پیمان سه دولت

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
اشغال ایران به وسیله ارتش بریتانیا و شوروی کنفرانس تهران

اعلامیه سه دولت امریکا بریتانیا و شوروی در کنفرانس تهران راجع به ایران

درگاه محمدرضا شاه پهلوی آریامهر
نخست‌وزیر محمدعلی فروغی مجلس دوره سیزدهم با پادشاه جوان ایران محمدرضا پهلوی

پیمان سه دولت پیمانی است که سه دولت شاهنشاهی ایران و پادشاهی بریتانیا و اتحاد جماهیر شوروی ساعت ۱۸ و ۱۵ دقیقه روز پنجشنبه نهم بهمن ماه ۱۳۲۰ خورشیدی برابر با ۲۹ ژانویه ۱۹۴۲ در کاخ وزارت امور خارجه ایران دستینه کردند و بی‌درنگ به توشیح اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی رسید.

پیمان سه دولت یا پیمان اتحاد بین دولت شاهنشاهی ایران و دول اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و انگلستان دربرگیرنده ۹ فصل و سه پیوست (شش نامه) می‌باشد و در تاریخ ۲۴ آذرماه ۱۳۲۰ از سوی نمایندگی سه دولت پاراف شده و در نشست ۶ بهمن ماه ۱۳۲۰ قانون پروانه مبادله آن به تصویب مجلس شورای ملی رسید. با تصویب این قانون به دولت پروانه داده شد که پیمان دستینه و مبادله شود.[۱]

بستن این پیمان را بدون تردید باید یک از پیروزی‌های سیاسی ایران در آن روزهای آشفتگی دانست که با دوراندیشی محمدرضا شاه پهلوی و هوشمندی نخست وزیر ایران محمدعلی فروغی به انجام رسید. دو دولت شوروی و انگلیس با هجوم ناگهانی خود به خاک ایران بی‌طرفی و استقلال و حق حاکمیت ایران را نادیده گرفتند. دولت جماهیر شوروی و بریتانیا با برای خود قائل شدن حق بی مرز از هرگونه اقدام نظامی و استفاده از راه‌آهن، جاده‌ها و دیگر راه‌های ارتباطی و وسایل حمل و نقل و دستگاه‌های مخابراتی ایران و حق وارسی و سانسور مستقیم رادیو و روزنامه‌های ایران وضعیت هراس انگیزی را برای ایران بوجود آوردند. همه این سوءاستفاده‌ها در فصل پنجم و بند نخست از فصل ششم پیمان با ظرافت تمام نوشته شد تا مردم ایران درباره آینده ایران کمی آسودگی خاطر پیداکنند. شاهنشاه جوان ایران محمدرضا پهلوی با آگاهی بر این که ورود و درنگ ارتش دو دولت شوروی و انگلیس در ایران و استفاده کامل از همه امکانات ایران سختی‌ها و بی‌بهرگی‌های بی‌شماری را برای کشور و ملت ایران دربر خواهد داشت آماده شد که همراه با ملت خود در برابر تنگی‌های فراوان اقتصادی و سیاسی با شکیبایی تاب آورد تا در هنگام و پایان جنگ استقلال و حاکمیت و منافع ملی خود را از دستبرد سوداگران بین‌المللی نگاه دارد. تا پیش از امضای این پیمان تنها ده نامه بین دولت ایران و دو دولت بریتانیا و شوروی بین وزیران خارجه، سفیرها و نخست وزیران سه کشور رد و بدل شده بود که هر آن گمان تغییر هر یک از آن نخست وزیران و سفیران می‌رفت با امضای این پیمان جایگاه و حقوق کشور شاهنشاهی روشن شد و وظیفه دو دولت اشغالگر ایران در برابر دولت و ملت ایران به نوشتار و امضا در آمد.

هدف پیمان سه دولت

نخست‌وزیر محمدعلی فروغی در مجلس شورای ملی روز ۲۳ آذر ۱۳۲۰ [۲]دلایل بستن پیمان و چگونگی شرایط ایران را برای نمایندگان روشن کرد:

در جلسه گذشته چند نفر از آقایان نمایندگان محترم بیاتانی فرمودند درباره برنامه دولت که مطرح مذاکره‌است که بسیاری ازآنها توضیحات و تذکرات بود توضیح در بعضی مطالب که اکثر محل توجه هیئت دولت هم بوده و هست و در هر صورت ما از بیانات آقایان استفاده کرده‌ایم باز هم حاضریم که استفاده کنیم. بنده بمناسبت بیاناتی که در جلسه گذشته شد مقتضی میدانم که بعضی عرایض را بکنم. از جمله بعضی از آقایان اشاره فرمودند درباره سیاست خارجی و اظهار میل کردند باین که در سیاست خارجی دولت مذاکره بشود. بنده هم عقیده‌ام این است که خوبست بلکه هم لازم است که گاهی اوقات سیاست خارجی دولت در مجلس شورای ملی مطرح مذاکره بشود (صحیح است) سیاست خارجی ما که تمام دول امروز مدارش بر این جنگی است که در حال جریان است. خاطر آقایان بخوبی مستحضر است که دامنه این جنگ روز بروز توسعه پیدا کرده‌است تا جائی که امروز تقریباً تمام دنیا را گرفته‌است و کمتر جائی است بلکه شاید جائی نیست که مستقیم یا غیر مستقیم از این جنگ نصیبی نداشته باشد ناچار ما هم همین حال را داریم. حالا باید بخاطرآورد وقایع شهریور ماه گذشته را در آنموقع قوای دولتین شوروی و انگلیس داخل خاک ما شدند و عملیاتی کردند دولت مصلحت ندید با آنها ستیزگی بکند و مقتضی دیدند که ترک مقاومت بکند و با نمایندگان آن دو دولت مشغول مذاکره شدیم و مذاکرات ما منتهی شد بمبادله مکاتباتی که در همان شهریور ماه آنها را به مجلس آوردیم و آقای وزیر امور خارجه قرائت کردند و خاطر آقایان چه بود و عموم ملت از قضایا مسبوق شد که علت وقوع این وقایع چه بود. بنده فرض می‌کنم که اگر از خود حضرات آقایان شورویها و انگلیسها هم بپرسیم اینطور جواب خواهند داد که این جنگ از برای ما یک مسئله حیاتی و مماتی است حکایت جنگهای سابق نیست سابقاً وقتی دو دولت با هم جنگ می‌کردند سر یک موضوع خاصی بود مثلاً برای این بود که یک قطعه خاکی از آن دولت بگیرند یا خاکی که آن دولت از آنها گرفته‌است پس بگیرند وقتی که یک طرف مغلوب می‌شد اینطور نیست این جنگ جنگی است که اگر مغلوب شویم دشمن ما وجود ما و حیثیات مارافانی خواهد کرد بنا براین ما مجبوریم که بهر وسیله متوسل بشویم که مانع این پیش آمد بشود از جمله آلمانها رسم دارند که هر جا هستند بهر قسم که می‌توانند بر ضد ما کار کنند و برای ما مشکلات بتراشند و فتنه‌انگیزی می‌کنند و ما مطلع بودیم که در ایران هم جماعت کثیری از آلمانیها جمع شده بودند چهار صد پانصد نفر آنها که مردمان کاری هستند مشغول بهمین عملیات هستند و تهیه میدیدند که فتنه بزرگی را ایجاد کنند بدولت شما هم این تذکرات را دادیم و توقع کردیم تمنی کردیم رفع این شر را بکنند دولت شما اعتنائی که می‌بایست بکند نکرد و ما مجبور شدیم بالاخره خودمان عمل کنیم.

