مصاحبه والاحضرت همایون رضا پهلوی ولیعهد ایران با خبرنگاران ۹ آبان ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۸ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۵۸ توسط Bellavista1 (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
برنامه عمرانی پنجم/سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی آذر ماه تا اسفند ماه درگاه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر

والاحضرت رضا پهلوی ولیعهد ایران

برنامه عمرانی پنجم/سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی امرداد ماه تا آبان ماه


مصاحبه والاحضرت همایون رضا پهلوی ولیعهد ایران با خبرنگاران ۹ آبان ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی

پرسش: دیدگاه عاطفی والاحضرت همایون ولایتعهد محبوب نسبت به ورزش چگونه است و پیام خاصی که در آغاز رهبری جامعه ورزش ایران برای خانواده‌ها و مسئولین ورزش و قهرمانان صادر می‌فرمایید چیست؟

'والاحضرت ولیعهد:' به طور خلاصه، ورزش سازنده منش‌های قابل احترام بشری است در حالیکه در کنار این وقار انسانی، پیکری توانا و جسمی استوار به ارمغان می‌آورد. ولی دوست دارم به جای پیامی خاص برای خانواده‌های ایران، به تمام مردم کشورم یادآور شوم که «فرهنگ ورزش» الفبای زندگی دنیای همزمان ما است و برای آنکه همگام با تمدن امروز بشری باشیم نیاز داریم این «فرهنگ» را به درستی بشناسیم. تردید ندارم کسانی که با ورزش بیگانه‌اند به دلیل آن است که حتی یک بار این پدیده جادویی را آزمایش نکرده‌اند، چرا که لذت‌های روحی غیر قابل وصفی که در اماکن ورزشی به انسان دست می‌دهد چنان لذتبخش و بی‌انتها است که هیچ آشنا به ورزشی علیرغم تمام گرفتاری‌های روزانه قادر به ترک ورزش نیست. اما دیدگاه عاطفی من- انسان هایی که زمانی هر قدر محدود را روزانه به ورزش اختصاص دهند، انعطاف و همبستگی بیشتری در جامعه خواهند داشت و همین انعطاف و همبستگی، دشواری‌های فراوانی را در برنامه روزانه جامعه حل خواهد کرد. تردید نکنید که ورزش روح و جسم را مقاوم‌تر و تواناتر می‌سازد و تحت تأثیر این توانایی‌ها سنگینی بار زندگی ماشینی امروز قابل تحمل تر خواهد بود. امیدوارم تمام افراد این اجتماع حتی برای یک ماه برای شناخت این واقعیت در برنامه روزانه خود به گونه‌ای که امکان دارد زمانی هر قدر محدود را برای ورزش در نظر بگیرند و واقعاً در آن محدوده تعیین شده ورزش کنند، آنوقت نتیجه را خواهند دید. در سال‌های کودکی ورزش و بازی سبب می‌شود کودک نهادهای روحی خود را به روشنی ببیند و احساس مختلف و ناشناسی را که در ضمیر ناخودآگاه دارد به درستی بشناسد، مثلاً ترس را، لذت پیروزی را، غرور توانایی‌های شخصی را و بالاتر از این‌ها قدرت مقاومت و پایداری جسمی را در حرکات و توانایی‌های روحی را در شکست و پیروزی. و این‌ها سبب می‌شود یک انسان تکامل یافته، از کودکی ناتوان ساخته شود. من انتظار دارم که خانواده‌های عزیز ایرانی اگر تا کنون کوتاهی کرده‌اند از همین امروز در خانه‌های خود را به روی ورزش باز کنند. ورزش پیک سلامتی، راستی، جوانمردی و پایداری است. این واقعیت‌های با ارزش را به خانه خود راه دهید و همانگونه که با هر شرایطی که دارید برای تغذیه جسم خود و خانواده‌تان تلاش می‌کنید، ورزش، این غذای روح را از خانواده‌ها دریغ نکنید. فرزند شما زمین خوردن و برخاستن را در میدان های ورزشی می تواند بیاموزد و خود شما ساعات سبکبالی و آرامش را در اماکن ورزشی می‌توانید به بهترین شکل به دست آورید و در کنار این موهبت بزرگ جسمی سالم تر داشته باشید. درباره مسئولین ورزش و قهرمانان پیام خاصی ندارم. در خط مشی اصلی ورزش، مسئولیت ها، ضابطه ها و دستورالعمل کلی در این باره صادر خواهد شد.

