیستند، مثالی مرکب از ترکی و عربی دارند که شاید البکر بارها آن را از همشهریانش شنیده‌است، آنان در چنین مواردی میگویند. «سن گیلدو لوالهواد عبلک» تو خودت آمدی یا هوا تو را غلطاند و به اینجا آورد. مردم شریف عراق آن عوامل نامطلوبی که تو را به آنجا آورده‌است، بخوبی می‌شناسند و از راز پشت پرده آگاهند، و بی گمان روزی درجهنم خودساخته خود خواهید سوخت. و ملت ایران با ملت عراق هم کیش خود کمافی- السابق بحکم روابط دیرین و فرهنگ و آئین با همدیگر خواهند ساخت و مناسبات دیرین را تجدید خواهند کرد (صحیح است).

در اینجا لازم میدانم که از زحمات شبانه روزی خدمتگزار صدیق شاه و مردم جناب آقای نخست وزیر هم مسلک هویدای عزیز و همکارانش مخصوصاً وزیر لایق دارائی و جناب دکتر اقبال مدیر عامل دانشمند شرکت ملی نفت و کارشناسان نفتی ایران قدردانی و تجلیل و تبریک عرض کنم که توانسته‌اند چنین لایحه‌ای مترقی بر مبنای تدابیر داهیانة رهبر عالیقدر ملت ایران تهیه و به مجلس شورای ملی تقدیم کنند، خدا را شکر که مأموریت انجام این امر خطیر ملی نصیب دولت پاسداران انقلاب شاه و مردم شد.

در خاتمة عرایضم وظیفه دارم که بنمایندگی از طرف رهبر نقشبندیة کشورهای اسلامی حضرت شیخ سراج الدین نقشبندی این پیروزی بزرگ را مستقیماً به نمایندگان محترم مردم و بتمام ملت ایران تبریک بگویم، موفقیتهای روزافزون دولت خدمتگزار شاه و مردم را از بارگاه احدیت تمنا می‌کنم (احسنت- احسنت).

رئیس- چند نفر از آقایان اجازه صحبت خواسته‌اند، چون وقت نزدیک به اتمام است اگر اجازه بفرمائید بعد از ظهر جلسه داشته بایم که آن آقایان هم، صحبتشان را بکنند (نمایندگان – موافقیم- صحیح است).


منبع