در هر حال این زبان حال آنها است این امور واقع شد و موافقت شد با آنها که آلمانها از خاک ما با ترتیبانی بیرون بروند پس از آنکه این نگرانی تا اندازه رفع شد آمدند و بما پیشنهاد کردند بیائید با ما یک پیمان اتحاد به بندید چرا؟ علت این پیشنهادی که بما کردند و می‌کنند چیست باز از قول آنها یعنی چه از مطالبی که استنباط می‌کنیم و چه از چیزهائی که صراحاً و مستقیماً بما گفته‌اند و چه از آنچه که غیر مستقیم از آنها استنباط کردیم می‌توان زبان حال آنها را اینطور فرض کرد که می‌گویند مواقع جغرافیائی مملکت شما که با دو دولت همسایه‌است طوری است که ما دو دولت که هر دو مشترکاً داخل در جنگ هستیم با یک دشمن قوی باید متفقاً و جداً در دفاع و حفظ خودمان بکوشیم و مجبوریم و ناچاریم با همدیگر ارتباط و اتصال داشته باشیم برای اینکه بتوانیم بهم کمک کنیم.

مواقع جغرافیائی کشور شما طوری است که امروزه مخصوصاً در نتیجه پیش آمدهای این جنگ بهترین وسهلترین راه از برای ما عبور از کشور شما است و ما می‌خواهیم بوسیله مملکت شما بهمدیگر ارتباط پیدا کنیم و قوا و مهمات ببریم و بیاوریم و ما از این مقصود نمی‌توانیم صرف نظر بکنیم برای این که گفتیم این مسئله برای ما حیاتی و ممانی است این علت از برای این که بکشور شما نظر داریم و میل داریم با شما همکاری کنیم علت دیگر این است که باز نظر بموقع جغرافیائی شما دشمن ما کشور شما را که با هر دوی ما همسایه‌است می‌تواند وسیله قرار دهد برای اینکه بما آسیب بزرگ برساند و ما محتاج هستیم و مجبوریم که جلو این وسائل را بگیریم و تدارک و تهیه این کار داشته باشیم برای اینکه دشمن اگر بخواهد کشور شما را از برای آسیب رساندن به ما وسیله قرار دهد جلوگیری کنیم این علت اصلی است که ما به کشور شما و به همکاری شما محتاجیم.

حالا هم این اعمال را می‌کنیم این کارها واقع می‌شود ولیکن بنابر پیش‌آمدهائی که واقع شد این عملیات بصورت اشغال خاک شما صورت می‌گیرد و ما این مطلب را خوش نداریم زیرا که با شما دشمنی نداریم، بلکه می‌خواهیم با شما دوست باشیم و این کارها را از روی اجبار می‌کنیم و این مقاصد را باید انجام بدهیم اگر شما با ما مساعدت بکنید این علامت دوستی شما خواهد بود و اگر نکنید آنوقت ما نمی‌توانیم نسبت بشما احساسات دوستانه داشته باشیم پس اگر شما با ما یک پیمان اتحادی ببندید که این مقاصدها را حاصل کند ما در عوض تعهد می‌کنیم که استقلال و تمامیت خاک شما و حاکمیت شما را رعایت کنیم و بداریم و بلکه اگر مزاحمتی از طرف دولت دیگری هم بشما بشود و تجاوزی بشود ما حاضریم که از شما دفاع کنیم و این زمان هم که جنگ دنیا را گرفته‌است و اثرات نامطلوبی را برای شما من جمله در امور زندگی و اقتصادی شما خواهد داشت ما متعهد می‌شویم هر چه از دستمان برمی آید به شما کمک کنیم که کمتر در تحت این تاثیرات واقع شویم و صدمه بخورید و وقتی هم که جنگ تمام شد قوای خودمان را از خاک شما می‌بریم و تعهد می‌کنیم که در نتیجه جنگ هم در اوقاتی که انجمنهای صلح و انجمنهای بین‌المللی تشکیل می‌شود منافع شما را محفوظ بداریم و هیچ اقدامی و هیچ امری که برخلاف مصلحت شما باشد و برخلاف استقلال شما باشد و برخلاف تمامیت خاک شما باشد ما موافقت نکنیم. این را هم ضمناً خود بنده باید عرض کنم که این مساعدتی که می‌گویند در امور اقتصادی به شما می‌کنیم تا یک اندازه تا بحال هم کردند و این را باید انصاف داد که مثلاً خواربار , گندم , قند و شکر یک مقداری که لازم بود رسانده‌اند و بعداً هم قول داده‌اند که باز هم برسانند و کمک کنند و اینکه بعضی تصور می‌کنند که انگلیس‌ها خواربار و قند و شکر ما را می‌برند این صحیح نیست حقاً باید انصاف داد و کسی را نباید متهم کرد. حالا از آنطرف راجع به این اتحاد می‌گویند این اتحاد شما را مجبور به جنگ هم خواهد کرد و عملیات جنگی خواهد کرد؟ نخیر ما از شما شرکت در عملیات جنگی نمی‌خواهیم ما از شما کمک اشخاصی نمی‌خواهیم ما هیچگونه توقعی نداریم از اینکه شما برای خاطر ما فداکاری از حیث اشخاص بکنید جوانهای خودتان را فدا کنید حتی هیچ توقع نداریم که تهیه و تدارک جنگی کنید تا بدرجه که اگر اسلحه یا مهمات زیادی هم داشته باشید ما حاضریم از شما بخریم و ممنون هم می‌شویم از شما و توقع این را نداریم که به ما کمک جنگی کنید که از حیث اسلحه و مهمات و چه نفرات و خیال شما راحت باشد و در عهد نامه هم ذکر می‌کنیم که عملیات جنگی بر عهده خود ماباشد ما البته قوای لازم داریم و باید هم داشته باشیم اما توقع ما از شما این است که فقط اکتفا کنید باین امنیت داخلی خودتان را حفظ کنید و شاهد براین اتحاد که شما با ما می‌کنید و مجبور نمی‌کنید شما را که با ما وارد در جنگ بشوید این است که مثلاً دولت ترکیه از اول جنگ با ما متحد بوده‌است حالا هم که بیست و هفت ماه از جنگ می‌گذرد دولت ترکیه وارد در جنگ نشده‌است این هم عرض کردم زبان حال آنها است در علت پیشنهاد عقد اتحاد. دولت ایران بعد از این کارها و مشاوراتی که بعمل آورد مقتضی دید در این باب داخل مذاکراه شود و این پیشنهاد را ردنکند ما هیئت دولت سابق تقریباً از بدو تشکیل تا حالا که تقریباً سه ماه می‌گذرد مشغول این مذاکرات بوده‌ایم و البته عقد یک اتحادی مثل یک معامله ایست بین دو نفر که با هم معامله می‌کنند سعی دارند هر کدام معامله را به منافع خودشان نزدیکترکنند باین جهت بوده‌است که این مذاکرات طول کشیده‌است و حالا تقریباً تمام شده‌است و ترتیب را هم اینطور دادیم که وقتی عقدنامه حاضر شد به مجلس شورای ملی و تحت مشاوره و مطالعه مجلس قرار بگیرد و اگر موافقت شد امضاء شود.