پرسش: خط مشی ورزش در برنامه جدید تربیت بدنی ایران چیست و در امر تربیت بدنی و ورزش کشور از اولویت‌ها برخوردار خواهند بود؟

والاحضرت ولیعهد: خط مشی اصلی ورزش با فرمان شاهنشاه آریامهر مشخص شده ولی هدف آن است که فرمان همایونی به بهترین شکل اجرا شود و این مهم را بی‌تردید انجام خواهیم داد. ولی آنچه باید یادآوری کنم این که، برخلاف آنچه از گوشه و کنار شنیده‌ام ما از «صفر» شروع نمی‌کنیم. اصولاً «صفر» در افکار من جایی ندارد و این کلمه‌ای را که برای هر کاری «مد» شده نمی‌پسندم. صفر مفهومی ندارد، قابل لمس نیست، موجودیت ندارد ولی ورزش‌ما موجودیت دارد، منتها در حد نیازهای انقلاب ایران رشد نکرده، عقب مانده و قادر به ادامه راه نیست. باید با نهادهای موجود و تجدید نظر در توانایی‌های انسانی- اقتصادی و آموزشی آن و یک برنامه‌ریزی صحیح برای سراسر کشور در آن دگرگونی بوجود آورد. مفهوم ورزش از نظر مردم یک مملکت و مسئله ای به نام قهرمان‌پروری برای من متفاوت است و در هیچ شرایطی اجازه نخواهم داد ورزش عمومی ایران فدای قهرمان‌پروری شود. درباره اولویت‌ها در برنامه‌ریزی کلی تصمیم می‌گیریم ولی هدف کلی این است که ورزش در تمام سطوح مملکت هم‌آهنگ پیاده شود. از روستا گرفته تا پایتخت و در این راه نیاز داریم تفهیم شود که ورزش مثل هوا برای تنفس و غذا برای تغذیه در زندگی بشر امروز حیاتی است. آنچه نظر کنونی من است اینکه در راه رسیدن به هدف از مجریان با ایمان، کارشناسان حقیقی و خلاصه آدم‌هایی که به ورزش عشق می‌ورزند و ورزش را در فرهنگ امروز جامعه می‌شناسند برای کارهای اجرایی ورزش استفاده شود. اگر اولویت‌هایی هم قایل شویم در مجموع برای رشته‌های پایه یا ورزش‌های مادر چون ژیمناستیک، دو و میدانی و شنا خواهد بود و بالاتر از آن در ورزش مدارس.

پرسش: فرهنگ ورزش و آگاهی های کلی خانواده‌های یک جامعه از این فرهنگ در سرنوشت زیربنایی اخلاقی و همچنین ورزش آن جامعه به اعتقاد کارشناسان ورزش امروز جهان، یکی از اساسی‌ترین تکیه‌گاه‌های ورزش ملل گیتی است. در این باره به اعتقاد والاحضرت، دستگاه ورزش چگونه باید از این تکیه گاه برخوردار باشد و راه‌های همگام کردن خانواده‌ها با دستگاه رهبری ورزش چگونه می‌تواند باشد؟