متن پیمان سه دولت

قانون اجازه مبادله پیمان اتحادمنعقده بین دولت شاهنشانی ایران ودول اتحادجماهیرشوروی وانگلستان[۳]

ماده واحد - مجلس شورای ملی پیمان اتحاد بین دولت شاهنشاهی ایران و دول اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستس وانگلستان را که مشتمل بر ۹ فصل و شش نامه می‌باشد و در تاریخ ۲۴ آذرماه ۱۳۲۰ از طرف نمایندگان سه دولت پاراف شده تصویب و بدولت اجازه می‌دهدامضاء و مبادله شود. این قانون که مشتمل بر یک ماده و متن پیمان اتحاد پیوست آن می‌باشد در مجلسه ششم بهمن ماه یکهزار و سیصد و بیست بتصویب مجلس شورای ملی رسید. رئیس مجلس شورای ملی - حسن اسفندیاری

متن پیمان اتحاد

اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران از یکطرف واعلیحضرت پادشاه بریتانیای کبیر و ایرلند و مستملکات انگلیس ماوراء بحار و امپراطور هندوستان و هیئت رئیسه شورای عالی اتحاد جماهیرشوروی سوسیالیستی از طرف دیگر. نظرباصل منشوراتلانتیک که رئیس جمهوردول متحده امریکا و نخست وزیر دولت انگلستان در چهاردهم ماه اوت ۱۹۴۱ برآن توافق کرده و بجهان اعلام نموده‌اند. و دولت اتحاد جماهیرشوروی سوسیالیستی نیز در بیست و چهارم سپتاسبر ۱۹۴۱ اصل مزبور را تأیید نموده و دولت اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران هم توافق کامل خود را باآن اصل ابزار می‌نمایند و مایلند که با ملل دیگر جهان بطور یکسان از آن بهره مند شوند و:

چون آرزومند می‌باشند که رشته دوستی و حسن تفاهم فیمابین استوار شود و :نظرباینکه این مقاصد بوسیله عقد پیمان اتحاد بهتر حاصل می‌شود: توافق نمودند که برای این منظور پیمانی منعقد سازند و نمایندگان مختار خود را از این قرار تعیین نمودند:

اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران

جناب آقای علی سهیلی

وزیر امور خارجه شاهنشاهی

اعلیحضرت پادشاه بریتانیای کبیر و ایرلند و مستملکات انگلیس ماوراء بحار و امپراطور هندوستان بنام مملکت متحده بریتانیای کبیر و ایرلندشمالی:

جناب سر ریدر ویلیام بولارد

وزیرمختار و نماینده فوق العاده اعلیحضرت پادشاه انگلستان درایران.

هیئت رئیسه شورای عالی اتحادجماهیرشوروی سوسیالیستی:

جناب آقای آندره آندریویچ سمیرنوف

سفیرکبیرفوق العاده اتحادجماهیرشوروی سوسیالیستی درایران

ونمایندگان مزبوراختیارات تامه خودراارائه نمودندکه صحیح ومعتبربوده وبرمقررات ذیل موافقت کردند:

فصل اول

اعلیحضرت پادشاه بریتانیای کبیروایرلندومستملکات انگلیسی ماوراء بحاروامپراطورهندوستان وهیئت رئیسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی (که ازاین پس آنهارادول متحدخواهیم نامید)مشترکأوهریک منفردأ

تعهد می‌کنند که تمامیت خاک ایران وحاکمیت واستقلال سیاسی ایران رامحترم بدارند.

فصل دوم

مابین دولت اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران ازیکطرف ودول متحده ازطرف دیگرپیمان اتحادی بسته می‌شود.

فصل سوم

۱- دول متحده مشترکاً و هر یک منفرداً متعهد می‌شوند که بجمیع وسایلی که در اختیار دارند ایران را در مقابل هر تجاورزی از جانب آلمان یا هر دولت دیگر دفاع نمایند.

۲- اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران متعهد می‌شوند که:

الف – بجمیع وسایلی که در دست دارند و بهر وجه ممکن شود با دول متحده همکاری کنند تا تعهد فوق انجام یابد ولیکن معاضدت قوای ایرانی محدود بحفظ امنیت داخلی در خاک ایران خواهد بود.

ب- برای عبور لشکریان یا مهمات از یک دولت متحد بدولت متحد دیگر یا برای مقاصد مشابه دیگر بدول متحده حق غیر محدود بدهند که آنها جمیع وسایل ارتباطی را در خاک ایران بکار ببرند و نگاهداری کنند وحفظ بنمایند و درصورتیکه ضرورت نظامی ایجاب نمایند بهر نحوی که مقتضی بدانند در دست بکیرند راههای آهن و راه‌ها و رودخانه‌ها و میدانهای هواپیمائی و بنادر و لوله‌های نفت و تأسیسات تلفنی و تلگرافی و بی سیم مشمول این فقره می‌باشد.

ج – هر نوع مساعت و تهسیلات ممکنه بنمایند که برای منظور نگاهداری و بهبودی وسایل ارتباطیه مذکور در فقره (ب)مصالح و کارگر فراهم شود.

د- باتفاق دول متحده هر گونه عملیات سانسوری که نسبت بوسایل ارتباطیه مذکور در فقره (ب)لازم بدانند بر قرار کنند و نگاه بدارند.

۳- واضح و مسلم است که در اجرای فقرات (ب-ج-د)از بند دوم این فصل دول متحده حوائج ضروری ایران را کاملاً منظور نظر خواهند داشت.

فصل چهارم

۱- دول متحده می‌توانند در خاک ایران قوای زمینی و دریائی و هوائی بعده که لازم بدانند نگاهدارند و تا جائیکه مقتضیات استراتژیک اجازه بدهد نقاطی که این قوا آنجا نگاهداشته خواهند شد با موافقت دولت ایران تعیین خواهد شد جمیع مسائل مربوط بروابط بین قوای دول متحده و ادرات دولت ایران حتی الامکان با همکاری ادارات ایران تسسویه خواهد شد بنحوی که مأمورنیت قوای مزبور محفوظ باشد مسلم است که حضور این قوا در خاک ایران اشغال نظامی نخواهد بود و نسبت بادارات و قوای تأمینیه ایران و زندگانی اقتصادی کشور و رفت و آمد عادی سکنه و اجرای قوانین و مقررات ایران هر قدر ممکن باشد کمترمزاحمت خواهند نمود.

۲- هر چه زودتر ممکن شود بعد از اعتبار یافتن این پیمان یک یا چند قرارداد راجع بتعهدات مالی که دول متحده بسبب مقررات این فصل و فقره (ب-ج-د)از بند دوم فصل سوم برعهده خواهند داشت در اموری از قبیل خریدهای محلی و اجاره ابنیه و تأسیسات صنعتی و بکار گرفتن کارگران و مخارج حمل و نقل و امثال آن فیمابین منعقد خواهد شد قرارداد مخصوصی منعقد خواهد شد ما بین دولت متحده و دولت شاهنشاهی ایران که معین خواهد کرد که بعد از جنگ ابنیه و اصلاحات دیگری که دول متحده در خاک ایران انجام داده باشند بچه شرایط بدولت شاهنشاهی ایران واگذار می‌شود در قراردادهای مزبور مصونیتهائی هم که قوای دول متحده در ایران از آن برخوردار خواهند بود مقرر خواهد گردید.

فصل پنجم

پس از آنکه کلیه مخاصمه ما بین دول متحده با دولت آلمان و شرکای او بموجب یک یا چند قرارداد متارکه جنگ متوقف شد و دول متحده در مدتی که زیاده از ششماه نباشد قوای خود را از خاک ایران بیرون خواهند برد و اگر پیمان صلح ما بین آنها بسته شد ولو اینکه قبل از ششماه بعد از متارکه باشد بلافاصله قوای خود را بیرون خواهند برد. مقصود از شرکای دولت آلمان هر دولت دیگری است که اکنون یا در آینده با یکی از دول متحده بنای مخاصمه گذاشته یا بگذارد.

فصل ششم

۱- دول متحده متعهد می‌شوند که در روابط خود با کشورهای دیگر روشی اختیار نکنند که بتمامیت خاک وحاکمیت یااستقلال سیاسی ایران مضرباشدوپیمانهائی نبندندکه بامقررات این پیمان منافات داشته باشدومتعهدمی‌شوندکه درهرامری که مستقیمأ بامنافع ایران مرتبط باشدبادولت اعلیحضرت همایون شانهشاهی مشاوره نمایند.

۲- اعلیحضرت همایون شاهنشاه متعهدمی‌شوندکه درروابط خودباکشورهای دیگرروشی اختیارنکنندکه بااتحادمنافی باشدیا پیمانهائی منعقدنکنندکه بامقررات این پیمان منافات داشته باشد.

فصل هفتم

دول متحده مشترکامتعهدمی‌شوندکه بهترین مساعی خودرابکارببرندکه حیات اقتصادی ملت ایران رادرمقابل تضییقات واشکلاتی که درنتیجه جنگ حاضرپیش بیایدمحفوظ بدارند. پس ازآن که این پیمان اعتباریافت برای بهترین وجه عمل کردن باین تعهدمابین دولت ایران ودول متحده مذاکرات شروع خواهدشد.

فصل هشتم

مقررات این پیمان مابین اعلیحضرت همایون شاهنشاه وهریک ازدوطرف معظم متعاهددیگرمانندتعهدات دوطرفی یکسان الزام آوراست.

فصل نهم

این پیمان پس ازامضاء معتبراست وتا تاریخی که برای بیرون بردن قوای دول متحده ازخاک ایران برطبق فصل پنجم مقررشده باعتبارباقی خواهدبود.

بنابراین نمایندگان مختارمذکور در فوق این پیمان را امضاء و مهر کرده‌اند در تهران بسه نسخه فارسی و انگلیسی و روسی تحریر شد و هر سه نسخه یکسان معتبر خواهد بود.

ضمیمه اول

متن نامه ایست که از طرف وزیر مختار دولت اعلیحضرت پادشاه انگلستان بوزیر امورخارجه ایران نوشته می‌شود:با عطف به بنداول از فصل ششم از پیمان اتحادی که امروز امضاءشد مفتخراً از جانب دولت اعلیحضرت پادشاه انگلستان بجنابعالی اطمینان می‌دهم که مقررات این بند را دولت متبوع من چنین معنی می‌کنند که آن مقررات بهر کنفرانس صلحی خواه یک کنفرانس خواه کنفرانسهای متعدد که در پایان جنگ حاضر منعقد شود و همچنین بکنفرانسهای بین المللی دیگر تعلق خواهد گرفت وبنابراین متعهد می‌شوند که در کنفرانسهای مزبور هیچ امری را که بتمامیت خاک ایران و حاکمیت یا استقلال سیاسی ایران مضر باشد تصویب ننمایند و نیز در کنفرانسهای مزبور وارد هیچ مذاکره نشوند که بمنافع مستقیم ایران مرتبط باشد مگر اینکه با دولت ایران مشاوره کنند.

علاوه بر این دولت اعلیحضرت پادشاه انگلستان نهایت کوشش را بکار خواهند برد که ایران در مذاکرات صلحی که مستقیماً بمنافع او مرتبط باشد با دول دیگر بطور تساوی نماینده داشته باشد.

ضمیمه اول

متن نامه ایست که از طرف سفیر کبیر دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بوزیر امور خارجه ایران نوشته می‌شود. با عطف به بند اول از فصل ششم از پیمان اتحادی که امروز امضاء شدمفتخراً از جانب دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به جنابعالی اطمینان می‌دهم که مقررات این بند را دولت متبوع من چنین معنی می‌کنند که آن مقررات بهر کنفرانس صلحی خواه یک کنفرانس خواه کنفرانسهای متعدد که در پایان جنگ منعقد شود و همچنین بکنفرانسهای بین المللی دیگر تعلق خواهد گرفت و بنابراین متعهد می‌شوند که در کنفرانسهای مزبور هیچ امری را که بتمامیت خاک ایران و حاکمیت یا استقلال سیاسی ایران مضر باشد تصویب ننمایند و نیز در کنفرانسهای مزبور وارد هیچ مذاکره نشوند که بمنافع مستقیم ایران مرتبط باشد مگر اینکه با دولت ایران مشاوره کنند.

علاوه بر این دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی نهایت کوشش را بکار خواهند برد که ایران در مذاکرات صلحی که مستقیماً بمنافع او مرتبط باشد با دول تساوی نماینده داشته باشد.

ضمیمه دوم

متن نامه‌است که وزیر امورخارجه ایران بوزیر مختار دولت انگلیس خواهد نوشت:

با عطف به بند دوم از فصل ششم از پیمان اتحادی که امروز امضاء د از جانب دولت ایران بجنابعالی اطمینان می‌دهم که دولت ایران بنا بربند مزبور خلاف تعهدات خود میداند که چنانچه این دو دولت هربار دولت دیگری روابط سیاسی نداشته باشند دولت ایران باآن دولت روابط سیاسی نگاه بدارد.

ضمیمه دوم

متن نامه‌است که وزیر امور خارجه ایران به سفیر کبیر دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی خواهد نوشت.

با عطف به بند دوم از فصل ششم از پیمان اتحادی که امروز امضاق شد مفتخراً از جانب دولت ایران به جنابعالی اطمینان می‌دهم که دولت ایران بنابربند مزبور خلاف تعهدات خود میداند که چنانچه این دو دولت هر دو با دولت دیگری روابط سیاسی نداشته باشند دولت ایران با آن دولت روابط سیاسی نگاه بدارد.

ضمیمه سوم

متن ایست که از طرف وزیر مختار انگلستان بوزیر امور خارجه ایران نوشته می‌شود.

افتخار دارم از طرف اعیحضرت پادشاه انگلستان در ممالک متحده به جنابعالی اطمینانهای وزیر را ابلاغ نمایم:

۱- راجع به فقره ۲ فصل سوم از پیمان اتحادی که امروز امضاء شده‌است دول متحده از دولت ایران معاضدت قوای نظامی او را در هیچ جنگ و یا عملیات نظامی بر ضد یک یا چند دولت خارجه تقاضا نخواهند نمود.

۲- راجع به فقره ۲ فصل ۴ مسلم است که این پیمان متضمن شرایطی نیست که مستلزم آن باشد که دولت ایران مخارج عملیاتی را که دول متحده برای مقاصد نظامی خود انجام داده باشند و برای حوائج ایران ضرورت نداشته باشد عهده دار شود.

۳- مسلم است در صورتی هم که پیمان مطابق مقررات فصل ۹ قبل از انعقاد صلح از درجه اعتبار ساقط شود ضمیمه یک باز بقوت خود باقی خواهد ماند.

ضمیمه سوم

متن نامه ایست که از طرف سفیر کبیر دولت اتحاد جماهیر شوروی بوزیر امور خارجه ایران نوشته می‌شود.

افتخار دارم از طرف دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بجنابعالی اطمینانهای زیر را ابلاغ نمایم:

۱- راجع به فقره ۲ فصل سوم از پیمان اتحادی که امروز امضاء شده‌است دول متحده از دولت ایران معاضدت قوای نظامی او را در هیچ جنگ و یا عملیات نظامی بر ضد یک یا چند دولت خارجه تقاضا نخواهند نمود.
۲- راجع به فقره ۲ فصل ۴ مسلم است که این پیمان متقضمن شرایطی نیست که دولت ایران مخارج عملیاتی را که دول متحده برای مقاصد نظامی خود انجام داده باشند و برای حوائج ایران ضرورت نداشته باشد و برای حوائج ایران ضرورت نداشته باشد عهده دار شود.
۳- مسلم است در صورتی هم که پیمان مطابق مقررات فصل ۹ قبل از انعقاد صلح از درجه اعتبار ساقط شود ضمیمه یک باز بقوت خود باقی خواهد ماند.

اجاره مبادله پیمان اتحاد بین شاهنشاهی ایران و دول اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و انگلستان مشتمل بر نه فصل و شش ضمیمه بشرح بالا در جلسه ششم بهمن ماه یکهزار و سیصد و بیست داده شده‌است.