والاحضرت ولیعهد: سئوال اساسی و خوبی بود. این تا حدود غیر قابل انکاری بستگی به خصوصیات فرهنگی هر جامعه دارد و من تا آنجا که شنیده‌ام، چون در این باره تحقیق شخصی ندارم مردم، مردم کشور ما سنت‌های پهلوانی و ورزش‌های باستانی در نهادشان بوده است و اگر امروز چهره ورزش دگرگون شده این نباید سبب فاصله بین خانواده‌ها و ورزش باشد. اعتقاد دارم ورزش برای انسان یک سرمایه معنوی و مالی است که بالاتر از هر چیز سبب سلامتی روح و جسم می‌شود. خانواده‌ها در سراسر گیتی نمی‌توانند ورزش را نپذیرند و در منزل را روی آن ببندند. این پیک سلامت و راستی و نشاط و هیجان است. به عقیده شما انسان هایی در دنیا وجود دارند که از این اصول قابل تقدیس روی برگردانند؟ تصور می‌کنم، تنها باید خانواده‌ها را با روح ورزش و معجزات تن و جان آشنا کرد. اگر فرهنگ ورزش خوب تفهیم شود، کار مسئولین ورزش خیلی دشوار نخواهد بود و این به ابتکار، کمک رادیو و تلویزیون و همت مطبوعات نیز سخت بستگی دارد. ولی همه مسایل به همین محدوده ختم نمی‌شود. من اطمینان دارم اگر خانواده‌ها ورزش را به درستی بپذیرند و بشناسند در هر شرایطی حتی در یک اتاق محدود می‌شود حتی یک نرمش مختصر کرد، یا راهپیمایی و کوهنوردی نمود و به هر شکل عضلات بدن را به حرکت کشید و دستگاه تنفس و گردن خود را تحریک کرد که عمل فیزیکی ورزش انجام شود. ولی نباید فراموش کرد که 80 درصد خصوصیات ورزش، محیط ان، هیجان آن، رقابت آن و تنوع آن است. به این ترتیب باید وسایل، اماکن و شرایط مساعدی برای خانواده و جوانان کشور بوجود آورد که به اصطلاح ورزش کتابی نداشته باشیم و یک رفع مسئولیت، بلکه روحیه ورزش را در هر شهر و روستا پرورش دهیم. من تردید ندارم که خانواده‌ها، اگر دستگاهی مؤمن، پرکار و سازنده در کار ورزش باشد از هیچ کمک مالی و معنوی دریغ نخواهند کرد و می‌توانیم در هر محله یک باشگاه ورزشی مخصوص افراد آن داشته باشیم. ولی درباره خانواده‌ها من یک سئوال دارم و آن اینکه هر خانواده‌ای از درآمد روزانه خود چقدر صرف سالم‌سازی افراد مختلف خانواده می‌کند؟ این رقم به اندازه مخارج سرویس هفتگی ماشین خانواده یا پول سینما و ساندویچ و سایر تنقلات هست؟ بهتر نیست، با هزینه‌های کم ورزشی، در خانه را به روی داروها و بیماری‌ها ببندیم؟ بهتر نیست اوقات فراغت را به جای اینکه در سالن های دم کرده و پر از دود سیگار سپری کنیم در میدان‌های ورزش با فریاد، رقابت و هیجان بگذرانیم؟ آدم‌های تنبل و تن پرور بهانه‌جویی می‌کنند، وسیله و امکانات ورزشی هر قدر هم کم باشد، پیاده روی، کوه پیمایی را که از مردم نگرفته‌اند، تازه با یک تخته شنا و یک دمبل هم می‌شود در یک محدوده 3-2 متری عضلات بدن را بکار کشید. ولی بالاتر از همه این‌ها خانواده‌ها برای سلامت فرزندان و گریز از چنگال سیاه مواد مخدر و الکل و سیگار باید فرشته نجات ورزش را سجده کنند و در سایه برکت ورزش، سلامت و توانایی روح و جسم خود و خانواده‌ها را بیمه نمایند. همانطور که یادآور شدم دستگاه ورزش تلاشی گسترده برای به وجود آوردن امکانات کافی خواهد داشت ولی تعاون خانواده‌ها و محلات برای به وجود آوردن این امکانات و باشگاه‌های محلی را بیشتر می‌پسندم.

پرسش: در برنامه تازه ورزش ایران دستورالعمل کلی طرح و برنامه‌ریزی به عقیده والاحضرت چگونه باید باشد؟

گروهی همه چیز را در تدارک یک بازسازی ورزش پایه جستجو می‌کنند و گروهی اعتقاد دارند در دنیای تکامل یافته امروز اصولاً ورزش پایه و تدارک برای تربیت قهرمانان ملی در حدید که در مبارزات جهانی قادر به خلق پیروزی باشند دو شاخه متفاوت است. دیدگاه والاحضرت نه از جنبه عاطفی بلکه از نقطه نظر رهبری ورزش در این باره چگونه است؟