رئیس مجلس شورای ملی – حسن اسفندیاری

گفتگوهای سیاسی درباره پیمان سه دولت در مجلس شورای ملی

... درجنگ بین المللی آیا میدانند نتیجه اینکه دولت خودش را بیطرف معرفی کرده چه شد؟ فقط همان عمل بود که ما را نجات داد و استقلال کشور دوباره بدست ما آمد اگر خدا نکرده آنروز متصدیان کشور ماکه از طرف دول متخاصم از طرف آلمانها وانگلستان و روسیه وقت و عثمانی وقت اشغال شده و میدان جنگ شده بود اگر خدای نکرده آنروز متصدیان سیاست ما که مردمان مدبری بودند (آنهائی که مرده‌اند خداوند روانشان را شاد کند و آنهائی که باقی هستند خدا عمرشان را زیاد کند)آنروز اگر تصمیم گرفته بودند بر نقض بیطرفی امروز وضعیت ما اینطور میشد؟ اگر آنروز دولت ما فرضاً با دولت آلمان متحد شده بود آیا بعد از جنگ و بعد از شکست آلمان آیا متفقین می‌گفتند این ملت ایران با اینکه شما آمدید با دشمن ما متحد شدید ولی چون سیاست و وضع جغرافیائی شما اقتضا می‌کند بیائید مستقل باشید؟ خیراینطور نبود یا بالعکس اگر ما انروز با دولت انگلستان متحد شده بودیم خیال می‌کردند بعد از جنگ وضعیت ما بهتر ازآن می‌شد که استقلال ما محفوظ شده و ما موفق شدیم کشتی مملکت را از مخاطره نجات دهیم و بعداز جنگ آن اصولی را که دارا هستیم و جبران خسارات را هم تا درجه نمودند برای ما وضعیت بهتری می‌دادند؟ نه خیر ...

... ما از ابتداء بی طرف بودیم و بی طرفی مان را یا باید حفظ کنیم یا خودمان را جزو دول متخاصم درآوریم بنده هم تصدیق می‌کنم که دولت ایران از روزی که جنگ شروع شد رسماَ در همین مجلس بیطرفی خودش را اعلان کرد و همین مطلب را در مجلس تذکر داد ولی باید تصدیق کرد که جریان امور دنیا و جریان جنگ کنونی و اوضاع جهان متأسفانه آنطوری که ما فکر می‌کردیم ادامه پیدا نکرد ما خیال می‌کردیم جنگ از ما دور و ما در حال بیطرفی و بیطرفی خودمان را هم می‌توانیم حقیقت حفظ کنیم ولی متأسفانه همه میدانند که امروز جنگ طوری شدت پیدا کرده که اگر آقای دکتر هم خوب دقت بفرمایند ملاحظه خواهند فرمود که هیچ دولتی امروزه از شرق تا غرب گرفته شما نمی‌توانید پیدا کنید که بگوید که من بمعنای کامل بیطرفم منتهی بیطرفی‌ها یا جزء دول متخاصم شدن یک انواع و اقسامی پیدا کرده‌است. فرمودند دولت سوئد بیطرف است بنده نمیدانم این چه دولت بیطرفی است که اجازه می‌دهد یک دولت اجنبی قشون از خاکش عبور بدهد و بطرف دیگر حمله کند؟ بنابراین ما البته سعی و اهتمام کردیم که بیطرف بمانیم. بنده خوب میدانم و خودتان هم خوب میدانید متأسفانه قضایائی برای ما پیش آمد که بنده لازم بتوضیح نمیدانم و اینجا هم مقتضی نمدانم که دو مرتبه همین مطالب تکرار بشود شرح قضایا همانست که آقای نخست وزیر نخست مشروحاَ توضیح دادند و بنابتوضیحاتی که جلسه سابق داده شده و بمناسبت وقایع جهان و تأثیر آن در مملکت ایران و بمقتضای مصالح کشور از چندی باینطرف موضوع پیمان اتحادی پیش آمد و مذاکراتش بین ما و دولت اتحاد جماهیر شوروی و انگلستان جریان یافت ما بالاخره امروز طرح همان پیمان را تقدیم مجلس شورای ملی می‌کنیم که پس از تصویب مجلس شورای ملی امضاء و مبادله شود و ضمناَ علاوه می‌کنم غیر از این پیمان که امروز تقدیم مجلس می‌شود هیچ نوع مراسله یادداشتی نامه محرمانه مادر بین نداریم...

... این قرارداد چنانکه دیده می‌شود دارای یک مقدمه مختصر و نه فصل و دو ضمیمه اول و دو ضمیمه دوم است که من بموجب دلائل وبراهین مسلم باهمه آنها مجموعاً وبا هریک منفرداً مخالفت داشته انعقاد آنرا منطقی نمیدانم وبروفق منافع ایران نمی‌بینم. اینکه بطور کلی مخالف هستم علتش این است که ما با تمام دول چه دول اروپا وچه دولت متحد آمریکا چه دول مستقل آسیا پیمان مودت بسته‌ایم واین قرارداد که در مقدمه خود پیمان اتحاد نامیده شده‌است مخالف مفهوم معاهده وپیمان‌های دوستی است که درانعقاد آنها ایران حق داشته ودارد وبر طبق قوانین بین الملل هر دولتی که بادولت دیگر قراردادی منعقد می‌کند مجبور است تعهدات وپیمان‌های خود را نسبت بسایر دول مستقل رعایت کند وهیچ پپیمان نوین نمی‌تواند حقوق حقه سایر دول را که در آن پیمان نوین دخالتی ندارد از میان ببرد علاوه براین که یک اصل مسلم وخلل ناپذیری است باید دید این قرارداد که آنرا پیمان اتحاد نامیده‌اند از چه نوع اتحادی است زیرا دولی که بنام ونشان شناخته شده‌اند از لحاظ حقوق بین الملل بر دو قسم اند اول دولی که هریک منفرداًً دارای استقلال تام وتمام بوده با هیچ دولت دیگری ترکیبی با اختلاط نیافته‌اند مثل دولت فرانسه- ترکیه –ایران اسپانی وغیره وغیره. البته این نوع دول درامور داخلی وخارجی خود مستقل بوده یکی تابع دیگری نیست. قسم دولم دولی هستند که بواسطه نوعی از اشتراک یا بجهت واقع شدن در تحت اقتدار یک حکومتی حالت انفراد آنها از میان رفته وبا دیگران متصل یا متحد شده‌اند. من دراینجا درباره دولی که اتصال یافته‌اند عرضی ندارم زیرازموضوع بحث ما خارج است فقط سخن من برروی اتحاد است که با انعقاد این قرارداد دولت ایران از حالت انفرادی که داشته (و بعقیده من بعد از اینهم خواهد داشت) داخل در قسمت دوم یعنی اتحاد می‌شود. چقدر خوب است آقای فروغی بگویند که از اتحاد از چه نوع اتحادی است. البته از نوع اتحاد مطلق نیست از قسم اتحاد عمومی هم نمی‌تواند بود. پس یا از نوع اتحاد تعرضی است یا اتحاد تدافعی. وقتی آقای نخست وزیر ناچار یکی از این دونوع را اختیار فرمودند آن وقت ثابت خواهم کرد که از هیچکدام ازاین دونوع هم نمی‌تواند باشد و یکنوع اتحاد غیر معقولی است که درقوانین سیاسی سابقه نداشته وندارد. درباره اعتراض که بفصل اول این قرارداد دارم دوموضوع رااز همه مهمتر میدانم...

... طبق این نامه‌ها دولتین انگلستان وشوروی صریحاُ استقلال سیاسی و تمامیت ارضی ایران را تایید و تصدیق نمود و تعهدکرده‌اند که هیچیک از آن‌ها هیچ نقشه برعلیه استقلال یا تمامیت ارضی ایران ندارند و نیز تعهد کرده‌اند که وسایل تسهیل لوازم مورد احتیاج اقتصادی ایران رافراهم ودرانجام اموراقتصادی ایران رافراهم ودرانجام اموراقتصادی باماکمک ومساعده بکنندباز خودآن هامصراُ درخواست ودرمراسلات خودشان تذکرداده‌اند که دولت ایران باید بیطرفی خودش راادامه ومحفوظ بداردوتعهد کرده اندهمین که وضعیت جنگی اجازه دهدقوای خودشان رااز خاک ایران خارج کنندودرمقابل استفاداتیکه لازم داشتند نموده وآنچه ازما طبق این نامه‌ها می‌بایست بگیرندگرفته‌اند پس بطور کلی ازنظرمقاصد آن‌ها نه مطلب ناتمامی باقی ونه درمناسبات جدیده ورفتار مانکته بحال ابهام برجای مانده‌است که نگران شوندوعقدقرارداد وپیمان اتحادی ایجاب کند واما قرارداد: من قبل ازآنکه این قرارداد رابه بینم وشنیدم که دولتین مذاکره پیمان اتحادی راباما بمیان آورده اندپیش خودم تصورمی‌کردم که می‌خواهندتجاوز ولطمه که بایران واردشده بدین وسیله تلافی وخسارت وارده برما راجبران وتعهدکننداگر بوسیله وجودآن‌ها درایران دولت ایران لوفرض موردحمله وتجاوزآلمان یادولت دیگری واقع ودر کشمکش ومخاصمه که دولتین درجنگ بایکدیگر دارندشهرها, دهات مزارع, عمارات, بناها, راه ها, پل ها, موسسات, ساختمان‌های این مملکت براثر این جنگ واین کشمکش چه ازطریق هوا چه ازطریق زمین ویران وخراب وآسیب دیدویا افرادایرانی در نتیجه بمباران هاومصائب جنگ کشته وازبین رفتندویا خاک ایران اشغال شد ویا اگر بواسطه اقدامات آن‌ها روابط تجارتی مابادول دیگر مقطوع وقوه اقتصادی مااز بین رفت ومردم دچار گرانی وسختی وقحطی وپریشانی شدند آن‌ها تعهد می‌کنندکه جبران کنند وبه استقلال کامل ما احترام گذارند وقشون خودشان راخاک ما خارج کنند ودرهرکنفرانس صلحی که در دنیاتشکیل می‌شود بماهم که متحدآن هاخواهیم بود متساویاُ حق شرکت ومباحثه واخذ تصمیم می‌دهند؟ لکن این قرارداد که بنام پیمان اتحاد بمجلس تقدیم وامروز مورد بحث شده تمام اهالی این کشور را دچاربهت وحیرت ساخته وهرگونه امیدی رابیاس تبدیل کرده است, طبیعی است درکلیه قراردادها اولین نکته که جلب توجه می‌کند این است که طرفین قرارداد چه چیزهائی را بدست می‌آورند وچه چیزهائی ازدست می‌دهند تنها فصل این قرارداد موضوع استقلال سیاسی ایران است که بعقیده بنده همین نکته برای کشوری چون ایران که هزاران سال است باکمال شایستگی دارای استقلال بوده وبااستقلال زیسته وهن آورده‌است و بموجب قسمت ب ازفصل سوم یک قسمت ازحقوق حاکمیت خودراباید بدولتین روس وانگلیس تفویض کنیم وطبق قسمت دوم ازفصل چهارم نسبت بساختمان‌ها وتاسیساتیکه این دو دولت برای اجرای نقشه‌های خودشان درایران احداث خواهندنمود وهیچ برای ما فایده ندارد ومحل احتیاج نیست خودمان راپابند یک شرایط وتحصیلاتی می‌کنیم که بایستی به موجب قرارداد هاوی که بعداُ منعقخواهد شد وهیچ نمی‌توانم شرایط آن تاچه اندازه سنگین است تعهد می‌کنیم...

... قراردادی که گفته می‌شود بسته می‌شود و در ضمن او این مصونیت‌ها هم معلوم می‌شود برای همین است که می‌فرمایند اگر اینجا معین می‌کردیم دیگر لازم نبود که در قرارداد دیگری معین شود چون در اینکه می‌فرمایند قوای آنها اشغال نکرده‌اند و صورت اشغالی نبوده‌است ولی وجود که دارند یک قوائی از روس و انگلیس ظاهر این است که مادام که جنگ برپاست خواهند بود حالا اینها آیا در معرض هر نوع تعرضی ممکن است که واقع باشند یا خیر البته قدری مشکل است که بگوئیم وبروند مثل آدمهای عادی وهیچ نوع قیدی برای آنها نباشد یعنی نسبت بآنها نباشد وهرکس با آنها هرکاری می‌خواهی بکند این یک قدری مشکل است ازآن طرف هم اگر می‌خواستیم معلوم کنیم که تا چه حدوحدود اینها مصونیت هائی دارند محفوظیت هائی دارند مصونیت هائی ازتعرض اشخاص وازقوای دولت ایران دارند دراین عهد نامه نمی‌شد این بودکه توافق شددراینکه این مطلب رادریک قراردادی که ما برای کارهای دیگرمان چنانچه ملاحظه فرمودید باید تهیه بکنیم وبه مجلس بیاوریم و بتصویب هم برسانیم این مسئله هم درآنجاتصریح می‌شود اینکه میگوئیدتصریح کردهنوزبنائی دراین باب نگذاشته‌ایم چیزی در این باب قبول نکردیم که بنده عرض بکنم می‌فرمایند هیچ نباید باشداین مشکل است البته آنهاتااندازه‌ای می‌خواهند یک مصونیتی داشته باشند که هر روزدستخوشی اقدامات ورفتاری هرکس اعم ازاشخاص غیررسمی نباشنددرآن قرارداد می‌شود وبایدآن قراردادهاهم به مجلس شورای ملی بیایدالبته آقایان می‌توانند مطمئن باشد که بآنها مصونیت هائی داده نخواهد شد که مزاحمتی تولیدکنند ولی از حالا بنده نمی‌توانم معین بکنم...

...اگر صلح بشودکه گفته شده‌است می‌روند سی چهل روزهم طول نخواهدکشید گفتگودراین است که اگرمتارکه جنگ بشودمتارکه جنگ صلح نیست امروز ممکن است دودولت کهواردجنگ هستندباهم متارکه بکنند شش ماه دیگر هشت ماه دیگرصلح بکنندنظیرش عیناُ واقع شده‌است درجنگ بین المللی درنوامبر ۱۹۱۸ متارکه جنگ شدنوامبرژانویه فوریه مارس آرویل مه ژون ژویه اوت هشت ماه بعدش عهدنامه صلح بسته شد. دراین مدت هشت ماه معلوم نبود که آیا دوباره جنگ خواهد شدیااین دودسته‌ای که باهم جنگ داشتند آیا صلح می‌کنند یا مجبور می‌شوند دوباره داخل جنگ شوندحالا نظرباین است که مدت متارکه جنگ که هنوز صلح نشده اینها احتیاطاُ بخواهنداینجا باشند که دوباره اگر جنگ شد چیزی از دستشان نرفته باشد منتهی گفته شدکه بلکه شمابخواهند یکسال طول بدهیددوسال مذاکرات صلحتان راطول بدهیدماکه نمی‌توانیم دوسال یایک مدت مدیدی متحمل نگاهداری قشون شماباشیم برای اینکه شما صلحتان طول می‌کشد. اگر مذاکرات صلحتان ازشش ماه بیشترطول بکشد دیگر اینجا نمانید می‌خواهد نشوداینها هم قبول کرده‌اند بنابراین حتم نیست که اینها شش ماه باقی بمانند ممکن است اگر امروز متارکه جنگ شد چهل روز دیگر هم صلح شد البته فوراُ خواهند رفت اگر صلح نشد تا شش ماه می‌توانند اینجا بمانند و شش ماه که بیشتر طول کشید خواهندرفت و ملاحظه آن قسمتی که عرض کردم نخواهد شد پس شش ماه برای این نیست که اینها مشغول رفتن بشوند تهیه رفتن ببینند برای این است که تا شش ماه احتیاطاُ بتواننداگر لازم شد بمانند اگر لازم نشد که فوراً می‌روند...