والاحضرت ولیعهد: میل دارم از جنبه عاطفی مسئله هم صحبت کنم. شما خوب می‌دانید که حد نصاب های جهانی در ورزش امروز یک معیار طبیعی برای انسان نیست. حتی فوق ستاره‌ها به مرزهای حیرت‌انگیز این حد نصاب‌ها نمی‌رسند. پرش طول 90/8 متر یا صد متر در 8/9 ثانیه و یا حد نصاب 445 کیلو در وزنه‌برداری و از این قبیل هیچکدام طبیعی نیست. رقابت غیر اصولی کشورها در گرو گرفتن هستی انسان است. و من با احترام خاصی که برای انسان قایل هستم و ارزش معنوی فراوان آن، این را یک تقلب بزرگ می‌دانم زیرا موفقیت هایی که در گرو اقسام مختلف «دوپینگ» باشد ارزش حقیقی ندارد، کاذب است. ولی خوب شاید دنیا پذیرفته باشد. به اعتقاد من ورزش بالاتر از حرکت عضلات یک هنر خلاقه است. ظریف ترین هنر قابل لمس بشر و مهم این است که این هنر را پاک نگاهداریم. این جنبه عاطفی مسئله ولی اگر قرار است در رقابت های ورزشی حضور داشته باشیم ناچاریم دور از آن ناپسندی‌ها که روح ورزش را فاسد می کند، در یک معیار طبیعی با برنامه ریزی صحیح و تدارک بیشتر در ورزش های پایه چون دو و میدانی و ژیمناستیک و شنا شرایط مساعدی برای پرورش قهرمانان خوب ملی و نه «سوپر» استارها بوجود آوریم. چون در دنیایی که کامپیوتر، انواع دوپینگ‌ها و آزمایشگاه‌های طب ورزشی می‌تواند مردان افسانه‌ای چون افسانه 6 میلیون دلاری بسازد، ورزش پایه هر قدر توانایی داشته باشد تنها به تکامل طبیعی می‌رسد و این با مرزهای افسانه‌ای حد نصاب‌ها تفاوت فراوان دارد! با این همه اگر در بعضی رشته‌ها این دخالت‌های ناصحیح حد نصاب‌های حیرت‌انگیز بوجود آورده در رشته‌های فراوان دیگر هنوز می‌توان سکوها را تصاحب کرد ولی انتظار معجزه داشتن از دستگاه ورزش صحیح نیست. ما حداقل به 5 تا 10 سال زمان نیاز داریم تا ملی پوشان کشورمان در «بُرد» جهانی مکانی استوار پیدا کنند. اما با همه این توضیحات اعتقاد دارم باید قهرمانان ملی در هر شرایط و رشته‌ای در سال‌های کناره‌گیری از ورزش قهرمانی به گونه‌های متفاوت در خدمت ورزش باشند و از موجودیت ورزش بهره‌مند گردند.

پرسش: باشگاه‌های ورزشی کشور که یکی از نهادهای اجتماعی سرنوشت ساز ورزش هستند در اثر فقر مالی، نبودن ضابطه‌های اصولی و بی توجهی دستگاه ورزش اعتبار و حیات شان در خطر جدی است و جز معدودی که با بهره‌گیری از کمک دولت و واحدهای صنعتی اداره می‌شوند دیگران با همه عشق و علاقه قادر به ادامه حیات نیستند. به عقیده والاحضرت، نوع بهره‌وری و موجودیت اقتصادی این باشگاه‌ها یا باشگاه‌هایی که می‌توانند مدل باشند، باید به چه شکلی سازمان یابند؟

والاحضرت ولیعهد: به موجودیت و توانایی باشگاه‌ها اهمیت فراوان می‌دهم ولی در حقیقت ورزش یک نهاد اجتماعی با ریشه‌های فراوان است. شاید بهتر باشد عنوان کنیم که تمام سازمان‌های اداری خط اصلی مشخصی دارند ولی ورزش یک دریای بی‌انتها است و قادر است انسان‌هایی نمونه بسازد. به این ترتیب در آغاز باید فلسفه ورزش را به درستی شناخت و بعد عواملی بوجود آورد که سازنده این فلسفه باشند. باشگاه خانه ورزش است و باید قبل از هر چیز سازنده منش‌های والای انسانی باشد. تحت تأثیر این واقعیت در کار باشگاه‌ها باید خود مردم مشارکت داشته باشند و باشگاه از چهره یک سازمان انتفاعی بیرون بیاید و این به مطالعه، جستجوی راه‌های اصولی و برنامه‌ریزی محتاج است. در ابتدای این بحث اشاره کردم که باشگاه‌ها اگر محلی باشند سودمندتر هستند و تواناتر می‌توانند عمل کنند و این یکی از اصولی است که تعقیب خواهیم کرد تا سرمایه مشترک مردم یک محل سرنوشت ساز باشد نه سرمایه‌های شخصی که در بیلان سالانه سود یا زیان آن مورد توجه قرار گیرد. دولت و دستگاه ورزش هم می‌توانند کمک کننده باشد نه اداره کننده. در این باره فکر می‌کنم اگر باشگاه‌ها تفکیک شوند یعنی باشگاه فوتبال، باشگاه دو و میدانی، باشگاه والیبال یا کُشتی و وزنه‌برداری به طور مجزا داشته باشیم برنامه‌ها کامل‌تر و تلاش‌ها با شکل مشخص‌تری روشن خواهد شد. در این راه شهرداری‌های هر منطقه و اوقاف نیز می‌توانند یکی از ارکان اصلی مددکاری با باشگاه‌های منطقه‌ای باشند.