انوار نیز پیشنهاد خود را بیان کرد:

اجازه بفرمائید نظری که بنده داشتم در این پیشنهاد تذکر دادم و آن اینست. اشخاصی که به مملکت ما وارد شده‌اند در حدود این پیمان در حدود قوانین ما و در حدود مقرراتی که در مملکت ما هست رفتار کنند آقای رئیس الوزراء مأمورین دولت بایستی در تمام خاک مملکت ما مراقبت کنند که این پیمان اجرا شود نه این که سربسته هر کاری که می‌خواهند بکنند اینجا آمده‌اند تمام هستی ما را در دست گرفته‌اند دیگر در زندگانی ما مداخله نکنند و در حدود اختیارات این پیمان کار بکنند و تجاوز نکنند و باید آقای رئیس الوزراء اطمینان بدهند اگر نکنند کار خیلی سخت می‌شود و باید جلوگیری کنند. پیشنهادم را استرداد می‌کنم.

...گزارش کمیسیون امور خارجه مجلس شورای ملی را که دو روز قبل طبع و توزیع شده‌است ملاحظه فرموده‌اند. راجع است به پیمان اتحادی که مطرح مذاکره‌است بین دولت ایران و دولتین شوروی و انگلستان خاطر آقایان محترم مسبوق است که مذاکراتی راجع به پیمان قبلا در مجلس شورای ملی شد بعد عهدنامه به مجلس شورای ملی پیشنهاد شد و رفت بکمیسیون امور خارجه مجلس و بعد از مذاکره در کمیسیون بمجلس شورای ملی آمد برای شوراول و دوباره در مجلس مذاکره در آن طرح شد و شوراول انجام گرفت و در ضمن شوراول از طرف آقایان نمایندگان پیشنهاداتی برای ارجاع بکمیسیون (مطابق نظامنامه داخلی مجلس) تقدیم شد و در مجلس مذاکره در اطراف آن پیشنهادات شد بسیاری از آن پیشنهادات در مجلس ردشد یعنی قابل توجه نشد بعضی از آنها هم که در مجلس قابل توجه شد ارجاع بکمیسیون شد و در کمیسیون آن پیشنهادها محل مذاکره و مباحثه واقع شد با هیئت دولت بنده و آقای وزیر امور خارجه بودیم در کمیسیون و آقایان نمایندگان اعضاء کمیسیون و صاحبان پیشنهادها تشریف داشتند مشاورات و مباحثات شد و در نتیجه آن مشاوره‌ها با نمایندگان دولتین هم مذاکراتی بعمل آمد بالاخره آنچه که نمایندگان دولتین شوروی و انگلستان با آن در باب پیشنهادهای آقایان نمایندگان موافقت کردند به صورت یک مراسله درآمد که ضمیمه این گزارش کمیسیون و این پیمان گشته‌است و بنظر آقایان نمایندگان محترم رسیده..........

... عرض می‌کردم بعد از اینکه این مذاکرات شد بالاخره نتیجه مذاکرات ما بصورت یک مراسله یک ضمیمه برضمائم سابق این عهدنامه درآمد و بر آن اضافه شد و در این ضمیمه یک مسائلی که شاید محل تردید و تشکیک بود توضیح می‌شود: یکی از آنها راجع است بمسئله اینکه بموجب این عهدنامه دولت ایران مجبورنمی‌شود یعنی دولی که بامااین عهدنامه رامی بندندمارامجبورنمی کنند و حق ندارند ما را مجبور کنند باین که داخل در جنگ شویم. این یک چیزی بود که هر چند در فصل سوم اشاره باین معنی داشت ولیکن بنظر آقایان رسیده بود که این صراحت نامه را ندارد بهتر این است که تصریح شود پس در فقره اول از این مراسله ضمیمه این مطلب توضیح می‌شود که دولتین شوروی و انگلستان که با ما در این عهدنامه طرف هستند از ما تقاضای لشکرکشی و شرکت در جنگ نخواهند نمود. مطلب دوم که باز یک توضیحی است راجع بآن قسمت که در فصل چهارم نوشته شده‌است که قراردادهائی که منضم باین عهدنامه‌است در آنجا معلوم کند که دولتین شوروی و انگلستان کارهائی که در این جا می‌کنند که مستلزم یک مخارجی خواهدبود در صورتیکه آن کارها برای مقاصد نظامی خودشان باشد و محل احتیاج ضروری دولت ایران نباشد از آن بابت مخارجی بر دولت و ملت ایران تحمیل نخواهند کرد این هم یک مسئله بود که خاطر آقایان یک قدری متوجه این مسئله بود که بغیر از آنچه که در فصل چهارم ذکرشده‌است. بالاخره توضیح آخری این است که متوجه شدند بعضی از آقایان که ممکن است فصل نهم بطوریکه نوشته شده‌است بعضی منافع و مزایائی هم که این عهدنامه برای ما تحصیل می‌کند بعد از باطل شدن این عهدنامه..... چون این عهدنامه موعد دارد و در یک زمانی بعد از آنکه جنگ تمام شد این عهدنامه هم از بین می‌رود ولیکن یک مزایائی در این عهدنامه برای ما تحصیل شده‌است) می‌خواستند آقایان مطمئن باشند پس از اینکه صلح شد و این عهدنامه باطل شد آن مزایا از دست نرود این مطلب هم در فقره سوم این ضمیمه اخیر تصریح شده‌است...

علی دشتی نماینده مجلس شورای ملی چنین گفت:

...مهتر از همه این است که متن ماده را بخوانیم ((ماده ۳۲- هرگاه دولت لایحه قانونی به مجلس فرستاده و بروفق اصل ۲۴ قانون اساسی تصویب عهدنامه که با یکی از دول خارجه بسته می‌شود تقاضا نمودند در باب مواد عهدنامه رأی گرفته نمی‌شود! در باب مواد عهدنامه رأی گرفته نمی‌شود! و تغییری هم در متن آن داده نمی‌شود. اگر در ضمن شور اول یا دوم بعضی از نمایندگان در برخی از شرایط اعتراض و ایرادی دارند این اعتراض و ایراد باید بعنوان رجوع بکمیسیون در مجلس اظهار شود قبول یا رد رجوع بکمیسیون وقتی مطرح می‌شود که لااقل بیست و چهار ساعت قبل اعتراضات مزبوره طبع و توزیع شده باشد. هرگاه مجلس پس از مباحثات در باب ارجاع بکمیسیون این مسئله را قابل توجه دانست انوقت بکمیسیون رجوع می‌نماید. در موقع شور ثانوی کمیسیون راپرتی درباب موارد اعتراضی طبع و توزیع کرده و در ضمن آن عقیده خود را درباب تصویب یارد یا تعویق لایحه بیان می‌نماید و پس ازآن مجلس ملاحظات خود را کرده و رأی قطعی می‌دهد. درصورت رد یا تعویق لایحه مجلس بدین طریق رأی می‌دهد مجلس شورای ملی بدولت تکلیف می‌کند که در باب شرایط معترض علیها مجددا با دولت متعاهده داخل مذاکره وگفتگو شده، در مواقعی که فوریت لایحه مزبوره از طرف مجلس تصدیق شده باشد شرایطی که بکمیسیون رجوع می‌شود راپرت آنرا کمیسیون مزبور معجلاً پس از ختم مباحثات شرایط بلا اعتراض به مجلس پیشنهاد می‌کند)) من تصور می‌کنم که این ماده خیلی ساده وصریح است وجای هیچ شبهه ندارد و آن این است که الان آقای دکتر جوان اعتراض دارند در این اعتراض نه رأی گرفته می‌شود نه مذاکره می‌شود طبع و توزیع می‌کنند پس از اینکه ۲۴ ساعت ازش گذشت و مجلس دوباره تشکیل شد ایشان بعنوان اینکه پیشنهادشان ارجاع بکمیسیون شود یک توضیحاتی می‌دهند و بعد از آن رأی گرفته می‌شود اگر مجلس قبول کرد بکمیسیون می‌رود اگر قبول نکرد که هیچ...