پرسش: درباره ورزش مدارس، والاحضرت چه عقیده‌ای دارند و راه‌هایی را که برای رسیدن ورزش مدارس به یک نمودار اصولی توصیه می‌فرمایند چیست؟

والاحضرت ولیعهد: ورزش در مدارس ما فرم قابل قبولی ندارد، چه حرکت ورزش بزرگترین عامل خودشناسی برای کودک است و تحت تأثیر این شناخت‌ها، کودک به نیازهایش فرم می‌دهد. در بازی، کودک ترس را می‌شناسد، افتخار پیروزی و همچنین قدرت و مقاومت در برابر شکست‌ها را می‌شناسد و مقاومت را می‌آموزد و این‌ها سبب می‌شود نهادهای شخصی او فرم بگیرد. به این ترتیب از نخستین سال‌های مدرسه یا کودکستان باید برنامه ورزش جزء اصلی زندگی کودک باشد ولی متأسفانه در کار احداث مدارس این نیازها مورد نظر نبوده و اگر بوده در حد احتیاج برآورده نشده. به همین دلیل امروز در ساعات مدارس، به علت نبودن مکان، وسیله و مربی، ورزش شکل حقیقی خود را از دست داده. در این باره مطالعات وسیعی را دنبال می‌کنیم ولی فکر می‌کنم بهترین طریق این باشد که از امکانات موجود یعنی باشگاه‌هایی که در نزدیکی مدارس است یا مجموعه‌ها و سالن‌های ورزشی مدد گرفته شود. به هر حال اگر باشگاه‌های محلی وجود داشته باشد فکر می‌کنم بهترین راه حل برای این دشواری خواهد بود ولی بطور کلی این مسئله را خیلی جدی تعقیب می‌کنیم تا با تقسیم برنامه‌های روزانه، مدارس به یک دگرگونی سازنده ورزشی دست یابند. در این جا نیز نقش خانواده‌ها را من سازنده و خیلی مهم می‌دانم. باید از همکاری خانواده‌ها و مدارس بهره‌مند شویم و در کار برنامه‌ریزی تازه احتیاجات را به هر شکل و به هر وسیله مرتفع کنیم. در باره اولویت‌ها، به اعتقاد من این یکی از اساسی‌ترین برنامه‌ها می‌تواند باشد.

پرسش: در کار اقتصادی ورزش دو شیوه کلی معمول است. نخست اینکه بودجه ورزش را دولت تعهد می‌کند یا از بودجه کل مملکت منظور می‌دارد. در این راه گاهی مالیات‌های مخصوص برای محصولات و فرآورده‌های خاص مثل مشروبات الکلی و دخانیات در نظر گرفته می‌شود و در یک جدول صحیح سهم باشگاه‌ها، فدراسیون‌ها، تأسیسات و وسایل و اماکن ورزشی و هزینه تربیت مربی و سایر نیازها مشخص می‌گردد. در طریقه دوم هر شهر، هر محله و هر سازمانی مسئول تدارک موجودیت مالی ورزش منطقه خود می‌باشد. والاحضرت کدامیک از شیوه‌ها را در کار تازه ورزش می‌پسندند و چه توضیحاتی در این باره عنوان می‌فرمایند؟