... بقیه شور دوم پیمان بین دولت ایران و دولتین شوروی و انگلستان مطرح است. از طرف اقای دکتر جوان در فصل پنجم و از طرف آقای نوبخت در فصل اول و دوم و سوم و چهارم و پنجم و ششم و هفتم و هشتم و نهم وضمائم اعتراضاتی رسیده‌است که طبع و توزیع شده و باطلاع آقایان نمایندگان محترم رسیده آقای نوبخت توضیحاتی که دارند مطابق نظامنامه بطور اختصار بعرض مجلس خواهند رسانید...

آقای نوبخت چنین گفت:

...فصل دوم این قراردادفصل بسیارمهمی است..(بنده خیلی خوشوقتم که آقای نخست وزیرگوش می‌دهندوملتفت هستندکه عرایض بنده خارج از موضوع نیست (خنده نمایندگان). فصل بسیارمهمی است زیرااین فصل ایران راازجاده مستقیم بی طرفی منحرف می‌کند. آقای نخست وزیردرباره عرایض سابق من فرمودند(درباب اینکه این اتحادچه نوع اتحادی است خیلی توضیحات ندارم وهمینقدرانواع اتحادرابیان نموده‌ام که اگرگفته شود این قرارداد، قرارداد اتحاد تدافعی است یا تعرضی است آنوقت ثابت خواهم کردکه اینطورنیست) بعدهم عقیده خودشان راچنین بیان کردند که (اگر بنا شود اتحادها را در تحت تقسیمات معین درآوریم بنده اسم این رااتحاد تدافعی می‌گذارم.) اکنون که آقای فروغی اجازه فرمودند بطورخیلی مختصر درباره اقسام اتحادتوضیحی می‌دهم: قرارداد اتحادی، تعهد یک دولتی است نسبت بدولت دیگرکه با او همراهی کند...

در این نشست نخست وزیر آقای فروغی در پاسخ نوبخت چنین گفت:

بنابراین یک دو کلمه فقط می‌خواهم عرض کنم یکی در باب منشور آتلانتیک است که خیلی بیان مشروحی در آن خصوص فرمودند دراینجا منشور آتلاتیک هم لایحه قانونی نبوده‌است که در مجالس دولتهای انگلستان و شوروی تصویب شده باشد این پیمان بعد از آنکه بین دول متحده آمریکا ودولت انگلیس منعقد شد و دولت شوروی هم بعداً آنرا تصدیق کرد و سایر همراهان آن دولت هم قبول کردند برای همین است که بنمایانند که سیاست ما چیست در دنیا و روزی که جنگ تمامم شد اگر ما پیش برویم چه ترتیبی را در دنیا می‌خواهیم اجرا کنیم این منشور منتشر شد تمام دنیا دیدند در تمام جرائد نوشته شد و در تمام دنیا مذاکره شد پارلمانهای دولت‌ها هم هیچ اعتراض نکردند و ما هم این منشور را می‌توانیم یک منشور معتبری بدانیم بنده هم از طرف ملت ایران عرض می‌کنم که دولت ایرانهم موافقت دارند با این منشور که یک اصول بسیار خوبی در دنیا مجری شود و مدار و اساس روابط بین المللی بشود (صحیح است-صحیح است) بانجهت بااین منشور که ما تکیه گاه عهدنامه خودمان قرار دادیم و موافق هستیم ومیل داریم که آن اصل پیش برود و باید هم همقدم بشویم با سایر مللی که می‌خواهند آن اصول پیش برود و یک کلمه دیگری عرض می‌کنم راجع به بیانات وآن این بود که یک شرح مفصلی اعتراض کردند بر کلمه تعهد که فصل اول قرارداد است ومطالب غریب وعجیبی فرمودند که بنده نتوانستم بخاطر بیاورم که چه مقصودی دارند فقط خاطر آقایان را متوجه می‌کنم که فصل اول اینطور نوشته شده‌است که دول مشترکاً وهریک منفرداً تعهد می‌کنند فلان و فلان

دکتر جوان در روشنگری اعتراض‌های خود گفت:

... درفصل پنجم قید شده‌است بمحض اینکه مخاصمه وجنگ بین این دو دولت با دولت آلمان وشرکای او خاتمه پیدا کرد درمدت شش ماه درصورت متارکه وبلا فاصله بعد از صلح نیروی خودشان رااز کشور ما خارج کنند. این عبارت خیلی روشن است واحتیاج به تعبیر تفسیر ندارد در این قسمت بنده ایرادی داشتم و آن این بود استدلالی که برای اشغال کشور ما می‌کننداین است که کشور ایران سر راه این دو دولت واقع شده واین دو همسایه برای ایجاد وسائل وسایر احتیاجات جنگی احتیاج دارند آقایان تصدیق می‌فرمایند که اگر یک روزی رسید بین این دو دولت همسایه شمالی وجنوبی مابادولت آلمان وشرکای اروپائی او یعنی دولت آلمان و دیگران صلح کردند ولی دولت ژاپن فرضاً خاتمه نداد یعنی با دولت ژاپن درجنگ باشند آیا باز هم این وضعیت سرجای خودش باقی است یعنی بازهم وضعیت جغرافیائی ما اقتضا می‌کند براینکه نیروی این دو دولت درکشور ما باشند؟فرض بفرمائید دولت انگلستان ودولت شوروی با دولت آلمان و شرکای اروپائی او جنگ را تمام کردند وصلح شد اما با دولت ژاپن درحال جنگ باشند ینابراین باز باید نیروی این دو دولت درکشور ما باشند؟ ایرادی که بنده دارم وپیشنهادی هم دارم که بایستی دراینجا قید شود که بمحض خاتمه جنگ بین انگلستان وشوروی ودولت آلمان وشرکای اروپائی او باید نیروی خودشان را ازکشور ما خارج کنند وازایران بیرون بروند حالا فرض بفرمائید اینجا بطور کلی نوشته‌اند شرکای او. فرض بفرمائید اینجا دولت ژاپن یکی از شرکای آلمان است. اگر فرضاً اینها صلح کردند باهم با دولتهای اروپائی و باز این جنگ با ژاپن باقی بود آنوقت تکلیف ما چیست؟ چرا باید این قید دراینجا نباشد که با شرکای اروپائی او؟این یک ایراد بنده بود که بنده درقسمت اول هم عرض کردم. اما درقسمت دوم ملاحظه میفرمائید درقسمت اول می‌نویسد اگر جنگ بین دولت آلمان وشرکای اوبا دول متحده متارکه شد این عبارت خیلی صریح و روشن است واحتیاج بهیچگونه تعریف و تفسیری ندارد حالا چه شده‌است که عبارت باین روشنی را یک عبارت دیگری ضمیمه اش کرده‌اند و در ذیل ماده به عنوان تعریف شرکای آلمان اضافه کرده و نوشته‌اند...

در پایان نشست هجدهم رای گیری شد رئیس مجلس شورای ملی اسفندیاری پیشنهاد چند تن از نمایندگان را خواند که تمنی داریم درباره پیمان اتحاد با دولتین انگلستان و شوروی طبق ماده ۸۷ نظامنامه داخلی مجلس شورای ملی در موقع اخذ رأی بطور علنی با ورقه رأی گرفته شود. عده حاضر در مجلس در هنگام رای ۹۳ تن بود و با ۸۰ رای سفید و ۸ رای کبود ماده واحده دولت تصویب شد و پیمان سه دولت تصویب شد.

منبع


جستارهای وابسته