والاحضرت ولیعهد: این نیاز به یک مطالعه دقیق و جامعه دارد. شیوه‌ها در کار اقتصادی در ممالک مختلف به گونه‌های متفاوت است که بیشتر تحت تأثیر سیاست دولت می‌باشد، ولی رویهم نظریه مالیات روی مواد مصرفی مضر به سود ورزش، فکر می‌کنم جالب و تازه باشد، چون از هر دو طرف به سود سلامت جامعه می‌باشد. ولی بیشتر می‌پسندم که این مالیات‌ها اگر تصویب شود در محلی جدا از بودجه و مخارج و درآمدهای ورزش جمع‌آوری شود و صرفاً صرف ساختمان مجموعه‌های کوچک ورزشی در محدوده‌های مدارس گردد تا به این طریق مدارس از یک سازمان تدارکاتی امیدبخش از لحاظ مکان و وسیله برخوردار گردند. ولی با آنچه می‌بینم اعتقاد دارم اگر نقش فدراسیون‌ها، نقش باشگاه‌ها، برنامه‌ریزی سالانه ورزش در یک معیار کلی و اصولی باشد و سالن‌های متعدد داشته باشیم پولی که خود مردم برای دیدن مسابقات صرف می‌کنند می‌تواند یک منبع درآمد خوب برای ورزش باشد. اقتصاد سالم‌تر هر برنامه‌ای تنها این نیست که به هر طریق، به گونه نخست یا طریق دومی که توضیح دادید درآمد فراوان به دست آید، بلکه مسئله صرفه‌جویی، خرج صحیح و جلوگیری از ریخت و پاش می‌تواند سازنده یک اقتصاد سالم باشد. خیلی از وسایل ورزشی را کارخانجات ما می‌توانند تهیه کنند و این خودش یک رقم کلی در اقتصاد ورزش به حساب می‌آید. رویهم باید مطالعه کرد و در هر رشته ای یک گروه تحقیق با تهیه نمودارهای مختلف بوجود آورد. خیلی زود تصمیم گرفتن، قرمز یا آبی انتخاب کردن را من زیاد نمی‌پسندم.

پرسش: با سپاس فراوان از الطاف والاحضرت و اینکه این مصاحبه را به طور اختصاصی پذیرفتید. اگر پیام خاصی برای جامعه ورزش در نظر دارند استدعا می‌شود در آستانه دگرگونی سازمان و برنامه‌های ورزشی کشور تشریح فرمایند.

والاحضرت ولیعهد: پیام خاص من این است که با ورزش دوستی داشته باشیم، همه در هر سن و هر شرایطی، و از خانواده‌های ایرانی انتظار دارم این مهم را به بهترین شکل انجام دهند. تنبلی، زودرنجی و توقعات زیاد را باید فراموش کرد. ورزش مفهومی جز گذشت، بخشندگی و مقاومت و سلامت روح و جسم ندارد. من به انسان بیشتر از هر نیرو و قدرت سازنده دیگر در کار اجتماعی و در زندگی امروز اعتقاد دارم ولی، انسان‌های با ارزش آن گروهی هستند که خصوصیات روحی و اخلاقی والای انسانی را همچنان در هر شرایطی حفظ می‌کنند و با قدرت اراده و توانایی فراوان بر سُنّت‌های پایدار میهنی، ملی و اخلاقی همیشه پایبند می‌مانند. این چنین انسان‌هایی باید در کوره ورزش آبدیده شوند و من فکر می‌کنم یک جامعه سالم از نظر اخلاقی و جسمی نمی‌تواند از شناخت فرهنگ ورزش و پایبند بودن به اصول کلی آن جدا باشد. کار ما خیلی آسان خواهد بود اگر ورزش در خانواده‌ها نفوذ کند و بر قلب‌شان خانه، و خیلی دشوار اگر این مهم بدست نیاید. ولی من هیچ عاملی را مانع این تحول نمی‌دانم. با ایمان به مددکاری همه خانواده‌های ایرانی در کار دگرگونی ورزش و امید موفقیت کامل شروع می‌کنیم و برای رسیدن به هدف‌های سازنده پدر تاجدارم شاهنشاه آریامهر در «فرمان مخصوص» که برای بازسازی ورزش صادر فرموده‌اند لحظه‌ای درنگ نخواهیم کرد. این نخستین مسئولیت بزرگ و حساسی است که شاهنشاه دستور فرموده‌اند به عهده بگیرم و تردید نکنید که برای هر چه بهتر و کامل‌تر انجام شدن آن کوچک‌ترین غفلتی وجود نخواهد داشت. در سایه مهر پروردگار و با امید فراوان به همکاری صمیمانه خانواده‌های ایرانی، رضامندی خاطر ملوکانه را خیلی زود در کار بنیادی ورزش فراهم خواهیم کرد.